مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
همنشینی
حوزه های تخصصی:
بررسی تناسب و پیوستگی آیات قرآن از مسائل مهم در فهم متن قرآن کریم و انسجام متن از ویژگی های مهم متن در دانش متن شناسی است و اهمیت آن در متن قرآن در فهم مراد خداوند از اهمیت بسزایی برخوردار است. باور به گسست یا پیوست متن قرآن مرز میان فروکاستن به متن معمولی و غیر وحیانی آن و وحیانی بودن آن است. پرسش اصلی این مقاله آن است آیا معنای واژه إبل در منابع تفسیری و ترجمه ها به درستی فهم شده است؟ این پرسش مبتنی بر این فرضیه است که بررسی واژگان قرآن بدون در نظر گرفتن مبانی انسجام متن ممکن نیست. روش این مقاله تحلیلی انتقادی با رویکرد انسجام متن است. لذا با توجه به این رویکرد و فرضیه و پرسش به تحلیل انسجام آیات 17 تا 20 سوره غاشیه پرداخته شده است. یعنی کلمه «إبل» با کلمات دیگر آیات یعنی آسمان، کوه، و زمین تناسب معنایی ندارد. حاصل این پژوهش با روش تحلیل متن و برون رفت از گسست معنایی میان آیات، برگرفتن معنای دیگری غیر از شتر برای واژه إبل است. معنای مراد با توجه به انسجام معنایی آیات و بررسی های معناشناختی آن ، "ابر" است که هم با گفتمان عرب تناسب دارد و هم از حیث انسجام متن در زنجیره گفتار بر مبنای روابط همنشینی کلمات، از انسجام بیشتری برخوردار است.
معناشناسی واژه «إحصان» در قرآن با تکیه بر روابط هم نشینی و جانشینی
حوزه های تخصصی:
دانش معناشناسی یکی از ابزار معتنابه برای فهم معنای واژگان بر اساس نظام معنایی و چینش منسجم الفاظ قرآن است. از جمله واژگان برجسته در حوزه احکام دین، «إحصان» است که به دلیل کارکردهای مختلف در مباحث فقهی، به ویژه مبنا بودن تحقق آن در «رجم»، فهم معنای آن در بافت قرآنی قابل تأمل خواهد بود. بدین منظور در مقاله حاضر، ابتدا تمامی مشتقات واژه مذکور از ریشه «حصن» در آیات قرآن احصا شد که پنج بار در قالب فعلی ذکر شده اند-أُحْصِنَّ، أَحْصَنَت(2بار)، تُحْصِنُونَ و لِتُحْصِنَکُمْ - که غالبا در باب افعال است و 13 بار نیز در قالب اسمی به کار رفته که اکثر آن ناظر به جنس مؤنث- الْمُحْصَناتِ(4بار)، الْمُحْصَناتُ(3بار)، مُحْصَناتٍ، تَحَصُّناً – است. سپس بر اساس روش توصیفی- تحلیلی و معناشناسی به تبیین رابطه مشتقات واژه «احصان» با واژگان همنشین(شامل «نکح»، «مومن»، «فرج»، «قری»، «لبس»، «حلل»، «رمی» و «منع»)، جانشین(شامل «عفف» و «حفظ») و دارای تقابل معنایی(«أیم»، «فتی»، «فاحشه»، «مسافحه»، «بغی») با آن در قرآن پرداخته شد. بر اساس نتایج پژوهش، «احصان» فارغ از شرایط حداقلی آن در فقه(ازدواج و اسلام) و حداکثری آن در اخلاق(تقوا و عفت ورزی) حالتی در انسان ایجاد می کند که به صورت خودمراقبتی از هرگونه عبور از حریم های الهی به ویژه در زمینه مسائل جنسی پرهیز نماید و مانند یک زره، مانع از رسیدن آسیب های ناشی از انحرافات و به تبع آن، تهمت های مرتبط با آن به انسان گردد.
طراحی قدرت در الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی بر پایه مفهوم شناسی آن در سند چشم انداز 1404 با تاکید بر میدان معنایی ایزوتسو(مقاله علمی وزارت علوم)
یکی از مفاهیم اصلی در طراحی الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی قدرت است که می توان با استناد معنایی و مفاهیم سازنده مرقوم در اسناد بالادستی آن که توسط امام خامنه ای (مدظله العالی) در تاریخ 11/9/1382 ابلاغ شده است، فهم گردد. در طرح الگوی پیشرفت متناظر با این سند که معروف به چشم انداز 1404 می باشد، مفهوم قدرت در قالب جملات و واژگان متفاوت مانند «قدر»، «استطاعت»، «توانستن» یا «دست یافتن» و... در کنار مفاهیم محوری مانند «کمال و سعادت» و «حیات معقول» بکار رفته تا روابط معنایی ویژه ای را ترسیم کند که برآیند آن نوع خاص نگاه به قدرت در جامعه در ساخت الگوی پیشرفت اسلامی است. در این بازنمایی مفهومی بینش خاص به مساله قدرت و تلقی مردم از آن، می تواند فرآیند رسیدن به جامعه قدرتمند باشد. در این پژوهش از روش معناشناسی ایزوتسو استفاده شده است که بر اساس آن فهم معنای قدرت و ترسیم شبکه معنایی آن در سند چشم انداز در چارچوب روابط همنشینی و جانشینی وی مورد بررسی قرار می گیرد. برای تبیین تحول معنای قدرت و نیل به معنای نسبی آن در طرح الگوی پیشرفت، مفاهیم جانشین شده «کمال و سعادت» و «حیات معقول» در این سند تبیین شد. در ادامه واژگان متضاد و همنشین با قدرت مانند «ظلم» و «فساد» نیز استخراج شد. همچنین تامین قدرت در مرقومات شند مستلزم لوازمی نظیر مشارکت، فرهنگ و عدالت نیز بود.
آموزه های تعلیمی در متون کهن با تکیه بر مرزبان نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۵
157 - 175
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی آموزه های تعلیمی در متون کهن با تکیه بر «مرزبان نامه» انجام شده است. بسیاری از آثار فاخر ادب فارسی آثاری هستند که در قالب آموزه های تعلیمی نگاشته شده اند. کتاب «مرزبان نامه» نیز از جزو آثار ارزشمند در حوزه ادبیات تعلیمی است که سرشار از مفاهیم مختلف دینی، فرهنگی، اجتماعی، اخلاقی، سیاسی، اقتصادی و غیره است که با گذشت قرن ها از تألیف آن همچنان می تواند برای نسل امروز و نسل های بعد مفید واقع شود. بخش عظیمی از موضوعات این کتاب موضوعات اخلاقی و اجتماعی است که موضوعات مهمی در هر دوره ای از زندگی انسان ها هستند و نویسنده در تمامی داستان ها با تأکید بر این آموزه ها مخاطبان را با خود همراه می کند. یافته های پژوهشی نشان می دهد در آموزه های تعلیمی این کتاب نویسنده بیش ترین تأکید را بر اندیشیدن و تدبیر به موقع در امور، مشورت کردن پیوسته و در هر کاری و همنشینی با صالحان دارد به گونه ای که می توان گفت نگاه ویژه وی به تفکر و اندیشه ورای هر موضوع دیگری است.
بررسی تحلیلی مفهوم «بشارت» به «عذاب الیم» در قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۷ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۲)
59 - 80
حوزه های تخصصی:
همنشینی مفاهیم متضاد در آیات قرآن، همواره مفسران را برآن داشته تا دست به تأویل زده و با دلایلی همچون مجاز و استعاره، معنای آیه را توجیه کنند. همنشینی دو واژه «بشارت» و «عذاب الیم» در 7 آیه، یکی از مواردی است که مفسران را به زحمت تأویل انداخته و برای رهایی از این تناقض، دست به تبیین های مختلفی زده اند. آنچه این پژوهش در پی آن است، تبیینی دقیق از معنای بشارت به عذاب است که با بررسی روابط همنشینی و جانشینی و روش تحلیلی-توصیفی، چنین حاصل شد که بشارت به عذاب الیم در معنای حقیقی خود به کار رفته و مراد آن است که نفوس گنهکاران پس از عبور از عذابی دردناک، خالص شده و به فطرت نخستین خود بازگشته و آماده ملاقات با پروردگارشان می شوند و این، همان مفهوم بشارت به عذاب است و مبین این مسأله اینکه اولاً مراد خداوند ناظر به نتیجه کار است. ثانیاً خداوند مربی است و تنبیه مربی از باب تربیت است، نه انتقام و یا شکنجه و آزار از بین برنده و چنین تنبیهی هرچند در ظاهر دردناک است، اما در باطن خیر است و به دنبال آن شادی پایدار خواهد بود.
خوانش معناشناسانه واژه «زَقُّوم» در قرآن کریم با تکیه برروابط همنشینی و جانشینی
حوزه های تخصصی:
معناشناسی روشی ساختارگرا برای مطالعه معنای دقیق واژه ها در نظام زبان است، در این دانش حوزه های معنایی واژگان با بررسی همنشین و جانشین های واژه ها تعیین می شوند. این دانش در بررسی واژه های قرآنی و کشف لایه های پنهان معنایی آنها نقش برجسته ای دارد، مقاله حاضر قصد دارد با رویکرد معناشناسی بر اساس محورهای همنشینی و جانشینی به روش توصیفی –تحلیلیبهبررسیواژه«زقُّوم»درقرآنکریمبپردازد تا بدین وسیله مؤلفه های معنایی آن را استخراخ کند. واژه «زَقُّوم» 3 مرتبه در قرآن کریم آمده است. دارای بار معنایی منفی و تصویرساز عذابی سخت و سرانجامی شوم است؛ بنابراین استعمال قرآنی آن به حوزه عذاب و جهنمیان اختصاص دارد. در روند تحقیق مشخص شده که واژه های «شَجَر»، «فتنه»، «نُزُل»، «جَحیم»، «طَعام»، «طَلع»، «آکُل» و «حَمِیم»، رابطه همنشینیِ مکملی و اشتدادی با واژه قرآنی «زَقُّوم» دارند. واژه «شَجَر» پربسامدترین واژه همنشین «زَقُّوم» است کهدر تعیین واژگان جانشینش نقش بسزایی را ایفا می کند، رابطه «زَقُّوم» در محور جانشینی شامل واژه های «خَبِیث و مَلعُون» است. و مفاهیم «خوراک و غذا، آزمایش، وسیله پذیرایی، اختصاص به جهنمیان، آتش، عذاب، طرد شده از رحمت، فساد و ناپاکی» مؤلفه هایی معنایی «زَقُّوم» براساس رویکردی معناشناسانه می باشند. هسته معنایی «زَقُّوم» (عذاب جهنمیان) است که بقیه مؤلفه های معنایی حول آن می چرخند.
معناشناسی «لسان» در قرآن به روش نوین
منبع:
مطالعات قرآنی نامه جامعه سال ۱۸ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۳۴
51 - 72
حوزه های تخصصی:
یکی از راه های فهم قرآن، معناشناسی صحیح مفردات آن است. این نوشته به روش معناشناسی نوین از طریق نسبت همنشینی، به معنا شناسی واژه لسان در قرآن پرداخته است. تا به این سوال پاسخ دهد که لسان در قرآن در ارتباط با همنشین هایش چه معنایی دارد؟ در این تحقیق از خود قرآن کریم وهمچنین تفاسیر -برای تطبیق معانی پایه ای(لغوی) ومعناشناسی جدید لفظ مورد نظر- به عنوان منا بع تحقیقی استفاده شده است. دستاورد های پژوهش انجام یافته این است که «لسان» در برخی از آیات عضو بدن است، در برخی مراد فعل این عضو یعنی «سخن گفتن» است که خود این سخن گفتن دو قسم منفی و مثبت دارد مواردی مانند ممتحنه: 2؛ نور: 15 و مائده: 78 و نحل: 116 و احزاب: 19 سخن گفتن منفی و آیات شعراء: 84؛ مریم: 27؛ شعراء: 12- 13 و آیه 50 مریم (نام نیک و بلند آوازه ) سخن گفتن مثبت است و آیات شعراء: 195 و نحل: 103 اشاره به عربی بودن لغت و زبان نبی (ص) می کند، زبان نبی (ص) عربی و از نوع سخن گفتن مثبت است و لازمه این نوع سخن گفتن مطابق فرهنگ آن قوم بودن است بنابر این «لسان قوم» را «فرهنگ قوم» دانستن به عنوان لازمه معنا قابل پذیرش است. که در تطبیق بین معنای لغوی لسان و معناشناسی از طریق همنشینی به این نکته دست یافتیم که جز در "لسان قوم" که در معنای لغوی به "زبان قوم"و در همنشینی به "فرهنگ قوم" معنا شد. در بقیه موارد یکسان هستند
تحلیلی از نقش معاشرت در بازآموزی رفتارهای اجتماعی بر اساس آموزه های دینی( با تاکید بر شیوه الگویی)(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
مطالعات اخلاق کاربردی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۷۶)
107 - 134
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با رویکرد نظری، تحلیلی و بررسی اسنادی، به واکاوی نقش معاشرت به شیوه الگویی در بازآموزی رفتارهای اجتماعی بر اساس آموزه های دینی می پردازد. دین اسلام، بر اولویت اخلاق بر همه امور تاکید و رسالت پیامبر اسلام را بر آن مبتنی می کند. در جامعه اسلامی، اهداف نظام تربیتی بر رشد ارزش ها و فضایل اخلاقی، بر اساس ایمان به خدا، تربیت افراد متعهد و تحکیم برادری و سایر ارزش های اخلاقی و اجتماعی تاکید دارد. یافته های پژوهش حاکی است که روش الگویی در تربیت اسلامی و معاشرت با الگوهای ماندگار در جامعه، موجب شکوفاسازی استعداهای فطری، خودشناسی، کمال خواهی، زیبایی جویی، آزادی و استقلال طلبی و نیز شکل گیری شخصیت فرد به شیوه الگوپردازی، الگودهی و الگوزدایی می شود. دراسلام، الگوپردازی و الگودهی، به شیوه ایجابی است، و الگوزدایی، گونه ای از تربیت سلبی است. در شیوه ایجابی، اصل بر «آماده س ازی و رغبت انگی زی» است، اما در رویکرد س لبی، بر استخراج و استکشاف درون مایه های مخاطب از طری ق پیرای ش و زدای ش موان ع راه رش د، ب ا هدف ش کوفاسازی قابلیت ه ای نهفت ه فرد استوار است. در شیوه نخست، با بیان ویژگی های مثبت الگوها، نوعی جذب، انجذاب و دلدادگی و در الگوزدایی، با بیان ویژگی های منفی، نوعی دلزدگی در فرد ایجاد می شود. بنابراین، در آموزه های دینی بر خلاف نظریه ساترلند و کرسی، افزون بر الگوزدایی و توصیه به اجتناب از معاشرت با دوستان ناباب، بر ارائه الگوهای ناب و الگوپردازی و الگودهی نسبت به همنشیان و دوستان شایسته در بازآموزی رفتارهای اجتماعی تاکید شده است.