مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
استان یزد
حوزه های تخصصی:
صنایع کوچک و متوسط در بیشتر کشورها نقش عمده و اصلی را در اشتغال زایی و تولید ملی ایفا می کنند. با توجه به ماهیت متحول و تغییرات پرشتاب جهان کنونی، این گونه صنایع می کوشند تا برای انطباق و استفاده بهینه از چنین شرایطی، مناسب ترین برنامه های بهبود را انتخاب و اجرا کنند. از آنجا که برای اجرای چنین برنامه هایی، موانعی نیز وجود دارد، هدف از انجام این پژوهش، شناسایی و دسته بندی این موانع است تا بر اساس آن افراد و ارگان های مسئول بتوانند وظایف خود را در جهت رفع این موانع به خوبی بشناسند. بر همین اساس، ابتدا با مطالعه ادبیات موضوع، طیف گسترده ای از موانع مربوط به برنامه های بهبود و صنایع کوچک و متوسط شناسایی و سپس با کمک خبرگان غربال گری شدند. داده های جمع آوری شده با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی تائیدی مرتبه دوم در قالب معادلات ساختاری و با رویکرد EFQM در محیط نرم افزار ایموس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. در نتیجه این کار مشخص شد که 5 عامل ""استراتژی""، ""کارکنان""، ""رهبری""، ""فرآیندها، محصولات و خدمات"" و ""مشارکت ها و منابع"" به ترتیب بیشترین بار عاملی را با عامل مرتبه دوم ""توانمندسازها"" دارند. همچنین مهم ترین موانع بر اساس بار عاملی نسبت به هر بعد از ابعاد مدل EFQM شناسایی شدند. همچنین نتیجه این تحقیق نشان می دهد که مدل EFQM مدلی مناسب برای دسته بندی موانع پیاده سازی برنامه های بهبود در صنایع کوچک و متوسط است.
بررسی بازاریابی و مزیت نسبی بادام دراستان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجا که بازاریابی، آخرین حلقه از زنجیره ی تولید محصول بشمار می رود و مشکلات و ناکارایی آن میتواند توانایی های تولید یک محصول را نیز ضایع کند، مسایل بازار رسانی بادام در استان یزد مورد بررسی قرار گرفته است. در این پژوهش، با استفاده ازمطالعات میدانی و کتابخانه ای، مسایل و مشکلات گوناگون بازار رسانی این محصول، در استان یزد، بررسی شده است. در این راستا، ضمن شناسایی مسیرهای بازار رسانی، حاشیه ی بازار عمده فروشی، خرده فروشی و کارایی بازار محاسبه گردید. با مصاحبه ی حضوری با صادرکنندگان و بررسی اسناد و مدارک، مشکلات صدور محصول بررسی شد. مزیت نسبی تولید بادام در استان، با معیار هزینه ی منابع داخلی، برآورد گردید. بر اساس نتایج بدست آمده، نوسان قیمت در فصل برداشت و شفاف نبودن بازار، مهم ترین مشکلات تولیدکنندگان در زمینه ی بازار بادام است. بازار داخلی بادام مسیر ساده ای دارد و خدمات بازاریابی نظیر درجه بندی، بسته بندی و تبدیل به ندرت انجام میشود. در این بازار، خریداران محلی نقشی مهم به عهده داشته و سهم تولیدکننده از قیمت نهایی بادام و مغز بادام بالای 50 درصد است. بیش ترین هزینه ی بازار رسانی، مربوط به هزینه ی محل کسب و سرمایه در گردش است. کارایی بازار بادام با پوست، بالای 35 درصد است. همچنین، نتایج بدست-آمده از این پژوهش، نشان داد که تولید بادام در استان یزد، دارای مزیت نسبی می باشد و حمایت بیش تر از تولید کنندگان این محصول به وسیله ی دستگاههای ذیربط دولتی توصیه می شود. همچنین، بمنظور یافتن بازارهای جدید صادراتی و افزایش نفوذ در بازارهای کنونی، حمایت از صادرکنندگان بادام برای شرکت در نمایشگاههای خارجی و یا انجام تبلیغات در آن کشور ها توصیه می شود.
تحلیلی بر پراکنش جمعیت در نظام شبکه شهری استان یزد طی سا لهای 1335 تا 1390(مقاله علمی وزارت علوم)
اثر تشعشع محاسبه شده از مدل آلن بر روی میزان تغییرات تبخیر و تعرق پتانسیل مدل فائو پنمن مانتیث (مطالعه موردی: استان یزد)
حوزه های تخصصی:
یکی از راه های هدررفت آب در مناطق مختلف آب و هوایی ایران، تبخیر و تعرق است. برای محاسبه تبخیروتعرق پتانسیل روش های گوناگونی وجود دارد و روش فائو پنمن مانتیث به عنوان یک روش استاندارد جهانی برای تخمین تبخیر و تعرق پذیرفته شده است. این مدل برای محاسبه تبخیر و تعرق به داده های میدانی زیادی نیاز دارد که گاهی در بسیاری از حوزه ها در دسترس نبوده و یا اینکه با گسترش و توسعه های ایجاد شده در حوزه سازگاری ندارد. علاوه بر این جمع آوری داده های مورد نیاز اغلب گران بوده و قابل تکرارکردن نیست و استفاده از این مدل را در برخی از مکان ها محدود می کند. با توجه به این که در استان یزد داده تابش خالص در بیشتر ایستگاه ها وجود ندارد، در این تحقیق، مدل فائوپنمن مانتیث به صورتی حل شده که تابش خالص با استفاده از دمای حداقل و حداکثر هوا به وسیله رابطه تجربی که توسط آلن پیشنهاد گردیده، محاسبه گردد. بنابراین داده های مورد نیاز این مدل تنها محدود به اندازه گیری دمای هوا، رطوبت نسبی و سرعت باد می باشد. هم چنین در این مطالعه از روش پریستلی تیلور برای محاسبه تبخیر و تعرق استفاده شده است. البته برای ارزیابی، مدل فائو پنمن مانتیث با داده های کامل نیز به عنوان مرجع در نظر گرفته شده است. نتایج نشان می دهد زمانی که داده تابش خالص مفقود باشد، روش فائو پنمن مانتیث با حداقل داده می تواند روش مناسبی برای برآورد تبخیر و تعرق پتانسیل باشد، به طوری که این روش برخلاف روش پریستلی تیلور ضریب همبستگی بالای 97/0 و ریشه میانگین مربعات خطا کمتر از 37/0 میلیمتر در روز را در تمام ایستگاه های مورد مطالعه دارا است. بنابراین استفاده از مدل پیشنهادی آلن در محاسبه تابش خالص برای نقاطی از استان که با محدودیت رو به رو هستیم، مناسب و قابل توصیه است.
توسعه ی صنعت در استان یزد با استفاده از چارچوب استراتژیک SOAR و ماتریس ANSOFF(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صنعت نه تنها به عنوان مسیری مرسوم برای توسعه می باشد، بلکه به عنوان یکی از نتایج جهانی شدن، می تواند شتاب دهنده ای مؤثر برای توسعه باشند. در این راستا، امروزه صنعت موجب پویایی و سرزندگی اقتصادی بسیاری از مناطق جهان شده است، اما باید در نظر داشت توسعه شتابنده و بدون برنامه آن نیز تبعات منفی بیشتری بدنبال خواهد داشت. این پژوهش با هدف ارائه استراتژی توسعه صنعتی آتی استان یزد، سعی می کند تا تحلیلی از وضع موجود صنعت در این استان داشته باشد. این مسأله مطرح می شود که مهم ترین راهبردهای توسعه صنعتی استان کدامند؟ در این راستا نخست منابع بالقوه صنعتی استان یزد مشخص، و سعی بر آن گردید تا الگویی برای تبیین راهبردها، در جهت توسعه آن ارائه شود و در نهایت نیز راهبردهایی اساسی در راستای دستیابی به اهداف مورد نظر پیشنهاد شود. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و روش جمع آوری داده ها اسنادی، پیمایشی و میدانی است. برای تدوین استراتژی توسعه و تشریح قوت ها، فرصت ها، آرمان ها و نتایج قابل اندازه گیری از تکنیک تحلیلی SOAR و ماتریس ANSOFFاستفاده شده است. جامعه آماری شامل مسئولان مرتبط، صاحب نظران، صاحبان صنایع، فعالان صنعتی و مسئولان ادارات مرتبط با بخش صنعت که حدود 215 نفر می شود، انتخاب شدند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، 130 محاسبه گردید. از روش خوشه ای جهت نمونه گیری استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان داد که ترکیب دو روش SOAR و ماتریس ANSOFF نهایتاً منجر به اتخاذ راهبردهایی منطقی و واقع بینانه تر در استان یزد خواهد شد.
بررسی و تحلیل همدید- دینامیک ریزش برف در استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بیشتر مناطق کشور به ویژه در ارتفاعات بلند، نوع غالب بارش به صورت برف است که می تواند منبع اصلی تأمین کننده آب رودها، چشمه ها، سفره های آبی زیر زمینی و قنات ها محسوب شود. به سبب موقعیت جغرافیایی و شرایط توپوگرافی، ارتفاعات بلند استان یزد نیز یکی از مناطق برف خیز کشور است. هدف این تحقیق شناخت، بررسی و تحلیل همدید- دینامیک ریزش برف در استان یزد است. بدین منظور پس از شناسایی موقعیت جغرافیایی منطقه و با توجه داده های مورد نیاز، 12دوره بارشی برف در طول دوره آماری 1999تا 2011 شناسایی شدند. برای شناسایی حرکت توده هوا و بررسی سامانه های همدید به استان، از داده های برف و بارش روزانه و نقشه های همدید سطح زمین و ترازهای فوقانی جو، رودباد، امگا، چرخندگی و وزش رطوبتی، از پایگاه NCEP/NCAR استخراج و نقشه های مربوطه در محیط GrADS ترسیم شده است: پس از بررسی های ترمودینامیکی هوایی که استان یزد را تحت تأثیر خود قرار می دهد و مطالعه ویژگی های دینامیکی از نظر تقویت و تضعیف سامانه های فشاری و تحلیل همدید آن ها، سه الگوی همدیدی و فشاری استخراج شده است. در الگوی اول سامانه های ترکیبی شرق مدیترانه و سودانی به همراه عمیق تر شدن ناوه شرق مدیترانه و نفوذ هوای سرد از زبانه های پرفشار عرض های بالا و شمال کشور، سبب ریزش برف به ویژه در ارتفاعات استان یزد می شود. در الگوی دوم با ایجاد پدیده بلوکینگ سبب ماندگاری هوای سرد به مدت چند روز در استان به همراه ناوه عمیق شرق مدیترانه و دریای سرخ و فعالیت همزمان این دو توده هوای جبهه ای سبب ریزش برف و سرمای شدید در استان یزد می شود. در الگوی سوم با استقرار و نفوذ پرفشار دریای خزر و سیبری و ایجاد پدیده کم فشار بریده (سردچال) در نواحی شمالی و مرکزی ایران باعث ریزش برف در نواحی مرکزی و استان یزد می شود.
شناسایی و الویت بندی موانع توسعه و پیشرفت فوتبال استان یزد با استفاده از مدل های تصمیم گیری چندشاخصه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، شناخت و اولویت بندی موانع توسعه و پیشرفت ورزش فوتبال استان یزد می باشد. روش این پژوهش، کاربردی بوده و به شیوه پیمایشی اجرا گردیده است. جامعه آماری پژوهش را 68 نفر از مدیران، مربیان و ورزشکاران با سابقه ورزش فوتبال استان یزد تشکیل دادند. این پژوهش از نوع کاربردی و به شیوه پیمایشی اجرا گردید. ابزار اندازه گیری آزمودنی ها پرسش نامه محقق ساخته موانع توسعه و پیشرفت فوتبال استان یزد بود. پس از تایید روایی محتوایی توسط 10 نفر از اساتید مدیریت ورزشی پایایی پرسشنامه پژوهش با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (82/0=α) بدست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی انجام شد. در این مطالعه، در وهله ی اول موانع توسعه و پیشرفت فوتبال استان یزد شناسایی؛ و سپس با استفاده از مدل های مختلف تصمیم گیری چند شاخصه رتبه بندی شدند. نتایج رتبه بندی حاصل از تکنیک کپ لند نشان داد که سه مانع اصلی موانع توسعه و پیشرفت فوتبال استان یزد به ترتیب عدم وجود برنامه ریزی استراتژیک و عملیاتی مناسب، عدم وجود افراد متخصص در پست های مدیریتی فوتبال استان یزد و عدم توجه به استعداد یابی و تیم های پایه می باشد. به نظر می رسد می توان با برنامه ریزی صحیح، استفاده از افراد مجرب برای استعداد یابی و حمایت سازمان های دولتی از حامیان مالی، در جهت توسعه فوتبال در استان یزد گام برداشت.
سنجش رضایت مندی از تسهیلات گردشگری مکان های مذهبی برون شهری، مطالعه موردی: منطقه چک چک اردکان (استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای توسعه ی صنعت گردشگری، وجود جاذبه ها به تنهایی کافی نبوده و ایجاد تسهیلات مطلوب گردشگری امری ضروری است. با توجّه به اهمیت تسهیلات گردشگری، به خصوص در مکان های برون شهری، این پژوهش به سنجش میزان رضایت مندی گردشگران از تسهیلات گردشگری در منطقه چک چک شهرستان اردکان در قالب سه سوال پژوهشی و با روش توصیفی- تحلیلی می پردازد. بدین منظور، تعداد 106 گردشگر در نوروز 1392 به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده های مورد نیاز از طریق پرسشنامه جمع آوری و از طریق روش هایT تک نمونه ای، تحلیل واریانس یک طرفه و روش های همبستگی پیرسون و Eta تحلیل گردید. یافته ها نشان داد که رضایت گردشگران از وضعیت تسهیلات، پایین تر از متوسط می باشد. هم چنین بین رضایت مندی گردشگران واقع در گروه های سنی، جنسی و شغلی مختلف تفاوتی وجود ندارد و تنها بین رضایتمندی گردشگران از نظر گروه بندی مذهبی تفاوت وجود داشت. مطابق نتایج، بین سن، مذهب و پایگاه شغلی گردشگران و میزان رضایت آنان رابطه معناداری وجود دارد. در مجموع، پایین بودن رضایت مندی از انواع تسهیلات از ابعاد مختلف دسترسی، کمیت و کیفیت؛ بیانگر نادیده انگاشته شدن این گونه مکان ها و ضرورت توجه جدی است.
شناخت و تحلیل پیامدهای امنیتی ناشی از حضور اتباع بیگانه افغانی در استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حضور اتباع بیگانه در جامعه ایرانی به عنوان یک پدیده جغرافیایی و اجتماعی دارای پیامدهای امنیتی در ابعاد مختلف می باشد. بیشتر اتباع بیگانه حاضر در یزد از اتباع افغانی می باشند که به دلیل قرابت فرهنگی، زبانی، مذهبی و همجواری با مرزهای شرقی و همچنین وجود امنیت، بازار کار و... به استان یزد مهاجرت کرده اند. این روند پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و جنگ های داخلی افغانستان و حمله آمریکا به این کشور شدت بیشتری به خود گرفته که تأثیرات حضور آنها از ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و امنیتی قابل بررسی می باشد. لذا، باتوجه به موضوع، هدف از این پژوهش شناخت آثار و پیامدهای امنیتی حضور اتباع افغانی بر استان یزد و ارایه راهکارهای مناسب برای مقابله با این پدیده است. بدین ترتیب، بااستفاده از روش داده بنیاد پیامدهای امنیتی ناشی از حضور اتباع افغانی بر امنیت استان یزد در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی – فرهنگی، سیاسی– امنیتی احصاءشد. پس از تجزیه وتحلیل داده ها نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که حضور اتباع افغانی می تواند پیامدهای منفی فراوانی بر امنیت استان در ابعاد مختلفی بر جای گذارد که از مهم ترین تبعات آن می توان به اشغال فرصت های شغلی و افزایش نرخ بیکاری، افزایش آسیب ها و ناهنجاری های اجتماعی، ایجاد پدیده حاشیه نشینی و تغییر بافت جمعیتی شهر، استفاده از خدمات آموزشی، بهداشتی، رفاهی، یارانه ای و تحمیل هزینه بر اقتصاد استان، ازدواج های غیرقانونی اتباع افغانی با اتباع ایرانی و تولد فرزندان بی هویت، انتقال بیماری های واگیردار و خطرناک و به خطرانداختن سلامت جامعه، اشاعه تفکرات خشونت طلبی مثل سلفیت جهادی و طالبانیسم، جعل مدارک شناسایی، جاسوسی و... اشاره کرد.
ارزیابی آسیب پذیری مکانی زیرساخت های استان یزد با رویکرد پدافند غیرعامل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه زیرساخت ها نقش تعیین کننده ای در فرایند امن هر جامعه دارند و حفظ امنیت زیرساخت ها در برابر حمله ها و تهدیدها، از اولویت های امنیتی هر کشور است. بر همین اساس، شناخت وضعیت کنونی و میزان آسیب پذیری زیرساخت ها در مقیاس منطقه ای می تواند به عنوان راهکاری کارآمد، به تدوین راهبردهای منطقه ای و در نهایت، ملی بینجامد. در این زمینه، پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، پس از جمع آوری داده ها و اطلاعات مورد نیاز، به سنجش آسیب پذیری زیرساخت های استان یزد با رویکرد پدافند غیرعامل اقدام کرده است. فرایند تحلیل به دلیل برهم کنش های زیرساختی با استفاده از مدل فرایند تحلیل شبکه ای و سیستم اطلاعات جغرافیایی انجام گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد حدود 51 درصد از پهنه استان در وضعیت آسیب پذیری زیاد و بسیار زیاد هستند. در این میان، بیشترین آسیب پذیری به بخش مرکزی استان، یعنی شهرستان های یزد و میبد مربوط است که به دلیل رعایت نکردن اصول پدافند غیرعامل، مرکزیت سیاسی- اداری و جغرافیایی و شرایط محیطی مساعدتر زیست، به تراکم و تمرکز زیرساخت های بیشتر در این نواحی و در نتیجه، آسیب پذیری بیشتر منجر شده است.
مطالعه شاخص اقلیم آسایش گردشگری در مناطق خشک (مطالعه موردی: استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آب و هوای مناسب و شناخت کافی از شرایط اقلیمی در مقصد یکی از مهمترین عناصر در بحث گردشگری است و می تواند به عنوان یک عامل جاذب یا دافع برای گردشگران باشد. هدف از این پژوهش ارزیابی اقلیم گردشگری استان یزد به عنوان یکی از مهم ترین استان های گردش پذیر در مناطق خشک کشور است. برای تعیین آسایش حضور گردشگر از شاخص اقلیم آسایش گردشگری ( TCI ) استفاده شد. به منظور بررسی شاخص اقلیم آسایش ( TCI ) از داده های 17 ایستگاه هواشناسی استفاده شد. سپس با محاسبه زیرشاخص ها و شاخص TCI با کمک نرم افزار ArcGIS پهنه بندی زیر شاخص ها و شاخص TCI انجام شد. نتایج نشان داد به ترتیب ماه های مهر، اردیبهشت، آبان و فروردین بهترین ماه ها برای فعالیت های گردشگری در استان یزد است و به ترتیب ماه های دی، تیر، بهمن و آذر داری پایین ترین میانگین شاخص TCI هستند. لازم به ذکر است که تیر ماه دارای بیشترین تغییرات و مهر ماه دارای کمترین تغییرات در شاخص TCI درسطح استان یزد است. همچنین کلاس بندی سالانه شاخص TCI براساس طبقه بندی Scott و McBoyle نشان می دهد استان یزد در دو کلاس اوج در فصول معتدل و اوج در فصول خشک قرار می گیرد. به طورکلی می توان گفت مناطق کوهستانی با ارتفاع بیش از 2700 تا 3000 متر و مناطق اطراف آن در فصول خشک که بارش و کاهش دما عامل محدود کننده نیست دارای بهترین شرایط گردشگری می باشد. مناطق دیگر با ارتفاع کمتر از 2700 تا 3000 متر در فصول بهار و پاییز بهترین شرایط اقلیمی را برای گردشگری دارند.
تحلیلی بر پراکنش فضایی احساس امنیت در استان یزد با استفاده از الگوی ویکور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عصر حاضر که عصر فراپیچیدگی ها نام گرفته است، امنیت یکی از مسائل اساسی توسعه در جوامع انسانی محسوب می شود. به بیان دیگر، احساس امنیت، پیش نیاز هرگونه توسعه اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی به شمار می رود و با سطح پیشرفت جوامع در ارتباط است. این امر بدان دلیل است که آگاهی از وضعیت احساس امنیت ساکنان یک اجتماع نقش مؤثری در شناخت چالش ها و راهکارهای توسعه یک جامعه دارد و در جهت تقویت زیرساخت های آن عمل می کند؛ بنابراین، هدف از این پژوهش برآورد و سطح بندی شهرستان های 10گانه استان یزد ازنظر احساس امنیت شهروندی (امنیت انسانی) است که با استفاده از 16 شاخص امکان پذیر شده است. روش پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی است و داده ها ازطریق مطالعه اسنادی (سالنامه آماری استان یزد، بخش قضایی ناحیه انتظامی استان یزد) جمع آوری شده اند. برای وزن دهی شاخص ها از فن دلفی و برای تحلیل داده ها از فن VIKOR استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهند استان یزد با میانگین مقدار Q به دست آمده برابر با 443/0 ازنظر احساس امنیت انسانی وضعیت نسبتاً مطلوبی دارد که شهرستان اشکذر با مقدار 033/0 در بهترین سطح و شهرستان خاتم با مقدار 883/0 در بدترین وضعیت ازنظر احساس امنیت انسانی قرار دارند. شهرستان یزد با مرکزیت استان یزد، ازنظر احساس امنیت شرایط مطلوبی نداشته است که نشان می دهد تمرکز اداری و جمعیتی در افزایش احساس امنیت در این استان تأثیری نداشته است.
تحلیلی بر پراکنش فضایی امنیت شهروندی در شهرهای استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین موضوع: در عصر حاضر که عصر فراپیچیدگی ها نام گرفته است، امنیت یکی از مسائل اساسی توسعه در جوامع انسانی محسوب می شود. به بیانی دیگر امنیت، پیش نیاز هرگونه توسعه اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی محسوب شده و با سطح پیشرفت جوامع در ارتباط است. و این امر بدان دلیل است که آگاهی از وضعیت امنیت ساکنان یک اجتماع نقش مؤثری در شناخت چالش ها و راهکارهای توسعه یک جامعه داشته و در جهت تقویت زیرساخت های آن عمل می نماید. روش: روش تحقیق در این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی است. داده های این پژوهش از طریق مطالعه اسنادی (سالنامه آماری استان یزد؛ بخش قضایی- ناحیه انتظامی استان یزد) جمع آوری گردیده است. در این پژوهش به منظور وزن دهی شاخص ها از تکنیک دلفی و به منظور تحلیل داده ها از تکنیک ARAS و به منظور تحلیل فضایی از مدلIDW استفاده گردیده است. یافته ها: پژوهش نشان می دهد شهرستان میبد با مقدار 1 در بهترین سطح و شهرستان یزد با مقدار 0.431 در بدترین وضعیت از امنیت شهروندی قرار داشته اند. به طوری که شمال غرب و جنوب منطقه مورد مطالعه از احساس امنیت نسبتاٌ متعادلی برخوردار است و بخش مرکزی استان یعنی یزد؛ تفت و بافق نسبت به دیگر شهرستان ها از تراکم کمتری برخوردار است. نتایج: پراکنش فضایی احساس امنیت شهروندی در سطح استان یزد از متغیرهای همچون میزان جمعیت، تراکم های اداری - نظامی و وسعت پیروی نمی کند به طوری که قرار گرفتن شهر یزد در رتبه دهم از سطح بندی با بیشترین جمعیت و تراکم اداری- نظامی و واقع شدن به عنوان مرکزیت شهری استان یزد روشن کننده این امر است.
تحلیل فضایی ظرفیت توریسم نواحی کویر و بیابان و نقش آن در پایداری اجتماعی مورد: استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال هفتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
107-120
حوزه های تخصصی:
موقعیت جغرافیایی استان یزد در ایجاد تنوع فضایی و اقلیمی و فراهم نمودن بستری مناسب برای شکل گیری انواع جاذبه های طبیعی و فرهنگی تأثیر زیادی داشته است. با این وجود این مناطق نیازمند توجه بیشتری در زمینه توانسنجی توسعه توریسم در راستای پایداری اجتماعی می باشد. این پژوهش با هدف تحلیل فضایی ظرفیت توریسم مناطق کویری ونقش آن در پایداری اجتماعی، صورت پذیرفته و با توجه به ماهیت آن، از نوع کاربردی بوده و روش پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی است. برای گردآوری داده های از روش اسنادی و میدانی استفاده شده است. روش تحلیل داده ها به صورت کمی (آزمون آماری T تک نمونه ای، پیرسون و روش های AHP و بردا) بوده است. یافته ها نشان می دهند که، براساس نظرات متخصصان، شاخص های مؤثر در شناسایی ظرفیت های توریسم به ترتیب فاصله از راهها، فاصله از جاذبه های تاریخی، فاصله از مراکز سکونتگاهی، فاصله از جاذبه های طبیعی، نوع و قابلیت خاک، فاصله از منابع آب، ارتفاع، جهت شیب، شیب، کاربری اراضی و میزان بارش می باشند. نتایج نشان می دهد که 24 درصد از مساحت کل منطقه، دارای ظرفیت نسبتاٌ مناسب و مناسب هستند و بیشتر در قسمت های مرکزی، شرق و شمال شرقی استان قرار دارند. مهمترین معیارهایی که باعث شده اند این نواحی به عنوان نواحی بهینه انتخاب شوند تراکم المان های طبیعی- اکولوژیکی همچون وجود بیابان ها و کویرهای متنوع، ژئوتوپ ها، سیرک های یخچالی، و المان های تاریخی- فرهنگی همچون آب انبارهای سنتی، بازارها، زیارتگاه وآتشکده ها و ... می باشد. همچنین29 درصد از مساحت ، دارای توان متوسط بوده که بیشتر در شرق و شمال شرقی استان واقع شده است. و در نهایت پهنه هایی که دارای توان نامناسب و نسبتاٌ نامناسب هستند در قسمت های شرق استان کسترش یافته که 47 درصد از کل مساحت پهنه را در برگرفته اند. نتایج حاصل از سنجش وضعیت پایداری اجتماعی نواحی کویر و بیابان بر اساس شاخص های (پراکنش جمعیت، زیرساخت های حمل و نقل، وضعیت مهاجرت و میزان محرومیت نشان می دهد که شهرستان یزد بالاترین رتبه را دارا بوده و شهرستانهای اردکان، بافق، مهریز، تفت میبد و ابرکوه پایداری متوسط و در نهایت به ترتیب شهرستانهای خاتم، صدوق و بهاباد جزء شهرستانهای ناپایدار و کمتر توسعه یافته استان یزد می باشند. نتایج حاصل از آزمون ضریب همبستگی پیرسون نشان می دهد که بین توسعه توریسم و پایداری اجتماعی در نواحی مختلف استان یزد، رابطه معناداری در سطح 99 درصد وجود دارد. این بدان معنی است که مناطقی که با روند کاهش جمعیتی، مهاجرفرستی و سطح پایین پایداری اجتماعی مواجه بوده اند دارای قابلیت های گردشگری پایین تری نسبت به سایر شهرستان های استان یزد هستند.
بررسی عوامل بازدارنده و پیشران در مسیر رشد و توسعه خوشه های صنعتی (مطالعه موردی خوشه نساجی یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد و توسعه خوشه های صنعتی بیش از دو دهه است که رهیافتی برای توسعه کسب و کارهای کوچک معرفی شده و شناخت جنبه های مختلف این رویکرد مورد بحث و توجه پژوهشگران و سیاستگذاران کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه قرارگرفته است. در این بررسی، با هدف شناسایی بیشتر عوامل بازدارنده و پیش برنده در مسیر رشد و بالندگی"خوشه نساجی یزد"، با نگاهی به شکل گیری و تحولات این صنعت در منطقه، ابتدا لیستی از عوامل مؤثر بر توسعه خوشه های صنعتی، با مطالعه ادبیات موجود و مرور پژوهشهای پیشین، استخراج گردید. از این لیست به عنوان چهارچوب نظری مبنا برای موردپژوهی عوامل مؤثر بر توسعه خوشه ای صنایع نساجی یزد استفاده شد و بر مبنای این عوامل که جمعاً 31 مورد بودند، با آماده سازی طرح تحقیق، داده ها از منابع مختلف اطلاعاتی شامل ترکیبی از مطالعات کتابخانه ای و نیز انجام مطالعات میدانی مانند مصاحبه های فردی و گروه کانونی، بصورت نظام مند گردآوری شدند. تحلیل داده ها نیز به موازات گردآوری آنها و با استفاده از روش ویرایش وکدگذاری داده ها تا رسیدن به مرحله اشباع یافته ها ادامه پیدا نمود. بر اساس عوامل اصلی بررسی شده، نتایج این پژوهش نشان داد که در وضعیت کنونی 14 مورد به عنوان عامل پیش برنده و 25 مورد به عنوان عامل باز دارنده در جهت رشد و توسعه این خوشه عمل می کنند که دسته بندی مجدد آنها به تدوین چهارچوب نهایی این تحقیق منجر شد. همچنین به دلیل تنوع و حجم یافته های پژوهش و نیاز به یک ساختار مناسب برای ارائه، تشریح وضعیت این عوامل در قالب الگو "الماس پورتر" صورت پذیرفت.
توسعه ی الگوی مفهومی تسهیل تجاری سازی اختراعات ثبت شده توسط افراد حقیقی: رویکرد نظریه ی برخاسته از داده ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شواهد متعدد حاکی از آن است که علی رغم تعداد کثیر فن آوری های جدید و نو، تنها درصد اندکی از آن ها تجاری شده و به ایجاد کارآفرینی و رفاه عمومی منجر شده اند. در این راستا، شناسایی و پایش عوامل مؤثر بر تجاری سازی ایده ها، احتمال موفقیت آن ها را در تجاری سازی آن افزایش داده و مخترعین و مبتکرین را در این حوزه یاری می رساند. بر این اساس، تحقیق حاضر با هدف شناسایی و بررسی عوامل مؤثر بر تجاری سازی اختراعات در استان یزد انجام گرفته است. در این راستا، از روش تحقیق نظریه برخاسته از داده ها، استفاده شده است و الزامات، زیرساخت ها و فرآیند تجاری سازی، ترسیم شده است. برای جمع آوری داده ها، از مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شده و نمونه گیری به روش نظری و گلوله برفی صورت گرفته است. در پایان نیز راهبردهای تجاری سازی اختراعات از دیدگاه مخترعین بیان شده است..
ارزیابی ساختار شبکه اعتماد اجتماعی مبتنی بر تحلیل شبکه ای: مطالعه بهره برداران محلی مراتع استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
454 - 465
حوزه های تخصصی:
اعتماد، بارها به عنوان مؤلفه کلیدی که حکمرانی سازگار و نظام های تصمیم گیری مشارکتی را حمایت می کند، شناخته شده است. در این تحقیق ارزیابی اعتماد مبتنی بر نظام مدیریت مشارکتی با بررسی ساختار روابط اجتماعی بهره برداران محلی مرتع در قالب شبکه اجتماعی موجود انجام گرفته است. راهبرد مورد استفاده برای جمع آوری سنجه های رابطه، روش شبکه کامل و اطلاعات تحقیق از طریق مصاحبه و پرسشنامه تحلیل شبکه ای جمع آوری گردید. شاخص های تراکم، اندازه، دوسویگی پیوند، تمرکز و مفاهیم نقاط برشی و حفره های ساختاری در این تحقیق مورد تحلیل قرارگرفت. نتایج نشان می دهد در شبکه اعتماد (با تراکم پایین و انسجام ضعیف)، دسترسی به اطلاعات در داخل گروه های محلی نسبت به روابط بین گروهی از همگنی بیشتری برخوردار است و در سطح کلان پایداری شبکه ضعیف به دست آمد. وجود حفره های ساختاری و حضور کم تعداد رابطان مهم در شبکه نیز باعث شده تا حفظ، توسعه ارتباطات و انتقال اطلاعات بین گروه های مختلف با مشکل روبه رو شود (کاهش پویایی شبکه). در بین گروه های محلی، پخش اعتماد وضعیت ضعیف تری نسبت به دریافت اعتماد دارد و این نتیجه تمرکز بالا در پیوندهای بیرونی نسبت به پیوندهای درونی است. سیستم مدیریت مشارکتی محلی مرتع در استان یزد به منظور دستیابی به پویایی و پایداری لازم است تا به سمت اتخاذ راهکارهایی جهت تقویت اعتماد اجتماعی به عنوان کلید حل ضعف پیش آمده برآید.
ارزیابی سطوح توسعه یافتگی در ابعاد مختلف اجتماعی- رفاهی، زیر بنایی و تکنولوژیکی جامعه عشایری استانهای ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال چهارم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱۴
163 - 180
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر ارزیابی سطح توسعه یافتگی ابعاد کالبدی – فضایی جامعه عشایری ییلاقی و قشلاقی مناطق مختلف کشور است. روش تحقیق و توصیف رابطه بین متغیرها بر مبنای توصیفی – تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق نیز جامعه عشایری کل کشور با جمعیت2373660 نفر در قالب 426320 خانوار است. داده های مورد نیاز تحقیق از اسنادی و مرکز آمار و آخرین دوره سرشماری 1387جامعه ایلات و عشایر کشور بدست آمده است. در تجزیه تحلیل داده ها از مدل تاپسیس جهت رتبه بندی استانهای توسعه یافته، نیمه توسعه یافته و توسعه نیافته، و از مدل برازش رگرسیونی SPSS برای سنجش میزان اهمیت و درجه تاثیر گذاری شاخصهای سازنده تحقیق در سطح توسعه یافتگی استفاده گردیده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که ضریب نابرابری توسعه در منطقه قشلاقی 0.467 و منطقه ییلاقی 0.567 است. ضریب همگنی توسعه در درون استانهای توسعه نیافته دوره قشلاقی(2.01) و برای استانهای توسعه نیافته دوره ییلاقی 4.4 است. مدل برازش رگرسیونی نشان می دهد که شاخصهای بکار رفته در دوره ییلاقی 99.3 درصد و در منطقه قشلاقی 98.2 درصد سطح توسعه یافتگی جامعه عشایری را تبیین می کند. در بین شاخصهای توسعه دسترسی به انرژی با ضریب 0.693 بیشترین تاثیر و در دوره قشلاقی دسترسی به امکانات ارتباطاتی و اطلاعاتی با ضریب تاثیر 3.26 بیشترین تاثیر را در سطح توسعه داشته است.
تغییرات مشخصّه های جمعیّتی استان یزد در دوره زمانی 1330 تا 1430
منبع:
فرهنگ یزد سال دوم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶
73 - 108
حوزه های تخصصی:
جمعیّت ها به لحاظ حجم، ترکیب و توزیع سنی در حال تغییر هستند. گذار ساختار سنی و سالخوردگی جمعیت تأثیر عمیقی بر شرایط اقتصادی اجتماعی جامعه خواهد گذاشت. هدف این مقاله شناخت مشخصه های جمعیتی استان یزد و روند تحوّلات آن در سال های اخیر و برآورد تحولات آن در آینده است. داده ها جمعیت از نتایج سرشماری و داده وقایع حیاتی از سازمان ثبت احوال گرفته شده و برای پیش بینی جمعیت از نرم افزار Spectrum استفاده شده است. یافته های تحقیق بیانگر این است که در حال حاضر استان یزد از نقطه نظر تعداد ، میزان رشد و ساختار سنی در وضع مطلوبی قرار دارد. باروری در استان متعادل شده و اهداف سیاست جمعیتی تأمین شده است. سیاست اصلی استان در این سال ها باید در جهت بهره مندی از فرصت پنجره جمعیتی و فراهم سازی بسترهای اقتصادی و اجتماعی برای مواجه شدن با جمعیت رو به افزایش سالمند باشد. چالش های جمعیتی آینده استان یزد، بستگی زیادی به نحوه بهره برداری از فرصت پنجره جمعیتی دارد. بهره برداری از فرصت پنجره جمعیتی و تبدیل آن به فرصت اقتصادی و اجتماعی مستلزم توانمندی و مقتدرسازی جوانان برای توسعه اقتصادی، گسترش فرصت های شغلی، سرمایه گذاری مطلوب، بهبود کیفیت سرمایه انسانی و فراهم کردن فرص هایی برای حضور زنان در بازار کار است.
رتبه بندی و تعیین مزیت نسبی فعالیت های صنعتی استان یزد با استفاده از روش تلفیقی تحلیل عاملی و تاکسونومی عددی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دوفصلنامه سیاست گذاری اقتصادی، سال اول، شماره دوم، پاییز و زمستان 1388،صص 123-158.
شناسایی جایگاه هر یک از صنایع کشور در بین سایر صنایع مسئله ای است که برای سیاست گذاران و تصمیم گیران درسطح کلان کشور از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این موضوع در مورد فعالیت های صنعتی در سطح منطقه ای نیز حائز اهمیت است، زیرا بر اساس اصول و مبانی اقتصادی تخصیص منابع باید بر اساس توانمندی ها و مزیت های نسبی مناطق صورت پذیرد. با انتخاب بخش صنعت به عنوان محور توسعه در اسناد برنامه های پنج ساله توسعه و چشم انداز 20 ساله کشور، تدوین برنامه توسعه هر یک از مناطق به طور جداگانه بر اساس ظرفیت های بالقوه و بالفعل در این بخش امری بسیار مهم و حیاتی است. بر این اساس، در این مقاله کوشش می شود که قابلیت ها و پتانسیل های موجود در بخش صنعت استان یزد شناسایی شود. به این منظور ابتدا با استفاده از روش های تحلیل عاملی و تاکسونومی عددی شاخص های ترکیبی مرتبط با موضوع طراحی شده است. سپس به کمک این شاخص ها، بخش های مختلف فعالیت های صنعتی استان برای یک دوره زمانی 4 ساله برحسب کدهای دورقمی ISIC و براساس درجه برخورداری از مزیت، رتبه بندی شده اند. طی دوره مورد بررسی بیشترین درجه برخورداری به صنایع تولید سایر محصولات کانی غیر فلزی و تولید منسوجات اختصاص یافته است. علاوه بر آن، صنایع تولید فلزات اساسی و تولید مواد و محصولات شیمیایی نیز از رتبه خوبی از این حیث برخوردار می باشند. همچنین مقایسه نتایج مقاله با سیاست گذاری های صورت گرفته در بخش صنعت، بیانگر این امر است که در بسیاری از موارد به مزیت نسبی صنایع در برنامه ریزی های منطقه ای توجهی نشده است و تا حدود زیادی عدم همسویی میان صنایع با مزیت بالا و تخصیص منابع وجود دارد.