مطالب مرتبط با کلیدواژه

گفتمان انتقادی


۴۱.

گفتمان کاوی موسیقی از مشروطه تا انقلاب 1357(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گفتمان گفتمان انتقادی موسیقی انقلابی موسیقی مشروطه هنر انقلابی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰ تعداد دانلود : ۱۱۴
 مقاله حاضر در پی مقایسه گفتمانی موسیقی دوره مشروطه با انقلاب 1357 است. تحولات گفتمانی موسیقی در این دو دوره می تواند تحولات گفتمانی دو دوره تاریخی ایران به ویژه در شرایط انقلابی را به نمایش بگذارد. در دوره مشروطه تصنیف های عارف قزوینی و سپس محمدتقی بهار (اواخر قاجار و اوایل پهلوی اول) به عنوان نمونه انتخاب شده اند؛ عارف مشهورترین تصنیف ساز این دوره است که آثارش همچنان در تاریخ اجتماعی و موسیقی ایران باقی مانده است. «کانون موسیقی چاووش» نیز به عنوان نمونه ای برای تصنیف های دوره انقلاب 1357 برگزیده شده است.تفاوت های اجتماعی دو دوره، تولید محتوایی متفاوت داشته است؛ اشعار دوره مشروطه کمتر حالتی حماسی دارند و بیشتر با غم و اندوه روایتگر اوضاع اجتماعی اند. اشعار در دوره انقلاب 1357 به ویژه تصنیف های ساخته شده توسط کانون چاووش، بیشتر حالتی حماسی داشته و در پی تهییج جامعه نیز برمی آیند. این وضعیت به لحاظ فرم نیز قابل مشاهده است؛ موسیقی دوره انقلاب 1357 مارش گونه و مهیج و به طور کلی «رزمی» است برخلاف موسیقی مشروطه که حزن انگیز و شِکوه گر است و هردوی این ها نشان از وضعیت اجتماعی و گفتمان اجتماعی هر دوره دارند. این مقایسه نشان می دهد که جامعه در دوره مشروطه با شکست هایی که مواجه شده است به یأس اجتماعی دچار شده است این در حالی است که گفتمان انقلاب 1357 گفتمانی است که جامعه را به مبارزه مداوم و رسیدن به پیروزی تشویق می کرده است. 
۴۲.

تحلیل گفتمان انتقادی عامل فریبکاری تحصیلی در دانش آموزان دختر دورهٔ متوسطهٔ دوم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گفتمان انتقادی میشل فوکو ایدئولوژی قدرت وظیفه شناسی تحصیلی و فریبکاری تحصیلی

تعداد بازدید : ۱۱۲ تعداد دانلود : ۹۹
شناخت رفتارهای اجتماعی، توان فهم افراد و امکان تعامل مشترک را مهیامی سازد، اما گاهی با اِعمال ترفندهای فریبکارانه از طرف مقابل، این شناخت دست خوش تغییرمیگردد. تحلیل پدیدهٔ اجتماعی فریب با نگاه میان رشته ای امکان فهم بهتر و توانایی بررسی آن را فراهم می سازد. در این مقاله با واکاوی لایه های پنهان متن در یک بستراجتماعی در سطح دو دبیرستان دخترانهٔ شهر تهران، نقش ایدئولوژی فریب در عادی سازی گفتمان مورد بررسی قرارگرفت. مقاله پیش رو حول محور دوهدف اصلی سازمان یافته است:1. تحلیل تکثر گفتمانی شکل گرفته در گفتمان فریب در چارچوب نظری گفتمان انتقادی میشل فوکو 2. بررسی تأثیرعناصر ایدئولوژی و قدرت در شکل گیری گفتمان فریب. بنابراین، ضمن اتخاذ رویکردی کاربردی، کامنت های 233 دانش آموز دبیرستانی 15 تا 17 سال درخصوص فریبکاری مجازی در بستر شبکه های آموزش مجازی که داوطلب ارائه نظرات شان بودند؛ جمع آوری گردید و به تحلیل آنها ازنقطه نظر نقش و تأثیرگذاری عناصر، ایدئولوژی و قدرت در چارچوب نظری فوکو اقدام شد. یافته های مقاله بیانگر آن است که گفتمان فریب با پشتوانهٔ قدرت در فضای مجازی، همانند یک نهاد ایدئولوژیک، دانش آموزان فریبکار را به منظور دست یابی به یک موفقیت کاذب تحصیلی به همراهی متقاعد کرده است و در نهایت طی یک فرایند ایدئولوژیک، این گفتمان با تولید و بازتولید ایدئولوژی غالب به ابزار فریبکاران و صاحبان قدرت برای رنگ باختن وظیفه شناسی تحصیلی و تسلط مولفهٔ فریبکاری تبدیل می شود. با توجه به این نتیجه به نظرمی رسد تلاش های مداخله ای وآموزشی برای افزایش تعهداخلاقی فراگیران درکاهش رفتارهای فریبکارانه آن ها اثربخش است. این یافته ها اطلاعات ارزشمندی برای دست اندرکاران آموزشی که هدف شان کاهش فریبکاری در محیط های علمی است، فراهم می آورد و تلویحات مهمی جهت آموزش اخلاقی فراگیران دربردارد.
۴۳.

تحلیل گفتمان انتقادی در عرصۀ عمل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل گفتمان ساختار گرایی سیاست واقعی کارگزاری سیاسی گفتمان انتقادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸ تعداد دانلود : ۱۰۲
عرصه تعاملات سیاسی، عرصه کارگزاری انسان هاست و ابزار تعامل کارگزاران انسانی نهایتاً «زبان» است. نظریات مختلف در رشته های متنوع علوم انسانی می تواند ما را در فهم زمینه شکل گیری این تعاملات زبانی یاری کند؛ اما هیچ تحلیل سیاسی ای نمی تواند خود را صرفاً به این سطح پیرامونی محدود کند. تحلیل گران همواره با متونی مواجه اند و تحلیل آن ها نیز نیازمند نظم روش شناختی است تا به فهم روشن از این تعاملات زبانی برسد. رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی واجد یک جعبه ابزار روش شناختی مجهز است که آشنایی با آن می تواند ما را در فهم تعاملات زبانی در عرصه سیاسی یاری کند. رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی همچنین درک کارکردی بسیار منظمی از عرصه گفتمان دارد و گفتمان ها را بر این اساس خالقِ یک جهان و عرصه تعامل معرفی می کند. جهانی که واجد قواعدِ بازی و تعامل مشخص است و کارگزاران انسانی و نهادی در این جهانِ بازنمایی و معرفی شده در هر گفتمان، هریک واجد سهمی مشخص از قدرت اند. براساس بازنمایی از جهان است که سنخ خاصی از رابطه قدرت بین کارگزاران شکل می گیرد. کالبدشکافی گفتمان ها براساس این کارکردها می تواند پژوهشگر علوم اجتماعی را قادر به فهم روشن تر از بازی های زبانی و معانی ای کند که هر دال یا واژه در این بازی ها واجد آن است.
۴۴.

بنیان های چرخش زبانی و تأثیر آن در شکل گیری روش تحلیل گفتمان انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: چرخش زبانی گفتمان انتقادی ویتگنشتاین پساساختارگرایی سوسور

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰ تعداد دانلود : ۴۷
زبان شناسی و کاربست آن در علوم اجتماعی در قرن نوزدهم، متکی بر نگاهی ساختارگرایانه و در نتیجه تاحدود زیادی تقدیرگرایانه و متصلب بود. در ابتدای قرن بیستم با وقوع چرخش زبانی، فرصتی مهیا شد تا این رویکرد متصلب، منعطف تر شود و همچنین فرصت های روشی و معرفتی مورد نیاز برای تأویل و تبیین گفتمان ها و بازی های زبانی متکثر را فراهم آورد. خود این تقابل در شخص «ویتگنشتاین» تجمیع شده است. او که در فاز متقدم اندیشه خویش در مقام یک فیلسوف تحلیلی به شدت متکی بر منطق صوری، در عمل تنها برای یک گفتمان و بازی زبانی قائل به فرصتِ طرح بود، در فاز متأخر اندیشه خویش، بنیان های پذیرش تکثر در عرصه بازی های زبانی را فراهم آورد. میراث فکری او و تمام متفکرانی که در قرن بیستم در قالب رویکردهای پساساختارگرا دست به اندیشه در عرصه زبان و معرفت شناسی زدند، روش شناسی ای بود که در قالب «تحلیل گفتمان انتقادی» از یکسو فرصت تکثر و تنوع در عرصه گفتمان ها را به کارگزاران انسانی و اجتماعی می دهد و از سوی دیگر در تحلیل بازی های زبانی و گفتمانی این کارگزاران، هم به زمینه عینی و شخصی ایشان توجه دارد و هم متن و زبان ایشان را تأویل می کند. از رهگذر این مجاهدت نظری، روش شناسی ای خلق شده که به نظر برای تأویل و نیز تبیین هر عرصه تعامل اجتماعی که قائم به روابط قدرت باشد، می تواند واجد فایده و کاربرد باشد.
۴۵.

تحلیل مؤلفه های گفتمان مدار در رمان (الطنطوریه) بر اساس سطح توصیف نظریه نورمن فرکلاف

کلیدواژه‌ها: الطنطوریه نورمن فرکلاف گفتمان انتقادی مؤلفه های گفتمان مدار سطح توصیف رضوی عاشور

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹ تعداد دانلود : ۶۲
تحلیل گفتمان، یک رویکرد بین رشته ای برای مطالعه است که زبان را به عنوان شکلی از کارکرد اجتماعی، بررسی و به نحوه بازتولید قدرت اجتماعی و سیاسی به وسیله متن، تأکید می کند. این رویکرد ازیک طرف به روابط درون متن و از طرف دیگر به بافت موقعیتی، اجتماعی، سیاسی و تاریخی متن می پردازد. گفتمان انتقادی، بحث تحلیل گفتمان را یک سطح ارتقا می دهد؛ زیرا تحلیل گفتمان ازنظر شمول معنایی در گستره ای فراتر از زبان شناسی اجتماعی و زبان شناسی انتقادی وارد مطالعات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی می شود و شکل انتقادی به خود می گیرد. نورمن فرکلاف منتقد و تحلیل گر انگلیسی مقالاتی را منتشر کرده است که نشان می دهد مشغله اصلی وی تحلیل گفتمان انتقادی است. فرکلاف متن را از سه منظرِ توصیف، تفسیر و تبیین بررسی می کند. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و در پرتو سطح توصیف رویکرد فرکلاف، به بررسی ویژگی های زبانی و ساختارهای گفتمان مدار در رمان الطنطوریه اثر رضوی عاشور، می پردازد. نتایج حاصل از این تحقیق گویای این است که این رمان با گفتمانی ساده و روان و با موضوعات مهمی از جمله مقاومت و وطن دوستی، ارتباط خوبی با مخاطب برقرار می کند و بستر تاریخی و اجتماعی داستان را تقویت می نماید. نویسنده در سطح توصیف از رهگذر شخصیت پردازی، برقراری ارتباط بین واژگان، ایجاد تقابل های دوگانه، خلق تصاویر نمایشی و کاربرد واژگان خاص در پی تبیین اندیشه های خویش است.
۴۶.

کارکرد سطح توصیف الگوی نورمن فرکلاف در تحلیل گفتمان انتقادی رمان برید اللیل

کلیدواژه‌ها: نورمن فرکلاف گفتمان انتقادی سطح توصیف هدی برکات برید اللیل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶ تعداد دانلود : ۴۷
گفتمان، حاصل مطالعه زبان به عنوان یک پدیده ی اجتماعی یا رویکرد جامعه شناختی به مقوله زبان است و دلالت بر آن دارد که متن امری اجتماعی است که در خلال روابط اجتماعی و نه مستقل از آن تکوین می یابد. تحلیل گفتمان روشی نوین برای پژوهش در متن های ارتباطی است. در این رویکرد برخلاف تحلیل های سنتی زبان شناسانه دیگر صرفا با عناصر نحوی تشکیل دهنده ی جمله به عنوان عمده ترین مبنای تشریح معنا روبرو نیستیم؛ بلکه فراتر از آن به عوامل بیرون از متن، یعنی بافت موقعیتی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، ارتباطی و مانند آن می پردازیم. تحلیل انتقادی گفتمان نگرشی است که در سال های اخیر به وجود آمده و به تبیین روابط میان گفتمان و قدرت اجتماعی می پردازد؛ این نوع تحلیل مشکلات اجتماعی را مورد توجه قرار داده و مفاهیمی چون طبقه، نژاد، جنسیت، فمینیسم، هژمونی، نابرابری و امثال این عوامل را بررسی می کند. نورمن فرکلاف از بزرگترین نظریه پردازان در این رویکرد به شمار می رود. او تحلیل انتقادی گفتمان را در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین مدنظر قرار می دهد. به باور وی در داخل متن مجموعه ای از عناصر وجود دارد که نه تنها به یکدیگر مرتبط بوده بلکه کلیتی را می سازند که بدان گفتمان می گویند. هدی برکات نویسنده ی لبنانی معاصر در کتاب برید اللیل به بررسی زندگی مهاجران و آوارگان و پناهندگی می پردازد. در این تحقیق براساس روش توصیفی تحلیلی و به هدف تببین و تحلیل سطح توصیف گفتمان انتقادی  به بررسی رمان "برید اللیل" پرداخته شد. نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آنست که کاربست واژگان هم معنا، متضاد، هم نشین، تکرار، رسمی و محاوره ای و  استفاده از استعاره بستر مناسبی برای توصیف شرایط مهاجران عرب در کشورهای اروپایی است.
۴۷.

آبشخورهای نظری نقد ادبی افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقد ادبی نظریه های ادبی افغانستان گفتمان انتقادی منتقدان ادبی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۳
این پژوهش به بررسی وضعیت نقد ادبی معاصر در افغانستان با هدف شناسایی و معرفی منابع نظری آن در یک صد سال گذشته می پردازد. با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و رویکرد تاریخی، این تحقیق نشان می دهد نقد ادبی در افغانستان از لحاظ پشتوانه نظری فقیر بوده و اغلب نقدهای عملی، ناسازگاری تحلیل متن با اصول نظری نقد ادبی معاصر را نشان می دهند. منابع نظریه های ادبی از طریق کانال های شفاهی و مکتوب به دست آمده اند و انجمن های ادبی و دانشگاه ها نقش مهمی در ترجمه و نگارش مقالات و کتاب ها داشته اند. تأثیر نظریه پردازان روسی، غربی و ایرانی بر نقد ادبی افغانستان آشکار است؛ اما مشکلاتی در شناخت، معرفی و کاربست نظریه ها وجود دارد. نتایج پژوهش نشان می دهد غالب نقدهای ادبی در افغانستان با رویکردی سنتی نگاشته شده اند. این پژوهش بر اهمیت وجود زیرساخت های تئوریک در پیشبرد نقد ادبی تأکید دارد و معرفی مهم ترین منتقدان و نقدهای اثرگذار را فراهم می کند. همچنین نقش دانشگاه ها، انجمن ها و مطبوعات در این فرایند موردبررسی قرار گرفته و نشان می دهد گفتمان نقد در این کشور هنوز جریان نیافته است. این تحقیق می تواند جایگاه گفتمان انتقادی را در افغانستان نشان دهد و با معرفی مهم ترین منتقدان ادبی و برجسته ترین نقدهای اثرگذار، وضعیت نقد ادبی در افغانستان را به تصویر بکشد.