مطالب مرتبط با کلیدواژه

گفتمان انتقادی


۴۱.

گفتمان کاوی موسیقی از مشروطه تا انقلاب 1357(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گفتمان گفتمان انتقادی موسیقی انقلابی موسیقی مشروطه هنر انقلابی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱ تعداد دانلود : ۶۲
 مقاله حاضر در پی مقایسه گفتمانی موسیقی دوره مشروطه با انقلاب 1357 است. تحولات گفتمانی موسیقی در این دو دوره می تواند تحولات گفتمانی دو دوره تاریخی ایران به ویژه در شرایط انقلابی را به نمایش بگذارد. در دوره مشروطه تصنیف های عارف قزوینی و سپس محمدتقی بهار (اواخر قاجار و اوایل پهلوی اول) به عنوان نمونه انتخاب شده اند؛ عارف مشهورترین تصنیف ساز این دوره است که آثارش همچنان در تاریخ اجتماعی و موسیقی ایران باقی مانده است. «کانون موسیقی چاووش» نیز به عنوان نمونه ای برای تصنیف های دوره انقلاب 1357 برگزیده شده است.تفاوت های اجتماعی دو دوره، تولید محتوایی متفاوت داشته است؛ اشعار دوره مشروطه کمتر حالتی حماسی دارند و بیشتر با غم و اندوه روایتگر اوضاع اجتماعی اند. اشعار در دوره انقلاب 1357 به ویژه تصنیف های ساخته شده توسط کانون چاووش، بیشتر حالتی حماسی داشته و در پی تهییج جامعه نیز برمی آیند. این وضعیت به لحاظ فرم نیز قابل مشاهده است؛ موسیقی دوره انقلاب 1357 مارش گونه و مهیج و به طور کلی «رزمی» است برخلاف موسیقی مشروطه که حزن انگیز و شِکوه گر است و هردوی این ها نشان از وضعیت اجتماعی و گفتمان اجتماعی هر دوره دارند. این مقایسه نشان می دهد که جامعه در دوره مشروطه با شکست هایی که مواجه شده است به یأس اجتماعی دچار شده است این در حالی است که گفتمان انقلاب 1357 گفتمانی است که جامعه را به مبارزه مداوم و رسیدن به پیروزی تشویق می کرده است. 
۴۲.

تحلیل گفتمان انتقادی عامل فریبکاری تحصیلی در دانش آموزان دختر دورهٔ متوسطهٔ دوم(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۶۶ تعداد دانلود : ۴۶
شناخت رفتارهای اجتماعی، توان فهم افراد و امکان تعامل مشترک را مهیامی سازد، اما گاهی با اِعمال ترفندهای فریبکارانه از طرف مقابل، این شناخت دست خوش تغییرمیگردد. تحلیل پدیدهٔ اجتماعی فریب با نگاه میان رشته ای امکان فهم بهتر و توانایی بررسی آن را فراهم می سازد. در این مقاله با واکاوی لایه های پنهان متن در یک بستراجتماعی در سطح دو دبیرستان دخترانهٔ شهر تهران، نقش ایدئولوژی فریب در عادی سازی گفتمان مورد بررسی قرارگرفت. مقاله پیش رو حول محور دوهدف اصلی سازمان یافته است:1. تحلیل تکثر گفتمانی شکل گرفته در گفتمان فریب در چارچوب نظری گفتمان انتقادی میشل فوکو 2. بررسی تأثیرعناصر ایدئولوژی و قدرت در شکل گیری گفتمان فریب. بنابراین، ضمن اتخاذ رویکردی کاربردی، کامنت های 233 دانش آموز دبیرستانی 15 تا 17 سال درخصوص فریبکاری مجازی در بستر شبکه های آموزش مجازی که داوطلب ارائه نظرات شان بودند؛ جمع آوری گردید و به تحلیل آنها ازنقطه نظر نقش و تأثیرگذاری عناصر، ایدئولوژی و قدرت در چارچوب نظری فوکو اقدام شد. یافته های مقاله بیانگر آن است که گفتمان فریب با پشتوانهٔ قدرت در فضای مجازی، همانند یک نهاد ایدئولوژیک، دانش آموزان فریبکار را به منظور دست یابی به یک موفقیت کاذب تحصیلی به همراهی متقاعد کرده است و در نهایت طی یک فرایند ایدئولوژیک، این گفتمان با تولید و بازتولید ایدئولوژی غالب به ابزار فریبکاران و صاحبان قدرت برای رنگ باختن وظیفه شناسی تحصیلی و تسلط مولفهٔ فریبکاری تبدیل می شود. با توجه به این نتیجه به نظرمی رسد تلاش های مداخله ای وآموزشی برای افزایش تعهداخلاقی فراگیران درکاهش رفتارهای فریبکارانه آن ها اثربخش است. این یافته ها اطلاعات ارزشمندی برای دست اندرکاران آموزشی که هدف شان کاهش فریبکاری در محیط های علمی است، فراهم می آورد و تلویحات مهمی جهت آموزش اخلاقی فراگیران دربردارد.
۴۳.

تحلیل گفتمان انتقادی در عرصۀ عمل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل گفتمان ساختار گرایی سیاست واقعی کارگزاری سیاسی گفتمان انتقادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷ تعداد دانلود : ۴۳
عرصه تعاملات سیاسی، عرصه کارگزاری انسان هاست و ابزار تعامل کارگزاران انسانی نهایتاً «زبان» است. نظریات مختلف در رشته های متنوع علوم انسانی می تواند ما را در فهم زمینه شکل گیری این تعاملات زبانی یاری کند؛ اما هیچ تحلیل سیاسی ای نمی تواند خود را صرفاً به این سطح پیرامونی محدود کند. تحلیل گران همواره با متونی مواجه اند و تحلیل آن ها نیز نیازمند نظم روش شناختی است تا به فهم روشن از این تعاملات زبانی برسد. رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی واجد یک جعبه ابزار روش شناختی مجهز است که آشنایی با آن می تواند ما را در فهم تعاملات زبانی در عرصه سیاسی یاری کند. رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی همچنین درک کارکردی بسیار منظمی از عرصه گفتمان دارد و گفتمان ها را بر این اساس خالقِ یک جهان و عرصه تعامل معرفی می کند. جهانی که واجد قواعدِ بازی و تعامل مشخص است و کارگزاران انسانی و نهادی در این جهانِ بازنمایی و معرفی شده در هر گفتمان، هریک واجد سهمی مشخص از قدرت اند. براساس بازنمایی از جهان است که سنخ خاصی از رابطه قدرت بین کارگزاران شکل می گیرد. کالبدشکافی گفتمان ها براساس این کارکردها می تواند پژوهشگر علوم اجتماعی را قادر به فهم روشن تر از بازی های زبانی و معانی ای کند که هر دال یا واژه در این بازی ها واجد آن است.