مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
سیستان
حوزه های تخصصی:
تفکیک تاریخ و اسطوره در تاریخ حماسی ایران که پژوهشگران بسیاری نیز در این باره نظر داده اند، کاری است بس دشوار. برخی کاملاً مخالف ارتباط میان تاریخ و اسطوره هستند و نظریات برخی دیگر هم گوناگون و نسبت به یکدیگر متفاوت است. در این مقاله نگارندگان بر اساس ریشه های سنت شفاهی در دوران تاریخی و رواج آن توسط گوسان ها، پیوندی میان تاریخ حماسی با تاریخ فئودالی برقرار کرده، با توجه به شباهت های تاریخی، محیطی، اجتماعی، مذهبی، القابی و احتمالاً دوره زمانی نسبتاً یکسانی که میان خاندان سورن و شخص سورنا با رستم دستان می توان متصور شد، به بررسی این دو پرداخته اند و معتقدند شخصیت اسطوره ای رستم که در هاله ای از ابهام و اغراق قرار گرفته است، بخشی از آن مربوط به سورنا، سردار نامدار پارتی و بخشی دیگر مربوط به خاندان سورن است که با گذر زمان و دست به دست شدن تاریخ شفاهی، به تاریخ حماسی رسیده و دلاوری های خاندان های پارتی به دوره کیانیان نسبت داده شده است.
نقش ها و طرح های مشترک دست بافته های بی گره سیستان
منبع:
پیکره دوره هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۷
78 - 92
حوزه های تخصصی:
دست بافته های سیستان با نقش ها و کاربرد خاص خود به دو دسته «داری» و بدون« دار» تقسیم می شوند. دست بافته های«داری» آن گروه از دست بافته ها هستند که برای تولید آن ها نیاز به دار مخصوص و فضایی مشخص است اما دست بافته های بدون دار، بدون امکانات گفته شده تولید می شوند. انواع ریسمان های پشمی، مویی و انواع حصیر که اغلب به وسیله زنان عشایری بافته می شود از این دسته اند. این دست بافت ه های متنوع، دارای نقوشی مشترک هستند که در تولیدات مختلف بی گره بعضاً به کار می روند. با توجه به این موضوع در این پژوهش به بررسی تولیدات مختلف دست بافته های بی گره سیستان از لحاظ کاربرد نقوش مشترک در آن ها پرداخته می شود. گردآوری داده ها به صورت میدانی و کتابخانه ای و روش ارائه تحقیق توصیفی-تحلیلی است. نتایج نشان می دهد که نقوش «جلیک»، «مهر و نیمک»، «چپراس»، «کوش»، «سورمهریا نقش قرمز»، «کارچک»، «عجب»، «گوشواره»، «ماه و روچ»، «هشت چم یا هشت چشم»، «تاس کت»، «بازوبند»، «پنجه» و «تعویذی» در دست بافته ها استفاده می شود. از این میان نقش مشترک همه دست بافته های بی گره با بیشترین کاربرد، نقش هشت چشم است. همچنین نقش هشت چشم، ماه و روچ، تاس کت و پراس بیشترین کاربرد را در انواع دست بافته ها دارد و نقش گوشواره با کمترین میزان در انواع دست بافته ها ظاهر شده است.
اَرده خوانی و کاربردهای آن در آیین سوگواری سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آیین سوگ رسم رایجی است که به قدمت وجود بشر در میان هر قومی ریشه دارد و با آداب و رسوم و شعر و ترانه های خاص عجین شده است. مردم سیستان عمدتاً با تأسی از فرهنگ روستایی از شعر و ترانه برای حفظ و احیای آیین های سوگواری بهره وافی برده اند. اردَه خوانی، روُوایی خوانی یا رباعی خوانی سوگ سروده ای است با آهنگی بسیار سوزناک و حُزن انگیز که به صورت آوازه خوانی در مراسم عزاداری در سیستان اجرا می شود. این مقاله با روش کتابخانه ای و مصاحبه حضوری با گویشوران متعدد به بررسی ارده خوانی و کاربردهای آن در آیین سوگ سیستان پرداخته است و با معرفی ارده خوانی و رووایی خوانی، وجه تسمیه آن، تاریخچه، مجریان، شیوه اجرا، زمان و مکان اجرا نشان می دهد که مردم سیستان بسیار پایبند به اجرای آیین سوگواری با گویش بومی خود هستند و این مسئله در فرهنگ آنان جایگاه والایی دارد. مقایسه آن با گونه های دیگر در مناطق مختلف ایران، نقش محوری ترانه و ترنم را در اساسی ترین مسائل زندگی اقوام کهن ایرانی نشان می دهد. همچنین، این مقاله با ذکر نمونه هایی از رباعی های سیستانی وزن، قافیه و ردیف، قالب، زبان، محتوا و ویژگی های ادبی آن را بررسی کرده است. استفاده از آهنگ و ترانه برای التیام دادن به لحظه های سرشار از غم و اندوه در بین مردم سیستان گویای ذوق سلیم و طبع لطیف این قوم در حاشیه کویر است
تحلیل میزان علاقه مندی و میزان کاربرد اشعار آیینی در گویش سیستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تحقیق حاضر میزان علاقمندی و کاربرد اشعار آیینی در مراسم و سنن مختلف بررسی شده است ، داده های لازم جهت در تحقیق حاضر، میزان علاقه مندی و کاربرد اشعار آیینی در مراسم و سنن مختلف بررسی شده است. داده های لازم برای آزمون فرضیه های تحقیق از طریق یک پرسش نامه محقق ساخته گردآوری شده است. پرسش نامه طراحی شده حاوی 26 پرسش بود که میزان علاقه مندی و کاربرد اشعار سیستانی در آیین های مختلف را پرسش کرده است. به منظور بررسی پایایی پرسش نامه از روش آلفای کرونباخ استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق تمام افراد بالای 20 سال ساکن شهرستان زابل و روستاهای تابعه است و حجم نمونه آماری بر اساس جدول مورگان 384 نفر در نظر گرفته شده است. گفتنی است که نمونه گیری به صورت کاملاً تصادفی و ساده صورت گرفت. آمار توصیفی برای بررسی توزیع فراوانی متغیرهای جمعیت شناختی و آمار استنباطی برای آزمون فرضیه های تحقیق استفاده شد. برای تحلیل فرضیه ها از آزمون کای 2 اسکوئر استفاده شد و تمام محاسبات و تحلیل های آماری از سوی نرم افزار اس.پی.اس.اس انجام شد. تحلیل ها نشان داد که مردم به اشعار آیینی علاقه مند هستند؛ ولی همچون گذشته اشعار آیینی را در مراسم و سنن مختلف به کار نمی برند.
قلعه سکوهه سیستان و نقش تاریخی آن در وقایع شرق ایران در دوره قاجاریه
حوزه های تخصصی:
ایرانی و اسلامی بیشتر نمایان می باشد. در هنگامه رقابت های از قدیم الایام جلگه نسبتاً هموار سیستان بنا به موقعیت های خاص جغرافیایی و منطقه ای مورد تهاجمات داخلی و خارجی واقع می گردید. از این رو حکمرانان و مردم سیستان همواره اقدام به ساخت قلاع بزرگ با حصارهایی مرتفع با اهداف نظامی و دفاعی جهت پیشگیری از آسیب و حفظ جان و مالشان در برابر تهاجمات مکرر دشمنان می نمودند. قلعه سکوهه یکی از قلاع مهمی است که به لحاظ چنین ضرورت هایی سنگ بنای اولیه آن از دوره افشاریه و زندیه گذاشته شد و در عهد قاجاریه که تخت گاه حاکمان سیستان گردید توسعه یافت. در ساخت آن از مصالح بومی با توجه به شرایط اقلیمی استفاده شده و هنر و معماری آن نیز تلفیقی از عهد صفویه و قاجاریه با رگه هایی از تاثیر معماری اروپایی است و نمادهای سنت بومی، توسعه طلبانه دو دولت روس و انگلیس که مناطق شرقی ایران در معرض مداخلات و تهدیدات و اقدامات آنها واقع شده بود، حاکمان و مردم این منطقه به شایستگی در انجام و بازیابی هویت ملی و ایرانی خود ایفای نقش می نمایند؛ به ویژه در زمان ناصرالدین شاه پس از یک دوره از هم گسیختگی سیاسی، اهمیت این مطلب بیشتر نمایان می شود. پژوهش پیش رو با نگرشی تاریخی و به شیوه کتابخانه ای با استناد به منابع مکتوب تاریخی و بهره گیری از تاریخ شفاهی به روش تحلیلی توصیفی نگاشته شده است.
نگاهی به یک نامجای کهن ؛ زَرَنگ (سیستان)
حوزه های تخصصی:
سیستان در طی تاریخ و به تناوب با نام های گوناگونی چونسکستان، سیستان، نیمروز و نامهای دیگری خوانده شده و جدا از نقشی که در تدوین تاریخ مذهبی ایران پیش از اسلام داشته در دوران اسلامی نیز از اهمیت بسیاری برخوردار بوده است. در مورد جغرافیای کنونی سیستان ابهام چندانی وجود ندارد ، اما دانسته های جغرافیایی در مورد ادوار گذشته ی سیستان، باتوجه به تغییرات پی در پی چهره ی زمین درین منطقه به هیچوجه کافی نیست و حلقه های گمشده ی زیادی در فرهنگ جغرافیای تاریخی سیستان وجود دارد. درین نوشتار سعی شده با تکیه بر منابع مکتوب باقیمانده از سیاحان، تاریخنگاران و جغرافیا نویسان ، موقعیت جغرافیایی یکی از مهمترین مراکز مورد بحث در منطقه یعنی زرین/زرنگ/ زرنج را در دوران تاریخی بررسی نماییم.
آس بادها قدیمی ترین آسیاهای بادی در جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال دوم بهار و تابستان ۱۳۹۱ شماره ۱
43-54
حوزه های تخصصی:
"آس بادها" نوعی آسیای بادی با محور عمودی هستند که قدیمی ترین آسیاهای بادی در جهان محسوب می شوند. این آسیاها در منطقه سیستان و جنوب خراسان از پیش از اسلام ساخته شده اند. در این زمینه شواهد گوناگونی وجود دارد که نشان می دهد قدیمی ترین آسیاهای بادی در شرق ایران در منطقه سیستان ساخته شده اند. آسبادها در گذشته در معیشت مردم اهمیت زیادی داشته اند. همچنین نمودی از ترکیب معماری سنتی با نیازهای زیست بوم و بهره گیری مناسب از انرژی های پاک به شمار می آیند. با عنایت به ویژگی های منحصر به فرد آسبادها، و خصوصیات عملکردی و زیبایی شناسانه، بازشناسی آنها از اهمیت خاصی برخوردار است. سوال پژوهش این است که آسیاهای بادی سنتی در سیستان یا آسبادها، از نظر گونه شناسی به چند دسته تقسیم می شوند و تنوع و گستردگی آنها در فلات ایران چگونه است؟ اغلب آسبادهای ایران در ناحیه شرق و جنوب شرقی فلات ایران قرار گرفته اند، یعنی در موقعیتی که بادهای ارزشمندی در تمام طول سال می وزند. شاخه هایگوناگونی از بادهای 120 روزه در نیمه دوم فصل گرم، تمام شمال سیستان و جنوب خراسان را در بر می گیرند. آسباد به عنوان روشی سنتی و بومی در منطقه سیستان نشان دهنده امکان خوبی است که برای ساکنان در استفاده از انرژی های تجدیدپذیر فراهم می باشد. انواع متفاوتی از آسبادها در سراسر سرزمین"سیستان بزرگ"موجودند که بسته به شرایط و توانایی ساکنان برای استفاده از انرژی باد ایجاد شده اند.
تأثیر فتاوای جهاد با متفقین در مردم سیستان و بلوچستان دوره جنگ جهانی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ اسلام سال چهارم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۱۴
101-120
حوزه های تخصصی:
اقوام ساکن در سیستان و بلوچستان در سال هایی که به جنگ جهانی اول انجامید، بر اثر تبلیغات و کارهای متحدین و متفقین، به هواداری از آنان پرداختند. کارهای آلمانی ها و رهبران آزادی خواه ایرانی و فعال شدن حزب دموکرات در کرمان، در مردم سیستان و بلوچستان تأثیر می گذارد و با اینکه این دو ناحیه پیش تر نیز از حوادث ضد انگلیسی شبه قاره تأثیر پذیرفته بودند، حوادث عثمانی و هند بر ضد سلطه بیگانگان در ایران بی اثر نبود و هم کیشی ایرانیان با عثمانیان، آنان را به پشتیبانی از آنان بر می انگیخت. تقسیم ایران بر اساس قرار 1907، اسلام ستیزی غربیان و اندیشه اتحاد در جهان اسلام، شور و شوق فراوانی برای مبارزه پدید آورد. جنگ جهانی اول، واکنش و تحرکاتی میان علمای شیعه و اهل سنت برانگیخت. هر دو گروه فتاوای جهادی صادر کردند و بر پایه آنها، همه مسلمانان جهان را به جهاد فرا خواندند. شیعیان ناحیه سیستان به دنبال فتاوای جهادی علمای خود و اهل سنت بلوچستان به دنبال فتاوای جهادی علمای اهل سنت، به مبارزه با انگلیسی ها برخاستند. فتاوای جهادی در این مناطق چاپ و منتشر شد و شور مذهبی مردم شیعه و سنی منطقه را برانگیخت. انگلیسی ها و برخی از حاکمان محلی و پیروان آنان، برای گرفتن فتاوا می کوشیدند. احساسات ضد انگلیسی مردم جنوب شرق ایران به دعوت علمای دینی، بر این دلالت می کند که مبارزه و جهاد با نیروهای بیگانه در ایران به حرکتی ملّی مذهبی بدل شد و برکنار از مذهب و قومیت خاص، به مقاومت در برابر بیگانگان پرداخت.
دانش بومی کشت جالیز و نقش آن در معیشت روستاییان حاشیه دریاچه هامون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش های بومی ایران سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۰
187 - 221
حوزه های تخصصی:
توجه به کشاورزی بومی یک استراتژی جدید در توسعه جوامع محلی است که به دلیل انطباق پذیری با شرایط محیطی، اجتماعی و اقتصادی جامعه، نقش حائز اهمیتی درتولید و بهبود معیشت مردم محلی دارد. در بستر خشکیده دریاچه هامون نوعی کشت بومی جالیز انجام می گیرد که در محل به کشت «تیرماهی» یا «تیرماه ای» مشهور است و سبب تأمین معاش تعداد زیادی از ساکنین منطقه شده و با کشاورزی ارگانیک تشابه زیادی دارد. بر این اساس، هدف مطالعه پیش رو شناسایی و معرفی فناوری های بومی این کشت و بررسی نقش آن در معیشت جوامع روستایی سیستان است. روش تحقیق توصیفی –تحلیلی و به شیوه اسنادی و میدانی اطلاعات لازم جمع آوری شده است و از تکنیک های کیفی وکمی مشاهده مستقیم و مصاحبه سازمان یافته و پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری شامل 37 کشاورز جالیز کار از 12روستای منطقه سیستان است. نتایج تحقیق نشان می دهد که روستاییان از زمان های گذشته تا کنون درهنگام خشکسالی دریاچه،حدود 12 هکتار از اراضی دریاچه را به کشت محصول جالیز (خربزه) اختصاص می دهند و جز از بذر و مراقبت در مرحله داشت از نهاده دیگری استفاده نمی کنند. روستاییان با تکیه بر دانش و تجربیات بومی خویش، محصول ارگانیکی تولید می کنند که ضمن افزایش درآمد، به محیط زیست نیزصدمه ای وارد نمی کند. نتایج آزمون T تک نمونه ای با میانگین 3.03 نشان داد که این کشت تأثیر قابل توجهی بر بهبود معیشت روستاییان منطقه دارد.
بررسی و شناخت اثر خارخانه بر میزان سرعت باد در مسکن بومی سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از نقاط بادخیز ایران، منطقه سیستان است و وزش باد در این منطقه تأثیر فراوانی بر روی ساخت وسازهای روستایی گذاشته و الگوهای منحصربه فردی را ایجاد کرده است. خارخانه های ساخته شده توسط معماران بومی سیستان یکی از الگوهایی هستند که درجهت تعدیل اوضاع جوّی به خصوص سرعت جریان باد در معماری بومی این منطقه شکل گرفته اند. تاکنون تحقیقاتی در مورد شناخت اثر خارخانه بر میزان سرعت باد و شرایط بهینه آن در مسکن بومی سیستان انجام نگرفته است؛ ازاین رو این مقاله میزان سرعت باد را در داخل فضای مسکن بومی دارای خارخانه اندازه گیری و شرایط آسایش انسانی را با فضای مشابهی که بدون خارخانه است، مقایسه کرده و به نوعی دنبال بهینه ترین سرعت باد درجهت دستیابی به آسایش حرارتی ساکنان مسکن بومی سیستان بوده است. در مقاله حاضر از روش پژوهش اندازه گیری میدانی بر روی دو گونه اتاق کاملاً مشابه دارای خارخانه و بدون خارخانه و همچنین نقطه ای به عنوان مبنا در بیرون بنا، طی گرم ترین روزهای سال در تیر 1398 و با فواصل زمانی 3 ساعته استفاده شده است و برای تحلیل داده ها از روش آمار توصیفی توسط نرم افزار اِکسِل استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان داده است که با توجه به برهم کنش سرعت جریان باد و دمای هوا برای رسیدن به آسایش حرارتی، در دمای کمتر از 5/32 درجه، جریان هوا تأثیر مثبت و در دمای بیش تر از آن اثر منفی بر آسایش حرارتی دارد؛ حال آنکه مطابق با تحلیل داده های میدانی، میانگین دمای هوا در فضای بیرون و اتاق بومی بدون خارخانه در تابستان بیش از 5/32 درجه سانتی گراد است و جریان باد در این دو مکان اثر منفی دارد؛ در حالی که در اتاق دارای خارخانه، دما در تمام ساعات شبانه روز زیر 30 درجه سانتی گراد است و جریان هوای حدود 1 متر بر ثانیه در این فضا اثر بسیار مثبتی بر آسایش افراد داشته است.
ارزیابی اثرات خشکسالی بر توسعه اقتصادی و برنامه ریزی استراتژی بهینه معیشت پایدار در منطقه سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸
51 - 64
حوزه های تخصصی:
خشکسالی یکی از پدیده های هواشناختی و جدایی ناپذیر از شرایط اقلیمی در کشور ایران است و پیامدهای نامطلوب به همراه خواهد داشت. با توجه به خشکسالی های دهه اخیر و اثرات سوء آن بر اقتصاد و معیشت در منطقه سیستان، هدف از مطالعه حاضر شناسایی اثرات خشکسالی بر توسعه اقتصادی در شهرستان ها با روش FAHP و برنامه ریزی استراتژی بهینه معیشت پایدار با روش FTOPSIS در منطقه سیستان است. این پژوهش با روش پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه و مصاحبه با 40 نفر از خبرگان و کارشناسان انجام شده است. نتایج حاکی از آنست که وزن نهایی گزینه ها (شهرستان ها) با استفاده از شاخص های میزان تأثیر خشکسالی بر توسعه پایدار اقتصادی منطقه سیستان بدست آمده شهرستان نیمروز با وزن (28/0) در اولویت نخست و شهرستان های هامون، هیرمند، زهک و زابل با وزن های 24/0، 22/0، 13/0 و 10/0 در رتبه های بعدی قرار گرفته اند. همچنین نتایج برنامه ریزی استراتژی های بهینه معیشت پایدار در مواجهه با خشکسالی، شهرستان نیمروز در معیار های تسهیلات اعتباری و وام، ارائه وام های کم بهره و اعتبارات خرد به امور مرتبط با کشاورزی، حمایت های دولتی از سرمایه گذاری در صنایع کوچک و تبدیلی و صنایع دستی از طریق اعطای تسهیلات، نیروی انسانی مستعد و تحصیل کرده ، تغییرات اقلیمی و اثرات آن بر محصولات کشاورزی از قبیل خشکسالی، سرمای زودرس و تهدید های محیطی (خشکسالی) نسبت به سایر شهرستان برتری دارد و این خود باعث شده است که شهرستان نیمروز در بدترین شرایط از لحاظ معیشت پایدار قرار گیرد و برنامه ریزی برای این منظور در این شهرستان در اولویت اول قرار بگیرد. این نتایج نشانگر عدم مدیریت کارا، برنامه ریزی و طرح زیست محیطی و اقتصادی در منطقه است و لازم است که توجه جدی به این مقوله شود. از جمله راهکارهایی که برای منطقه سیستان جهت توسعه اقتصادی و معیشت پایدار پیشنهاد می گردد اینست که مردم منطقه و کشاورزان به سمت مشاغلی به غیر از کشاورزی مانند کار در صنایع نوکار در منطقه و همچنین بازارچه مرزی روی آورند.
Assessing the carrying capacity of tourism areas (village, town, region) of the Sistan plain
حوزه های تخصصی:
Tourism as a source of income and employment at the national level could be a strategy for economic development in the national territory. Tourism, especially at a time when profits are falling activity in other economic sectors, A good alternative for them and a strategy for development. On this basis, the main reason for the development of tourism over low wages and provide new employment opportunities and social developments in the local community. Conducting targeted research, demonstrate the carrying capacity (receive tourists) in Sistan tourist spots of steps to improve its capacity and that the Play Button What ways can be done. Methodology This study was descriptive and can be used to calculate the ecological, According to the formula provided by the World Conservation Union of Nature and Natural Resources and to estimate the carrying capacity of natural and cultural areas for tourism purposes two types of physical carrying capacity was calculated and real bearing. To analyze the information and provide tourism development strategy Sistan plain strategic model rides (SOAR) is used as a management complements the research pans growth and development of regional tourism plan is Hazrjht. The study area is the limiting factor Hurricane tourism, Shhrsvkhth a significant role as it is a tourist area. The results make it possible that with respect to the original planners of areas such as wetlands plain, Havmnatq semi-natural and historical wells around it would provide Sistan Plain tourism boom
تاثیر موانع مرزی بین ایران و افغانستان بر امنیت منطقه سیستان
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۲ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵
61 - 71
حوزه های تخصصی:
سیستان به دلیل واقع شدن در منطقه مرزی کشوربحران زده افغانستان با مخاطرات، چال شها و تحولاتی عمده در محیط امنیتی خود رو به رواست. واقعیت است که محیط راهبردی ایران، از جمله امنیت ملی در معرض حوزه های متعدد ژئوپلیتیک بیرونی قرار دارد؛ در عین حال فضای سرزمینی ایران به سبب آن که مکمل راهبردهای جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیکی کشورها و قدرت های پیرامونی است، تهدیداتی چون مهاجرت های غیرقانونی، قاچاق مواد مخدر و سلاح های غیرمجاز، جنایات سازمان یافته، ورود کالاهای ممنوعه، ناامنی نواحی مرزی و حمله به پاسگاه های مرزبانی و غیره در کنار تحرکات قومی- مذهبی بویژه پس از جنگ افغانستان، امنیت مرزهای شرقی ایران را به مخاطره انداخته است. مناطق بی ثبات همجوار ایران به خصوص در شرق کشور باعث دغدغه ها و نگرانی های اساسی شده و فقدان رشد دموکراسی و ناپایداری دولت های پیرامونی و گسترش اقتدار قومی آنها و نیز وجود بزرگ ترین قطب تولید مواد مخدر و انواع قاچاق ها در مرزهای سیستان بر آسیب پذیری مرزهای جغرافیایی و امنیتی ایران افزوده است. معمولاً حاشیه های مرزی محل تجمع گروه های نژادی، مذهبی و زبانی است و از این نظر استان سیستان و بلوچستان از شرایط ویژه ای برخوردار است. گذشته از همه، موقعیت جغرافیایی استان و حضور تعداد کثیری از اتباع بیگانه- سبب تشدید عملیات تروریستی در این استان گردیده و در نهایت نبود ثبات و بروز چالش های امنیتی را برای منطقه سیستان و بلوچستان و کشور به ارمغان آورده است. باتوجه به هزینه زیاد طرح انسدادمرز در منطقه سیستان و عدم وجود تحقیقات علمی در خصوص شناخت اثرات مثبت و منفی اجرای احداث (دیوار بتونی )، پژوهش حاضر به این امر می پردازد
زال شخصیتی جادوگر یا فرهمند
حوزه های تخصصی:
پژوهشی در قلمروی جغرافیایی کیانیان و شاهنامه
حوزه های تخصصی:
یشت نوزدهم اوستا ، زامیاد یشت ، که به کیان یشت نیز شهرت دارد مهم ترین سند در پژوهش های قوم شناسی و مقوله « بنیاد جغرافیایی تاریخ ایران » محسوب می شود . براساس این یشت آغاز شهریاری کیانیان ( کیقباد ، کیکاووس ، کیخسرو ، کی لهراسب ، کی گشتاسب ) و حکومت موفق آنان با کنار رودخانه هایی که به هیرمند منتهی می شود و دریاچه ی کیانسیه ( هامون ) را در سیستان تشکیل می دهند ، پیوند دارد . قراین دیگری نظیر حضور زرتشت در دوره کی گشتاسب در ایران خاوری ( در بلخ ) و قرابت زبان گاثه های اوستا با لهجه شمال شرقی و نیز استقرار شاهان کیانی از جمله کیکاووس و کی لهراسب در بلخ بنا بر روایات مورخان دوره اسلامی و شاهنامه فردوسی، همچنین ساخت بناهایی نظیر گنگ دژ در توران زمین توسط سیاوش و نیز بنای آتشکده کرکویه در سیستان توسط کیخسرو شواهدی در تاَیید این عقیده است که محیط استعمال واژه « کی » ، یعنی قلمرو حکومت کیانیان از دورترین نقاط شمال شرقی تا جنوب شرقی در سیستان بوده است .
چهره سیستان در آینه باورها و اساطیر زرتشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶۱
163 - 194
حوزه های تخصصی:
در متون دینی ایران باستان و به ویژه در ادبیات زرتشتی، دیار سیستان اهمیت شایانی یافته و بارها از این منطقه و مکان های اساطیری، تاریخی، جغرافیایی و یا افراد مرتبط با آن سخن به میان رفته است. با عنایت به اهمیت این موضوع و نبود پژوهشی جامع در این باره، در مقاله حاضر با روشی توصیفی تحلیلی، رد پاهای دینی و اساطیری سرزمین سیستان در دین زرتشتی بررسی می شود. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد که این خطّه با سکاها و کیانیان در ارتباط بوده و از آنجا که زادگاه پیام آور دین زرتشتی است، مهد گسترش و تبلیغ این دین و محل ظهور منجیان پایان جهان نیز بوده است؛ همچنین به دلیل جای دادن چندین آتشکده، دریا، رود و کوه مقدس در خود، به عنوان سرزمین ظهور منجیان موعود در این دین، از جایگاه والایی برخوردار است. یادکرد فراوان و گوناگون سیستان در متون زرتشتی، می تواند بازتاب سیمای دینی و اساطیری این سرزمین در این دین باستانی باشد.
حوزه های کهن تمدنی منطقه خلیج فارس و دریای مکران
منبع:
مطالعات خلیج فارس سال اول زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴
10-26
منطقه استراتژیک خلیج فارس که در بخش بندی های تازه، به عنوان یکی از زیرسیستم های آسیای جنوب باختری مطرح شده، درجنوب ایران همچون نگینی است که در ۱۶ تا ۴۰ درجه پهنای شمالی و ۳۲ درجه تا ۵۷ درجه درازای خاوری از نیمروز مبدا قرارگرفته است. پهنه آبی خلیج فارس که قاره های اروپا، آسیا و آفریقا را به هم پیوند میدهد، در منطقه خلیج فارس قرار دارد و میان ۲۴ تا ۳۰ درجه پهنای شمالی و ۴۸ تا ۵۷ درجه درازای خاوری قرار گرفته است. منطقه مکران در جنوب خاور ایران همچون مرواریدی است که در ۲۵ تا ۳۵ درجه پهنای شمالی و ۵۸ تا ۷۰ درجه درازای خاوری از نیمروز مبدا قرار گرفته است. پهنه آبی دریای مکران بخشی از اقیانوس هند و تنها دریای آزاد ایران در جنوب خاور ایران است که ارزش آن به انگیزه وابسته بودن آن با اقیانوس هند است و خلیج فارس نیز توسط تنگه هرمز و از راه این دریا با همه جهان بستگی می یابد. آبهای پهناور جنوب ایران که از دریای سرخ تا کرانه های سند دامن گسترده است، در آثار تاریخی و جغرافیایی، «دریای پارس» نامیده شده است. بخشی از این آبها که از تنگه هرمز به سوی باختر تا دلتای اروندرود و بهمن شیر کشیده شده است، «خلیج فارس» نام دارد و بخش دیگر که از تنگه هرمز به سوی خاور تا دلتای رود سند کشیده شده «دریای مکران» نام دارد. بنابرین دریای مکران و خلیج فارس از شاخه های دریای پارس هستند. به گفته ژان ژاک پرینی نویسنده کتاب خلیج فارس، کشورها و طایفه های بسیاری بر کرانه های دریای پارس چیره یافته و فرمانروایی کرده اند؛ ولی روزگارشان سپری گشته و تنها ملت ایران است که همچنان پا برجا زیسته و میراث حاکمیت خود را نگهداری کرده است.
سیستان: مواجهه متنفذان محلی و حکومت پهلوی (1332-1320ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال سی ام زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۰)
56 - 83
حوزه های تخصصی:
هدف: بررسی تقابل متنفذان محلی منطقه سیستان با حکومت پهلوی از سال 1320 تا 1332ش. روش/ رویکرد پژوهش: اسناد آرشیوی و منابع کتابخانه ای منبع گردآوری دادهها بوده است. یافته ها و نتیجه گیری: مواجهه با نیروهای مرکزگریز محلی که اقتدار حکومت را به چالش می گرفتند پهلوی اول را مصمم به ازمیان برداشتن آنها کرد تا وی بتواند دولت مدرن در ایران تأسیس کند. پس از رضا شاه، سرداران تبعیدیِ با بهره گیری از ضعف دولت مرکزی به سیستان بازگشتند و درصدد برآمدند قدرتشان را ترمیم کنند. آن ها توانستند تااندازه ای موقعیت پیشین خود را احیاء کنند. دولت نیز به دنبال تعامل با ایشان بود و به فراخور هم سویی و اطاعت پذیری ایشان با آن ها با مسالمت رفتار می کرد. در دهه 1320 هرگاه حکومت مرکزی دچار ضعف می شد، متنفذان محلی قدرت می گرفتند و به اِعمال قدرت خارج از چارچوب تعیین شده می پرداختند.
لهراسپِ بیگانه، سگزیانِ ایرانی بررسیِ مفهومِ «ایرانیان» در مصراعِ «همه کشور ایرانیان را دِهَم»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگارنده در جستارِ پیشِ رو می کوشد تا با استفاده از منابعِ دوره اسلامی و به روشِ توصیفی تحلیلی، مقصودِ اسفندیار از واژه «ایرانیان» را در این مصراع: «همه کشور ایرانیان را دِهَم» که در هَنگامِ گِله گزاری از گُشتاسپ نزدِ مادرش می گوید، روشن سازد. بسیاری از پِژوهندگانِ شاهنامه این پرسش را مطرح کرده اند که مگر ایران در زمانِ گُشتاسپ در دستِ ایرانیان نبوده است که اسفندیار می خواهد پس از گرفتنِ آن از پدر، آن را در اختیارِ ایرانیان گذارد؟ نتیجه پِژوهش نشان خواهد داد که پهلَوانانِ عهدِ کَیْخُسْرَو، گویا از آنجا که لهراسپ، پدربزرگِ اسفندیار، کیشِ صابئی دارد (در شاهنامه نشانه هایی از آن آمده و در منابعِ دیگر به صابئی بودنِ او به آشکار اشاره شده است) و با بیگانگانی چون بخت النصرِ بابِلی، پیوندهایی بسیار نزدیک داشته است، او را نانِژاده و بیگانه می پنداشتند. اسفندیار در مصراعِ یادشُده و در تقابل با پدرش، می خواهد همین موضوع را پیش کَشد؛ پس «ایرانیان» در سخنِ او یعنی پهلَوانانِ سیستان؛ زیرا پارت ها که خاندانِ زال و گودرز از آنان اند، سرزمینِ خود و پیرامونِ آن را ایران شهر می گفتند و سیستان را می توان با توجّه به شواهدی که خواهد آمد، در پیوند با ایران ویج (پهنه ایرانی) دانست.
روند ایجاد مدارس نوین در سیستان از شکل گیری تا پایان دوره ی پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آموزش و پرورش سیستان تا دوره ی قاجاریه، بر پایه شیوه ی مکتب خانه ای بود؛ لیکن با تحولات این دوره، دگرگون شد و مدارس نوین در این منطقه بنیان گرفت. روند کیفیت تحولات نظام آموزشی در سیستان به ویژه در گذار از دوره ی قاجار به دوره ی پهلوی، مسئله ای است که جای بررسی دارد. این مقاله با رویکرد توصیفی تحلیلی و با «روش اسنادی»، می کوشد به این پرسش پاسخ دهد که چه عواملی در شکل گیری و تحوّل مدارس نوین سیستان تأثیرگذار بودند؟ چنین فرض می شود که اداره ی سیستان زیر نظر شوکت الملک، موجب دگرگونی نظام آموزشی این منطقه گردید. این بررسی نشان می دهد که نظام جدید آموزشی سیستان در آغاز با مخالفت برخی گردانندگان نظام آموزشی سنتی مانند مدرسان حوزه های علمیه و مکتب خانه های قدیمی روبه رو شد؛ لیکن به مرور، مدارس نوین در این منطقه شکل گرفت و با الگوپذیری از مدرسه هایی مانند شوکتیه ی بیرجند، در دوره ی پهلوی از حمایت های دولتی نیز برخوردار شد.