مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
زبان قرآن
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین ملاک های اعتبارسنجی یک دیدگاه، بازخوانی مدعیات آن انگاره از حیث معیارپذیری منطقی است. مدعای حیرت آفرینی زبان قرآن که توسط برخی از نوگرایان طرح شده، مدعی ا ست، دستیابی به معنای روشن و نهایی آموزه ها و گزاره های قرآن بتمامه میسور آدمیان نیست؛ یعنی از یک سو بر مدعای معماگونگی و ابهام آلود ذاتی همه عبارات قرآن تأکید می شود و از دیگر سو زبان قرآن واجد معانی نامتعین خاتمه ناپذیر قلمداد می گردد. این نوشتار می کوشد با کاربست ملاحظات دقیق عقلی و نقلی، اصل داعیه حیرت آفرینی زبان قرآن را به گونه انتقادی تحلیل کند. نخست داعیه حیرت آفرینی زبان قرآن از حیث صحت و درستی منطقی ارزیابی می شود. سپس مجموع گزاره های ادعایی در باب حیرت آفرینی زبان قرآن از حیث انسجام منطقی به طور جدی کاوش می گردد. روش پژوهش مقاله «اسنادی و تحلیلی» بوده و یافته های تحقیق حاکی از آن است که مدعای حیرت آفرینی زبان قرآن از چند حیث معیارناپذیر و مخدوش است: از نظر صحت و درستی منطقی دچار مغالطه های توجیه ناپذیر متعددی است؛ و از لحاظ انسجام و سازواری منطقی نیز مدعیات و گزاره های ادعایی ناهمگن و خودستیز به نظر می رسد. بنابراین قرآن از زبانی فیصله بخش سود می برد؛ یعنی عامه انسان ها به معنای روشن و نهایی متن دست می یابند.
زبان دین و قرآن از نگاه امام خمینی و فیلسوفان غرب(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
زبان دین امروزه یکی از مسائل مطرح در مباحث فلسفه دین در غرب است که بیشتر متأثر از کاربردهای آن است: مثلاً وقتی گفته می شود خداوند با موسی تکلم کردند، آیا منظور این است که خداوند دارای جسم مادی است که با اندام های نطق با موسی سخن گفت یا معنای دیگری مراد است؟ یعنی آیا زبان دین واقع نماست یا رازآلود ویا نمادین و... است؟ و به تدریج وارد جهان اسلام نیز گردیده است؛ وزمزمه آن هر از گاهی از زبان برخی نویسندگان و روشنفکران شنیده می شود؛ و ما چون مسلمانیم و کتاب آسمانی ما قرآن کریم است، بر آن شدیم تا ببینیم زبان دین ما که زبان قرآن کریم است در آثار، گفتار و نوشتجات امام خمینی(ره) چگونه بازتاب یافته است. ازاین رو مقاله حاضر را به شکل تطبیقی بین نظریات فلیسوفان غرب در زمینه زبان دین و معتقدات حضرت امام خمینی(ره) در مورد زبان قرآن در زمینه های مورد بحث هماهنگ با فیلسوفان غرب است یا با آن ها تفاوت دارد؛ بنابراین دیدگاه های حضرت امام خمینی(ره) را از آثار پراکنده و مختلفشان جمع آوری کردیم و این بحث را سامان دادیم و با قبول کاستی های کار خود به این نتیجه رسیدیم که امام خمینی(ره) چنان که سادگی بیانش حاکی از ذوب در اسلام و معارف قرآن بود، به صورت خیلی روشن و چشمگیر در وادی فلسفه دین نیز ورود همه جانبه داشته و زبان دین ما یعنی قرآن را کاملاً واقع نما دانسته، برداشت های همه را از قرآن معتبر و غیرحجت دانسته اند و الفاظ را موضوع برای روح معانی در نظر گرفته اند؛ ازاین رو مفهوم حقیقی متن و الفاظ آن را ثابت و فراتاریخی دانسته و مصادیق آن را در چرخه تاریخ متحول می دانند.
نقد دیدگاه غبریال صوما درباره آرامی بودن واژه های «فلن أکلّم» و «فریّا»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم قرآن و حدیث سال پنجاه و چهارم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۰۸
239 - 259
حوزه های تخصصی:
غبریال صوما از خاورشناسانی است که در زمینه آرامی بودن زبان قرآن، کتابی را با عنوان «قرآن، تفسیر اشتباه، ترجمه اشتباه و خوانش اشتباه، زبان آرامی قرآن» منتشر کرده است. وی در کتاب خود مدعی است که زبان قرآن زبان آرامی است و برداشت مسلمانان از قرآن به زبان عربی اشتباه است. او 52 سوره قرآن را بررسی کرده و برخی واژگان را به زبان آرامی ترجمه می کند و معانی برخی آیات را در زبان آرامی عنوان می نماید. از جمله واژگانی که وی بررسی کرده است واژه «فلن أکلم» در آیه 26 سوره مریم و واژه «فریّا» در آیه 27 سوره مریم است. پژوهش حاضر به بررسی دیدگاه صوما درباره ی این دو واژه با روش زبان شناسی تاریخی تطبیقی و با استفاده از منابع کتابخانه ای پرداخته است. یافته های زبان شناسی، متن عهدین و سیاق آیات قرآن ادعای نویسنده را تأیید نمی کند.
مفهوم شناسی واژه «حرف» در آیه «وَ مِنَ النَّاسِ مَن یَعْبُدُ اللَّهَ عَلىَ حَرْفٍ»: با تأکید بر آسیب شناسی ترجمه های معاصر فارسی قرآن کریم(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال بیست و ششم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۰)
137 - 154
حوزه های تخصصی:
ترجمه واژگان مشترک در قرآن کریم و زبان فارسی، از موارد اختلافی میان مترجمان فارسی قرآن کریم است. از میان حدود 900 واژه و 100 ترکیب شناسایی شده در این حوزه، واژه «حرف» از واژگانی است که ترجمه های متفاوتی برای آن یاد شده است. بر اساس ضوابط ترجمه واژگان مشترک در قرآن و زبان فارسی، در حوزه مفهومی، سه گونه وحدت معنایی، وجوه معنایی و اختلاف معنایی وجود دارد. درباره واژه «حرف» دسته ای آن را با معنای رایج در زبان فارسی یکی دانسته و «به زبان و ظاهر» ترجمه کرده اند. اما سایر مترجمان آن را از گونه اختلاف معنایی دانسته و معانی متفاوتی همچون «شک و تردید»، «پرستش یک جانبه»، «به زبان و ظاهر» و «ضعف و سستی» آورده اند. نگارنده با تحلیل آرای مفسران، مترجمان و لغت شناسان و همچنین درنظر گرفتن سیاق و بافت آیات، بر این نظر است که رابطه مفهومی واژه «حرف» از گونه اختلاف معنایی است و ترجمه مناسب برای آن در آیه یادشده، «پرستش یک جانبه برای کسب سود مادی» است. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و ناظر به منتخبی از ترجمه های معاصر فارسی قرآن کریم صورت گرفته است.
تحلیل پیامدهای تفسیر فلسفی از نگاه مخالفان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از ترجمه متون فلسفی به زبان عربی و ورود فلسفه به جامعه اسلامی، عده ای با فلسفه به عنوان دانشی بیگانه که با دین سازگار نیست و حتی گاه با آن در تضاد است، به مخالفت پرداختند. فیلسوفان برای مقابله با این مخالفت ها، تلاش کردند نشان دهند فلسفه نه تنها با دین در تضاد نیست، بلکه بسیاری از آموزه های دینی را می توان با فلسفه اثبات کرد. آنها با این انگیزه کم کم نگاه فلسفی را وارد تفسیر قرآن کرده و مدعی شدند زبان قرآن لایه های زیرینی دارد که در پی القای معارفی عمیق و درخور فهم خواص است و جز با فلسفه قابل کشف نیست. دیدگاه آنان درباره تفسیر و همچنین تفاسیر فلسفی آنان مخالفانی داشته که آن را از ابعاد گوناگون از جمله اشاره به پیامدهای آن، نقد کرده اند. از میان این پیامدها می توان به دگرگونی معنایی در الفاظ قرآن، گرایش به تفسیر خلاف ظاهر، نادیده انگاشتن عناصر احساسی و عاطفی در قرآن، دورشدن از مقصد اصلی قرآن یعنی هدایت و تزکیه نفوس، مشکل جلوه دادن فهم قرآن و لزوم وابستگی فهم قرآن به مرجعی دیگر اشاره کرد.
رویکرد محمدتقی شریعتی به تفسیر علمی: بازشناسی و نقد
حوزه های تخصصی:
مفسران قرآن را با گرایش ها و روش های مختلفی تفسیر می کنند. یکی از این گرایش ها تفسیر علمی است. محمدتقی شریعتی (1286-1366ش) با نگارش تفسیر نوین از پیش گامان و باورمندان به این گرایش تفسیری در عصر حاضر است. رویکرد او به تفسیر علمی تحت تأثیر عوامل معرفتی و درون دینی مثل باور به جامعیت و اعجاز قرآن و کتاب زندگی دانستن آن، یا عوامل بیرون دینی مثل بازگشت اصلاح گرایانه به قرآن و توانمند کردن در مقابل اندیشه های غیردینی قرار دارد. به همین سبب رویکرد او به تفسیر علمی قرآن بیش تر در جهت استفاده از علوم تجربی برای تفسیر قرآن است و از میان فنون مختلف تفسیری، به آن هایی نظر دارد که با تفسیر علمی تناسب بیش تری داشته باشند؛ فنونی هم چون ذکر شأن نزول، تحلیل بر اساس تناسب سوره ها، تحلیل ادبی و بلاغی، و ریشه یابی لغات. در این مطالعه می خواهیم با مرور این ویژگی ها هم چون ویژگی های شاخص تفسیر محمدتقی شریعتی، استحکام نظری مبانی و روش های محمدتقی شریعتی را نیز بسنجیم. فرضیه مطالعه آن است که فراتر از همه مشکلات و نقاط ضعف نظری روش های تفسیر علمی، کاربست روش های فوق در تفسیر نوین شریعتی با رویکردی متناقض و دوگانه در پذیرش زبان عرفی و تفسیر علمی هم راه شده است.
هندسه فرکتال در فازی شناسی و نقش آن در الگوسازی فهم زبان قرآن؛ مطالعه موردی آیات 32 سوره مائده و 262 سوره بقره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ناکارآمدی هندسه اقلیدسی در مدل سازی طبیعت، ماندلبروت را برآن داشت که هندسه هستی را هندسه ای با ساختارهای خودمتشابه معرفی نماید. او این ساختارها را که در درجات مختلف هستی خودنمایی می کنند، فرکتال نامید. فرکتالیتی یا هم برخگی در مطالعه فازی نمایی پدیده های هستی به عنوان یکی از اصول سه گانه معرفی گردید. الگوی فرکتال، در بازطراحی جهانبینی، فهم و تفسیر ما از هستی می تواند نقش آفرین و الهام بخش دانسته شده است. این نوشتار به دنبال بهره گیری از این الگو در مدل سازی فهم معنا و زبان قرآن است. از این رو ابتدا مبانی هندسه فرکتال و جریان یابی آن در نظام فکری فازی با ابزار کتابخانه ای تشریح گردید. همچنین با روشی توصیفی (تحلیل محتوا) رهاوردی را که اصل فرکتالیتی در فازی شناسی می تواند در فهم زبان ارائه نماید؛ بیان گردید. به عنوان مطالعه موردی آیات 32 سوره مائده و 262 سوره بقره مورد بررسی قرار گرفت. برابر نتایج این پژوهش، مدل استفاده شده در این آیات، تناسب و هماهنگی قابل توجهی را با مدل هندسه فرکتالی از خود نشان داده و مدل سازی فرکتال در فهم این آیات می تواند رهاوردهای متعددی را برای پژوهشگران داشته باشد.
تحلیل زبان شناختی از آیات پایانی سوره مبارک حمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم بارها از استعاره هایی بهره برده است که با الهام از نهاد حمل ونقل و مؤلّفه های تشکیل دهنده آن در بافت نزول سامان یافته اند. آن کلان استعاره که مبنایی برای ساختِ دیگر استعاره ها در این حوزه قرار گرفته، صورت بندیِ حیات دینیِ انسان بر مبنای جابجایی و سفر است که اصلی ترین نمونه آن در آیات پایانی سوره مبارکه حمد دیده می شود. این پژوهش با هدفِ ارائه تحلیلی زبان شناختی از آیات شریفه حمد/6-7 کوشیده است با رویکرد ریشه شناسی سامی، به بازتفسیر مفاهیمِ به کاررفته در این آیات همّت گمارد و استعاره ساخت یافته در آن را به بحث گذارد. این مطالعه نشان می دهد «صراط مستقیم» در بافت نزول، اشاره به راههای روسازی شده و برخوردار از منزلگاههای بین راهی دارد که درنتیجه، پیمایشِ آن را برای مسافران سهل می سازد. همچنین، این مطالعه نشان می دهد برخلافِ دیدگاههای تفسیری رایج، آیه پایانی سوره مبارکه حمد، زبانِ استعاره را به خدمت گرفته و سه وضعیتِ گوناگونِ مسافران در جاده هدایت را به تصویر کشیده است.
مطالعه تطبیقی وجوه تمایز زبان قرآن و زبان حدیث، با تاکید بر زبانشناسی
حوزه های تخصصی:
زبان قرآن و زبان حدیث از مسائل مهمی محسوب می شوند که عدم توجه به آن ها موجب پدید آمدن کژفهمی در این دو متن مقدس خواهد گردید. در این راستا نکته ای که توجه بدان شایسته به نظر می رسد فهم تمایز و بیان تمایزات این دو زبان است. چرا که عدم توجه به این تمایزات و یکسان انگاشتن زبان این دو متن متفاوت
تحلیل انتقادی مبنای وحی شناختی دیدگاه حیرت آفرینی زبان قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهایی در فلسفه و کلام سال ۵۴ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۰۸
185 - 198
از بنیادی ترین ملاکات جدی در اعتبارسنجی یک دیدگاه، مطالعه انتقادی نمودهای معرفتی بیرونی و بازکاوی مبانی و زیرساخت های بنیادین فکری آن است. مبنای وحی شناختی، یکی از مبانی مهم و سزامند کاوش در حوزه حیرت آفرین انگاری زبان قرآن است. این نوشتار می کوشد با کاربست ملاحضات دقیق عقلی، مبنای یادشده را تحلیل انتقادی کند و بدین طریق، سستی دیدگاه حیرت آفرینی زبان قرآن را به اثبات برساند. روش پژوهش این مقاله اسنادی و تحلیلی است و یافته های تحقیق حاکی از این است که مبنای وحی شناختی دیدگاه حیرت آفرینی زبان قرآن دچار چالش های جدی بسیاری است؛ برای نمونه، نخست، از حیث تبارشناسی، هم آوا با نگرش شلایر ماخر است. دوم دیگر، از لحاظ هویت، وحی و تجربه دینی دو حقیقت متمایزند. سوم دیگر، از نظر تأثیرپذیری از فرهنگ زمانه، مدعایی مطرود است. چهارم دیگر، از جهت تغییرناپذیری مفاهیم، امری غیرتاریخمند و جاودان است. بدین سان، دیدگاه حیرت آفرینی زبان قرآن مبتنی بر مبنایی مخدوش و مردود پدید آمده است.
تفسیر المیزان و معیارهای نقد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات قرآنی (فدک سبزواران) سال دوم بهار ۱۳۹۰ شماره ۵
173 - 190
حوزه های تخصصی:
تفسیر المیزان، با استفاده از«تفسیر قرآن به قرآن» و استخراج مقاصد الهی با استناد به آیات همگون، توانسته است مبهمات بسیاری از آیات الهی را تبیین کند و یکی از بی نظیرترین تفاسیر را به جهان اسلام تقدیم کند. یکی از ویژگی های برجسته «المیزان»، شیوه های نقد علامه طباطبایی، بر آرای تفسیری دیگر مفسران است، که در این مقاله نگارنده کوشیده است تا با مطالعه بیش از نیمی از تفسیر المیزان، گونه های نقد را در آن جستجو کند. علامه طباطبایی، با معیارهایی چون ناسازگاری با ظاهر آیات، ناهمگونی با صدر و ذیل آیه، استفاده از سیاق آیه، بهره جویی از قواعد نحوی و واژه شناسی، استفاده از تاریخ، شناخت مکی و مدنی و نقدر مطلق انگاری علوم تجربی، نگره های دیگر مفسران و رویات را نقد کند. در این نوشتار به دیدگاه علامه در مورد «زبان قرآن»، به عنوان یک موضوع مبنایی، در تفسیر و نقدر آرای دیگران و نیز به نظریه «عدم حجیت ظواهر قرآن»، که به خطا به همه اخباریون منسوب است اشاره شده است.
نقد دیدگاه«راهنمای قرآن کمبریج» درباره نظام تشریع در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال پنجم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۲۰
45 - 63
حوزه های تخصصی:
اساسی ترین پیش فرض خاورپژوهان در مطالعات قرآنی، غیر وحیانی بودن قرآن و تأثیرپذیری آن از محیط و فرهنگ زمانه است. بر این اساس خاورپژوهانی هم چون الکساندر نیش در کتاب «راهنمای قرآن کمبریج» بدون توجه به شواهد مؤید وحیانیت قرآن و بدون در نظر گرفتن زبان آن که از مبانی و شیوه های فهم ویژه ای نیز تبعیت می کند، به مطالعه ظاهربینانه و ناقص در قرآن پرداخته و دریافت نادرست یا ناقص خود را به عنوان یافته های علمی اعلام می دارند. با توجه به مبانی و معیارهای فهم قرآن و با نگاهی تحلیلی – انتقادی می توان این مناقشات را ابطال نموده و عدم تناقض و عدم نقص در نظام تشریعی قرآن را به اثبات رساند.
نقد و بررسی درون دینی مدعای رؤیایی بودن زبان قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال هشتم بهار ۱۳۹۶ شماره ۲۹
93 - 116
حوزه های تخصصی:
اگر با دیدی موشکافانه به تحقیق در مطالعات و مباحث قرآنی پرداخته شود، می توان به این مهم دست یافت که غالب مطالعات، متمرکز بر مسأله وحی و نزول قرآن کریم در جهت اثبات الهی و یا غیرالهی و بشری بودن منبع قرآن کریم بوده است. برخی در این رهگذر بر آن اند تا با ایجاد شک و تردید در اطمینان به صحت الهی بودن زبان قرآن بر جنبه وحیانی بودن قرآن و حفاظت آن از خطا و ناراستی پرده بپوشانند. در این مقاله که به روش تحلیلی توصیفی انجام شده است، با مدّ نظر قرار دادن این سؤال که «شیوه انتقال معنا در قرآن کریم چگونه می باشد و خداوند متعال در قرآن کریم به چه زبانی با مردم سخن گفته است» در جهت اثبات واقعی بودن زبان قرآن کریم، به نقد و بررسی تناقض آلود بودن آیات قرآن کریم به عنوان یکی از ادله درون دینی مدعای رؤیایی بودن زبان قرآن کریم پرداخته شده است.
شرح و بررسی تناسب تصویری از جلوه های زیبایی شناسی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۹
271 - 286
حوزه های تخصصی:
یکی از وجوه سادگی و قابل فهم بودن بیان قرآن، همین تصویری و ملموس بودن مفاهیم ذهنی آن است؛زبان تصویر این امکان را به انسان می دهد که تجربه کند و تجربیات اش را در قالب شکلی قابل مشاهده، مستند سازد. در زمینه قرآن و اعجاز آن کتاب ها و رساله های گوناگونی به رشته تحریر درآمده و صاحبنظران و پژوهش گران بزرگی همچون جاحظ ، جرجانی ، و زمخشری در این باب سخن گفته اند اما معدودی از اندیشمندان علوم قرآنی به جلوه های تصویری در قرآن و جنبه های زیبایی شناسی آن به عنوان یکی از معجزات اش اشاره کرده اند. لذا ضرورت بررسی کارکرد تصویر و تطبیق آن بر آیات قرآن، به خوبی احساس می گردد. در این مقاله با هدف بررسی تناسب تصویری در برخی از آیات قرآن کریم پرداخته شد. نتایج بدست آمده این است: از آنجاکه قرآن کریم به زبان عربی نازل شده و زبان عربی نیز به زبانی تصویری است، این ویژگی به ایجاد تصاویر هنری قرآن کریم کمک بسیاری کرده است.
زبان و اسلوب های بیانی در داستان های قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۰
9 - 37
حوزه های تخصصی:
اگر زبان دین و اسلوب های بیانی آن رمزدار و معماگونه باشد، هدف آن که همانا هدایت و انتخاب و رشد و تکامل است، صعب الوصول خواهد بود. این مقاله با داده های قرآنی و تحلیل فلسفی مفردات در جست وجوی ژرفای ماندگاری اسلوب های قرآنی در ازمنه طولانی است و هدف آن استفاده مطلوب از اسلوب های مکشوف از قرآن در متون امروزی است. روش به کار گرفته شده مطالعه کتابخانه ای و استفاده از آیات قرآن و متون اصیل دینی به شیوه توصیفی و کیفی است. آموزه های شناخت زبان قرآن به طور عام می تواند نقش کلیدی در مبانی معناشناسی و زبان شناسی وحیانی داشته باشد.
مخاطبه با کلام الله؛ الگوی تعامل با قرآن در بیان معصومین(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۳
105 - 135
حوزه های تخصصی:
قرآن دارای ماهیت ویژه زبانی است که در سراسر آن با تعدد متکلّم و مخاطب و به بیانی دیگر با چرخش و شکست مخاطب مواجه هستیم. سنّت و الگوی «مخاطبه با کلام الله» حاکی از همین ویژگی زبانی است که در سیره معصومین(ع) متجلی بوده است. معصومین(ع) به هنگام قرائت، ارتباط دو سویه با قرآن برقرار کرده و در مقام گفت وگو و دیالوگ با قرآن، عباراتی را بیان می کردند. به عنوان مثال امیرالمؤمنین(ع) پس از تلاوت آیه ﴿سبّح اسم ربّک الأعلی﴾ می فرمودند: «سبحان ربّی الأعلی». این پژوهش با بررسی سیر تاریخی و استخراج و گونه شناسی چنین گزاره هایی، سعی دارد به الگویی جامع و مستند به سیره ائمه معصومین(ع) در تعامل با قرآن دست یابد. در این تحقیق که با روش تحلیلی- توصیفی انجام شده است، مشخص می شود، مخاطبه های اهل بیت(ع)، با قرآن گاه کلامی بود و گاه غیر کلامی. مخاطبه های کلامی ایشان نیز گاه برگرفته از عبارات قرآنی بود و گاه بدون استفاده از آن ها.
تحلیل عنصر پیرنگ در داستانک های تک آیه ای قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیرنگ یکی از مهمترین عناصر داستان و به منزله اسکلت داستان است. بررسی این عنصر جهت تبیین لایه های کلی داستان از اهمیت ویژه ای برخوردار است، در پژوهش حاضر این عنصر و عناصر وابسته به آن در داستانک های تک آیه ای قرآن مورد بررسی قرار گرفته است و الگوی پیرنگ داستانک ها ارائه گردیده است . و با استفاده از روش توصیفی و تحلیل محتوا نشان داده است که داستانک های تک آیه ای به اقتضای مضمون آن پیچیده نیست و نظم طبیعی حوادث در قریب به اتفاق داستانک ها رعایت شده و رخداد ها همواره در روایت هم بسته و زنجیره وار اتفاق افتاده است به گونه ای که الگوی پیرنگ هر داستانک، بیانگر پیرنگی منطقی و منسجم است؛ در هر داستانک یک موقعیت دشوار مطرح می شود و در پی آن عناصر پیرنگ را در جایگاه خود و با هماهنگی و انسجام خاصی به کار بسته است؛ هرچند به علت فوق العاده موجز بودن این نوع از داستان ها برخی عناصر پیرنگ در تمام داستانک ها حضور نداشته و یا با برخی دیگر از عناصر ادغام گردیده اند ولی عناصر اصلی در تمامی داستانک ها به طور ثابت وجود دارد.
زبان شناسی عرفانی قرآن در آراء ابن عربی و مقایسه آن با دیدگاه های علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۷
63 - 78
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش به دیدگاه ابن عربی و علامه طباطبایی درباره زبان دین و مقایسه آراء آنها می پردازیم. در عرفان، امکان تصرف در ظواهر کتب وحیانی وجود ندارد. ابن عربی به ذات کلام الهی نظر دارد و بر مبنای آن اعتقاد دارد که کتب وحیانی به زبان ظاهر است. علامه به زبان ظاهر اعتقاد دارد و بر خلاف ابن عربی، نظریه او حوزه قرآن و اسلام است. ما در این نوشته، در مقام استخراج مبانی نظریه ابن عربی و علامه طباطبایی از آثار آنان هستیم. در این تحقیق به دو هدف توجه کرده ایم: نخست نظام مند کردن آراء ابن عربی و علامه در زبان قرآن و سپس توسعه اندیشه این دو دانشمند از طریق عرضه مسائل جدید بر آراء آنها یا تطبیق آراء آنها بر یکدیگر. روش ما در این تحقیق، آمیزه ای از نقل و تحلیل عقلی عرفانی است.
تحلیل انتقادی مبنای زبان شناختی دیدگاه حیرت آفرینی زبان قرآن با تأکید بر آراء عبدالکریم سروش و محمد مجتهد شبستری
حوزه های تخصصی:
از مهم ترین ملاک های جدی در اعتبارسنجی یک دیدگاه، مطالعه انتقادی نمود های معرفتی بیرونی و بازکاوی مبانی، شالوده ها و زیرساخت های بنیادین فکری آن است. مبنای زبان شناختی یکی از مبانی بنیادی، مهم و سزامند کاوش در حوزه حیرت آفرین انگاری زبان قرآن است. این نوشتار می کوشد با کاربست ملاحظات دقیق عقلی، مبنای یادشده را مورد تحلیل انتقادی قرار دهد و بدین طریق سستی دیدگاه حیرت آفرینی زبان قرآن را به اثبات بنشیند. روش پژوهش این مقاله اسنادی و تحلیلی است و یافته های تحقیق حاکی از این ست که مبنای زبان شناختی دیدگاه حیرت آفرینی زبان قرآن دچار چالش های جدی بسیاری است. به عنوان نمونه نخست از حیث تبارشناسی با هرمنوتیک فلسفی هم آوایی دارد. دوم از لحاظ معناشناسی نگرشی مفاهمه ناپذیر قلمداد می شود. سوم از نظر روش شناسی برخوردار از منطق نسبی گرایی در تفسیر و چالش مندی نفی معنای گوهری متن است. چهارم اشکال روایی تحمیل گری و تحریف در تفسیر را فراروی خود می بیند. بنابراین دیدگاه حیرت آفرینی زبان قرآن به معنای فهم ناپذیری و بی قراری معنایی آن، مبتنی بر مبنایی معیوب تولید شده است.
تحلیل انتقادی ادله موافقان و مخالفان اغراض لفظی در فواصل قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییراتی در رؤوس آیات رخ داده که برخی مفسران و ادیبان علت آنها را رعایت مشاکله فواصل دانسته اند. چنین تحلیلی، این پرسش را ایجاد کرده که آیا ممکن است خدای متعال، در قرآن تغییری با غرضی صرفاً لفظی ایجاد کند؟ در نوشتار حاضر به این پرداخته شده که چه رویکردهایی در قبال این مسأله وجود داشته و سیر تاریخی این رویکردها چگونه است، خاستگاه، پیش فرض ها و ادله هر رویکرد چیست و چه انتقاداتی به روش استدلال و ادله هر رویکرد وارد است. روش تحقیق در بخش گزارش و تبیین دیدگاه ها، توصیفی و در بخش انتقادی، تحلیلی (تحلیل پیش فرض ها و روش های استدلال) است. موافقانِ اغراض صرفاً لفظی، اغراض زیباشناختی لفظی را حکیمانه می دانند و معتقدند هیچ مانعی برای اراده این اغراض بدون اراده غرض معنایی وجود ندارد. اما مخالفان معتقدند عدم اراده معنا در فواصل آیات با قدرت و حکمت الهی سازگار نیست. برخی از این گروه حتی تغییراتی را که در متون عادی بدون غرض معنایی رخ می دهد، در قرآن معنادار می دانند و چنین باوری را نتیجه ضروری اعتقاد به اعجاز بیانی قرآن تلقی می کنند. دیدگاه مخالفان از دو جهت قابل نقد است. نخست اینکه از جهت روش نمی توان با پیش فرض ها و استدلال های کلامی و بدون بررسی پدیدارشناسانه درباره زبان قرآن سخن گفت. از منظر شیوه استدلال نیز می توان تبیینی زبان شناختی از پدیده «تغییر در فواصل با غرض لفظی» ارائه داد که با قدرت و حکمت خدا و اعجاز قرآن سازگار باشد. نتیجه پژوهش حاضر این است که دلیل قاطعی برای منع اراده اغراض صرفاً لفظی در قرآن وجود ندارد.