مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
وطن
حوزه های تخصصی:
آنّا گورنکا که تخلص «آخماتِوا»، نامی تاتاری و کهن، را برای خود برگزید، محبوب ترین شاعره معاصر روسیه است که «به زنان سخن گفتن آموخت» و به همراه نیکالای گومیلیوف و چهار شاعر دیگر مکتب آکمه ایسم را در روسیه بنیان نهاد. اشعار آخماتِوا دربرگیرنده مسائل گوناگون از جمله عشق است. در اشعار عاشقانه اش عشق به وطن در اوج قرار دارد. حوادث سیاسی روسیه (شوروی) سبب شد تا آخماتِوا به شاعرِ ملی و حماسه سرای مرثیه خوان معروف شود. شاعر دیدگاه های دینی فلسفی خود درباره زندگی و معنای آن را در اشعارش بیان می کند. دغدغه حفظ خاک وطن سرلوحه زندگی قهرمان های اشعار اوست. آخماتِوا که خود را «دختر شرقی» می نامد صاحب اشعاری با نقش مایه های شرقی است. او در مردمان شرقی معرفت و حکمت می یابد و طبیعت شرق برای او شگفت انگیز است. اشعار آخماتِوا با «دانه های مروارید» کلام شیخ سعدی منور است. در اشعار شرقی او طنین رود و نغمه عندلیب شرقی گوش نواز و رایحه یاس ایرانی روح نواز است. در این مقاله کوشش شده ضمن معرفی آخماتِوا و بیان ویژگی های شعری او، با بررسی اشعار شرقی ایرانی او به علل سرودن آن ها، دیدگاه شاعر به طبیعت، فرهنگ، حکمت شرق، و این که شرق برای آخماتِوا چیست، اشاره شود
بررسی درون مایه وطن در اشعار ملک الشعراء بهار و حافظ ابراهیم
حوزه های تخصصی:
محمدتقی بهار و حافظ ابراهیم از معروف ترین شاعران ایران و مصر هستند که کمتر کسی با اشعار آن ها ناآشناست. شاعرانی مردمی که دل در گرو وطن داشتند و هدفشان آزادی و سربلندی میهنشان بود. آن ها از اینکه کشورشان را در دست استبداد و حکومت های بیگانه می دیدند، دلشان به درد می آمد و سعی می کردند با حداکثر توانایی خود، درد دل خود را با زبان شعر به گوش خاص و عام برسانند. با توجه به وطن پرستی بهار و حافظ ابراهیم، در این مقاله کوشیدیم که درکنار بیان مختصری از زندگی و سبک شعری این دو شاعر، درون مایه وطن و ملی گرایی را از خلال اشعارشان بیابیم و با مقایسه دیدگاه های آن دو نشان دهیم که شاعران مردمی با هر زبان و دین و فرهنگی که باشند، باز هم در عشق به وطن و بیزاری از تسلط بیگانه همدل و هم زبان هستند.
بازتاب رخدادهای سیاسی و اجتماعی در شعر حمیدی شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۳۷)
141 - 166
حوزه های تخصصی:
همزمان با تحولات سیاسی و اجتماعی معاصر، نوع تلقی و برداشت شاعران ونویسندگان از رویدادهای پیرامون، دگرگون شد و به تبع آن، بازتاب این تحولات و دگرگونی ها در آثار ادبی، نسبت به گذشته، تغییر اساسی پیدا کرد. نوشتار حاضر سعی دارد جنبه های مختلف جریان ها و تحولات سیاسی و اجتماعی را در اشعار حمیدی شیرازی، نشان دهد. برای رسیدن به این مقصود، انواع جریان های معاصر در اشعار وی استخراج و بررسی می گردد. برای انجام این کار، شعرهای سیاسی و اجتماعی حمیدی به طور کلی به هشت دسته تقسیم شده اند و در هر دسته علاوه بر بررسی جریان های مورد نظر، شگردهای سمبولیسمی و غیر سمبولیسمی نیز ارائه و تحلیل شده است. درون مایه های اصلی اشعار سیاسی حمیدی شیرازی، حمله به رضا شاه، دفاع از آذربایجان، وطن دوستی و فجایع بیگانگان در ایران است. وی این مفاهیم را گاهی با نماد و گاهی با تشبیه، استعاره، کنایه و... نشان می دهد. دراین راستا معلوم شد که نماد بعد از تشبیه، بالاترین بسامد را در نشان دادن مفاهیم سیاسی و اجتماعی به خود اختصاص داده است و دفتر «سال های سیاه» نیز در ارائه این مفاهیم در رتبه نخست قرارگرفته است.
بررسی تطبیقی مؤلّفه های معنایی «سرزمین مادری» در شعر صلاح عبدالصّبور، عبدالوهّاب البیاتی و نیما یوشیج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۱
93 - 106
حوزه های تخصصی:
عشق به وطن، از مهم ترین مؤلّفه شعری صلاح عبدالصبور و عبدالوهاب البیاتی است، آن ها به خوبی شور و اشتیاق خود را نسبت به وطن بیان کرده اند. از شاعران وطن گرای ادب فارسی می توان به نیما یوشیج اشاره کرد که با تمام عشق و علاقه، وطن خود را به تصویر می کشد. پژوهش حاضر، مبتنی بر روش تحلیلی - تطبیقی است. نتیجه پژوهش این است که وطن، موضوع اصلی شعر صلاح عبدالصّبور، البیاتی و نیما یوشیج است. زادگاه برای آنان که چندین سال به اجبار شرایط سیاسی از آن دور مانده اند، به سان مدینه فاضله است. آن ها همگان را به وطن دوستی و دفاع از وطن فرامی خوانند؛ لذا این پژوهش می کوشد تا نحوه بازیابی و به کارگیری مؤلّفه وطن را به روش تطبیقی در آثار و اندیشه های صلاح عبدالصّبور، عبدالوهّاب البیاتی و نیما مورد بررسی قرار دهد.
کارکردهای ملّی-میهنی با رویکرد حماسی در شعر رعدی آذرخشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در هر جامعه ای، نوعی آگاهی جمعی وجود دارد که آن را آگاهی ملّی گویند و در ادبیّات فارسی با عنوان «درون مایه ملّی– میهنی» مطرح می گردد. هدف این مقاله تبیین دیدگاه غلام علی رعدی آذرخشی نسبت به زبان، فرهنگ، تمدّن و ارزش های اجتماعی ایران و بررسی و تحلیل درون مایه های ملّی و میهنی و کارکرد ادب حماسی معاصر در سروده های رعدی و نیز ارزش یابی نقطه نظرهای این گوینده بزرگ ادب غنایی و حماسی معاصر است. نویسندگان در این جستار کوشیده اند با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و بهره گیری از روش کتاب خانه ای، درون مایه هایی نظیر وطن دوستی، دشمن ستیزی و شخصیّت های ملّی و تاریخی را بررسی کنند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که رعدی به کارکردهای حماسی معاصر از جمله استعمارستیزی، توجّه به هویّت و زبان ملّی و حفظ استقلال و تمامیّت ارضی توجّه داشته است. نگرش او به مفهوم میهن و وطن دوستی تا حدّی متفاوت از نگاه دیگر شاعران است و گستردگی اندیشه شاعر در بزرگ داشت شخصیّت های تاریخی و ملّی از گذشته تا حال امتداد دارد.
تحول مفهوم وطن در ادب معاصر تاجیک: از معارف پروری تا استقلال و خودآگاهی ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی زمستان ۱۳۹۸ شماره ۸۲
35 - 60
حوزه های تخصصی:
همزمان با تحولات سیاسی رخ داده در جغرافیای سیاسی منطقه ماوراءالنهر و تبدیل آن به آسیای مرکزی و سپس تشکیل جمهوری های پنج گانه شورایی، مفهوم وطن نیز در ادب معاصر تاجیک تحولات مهمی را از سر گذرانده است. مسأله اصلی این پژوهش، بررسی تحول مفهوم وطن در ادب معاصر تاجیک از دوره معارف پروری (1905-1870 م) تا استقلال و خودآگاهی ملی (1991م) در بستر دوره بندی ادب معاصر تاجیک است. مفهوم وطن در این دوره 145 ساله چه تحولاتی را از سر گذرانده و این تحولات چه نمودی در ادب معاصر تاجیک داشته است؟ نگارنده در این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر دوره بندی ادبی، ذیل نظریه تاریخ ادبیات، این موضوع را با هدف تحلیل تحولات این مفهوم و پیوند آن با جهان فارسی زبان و ایران بررسی کرده است. براساس نتایج تحقیق، تحولات سیاسی شکل گرفته در این دوره به طور مستقیم بر تحول مفهوم وطن تأثیر گذاشته، نخست آن را از مذهب جدا، سپس در قاب شهر بخارا متجلی کرده است. وطن در دوره شوراها، بار ایدئولوژیکی به خود گرفته و به جهان وطنی سوسیالیستی چسبیده است تا اینکه در دوره استقلال با دوری از این مفهوم به تاریخ و فرهنگ مشترک با آریایی تباران پیوند خورده است. نتایج تحقیق گام مؤثری در تحلیل جریان های ادبی و فکری فارسی زبانان منطقه دارد و برای سیاست گذاران فرهنگی ایران در منطقه نیز مفید است.
تحلیل تطبیقی مفهوم وطن در اشعار نزار قبانی و احمد شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال هجدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۴
185 - 202
حوزه های تخصصی:
وطن دوستی امری طبیعی است و از این امر، در آثار و اشعار شعرا و نویسندگانِ معاصر به شیوه های گوناگون یاد شده است. این مقاله به شیوه تطبیقی و بر مبنای مکتب امریکایی، دیدگاه دو شاعر؛ احمد شاملو –شاعر پارسی گوی– و نزار قبانی – شاعر عرب– را تحلیل می کند تا به پاسخ این پرسش برسد که چه تفاوت ها و شباهت های فکری در خصوص وطن در شعر این دو شاعر وجود دارد؟ در فراز و نشیب زندگی اجتماعی و ادبی این دو شاعر، وجوه اشتراک متعدّدی وجود دارد که باعث همسانی این مفهوم در بیان آنان شده است. این دو شاعر، عشق به وطن را در اشعار خود مطرح کرده و از شهرهای مختلف نام برده اند و به فردایی بهتر و روشن تر برای وطن خویش امید دارند. هر دو شاعر طعم غربت و دوری از وطن را چشیده و این حسّ را در شعر خود منعکس کرده اند. نزار از این که وطن بزرگش به اجزاء کوچک تر تقسیم شده و از شکوه پیشینش چیزی باقی نمانده احساس شرم می کند و شاملو برخلاف نزار، عشق آسمانی به وطن را با عشق زمینی درهم نمی آمیزد.
مضامین مشترک در اشعار سلمان هراتی و بدرشاکرالسیّاب با تکیه بر«أنشوده المطر»(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال اول پاییز ۱۳۹۶ شماره ۱
105 - 125
حوزه های تخصصی:
ادبیات تطبیقی به مقایسه و موازنه میان آثار ادبی می پردازد و این مقاله کوششی تطبیقی است که برخی از مضامین مشترک را در آثار سلمان هراتی، شاعر پارسی گوی و «أنشوده المطر» بدر شاکر السیاب، شاعر عرب بیان کند. هردو شاعر به وطن خویش عشق ورزیده و آن را چون موجودی زنده به تصویر کشیده اند؛ سلمان هراتی در توصیف وطن، عقل و عشق و معنویت را در هم آمیخته است. این دو شاعر در اشعار خود، از غفلت مردم گلایه می کنند و در عین حال به آن ها نوید فردای بهتر و روشن تر را می دهند. سلمان هراتی، امید به فردا را با مفهوم انتظار در هم می آمیزد و السیاب با بهره گیری از نماد باران، این امید را منعکس می کند. بدر شاکر السیاب و سلمان هراتی، برای بیان آن چه که از گفتن صریح آن عاجز هستند، از نمادها و رمزهای گوناگونی مانند شب، باران، حیوانات و... کمک می گیرند و این کاربرد در اشعار السیاب از پیچیدگی بیشتری برخوردار است و وی آن را با اسطوره ها در هم آمیخته است.
بررسی تطبیقی مبانی ناسیونالیسم در شعر احمد شوقی و سیّد اشرف الدّین حسینی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
ناسیونالیسم ازجمله مفاهیمی است که به دنبال آشنایی با تمدّن غرب در اوایل قرن نوزدهم، وارد ادبیات سیاسی ایران و کشورهای عربی شد و سبب ظهور شاعرانی گردید که مهم ترین مضامین شعری آن ها، اشعار وطنی و مهم ترین دغدغه شان، مبارزه با نیروهای مستبد داخلی و خارجی بود که استقلال و آزادی کشورشان را به مخاطره می افکندند. این پژوهش بر آن است تا با روش توصیفی- تحلیلی، ضمن بررسی جلوه های گوناگون ناسیونالیسم ایرانی و عربی در دوران نهضت عربی و مشروطه ایران در اشعار احمد شوقی و سیّداشرف الدّین حسینی، با یافتن نقاط تلاقی اندیشه این دو شاعر در عرصه ناسیونالیسم، از خلال اشعار و اندیشه های آن ها به تطبیق این رویکرد به مثابه یکی از رهیافت های فکری عصر حاضر بپردازد. درنهایت با بررسی تطبیقی اشعار این دو شاعر این نتایج به دست آمد که میهن دوستی و عشق به وطن از جلوه های بارز اندیشه ناسیونالیستی آن هاست تا جایی که بازتاب این وطن دوستی در اشعار ایشان آن چنان گسترده است که به عنصری سبک ساز و تعیین کننده در سطحِ محتوایی و زبانی شعر هر دو شاعر تبدیل شده است.
بررسی تطبیقی جلوه های مبارزه با استعمار انگلیس و روس در انقلاب مشروطه (مطالعه موردی: اشعار نسیم شمال و ملک الشعرای بهار)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال دوم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴
48 - 80
حوزه های تخصصی:
ادبیّات مقاومت در عصر مشروطه، درخت تناوری است که در دامان فرهنگی انقلاب مشروطه، علیه استبداد و استعمارِ بیگانگان روییده است. این شاخه ادبی بر پایه ستیز با بیدادگران و ترسیم چهره آنان و به منظور دفاع از هویّت ایرانی در مقابل تاخت و تاز بیگانگان ظهور کرده است. پدیده استعمار از پدیده هایی است که همواره کشورها و ملّت های مشرق زمین با آن مواجه بوده اند؛ لذا انسان های آگاه و توانمند به ویژه هنرمندان و ادیبان، با سلاح شعر به مبارزه با استعمار و استعمارگران می پرداختند. باتوجّه به این که شگردهای استعمار، گوناگون و مختلف است؛ لذا شگردهای مبارزه با آن نیز بایستی گوناگون و مناسب باشد. در این مقاله با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به بررسی تطبیقی دیدگاه های محمّدتقی بهار و سیّد اشرف الدّین حسینی در باب پدیده استعمارستیزی در دیوان اشعارآن ها پرداخته می شود. پژوهش های صورت گرفته در این مقاله نشان می دهد که هر دو شاعر، به شکل های گوناگون به معرفی پدیده استعمار پرداخته اند و برای مبارزه با آن، شگردهای مشابهی نیز داشته و راهکارهایی نیز ارائه نموده اند که مهم ترین آن ها عبارت است از: آگاه کردن مردم و غفلت زدایی؛ دعوت به اتّحاد و مقابله با استعمار؛ تحقیراستعمار با زبان طنز، نکوهش و محکوم نمودن استعما رگران؛ برانگیختن مردم و بازگشت به هویّت اصیل فرهنگ اسلامی
نگاهی به وطن مألوف از دیدگاه مولانا بر اساس مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۹
201-226
حوزه های تخصصی:
دغدغ ه وجود جهانی دیگر که از آن با عنوان «وطن مألوف» یاد می شود، در ذهن بشرِعهد باستان تا انسان قرن بیست ویکم، همواره وجود داشته است. مولانا نیز در اندیشه های عرفانی خود، برای انسان وطنی فرامادی متصور شده است که این خاستگاه، تفاوت های اقلیمی و زبانی را کمرنگ می کند. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی نگاهی به مفهوم وطن مألوف بر اساس مثنوی معنوی دارد. جاودانگی انسان در مثنوی ، با دستیابی به وطن اصلی فراهم می شود. این جاودانگی به تدریج هم می تواند صورت بگیرد و هر انسانی با هر رتبه ای، دور از این تعالی و کمال نیست. مولانا معتقد است با تهذیب نفس و طی مراحل سلوک می توان بازگشتی اختیاری داشت و حتی هنگام حیات دنیوی نیز از مبدأ الهی بهره برد. از دیدگاه مولانا، وطن مألوف، مکانی دور از دسترس نیست و راه دستیابی به آن «انسان بودن» است و بس.
تجلیات المکان فی شعر عزالدین المناصره(مقاله علمی وزارت علوم)
لعل من أبرز ممیزات بنیه النص الشعری العربی المعاصر خاصه الفلسطینی، حضور عنصر المکان بأشکال و أهداف مختلفه و تعامل الشاعر معه. حیث انفتح الشاعر الفلسطینی المعاصر علی الأمکنه المتعدده، قریبه أو بعیده، عربیه أو غربیه، عاش بها أوزارها، و أخذ یتواصل معها و یعبر عنها. و ذلک من أجل التعبیر عن الذات و استحضار التراث و التأمل فی الحاضر. یعد عزالدین المناصره من الشعراء الفلسطینیین الذین سیطر المکان علی نصوصهم الشعریه إذ دار معظم شعره حول الأمکنه بما فیها المکان الفلسطینی و العربی و الغربی حیث لاتخلو قصائده من فضاء المکان و صوره المکان و هو مبدع شعریه المکان. کما أن الزمان و المکان یتداخلان فی بنیه قصائده الشعریه. یستهدف هذا البحث خلال المنهج الوصفی – التحلیلی، إطلاله عامه علی صوره المکان عند المناصره و بیان تجلیاته و کیفیه تعامل الشاعر و تواصله مع المکان و ذلک علی أساس أعماله الشعریه التی طبعت 2006 م فی مجلدین والمجموعه الأخیره التی نشرت 2009م.
بازنمایی وطن در میان ذهنیت مهاجران: رهیافتی نظری به دیاسپورای ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) زمستان ۱۳۹۸ شماره ۸۷
115 - 154
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر مهاجرت به تجربه زیسته بسیاری از ایرانیان مبدل شده است. مطالعه دیاسپورای ایرانی پیش درآمد فهم روابط فراملی و همچنین بازگشت به عنوان استراتژی مهاجران در ارتباط با کشور مبدأ است. این پژوهش با تمرکز بر جامعه مهاجران ایرانی در کشور آلمان به دنبال شناخت مختصات دیاسپورای ایرانی است که از خلال آن تصویری جامع از میان ذهنیت مهاجران نسبت به مفهوم وطن، ارتباط با آن و همچنین فهم تعاملات دیاسپوریک ارائه نماید. این مطالعه در چارچوب پارادایم کیفی و با رویکردهای مردم نگارانه به صورت میدانی انجام شده و تکنیک های گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختار یافته (48 مهاجر ایرانی ساکن آلمان) و مصاحبه متخصصان (9 انجمن فعال مهاجران)، مشاهده مشارکتی و بررسی های اسنادی است. دلایل متعددی همچون زمان مهاجرت، انگیزه های خروج از کشور، تنوع قومیتی، مذهبی، سوگیری های سیاسی و ایدئولوژیک، مرزبندی های نسلی، وضعیت اقامتی، پایگاه طبقاتی و همچنین نحوه ارتباط با کشور مبدأ منجر به پررنگ شدن مرزهای هویتی در میان مهاجران ایرانی شده به طوری که دیاسپورایی ناهمگون، متنوع، پیچیده، چهل تکه و چندلایه را شکل داده است. این مسأله در مصرف فرهنگی مهاجران و همچنین جغرافیایی زدایی از وطن نمود یافته و به ضعف هویت دیاسپوریک و تعاملات درون دیاسپورا منجر شده است. همچنین مفهوم وطن به عنوان برساختی متصور در میان ذهنیت دیاسپورا ایرانی در آلمان سه بعد معنایی عاطفی/فرهنگی، ملی/جغرافیایی و مذهبی/سیاسی داشته و وابستگی مهاجران به وطن در سه سطح وابستگی قوی، وابستگی پاندولی و وابستگی ضعیف قابل تحلیل است.
وطنیات و هنرهای سنتی در اشعار صائب تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸
141 - 159
حوزه های تخصصی:
شعر به عنوان منظومه فکری شاعر در ارتباط مستقیم با جامعه و تحولات آن شکل می گیرد. بنابراین واکاوی اشعار یک شاعر می تواند تصویری کامل از جامعه ای که در آن زیسته و تحولات آن ارائه دهد. صائب تبریزی به عنوان یکی از شاعران دوره صفویه است که به عنوان یک نماینده برجسته سبک هندی شناخته می شود. دوره حکومت صفویه (907-1135ق)، دوره پر فراز و نشیبی در حیات فکری و هنری جامعه ایران بود. مسئله ای که در این میان می توان مطرح کرد این است که تحولات این دوره چه بازتابی در شعر صائب تبریزی داشته است. این پژوهش با تکیه بر روش تحلیلی و توصیفی و با تکیه بر داده های کتابخانه ای به دنبال پاسخ به این مسئله است. یافته های پژوهش حاکی از این است که شاعران سبک هندی دو دوره متفاوت را در زندگانی خویش تجربه کردند؛ در دوره نخست، با بی بضاعتی و ناتوانی مالی، اشعاری را در وطن سرودند و در دوره دوم، با ثروتی اندوخته از حمایت درباریان سرزمین هند به بیان خیالات شاعرانه به طرز تازه و معنی بیگانه پرداختند. صائب از جمله شاعران سبک هندی است که با غربت گزینی، مدتی از عمرِ شاعری خود را در هند گذرانده است؛ لذا «وطن» و مفاهیم مرتبط با آن در شعر او می تواند نمایانگر چگونگی نگرش او نسبت به فضای فرهنگی، اجتماعی و جغرافیایی عصر خویش باشد و از لابلای این اشعار، به دلایل مهاجرت وی به سرزمین هند پی برد. از سوی دیگر اشعار وی سرشار از مفاهیم هنرهای سنتی است که می تواند جلوه ای از رونق هنری عصر صفوی باشد. اهداف تحقیق 1.بررسی نقش فضای اجتماعی و فرهنگی جامعه در جایگاهِ مفهوم وطنیات و هنر سنتی در شعر صائب تبریزی 2.ترسیم ابعاد مختلف مفهوم وطن در شعر صائب تبریزی سؤالات تحقیق 1.فضای فرهنگی، اجتماعی و جغرافیایی چه تأثیری بر فضای شعری صائب تبریزی داشته است؟ 2. نگرش صائب تبریزی صائب در مورد وطن و غربت چگونه است؟
بازتاب جلوه های وطن دوستی درشعرسیّد اشرف الدّین حسینی در عصر مشروطه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
اوضاع خاصّ سیاسی و اجتماعی عصر مشروطه، سبب ظهور شاعرانی شد که مهم-ترین مضامین شعری آنها، اشعار وطنی و مهم ترین دغدغه شان، مبارزه با نیروهای مستبد داخلی و خارجیی بود که استقلال و آزادی کشور را به مخاطره می افکندند. یکی از این شاعران بنام آزادیخواه، سیّد اشرف الدّین حسینی ملقّب به نسیم شمال است که اشعارش آکنده از اندیشه های وطن پرستانه است. این پژوهش بر آن است تا با روش توصیفی- تحلیلی به ترسیم و بررسی جلوه های گوناگون ادبیّات پایداری دراشعار نسیم شمال بپردازد. از مهم ترین یافته های این پژوهش آن است که دیوان نسیم شمال را مضامینی چون: بیان دردها و رنج های مردم ستمدیده و ترسیم چهره واقعی آنها، یادکرد از قهرمانان ملّی و مذهبی، وطن پرستی، دعوت به مبارزه و ایستادگی در برابر استبداد و استعمار، القای امید به آینده روشن، دعوت به اتّحاد وستایش آزادی و آزادگی تشکیل می دهد که هر یک از این موارد نشان دهنده جلوه های ادب پایداری در اشعار نسیم شمال می باشد که با زبان صریح و آشکار به آنها پرداخته است.
بررسی جلوه های میهن دوستی و دعوت به همبستگی در اشعار هشام الجخ
حوزه های تخصصی:
وطن از عناوینی است که نزد همه ی انسان ها و نیز در ادیان آسمانی و به خصوص دین مقدس اسلام مورد توجه بوده، و از قداست و احترام ویژه ای برخوردار است. و در آموزه-های دینی به محبت و مهرورزی نسبت به آن سفارش فراوان شده است. عشق به وطن، میلی طبیعی است که خداوند در بین مخلوقاتش قرار داده است به گونه ای که حتی حیوانات نیز به محل زندگی خود گرایش غریزی دارند. دین اسلام این میل را مورد توجه قرار داده و ترک وطن و مهاجرت از آن را تنها در مواقع و شرایط خاص معرفی می کند. البته وطن-گرایی نباید جنبه افراطی و منفی به خود بگیرد و بالتبع موجب تبعیض گردد و انسان ها را تحت عنوان ملیت های مختلف از یکدیگر جدا و روابط خصمانه و جنگ های خونینی در بین آنها ایجاد کند. در این مقاله سعی شده است با در نظر گرفتن اشعار هشام الجخ شعر وطن دوستی ایشان تحلیل و واکاوی شود تا کارکرد وطن در شعر این شاعر مشخص گردد. مقاله حاضر با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی چگونگی تجلی وطن در اشعار هشام الجخ می پردازد. در این مقاله می توان به این نتیجه پی برد که مهم ترین دغدغه شاعر، وحدت و دعوت به همبستگی کشورهای عربی می باشد و ایشان مهم ترین عامل پیشرفت و توسعه کشورهای عربی را همین اتحاد و رهایی از حاکمان ظالم می داند و از نظر شاعر این وحدت و یکپارچگی باید به دور از تفاوت های فرهنگی و مذهبی باشد.
بازتاب جغرافیای وطن در ادبیّات منظوم کلاسیک و معاصر فارسی
منبع:
شفای دل سال چهارم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۷
85 - 100
حوزه های تخصصی:
از آن جا که اشعار مربوط به جغرافیای وطنی و سرزمین، جزء پیکره یک اجتماع و ملّت محسوب می شود، می توان گفت محتوای اشعار شاعران وطن دوست دربرگیرنده موضوعاتی است که به نوعی با مؤلّفه های جغرافیایی گره خورده است. شاعران در دوره های گوناگون پیوسته از ابراز عشق به میهن، سروده های بسیاری خلق کرده اند که قابل توجّه و تأمّل است. در این پژوهش سعی شده با تأکید بر شعر چند تن از شاعران ادبیّات کلاسیک و معاصر، به ویژه شاعرانی که به وطن ابراز عشق کرده اند، به چگونگی بازتاب مؤلّفه های جغرافیایی در ادبیّات شاعرانه آن ها توجّه گردد. نتایج حاکی از آن است که ناصرخسرو، سعدی، حافظ به عنوان شاعران کلاسیک و منوچهر آتشی، اخوان ثالث، علی معلّم و شهریار به عنوان شاعران معاصر، در سروده های خود، به گونه های مختلف از جغرافیای ایران یاد کرده اند و علّت یادآوری از سرزمین و مؤلّفه های جغرافیایی در سروده های شان را می توان همان عشق به وطن دانست. این مؤلّفه های جغرافیایی انعکاس یافته در سروده های شاعران مذکور عبارتند از: وطن، هویّت مکانی، اسامی جغرافیایی، فضای جغرافیایی و سرزمین. از میان این مؤلّفه ها، اسامی جغرافیایی مانند دریا ی خزر، مازندران، خراسان، شیراز، جنوب و آذربایجان از بسامد بالایی برخوردار است.
اندیشه ی وطن در شعر دوره ی مشروطه
حوزه های تخصصی:
دوره ی مشروطیت، سرآغاز ورود بسیاری از اندیشه های نو درحوزه ی شعر ونثر فارسی است. اندیشه هایی که از این دوره، وارد شعر فارسی شده اند، اگرچه بعضاً در سابقه ی ادبیات به نوعی یافت می شوند، اما در ادبیات مشروطه شکل خاص خود را دارند. یکی از مهم ترین این اندیشه ها، اندیشه ی وطن یا شعر وطنی است که به طور خاص در بحبوحه ی دوران مشروطه و سال های پس از آن به طور چشمگیری فضای شعر ایران را در بر گرفت و اکثر شاعران این دوره، سروده های وطنی و استفاده از این مفهوم را سرلوحه ی اندیشه ی خود قرار دادند. در این مقاله با نگاهی گذرا به مفهوم قدیم و جدید وطن، جایگاه این اندیشه در شعر دوره ی مشروطیت نشان داده شده و ضمن معرفی بزرگ ترین شاعران وطنیه سرا، ویژگی های عمده ی این نوع ادبی خاص، تجزیه و تحلیل شده است.
سبک و سیاق شعر مشروطه
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۲ تابستان ۱۳۸۹ شماره ۴
115 - 136
حوزه های تخصصی:
انقلاب مشروطه موجب گردید معانی تازه ای که پیش از آن سخنی درباره آنها نبوده در شعر پدید آید و نهادهای اجتماعی و سیاسی را دگرگون سازد. این تحوّلات، منجر به تغییر ساختارهای ذهنی طبقاتی گردید که در این جریانات، مخاطبان تازه شعر بودند، این گفتمان ها موجب شد که معانی و زبان شعر به کلّی تغییر کند، بدین گونه کلمات و ترکیبات، اعلام مکانی و زمانی، پیش آمدها و وقایعی که در شعر کهن سابقه نداشت، وارد شعر شود و سبک و سیاق شعر را دگرگون سازد.
تحوّل اجتماعی در این عهد، به شعر و ادب فارسی، جلوه و رنگی تازه داد. این آفرینش های ادبی نوظهور، در واقع نوعی تسخیر تمدّن فرنگی است و نه غرب زدگی ...
جایگاه وطن، آزادی، قانون و دانش در شعر ادیب الممالک فراهانی
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۳ تابستان ۱۳۹۰ شماره ۸
207 - 232
حوزه های تخصصی:
آنچه شعر دوره مشروطه را از دیگر ادوار شعر فارسی متمایز و ممتاز می نماید، مضامین نو و تازه آن است. شعر ادیب الممالک ، آیینه ی تمام نمای اوضاع اجتماعی و سیاسی کشور در دوره مشروطه است. او بنا به اقتضای دوره پر تحول مشروطه، نسبت به امور و تحولات اجتماعی، سیاسی کشور بی تفاوت نیست. او نمی تواند " برج عاج" نشین باشد. ادیب الممالک از شعرای سنت گرای این دوره است. او در قالب قصیده، قطعه، مثنوی، مسمط، ترجیع بند و ترکیب بند، مضامین و مفاهیم سیاسی، اجتماعی را در شعر خود آورده است.
در این پژوهش به بررسی 4 موضوع آزادی، وطن، قانون و علم (دانش) در دیوان ادیب الممالک پرداخته شده است و نتایج گویای آن است که واژه دانش و علم نسبت به 3 مورد دیگر، بسامد بیشتری در دیوان وی دارد. از سوی دیگر، از جهل و نادانی بسیار نکوهش شده است. نتیجه اینکه جهل ستیزی های ادیب، محرک خوبی برای بیداری اذهان عمومی است، به خصوص هنگاهی که از زبان طنز و هزل استفاده می کند، خواننده را به نفکر و تأمل وا می دارد.