مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
ساختار کالبدی
حوزه های تخصصی:
اقامتگاه های بوم گردی با دارا بودن اصول و ضوابط متعدد و سازگاری با شرایط محیط مناطق بکر طبیعی و مناطق روستایی، از عناصر مهم خدمات گردشگری و به ویژه، بوم گردی محسوب می شوند. یکی از مهم ترین ضوابط و اصول این اقامتگاه ها، اصول معماری آن ها است. استان گیلان جاذبه های بوم گردی متعددی دارد و مکان مناسبی برای احداث این نوع از اقامتگاه ها است. با توجه روند رو به رشد ورود گردشگران به منطقه، توجه به معماری اقامتگاه های بوم گردی در جهت رونق بوم گردی، ضرورتی اجتناب ناپذیر است. هدف این پژوهش بررسی تطبیقی معماری اقامتگاه های بوم گردی تلارخانه بردبار و دیلمای گشت در استان گیلان به ویژه با تأکید بر ساختار کالبدی این اقامتگاه ها و ویژگی های مرتبط با آن ها است. داده های لازم بر اساس شاخص های معماری که دربرگیرنده شاخص های ساختار کالبدی و فیزیکی اقامتگاه، شاخص های آمایشی، زیبایی شناسی و محیطی است، از طریق مطالعات نظری و میدانی گردآوری شده و از طریق روش تحلیل محتوای کیفی استقرایی، به شیوه کیفی تجزیه وتحلیل شده است. نتایج نشان داد که اقامتگاه تلارخانه از نظر ساختار معماری در سطح بالاتر و استاندارد بهتری قرار دارد و معماری آن نسبت به معماری روستا بسیار متفاوت است و این میزان تفاوت و درجه معماری در اقامتگاه دیلمای گشت کمتر است. اگرچه مدیریت خانوادگی و تلاش در جهت اعمال برخی از هنرها و فرهنگ بومی در هر دو اقامتگاه دیده می شود، اما میزان تشابه معماری اقامتگاه دیلمای گشت با روستا بیشتر است. درعین حال، کمبود سرمایه و هزینه بالای معماری سنتی و انگیزه و علاقه مردم به توسعه اقامتگاه برای هر دو اقامتگاه صدق می کند، اما نتیجه نهایی پژوهش برای اقامتگاه دیلمای گشت، بهبود و برای اقامتگاه تلارخانه، ارتقا است.
تأثیر ساختار کالبدی و پیکربندی فضایی بر کیفیت تجربه منظر صوتی عابران پیاده در فضاهای عمومی با استفاده از واقعیت مجازی؛ بررسی موردی: حد فاصل میدان ولیعصر تا میدان جهاد، تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۳
31 - 56
حوزه های تخصصی:
امروزه در روند طراحی و ساماندهی فضاهای شهری، نقش منظر صوتی و متغیرهای تأثیرگذار آن، به عنوان پتانسیلی در افزایش قابلیت افراد جهت درک عمیق و با کیفیت از محیط کالبدی، نادیده گرفته شده است. از جمله متغیر مهم تأثیرگذار بر صوت و ادراک انسان از محیط، بحث ساختار کالبدی فضا است. بنابراین، هدف پژوهش حاضر، دستیابی به منظر صوتی مطلوب برای عابران، از طریق بررسی روابط میان متغیرهای کالبدی-فضایی بر تجربه منظر صوتی عابران می باشد. پژوهش حاضر از روش اکتشافی-تحلیلی و روابط علی-معلولی، با تکیه بر روش تحقیق آمیخته بهره برده است و به سبب ناممکن بودن تغییر شرایط کالبدی وضع موجود و دشواری کنترل متغیرهای غیرکالبدی، از تکنیک واقعیت مجازی استفاده نموده است. با استخراج شاخص های کالبدی مهم از چارچوب پژوهش، آزمون های تحقیق در قالب گروه های کالبدی-فضایی طبقه بندی شده اند و از طریق پرسشنامه مورد ارزیابی قرار گرفته اند. سپس، ارتباط میان متغیرهای هدف پژوهش با یکدیگر از طریق آزمون های آماری در SPSS، در کنار مقایسه نتایج با نحوه توزیع واقعی صوت، در نرم افزار Arraycalc، تحلیل شده اند. نتایج گویای این مطلب اند که بین ساختار کالبدی-فضایی با متغیرهای تجربه منظر صوتی ارتباط معنادار و منطقی وجود دارد. در واقع، بنابر میانگین نتایج رضایت خاطر از منظر صوتی آزمون ها، در آرایش فضایی محدب (182.53)، کاهش ارتفاع ساختمان ها (190.58)، کاهش عرض مسیر (188.1) و ایجاد گشودگی (206.36) در مسیر حرکت عابران، کیفیت تجربه منظر صوتی از مطلوبیت نسبی بالاتری برخوردار خواهد بود.
بررسی ارتباط عناصر شهر ایرانی اسلامی با ساختار کالبدی بافت های تاریخی (مطالعه موردی: بافت تاریخی بیرجند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرهای کهن ایرانی – اسلامی با برقراری پیوند کالبدی و فضایی میان مولفه های اقتصادی، اجتماعی، اداری، فرهنگی و زیست محیطی، نظامی یکپارچه و پایدار را تشکیل داده اند. از جمله این ویژگیها می توان به انسجام شهری، رعایت سلسله مراتب، تقسیم بندی فضاها، ساختار گروهی و اجتماعی محله ها ، انسجام کالبدی و فضایی بازار و مسجد جامع بایکدیگر اشاره کرد. بافت تاریخی بیرجند با قدمت طولانی به عنوان نمادی از شهری ایرانی- اسلامی نیز ازاین قاعده مستثنی نیست. از همین رو تحقیق حاضر باهدف بررسی ارتباط عناصر شهر ایرانی – اسلامی مانند انسان محوری، امنیت، اصل سلسله مراتب، طبیعت گرایی و حد و حریم با ساختار کالبدی بافت های تاریخی به مطالعه این ارتباط در بافت تاریخی بیرجند پرداخته است. نوع تحقیق حاضر از نوع تحلیلی - تفسیری و داده های مورد استفاده اطاعات موجوددر زمینه ویژگیهای شهر ایرانی- اسلامی مستخرج در کتب و نوشتارهای تاریخی و نقشه وضع موجود بافت تاریخی بیرجند است که در نرم افزارGIS ARCترسیم شده و نتایج حاصل از این مقایسه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج حاصله نشان داد که براساس ارتباط بین ویژگیهای تاریخی و فرهنگی بافت با عنصر محله محوری، ارتباط عناصر جغرافیایی بافت با عنصر طبیعت گرایی، کارکرد مذهبی بافت با عنصر انسان محوری هم راستا و منطبق بر الگوی ایرانی- اسلامی بوده است. اما بر مبنای اصل سلسله مراتب و پیوستگی محلی به جهت احداث خیابانهای جدید و از بین رفتن ارتباط بین کوچه ها و همچنین تغییرات در نوع ساختمان بافت دچار تغییرات شده و از الگوی شهر ایرانی- اسلامی فاصله گرفته است.
بررسی دوره بندی تاریخی- کالبدی مسجد جامع هفتشویه از منظر مطالعات تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۰
141 - 174
حوزه های تخصصی:
بناهای مذهبی از دوران پیش ازتاریخ تا زمان حاضر نقش مهمی در تشکیل عناصر ساختاری شهرها، سکونتگاه ها و حتی روستاها ایفا نموده اند. به طوری که کاوش های باستان شناسی و شواهد موجودِ تاریخی نشان می دهند؛ معابد و اماکن مذهبی در دوره های قبل از اسلام همواره یکی از مراکز کانونی تجمع مردم برای انجام مراسم آیینی بوده اند. استان اصفهان یکی از مناطق مهم تاریخی کشور در تمامی ادوار آنست که بناهای بسیاری در آن همچنان ناشناخته باقی مانده اند. یکی از آثار بسیار مهم در شهر اصفهان، مسجد جامع هفتشویه واقع در شمال شرق اصفهان (ناحیه قهاب) است. با توجه به معماری چند دوره ای این بنا، عدم معرفی آن و دوره های ساخت مسجد و نیز فقدان کتیبه تاریخ ساخت بنا، انجام پژوهشی منسجم و مستقل در این رابطه ضروری به نظر می رسد. بنابراین پژوهش پیشِ رو در تلاش است تا با توجه به شواهد تاریخی، باستان شناسی، معماری و مطالعات تطبیقی به معرفی و شناسایی دوره بندی تاریخی و کالبدی مسجد جامع هفتشویه بپردازد. نتایج پژوهش نشان می دهد که مسجد جامع هفتشویه یکی از مساجد مهم شمال شرق ناحیه اصفهان در قرون میانی اسلامی بوده است که بسیاری از مورخان به این مسجد و اوج حیات آن در دوره سلجوقی اشاره داشته اند. علاوه بر آن دو دوره مهم سلجوقی و ایلخانی در ساخت مسجد جامع هفتشویه قابل شناسایی بوده که با توجه به نوع نقشه بنا، مصالح به کار رفته در آن و مطالعات تطبیقی، تشخیص داده می شوند. پژوهش پیشِ رو با روش توصیفی تحلیلی و تحقیقی تاریخی در کنار استفاده از مقایسه تطبیقی انجام شده که در آن علاوه بر فعالیت های میدانی (بررسی تاریخی کالبدی بنا و معماری آن، تهیه عکس، پلان، طرح سه بعدی و مقایسه تطبیقی با نمونه های مشابه) از منابع مکتوب نوشتاری (گزارش سیاحان، مورخان و پژوهشگرانی که در این زمینه تحقیق نموده اند)، نیز استفاده شده است.
ساختار کالبدی- فضایی شهر ایرانی عصر ناصری از منظر سیاحان غربی (1275- 1227ش)
منبع:
تاریخ ایران اسلامی سال چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
63 - 96
حوزه های تخصصی:
شهر ایرانی در ایام سلطنت ناصرالدین شاه قاجار به رغم حفظ ساختار کالبدی سنّتی، در اثر آشنایی با الگوهای معماری غربی و ورود تأسیسات تمدنی جدید به کشور، به آرامی مسیر تغییر را پیش گرفت و عناصری از تجدد را در خود نمایان ساخت. در فضای کالبدی شهر این دوره، بناهای جدیدی در کنار بناهای قدیمی قد برافراشتند که چهره شهر را دگرگون کرد و در گزارش های سیاحان دیدار کننده از ایران بازتاب یافته است. این مقاله با رویکرد تاریخی به شیوه توصیفی- تحلیلی و روش کتابخانه ای با استناد به متون سفرنامه ای و اهتمام به شاخص های شکلی و محتوایی در صدد ارائه تصویری از صور کالبدی شهر در عصر ناصری از دیدگاه سیاحان غربی است. در این پژوهش با ارائه صور گوناگون ساختار کالبدی شهر عصر ناصری، چگونگی انتقال عناصر سازه ای غرب به ایران در ابتدای سلطنت وی مطرح شده است، پدیده ای که به تدریج ابتدا به تحولات محتوایی شهر و سرانجام به تحولات کالبدی آن انجامید. یافته پژوهش نشان داده که شهر ایرانی این عصر با تحولات فضای کالبدی و محتوایی همراه شده است. تحولات کالبدی آن درون مایه تجدد غرب را به همراه داشته و عناصر محتوایی آن متأثر از مکتب تهران بوده است و سرانجام به دوران انقطاع تاریخی در شهرسازی ایرانی- اسلامی رسیده است.
اثربخشی طرح بازسازی زلزله بم بر تحولات کالبدی مسکن روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از اهداف بنیادین در برنامه ریزی توسعه کالبدی، کاهش آسیب پذیری فضای کالبدی در برابر مخاطرات محیطی است. از مهم ترین بحران های خطرآفرین در فضای جغرافیایی کشور، وقوع زلزله و خسارات اقتصادی و اجتماعی ناشی از آن است. وقوع زلزله بم در سال 1382به اجرای «طرح بازسازی شهر بم وروستاهای پیرامون» در سال 1384منجر شد که تغییرات تأمل برانگیزی را در طرح ریزی و بازسازی مسکن روستایی داشته است. این پژوهش قصد دارد با بررسی و ارزیابی کالبدی طرح مذکور، چگونگی تحول مسکن و کارکردهای بنیادی آن را در شناخت ساختاری-کارکردی مسکن روستایی مورد شناسایی و تحلیل قرار دهد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع کاربردی با رویکرد «اثبات گرایی» و از حیث روش شناسی توصیفی_تحلیلی است. گردآوری اطلاعات و داده ها به شیوه اسنادی و میدانی و استفاده از پرسشنامه، مشاهده و مصاحبه های هدفمند صورت گرفت. این داده ها در محیط نرم افزارهای آماری و GIS ثبت، پردازش و تحلیل شد. جامعه آماری پژوهش، روستاهای شامل طرح بازسازی شهرستان بم و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای، 12روستای نمونه براساس میزان اثر نفوذ زلزله و تشکیل ماتریس سه بعدی (تعداد خانوار روستا، فاصله روستا از گسل و کانون زلزله و میزان آسیب دیدگی روستا) انتخاب و در مرحله بعد، انتخاب نمونه ها براساس جدول مرگان تعیین و در نهایت با توزیع پرسشنامه های محقق ساخته به نسبت وزنی جمعیت هرروستا، تعداد 354 پرسشنامه توسط سرپرستان خانوار تکمیل شد. سنجش روایی و پایایی پرسشنامه به ترتیب با بهره گیری ازخبرگان حوزه برنامه ریزی ﺭﻭﺳ ﺘﺎیی و آزمون کﺮﻭﻧﺒﺎﺥ (ﻣﻘﺪﺍﺭ 94/۰) ﺑﻪﺩﺳﺖ ﺁﻣﺪ. یافته های پژوهش نشان می دهد که تغییرات اساسی در الگوی مسکن روستایی، در روستاهای آسیب دیده بم در مقاوم سازی و نوع و محل تأمین مصالح، نقشه، تعداد اتاق، سطح زیر بنا نسبت به قبل و بعد از زلزله به وقوع پیوسته است. از نتایج اثربخشی طرح بازسازی بر تحولات کارکردی مساکن روستایی، تغییرات کارکردی نمایان و فقدان و یا عدم تناسب بعضی کارکردها در مساکن نو ساخت مشهود است. به گونه ای که، مساکن با کارکرد زیستی- معیشتی قبل از زلزله، به مساکن با کارکرد صرفاً زیستی پس از بازسازی تبدیل شده و نقش ﻣﺸﺎرﮐﺖ روﺳ ﺘﺎیی در ﺷﮑﻞﮔﯿﺮی این تحولات بسیار ناچیز بوده که ناشی از تمرکزگرایی طرح بوده است. در بازنگری به شیوه طراحی و بازسازی مسکن روستایی در نواحی روستایی در معرض خطر زلزله ، بایستی با نهادسازی مشارکت روستایی و بهر ه گیری از دانش بومی مسکن روستایی با کارکردهای اقتصادی_اجتماعی و به ویژه خاستگاه های فرهنگ خاص، طرح ریزی و مداخله در بافت کالبد روستایی و دستیابی به الگوی مسکن روستایی بادوام و پایدار فراهم شود.
جست و جوی مفهوم خانه ایرانی با تکیه بر انطباق توصیفات تاریخی و ساختار کالبدی (مطالعه خانه های یزد و اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع پژوهش حاضر بازاندیشی مفهوم خانه ایرانی است که با تکیه بر انطباق توصیفات تاریخی و ساختار کالبدی به ارزیابی مؤلفه های شکل دهنده این مفهوم و رویکردهای کالبدی مؤثر بر آن در نمونه های مطالعاتی می پردازد. سؤال تحقیق آن است که توصیفات تاریخی خانه ایرانی کدام مؤلفه های کالبدی در شکل دهی به مفهوم خانه را بازنمایی می کند؟ انطباق توصیفات تاریخی و ساختار کالبدی خانه ایرانی، نقش مؤلفه های مسکن را چگونه اولویت بندی می کند؟ رویکرد تحقیق شامل دو وجه کمی و کیفی است که با ترکیبی از روش های تحلیلی توصیفی، تاریخی تفسیری و استدلال منطقی در سه گام اصلی شامل مطالعات نظری مسکن، مطالعات تاریخی درباره خانه ایرانی و مطالعه شاخص های نظری و نحوی تحقیق در نمونه های منتخب از خانه های تاریخی انجام گرفته است. نمونه ها شامل 6 خانه در 2 شهر یزد و اصفهان از دوره صفوی و قاجار است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که مؤلفه های پنج گانه خانه ایرانی متناظر با شاخص های نحوی تحقیق درمقایسه میان خانه های یزد و اصفهان از اولویت های متفاوتی برخوردار است؛ به طوری که خانه های اصفهان با دارابودن عمق فضایی اندک و دید محوری بالای مراحل ورود به عرصه ها، نسبت به خانه های یزد حد پایین تری از تقابل درون/ برون و میزان بالاتری از گونه گونی دیداری و امتزاج عرصه های طبیعی/ مصنوع را دارا هستند. همچنین تمرکزگرایی یا مرکزیت های چندگانه عملکردی، صورت دهی به جزء فضاهای شاخص فرهنگی/ آیینی و آمیختگی درجاتِ درون برحسب نقش عوامل فعالیتی/ معنایی دارای تفاوت هایی در شکل یابی کالبد خانه های یزد و اصفهان است که در تحلیل یافته ها به آن پرداخته شده است.
ساختار فیزیکی – کالبدی شهرها و نقش آن در ترافیک شهری (مطالعه موردی: شهر بروجرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال ششم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۲۳
27 - 50
حوزه های تخصصی:
ترافیک به عنوان یکی ازمهم ترین چالش های شهری است که گریبانگیر شهرها به خصوص شهرهای کشورهای در حال توسعه شده است.
مشکل ترافیک ناشی از رشد روز افزون شهرنشینی و توسعه ی فیزیکی و کالبدی شهرها در ابعاد عمودی و افقی و ازدیاد وسایط نقلیه و سیستم شبکه معابر نامناسب و نابسامانی سیستم حمل و نقل عمومی شهر و از طرفی مکانیابی نامناسب کاربری اراضی در سطح شهر به خصوص تجمع کاربری های سفرزا در بخش مرکزی شهرها به عنوان نقطه ثقل و جاذب سفر در طول روز می گردد شهر بروجرد در سیستم شبکه شهری ایران در رتبه- اندازه شهرهای متوسط(میانی) قرار می گیرد و با توجه به شکل و طرح شهر، شهر بروجرد شکل متمرکز و هسته ای دارد و مشکل ترافیک اینگونه طرح شهری در بخش مرکزی شهر به وجود می آید.
این شهر باوجود رشد وتوسعه فیزیکی و بی توجهی به بخش مرکزی مکانیابی نامناسب کاربری های سفرزا از جمله: تجاری، آموزشی، اداری، خدماتی، بهداشتی- درمانی و...) در هسته مرکزی متراکم شده اند.
از طرفی شبکه معابر در این منطقه شهری کم عرض و کشش و سطح سرویس وسایط نقلیه و جمعیت امروزی را ندارند. با استفاده از نرم افزارهای مورد استفاده در این پژوهش ArcGIS، Auto cad ،Excel،Spss توانستیم با جمع آوری اطلاعات و پایگاه داده ها و تحلیل داده ها در محیط های نرم افزاری به خصوص نرم افزار تحلیلی GIS گره های ترافیکی و خیابان هایی که با بحران ترافیک مواجه اند مشخص کنیم.
به طور کلی نتایج این پژوهش نشان داد که شبکه های ارتباطی و سیستم حمل و نقل شهری رابطه ای متقابل با کالبد فیزیکی و الگوی فضای شهری دارد همچنین ساختار کالبدی شهر و شبکه ی معابر Land use و نابسامانی سیستم های حمل و نقل عمومی از عوامل اصلی به وجود آمدن ترافیک شهر بروجرد به خصوص در بخش مرکزی شده است.
بازپژوهی در انگیزه و شیوه اجرای آداب اجتماعی زورخانه با تفحص در تناسب کارکرد و ساختار کالبدی فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های انسان شناسی ایران دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۲
227 - 252
حوزه های تخصصی:
زورخانه جزئی از مردمی ترین اندام واره های شهر به مثابه مکانی فراورزشی، میراث معنوی فرهنگ و معماری ایرانی و آموزه های تربیتی آن متضمن منشی پسندیده در روابط فردی و اجتماعی است. ازاین رو تناسب کارکرد و ساختار کالبدی در معماری زورخانه، موضوع پژوهش حاضر است که با هدف بازپژوهی در آداب اجتماعی و ارتقای تجربه تعاملات اجتماعی در نمونه های معاصر به ارزیابی مؤلفه های شکل دهنده آداب و کارکردها و نیز رویکردهای کالبدی مؤثر بر انجام پذیری این آداب در نمونه های مطالعاتی می پردازد. سؤال تحقیق آن است که عناصر سازمان کالبدی فضایی زورخانه چه نقشی در انگیزه و شیوه اجرای آداب اجتماعی آن دارد؟ کدام ویژگی ها و رویکردهای کالبدی فضایی در تسهیل شکل دهی به آداب اجتماعی زورخانه اثرگذارند؟ روش تحقیق شامل ترکیبی از رویکرد کیفی به صورت تحلیل و تفسیر اطلاعات کتابخانه ای پیرامون نظریه محیط و تعامل اجتماعی و نیز رویکرد کمی/کیفی و نرم افزاری برمبنای نمونه موردی است که به صورت مشاهده و تحلیل با شبیه ساز رایانه ای دپت مپ و ای گراف جهت بررسی چیدمان فضایی زورخانه های تاریخی ایران انجام گرفته است. نمونه ها شامل 8 زورخانه شاخص از 3 دوره تاریخی صفوی، قاجار و پهلوی در شهرهای تهران، یزد، اصفهان، قزوین، آران و بیدگل و خرم آباد است. عوامل مؤثر بر شیوه اجرای آداب اجتماعی در زورخانه های تاریخی ازطریق بررسی تطبیقی نمونه ها به روش استدلال منطقی و قیاسی ارزیابی و استنتاج شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که موقعیت و ارتباط عناصر در سازمان کالبدی فضایی زورخانه نقش مؤثری در تسهیل اجرای آداب اجتماعی آن دارد؛ به طوری که جایابی سردم در مسیر زنجیروار فضاهای ورودی، موقعیت گود در عمیق ترین لایه های پیکربندی و چیدمان غرفه های پیرامونی گود و رابطه بصری/ فیزیکی عناصر با یکدیگر بر شیوه شکل دهی به آداب اجتماعی زورخانه اثرگذار است.
ارائه الگوی طراحی مسکن تکاملی جدید روستایی؛ بر اساس انگاره های معماری بومی منطقه اورامانات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۸۳
91 - 106
حوزه های تخصصی:
معماری بومی روستاهای ایران نمادی از تکامل زیستی انسان در تعامل با طبیعت در جهت پاسخ گویی به نیازهایش است و همواره در زیباترین شکل خود جلوه گر بوده و توسط مردم و معماران بی نام خلق شده است. تمامی این زیبایی کارایی، امروزه با صنعتی شدن و گسترش زندگی شهری رو به نابودی است. ساختمان های بی ارتباط با طبیعت و شیوه زندگی مردم روستایی جای خانه های زیبا و آرامش بخشی که تداعی گر زندگی واقعی است را گرفته اند. زیاده خواهی انسان امروز و بی توجهی به الگوهای پیشینه ساخت، ساختمان های فرمیک و ناهمگون را به همراه دارد که علاوه بر عدم تسلسل انگاره های معماری گذشته، آهنگ درون بافتی را (که نتیجه سال ها تجربه انسان به شکل پایدار نسبت به اقلیم و فرهنگ ایجاد شده اند) نیز مخدوش می کند و روبه زوال می برند. بنابراین، در ابتدا مستند کردن الگوهای موجود و سپس طراحی الگوهای جدید و معاصرسازی الگوهای گذشته امری بسیار ضروری و حائز اهمیت است. در این پژوهش، معماری هورامان به مثابه یک متن، بر مبنای انتظام های کالبدی و اقلیمی موردبررسی قرار می گیرد. سپس با روش تحقیق کیفی و راهبرد استدلال منطقی، الگوهای معماری و ساخت در منطقه اورامانات کردستان، با استفاده از وب سایت تحلیل آب و هوایی «وُرلد وِدِر آنلاین» آنالیز و همچنین با استفاده از نرم افزار «دپس مپ» گونه شناسی و مستند شده اند. این پژوهش در پی آن است تا ویژگی های مطرح معماری (ازنظر چیدمان و پلان به جهت طراحی مسکن تکاملی جدید روستایی) برای منطقه اورامانات که منطبق بر شیوه زیستی و نیازهای امروزی ازنظر الگوی ساخت بهینه است، را ارائه دهد. دستاورد این پژوهش ارائه دهنده الگوهای ساخت و چیدمان از بعد گونه شناسی تطبیقی است، که نشان می دهد تیپولوژی سه گانه جغرافیایی منطقه اورامانات (جلگه ای، کوهستانی، جلگه ای-کوهستانی) با پیروی از جهت گیری شرقی - غربی و شمالی - جنوبی (تابعی از شکل زمین و سرمای حاکم و منطبق با شرایط اقلیمی)،جنبه های مختلفی از نیازهای زیستی را در سازمان دهی فضاها پاسخ داده است.
تحلیل سرزندگی کالبدی فضایی کاروانسرای میرزاکاظم و سرای گلشن شهر همدان با تأکید بر نظریه مراکز زنده کریستوفر الکساندر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همدان با سابقه دیرینه در شهرسازی ایران، دارای بازاری نسبتاً بزرگ است. کاروانسرای میرزا کاظم و سرای گلشن از مهم ترین کاروانسراهای شهر همدان هستند که به واسطه قرارگیری آن ها در کنار بازار تاریخی همدان، مرکز تجاری شهرهایی مانند زنجان، کردستان و کرمانشاه حایز اهمیت می باشند. با توجه به اهمیت کلیت در معماری و خلق فضاهای شهری زنده و با معنا نظریه مراکز زنده کریستوفر الکساندر به بررسی و شناخت الگوی ساختارهای زنده با توجه به مفاهیم کلیت یکپارچه و مراکز نیرومند در قالب 15 خصلت به هم پیوسته می پردازد. این پژوهش با روش تحلیلی توصیفی، رویکرد کیفی و اسناد کتابخانه ای به پرسش زیر پاسخ می گوید: ساختار کالبدی بازار سنتی همدان به چه میزان بر نظریه الکساندر منطبق است؟ مطالعات زیادی در بخش های مختلف بازار سنتی به انجام رسیده است و مفاهیم نظریه مراکز زنده کریستوفر الکساندر با 15 خصلت در موضوعات مختلفی از جمله قلعه قورتان، باغ ایرانی و ربع رشیدی تبریز مورد بررسی قرار گرفته است و مطالعه کالبدی بازارهای سنتی در قالب مفاهیم نظریه مراکز زنده موضوعی است که پیشینه ای ندارد. نتایج حاصل از پژوهش مؤید این است که بازار سنتی همدان بر خصلت های این نظریه منطبق است و سرای گلشن با دارا بودن بیش ترین تقارن، تضاد، پژواک و جدایی ناپذیری از حیات کالبدی بیش تری نسبت به سرای میرزا کاظم برخوردار است. مقایسه ساختار هندسی سراها و پانزده خصلت از الگوی ساختارهای زنده الکساندر نشان می دهد نقش خصلت های مراکز نیرومند، تکرار متناوب، تضاد، جدایی ناپذیری، فضای خالی و مرزها در ساختار کالبدی سراها بیش تر است.
بررسى عوامل اجتماعى-فرهنگى تاثیر گذار بر دگرگونى کالبدى خانه با توجه به تغییر سبک زندگى در دوران معاصر (نمونه موردی: خانه های معاصر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تغییرات اجتماعی - فرهنگی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۰
239 - 269
حوزه های تخصصی:
معماری را در کل می توان لباسی به قامت زندگی در نظر گرفت و طبعاً متناسب با هر کیفیت از زندگی، باید لباسی متناسب با آن قامت پدید آورد. پس با توجه به تحولاتی که در کیفیت زندگی اتفاق می افتد، باید انتظار داشت که در کیفیت معماری هم تغییراتی ایجاد شود. دگرگونی سبک زندگی در طول دوره های تاریخی مختلف و ارتباط مستقیمی که میان آن با شکل و فرم مسکن وجود دارد، امکان مطالعه و بررسی سیر تاثیر آن بر خانه را در دوره های مختلف تاریخی را فراهم میکند. این پژوهش به دنبال یافتن عوامل موثر بر تغییر سازمان فضایی خانه های تبریز از طریق مطالعه سیر تغییر تحول سبک زندگی در دوران معاصر می باشد. روش کار این پژوهش شیوه توصیفی-تحلیلی است. که بخش نخست پژوهش با مطالعات کتابخانه ای، ادبیات موضوع و در فاز بعدی با مطالعات میدانی و برداشت نمونه های موجود در شهر تبریز از دوره ی اوایل انقلاب و معاصر می باشد، بدست آمده است. در نهایت بر اساس مصاحبه و پرسشنامه ، داده هایی بدست می آید که تاثیر سبک زندگی بر ساختار کالبدی مشخص می کند. نتایج حاصله نشانگر این هستند که دگرگونی سبک زندگی ارتباط مستقیمی بر کالبد خانه دارد و عدم شناخت و مطالعات کافی در این زمینه باعث شده است که در دوره های اخیر خانه ها متناسب با زندگی کاربران نباشد.
تحلیلی بر تحولات ساختار فضایی-کالبدی کلان شهرهای ایران (مطالعه موردی: کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۰
83 - 103
حوزه های تخصصی:
شناخت ساختار فضایی-کالبدی شهرها از منظر تحولات آن، یکی از عوامل مهم تأثیرگذار در میزان موفقیت برنامه ریزان و دست اندرکاران شهری است و می تواند به بهبود محیط های شهری کمک شایان توجهی نماید. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف بررسی تحولات ساختار فضایی-کالبدی در کلان شهر تبریز نگارش شده است. روش تحقیق در پژوهش حاضر آمیخته (کمی-کیفی) با هدف کاربردی و ماهیت تحلیلی-اکتشافی است که به منظور تجزیه وتحلیل اطلاعات از مدل هلدرن و تکنیک موران و کرنل در نرم افزار ArcGIS استفاده شده است. یافته های تحقیق براساس مدل هلدرن حاکی از آن است که در دوره 1365-1335، 71 درصد از رشد فیزیکی شهر مربوط به رشد جمعیت و 29 درصد به رشد افقی مربوط است. در دوره 1385-1365 رشد جمعیتی و افقی شهر در حالت تقریباً مساوی (48 و 52 درصد) بوده و در دوره 1400-1385 رشد جمعیتی گسترده موجب رشد عمودی و شکل گیری شهر فشرده تبریز گردیده است. همچنین کلان شهر تبریز در یک حالت تک هسته ای (مرکز شهر) قرار داشته و با توجه به تحولات صورت گرفته و افزایش عملکردهای اداری، درمانی و تفریحی در مناطق شرقی و صنایع در مناطق غربی، قابلیت تبدیل به یک الگوی توسعه ای چندهسته ای در ساختار فضایی خود را دارد. به عبارتی تحولات ساختار فضایی شهر در سال های اخیر، تمرکززدایی از مرکز شهر را شاهد بوده است. نتایج نیز حاکی از آن است که روند تحولات ساختار فضایی-کالبدی شهر از حالت سریع به متوسط و دوباره به سریع تغییر یافته است و دراین بین شاهد شکل گیری گسترده نابرابری ها و عدم تعادل های فضایی در ابعاد مختلف هستیم.