مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
نازک الملائکه
حوزه های تخصصی:
نوستالژی یکی از مباحث روانشناسی است که که در عصر حاضر وارد عرصه ی ادبیات شده است. در جستار پیش رو نگارندگان بر آنند تا به بررسی این پدیده ی روانی در سروده های شاعره ی عراقی «نازک الملائکه» بپردازند. تحقیق نشان از آن دارد که اوضاع نابسامان سیاسی اجتماعی روزگار شاعر، عدم توجه به زن، فاصله های طبقاتی، از دست دادن عزیزان و... باعث شده است که این شاعر به ناخودآگاه خود رجوع کند و با حسرت و دیدی تراژیک از آن روزگاران یاد کند. مهمترین دستاورد پژوهش بیانگر آن است که بن مایه های نوستالژیک یاد عشق، اندوه هبوط، یادکودکی، یاد زادبوم، یاد عزیزان دارای بیشترین بسامد در سروده های نازک الملائکه هستند.
بررسی تطبیقی آرمان شهر در اندیشه فریدون مشیری و نازک الملائکه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
انسان کمال گرا همواره به دنبال آرمان گرایی و جامعه آرمانی بوده است. ادبیّات، برای طرح اینچنین اندیشه هایی عرصه مناسبی در اختیار شاعران و نویسندگان قرار داده است. شاعران نیز همواره از این مقوله غافل نبوده اند و در اشعار خود به روایت آرمان شهر خود پ رداخته اند. آرمان شهر، تجلّی برآورده شدن آرزوهای شاعر برای بقا است و پناهگاه خوبی برای گریز از مشکلات زندگی شاعر است. با توجه به اینکه فریدون مشیری و نازک الملائکه هم عصر هم بوده اند و شرایطی تقریباً مشابه هم داشته اند؛ بررسی آرمان شهر مورد نظر دو شاعر در چنین شرایطی کاری شایان توجه است. در این جستار برآنیم که آرمان شهر را از دیدگاه این دو شاعر نامدار فارس و عرب مورد بررسی و تطبیق قرار دهیم. بدین منظور به بیان مهم ترین ویژگی های مشترک این دو ش اعر ب رای معرّفی آرمان شهر مورد نظر خویش پرداخته ایم.
طغیان پرسش در شعر معاصر- ابزاری برای القای اغراض ثانوی در ایران و عراق (مطالعه موردی نیما یوشیج و نازک الملائکه)
حوزه های تخصصی:
پرسش گری از ویژگیهای بارز شعر نو است. عنصر پرسش در تشکیل بیشتر مضمونهای شعر نو شریک است و برای فهمیدن فکر و اهداف شاعران باید پرسشهای گوناگون آنها مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. در این پژوهش، عنصر پرسش در شعر ایران (نیما) و عراق (نازک الملائکه) به عنوان دو نماینده از شاعران پیشرو شعر معاصر مقایسه و بررسی شده است. پرسش در شعر هر دو شاعر از کاربرد اصلی خود خارج شده و دستاویزی برای بیان احساسات و دیدگاه شاعران در مضمونهای مختلف اجتماعی و فلسفی می شود. این مقاله، ابعاد مختلف اندیشگانی و احساسی این شاعران را با استفاده از عنصر پرسش و چگونگی کاربست آن در فضای شعرشان بررسی می کند. همچنین پس از استخراج نمونه های شعری در مضمونهای مختلف، آنها را به شیوه توصیفی تحلیلی و با رویکرد تطبیقی طبقه بندی و تحلیل کرده ایم. شعر شاعران منتخب تا حد شگفت انگیزی به خصوص در انتخاب پرسش به عنوان قالب، برای بیان تفکرات و احساسات خود شبیه هم است؛ مضمونهایی مانند (مرگ، عشق، تنبه به امور سیاسی، بیان اعتراض، نارضایتی و غیره) در این پژوهش مورد مطالعه قرار گرفته است. پرسش در شعر «نیما و نازک» ابزاری برای ایجاد داستان در شعر و خلق ماجرا است. شاعران از طریق تکرار ادات سوال یا طرح پرسش تجاهل العارف یا از طریق استفاده از دو ادات استفهام در جمله (بیشتر در شعر نیما) بر ایده خویش تأکید می کنند. از این رو نتایج حاصل از این پژوهش در بهبود فن ترجمه و مطالعه متون مذکور از منظر علم معانی می تواند مفید واقع شود.
واکاوی جلوه های کهن الگوی آنیموس در شعر نازک الملائکه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۶
57 - 76
حوزه های تخصصی:
در الگوی روانکاوی یونگ، ساحت روان هر انسان متشکل از دو عنصر نرینه و مادینه است که فقط قطب موافق آن عیان است و دیگری در درون، نهفته است. آنیموس یا نرینه درون، ساحت مردانه وجود هر زن است که مسئول خلق و خو و روحیات مردانه است و به طور ناخودآگاه بر رفتار، عملکرد، گفتار و حیات روانی زن اثر می گذارد. در باور یونگ اگر زن بتواند این نیروی درونی را مهار کند و با او از در سازش در آید از ویژگی های مثبت آن که عموما صفات خاص مردانه هستند، برخوردار می شود و برعکس اگر نتواند آن را کنترل کند، خصائص منفی مردانه بر او غلبه می کند. نمود بیرونی این نیروی درونی در محصولات ذهنی زنان به شکل های مختلفِ مثبت و منفی بروز می کند. شعر زنانه یکی از تجلیگاه های اصلی بروز و ظهور آنیموس است. هدف جستار حاضر، کشف جلوه ها، دلالت ها و معانی پنهان آنیموس در شعر نازک الملائکه است که از او به عنوان یکی از پرچمداران انقلاب فرمی و محتوایی در شعر معاصر عربی یاد می شود. نبود تحلیلی روشمند درباره موجودیت مردانه در شعر نازک بر مبنای یک رویکرد روانشناختی به عنوان ضرورت این مقال تشخیص داده شد. نتایج نشان می دهد، شاعر طی جریان فردیت یابی خود، گاه با نبمه مردانه وجود خود به تفاهم و آرمش می رسد و گاه با او به کشمکش می پردازد و از این طریق حیات روانی اش به مخاطره می افتد. همچنین غلبه نومیدی بر کلیت شعر او بیانگر آن است که شاعر در جریان کشمکش با این نیروی اثرگذار، غالبا ناموفق بوده بنابراین جنبه های منفی آنیموس در قیاس با جنبه های مثبت در شعر او نمود بیشتری دارد.
خوانش نُماد وارونگی آب در شعر سیمین بهبهانی و نازک الملائکه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آب در نماد شناسی اسطوره های جهان، یکی از پر اهمیت ترین نماد های طبیعی است. نماد آب در چکامه های سیمین بهبهانی و نازک الملائکه یکی از واژه ای پر بسامد و چند معنا است. از اینرو، اشعارشان پژواکی از بحران های انسان معاصر است. هدف پژوهش حاضر، بررسی پیوند نماد آب و پدیده وارونگی آن در شعر سیمین بهبهانی و نازک الملائکه نگارندگان در این جُستار، کوشیده اند؛ تا به خوانش و تحلیل تازه ای از نماد وارونگی آب در سروده های سرایندگان مدّنظر دست یازند. این پژوهش، با رویکردی توصیفی – تحلیلی در صد آن است، تا نماد وارونگی آب را در شعر سیمین بهبهانی و نازک الملائکه بررسی نماید. یافته های اساسی این پژوهش نشان می دهند؛ دو شاعر با توجه به بحران های سیاسی و اجتماعی جامعه عصر خویش نگاهی بدبینانه و یأس آلودی به زندگی خویش داشته اند. در سروده های سیمین بهبهانی و نازک الملائکه نماد آب حکایت از ترسیم جلوه هایی بسان یأس و نا امیدی، شکست، غربت، تنهایی و مرگ اندیشی دارد.
دراسه دلالیه سردیه فی قصیده شجره القمر لنازک الملائکه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۶
63 - 74
حوزه های تخصصی:
اتجه الشعر المعاصر إلی اتجاهات عده لها أصول فی اللغه العربیه والدراسات الغربیه الحدیثه، حیث مزجت التراث العربی القدیم بالرؤی الحدیثه. ومن هذه الآراء نظریه جیرار جینیت حول السردیه ومکوناتها التی تنطلق منها الدراسات حول الراوی والمروی والزمان والمکان والأحداث. من هذا المنطلق، البناء السردی فی الشعر القصصی له أهمیه کبری فی الدراسات الأدبیه، حیث تختلف منهجیه الحکی عن السرد فی دراسه الأشعار. ففی موضوع البحث، نلاحظ أن قصیده شجره القمر للشاعره العراقیه، نازک الملائکه، قصیده قصصیه تحتوی علی مکونات السرد القصصی، حیث تتجه الدراسه نحو بنیه العنوان والحکایه السردیه فی الشعر القصصی فی الزمن السردی والاسترجاعی والاستباقی. فالقصه التی نظمتها نازک الملائکه شعراً قصصیاً مثقله باستعارات ورموز کثیره. تهدف هذه الدراسه إلی تحلیل البنیه السردیه فی القصیده، وذلک بالاعتماد على المنهج الوصفی التحلیلی. ومن نتائج البحث أنّ الدیمومه والتکرار السردی هما المکوّنان الأساسان للسرد القصصی فی قصیده شجره القمر ، والشاعره ربطت الأصوات وموسیقی الشعر الداخلیه والخارجیه بشعور وانفعالات مؤثّره فی القصه الشعریه الخیالیه، فالبنیه السردیه فی القصیده متماسکها فی دیمومتها وسردها التکراری.
بررسی تطبیقی اندیشه های مشترک سیاسی، اجتماعی و فردی به عنوان مولفه های مدرنیسم در اشعار احمد شاملو و نازک الملائکه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۳
61 - 78
شکل گیری هر یک از مکتب ها در پی جنبشی سیاسی یا اجتماعی و فرهنگی صورت گرفته و هنر و ادبیات هر دوره، محصول جهان زیسته خود است. مدرنیسم به عنوان یک مکتب ادبی در کشورهای آمریکایی و اروپایی از سال های آغازین سده بیستم و همزمان با نفوذ و گسترش شعر سمبولیستی ظهور کرد و به تدریج به کشورهای دیگر نشر یافت. در این پژوهش سعی برآن است تا با نگاهی بر ادبیات تطبیقی، به روش توصیفی – تحلیلی، « اندیشه های مشترک سیاسی، اجتماعی و فردی » به عنوان مولفه های مدرنیسم در سروده های احمد شاملو و نازک الملائکه بررسی شود. نتایج حاکی از آن است که آزادی ، پرداختن به مسائل سیاسی، اجتماعی و عشق فردی به عنوان مولفه های مدرنیسم در دو شاعر مذکور مشهود است . اندیشه های سیاسی به عنوان اصلی ترین مضمون شعری شاملو شناخته شده است، اما او شاعری متاثر است نه موثر! از منظر اجتماعی نیز آزادی و رهایی بشر از استبداد ، در اشعار شاملو نمود گسترده ای دارد. نازک الملائکه نیز به رد موضوع جنگ در اشعارش پرداخته است و در قالب اجتماعی، لب به شکوه و شکایت از اوضاع جامعه می گشاید و برای رهایی از رنج ها و آلام زندگی ، نه تنها مردم عراق بلکه مردم تمامی سرزمین های اسلامی را مورد خطاب قرار می دهد
الاغتراب عند نازک الملائکه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال سوم زمستان ۱۳۹۰ شماره ۱۲
83 - 100
حوزه های تخصصی:
إذا أخذنا مفهوم الاغتراب بمعناه الواسع نجد أنه قد رافق الإنسان منذ القدم، واتضحت خطوطه العامه فی بادئ الأمر من خلال الثنائیات المتمثله فی الذات والموضوع، والفکر والوجود، والطبیعه والروح، وهذه فی حقیقه جوهرها لیست إلا نتیجه منطقیه لمعادله سابقه تسمی "وحده الفکر والوجود" فإذا أتینا إلی العالم الوسیط، رأیناه یأخذ صبغه دینیه تتمثل "بنظریه الخلق من العدم مصحوبه بالعنایه" ونظریه الخلق من العدم "تعبیر عن القدره المطلقه" کما أن "العنایه" تشیر إلی تفوق الإنسان، وتمییزه عن سائر المخلوقات ومن هنا انبثقت ثنائیه جدیده هی "الله والعلم" أسهم الفکر الإسلامی فی بلوره مفهومها إلی حد کبیر. وإذا ما ذهبنا نبحث عن أبعاد تجربه الاغتراب عند نازک الملائکه من خلال سیره الحیاه، والکتابات النثریه والشعریه علی مدی أکثر من ثلث قرن من الزمان، نجد أن نازک الملائکه قد مرت بعده أنواع من الاغتراب کل له طبیعته الخاصه وصفاته المتیزه، وفقا للمرحله الفنیه التی کانت تجتازها الشاعره.
نقد ودراسه الألوان فی أشعار نازک الملائکه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال پنجم بهار ۱۳۹۲ شماره ۱۷
9 - 25
حوزه های تخصصی:
شغلت الألوان حیّزاً بارزاً من اهتمام الأدباء لإستخدامها فی النص الأدبی خدمهً للصور الشعریه عندهم؛ لأنّ الألوان تعتبر من العناصر الأساسیه للصور الحسیه فی الشعر، والألوان تحدث الثراء والجاذبیه فی فضاء الصور البصریه، والشعراء المعاصرون یرسمون بالألوان صوراً تجلب المتعه والجمال. وإنّ حضور الألوان فی أشعار نازک الملائکه کغیرها من الشعراء المعاصرین یتکوّن رکناً فنیاً أساسیاً من الأرکان التعبیریه والبلاغیه، و نازک الملائکه قامت بتوظیف الألوان فی أشعارها علی مستوی وسیع ومنها اللون الأزرق والأصفر والأبیض؛ فتربط نازک الملائکه دلاله اللون الأبیض بالطهاره والنقاوه والأمل کما یحمل اللون الأزرق عندها معنی الهدوء، والصفاء، والصدق وترمز باللون الأصفر إلی الذبول، والفناء، وسوء الحال.
بررسی سیر تحول شعر نو در زبان عربی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهارم زمستان ۱۳۸۹ شماره ۱۶
153 - 180
حوزه های تخصصی:
قرن بیستم شاهد تحول و دگرگونی عمیقی در همه رشته های هنری است، شعر نو نیز یکی از تحولات بزرگ به شمار می آید که افقهای تازه ای را در برابر دیدگان گشوده است. مورخان و ناقدان درباره تاریخ دقیق پیدایش شعر نو با یکدیگر اختلاف نظر دارند. اما آنچه مسلم است این است که شعر نو به عنوان پدیده ای جدید در حوزه ادبیات در ایران و کشور های عربی و حتی کشور های اروپایی به دنبال تغییر و تحولات در ساختار و مضمون شعر قدیم بوجود آمد و توسط نیما یوشیج در ادبیات فارسی و نازک الملائکه و بدر شاکر السیاب در ادبیات عربی به صورت تثبیت شده به همگان معرفی شد.
این مقاله در صدد است تا تاریخچه و سیر تحول و پیشگامان شعر نو را در این دو زبان به قصد بیان اشتراکات و همانندیها مورد بررسی و تحلیل قرار دهد .
اسطوره در شعر نیما و نازک الملائکه پیشگامان شعر جدید پارسی و تازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پنجم بهار ۱۳۹۰ شماره ۱۷
53 - 64
حوزه های تخصصی:
مقایسه ی ادبیات دو ملت که از نظر زبان و جغرافیای سیاسی با هم تفاوت دارند ، به کشف اندیشه ها و تحولات ادبی مشترک می انجامد و نشان می دهد دو شاعر علی رغم تفاوت زبانی تا چه اندازه در سبک و محتوا به هم شبیه و دارای چه شباهات و مشترکات روحی هستند .در راستای این نگرش ، اسطوره پردازی در آثار دو شاعر نوگرای پارسی و تازی – نیما و نازک الملائکه – مورد مقایسه قرار گرفت و روشن شد که آنان به دلیل خفقان سیاسی حاکم بر جامعه شان مجبور بودند برای طرح اندیشه های جدید و بیان مشکلات اجتماعی و سیاسی ، از اسطوره های کهن و نو بهره جسته و به خلق اسطوره ها و نمادهای جدیدی دست یازیدند و تحولی شگرف در شعر معاصر کشورشان به وجود آوردند.
فراخوانی میراث اسطوره ای در اشعار نازک الملائکه و طاهره صفارزاده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال نهم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۳۴
31 - 67
حوزه های تخصصی:
فراخوانی میراث در شعر معاصر عربی پدیده ای نوظهور است که مورد توجه شاعران بسیاری قرار گرفته، و نظریه پردازانی مثل علی عشری زاید و احسان عباس به تبیین اصول و عوامل بکارگیری آن پرداخته اند. فراخوانی هنری است که شاعر معاصر به واسطه آن اهداف خود را بیان می نماید و تجربه های جدید شعری خویش را بازگو می کند. این پژوهش بر آن است از میان میراث های بکاررفته در اشعار دو شاعر معاصر فارسی و عربی یعنی نازک الملائکه و طاهره صفارزاده به بررسی و تحلیل فراخوانی میراث اسطوره ای بپردازد.
حدیث نفس در شعر فروغ فرخزاد و نازِک الملائکه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۰
119 - 137
حوزه های تخصصی:
فروغ فرخزاد شاعر نوپرداز معاصر ایران و نازک الملائکه شاعر معاصر عرب و از پیشگامان شعر نو در ادبیات عرب، وظیفه انتقال بخش های مهمی از مفاهیم شعرهای خویش را به عهده حدیث نفس گذاشته اند. این دو شاعر زن که هر دو نماینده مطرح ادبیات زنانه در ایران و عراق هستند، علاوه بر زبان و احساس زنانه، روایت گر اندیشه های حاکم بر روزگارشان می باشند و مسائلی همچون تنهایی و غربت، مردستیزی، مظلومیت زن، بدبینی، مسائل اجتماعی و ... در شعرشان نمود دارد. فروغ و نازک الملائکه برای بیان این افکار و اندیشه ها و بیان ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه شان به گفت وگوی درونی یا حدیث نفس پرداخته اند، و سعی کرده اند از این طریق تأثیرگذاری شعرشان را بیش تر کنند.
الأسطوره في الشعر النسوي الحدیث العربي والغربي، (إدیث سیتویل1946، نازک الملائکه 2007) أنموذجا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۲
16 - 36
حوزه های تخصصی:
یعد توظیف الأسطوره من إحدى الأدوات التعبیریه الجمالیه التی اهتدى إلیها شعراء الحداثه، واستعانوا بها فی شعرهم، وقد عظم توظیفها فی الشعر الحدیث حتى غدت من أهم ظواهر الأدب الحدیث والمعاصر، وشکل استعمالها سمه من سمات الأدب الحدیث فما یکاد یکون هناک عمل شعری یخلو من الإشارات الرمزیه والأسطوریه، وفی محاوله البحث حول نمط المرأه الشاعره فی توظیفها الأسطوری، المتناغم مع الطبیعه، تخرج لنا الأسطوره، ویخلق منها صوره ماورائیه أو عجائبیه، فالأساطیر حاضره فی أشعارها، واستخدمت العدید منها فی نصوصها الشعریه حتى تحرر من خلالها رسائل نصیه تشیر إلى واقعها الشعری، وکیانها الفلسفی والفکری فی الحیاه. أتاح لنا هذا البحث وعبر المنهج التحلیلی المقارن النظر فی تجلیات الأسطوره فی الشعر النسوی، وسلط الباحثون الضوء على الأدب النسوی وتأثیر الأدب الغربی فی الثقافه العربیه من خلال عقد مقارنه بین أنموذجین من شاعرات الأدب الحدیث، متمثلا ب (إدیث سیتویل 1887- 1964 / ونازک الملائکه 1923- 2007)، إن ما جعل کتابه هذا البحث کضروره عند الباحثین هو الغایه من استحضار المضامین الأسطوریه فی قصائد الشاعرات المعاصرات، وحاولنا من خلاله طرح إشکالیه توظیف الأسطوره فی الشعر النسوی الحدیث، واستدعاء الأسطوره بشکل مکثف عند الشاعرتین. تدل النتائج على تأثیر الأدب الغربی فی التطور الشعری عند نازک بدلیل أن الرموز الإغریقیه هی المسیطره على النص الشعری عندها، کما أن هناک بعض الأساطیر الدینیه تبنتها نازک فی خطابها وفقا للروایات المسیحیه، أما إدیث فکانت تخلق رموزاً وصوراً غیر مألوفه من إبداعات عالمها الخاص، ومن خلال هذه الدراسه التوظیفه للأسطوره بین الأدبین العربی والغربی نجد صوره الأسطوره فی معالم الخیال بین الشاعرتین التی تعبر عن النص اللغوی الفنی الممزوج بالتعابیر الملائمه للواقع وکانت لنا الریاده فی استخدامها من خلال دراستنا للثقافتین، یتبین أن توظیف الأسطوره هو نوع من الرجوع إلى الحیاه البدائیه الأولى
فراملیتی جنسیت مرد و زن: بررسی تطبیقی در اشعار نازک الملائکه وعبدالوهاب البیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با درهم آمیخته شدن اندیشه و فرهنگ ملت های مختلف، اندیشه فراملیتی با ظهور انقلاب ها در آمریکای لاتین و همفکری نخبگان فرهنگی ِجوامع عربی، دیوار قومیت را فرو ریخت واز مرزهای جغرافیایی عبور کرد ودر نهایت حدود زبانی را در هم شکست. از این رو دیری نپائید که فرهنگ ها واندیشه های ملی کشورها واقوام مختلف تا حدود زیادی با هم ادغام شدند. از جمله مقوله هایی که اندیشه های فراملیتی را تشکیل می دهد مضامین ادبی است که بیشتر از هر ملتی در ادبیات مردم عرب نمایان است. از جمله ادیبانی که بیش از هر کسی در جامعه عرب تحت تأثیر اندیشه های فراملیتی بوده اند، «نازک الملائکه» و«عبدالوهاب بیاتی» هستند. از آنجایی که مباحث بحث فراملیتی بسیار وسیع است از این رو، پژوهش حاضر درصدد است تا با تکیه بر روش تطبیقی و مقایسه ای دریابد که رویکردهای فراملیتی در اشعار شاعران مورد نظر را فقط از نظر موضوع جنسیت (زن ومرد) وبدین سان که تصویر زن در شعر بیاتی و مرد در شعر نازک الملائکه مورد بررسی قرار دهد و به پرسش زیر پاسخ گوید: جنسیت فراملیتی چگونه و به چه اشکالی در شعر این دو شاعر ظهور یافته است؟ نتایج حاصل از پژوهش نشان از آن دارد که اشعار عبدالوهاب البیاتی بیشتر تحت تأثیر واقعیت زندگی وتجارب شخصی و حاصل تخلیات وی از زن و مفهوم مثبتی از زن می باشد و دیدگاه نازک الملائکیک دیدگاه ناشی از فشارهای روانی ناخودآگاه و شرایط اجتماعی محل زندگی شاعر و حاصل تخیلات و مفاهیم ذهنی وی از مرد می باشدو بدین سان توانسته اند به بیان این بُعد از مفاهیم فراملیتی در اشعار خود بپردازند. بیشتر جنبه های فراملی شاعران مورد بحث ناشی از فضای حاکم بر ایدئولوژی جهانی مارکسیسم است، بخشی دیگر از رویکردهای فراملی این شاعران ناشی از فلسفه اومانیسم و عناصر مختلف به ویژه زمان و مکان بازی است و نقش تعیین کننده ای در ایجاد رویکرد فراملی دارد. واژگان کلیدی : شعر معاصر عربی.اندیشه های فراملیتی، «نازک الملائکه»، «عبدالوهاب بیاتی»، جنسیت.
قراءه بودریاریه لقصیده «صلاه الأشباح» لنازک الملائکه علی أساس نظریه الاصطناع(مقاله علمی وزارت علوم)
تعتبر نظریه "الاصطناع" لجون بودریار إحدی نظریات فلسفه ما بعد الحداثه التی تبحث فی کیفیه تشکل الحقائق الزائفه فی عقل الإنسان المعاصر. یمکن لهذه النظریه، إلی جانب قضایا مثل الاستهلاک فی حیاه الإنسان المعاصر وأسره فی قبضه الرأسمالیه، أن تکشف جیداً الطبقات العمیقه لحیره الإنسان ما بعد الحداثی. حیث یشرح بودریار فی مقالته تحت عنوان "الاصطناع" أنه من المستحیل التمییز بین الواقع والاصطناع، ویعتبر الاصطناع مختلفاً عن التمثیل، ویتکلم عن تحول العلامه إلی الشفره وهدم التمایز والنظام العینی للدال والمدلول فی جمیع المجالات، ویزعم بأن هذا الموضوع متجذر فی هدم التمایز بین الموت والحیاه. یعتبر تطبیق هذه النظریه علی النص الأدبی دراسه متعدده التخصصات. تقوم هذه الدراسه علی أساس المنهج الوصفی- التحلیلی بدراسه اصطناع بوذا فی قصیده «صلاه الأشباح» لنازک الملائکه من خلال تطبیق نظریه الاصطناع علی هذه القصیده وتقدیم قراءه ما بعد حداثیه لهذه القصیده بحیث توضّح من خلال استخدام النظریه البودریاریه کیفیه إنشاء بوذا جدید یخالف بوذا الحقیقی، فبوذا الجدید لن یکون منقذاً للبشریه، بل سیصیبها بالعذاب الدائم والحرمان من الراحه بامتلاکه للزمن. وتستنتج الدراسه بأن بوذا قد یصطنع النظام الرأسمالی الذی استعبد الإنسان ولم یسمح له حتی بالموت. یمکن اعتبار هذا البحث خطوه جدیده نحو التعرف علی فلسفه ما بعد الحداثه وتقدیم قراءه جدیده للنصوص الأدبیه باللغه العربیه.
القمر علی مزدلفه أیقونه شعریه عن الحج لنازک الملائکه مقاربه شکلانیه دلالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۹
87 - 102
حوزه های تخصصی:
برزت المدرسه الشکلانیه على الساحه النقدیه فی القرن العشرین، لتعید إلى الشکل قیمته التی طالما خسرها فی معرکته مع المضمون؛ ومن هذا المنطلق، یضع الناقد الشکلانی الشکل وحده تحت المجهر، لیستخلص من النظم القائم فی النص دلالاته وإیحاءاته. ترکّزت هذه المقاله الوصفیه التحلیلیه بالمقاربه الشکلانیه الدلالیه الإحصائیه، على قصیده القمر على مزدلفه، للشاعره نازک الملائکه لدراسه بنیتها، ودلالاتها، وإیحاءات صورها الفنیه التی أفرغت فیها الشاعره، تجربتها الروحیه لاستکناه دلالات الحجّ. خلصت المقاله إلى وجود تناغم بین شکل القصیده ودلالات الحجّ. استطاعت الشاعره رسم صوره جدیده عن الحجّ عبر آلیه التغریب؛ إذ الحجّ یعدو کونه مجرّد مناسک دینیه وطقوس مقدسه متوارثه إلى مناسک روحیه إنسانیه، اجتماعیه تعالج قضایا الإنسان المعاصر، وهمومه وآلامه؛ لذلک ربطت الشاعره بین الماضی السحیق والراهن المعیش. فالحجّ لیس محاکاه ببغاویه لما جرى فی الصدر الأوّل من الإسلام، بل إنّه وثیق الصله بروح العصر ومستجدّات الواقع المسکون بألوان المعاناه، إنّه ملتقًى یشهده المسلم لینضمّ إلى أبناء جلدته من المسلمین الوافدین من کلّ فجّ عمیق یقاسمهم همومهم. استخدمت الشاعره بنیه القصیده للإیحاء بالنقله النوعیه التی تحدث فی مناسک الحجّ وحدها؛ حیث یتدفّق الحجیج من شتّى أرجاء المعموره إلى أرض الوحی والرساله، متفرّقین غرباء عن بعضهم، بعیدین عن روح الإسلام المحمدی الأصیل، ثمّ تلتقی هذه الجموع وتأتلف، وتستعید هویّتها السلیبه، ثمّ ترسو سفینه الحجّ فی مرفأ تنصهر فیه تلک الجموع لتعود جسدا واحدا، کما وصف الرسول الأعظم وکیانا موحَّدا واعیا مشترکا فی آلامه وتطلّعاته.
خوانش پدیدارشناسانه قصیده شجرة القمر از نازک الملائکة براساس نظریه هوسرل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
1 - 19
حوزه های تخصصی:
پدیدارشناسی توصیفی با هدف مبارزه با شک گرایی و نسبیت گرایی با شعار به سوی خود اشیاء و در جهت اثبات فلسفه به عنوان یک علم متقن، توسط ادموند هوسرل پایه گذاری شد. هدف از این روش رجوع به نمودها و توصیف بدون پیش داوری آنها بود. این رویکرد با انتقاداتی مواجه شد که هوسرل را برآن داشت تا برای پاسخ به مسئله وجود عالم و واقعیت آن، فلسفه استعلایی را بنا نهد. پدیدارشناسی استعلایی با معرفی مفاهیم پیچیده ای چون التفات، فروکاست، نوئما و نوئسیس، اگوی محض، زیست جهان و سطوح مختلف زمان از جمله زمان آگاهی مطلق همراه است. آموزه هایی کاملاً انتزاعی که به تفسیر و تبیین نیاز دارد. چنانچه خوانش فلسفی بعضی اشعار، امری محال فرض نشود، این عمل، علاوه بر تبیین آموزه های دشوار پدیدارشناسی برای مخاطبان، مقدمات آشکارساختن جنبه های زیبائی شناختی شعر را نیز فراهم می سازد. بنابراین پژوهش حاضر پس از بررسی ویژگی های شخصیت پسر در قصیده شجره القمر از نازک الملائکه و توجه به مفهوم انتزاعی درخت ماه از یکسو و انطباق تطور معنایی ابژه ماه در این شعر بر مراحل تغییر نظریه هوسرل از سوی دیگر، این قصیده را برای خوانش فلسفی با رویکرد پدیدارشناسی هوسرلی مناسب تشخیص داده و به واکاوی آن پرداخته است. نتایج نشان می دهد که طیف معنایی ابژه ماه برای پسر، مفاهیمی چون پرنده، کودک و سپس بذر را در برداشته است. به این ترتیب که اگوی محض(پسربچه) پس از مراحل مختلف فروکاست، نوئمای ماه را به صورت بذری که قابلیت رشد و نمو دارد، تقویم کرده است و در نهایت تصویر درخت ماه را پدیدآورده که اشاره بر سطح سوم زمان آگاهی از دیدگاه هوسرل دارد. علاوه بر این، خوانش فلسفی این قصیده، موضوع چرخش پدیدارشناسی استعلایی هوسرل را نیز در آثار متأخر او تبیین می کند.