مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
حداکثر اکسیژن مصرفی
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق، تعیین تاثیر تمرین تناوبی شدید بر VO2 max ( حداکثر اکسیژن مصرفی )،vVO2max (حداقل سرعت در VO2 max)، Tmax ( مدت زمان فعالیت با شدت vVO2 max) و زمان اجرای دوی 3000 متر دوندگان تمرن کرده بود. متغیرها نیز سه روز جداگانه، قبل و پس از اعمال متغییر مستقل روی 16 آزمودنی اندازه گیری شدند. مقادیر VO2 max و vVO2 max با گاز آنالیزر تعیین شدند. آزمودنیها بر اساس زمان اجرای دوی 3000 متر به صورت تصادفی جفت شدند و در دو گروه کنترل ( سن 20.5 ±1.55 سال ) و تجربی ( سن 19.2 ±1.85 سال ) قرار گرفتند. آزمودنیها هر دو گروه به مدت 10 هفته هر هفته دو جلسه در تمرینها شرکت کردند. تمرینهای تناوبی گروه تجربی در هر جلسه عبارت بود از: پنج تا هشت تکرار با شدت vVO2 max D50 و مدت 50-60 Tmax درصد و زمان بازگشت به حالت اولیه1:2 . گروه کنترل به تمرینهای متداول تدامی با شدت 75 درصد VO2 max ، vVO2 max، Tmax و مدت 55 تا 65 دقیقه در هر جلسه ادامه دادند. از روش آماری t استودنت همبسته برای مقایسه میانگینهای پیش آزمون – پس آزمون در هر گروه و از GLM اندازه گیریهای مکرر به منظور مقایسه تفاوت میانگینها بین دو گروه استفاده شد. پس از دوره تمرینی، بهبود معناداری در مقادیر VO2 max ( 8.4 درصد) ، vVO2 max ( شش درصد ) ، Tmax (35.4 درصد) و زمان اجرای دوی 3000 متر ( هفت درصد ) گروه تجربی مشاهده شد (P<0.05). در گروه کنترل، تغییر معناداری در هیچ کدام از متغییرها مشاهده نشد . پیشرفت تمام متغییرها در گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل معنادار بود(P<0.05). نتایج تحقیق حاضر نشان دادند که به کارگیری تمرینهای تناوبی شدید با تاکید بر vVO2 max ، Tmax توانست، زمان اجرای دوی 3000 متر دوندگان تمرین کرده را بهبود بخشد.
برآورد شاخص های توان هوازی بیشینه نوجوانان: مقایسه پنج پروتکل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تحقیق حاضر، 60 نوجوان پسر (سن: 0.811 ± 17 سال، قد: 8.17 ± 184 سانتی متر، وزن: 10.39± 85 کیلوگرم، و شاخص توده بدنی 3.83± 20.80) در پژوهش شرکت کردند. به منظور برآورد توان هوازی بیشینه (%MHR، %VO2max، Peak VO2، VO2max و VO2max بر پایه Peak W)، نوجوانان آزمونها مخصوص نوار گردان GXT، ارگومتر PWC195 و PWC212، و آزمونهای میدانی 5 دقیقه دویدن (5-RFT) و 1 مایل دویدن را در مراحل مختلف تحقیق اجرا کردند. نتایج پژوهش نشان داد در مقایسه با قدر مطلق میانگین انحرافات مقادیر بیشینه اکسیژن مصرفی به دست آمده از آزمونها، آزمون 1 مایل دویدن تفاوت معناداری با آزمون شاخص GXT نداشت (p=0.092). از نظر مقایسه میانگین درصد اکسیژن مصرفی بیشینه، اختلاف معناداری با آزمون GXT مشاهده نشد. (p=0.381). در مقایسه Peak VO2 آزمونها، بین 5-RFT با حداکثر اکسیژن مصرفی همان آزمون تفاوت معناداری وجود نداشت (p= 0.735)، ولی درصد حداکثر ضربان قلب بیشینه آزمونهای PWC195 و PWC212 تفاوت معناداری با آزمون شاخص GXT نداشتند (p=0.449). اما در مقایسه اکسیژن مصرفی به دست آمده از وات، این دو آزمون اختلاف معناداری با آزمون اوج وات نشان دادند. در مجموع نتایج به دست آمده نشان می دهند آزمون 1 مایل دویدن، توان هوازی بیشینه نوجوانان پسر را مشابه آزمون نوارگردان GXT برآورد می کند.
ارتباط فعالیت بدنی با غلظت فیبرینوژن و هموسیستئین سرم در مردان فعال،غیرفعال و مبتلا به بیماری عروق کرونر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این بازآزمایی مقطعی از نوع پژوهشهای تحلیلی و کاربردی است که با روش هم بستگی و مقایسه میانگین متغیرها و با هدف مقایسه ارتباط هم بستگی میزان فعالیت بدنی با غلظت فیبرینوژن و هموسیستئین سرم در گروههای منتخب مردان انجام شده است. آزمودنیهای این پژوهش 3 گروه از مردان میان سال 40 تا 55 سال فعال (سن 33/5 86/47 سال، شاخص توده جرم بدن kg/m2 26/2 96/27، و 15=nA )، غیرفعال (سن 34/4 53/43 سال، شاخص توده جرم بدن kg/m2 96/2 26/26، و 15= nS)، و مبتلا به CAD (سن 85/5 13/48 سال، شاخص توده جرم بدن kg/m2 34/2 44/26، و 15 = nC) بودند که از میان تعدادی افراد واجد شرایط، براساس اطلاعات حاصل از پرسشنامه های استاندارد NHIS و PA-R گزینش شدند. VO2 max تخمینی (فعال 563/2 039/39، غیرفعال 056/3 647/32، و CAD 275/4 378/30 mL.kg-1.min-1) شاخص میزان فعالیت بدنی (متغیر مستقل و پیشگو) است و از فرمول برآورد غیرتمرینی VO2 max دانشگاه هوستون برآورد شد. متغیرهای وابسته یا معیار نیز عبارت اند از غلظت ناشتای Fib (فعال 568/51 866/287، غیرفعال 215/49 800/299، و CAD 804/63 200/307 میلی گرم در دسی لیتر)، و Hcy (فعال 624/2 733/11، غیرفعال 869/3 400/12، و CAD 111/5 966/11 میکرومول در لیتر)، و سرم. Hcy سرم با روش ایمونواسی آنزیمی برحسب میکرومول در لیتر و Fib سرم با روش کرونومتریک برحسب میلی گرم در دسی لیتر با دستگاه تمام خودکار ایمونوآنالایزر ساخت شرکت بیومریوی فرانسه اندازه گیری شد. آزمونهای آماری مناسب عبارت بودند از کولمگروف ـ اسمیرنف، لوین، آنالیز واریانس یک طرفه، و کروسکال ـ والیس که در سطح معناداری 05/0≤ P انجام شد. تجزیه و تحلیل نتایج نشان داد تفاوت میانگینهای متغیرHcy (898/0=P) و Fib (630/0=P) در بین گروهها معنادار نبود. همچنین هیچ یک از ضریبهای هم بستگی (VO2 max با Hcy گروه فعال 251/0- ، غیرفعال 367/0، و CAD 141/0- و VO2 max با Fib گروه فعال 358/0، غیرفعال 139/0- و CAD 214/0-) محاسبه شده نیز معنادار نبود. لذا احتمالاً فعالیت بدنی در پژوهش حاضر بر غلظت فیبرینوژن و هموسیستئین سرم مردان میان سال تاثیری ندارد و ارتباط معناداری بین آنها نیست.
ارتباط بین سرعت در نقطه چرخش لاکتات و مدت زمان ماندن در VO2max هنگام دویدن با سرعت vVO2max در دوندگان استقامتی و نیمه استقامتی حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر عبارت است از مطالعه ارتباط بین سرعت دویدن در نقطه چرخش لاکتات ((vLTP و زمان ماندن در max2VO (max2TVO) هنگام فعالیت با max2vVO تا رسیدن به درماندگی در دوندگان استقامتی و نیمه استقامتی. بدین منظور 11 دونده عضو تیم ملی دو و میدانی (9مرد و 2زن) در رشته های استقامت و نیمه استقامت با میانگین سن، قد و وزن- به ترتیب 1/1±36/24 سال، 1/2±36/173 سانتی متر، 21±25/63 کیلوگرم- آزمودنی این تحقیق انتخاب شدند. هر آزمودنی در سه آزمون مجزا تا رسیدن به درماندگی روی نوارگردان با شیب صفر درجه و در 3روز متفاوت به فاصله حداقل 48 ساعت شرکت کردند. آزمون اول به منظور سنجش max2VO و max2vVO با سرعت اولیه 10 کیلومتر در ساعت تا رسیدن به درماندگی انجام شد. در آزمون دوم max2TVO، max2TlimVO و max2TAVO آزمودنی ها سنجیده شد. سرعت اولیه دستگاه متناسب با max2vVO آزمودنی ها تنظیم شد. در آزمون سوم vLTP آزمودنی سنجیده شد. شروع آزمون با سرعت 10کیلومتر در ساعت بود که پس از هر 4 دقیقه 1 کیلومتر در ساعت بر سرعت نوارگردان افزوده می شد، تا غلظت لاکتات آزمودنی به فراتر از 5 میلی مول برسد. اطلاعات مربوط به گازهای تنفسی با استفاده از دستگاه تجزیه و تحلیل گازهای تنفسی اندازه گیری شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار SPSS مدل 12 و روش آماری ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد ارتباط معناداری بین vLTP نسبی (max2vVO%) و max2TVO آزمودنی ها وجود ندارد (48/0 P= و 33/0r =). از سوی دیگر، ارتباط مثبت معناداری بین max2TVO و max2TlimVO (000/0P= و 91/0 r =) مشاهده شد. یافته دیگر این تحقیق که بیانگر max2TVO نیز می تواند باشد، ارتباط مثبت معنادار بین max2TlimVO و max2TAVO (001/0 P= و 80/0 r=) است. بنابراین، شاید بتوان چنین پیش بینی کرد که با توجه به ارتباط مثبت معنادار بین متغیرهای ذکر شده، برای افزایش max2TVO بتوان از تمریناتی با شدت max2vVO استفاده کرد.
طراحی آزمون پله بیشینه با نام آزمون پله تربیت مدرس (TMST) برای برآورد حداکثر اکسیژن مصرفی (VO2max)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر عبارت است از طراحی آزمون پله بیشینه با نام آزمون پله تربیت مدرس (TMST) با تنظیم ارتفاع پله براساس زاویه 90 درجه زانو برای برآورد حداکثر اکسیژن مصرفی (max2VO) و ارائه فرمول محاسباتی آن. 30 دانشجوی دختر کارشناسی تربیت بدنی با میانگین سن 38/0±6/23 سال، قد 26/1±63/164 سانتی متر، توده بدن 84/1±97/60 کیلوگرم، و درصد چربی بدن 87/0±18/26 درصد آزمودنی های پژوهش حاضر را تشکیل می دادند. آزمون های TMST و چرخ کارسنج با تجزیه و تحلیل نفس به نفس گازهای تنفسی از آزمودنی ها گرفته شد. میانگین max2VO آزمون های چرخ کارسنج 93/0±39/29 و آزمون TMST 13/1±8/32 انـدازه گیری شـد. بـا استفاده از رگرسیون خطی فرمول بـرآورد max2VO در آزمون TMST به دست آمـد (98/0= R2 و ml/kg/min 39/4 SEE=): (وزن) 18/0 – (ضربان قلب پایانی) 1/0 + (ضرب آهنگ پله زدن پایانی) 71/0 max (ml/kg/min) = 2VO یافته های پژوهش تفاوت معناداری را بین زمان رسیدن به max2VO و زمان کل دو آزمون نشان نداد (05/0
پاسخ فاکتور رشدی آندوتلیال عروقی به فعالیت زیربیشینه وامانده ساز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، بررسی پاسخ فاکتور رشدی آندوتلیال عروقی (VEGF) به یک وهله فعالیت زیربیشینه وامانده ساز و رابطه آن با VO2max در وهله های زمانی مختلف بود. به این منظور، 12 مرد فعال (میانگین 24 سال) به صورت داوطلبانه انتخاب و فعالیت زیربیشینه وامانده ساز را انجام دادند. نمونه های خونی قبل، بلافاصله و دو ساعت بعد از اجرا گرفته شد. از آزمون تحلیل واریانس و همبستگی پیرسون برای آنالیز داده ها استفاده شد. فعالیت موجب افزایش معنی دار VEGF سرمی بلافاصله (0001/0p=) و دو ساعت بعد از اجرا (0001/0p=) شد. از طرفی، همبستگی معنی د اری بین VO2max وVEGF قبل از اجرا وجود نداشت (352/0p=)، ولی بلافاصله (006/0p=) و دو ساعت بعد از اجرا (026/0p=) همبستگی معنی داری مشاهده شد. براساس یافته های این تحقیق، انجام یک وهله فعالیت زیربیشینه وامانده ساز می تواند محرکی برای افزایش فاکتور آنژیوژنیکی VEGF باشد و هرچه آزمودنی توان هوازی بیشتری داشته باشد، احتمالاً آنژیوژنز بیشتری را تجربه می کند.
ارتباط شاخص های التهابی بیماری قلبی- عروقی با حداکثر اکسیژن مصرفی در زنان سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت شاخص های التهابی بیماری قلبی- عروقی یکی از موضوعات مورد توجه پژوهشگران است. با توجه به اهمیت فعالیت های ورزشی در پیشگیری از بیماری های قلبی- عروقی، در این پژوهش سعی شده است تا ارتباط شاخص های التهابی بیماری قلبی- عروقی با حداکثر اکسیژن مصرفی در زنان سالم مورد بررسی قرار گیرد. به همین منظور 40 زن سالم غیر یائسه (4.2 ±0 .45 سال) که سابقه بیماری قلبی- عروقی نداشته و تحت درمان دارویی نبودند، به طور تصادفی انتخاب شدند. برای اندازه گیری حداکثر اکسیژن مصرفی از آزمون بروس روی نوار گردان استفاده شد. مقدار 10 میلی لیترخون سیاهرگی در وضعیت ناشتا گرفته شد و متغیرهای اینترلوکین -6 ، پروتئین واکنش دهنده c ، فیبرینوژن، گلبول سفید خون، کلسترول تام و کلسترول لیپوپروتئین پر چگالی پلاسمایی مورد سنجش قرار گرفتند. اطلاعات به دست آمده با آزمون آماری ضریب همبستگی پیرسون نشان داد، ارتباط معکوس معناداری بین مقادیر اینترلوکین -6 و Vo2max (48/0- =r، 05/0>p)، پروتئین واکنش دهندهc و Vo2max (40/0- =r، 05/0>p)، فیبرینوژن و Vo2max (52/0- =r، 001/0>p) و گلبول سفید خون و Vo2max (32/0- =r، 044/0>p) وجود دارد. بنابراین با توجه به پژوهش حاضر می توان گفت، آمادگی قلبی- عروقی به طور معکوسی با شاخص های التهابی در ارتباط می باشد و انجام فعالیت های بدنی تا حدودی سبب کاهش شاخص های التهابی و در نتیجه افزایش آمادگی قلبی- عروقی می-شوند.
تعیین تأثیر برنامه های تمرینی منتخب بر برخی متغیرهای پیشگو در عملکرد استقامتی دوندگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تمرین از عوامل اصلی موفقیت در رشته های ورزشی است و از آنجا که نقش تمرینات مقاومتی، به ویژه به روش تناوبی بر عملکرد استقامتی تا حدی ناشناخته است، برای تعیین تأثیر برنامه های تمرینی منتخب (تداومی و تناوبی، هوازی و مقاومتی) بر برخی متغیرهای پیشگو (VO2max، vVO2max، Tmax ،vAT) در عملکرد استقامتی دوندگان، 24 دونده که زمان اجرای دو 3000 متر آن ها بین 07 :9 تا 39 :9 دقیقه بود، به صورت داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. پس از سنجش اولیه VO2max، vVO2max، Tmax ،vAT، 1RM و زمان اجرای 3000 متر، آزمودنی ها بر اساس رکورد دو 3000 متر به گروه های قوی تا ضعیف تقسیم بندی و به صورت تصادفی در چهار گروه تمرینی قرار گرفتند. برنامه تمرینی ورزشکاران به چهار گروه تمرینات تداومی و تناوبی، هوازی (درصدی از vVO2max و Tmax) و مقاومتی (درصدی از یک تکرار بیشینه و سرعت اجرا) تقسیم بندی شد. ورزشکاران، به مدت هشت هفته، پنج جلسه در هفته در تمرینات حضور یافتند و سپس در میان آزمون و پس آزمون شرکت کردند. بررسی داده ها با آنالیز واریانس مولتی فاکتوریال نشان داد که اگرچه تمام برنامه های تمرینی تداومی و تناوبی، هوازی و مقاومتی سبب افزایش VO2max، vVO2max، Tmax وvAT در مجموع چهار و هشت هفته تمرین شدند، تمرینات تناوبی هوازی- تناوبی مقاومتی، در مقایسه با سایر روش های تمرینی، پیشرفت بیشتری در این متغیرها ایجاد کرد. نتایج نشان داد تمرینات مقاومتی و هوازی تناوبی احتمالاً از طریق تنظیم دخالت متابولیسم هوازی و غیرهوازی، بهبود ظرفیت هوازی، افزایشVO2max، افزایش vVO2max، افزایش آستانه بی هوازی و سرعت در آستانه بی هوازی (vAT)، بهبود در کارآیی حرکتی و افزایش در زمان رسیدن به خستگی (Tmax) سبب بهبود عملکرد استقامتی می شود.
رابطة حداکثر اکسیژن مصرفی و نبض اکسیژن با برخی عوامل خطرزای قلبی در دختران جوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عوامل مختلفی در بروز بیماری های قلبی - عروقی نقش دارند و با تشخیص این عوامل می توان از پیشرفت بیماری پیشگیری کرد. برای بررسی ارتباط برخی شاخص های التهابی شامل: پروتئین واکنشی C hs-CRP))، فیبرینوژن و برخی شاخص های چاقی مانند شاخص تودة بدن ((BMI و نسبت دور کمر به لگن ( WHR) با حداکثر نبض اکسیژن و حداکثر اکسیژن مصرفی (VO2max) در دختران جوان غیرورزشکار، 42 نفر از دختران دانشجوی دانشگاه شیراز (سن: 27/1±21/20 سال، وزن: 032/8± 035/58کیلوگرم، قد: 22/5 ±64/158سانتی متر) که کاملاً سالم بودند و از لحاظ سلامتی هیچ منعی برای شرکت در آزمون ورزشی نداشتند، به روش هدفمند از میان داوطلبان انتخاب شدند. به منظور اندازه گیری حداکثر نبض اکسیژن و VO2max از آزمون بیشینة بروس روی نوار گردان استفاده شد. 5 میلی لیتر خون سیاهرگی بازویی در وضعیت ناشتا از هر یک از آزمودنی ها گرفته شد. برای ارزیابی نتایج از آزمون آماری همبستگی پیرسون و نرم افزار آماری SPSS استفاده شد. نتایج تحقیق نشان می دهد بین شاخص التهابیhs-CRP با VO2max ارتباط معکوس و معنی دار وجود دارد (26/0r=- ، .05/0≥ p )، اما بینhs-CRP و حداکثر نبض اکسیژن و نیز بین فیبرینوژن و شاخص های چاقی با حداکثر نبض اکسیژن و VO2max ارتباط معنی دار وجود ندارد (05/0 < P). در مجموع، می توان نتیجه گیری کرد که افزایش میزان حداکثر اکسیژن مصرفی می تواند با کاهش شاخص خطر قلبی hs-CRP همراه باشد.
تأثیر گرم کردن با دو شدت مختلف بر اکسیداسیون چربی و کربوهیدرات حین فعالیت فزاینده وامانده ساز در بازیکنان تمرین کرده فوتبال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یافتن راه کارهایی برای به کارگیری منابع انرژی در جهت بهبود عملکرد ورزشکاران یکی از مهم ترین اهداف مربیان ورزشی است. هدف از این پژوهش بررسی تأثیر شدت گرم کردن در فوتبالیست های تمرین کرده بر اکسیداسیون چربی و کربوهیدرات است. آزمودنی های پژوهش را 10 مرد سالم فوتبالیست در سطح باشگاهی (میانگین±انحراف معیار سن 2±21 سال، قد 04/0±178 سانتی متر، وزن 18/8±80/68 کیلوگرم) تشکیل می دادند. آزمودنی ها در دو جلسه و به فاصله 72 ساعت، دو برنامه گرم کردن با شدت 50 و 70 درصد ضربان قلب بیشینه را اجرا کردند و پس از آن در فعالیتی فزاینده تا رسیدن به واماندگی شرکت کردند. ضربان قلب، اکسیژن مصرفی و دی اکسید کربن تولیدی در طول فعالیت فزاینده هر مرحله از آزمون، اندازه گیری و نسبت تبادل تنفسی محاسبه شد. برای مقایسه میزان اکسیداسیون چربی و سایر متغیرهای مکرر در دو نوع فعالیت از آزمون تحلیل واریانس مکرر (9×2) استفاده شد. همچنین در مقایسه میانگین سایر متغیرهای دو جلسه از آزمونt همبسته استفاده شد. مقادیر اکسیداسیون چربی و کربوهیدرات و همچنین هزینه انرژی محاسبه شد. نتایج این تحقیق در کل نشان داد شدت گرم کردن بر میزان اکسیداسیون چربی و کربوهیدرات، ضربان قلب و نسبت تبادل تنفسی بازیکنان تمرین کرده فوتبال طی فعالیت فزاینده تأثیر معنی داری ندارد (05/0p>)، اما انرژی مصرفی کل در فعالیت فزاینده با شدت زیاد به طور معنی داری بیشتر بود (05/0p<). بر اساس نتایج تحقیق حاضر توصیه می شود فوتبالیست ها و نیز ورزشکاران رشته هایی که سیستم انرژی مشابه فوتبال دارند برای استفاده بهینه از منابع انرژی و جلوگیری از هدر رفتن منابع انرژی، پیش از رقابت گرم کردن با شدت کمتر را انجام دهند.
ارتباط سطوح استراحتی ویسفاتین و تغییرات آن در پاسخ به فعالیت حاد استقامتی با آمادگی هوازی و ترکیب بدن در مردان سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق بررسی ارتباط سطوح استراحتی و تغییرات ویسفاتین طی فعالیت حاد استقامتی با آمادگی هوازی و ترکیب بدن بود. بدین منظور 46 آزمودنی (میانگین±انحراف معیار؛ سن، 1/16±9/42 سال؛ قد، 4/5±8/171 سانتی متر؛ وزن 7/9±6/73 کیلوگرم) در تحقیق حاضر شرکت کردند. در یک جلسه ابتدا ویژگی های ترکیب بدنی شامل وزن، نسبت دور کمر به باسن (WHR) و شاخص توده بدنی (BMI) اندازه گیری شد و پس از 5 دقیقه گرم کردن عمومی، حداکثر اکسیژن مصرفی (Vo2max) آزمودنی ها با استفاده از آزمون فزآینده و بر روی دوچرخه ارگومتر تعیین شد. به فاصله یک هفته آزمودنی ها یک جلسه فعالیت حاد استقامتی با شدت 60 درصد Vo2max و به مدت 30 دقیقه بر روی دوچرخه انجام دادند. دو نمونه خونی قبل و بلافاصله پس از فعالیت گرفته شد و برای اندازه گیری گلوکز و ویسفاتین مورد استفاده قرار گرفت. جهت بررسی ارتباط سطوح استراحتی ویسفاتین و تغییرات آن در پاسخ به فعالیت با سایر فاکتورها از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد بین سطح سرمی ویسفاتین با آمادگی هوازی (265/0=, p17/0=r) و فاکتورهای ترکیب بدنی ارتباط معنا داری وجود ندارد (05/0<P). اما تغییرات ویسفاتین طی فعالیت حاد استقامتی با آمادگی هوازی (018/0=, p349/0=r) و تغییرات گلوکز (013/0, p=363/0r=) ارتباط مثبت و معناداری دارد. علاوه بر این نتایج همبستگی نشان داد آمادگی هوازی با سطوح استراحتی گلوکز و تغییرات آن در پاسخ به فعالیت (013/0=, p362/0-=r) ارتباط منفی و معناداری دارد. بر اساس نتایج تحقیق حاضر نتیجه گیری می شود میزان آمادگی هوازی نقشی در سطح پایه ویسفاتین ندارد، اما آمادگی هوازی بالاتر موجب تغییرات بیشتری در پاسخ ویسفاتین به فعالیت حاد می شود. این مسئله احتمالاً نشان دهنده نقش ویسفاتین در بهبود عمکرد هوازی از طریق بیوسنتر NAD+ و نیز افزایش ترشح انسولین در حین و بلافاصله پس از فعالیت است.
مقایسه اثر یک دوره تمرینات مقاومتی- پاروزنی با تمرینات پاروزنی بر برخی ویژگی های فیزیولوژیکی و عملکردی پاروزنان زن نخبه دارگون بت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش همزمان قدرت و استقامت از عوامل اساسی رسیدن پاروزنان به اوج عملکرد است. هدف اصلی این تحقیق مقایسه اثر هشت هفته تمرین مقاومتی- پاروزنی با تمرینات پاروزنی بر برخی ویژگی های فیزیولوژیکی و عملکردی پاروزنان بود. بدین منظور شانزده نفر از پاروزنان دختر دراگون بت به صورت هدفمند انتخاب و به دو گروه تمرینات مقاومتی- پاروزنی (9 n=) و تمرینات پاروزنی (7n=) تقسیم شدند. پاروزنان گروه ترکیبی به مدت هشت هفته و هر هفته سه جلسه و هر جلسه 120- 90 دقیقه در تمرینات پاروزنی به همراه تمرینات مقاومتی شرکت کردند. گروه پاروزنی در همین زمان فقط به تمرینات پاروزنی پرداختند. توان بی هوازی بالاتنه، حداکثر اکسیژن مصرفی، قدرت پنجه، یک تکرار بیشینه حرکات پرس سینه و پارو و عملکرد پاروزنی ۵۰۰ متر قبل و پس از دوره تمرینی اندازه گیری شد. به منظور مقایسه تغییرات بین دو گروه از روش آماری کوواریانس استفاده شد. سطح معناداری برابر با 05/0 در نظر گرفته شد. حداکثر توان بی هوازی بالاتنه و حداکثر اکسیژن مصرفی (به ترتیب 40 و 23 درصد) در گروه ترکیبی افزایش نشان داد که نسبت به گروه کنترل معنادار بود )001/0 = (P. قدرت پنجه در گروه ترکیبی نسبت به گروه کنترل تغییر معناداری نیافت )1/0 = (P. در مقادیر یک تکرار بیشینه حرکات پرس سینه و پارو در گروه ترکیبی (به ترتیب 36 و 16 درصد) افزایش و بهبود شایان ملاحظه ای در زمان پاروزنی 500 متر در گروه ترکیبی (5 /17 درصد ) نسبت به گروه پاروزنی حاصل شد )02/0 = (P. به نظر می رسد شرکت در تمرینات مقاومتی به همراه تمرینات پاروزنی می تواند با افزایش توان هوازی، توان بی هوازی و قدرت پاروزنان، سبب بهبود عملکرد شود.
تأثیر چهار هفته تمرین تناوبی شدید همراه با محدودیت جریان خون بر آمادگی قلبی عروقی و سطوح سرمی سایتوکاین های التهابی اینترلوکین-6 و اینترلوکین-17 در مردان جوان فعال فعالیت های ورزشی شدید، محدودیت جریان خون و التهاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم زیستی ورزشی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۴۵)
235 - 247
حوزه های تخصصی:
تمرینات تناوبی شدید و محدودیت جریان خون سبب ایجاد تغییرات فیزیولوژیکی زیادی در ورزشکاران می شود. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر 4 هفته تمرینات تناوبی شدید همراه با محدودیت جریان خون بر آمادگی قلبی عروقی و سایتوکاین های التهابی اینترلوکین-6 و اینترلوکین-17 در دانشجویان مرد جوان فعال بود. 18 دانشجوی فعال شهر تهران با دامنه سنی 20 تا 30 سال به صورت نمونه گیری در دسترس به سه گروه 1. تمرین به همراه محدودیت جریان خون، 2. تمرین و 3. محدودیت جریان خون تقسیم شدند. آزمودنی ها تمرین به همراه محدودیت جریان خون را به مدت 4 هفته و 3جلسه در هفته اجرا کردند. نمونه های خونی، پیش و پس از آزمون به صورت ناشتا گرفته شد. براساس نتایج تمرینات ورزشی به همراه محدودیت جریان خون سبب ایجاد تغییرات معناداری در مقدار Vo2max یا vVo2max در گروه های پژوهش نشده است. با توجه به نتایج، آزمون های آماری در مورد میزان اینترلوکین 6 و اینترلوکین 17 در حالت استراحت بین گروه ها متفاوت بود. میزان این دو شاخص در گروه تمرین با دو گروه تفاوت معناداری را نشان داد (05/0>P). IL-6 در گروه تمرین به تنهایی، کاهش یافته و میزان IL-17 افزایش داشته است. کاهش میزان سایتوکاین التهابی IL-6 در حالت استراحت در گروه تمرین می تواند نشان دهنده کاهش نسبی میزان استرس در این گروه باشد. از سوی دیگر، کاهش مقادیر اینترلوکین-17 در گروه های محدودیت جریان خون را شاید بتوان به ضعف نسبی سیستم ایمنی و افت عملکرد سلول های T کمکی 17 در این گروه ها نسبت داد.
اثر شش هفته تمرین تنفسی بر کربوکسی هموگلوبین، لاکتات، تعداد و حجم متوسط پلاکتی و برخی متغیرهای همودینامیکی مردان سیگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مصرف سیگار به بیماری و ناتوانی و مرگ ومیر زودرس منجر می شود. تحقیق حاضر با هدف بررسی اثر 6 هفته تمرین تنفسی بر کربوکسی هموگلوبین (COHb)، حجم متوسط پلاکتی (MPV)، تعداد پلاکت (PLT)، لاکتات و سطح اشباع اکسیژن (SpO2)، و برخی شاخص های همودینامیکی مانند ضربان قلب و فشار خون و VO2max افراد سیگاری انجام گرفت. در تحقیق نیمه تجربی حاضر 20 مرد سیگاری به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه تمرین (10=n) و کنترل(10=n) تقسیم شدند. تمرین تنفسی به مدت 6 هفته، 5 جلسه در هفته، دو بار در روز انجام گرفت. برای تجزیه وتحلیل آماری داده ها از آزمون آنکوا برای بررسی تفاوت بین گروهی استفاده شد (05/0>P). نتایج نشان داد که 6 هفته مداخله تمرین تنفسی موجب کاهش معنادار COHb (001/0=P)، MPV (001/0=P)، PLT (001/0=P)، فشارخون سیستولی (008/0=P) و دیاستولی (03/0=P) و ضربان قلب (001/0=P) و افزایش معنادار SpO2 (001/0=P) در گروه تمرین در مقایسه با گروه کنترل شد. تفاوت معناداری در شاخص توده بدنی، حداکثر اکسیژن مصرفی و سطح لاکتات خون بین دو گروه مشاهده نشد (05/0<P). براساس نتایج، اجرای تمرین تنفسی توسط افراد سیگاری با توجه به نتایج مطلوب می تواند در حفظ و ارتقای سلامتی آنها و کاهش عوارض ناشی از مصرف سیگار مفید باشد. مصرف سیگار به بیماری و ناتوانی و مرگ ومیر زودرس منجر می شود. تحقیق حاضر با هدف بررسی اثر 6 هفته تمرین تنفسی بر کربوکسی هموگلوبین (COHb)، حجم متوسط پلاکتی (MPV)، تعداد پلاکت (PLT)، لاکتات و سطح اشباع اکسیژن (SpO2)، و برخی شاخص های همودینامیکی مانند ضربان قلب و فشار خون و VO2max افراد سیگاری انجام گرفت. در تحقیق نیمه تجربی حاضر 20 مرد سیگاری به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه تمرین (10=n) و کنترل(10=n) تقسیم شدند. تمرین تنفسی به مدت 6 هفته، 5 جلسه در هفته، دو بار در روز انجام گرفت. برای تجزیه وتحلیل آماری داده ها از آزمون آنکوا برای بررسی تفاوت بین گروهی استفاده شد (05/0>P). نتایج نشان داد که 6 هفته مداخله تمرین تنفسی موجب کاهش معنادار COHb (001/0=P)، MPV (001/0=P)، PLT (001/0=P)، فشارخون سیستولی (008/0=P) و دیاستولی (03/0=P) و ضربان قلب (001/0=P) و افزایش معنادار SpO2 (001/0=P) در گروه تمرین در مقایسه با گروه کنترل شد. تفاوت معناداری در شاخص توده بدنی، حداکثر اکسیژن مصرفی و سطح لاکتات خون بین دو گروه مشاهده نشد (05/0<P). براساس نتایج، اجرای تمرین تنفسی توسط افراد سیگاری با توجه به نتایج مطلوب می تواند در حفظ و ارتقای سلامتی آنها و کاهش عوارض ناشی از مصرف سیگار مفید باشد.
تأثیر مصرف هشت هفته مکمل قرص انار بر شاخص های التهابی و آسیب عضلانی در مردان دارای اضافه وزن غیر ورزشکار تحت تاثیر شدت های مختلف VO2max(مقاله علمی وزارت علوم)
زمینه و هدف: با توجه به اهمیت مصرف آنتی اکسیدان های گیاهی در جلوگیری از شاخص های التهابی و آسیب عضلانی، هدف از مطالعه حاضر بررسی تأثیر مصرف هشت هفته مکمل انار بر شاخص های التهابی و آسیب عضلانی در مردان دارای اضافه وزن غیر ورزشکار بود. روش تحقیق: 20 مرد سالم در یک طرح نیمه تجربی - دوسوکور، به صورت تصادفی در دو گروه مکمل انار (10=n) و دارونما (10=n) به مدت هشت هفته، سه جلسه در هفته با شدت 50 تا 80 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی (VO<sub>2</sub>max) دویدند؛ بعد از هشت هفته، تمامی آزمودنی ها در آزمون های ورزشی 60 و 75 (VO<sub>2</sub>max) شرکت کردند. نمونه خون وریدی در مرحله پایه، بلافاصله بعد و 24 ساعت پس از شدت های مختلف فعالیت هوازی، برای اندازه گیری شاخص های التهابی و آسیب عضلانی گرفته شد. از آزمون آماری t همبسته و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد. یافته ها: میزان عامل نکروز دهنده تومور آلفا (TNF-α) و پروتئین واکنش گرC (CRP) در هر دو شدت، بلافاصله پس از فعالیت ورزشی در هر دو گروه مکمل انار و دارونما افزایش معنی دار داشت (0/001=p) و میزان TNF-α 24 ساعت پس از فعالیت ورزشی در گروه مکمل و دارونما با هر دو شدت 60 و 75 درصد (VO<sub>2</sub>max) به ترتیب کاهش معنی داری داشت (0/001=p) (p=0/001)، ( p=0/01) (p=0/01). و بین گروه ها تفاوت معنی داری یافت نشد (0/07=P)، ولی شاخص CRP 24 ساعت پس از فعالیت در گروه مکمل در مقایسه با دارونما بویژه، در 75 درصد شدت، کاهش معنی داری داشت (0/3=p). با این حال تغییرات کراتین کیناز (CK) در هیچ کدام از گروه ها در مراحل متفاوت با شدت های مختلف 60 و 75 درصد معنی دار نبود. نتیجه گیری: مصرف مکمل انار طی هشت هفته فعالیت ورزشی، در کنترل و کاهش شاخص های التهابی بویژه CRP در افراد سالم موثر نشان داد. با این وجود با توجه به مطالعات اندک در این زمینه، انجام مطالعات بیشتر، ضروری به نظر می رسد.
تاثیر ریخت شبانه روزی بر حداکثر اکسیژن مصرفی، ملاتونین و دمای بدن فوتبالیست های نوجوان باشگاه صنعت مس کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: ثابت شده ریخت شبانه روزی نقش کلیدی در زمان بندی اوج عملکرد ورزشی دارد. شواهد اخیر نشان می دهد محاسبه این تفاوت ها، که به عنوان ریخت شبانه روزی شناخته می شود، منجر به نمایه های فیزیولوژیک روزانه متفاوت می شود. هدف از تحقیق حاظر، بررسی تاثیر ریخت شبانه روزی بر حداکثر اکسیژن مصرفی ، ملاتونین و دمای بدن فوتبالیست های نوجوان باشگاه مس کرمان بود. روش پژوهش: در این تحقیق نیمه تجربی، 30 مرد فوتبالیست نوجوان باشگاه مس کرمان با میانگین سنی 26/16 سال به عنوان نمونه انتخاب شدند. بر اساس پرسشنامه صبح گاهی – عصر گاهی (MEQ)، آزمودنی ها به ریخت شبانه روزی نوع صبح گاهی و عصر گاهی تقسیم شدند. جهت اجرای آزمون فزاینده بر روی نوارگردان، آزمودنی ها 3 جلسه در آزمایشگاه حضور یافتند (ساعات 7-9 صبح و 6-8 عصر). پیش از اجرای آزمون، سطح ملاتونین خون و دمای بدن و طی اجرای آزمون، اکسیژن مصرفی آزمودنی ها اندازه گیری شد. یافته ها: در مورد گروه صبح گاهی، بین حداکثر اکسیژن مصرفی و ملاتونین شرایط صبح و عصر تفاوت معناداری مشاهده نشد (05/0p>) اما در شرایط عصر نسبت به صبح، دمای بدن افزایش معناداری را نشان داد (005/0p<). در مورد گروه عصر گاهی، بین ملاتونین شرایط صبح و عصر تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0p>) اما در شرایط عصر نسبت به صبح، دمای بدن (023/0p<) و حداکثر اکسیژن مصرفی (001/0p<) افزایش معناداری را نشان داد. نتیجه گیری: به نظر می رسد ریخت شبانه روزی بر ظرفیت هوازی ورزشکاران تاثیر گذار است. در افراد با ریخت شبانه روزی نوع عصر گاهی و در ساعات فعالیت بدنی عصر، در مقایسه با فعالیت بدنی در ساعات صبح، ظرفیت هوازی بیشتر است.
تأثیر ده هفته تمرین اسپینینگ بر ترکیب بدنی، Vo2max و مقادیر هورمون گرلین در نوجوانان دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم زیستی ورزشی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۸)
19 - 35
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اضافه وزن و چاقی در دوران نوجوانی با دامنه گسترده ای از عوارض و افزایش خطر بروز زودرس مشکلات جسمی، اختلالات روانی و برخی سرطان ها همراه است. ازاین رو تحقیق حاضر با هدف بررسی تأثیر 10 هفته تمرین اسپینینگ بر ترکیب بدنی، Vo2max و مقادیر هورمون گرلین در نوجوانان دارای اضافه وزن انجام گرفت. روش پژوهش: در این تحقیق نیمه تجربی، با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل، 30 نوجوان دارای اضافه وزن با BMI=26.8 کیلوگرم بر متر مربع، به شیوه هدفمند انتخاب و با استفاده از روش تصادفی نظام مند به دو گروه 15 نفری (تمرین و کنترل) تقسیم شدند. پروتکل تمرینی اسپینینگ به مدت 10 هفته، سه جلسه در هفته و هر جلسه حدود 50 دقیقه با شدت 65 درصد ضربان قلب بیشینه به صورت فزاینده اجرا شد. خون گیری برای برآورد متغیرهای تحقیق و اندازه گیری قد، وزن و شاخص BMI، در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون انجام گرفت. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های کوواریانس با استفاده از نرم افزار SPSS 26 در سطح معناداری ۰۵/۰ استفاده شد. یافته ها: نتایج تحقیق کاهش معنادار وزن (001/0=P)، درصد چربی (001/0=P) و شاخص BMI (001/0=P) و افزایش معنادار Vo2max (001/0=P) و مقادیر هورمون گرلین را به دنبال 10 هفته تمرین اسپینینگ نشان داد (001/0=P). نتیجه گیری: این یافته ها بیانگر آثار سودمند تأثیر تمرین اسپینینگ بر ترکیب بدن و Vo2max و مقادیر هورمون گرلین نوجوانان دارای اضافه وزن است. ازاین رو استفاده از تمرینات اسپینینگ به عنوان یک روش پیشگیری و درمانی مناسب در بروز اضافه وزن و چاقی به نوجوانان دارای اضافه وزن توصیه می شود.
تاثیر تمرین هوازی با مداخله دست بندهای هوشمند ورزشی بر حداکثر اکسیژن مصرفی در زنان میانسال دارای اضافه وزن و چاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: کم تحرکی یکی از عوامل بیماری های قلبی عروقی بوده و اصلاح سبک زندگی و افزایش توان هوازی می تواند باعث ارتقا سلامت شود. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر هشت هفته تمرین هوازی با مداخله دست بندهای هوشمند ورزشی بر حداکثر اکسیژن مصرفی در زنان میانسال دارای اضافه وزن بود.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر به صورت نیمه تجربی انجام پذیرفت. تعداد 30 نفر از زنان میانسال دارای اضافه وزن شهر تهران به عنوان آزمودنی در دسترس، انتخاب و با آرایش تصادفی ساده به سه گروه، تجربی تمرین هوازی با مداخله دست بند ورزشی (10=n)، گروه تجربی تمرین هوازی بدون مداخله دست بند ورزشی (10=n) و کنترل (10=n) تقسیم شدند. گروه های تمرین به مدت هشت هفته و هر هفته سه جلسه 60 دقیقه ای تمرین کردند. شدت تمرین 50 تا 70 درصد ضربان قلب ذخیره بود. اندازه گیری حداکثر اکسیژن مصرفی توسط آزمون راکپورت انجام گرفت. طبیعی بودن توزیع داده ها با آزمون شاپیروویلک و جهت تحلیل داده ها از آزمون آماری تی وابسته و تحلیل واریانس یک طرفه ANOVA و آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح معناداری 0.05> Pاستفاده گردید.
یافته ها: نتایج نشان داد، هشت هفته تمرین هوازی با دست بند ورزشی نسبت به تمرین بدون مداخله دست بند ورزشی باعث افزایش معنی داری در حداکثر اکسیژن مصرفی شد (0.001=P). همچنین تغییرات هر دو گروه تجربی نسبت به گروه کنترل نیز معناداری را نشان داد (0.001=P).
بحث و نتیجه گیری: هشت هفته تمرین هوازی همراه با دست بندهای ورزشی می تواند در بهبود حداکثر اکسیژن مصرفی در زنان میانسال دارای اضافه وزن نقش موثرتری داشته باشد.
تأثیر فعالیت بدنی منظم هوازی بر تغییرات گلوکز، هموگلوبین گلیکوزیله خون و کیفیت زندگی بیماران دیابتی نوع2(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ورزش و علوم زیست حرکتی سال ۱ بهار ۱۳۸۸ شماره ۲
10 - 16
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بیماری دیابت می تواند تأثیرات منفی بر سلامت عمومی و احساس خوب بودن بیماران داشته باشد و میزان کیفیت زندگی بیماران دیابتی معیاری مناسبی برای بحث درباره زندگی شخصی و تحمل بار بیماری بر زندگی آنان است. هدف اصلی از این پژوهش تعیین تأثیر فعالیت بدنی منظم هوازی بر تغییرات گلوکز ، هموگلوبین گلیکوزیله و کیفیت زندگی بیماران دیابتی نوع2 بود. مواد و روش ها: پنجاه و سه بیمار دیابتی نوع2 با دامنه سنی (11/6 ± 15/45 سال) و میانگین مدت بیماری 3 ± 5 سال به صورت هدف دار انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه تجربی (27نفر) و کنترل (26نفر) تقسیم شدند. گروه تجربی در یک برنامه فعالیت بدنی منظم هوازی شرکت کردند. برنامه تمرینی شامل 45 تا 60 دقیقه فعالیت هوازی با شدت 70- 60 درصد ضربان قلب ذخیره روی دوچرخه کارسنج سه بار در هفته و به مدت 8 هفته بود. پیش وپس از فعالیت بدنی منظم هوازی میزان گلوکز و هموگلوبین گلیکوزیله خون و حداکثر اکسیژن مصرفی (Vo2max) آزمودنی ها اندازه گیری شد. همچنین کیفیت زندگی آزمودنی ها درهر دو گروه توسط پرسشنامه SF – 36ارزیابی گردید.روش تحقیق از نوع نیمه تجربی بود و درتجزیه وتحلیل آماری اطلاعات از روش t مستقل استفاده شد. یافته ها: فعالیت بدنی منظم هوازی به مدت 8 هفته تأثیر معنی داری بر میزان کاهش گلوکز خون و افزایش حداکثر اکسیژن مصرفی و کیفیت زندگی بیماران دیابتی نوع2 داشت (05/0< p ). ولی برمیزان هموگلوبین گلیکوزیله تاثیر معنی داری مشاهده نشد (05/0< p ). نتیجه گیری: فعالیت بدنی منظم هوازی در این تحقیق برای بیماران دیابتی نوع2 می تواند نمونه ای از برنامه های ارتقاء سلامت بوده و در افزایش کیفیت زندگی و همچنین کاهش میزان قند خون بیماران دیابتی مؤثر باشد.
پاسخ میزان فشار درک شده، لاکتات خون و VO2max به یک فعالیت بیشینه روی چرخ کارسنج پس از تمرینات پلیومتریک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و اهداف: تمرینات پلیومتریک یکی از روش های تمرینی است که برای دستیابی به توانایی های بیشتر، آمادگی بدنی مناسب و بالابردن توان انفجاری ورزشکاران مورد استفاده مربیان قرار می گیرد. علیرغم مزایای فراوانی که تمرینات پلیومتریک دارد، فشار زیادی بر ورزشکاران تحمیل می کند. هدف از این پژوهش تغییرات میزان فشار درک شده، لاکتات خون و حداکثر اکسیژن مصرفی (Vo2max) به یک فعالیت بیشینه روی چرخ کارسنج متعاقب 48 و 168 ساعت تمرین پلیومتریک می باشد. روش شناسی: تعداد 28 دانشجوی پسر رشته تربیت بدنی به طور تصادفی به دو گروه شاهد (13 نفر) و تجربی (15 نفر) تقسیم شدند. میزان فشار درک شده با شاخص بورگ، لاکتات خون با دستگاه لاکتومتر اسکات و Vo2max با آزمون بیشینه استورر– دیویس در آزمایشگاه انداره گیری شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس) (ANOVA با اندازه گیری مکرر با سطح معنی داری کمتر از 05/0 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: غلظت لاکتات خون) 01/0 (P < و میزان فشار درک شده ) 006/0 (P < در 48 ساعت بعد از جلسه تمرین پلیومتریک به طور معنی داری افزایش یافت، در حالی که مقادیر Vo2max در 48 ساعت بعد؛ و غلظت لاکتات خون، میزان فشار درک شده و Vo2max در 168 ساعت بعد از جلسه تمرین پلیومتریک، بدون تغییر باقی ماند) 05/0 .(P> نتیجه گیری: نتابج بدست آمده دال بر آن است که انجام تمرینات پلیومتریک حداقل تا 48 ساعت عملکرد بی هوازی را تحت فشار قرار می دهد، این در حالی است که VO2max تحت تاثیر قرار نمی گیرد و حتی احتمال افزایش عملکرد، به علت تکیه بیشتر عضلات بر مکانیزم های بی هوازی وجود دارد.