آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۹

چکیده

مقدمه: اثرات مخرب عود مصرف مواد همواره یکی از چالش های عمده در درمان اعتیاد بوده است. هدف این پژوهش تبیین مدل عود مصرف مواد بر اساس آسیب های دوران کودکی، با در نظر گرفتن نقش میانجی بیگانگی روابط موضوعی، سازمان شخصیت مرزی و افسردگی در گروهی از معتادان تحت درمان با متادون بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی - همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه معتادان مرد تحت درمان با متادون شهرستان کاشان در بهار 1398 بودند. تعداد 170 نفربه روش نمونه گیری در دسترس و بر اساس ملاک های ورود و خروج انتخاب شدند. جمع آوری داده ها از طریق مقیاس عود مصرف، آسیب های دوران کودکی، پرسشنامه افسردگی بک، پرسشنامه روابط موضوعی بل، و سیاهه سازمان شخصیت کرنبرگ انجام شد. تحلیل داده ها به روش تحلیل مسیر از نوع مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها: مدل یابی روابط ساختاری میان متغیرهای آسیب های کودکی، بیگانگی روابط موضوعی، سازمان شخصیت مرزی و افسردگی با عود مصرف مواد به صورت مستقیم و غیرمستقیم، برازندگی خوبی نشان داد ( RMSEA=0/0489). در میان مسیرهای غیرمستقیم، متغیرهای میانجی روابط موضوعی و افسردگی معنادار بودند. در مجموع این مدل 49/6 درصد از عود مصرف مواد در میان معتادان تحت درمان متادون را تبیین می کند. نتیجه گیری: آسیب های دوران کودکی، می تواند به شکل تاثیر بر سازمان شخصیت، احساس بیگانگی و بالتبع افسردگی در دوران های بعدی زندگی افراد معتاد بروز کند و عود مواد راهبردی جهت رهایی از این رنج است. از این منظر شناسایی و پرداختن به عوامل مذکور، درک عمیق تری از عود ارائه می نماید. پیشنهاد می گردد متخصصین در یک بستر درمانی مؤثر به متغیرهای مذکور در قالب پروتکل های درمانی بپردازند.

متن

تبلیغات