نتایج و یافته های تحقیقاتی که تاکنون درمورد یادگیری زبان سوم صورت گرفته حاکی از آن است که درمورد فواید و مضرات دوزبانگی هنگام یادگیری زبان سوم در بین محققان اتفاق نظر وجود ندارد. لذا مهم ترین هدف تحقیق حاضر، جست وجوی تفاوت های احتمالی بین دانش آموزان یک زبانه و دو زبانه در یادگیری علم نحو زبان انگلیسی به عنوان زبان جدید با درنظر گرفتن راهبرد یادگیری خودتنظیمی آن ها بوده است. برای انجام این تحقیق، 411 شرکت کننده دختر و پسر در هشت دبیرستان دوره دوم در شهر اراک به روش نمونه گیری خوشه ای از میان دو گروه یک زبانه فارس زبان و دوزبانه فارس و ترک انتخاب شدند. از طریق آزمون دانش عمومی زبان، پرسش نامه خود تنظیمی و آزمون ساختار های نحوی و با کمک تحلیل های آماری ازجمله تحلیل واریانس یک طرفه ، آزمون t مستقل و آمار توصیفی، مشخص شد که تفاوت معنی داری بین دانش آموزان یک زبانه و دو زبانه در فراگیری ساختار های نحوی زبان جدید وجود ندارد. هچنین یافته های این پژوهش نشان داد که بین راهبرد یادگیری خود تنظیمی و توانش زبانی دانش آموزان رابطه معنا داری وجود دارد . به این معنا که با بالارفتن استفاده فراگیران از راهبرد یادگیری خود تنظیمی، توانش زبانی آن ها نیز افزایش می یابد . مطابق با این یافته ها پیشنهاد شد که دبیران زبان انگلیسی مقطع متوسطه هرچه بیشتر با مهارت یادگیری خود تنظیمی و نحوه انتقال و آموزش آن آشنا شوند و بیشتر به مقوله یادگیری خود تنظیمی دانش آموزان در کلاس توجه کنند. علاوه بر آن لازم است که دوره های آموزشی ضمن خدمت برای دبیران زبان انگلیسی مناطق دو زبانه یا مناطقی که کلاس های آن تلفیقی از شاگردان یک زبانه و دوزبانه است برگزار شود تا درمورد چگونگی تدریس در این کلاس ها و نیز چگونگی تدریس راهبرد خودتنظیمی بحث و بازآموزی صورت پذیرد.