مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
مدیریت سود واقعی
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر مکانیزم های حاکمیت شرکتی بر مدیریت سود واقعی با تاکید بر نقش تعدیلگر قدرت و تمرکز بازار شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران انجام گرفت. نمونه مورد مطالعه در این پژوهش شامل 132 شرکت از بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی بین سال های 1391 تا 1397 بودند. تجزیه و تحلیل اطلاعات در این تحقیق توسط نرم افزار آماری ایویوز و با استفاده از روش رگرسیون ترکیبی و پانل دیتا انجام گردیدند. بر اساس نتایج حاصل از آزمون های انجام شده در این فصل در سطح اطمینان 95 درصد می توان عنوان کرد استقلال هیأت مدیره تاثیر منفی و معناداری بر مدیریت سود واقعی شرکت دارد. مالکیت نهادی تاثیر مثبت و معناداری بر مدیریت سود واقعی شرکت دارد. نوع حسابرس مستقل تاثیر معناداری بر مدیریت سود واقعی شرکت ندارد. قدرت بازار بر رابطه میان استقلال هیأت مدیره و مدیریت سود واقعی شرکت تاثیر معناداری ندارد. قدرت بازار بر رابطه میان مالکیت نهادی و مدیریت سود واقعی شرکت تاثیر منفی و معناداری دارد. قدرت بازار بر رابطه میان نوع حسابرس مستقل و مدیریت سود واقعی شرکت تاثیر معناداری ندارد. تمرکز بازار بر رابطه میان استقلال هیأت مدیره و مدیریت سود واقعی شرکت تاثیر معناداری ندارد. تمرکز بازار بر رابطه میان مالکیت نهادی و مدیریت سود واقعی شرکت تاثیر معناداری ندارد. تمرکز بازار بر رابطه میان نوع حسابرس مستقل و مدیریت سود واقعی شرکت تاثیر معناداری ندارد.
نقش تعدیل گر استقرار کمیته حسابرسی و تخصص حسابرس در صنعت بر ارتباط بین جریان نقد آزاد و مدیریت سود واقعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال دوزادهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۴
111 - 131
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش، بررسی نقش تعدیل گر استقرار کمیته حسابرسی و تخصص حسابرس در صنعت بر ارتباط بین جریان نقد آزاد و مدیریت سود واقعی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با حجم نمونه 133 شرکت برای سال های 1397-1388است. روش: فرض یه ه ای پژوهش ب ا به ره گیری از الگوه ای رگرسیونی چند متغیره آزمون و برای سنجش جریان نقد آزاد از الگوی چن و همکاران (2016) و به منظور آزمون معیارهای مدیریت سود واقعی از الگوی کوهن و زاروین (2010) استفاده گردید. همچنین برای سنجش متغیرهای تعدیل گرِ استقرار کمیته حسابرسی و تخصص حسابرس در صنعت به صورت ساختگی از اعداد صفر و یک استفاده شده است. یافته ها: یافته ها حاکی از ارتباط بین جریان نقد آزاد و مدیریت سود واقعی از طریق هزینه های تولید غیرعادی و جریان نقد عملیاتی غیرعادی است، اما بین جریان نقد آزاد و مدیریت سود واقعی از طریق هزینه های اختیاری غیرعادی ارتباط معنا داری مشاهده نگردید. بنابراین، متغیرهای تعدیل گر با دو معیار هزینه های تولید غیرعادی و جریان نقد عملیاتی غیرعادی آزمون شدند و مشخص گردید استقرار کمیته حسابرسی و تخصص حسابرس در صنعت، ارتباط بین جریان نقد آزاد و مدیریت سود واقعی را تضعیف می کند. نتیجه گیری: وجود کمیته حسابرسی کارآمد به عنوان ناظر درون سازمانی می تواند قدرت مدیریت برای دستکاری صورت های مالی را محدود و رفتار فرصت طلبانه وی را برای استفاده از جریان های نقد آزاد جهت مدیریت سود از طریق اتخاذ تصمیم های عملیاتی کنترل نماید. همچنین، حسابرسان متخصص در صنعت به عنوان ناظران برون سازمانی با نظارت بر فرآیند گزارشگری مالی، هم از طریق حسابرسی صورت های مالی و هم از طریق تأثیر متقابل بر سازوکارهای داخلی حاکمیت شرکتی، می توانند باعث محدودتر شدن استفاده ناکارا از جریان های نقد آزاد شرکت توسط مدیریت گردند.
تأثیر مدیریت سود تعهدی و واقعی بر ارزش شرکت: پژوهشی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
568 - 593
حوزه های تخصصی:
هدف: شرکت ها برای جذب سرمایه گذاران باید ارزش خود را جذاب نگه دارند. چنانچه ارزش شرکت کاهش یابد، اعتماد سرمایه گذاران به شرکت نیز کاهش خواهد یافت. مدیران می توانند با استفاده از مدیریت سود بر ارزش شرکت تأثیرگذار باشند. از این رو، در این پژوهش، تأثیر مدیریت سود تعهدی و واقعی، بر ارزش شرکت بررسی شده است.
روش: برای دستیابی به هدف پژوهش، اطلاعات مالی 180 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دوره زم انی 1387 تا 1397 بررسی شد. فرضیه های پژوهش نیز با استفاده از مدل های رگرسیونی چندمتغی ره ب ا داده ه ای ترکیبی آزمون شد.
یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش، مدیریت سود تعهدی، از طریق اقلام تعهدی اختیاری و مدیریت سود واقعی، از طریق هزینه های تولید غیرعادی و جریان های نقد عملیاتی غیرعادی، تأثیر مثبت و معناداری بر ارزش شرکت ناشی از جریان نقد آزاد دارد. اما، بین مدیریت سود واقعی از طریق هزینه های اختیاری غیرعادی و ارزش شرکت ناشی از جریان نقد آزاد، رابطه معناداری مشاهده نشد. این در حالی است که تأثیر مدیریت سود تعهدی، از طریق اقلام تعهدی اختیاری و مدیریت سود واقعی، از طریق هزینه های تولید غیرعادی و جریان های نقد عملیاتی غیرعادی بر ارزش شرکت ناشی از ارزش افزوده اقتصادی منفی و معنادار بوده است. همچنین، مدیریت سود واقعی از طریق هزینه های اختیاری غیرعادی بر ارزش شرکت ناشی از ارزش افزوده اقتصادی، تأثیر مثبت و معناداری داشته است.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان دادند که مدیریت سود، ارزش شرکت ها را تحت تأثیر قرار می دهد. این تأثیر، در برخی موارد مثبت و در برخی دیگر منفی است. این موضوع نشان می دهد که دستکاری اقلام تعهدی اختیاری و فعالیت های واقعی بر ارزش شرکت ها، اثرهای متفاوتی دارد که می تواند منافع ذی نفعان را در شرکت با خطر جدی مواجه کند.
بررسی رابطه بحران مالی پیش بینی شده و رویکردهای مدیریت سود با استفاده از معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۰ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
467 - 488
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف اصلی این مقاله بررسی رابطه بین بحران مالی پیش بینی شده و رویکردهای مدیریت سود است. روش: با استفاده از مدل درختی C 5 به پیش بینی بحران مالی 312 شرکت بورسی و فرابورسی طی سال های 1385 تا 1394 پرداخته شد؛ سپس با استفاده از مدل رگرسیون چند متغیره خطی (رویکرد معادلات ساختاری) رابطه بحران مالی پیش بینی شده و ابزارهای مدیریت سود مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: بحران مالی پیش بینی شده با شاخص اول مدیریت سود فعالیت های واقعی، رابطه معکوس و معنادار و با شاخص دوم مدیریت سود فعالیت های واقعی و شاخص مدیریت سود اقلام تعهدی رابطه مستقیم و معنا دار دارد. نتیجه گیری: شرکت های بحران زده مالی در مقایسه با سایر شرکت های با افزایش جریان های نقدی عملیاتی، کاهش بهای تمام شده تولید و افزایش اقلام تعهدی، به مدیریت بیشتر سود می پردازند. در نهایت مشخص شد که ابزارهای مدیریت سود تحت تأثیر نوع صنعت است و بحران مالی پیش بینی شده و ابزارهای مدیریت سود به صورت علت و معلول بر یکدیگر تأثیر می گذارند.
تأثیر جریان های نقد آزاد بر مدیریت سود واقعی و تصنعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی سال ۲۴ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
421 - 440
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر جریان نقد آزاد بر مدیریت سود واقعی و تصنعی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با حجم نمونه 183 شرکت برای سال های 1395-1385 است. برای آزمون فرضیه ها، رگرسیون خطی چند متغیره با داده های ترکیبی استفاده شده است. در این مطالعه، جریان نقد آزاد با دو معیار جریان نقد آزاد برای واحد تجاری و جریان نقد آزاد ناشی از کسب وکار سنجیده شده و مدیریت سود واقعی با سه معیار جریان نقد عملیاتی غیرعادی، هزینه های تولید غیر عادی، هزینه های اختیاری غیر عادی و مدیریت سود تصنعی با معیار اقلام تعهدی اختیاری اندازه گیری شده است. نتایج نشان می دهد جریان نقد آزاد با دو معیار یاد شده بر معیارهای مدیریت سود واقعی و تصنعی تأثیر مثبت و معنا داری می گذارد؛ یعنی با افزایش جریان نقد آزاد، سطح غیر عادی معیارهای مدیریت سود واقعی و میزان اقلام تعهدی اختیاری افزایش می یابد. در واقع مدیران شرکت هایی که دارای جریان نقد آزاد بالایی هستند، شدت عمل خوبی در اداره مدیریت سود دارند. بدین ترتیب، رفتار فرصت طلبانه مدیران شرکت های دارای وجوه نقد مازاد، به کمک فرضیه جریان های نقد آزاد توضیح داده می شود.
رابطه قابلیت مقایسه حسابداری با مدیریت سود واقعی و تعهدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی سال ۲۴ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
527 - 550
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین قابلیت مقایسه حسابداری و انتخاب رویکرد مدیریت سود است. انجام مدیریت سود با استفاده از دو روش اقلام تعهدی و واقعی امکان پذیر است. قابلیت مقایسه نیز یکی از ویژگی های کیفی اطلاعات حسابداری است که استفاده کنندگان صورت های مالی را قادر می سازد تا شباهت ها و تفاوت های موجود بین دو مجموعه از اطلاعات را شناسایی و درک کنند و در تصمیم گیری های خود مدنظر قرار دهند. یکی از عواملی که به صورت بالقوه می تواند این ویژگی را مخدوش کند، استفاده از مدیریت سود تعهدی است. در این پژوهش به منظور ارزیابی ویژگی قابلیت مقایسه، از خروجی سیستم حسابداری استفاده شده و رابطه بین سود و بازدهی شرکت های هم صنعت، بررسی می شود. نمونه آماری پژوهش شامل 72 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، در شش صنعت، طی سال های 1384 تا 1394 است. یافته های پژوهش نشان می دهد بین ویژگی قابلیت مقایسه ارقام حسابداری و مدیریت سود واقعی و تعهدی، رابطه معناداری وجود ندارد.
مدیریت سود واقعی، کیفیت حاکمیت شرکتی و رتبه اعتباری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی سال ۲۶ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
595 - 614
حوزه های تخصصی:
هدف: امروزه مالکان شرکت ها به منظور کاهش رفتار فرصت طلبانه مدیران و همچنین پایین نگه داشتن ریسک اعتباری، از سازوکارهای حاکمیت شرکتی بهره می گیرند. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر میانجی مدیریت سود بر رابطه بین کیفیت حاکمیت شرکتی و رتبه اعتباری است.
روش: به منظور اجرای این پژوهش، 144 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، طی بازه زمانی 1388تا 1396 انتخاب شدند. رتبه اعتباری از طریق مدل امتیاز بازار نوظهور و مدیریت سود واقعی از طریق مدل روی چودهری اندازه گیری شده است. اطلاعات لازم از نرم افزار ره آورد نوین، صورت های مالی و سامانه کدال استخراج شده و فرضیه ها با استفاده از مدل رگرسیون چندمتغیره و روش حداقل مربعات تعمیم یافته آزمون شدند.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد که کیفیت حاکمیت شرکتی بر مدیریت سود واقعی اثر معکوس و معنادار و مدیریت سود واقعی اثر منفی و معنادار بر رتبه اعتباری دارد. همچنین نتایج حاکی از این است که کیفیت حاکمیت شرکتی به صورت غیرمستقیم و از طریق مدیریت سود واقعی بر رتبه اعتباری اثرگذار است.
نتیجه گیری: وجود سازوکارهای حاکمیت شرکتی قوی، به کاهش رفتار فرصت طلبانه مدیران منجر می شود و از این طریق باعث می شود که رتبه اعتباری افزایش یابد. به بیان دیگر، نقش میانجی مدیریت سود واقعی در رابطه بین کیفیت حاکمیت شرکتی و رتبه اعتباری تأیید می شود.
اثر کیفیت افشا برانواع مدیریت سود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی سال ۲۰ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴
21 - 38
حوزه های تخصصی:
استفاده کنندگان اطلاعات مالی، همواره در پی اطلاعات با کیفیت هستند؛ زیرا افشای این گونه اطلاعات، عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیران شرکت و سرمایه گذاران را کاهش می دهد می . به همین دلیل بر اساس نظریه نمایندگی، انتظار می رود که مدیران به دستکاری سود اقدام کنند. بدین منظور در پژوهش پیش رو، اثر سطح کیفی افشا بر انواع مدیریت سود مورد ارزیابی قرار گرفته است. در این راستا برای ارزیابی سطح کیفی افشا، از معیار کیفیت شفافیت و افشای مؤسسه استاندارد اند پورز با انجام تعدیلاتی استفاده شده است. نتایج پژوهش با استفاده از الگوی رگرسیون چندمتغیره و روش داده های تابلویی، بیانگر رابطه معنادار و منفی بین سطح کیفی افشا و مدیریت سود اقلام تعهدی و واقعی سود است. همچنین نتایج با استفاده از الگوی رگرسیون لاجیت، بیانگر رابطه معنادارِ منفی بین مدیریت کلی سود و سطح کیفی افشا است.
تأثیر توانایی های مدیریت بر رابطه بین مدیریت سود واقعی و عملکرد آتی شرکت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی سال ۲۳ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲
253 - 267
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر توانایی های مدیریت، به عنوان متغیر تعدیل کننده بر رابطه بین مدیریت سود واقعی و عملکرد آتی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. در این پژوهش به کمک داده های 107 شرکت از هفت صنعت طی سال های 1385 تا 1391، مدیریت سود واقعی سه معیار مدل روی چودهری (2006)، شامل جریان نقد عملیاتی غیرعادی، هزینه های اختیاری غیرعادی و هزینه های تولید غیرعادی، اندازه گیری شده است. همچنین، توانایی های مدیریت با بهره مندی از مدل دمریجان، لیو و مک وی (2012) و روش تحلیل پوششی داده ها (DEA)سنجیده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد بین مدیریت سود واقعی و عملکرد آتی شرکت رابطه منفی وجود دارد و توانایی های مدیریت این رابطه منفی را کاهش نمی دهد.
پایداری مالکیت نهادی راهکاری مناسب جهت کنترل مدیریت سود واقعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به این که مدیریت سود واقعی آثار مخرب بیشتری نسبت به مدیریت سود از طریق اقلام تعهدیدارد، مطالعه حاضر به بررسی تأثیر مدیریت سود واقعی بر عملکرد آتی شرکت ها و پایداری مالکیت نهادی به عنوان راهکاری جهت کنترل مدیریت سود واقعی در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. در این پژوهش ابتدا مدیریت سود واقعی بر اساس مدل رویچادهری (2006) اندازه گیری می شود. سپس متغیر پایداری مالکیت نهادی بر اساس مدل الیاسیانی و همکاران (2010) برای 90 شرکتمحاسبه می شود. به منظور بررسی فرضیه های پژوهش از رگرسیون داده های ترکیبی و نرم افزارهای EViews9.5 استفاده شده است. نتایج پژوهش در فرضیه اول نشان داد که مدیریت سود واقعی تأثیر مخربی بر عملکرد دوره آتی شرکت ها داشته است؛ و همچنین متغیرهای مدل ورشکستگیz، شرکت های زیان ده و نسبت اهرم مالی تأثیر معناداری بر عملکرد آتی شرکت ها دارند. نتایج یافته ها در فرضیه دوم پژوهش نشان از آن دارد که پایداری مالکیت نهادی می تواند راهکار مناسبی برای کنترل اعمال مدیریت سود واقعی شرکت ها باشد. همچنین متغیرهای توان عملیاتی، نرخ رشد فروش، اندازه شرکت و نرخ بازده کل دارایی ها تأثیر معناداری بر مدیریت سود واقعی شرکت ها دارد.
Regarding that the real earnings management has more detrimental effects than the accrual-based earnings management, the present research will be studied the effect of the real earnings management on the future performance of the companies and the sustainability of the institutional ownership as a strategy to control the real earnings management in Tehran Stock Exchange. In this study, the real earnings management is first measured according to Roychowdhury 's model (2006). Then, the variable of the institutional ownership sustainability is calculated by the Elyasyani et.al (2010) for 90 companies in a period of 2008-2015. In order to evaluate the research hypotheses, the combined data regression and the EViews9.5 are used. The results of the first hypothesis show that the real earnings management has a detrimental effect on the future performance of the companies. Moreover, the variables of the bankruptcy model z, loss companies and the financial leverage ratio have a significant effect on the future performance of the companies. The results of the second hypothesis show that the sustainability of institutional ownership can be a suitable strategy to control the real earnings management of companies. Also, the variables of operational capability, the growth rate of sale, the size of company and the total asset return rate all have a significant effect on the real earnings management.
ارائه الگوی مفهومی مدیریت سود مبتنی بر روش نظریه داده بنیاد چند وجهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از مقاله حاضر ارائه الگوی مدیریت سود با توجه به شرایط کشور ایران می باشد. در این رابطه پژوهش حاضر به کمک روش کیفی نظریه داده بنیاد چند وجهی و از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته با ۱۴ نفر از خبرگان حرفه حسابداری ایران که به روش نمونه گیری نظری انتخاب شده است، موفق به ارائه الگوی مدیریت سود که در برگیرنده شرایط علی، مداخله گر، بسترساز و راهبردهای مربوط به مدیریت سود و پیامدهای آن گردید. پیش از این تحقیقات برای مدل سازی مدیریت سود با روش های مقداری انجام گرفته است و استفاده از روش های کیفی در معرفی عوامل مؤثر و انگیزه های مدیران در مدیریت سود در ایران مورد توجه واقع نگردیده است؛و این مورد هم از نظر دانش افزایی و هم توسعه نظریه ای موجود در حوزه مدیریت سود بی تأثیر نیست.
تأثیر مدیریت ریسک سازمانی بر رابطه بین تأمین مالی خارجی و مدیریت سود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت ریسک سازمانیمی تواند سطوح ریسک را شناسایی، اندازه گیری، کنترل ونقشی نظارتی را ایفا کند یا از کیفیت مکانیزم کنترل شرکت در تصمیمات دستکاری استراتژیک مدیران در هنگام اجرای سیاست های تأمین مالی خارجی تأثیرگذار باشد. در مقالهحاضربهبررسی تأثیرمدیریتریسکسازمانیبررابطهبینتأمینمالیخارجیومدیریتسود 118 شرکتپرداخته شده است. شاخص های مدیریت ریسک در چهار بعد مزیترقابتی،بهره وریعملیاتی،کیفیتواعتبارگزارش و رقابتصنعت است. همچنین برای اندازه گیری مدیریت سود از روش جونز استفادهشد. یافته های پژوهش حاکی از این است که مدیریتریسکسازمانیبرمدیریتسود و همچنین تأمینمالیخارجیبرمدیریتسود تأثیر دارد. سرانجام مدیریتریسکسازمانیبررابطهبینتأمینمالیخارجیومدیریتسود تأثیرگذار بود. به عبارتی مدیریت ریسک سازمانیمی تواند عملکرد عملیاتی و افزایش ارزش شرکت را بهبود بخشیده و شرکت هایی که به علت عدم اطمینان محیطی در معرض ریسک بالا هستند از تأثیرات نامطلوب ریسک جلوگیری و کنترل کند و پیامدهای سودمندی را با حداقل رسانده و نوسانات سود را کاهش دهد. Enterprise Risk Management can identify, measure, control and play a supervisory role, or influence the quality of the company's control mechanism in strategic managerial decisions when implementing external financing policies. In this paper, the effect of enterprise risk management on the relationship between external financing and earnings management of 118 companies has been discussed. Risk management indicators in four dimensions are competitive advantage, operational efficiency, quality and reliability of the report, and industry competitiveness.The Jones method was also used to measure earnings management. Research findings suggest that enterprise risk management affects earnings management as well as external financing on earnings management. Eventually, enterprise risk management was affected by the relationship between external financing and earnings management. In other words, enterprise risk management can improve operational performance and increase company value, and companies that are exposed to high risk of uncertainty in the environment will prevent and control the adverse effects of risk and minimize the beneficial effects and reduce the fluctuation of profits.
مدیریت سود واقعی، سطوح و ارزشیابی نگهداشت وجه نقد در شرکت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت سود از طریق اقلام واقعی، یکی از پیامدهای مهم تضاد منافع بین سهامداران و مدیران می باشد و یکی از مهمترین مواردی که مدیران باید در مورد آن به مالکان پاسخگو باشند، چگونگی به کار گرفتن وجوه داخلی است که بر ارزشیابی سهامداران از نگهداشت وجه نقد، مؤثر می باشد. هدف این مقاله، شناخت رابطه بین مدیریت سود واقعی و سطوح و ارزشیابی نگهداشت وجه نقد بوده است. در این مقاله برای اندازه گیری مدیریت سود از مدل های رویکودری (2006) و جنی (2010) و برای اندازه گیری ارتباط نگهداشت وجه نقد و مدیریت سود از مدل های تعدیل یافته اوپلر (1999) و فاما و فرنج (1998) استفاده شده است. برای آزمون فرضیه ها از مدل رگرسیون خطی چند متغیره و روش حداقل مربعات تعمیم یافته تلفیقی استفاده شده است. نتایج حاکی از این بوده است که، بین مدیریت سود واقعی و نگهداشت وجه نقد ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد و سرمایه گذاران نگهداشت وجه نقد را در شرکت های با مدیریت سود واقعی در سطح بالا، کاهش می دهند.
The real earning management (REM) is one of resulting interest conflict between owners and management that management be have responsible to owners it. The management stockholders is effected of way adapting internal found. The aim of research recognition relationship between real earning management (REM) and cash of holding in research for measurement REM at models(Roychowdhury and Gunny). And for measurement relationship cash holding with earning management used at adjusting models (Opler and Fama, French. ). For hypothesis examination used by liner regression and (EGLS OR OLS). The resulting represents is relation positive and signification between REM and cash holding and investors decreases cash holding in firm REM.
Keywords: Cash of holding, Agency Conflict, Valuation of Cash Holding.
تأثیر دانش مالی مدیرعامل بر روی مدیریت سود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی تاثیر دانش مالی مدیرعامل بر روی مدیریت سود و بررسی تفاوت مدیریت سود در شرکت های دارای مدیرعامل با دانش مالی و سایر شرکتها است. جهت انجام این پژوهش مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی اختیاری و مدیریت سود واقعی به صورت جداگانه در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران (130 شرکت) پرداخته شد. نوع مدرک تحصیلی بعنوان معیاری جهت اندازه گیری دانش مالی مدیرعامل در نظر گرفته شده است. جهت تحلیل داده های پژوهش، از مدل های رگرسیونی چند متغیره ترکیبی/ تلفیقی و همچنین آزمون برابری میانگین استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که دانش مالی مدیرعامل بر روی مدیریت سود شرکت براساس رویدادهای واقعی و اقلام تعهدی اختیاری تاثیر ندارد. از طرف دیگر تفاوت معنی داری بین مدیریت سود مبتنی براقلام تعهدی اختیاری و مبتنی بر رویدادهای واقعی در شرکتهای با مدیرعامل دارای دانش مالی و سایر شرکتها وجود ندارد. The aim of this study is to investigat the impact of CEO’s financial knowledge on earnings management and whether CEO’s with financial knowledge engage in more or less earning management than others.In doing so in 130 companies listed in Thehran Stock Exchange we distinguish between accrual-based earnings management, and real earnings management.Multi-variables pooled/panel regression models and equality of means test are applied. Findings indicate that CEO’s financial knowledge does not affect earnings management. In addition, we find no diference between earning management in companies with CEO’s financial knowledge than those without such experience. Keywords: CEO’s Financial Knowledge, Accrual-based Earnings Management, Real Earnings Management.
ارائه الگوی کاهشی مدیریت سود مبتنی بر نظریه داده بنیاد چند وجهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال دوزادهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۷
93 - 114
حوزه های تخصصی:
هدف : درک اهمیت مدیریت سود برای استفاده کنندگان داخلی و خارجی صورتهای مالی ضروری است. بنابراین، پژوهش حاضر به ارائه الگوی کاهشی مدیریت سود با توجه به شرایط کشور ایران می پردازد. روش: در این رابطه به کمک روش کیفی نظریه داده بنیاد چند وجهی و از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته با ۱۴ نفر از خبرگان حرفه حسابداری ایران در سال 1398 - 1397 که به روش نمونه گیری نظری انتخاب شده، نکات کلیدی مطرح شده توسط ایشان کد گذاری و در قالب مفاهیم و مقوله ها دسته بندی و در نهایت موفق به ارائه الگوی کاهشی مدیریت سود شد. یافته ها: بر اساس نتایج ویژگی های شخصیتی، کسب و کار و انگیزه مدیران، شروط علی و اثرگذار بر روش های کاهشی مدیریت سود شناسایی شدند. نظام قانونی، مدیریت منابع انسانی، ضعف نظام حسابداری، دانش تخصصی و عوامل فرهنگی شرایط زمینه ای، و عوامل محیطی جزء شرایط مداخله گر قرار گرفتند. روش های کاهشی مدیریت سود شامل 7 مقوله، کنترل کیفیت حسابرسی، تقویت حاکمیت شرکتی، به روز کردن ساختار قوانین و استانداردها، تقویت و کنترل چارچوب گزارشگری مالی، و تقویت آموزش، بحث های انظباطی و نظارت شناسایی و پیامدهای ناشی از آن در قالب روش های مدیریت سود ارائه گردید که مفهوم مدیریت زمان مجامع یکی از روش های انجام مدیریت سود و یکی از دستاوردهای پژوهش حاضر می باشد. نتیجه گیری: مدیریت سود تأثیر مهمی بر شرکت، حرفه و سطح کلان اقتصادی دارد. بنابراین، با بکارگیری صحیح راهبردها و شرایط زمینه ای مدیریت سود منفی در شرکت ها کاهش می یابد . پیش از این تحقیقات از روشهای مقداری استفاده کرده بنابراین، این مورد هم از نظر دانش افزایی و هم توسعه نظریه ای موجود در حوزه مدیریت سود مؤثر است. بنابراین، برای آموزش و افزایش آگاهی عموم بویژه دانشجویان رشته های مرتبط می توان استفاده بسیاری نمود.
رابطه الگوهای مدیریت سود با ریسک سقوط قیمت سهام با تاکید بر نقش کیفیت حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تجربی حسابداری مالی سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۷۱
171 - 200
حوزه های تخصصی:
ریسک سقوط قیمت سهام یکی از موضوعات مورد توجه تحقیقات حوزه بازار سرمایه است . از آنجایی که رسالت اصلی نهادهای ناظر بر بازار سرمایه، صیانت از حقوق سرمایه گذارا ن است بررسی عوامل موثر بر ریسک سقوط سهام همواره مورد توجه بوده است. کیفیت گزارشگری مالی و الگوهای مدیریت سود، مهمترین ابزار در اختیار نهادهای ناظر است که می تواند به آنها در مدیریت ریسک سقوط سهام یاری رساند و به همین سبب در این تحقیق به ان پرداخته شد. الگوهای مدیریت سود شامل مدیریت سود ازطریق اقلام تعهدی و مدیریت سود واقعی می شوند. جامعه آماری این تحقیق شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است و نمونه پژوهش نیز با لحاظ برخی ویژگی ها ( شامل 167 شرکت ) در بازه زمانی 1391 الی 1397 انتخاب شد. روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی – همبستگی است و فرضیه های پژوهش با استفاده از روش حداقل مربعات تعمیم یافته آزمون شدند. نتایج پژوهش نشان داد الگوی مدیریت سود تعهدی با ریسک سقوط سهام رابطه دارد و کاربست مدیریت سود از طریق اقلام تعهدی ریسک سقوط قیمت سهام را افزایش می دهد. در حالیکه چنین موضوعی در خصوص مدیریت سود از طریق فعالیت های واقعی صادق نیست؛ به گونه ای که، کاربست این الگوی مدیریت سود با تغییرات منفی بازده های سهام رابطه ای ندارد. بعلاوه، کیفیت حسابرسی، رابطه الگوی مدیریت سود تعهدی با ریسک سقوط سهام را کاهش می دهد. در حالیکه ارتباط میان الگوی مدیریت سود واقعی و ریسک سقوط سهام از کیفیت حسابرسی اثر نمی پذیرد.
ویژگی های جمعیت شناختی مدیران ارشد مالی و استراتژی مدیریت سود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال نهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۵
65 - 86
حوزه های تخصصی:
مدیریت سود، نوعی دستکاری در فرایند گزارشگری مالی است که توسط مدیران شرکت ها جهت کسب منافع شخصی انجام می شود. از سویی، طبق نظریه مدیریت ارشد، مدیران؛ راهبردهای شرکت را بر مبنای تفاسیر شخصی خود انتخاب می کنند و این تفاسیر تابعی از تجربیات، ارزش ها و ویژگی های شخصیتی آنها است. لذا، پژوهش حاضر با استفاده از الگوی رگرسیون چندگانه و داده های ترکیبی به بررسی رابطه ویژگی های جمعیت شناختی مدیران ارشد و راهبرد مدیریت سود در 138 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1392 تا 1397 پرداخته است که نتایج نشان داد حضور مدیران ارشد مالی زن با مدیریت سود تعهدی و واقعی رابطه معناداری ندارد. همچنین، تجربه مدیران ارشد مالی با مدیریت سود تعهدی رابطه مثبت و معنادار و با مدیریت سود واقعی فاقد رابطه معناداری است. به علاوه، تحصیلات عالی مدیران ارشد مالی با مدیریت سود تعهدی و واقعی رابطه مثبت و معناداری دارد.
رابطه مسئولیت اجتماعی شرکت، مدیریت ریسک سازمانی و مدیریت سود واقعی با نقش تعدیل گری اعتماد بنفس مدیریتی
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره پنجم بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۸ (جلد ۳)
127 - 147
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه مسئولیت اجتماعی شرکت، مدیریت ریسک سازمانی و مدیریت سود واقعی با نقش تعدیل گری اعتمادبنفس مدیریتی می باشد. این پژوهش از نظر ماهیت و روش توصیفی و از نظر هدف، یک پژوهش کاربردی بوده و از آنجایی که در پژوهش حاضر وضعیت موجود متغیرها با استفاده از جمع آوری اطلاعات، از طریق اطلاعات گذشته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است، در ردیف مطالعات توصیفی و از نوع پس رویدادی گنجانده می شود. در مسیر انجام این پژوهش، 4 فرضیه تدوین و 120 شرکت از طریق نمونه گیری به روش حذف سیستماتیک برای دوره زمانی 6 ساله بین 1393 تا 1398 انتخاب شده و داده های مربوط به متغیرهای پژوهش بعد از گردآوری در نرم افزار اکسل با استفاده از نرم افزار آماری ایویوز مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از آزمون فرضیات نشان داد: بین مسئولیت اجتماعی شرکت و مدیریت ریسک سازمانی با مدیریت سود واقعی رابطه معکوس معناداری وجود دارد. همچنین اعتمادبنفس مدیریتی بر رابطه بین مسئولیت اجتماعی شرکت با مدیریت سود واقعی تاثیرگذار است. و اعتمادبنفس مدیریتی بر رابطه بین مدیریت ریسک سازمانی با مدیریت سود واقعی تاثیرگذار است.
بررسی تاثیر نسبت نقدینگی بر مدیریت سود واقعی؛ مورد مطالعه: شرکت های پذیرقته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزه های تخصصی:
نقدینگی و سود مهم ترین متغیرهای مالی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران اند. هدف از تحقیق حاضر بررسی و مطالعه ارتباط و تاثیر نسبت نقدینگی بر مدیریت سود واقعی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. تحقیق از لحاظ هدف از نوع کاربردی و از لحاظ نحوه اجرا توصیفی-همبستگی است. برای انجام تحقیق 2 فرضیه تدوین شد. برای انجام این تحقیق از رگرسیون با نرم افزارهای ایویز 6 و اس پی اس اس 18 استفاده شد. این موضوع در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در فاصله زمانی 1394 تا 1398 با نمونه ای 134 تایی بررسی شد. یافتهها نشان داد که بین نسبت جاری و نسبت آنی با مدیریت سود واقعی رابطه معناداری وجود دارد.
بررسی رابطه بین مدیریت سود و فاصله انتظارات حسابرس (سازمان بورس اوراق بهادار تهران)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین مدیریت سود و فاصله انتظارات حسابرس، اقدام به جمع آوری داده های بورس اوراق بهادار مرتبط با تحقیق نمود. از آنجایی که اطلاعات مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تحت نظارت سازمان بورس و اوراق بهادار قرار دارد، جامعه آماری این تحقیق، 1025 مشاهده پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای قلمرو زمانی سال 1391 تا 1397 انتخاب گردید. در این تحقیق ابتدا با استفاده از روشهای کمی شامل ابزارهای موجود در آمار توصیفی، نظیر میانگین و انحراف معیار، داده های مورد استفاده تجزیه وتحلیل شده است و برای آزمون فرضیه های این تحقیق و تعیین ارتباط بین متغیرهای مستقل و وابسته نیز از الگوهای اقتصاد سنجی استفاده شده است و فرضیه های مربوطه از روش رگرسیون چند متغیره پانل مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که فرضیه اول حاکی از آن بود که بین مدیریت سود تعهدی و فاصله انتظارات حسابرس رابطه معکوس و معناداری وجود دارد. فرضیه دوم حاکی از آن بود که بین مدیریت سود واقعی و فاصله انتظارات حسابرس رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. فرضیه سوم حاکی از آن بود که بین میزان فاصله انتظارات حسابرس در مدیریت سود تعهدی با مدیریت سود واقعی تفاوت مثبت و معناداری وجود دارد. فرضیه چهارم حاکی از آن بود که بین میزان فاصله انتظارات حسابرس در مدیریت سود افزاینده با مدیریت سود کاهنده تفاوت معکوس و معناداری وجود دارد.