مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
مقطع ابتدایی
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه ویژگیهای زبان شناختی دانش آموزان تیزهوش و عادی انجام گرفت. روش: تحقیق حاضر از طرحهای علی - مقایسه ای است و جامعه آماری آن را دانش آموزان تیزهوش و عادی دختر در پایه های اول تا سوم ابتدایی شهر اصفهان در سال تحصیلی 87-1386 تشکیل دادند که در محدوده سنی شش تا هشت سال و یازده ماه بودند. از طریق نمونه گیری چند مرحله ای از بین نواحی مختلف آموزش و پرورش شهر اصفهان، با استفاده از آزمون هوشی کاتل فرم الف، دانش آموزان تیزهوش و عادی مشخص و انتخاب شدند. حجم نمونه در هر گروه تیزهوش و عادی 60 نفر و مجموع کل نمونه 120 دانش آموز بودند. برای اندازه گیری ویژگیهای زبان شناختی، از آزمون رشد زبان 3) TOLD-P)1 استفاده شد. یافته ها: داده های به دست آمده با استفاده از روش مانوا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تحلیل و مقایسه نتایج مانوا نشان داد که بین میانگین نمرات دانش آموزان تیزهوش و عادی در زمینه ویژگیهای زبان شناختی، تفاوت معناداری وجود دارد (0.0001>P). تفاوت میانگینها نشان داد که نمرات دانش آموزان تیزهوش در مقایسه با دانش آموزان عادی در حوزه های زبان گفتاری، گوش کردن، سازمان دهی، صحبت کردن، معنی شناسی و نحو بیشتر است. نتیجه گیری: نتایج بر اساس بنیادهای نظری مورد بحث قرار گرفت. بر اساس یافته های به دست آمده می توان گفت که دانش آموزان تیزهوش در نمونه مورد پژوهش نسبت به دانش آموزان عادی در ویژگیهای زبان شناختی برتری دارند.
بررسی رابطه تعداد دانشآموزان کلاس پنجم با پیشرفت تحصیلی آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
است. بررسی رابطه تعداد دانشآموزان کلاس با پیشرفت تحصیلی، عامل مهمی است که میتواند راهبردی برای تعدیل منطقی توزیع
دانشآموزان در کلاسها، تهیه تجهیزات و تأمین معلم برای نیل به اهداف باشد. با توجه به اهمیت موضوع، مقاله حاضر به بررسی این
رابطه پرداخته است. بدینمنظور 72 کلاس پنجم دبستان بهصورت تصادفی طبقهای متناسب با حجم، از سه منطقه پرتراکم، تراکم متوسط
و کم تراکم با تعداد 2188 دانشآموز همراه با معلمان آنها انتخاب شد. روشهای مورد استفاده در این پژوهش، همبستگی و علّی -
مقایسهای پس از وقوع بوده و ابزارهای جمعآوری اطلاعات، پرسشنامه و آزمون پیشرفت تحصیلی بوده است. تجزیه و تحلیل آماری
پژوهش در دوسطح توصیفی و استنباطی، با استفاده از نرمافزار آماری SPSS انجام شده است.
از بررسی یافتههای تحقیق مشخص شد که بین میانگین کل سه درس اصلی و میانگین درسهای علوم و ریاضی دانشآموزان و تعداد
آنها در کلاس، همبستگی معناداری وجود نداشته است. با وجود این، روش تحلیل واریانس نشان داد که با افزایش تعداد دانشآموزان
در کلاس درس ادبیات، سطح عملکرد آنها نیز افزایش یافته است.
بررسی میزان توجه به کاربردهای آموزشی نظریه های یادگیری در فیلمهای آموزش ریاضی مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
" این پژوهش با هدف بررسی میزان تحقق کاربردهای آموزشی نظریه های یادگیری در فیلمهای آموزش ریاضی مقطع ابتدایی ـ تولید شده در دفتر فناوری آموزشی آموزش و پرورش ـ انجام شده است. بدین منظور پس از بررسی نظریه های یادگیری، اصول ارایه محتوای آموزشی از این نظریه ها استخراج و میزان رعایت این اصول در هر قسمت از فیلمهای یاد شده با روش «تحلیل محتوای مقوله ای» ـ بدون نمونه گیری ـ بررسی شده است.
نتایج به دست آمده از بررسی 105 قسمت فیلم آموزش ریاضی در پنج پایه مقطع ابتدایی نشان داده است که برخی کاربردهای آموزشی نظریه های یادگیری مورد نظر این پژوهش در تهیه و تولید این فیلمها، مورد توجه قرار نگرفته اند. مهمترین این کاربردها عبارتند از: وضوح اهداف، مرور مطالب پیش نیاز، ارایه پیش سازمان دهنده ها، جلب توجه، سازمان دهی مطالب، جمع بندی و پایان هر قسمت از فیلمها.
یافته های پژوهش حاضر درباره مقوله های ذکر شده حاکی از آن است که: اهداف رفتاری در هیچ یک از قسمتهای این فیلمها به صورت واضح و روشن مشخص نشده اند. مرور مطالب پیش نیاز و ارایه پیش سازمان دهنده ها ـ به ویژه در فیلمهای پایه های اول، دوم و سوم ابتدایی ـ به ندرت دیده شده است (در یک قسمت از 62 قسمت این فیلمها؛ مرور مطالب پیش نیاز و در 6 قسمت؛ ارایه پیش سازمان دهنده ها انجام شده است). جلب توجه غیرکلامی، حداکثر در 12درصد قسمتهای فیلمهای هر پایه انجام شده و از تنوع قابلیتهای فیلم و دوربین در جلب توجه بهره گیری نشده است. سازمان دهی مطالب دربیشتر قسمتهای مورد بررسی (77درصد آنها) انجام نشده و جمع بندی و نحوه پایان یافتن بیشتر قسمتهای فیلمهای پایه های اول، دوم و سوم ابتدایی (جمع بندی در 89 درصد قسمتها و نحوه پایان یافتن در 81 درصد قسمتها) نامشخص است.
"
مقایسه ویژگیهای زبان شناختی دختران تیزهوش و عادی اول تا سوم دبستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه ویژگیهای زبان شناختی دانش آموزان تیزهوش و عادی انجام گرفت.
روش: تحقیق حاضر از طرحهای علی – مقایسه ای است و جامعه آماری آن را دانش آموزان تیزهوش و عادی دختر در پایه های اول تا سوم ابتدایی شهر اصفهان در سال تحصیلی 87-1386 تشکیل دادند که در محدوده سنی شش تا هشت سال و یازده ماه بودند. از طریق نمونه گیری چند مرحله ای از بین نواحی مختلف آموزش و پرورش شهر اصفهان، با استفاده از آزمون هوشی کاتل فرم الف، دانش آموزان تیزهوش و عادی مشخص و انتخاب شدند. حجم نمونه در هر گروه تیزهوش و عادی 60 نفر و مجموع کل نمونه 120 دانش آموز بودند. برای اندازه گیری ویژگیهای زبان شناختی، از آزمون رشد زبان 3) TOLD-P)1 استفاده شد.
یافته ها: داده های به دست آمده با استفاده از روش مانوا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تحلیل و مقایسه نتایج مانوا نشان داد که بین میانگین نمرات دانش آموزان تیزهوش و عادی در زمینه ویژگیهای زبان شناختی، تفاوت معناداری وجود دارد(0001/0> P). تفاوت میانگینها نشان داد که نمرات دانش آموزان تیزهوش در مقایسه با دانش آموزان عادی در حوزه های زبان گفتاری، گوش کردن، سازمان دهی، صحبت کردن، معنی شناسی و نحو بیشتر است. نتیجه گیری: نتایج بر اساس بنیادهای نظری مورد بحث قرار گرفت. بر اساس یافته های به دست آمده می توان گفت که دانش آموزان تیزهوش درنمونه مورد پژوهش نسبت به دانش آموزان عادی در ویژگیهای زبان شناختی برتری دارند.
بررسی میزان توانمندی معلمان مقطع ابتدایی و رابطه آن با مؤلفه های فرهنگ سازمانی مدرسه
حوزه های تخصصی:
در این مطالعه که با هدف بررسی توانمندی معلمان مقطع ابتدایی و رابطه آن با فرهنگ سازمانی و مؤلفه های آن انجام شده، راهکارهایی برای بهینه سازی هرچه بیشتر مؤلفه های سازمانی در جهت افزایش توانمندی کارکنان ارائه شده است. این پژوهش، با استفاده از روش توصیفی و تلفیقی از دو روش پیمایشی و همبستگی انجام شده است. قلمرو زمانی پژوهش سال تحصیلی 87- 1386 بوده است. کلیه معلمان مقطع ابتدایی ناحیه 4 آموزش و پرورش مشهد، جامعه آماری این پژوهش را تشکیل داده اند. حجم نمونه این پژوهش برا بر با 144 نفر بوده است. داده های مورد نیاز از طریق دو پرسشنامه توانمندسازی با پایایی90/0 و فرهنگ سازمانی با پایایی 89/0 جمع آوری شده و ازطریق آزمون های آماری رگرسیون چندگانه، همبستگی پیرسون، مقایسه میانگین با یک ارزش ثابت و آزمون مقایسه دو میانگین مستقل تحلیل شده است. براساس یافته ها، وضعیت توانمندی معلمان در مدارس مورد پژوهش، از متوسط بیشتراست و تفاوت معناداری میان نمره های توانمندی معلمان بر اساس جنسیت وجود ندارد. درحالی که همه مؤلفه های فرهنگ سازمانی، دارای رابطه ای مستقیم و معنی دار با نمره توانمندی معلمان مورد پژوهش بوده است، نتایج نشان دادکه نمره توانمندی معلمان تنها از طریق مؤلفه خطرپذیری و با 95/0 اطمینان قابل پیش بینی است.
اثربخشی قصه درمانی در کاهش اختلال رفتاری دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر قصه درمانی در کاهش اختلال رفتاری دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی است. جامعه آماری همة پسران مقطع ابتدایی شهر مشهد بودند. در این پژوهش به سبب مشکلات مربوط به اجرای طرح های آزمایشی، که مستلزم همکاری مسئولان مدرسه و والدین است، از روش نمونه گیری دردسترس استفاده شد و، پس از انتخاب مدرسه، از بین دانش آموزانی که بالاترین نمره را در فرم معلمان داشتند، سی نفر انتخاب و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (15=n) جایگزین شدند. سپس مربیان پرسش نامه راتر کودکان را به منزلة پیش آزمون برای هر دو گروه تکمیل کردند و درمان گران جلسات قصه درمانی را به مدت شش هفته و در دوازده جلسه برای گروه آزمایش برگزار کردند. پس از اتمام جلسات درمان، دوباره همان مربیان پرسش نامه راتر را به منزلة پس آزمون برای هر دو گروه گواه و آزمایش تکمیل کردند و نتایج با آزمون t برای گروه های مستقل و تحلیل کوواریانس مقایسه شد. با توجه به نتایج، فرضیه پژوهش تأیید شد و می توان نتیجه گرفت که قصه درمانی در کاهش اختلالات رفتاری دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی مؤثر است.
مطا لعـه عوامـل تأثیرگـذار بر بکارگیری شیوه های نوین تدریس توسط معلَمان مقطع ابتدایی شهرستان گرگان در سال تحصیلی 85- 1384
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به منظور شناسایی عوامل تأثیرگذار بر بکارگیری شیوه های فعال تدریس توسط معلمان مقطع ابتدایی شهرستان گرگان انجام گرفته است. جامعـه آماری این تحقیق شامل کلیـه معلمان استخـدام رسمی، حق التدریس و پیمانی یا قراردادی مقطع ابتدایی شهرستان گرگان به تعداد1300 نفرمی باشد. حجم نمونه براساس جدول مورگان و متناسب با جامعه آماری و از طریق نمونـه گیری تصادفی به تعداد 297 نفر به تفکیک جنسیت (155 معلم مرد و 142 معلم زن) در نظر گرفته شده است. طرح تحقیق از نوع توصیفی (پیمـایشی) و ابزار اندازه گیری آن پرسشنـامه محقق ساخته است که با استفاده از رایـانه- بستـه نرم افزاری spss، ضـریب همبستگی بین نمرات دو بار اجرای آزمون عدد613/0 برآورد شده است. برای تجزیـه و تحلیـل یافته ها ازآمـار تـوصیفی (فـراوانی، درصد، جـدول و نمـودار ) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی رتبه ای اسپیرمن) استفاده شد.
همچنین نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها نشان می دهدکه:
1- بین ویژگی های فردی معلمان و میزان بکارگیری روش های فعال تدریس همبستگی معنی داری وجود دارد.
2- بین عوامل اداری و ساختاری و میزان بکارگیری روش های فعال تدریس همبستگی معنی داری دارد.
3- بین عوامل و ویژگی های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی معلمان و میزان بکارگیری روش های فعال تدریس همبستگی معنی داری وجود دارد.
4- بین عوامل و شیوه های ارزشیابی و میزان بکارگیری روش های فعال تدریس همبستگی معنی داری وجود دارد.
بررسی و تحلیل مشکلات اجرایی پایه ششم ابتدایی از منظر جایگاه عناصر برنامه درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اجرای نظام آموزشی جدید و قرارگرفتن پایه ششم در قالب و چارچوب دوره ابتدایی را باید یکی از مهم ترین تغییراتی دانست که طی دو سال اخیر در نظام آموزش و پرورش رخ داده است. بررسی و مستندسازی مسائل و مشکلاتی که این برنامه جدید در عرصه های مختلف با آن مواجه است، ضمن آنکه تصویری روشن از واقعیات اجرایی آن ارائه می دهد، می تواند داده ها و اطلاعات لازم را جهت اعمال اصلاحات و تغییرات لازم در این برنامه جدید فراهم نماید. بر این مبنا، پژوهش حاضر به بررسی مسائل و مشکلات اجرایی پایه ششم ابتدایی از دیدگاه معلمان پرداخته است. روش پژوهش توصیفی– پیمایشی و جامعه آماری آن شامل همه معلمان پایه ششم ابتدایی شهرستان سرپل ذهاب در سال تحصیلی 92-91 بودند. نمونه پژوهش شامل 80 نفر از معلمان پایه ششم بودند که به طور تصادفی ساده انتخاب شدند. داده های این پژوهش از طریق اجرای یک پرسشنامه محقق ساخته برای معلمان پایه ششم جمع آوری گردید. پرسشنامه های مذکور، مسائل و مشکلات پایه ششم را حول محور عناصر اصلی برنامه های درسی یعنی محتوا، روش های تدریس، زمان، فضا و امکانات کمک آموزشی، شیوه های ارزشیابی و مراتب دل مشغولی معلمان پایه ششم نسبت به برنامه جدید مورد کاوش قرار داده اند. روایی و پایایی پرسشنامه محاسبه گردید و مطلوب بود. یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که عمده مشکلات پایه ششم ابتدایی از نظر کمبود زمان و فضا و امکانات کمک آموزشی می باشد. هر چند که در سایر عناصر برنامه درسی هم وضعیت پایه ششم اندکی بالاتر از حد متوسط می باشد. در عین حال، نتایج این تحقیق نشانگر آن است که میزان مشکلات اجرایی پایه ششم در مدارس روستایی نسبت به مدارس شهری و مدارس مختلط در مقایسه با مدارس تک جنسیتی (دخترانه یا پسرانه) بیشتر می باشد.
مقایسه تحولی نظریه ذهن در دانش آموزان با و بدون مشکلات ویژه یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جنبه ای از شناخت اجتماعی که در سال های اخیر توجه فزاینده ای را به خود جلب کرده است، تحول نظریه ذهن در کودکان می باشد. این توانایی برای کارکرد اجتماعی مهم است و به کودکان کمک می کند تا روابط شان با دیگران را هماهنگ کنند. این پژوهش با هدف مقایسه تحول نظریه ذهن و سطوح آن (سطح 1، سطح 2 و سطح 3) در دانش آموزان عادی و مبتلا به اختلال یادگیری مقطع ابتدایی و ارتباط آن با متغیرهای جمعیت شناختی (سن، جنسیت، تحصیلات والدین و وضعیت اقتصادی خانواده) انجام شد. این پژوهش از نوع علّی- مقایسه ای است. جامعه آماری آن را کلیه دانش آموزان عادی و مبتلا به اختلال یادگیری شهر قوچان که در سال 91-92 در مدارس عادی ثبت نام کرده و مشغول به تحصیل بودند، تشکیل داد. انتخاب نمونه از طریق روش نمونه گیری در دسترس انجام شد و از بین دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری که در مرکز آموزش وتوانبخشی مشکلات ویژه یادگیری امید قوچان دارای پرونده بودند 80 نفر انتخاب شدند. برای مقایسه دانش آموزان دارای اختلال یادگیری با دانش آموزان عادی تعداد 80 نفر از دانش آموزان مدارس عادی که به لحاظ ویژگی های جمعیت شناختی با گروه دانش آموزان دارای اختلال یادگیری همگن بودند انتخاب شدند. گردآوری داده ها از طریق آزمون نظریه ذهن (فرم 38 سوالی) و پرسشنامه محقق ساخته انجام شد. برای بررسی فرضیه پژوهش تحلیل کواریانس، آزمون t برای مقایسه میانگین دو گروه مستقل و تحلیل رگرسیون چند متغیری (با کدگذاری تأثیر) و نرم افزار SPSS-17 به کار رفت. یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که بین نمرات کلی نظریه ذهن و سطوح آن (سطح 1، 2 و 3) در دانش آموزان عادی و دارای اختلال یادگیری تفاوت وجود دارد.و این تفاوت در سطح 01/0 معنی دار است ( 01/0 >P ) و دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری در مقایسه با دانش آموزان عادی در تکالیف نظریه ذهن عملکرد خوبی نداشتند.
رابطه فشار روانی ناشی از کار،راهبردهای مقابله ای و فرسودگی شغلی در مدیران مقطع ابتدایی
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه فشار روانی ناشی از کار، راهبردهای مقابله ای و فرسودگی شغلی در مدیران مقطع ابتدایی انجام شده است. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری پژوهش کلیه مدیران مقطع ابتدایی که از این تعداد 73 مدیر زن و 69 مدیر مرد به روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم و تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها با استفاده از سه پرسشنامه ی فرسودگی شغلی مسلش (1981)، پرسشنامه فشار روانی ناشی از کار جی ملج و سوینت (1984) و پرسشنامه راهبردهای مقابله ای الیسون (1997)صورت گرفت. تجزیه تحلیل داده ها با به کارگیری آزمون ضریب همبستگی ، رگرسیون گام به گام، آزمون t مستقل و تحلیل واریانس انجام شد. نتایج نشان داد که بین راهبردهای مقابله ای و فرسودگی شغلی رابطه معکوس و معنی داری وجود داشته و استفاده از راهبردهای مقابله ای فرسودگی شغلی را به طور معنی داری در مدیران کاهش می دهد. یافته ها همچنین نشان داد که فقط بعد وظیفه از ابعاد فشار روانی ناشی از کار، قادر به پیش بینی فرسودگی شغلی مدیران است. همچنین نتایج بیانگر آن بودند که مولفه های مربوط به راهبردهای مقابله ای قادر به پیش بینی میزان فرسودگی شغلی مدیران هستند. مولفه مشارکت از راهبردهای مقابله ای با ضریب بتای استاندارد 434/0، 19 درصد از واریانس فرسودگی شغلی مدیران را تبیین نموده است. مولفه های مشارکت، برنامه سلامتی، مدیریت زمان و دیدگاه واقع گرایانه توان تبیین فرسودگی شغلی مدیران را به 35 درصد رسانده است.
ارزیابی نابرابری ها در دستیابی به فرصت های آموزشی: با مطالعه موردی مقطع ابتدایی شهرستان دهلران درسال تحصیلی91-1390*(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، مسئله نابرابری های آموزشی را در بُعد مناطق آموزش و پرورش با مطالعه موردی مقطع ابتدایی شهرستان دهلران مورد مطالعه قرار داده است. پژوهش حاضر نوعی مطالعه اسنادی می باشد؛ اطلاعات جمعیتی مورد نیاز این پژوهش با استفاده از داده های آماری آخرین سرشماری نفوس و مسکن، و نیز اطلاعات مربوط به آموزش و پرورش (دانش آموزان، معلمان و ساختمان های آموزشی) با استفاده از آمار و ارقام موجود در آموزش و پرورش شهرستان مورد مطالعه کسب شده است و سپس این آمار و اطلاعات در فرم های اطلاعاتی محقق ساخته طبقه بندی و تنظیم شده اند. به منظور مقایسه و رتبه بندی میزان بهره مندی مناطق و نواحی مختلف (اعم از شهر یا روستا) از آموزش مقطع ابتدایی، از شاخص ها و فرمول های برنامه ریزی آموزشی، نظیر شاخص انتخاب منطقه، ضریب جینی، منحنی لورنز و نمودار پنج قسمتی سطوح بهره مندی مناطق استفاده گردید. در ادامه به منظور تعیین میزان نابرابری های آموزشی، داده ها و اطلاعات با استفاده از نرخ های ثبت نام و پوشش تحصیلی واقعی، نسبت دانش آموز به معلم، ضریب بهره برداری از فضاهای آموزشی و نرخ بازده های آموزشی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که در بین مناطق و نواحی مختلف (اعم از شهر یا روستایی) شهرستان دهلران، از حیث بهره مندی از فرصت های آموزشی تعادل مناسبی برقرار نیست. از جنبه نرخ های ثبت نام و پوشش تحصیلی و نیز از حیث میزان دسترسی به معلمان مقطع ابتدایی، مناطق شهری نسبت به نواحی روستایی و گروه پسران نسبت به گروه دختران برتری داشته و در سطح بالاتری قرار دارند. در زمینه دسترسی به فضاهای آموزشی مناطق شهری نسبت به نواحی روستایی برخوردارتر بوده اند و در مورد نرخ بازده های آموزشی، دختران نسبت به پسران و مناطق شهری نسبت به نواحی روستایی برتری دارند.
ساختار عاملی و هنجاریابی نسخه فارسی مقیاس اضطراب امتحان کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی ساختار عاملی و هنجاریابی نسخه فارسی مقیاس اضطراب کودکان ورن و بنسون انجام شد.416 نفر (210 پسر و 206 دختر) از دانش آموزان مقطع سوم تا پنجم ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 91-1390 به روش خوشه ای چندمرحله ای تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. شرکت کنندگان نسخه فارسی مقیاس اضطراب کودکان ورن و بنسون را پر کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب آلفای کرونباخ، تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی و آزمون تی مستقل استفاده شد.ضریب آلفای کرونباخ برای کل مقیاس 85/0 بدست آمد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی (تحلیل مولفه های اصلی) سه عامل افکار مزاحم، انجام رفتارهای نامرتبط با تکلیف و تمرکز بر واکنش های خودکار را نشان داد. همچنین تحلیل عاملی تاییدی نشان دهنده برازش مدل سه عاملی در نمونه ایرانی بود.با توجه به ساختار عاملی مطلوب این مقیاس می توان از آن برای ارزیابی اضطراب امتحان دانش آموزان پایه های سوم، چهارم و پنجم ابتدایی استفاده کرد.
مدل معادلات ساختاری تاثیرفضای مدرسه برخودکارآمدی معلمان مقطع ابتدایی دراستان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق، بررسی مدل معادلات ساختاری رابطه محیط مدرسه و خودکارآمدی معلمان مقطع ابتدایی در استان فارس بود. روش پژوهش از نوع همبستگی- علی بود و بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای 223 پرسشنامه قابل تجزیه و تحلیل جمع آوری شد. روایی پرسشنامه فضای مدرسه و خودکارامدی معلمان بوسیله نظر متخصصان و تحلیل گویه و پایایی پرسشنامه ها بوسیله آلفای کرونباخ بدست آمد. رگرسیون چند متغیره نشان داد که از بین متغیرهای فضای مدرسه؛ نوآوری، همکاری و تصمیم گیری به ترتیب بیش ترین تاثیر را در خودکارآمدی معلمان دارا هستند و پیش بینی کنندگی قوی تری دارا هستند. مدل معادلات ساختاری نشان داد که فضای مدرسه بر خودکارآمدی معلمان تاثیرمثبت و معنی داری دارد. در مجموع تمام شاخص ها مدل پیشنهادی پژوهش را تایید کردند.
مقایسه اهداف، محتوا و روشهای ارزشیابی تربیت دینی مقطع ابتدایی در ایران و کشور اروپایی انگلستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
علوم اجتماعی شوشتر سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۴۲)
267 - 286
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه روشهای تربیت دینی مقطع ابتدایی درایران وکشوراروپایی انگلستان بود، روش پژوهش حاضر از نوع تظبیقی بود که جامعه اماری آن را اسنادومدارک موجوددرباب تربیت دینی درسایتهای نشریات ومجلات معتبرعلمی،سایتهای آموزش وپرورش رسمی،اسنادعلمی ولوایح قانونی رسمی مربوط به ا مرتربیت دینی دردوکشورایران و انگلستان تشکیل میدهند که پس از جمع آوری اطلاعات به روش تم مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که روش های تربیت دینی در این دو کشور دارای شباهت هایی می باشد اما دارای تفاوت های اساسی در اهداف، ارزشیابی و محتوای دروس می باشند. نتایج پژوهش حاضر می تواند به عنوان مبدایی برای استفاده از نقاط قوت تربیت دینی در کشور انگلستان و شناسایی نقاط ضعف داخلی مورد استفاده قرار گیرد. کلیدواژگان: ایران، انگلستان، مقطع ابتدایی، تربیت دینی، مقایسه
نسخه معلم مقیاس مقدماتی مشکلات روان شناختی کودکان: ساخت و ارزیابی روان سنجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : غربالگری جامع برای داشتن سلامت روان، گام بزرگی در بهسازی ارائه خدمات است، تا بدین وسیله، خدمات روانی مدرسه محور، به جای تأکید بر درمان، بر پیشگیری، مداخله زودهنگام، و ارتقا، متمرکز باشد. هدف پژوهش کنونی طراحی مقیاسی برای ارزیابی سلامت روان شناختی کودکان بر اساس گزارش معلمان و مبتنی بر نظام نشانه شناسی راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی است. روش : پژوهش حاضر به لحاظ شیوه گردآوری داده ها از نوع توصیفی است و جامعه آن معلمان مدارس ابتدایی استان های البرز، کرمانشاه، آذربایجان شرقی، سیستان و بلوچستان، فارس، و خراسان رضوی بودند. نمونه پژوهش حاضر، 219 نفر بود که به صورت تصادفی انتخاب شدند. یافته ها : نتایج تحلیل گویه ها برای 112 گویه حاکی از آن بود که تمام گویه ها کفایت لازم برای حضور در مقیاس را دارند. نتایج تحلیل عاملی نشان داد ساختار هفت مؤلفه ای بر اساس تحلیل مؤلفه اصلی و روش ایکوامکس که در مجموع 40 درصد از واریانس کل مقیاس را تبیین می کنند، مناسب ترین و ساده ترین ساختار برای این داده ها است. افزون بر آن، خرده مقیاس ها از ضرایب همگونی درونی مناسبی برخوردارند و دامنه آنها بین 67/0 (خودگردانی) تا 93/0 (نقص در انجام تکلیف) است. در نهایت 64 گویه در هفت عامل، به عنوان ساختار نهایی در نظر گرفته شد. نتیجه گیری : به طورکلی، نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که با توجه به ویژگی های روان سنجی مطلوب مقیاس سلامت روان شناختی دانش آموزان در مقطع ابتدایی، این ابزار برای بررسی مشکلات رفتاری و هیجانی دانش آموزان در مجموعه های آموزشی، درمانی، و محیط های بالینی در جامعه ایرانی، قابل استفاده است.
تأثیر مداخله مبتنی بر پذیرش و تعهد بر رفتارهای خوردن در دانش آموزان دختر چاق مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: ﺭﻓﺘﺎﺭﻫﺎی ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ تغذیه ﺗﺎ ﺣﺪﻭﺩ 18 ﺳﺎﻟﮕی ﺷکﻞ ﮔﺮﻓﺘﻪ و ﺩﺭ سال های ﺑﻌﺪی ﻋﻤﺮ ﭘﺎیﺪﺍﺭ ﻣیﻣﺎﻧﺪ، بنابراین قبل ﺍﺯ ﺗﺜﺒیﺖ ﻋﺎﺩﺍﺕ ﻧﺎﺩﺭﺳﺖ تغذیه ای در کودکان بهتر است ﺍﻗﺪﺍﻣﺎﺕ ﻻﺯﻡ ﺑﺮﺍی ﭘیﺮﻭی ﺍﺯ ﺍﺻﻮﻝ ﺳﺎﻟﻢ تغذیه ای صورت گیرد . هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی مداخله مبتنی بر پذیرش و تعهد بر رفتارهای خوردن در دانش آموزان دختر مقطع ابتدایی بود. روش: پژوهش حاضر از نظر روش شناسی نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه دانش آموزان دختر چاق مقطع ابتدایی در سال تحصیلی 96-97 بودند که از میان آنها 30 کودک مقطع دوم تا ششم ابتدایی از طریق نمونه گیری در دسترس برحسب شرایط ورود به پژوهش انتخاب و به طور تصادفی و برابر در دو گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه رفتارهای خوردن (واردل و همکاران، 2001) بود. مداخله تعهد و پذیرش برای مادران و دانش آموزان دختر گروه آزمایش به مدت 10 جلسه 60 دقیقه ای در طول دو ماه اجرا شد و گروه گواه چنین مداخله ای دریافت نکرد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد بین گروه های آزمایش و گواه در رفتارهای خوردن تفاوت معناداری وجود دارد؛ به عبارت دیگر مداخله تعهد و پذیرش به طور معناداری موجب کاهش رفتارهای گرایش به غذا خوردن و زیر مقیاس های آن در دانش آموزان دختر چاق گروه آزمایش شد. (46/22 = F و 0/01>P ) . نتیجه گیری: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به وسیله آموزش تکنیک های ذهن آگاهی به شرکت کنندگان کمک کرد تا به جای ﭘﺎﺳﺦ نامناسب به غذا، ﺧﺰاﻧه رﻓﺘﺎری خود را ﺗﻮﺳﻌﻪ داده و رفتارهای ﭘﺎﺳﺦ دهی ﻣﻨﻌﻄﻒﺗﺮ و مناسب تری ﺑﻪ مواد غذایی را ایﺠﺎد کنند.
فرهنگ خواندن مدارس ابتدایی سنندج: پژوهشی آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: نهادینه شدن رفتار خواندن تحت تأثیر عوامل مختلف است. مقطع ابتدایی یکی از حساس ترین مراحل ایجاد مهارت خواندن و به کارگیری آن است. فرهنگ خواندن آموزشگاه در سه لایه سطحی، کم عمق و عمیق باید حامی و تقویت کننده انگیزه و ایجاد نگرش اهمیت خواندن و کاربرد آن در دانش آموزان باشد. اما بررسی عمیق و همه جانبه در زمینه نوع فرهنگ خواندن مدارس در ایران تاکنون مورد توجه قرار نگرفته است. هدف این پژوهش، بررسی چگونگی مدیریت فرهنگ خواندن در مدارس ابتدایی شهر سنندج است. روش شناسی: این پژوهش کاربردی که به صورت آمیخته درهم تنیده انجام شد، از چند بعد کتابخانه های آموزشگاهی مقطع ابتدایی ناحیه یک آموزش و پرورش سنندج را مورد بررسی قرار داد. ابزارهای گردآوری داده ها توسط پژوهشگران ساخته شد (چک لیست مشاهده نمادهای محیطی، پرسشنامه بررسی تجارب خواندن دانش آموزان، پرسشنامه نگرش مدیران و معلمان درباره خواندن، و سناریوی موقعیت های واقعی که معلمان باید پاسخ می دادند). یافته ها: محیط فیزیکی آموزشگاه از نظر نمادهای خواندن؛ روابط و رفتار معلمان و مدیران و اولیا برای ارائه الگویی که اهمیت خواندن را به دانش آموزان القا کند، ضعیف ارزیابی شد. معلمان و مدیران از نظر اهمیت خواندن، باور قوی دارند. اقدام عملی قابل قبول مبتنی بر فعالیت خواندن از سوی معلمان و مدیران ارائه نشد. این نشان دهنده ناتوانی در برقرار ارتباط بین لایه پارادایم، و باور با لایه رفتاری فرهنگ است. نتیجه گیری: مدارس مورد بررسی به صورت آگاهانه و هدفمند فرهنگی را که حامی خواندن باشد، فراهم ننموده اند.
شیوع شناسی اختلال یادگیری غیرکلامی در دانش آموزان پسر شهر کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: اختلال یادگیری غیرکلامی به عنوان نشانگان خاص در یادگیری و حتی استدلال در نظر گرفته می شود. این پژوهش با هدف بررسی شیوع اختلال یادگیری غیرکلامی در دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی در شهر کرج انجام شد. روش : در این مطالعه توصیفی- تحلیلی، از دانش آموزان پسر پایه های تحصیلی چهارم، پنجم و ششم ابتدایی شهر کرج، 286 دانش آموز با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب و با استفاده از مقیاس کم توانی های یادگیری غیرکلامی کودکان ارزیابی شدند. سپس 8 دانش آموز که نمره 30 و بالاتر در مقیاس مذکور به دست آوردند مشکوک به اختلال یادگیری غیرکلامی تشخیص داده شدند و با استفاده از سومین نسخه آزمون هوشی وکسلر کودکان مورد ارزیابی قرار گرفتند. 5 نفر از دانش آموزان (3 نفر از پایه چهارم و 2 نفر از پایه ششم) که هوشبهر کلی آنها 85 و بالاتر بود و هوش بهر کلامی آنها 10 امتیاز یا بیشتر با هوش بهر عملی آنها اختلاف داشت، به عنوان افراد دارای اختلال یادگیری غیرکلامی تشخیص دریافت کردند. داده ها با استفاده از آزمون یو مان-ویتنی در نرم افزار SPSS نسخه 22 تحلیل شد. یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که میزان شیوع اختلال یادگیری غیرکلامی در دانش آموزان پسر 8/1% بود. در واقع، 6/2% دانش آموزان پسر در پایه چهارم ابتدایی و 4/2% در پایه ششم ابتدایی مبتلا به اختلال یادگیری غیرکلامی بودند. نتیجه گیری: با توجه به شیوع نسبتاً بالای اختلال یادگیری غیرکلامی می توان با اجرای مداخلات آموزشی بهنگام و ارائه خدمات تخصصی از مشکلات رفتاری، تحصیلی و احتمالاً حرفه ای آنها در آینده پیشگیری نمود.
تحلیل برنامه ی درسی اجرا شده ی مقطع ابتدایی نظام آموزشی جمهوری اسلامی ایران از بعد تربیت شهروندی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله که برنامه درسی مقطع ابتدایی جمهوری اسلامی ایران از بعد تربیت شهروندی تحلیل شده است و در این راستا محقق ابتدا برای تعیین فاصله اهداف و محتوای برنامه درسی تربیت شهروندی فعلی مدارس ابتدایی با اهداف و محتوای علمی موجود در این زمینه محتوای کتب درسی پایه های چهارم و پنجم دوره ابتدایی را بر مبنای 27 مقوله مرتبط با تربیت شهروندی تحلیل کرده است و سپس در خصوص چگونگی انجام فعالیتهای یاددهی – یادگیری در راستای ارتقاء رفتار شهروندی دانش آموزان در کلاس درس توسط معلم به کمک چک لیستی که مفاد آن را 45 مولفه در بر می گرفت عملکرد معلمان مشاهده و کیفیت تدریس آنها ارزشیابی شد و نهایتا محقق از چگونگی طراحی و اجرای برنامه های مکمل مدارس که در کنار برنامه درسی رسمی می تواند به ارتقاء رفتارهای شهروندی دانش آموزان کمک نماید، از دانش آموزان درباره این اقدامات نظرخواهی کرد. آنچه که از تجزیه و تحلیل این داده ها برآمد نشانگر این بود که مقوله های تربیت شهروندی به صورت متعادل و متوازن در محتوای کتب درسی توزیع نشده و این در حالی است که باید به همه آنها به صورت مساوی توجه شود. فعالیتهای یاددهی– یادگیری انجام شده توسط معلمان در ارتقاء رفتارهای شهروندی از حد متوسط پایین تر بوده و طراحی و اجرای برنامه های مکمل برنامه درسی تربیت شهروندی در مدارس ابتدایی در حد قابل قبول نمی باشد. بدین ترتیب در پاسخ به این سئوال که «آیا برنامه درسی فعلی مدارس ابتدایی در حیطه تربیت شهروندی از مطلوبیت کافی برخوردار است؟» که سئوال اصلی این مقاله بود، جوابش «نه» می باشد و درستی این ادعا را نتایج بدست آمده از تجزیه و تحلیل داده های تحقیق، تایید می نماید.
مطالعه تطبیقی آموزش کارآفرینی مقطع ابتدایی در کشورهای منتخب و ارائه الگو برای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست های راهبردی و کلان سال هفتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۸
101 - 120
حوزه های تخصصی:
آموزش کارآفرینی در سنین کودکی موجب تشویق کودکان به انتخاب کارآفرینی به عنوان گزینه شغلی خواهد بود و کلید رسیدن به توسعه فرهنگ کارآفرینی و برخورداری از نسل آینده کارآفرین خواهد بود. آموزش های نادرست سبب کم رنگ شدن ویژگی های کارآفرینی در این سنین می شود. لذا الگو برداری از کشورهای پیشرو در امر آموزش کارآفرینی کودکان بسیار کمک کننده است. هدف اصلی مقاله بررسی هدف، محتوا و روش تدریس کارآفرینی در مقطع ابتدایی در کشورهای منتخب و ارائه الگو برای ایران است که با روش تطبیقی و با استفاده الگوی بردی در کشورهای منتخب انجام شد. جامعه آماری تحقیق کشورهای پیشرو در حوزه آموزش کارآفرینی می باشند. نمونه مورد مطالعه به صورت هدفمند شامل کشورهای با نرخ بالای آموزش کارآفرینی در گزارش دیده بان جهانی کارآفرینی سال 2014 و دارای گزارش های مدون و در دسترس در حوزه آموزش های کارآفرینی بودند. این کشورها عبارتند از: آمریکا، نروژ و پرتغال. با بررسی و مطالعه برنامه کشور های منتخب، الگوی برنامه آموزش کارآفرینی مقطع ابتدایی برای ایران نیز ارائه شد. یافته های تحقیق در تدوین برنامه آموزش کارآفرینی مناسب کودکان به سیاست گذاران حوزه آموزش کشور و برنامه ریزان تالیف کتب درسی کمک می رساند.