مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
مقطع ابتدایی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی روش های آموزش آموزه های دینی در مقطع ابتدایی است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و در این راستا، اصول آموزش آموزه های دینی شامل اصل سهولت، اصل تدریج، اصل مداومت و استمرار، اصل آگاهی بخشی و اصل تفاوت های فردی مورد بررسی قرار گرفت. روش های آموزش آموزه های دینی شامل روش استفاده از مثال، روش استفاده از داستان، روش یادآوری نعمات خداوند و روش نمایشی (نمادین) نیز در این پژوهش مطالعه شدند. نتایج نشان داد در مورد روش های آموزش مفاهیم دینی، باید همه عوامل محیطی، شخصیتی و درونی کودک در نظر گرفته شود تا متناسب با آن شرایط، بهترین روش انتقال مفاهیم ارائه گردد.
بررسی میزان توجه به مولفه های آموزش مشارکت شهروندی در کتاب های درسی مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تربیتی پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۳
۱۱۵-۹۵
حوزه های تخصصی:
امروزه توجه به کتاب های درسی به عنوان محور مکتوب و مدون تعلیم و تربیت از حیث توجه و پرداختن بر موضوعات و مولفه های شهروندی و به خصوص مشارکت شهروندی در کنار وجوه آموزشی و درسی، از اهمیت بسیاری برخوردار بوده و جنبه مهمی از مدرسه کارآمد می باشد. لذا این پژوهش درصدد بررسی میزان توجه کتاب های درسی به آموزه ها و مهارت های مورد نیاز برای مشارکت شهروندی می باشد. پژهش حاضر توصیفی- تحلیلی و در راستای دستیابی به اهداف مدنظر، کتاب های مقطع ابتدایی سال تحصیلی 1399-1400 به عنوان جامعه آماری پژوهش به روش تحلیل محتوا مورد بررسی و داده ها با استفاده از روش آنتروپی شانون پردازش شده اند. یافته ها نشان می دهد که به طور کلی هشت مهارت پرسشگری، مشارکت در مباحث، گوش دادن به مباحث و درک موضوعات، مسئولیت پذیری، همکاری و کارکردن با دیگران، حس تعلق به مکان، آگاهی از حقوق و وظایف شهروندی و شناخت شهر و نهادهای مدیریت شهری به عنوان مهارت های مورد نیاز در ارتباط با آموزش و نهادینه سازی مشارکت شهروندی می تواند در دستورکار قرار گیرد. در این خصوص تاکید و توجه کتاب های درسی اغلب بر دو مهارت همکاری و کارکردن با دیگران و مشارکت در مباحث معطوف شده و سایر مهارت ها مورد بی توجهی قرار گرفته است.
آموزش مجازی در دوره همه گیری کرونا از نگاه معلمان ابتدایی
منبع:
پویش در آموزش علوم انسانی سال هشتم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۲۸)
115 - 130
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی دیدگاه های معلمان ابتدایی درباره ی آموزش های مجازی در دوره همه گیری بیماری کروناست. به همین منظور از روش تحقیق کیفی با رویکرد پدیدارشناسی استفاده شده است. از میان معلمان مقطع ابتدایی در استان های البرز، مرکزی، تهران، ایلام، آذربایجان غربی با روش نمونه گیری هدفمند 67 معلم انتخاب شدند.اطلاعات با انجام مصاحبه نیمه سازمان یافته جمع آوری شد و با روش مایلز و هوبرمن و با استفاده از برنامه NVivo مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج تجزیه وتحلیل داده ها در 4 محور اصلی شامل: استراتژی های آموزشی، چالش ها، حمایت ها، انگیزه معلمان، علاقه دانش آموزان قرارگرفته است. نتایج نشان می دهد راهبردهای تدریس، رسانه های آموزشی، زمان آموزش و ارزشیابی ها نیازمند تغییر هستند. معلمان با چالش هایی ناشی از موانع فنی، مشارکت دانش آموزان، شرایط دانش آموزان، تجربه آموزش آنلاین مواجه هستند. برای موفقیت در آموزش مجازی نیازمند حمایت مدیران و مسئولان آموزشی و والدین می باشند و می بایست انگیزه و علاقه خود و دانش آموزانشان را در طی فرایند آموزش مجازی بالا نگهدارند.
راهبردهای تدریس مطلوب در کلاس های درس چند پایه: مطالعه ای پدیدارشناسانه
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی و تبیین راهبردهای تدریس مطلوب در کلاس های درس چند پایه در مقطع ابتدایی از دیدگاه آموزگاران با رویکرد پدیدارشناسی است. برای درک تجربه زیسته شرکت کنندگان از روش نمودشناسی تفسیری از رویکردهای پژوهش کیفی استفاده شده است. نمونه پژوهش حاضر آموزگارانی هستند که بیش از پنج سال در کلاس های چند پایه تدریس کرده اند. داده ها از راه مصاحبه ژرف نیمه ساختار یافته جمع آوری و سپس به روش ون منن تحلیل شدند. بر بنیاد یافته های پژوهش مهمترین راهبردهای تدریس اثربخش در کلاس های چند پایه در مقطع ابتدایی از دیدگاه آموزگاران عبارتند از: به کارگیری روش تدریس چندپایه تلفیقی، استفاده از روش ایفای نقش، به کارگیری روش همیاری و بحث گروهی، استفاده از راهبرد معلم یاری، استفاده از ظرفیت های محیطی و مدیریت و سازماندهی کلاس درس اشاره کرد. در نتیجه از دیدگاه مصاحبه شوندگان می توان گفت به کارگیری راهبردهای تدریس مطلوب در کلاسهای چندپایه می تواند منجر به اثربخش تر شدن تدریس و در ادامه منجر به عمیق تر شدن یادگیری دانش آموزان گردد.
تحلیل محتوای کتاب های هدیه های آسمانی دوره ابتدایی از منظر اخلاق زیست محیطی
منبع:
پژوهش در آموزش معارف و تربیت اسلامی دوره دوم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴
113 - 127
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل محتوای کتاب درسی هدیه های آسمانی دوره ابتدایی از منظر توجه به اخلاق زیست محیطی است. روش پژوهش از نوع تحلیل محتوا و جامعه آماری شامل کتاب های هدیه آسمانی پایه دوم تا پایه ششم مقطع دبستان می باشد و بدون نمونه گیری به صورت سرشماری محتوای همه کتاب ها مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که در کتب هدیه های آسمانی دوره ابتدایی ۲۰9 مرتبه به اخلاق زیست محیطی اشاره شده است؛ اما در اشاره به مولفه های زیست محیطی، تعادل رعایت نشده است. به ترتیب مولفه های درختکاری و حفاظت از محیط زیست (۲۶ فراوانی) و مولفه رعایت حقوق حیوانات (۹ فراوانی) بیشترین و کم ترین فراوانی را به خود اختصاص داده اند، اما به برخی از مولفه های دیگر هیچ گونه اشاره ای نشده است.
مطالعه کیفی از آسیب شناسی ارزشیابی تحصیلی مجازی در عدم رعایت اصول اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۲۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
85 - 104
در حال حاضر در عرصه جهانی و در کشور ما، آموزش مجازی و به تبعِ آن ارزیابی تحصیلیِ مجازی، مهمترین موضوع در عرصه تعلیم و تربیت است، لذا هدف از انجام این پژوهش، آسیب شناسی رعایت اصول اخلاقی در ارزیابی تحصیلی مجازی با نظرسنجی از معلمان مقطع ابتدایی استان لرستان است. این تحقیق از نظر رویکرد، کیفی و از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی است. روش نمونه گیری هدفمند است که با رعایت حداکثر تنوع صورت گرفته است. حجم نمونه تا قاعده اشباع نظری به 25 نفر رسید و ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه محقق ساخته و مصاحبه نیمه ساختار یافته است. داده ها پس از کدگذاری توسط نرم-افزار Maxqda10 بررسی شدند که خروجی آن ها به صورت جداول و نمودارها قابل مشاهده است. یافته های پژوهش شامل سه مقوله اصلی: 1) مؤلفه های عدم رعایت اصول اخلاقی، 2) منشأ پیدایش آن ها و 3) عوامل تشدید کننده، و همچنین 23 مقوله فرعی، در آسیب-شناسی رعایت اصول اخلاقی از جانب دانش آموز است. پر بسامدترین مقوله های فرعی در عدم رعایت اصول اخلاقی از جانب دانش آموز شامل: ورود به پایگاههای علمی شبکه، مشورت با دیگران، استفاده از کتب و جزوات درسی، عدم یادگیری دروس، عدم نظارت اولیای مدرسه، اجبار والدین در اخذ نمره بالا، تربیت نادرست خانوادگی، نمره گرایی نظام آموزشی، تأثیر همسالان و عدم توانمندی معلم در برگزاری امتحان است. همچنین این پژوهش تأثیر عدم رعایت اصول اخلاقی در ارزیابی مجازی را بر محتوای آموزش در 12 مقوله فرعی و راهکارهای غلبه بر آنها را در 10 مقوله فرعی ارائه می دهد.
بهبود وضعیت ناهنجاری رفتاری یک دانش آموز
نظم و انضباط دانش آموزان به مجموعه رفتارها، گفتارها و موقعیت هایی اطلاق می شود که بر هنجارهای معمول در یک محیط آموزشی منطبق باشد و زمینه اثرگذاری و بهره گیری مطلوب و مؤثر دانش آموزان را از محیط آموزشی فراهم سازد تا هم به تحقق اهداف سازمانی و هم به مشارکت و رشد فردی دانش آموز منجر شود. در وقوع اعمال و رفتار انسان عوامل مختلفی نظیر آموزشگاه، خانواده، اجتماع، همسالان، محیط (فرهنگی، فیزیکی و محلی) و ... دخالت دارند و مجموعه این عوامل به شکل مستقیم و یا غیر مستقیم بستر وقوع رفتارهای دانش آموز هستند. در اینجا نمونه رفتارهای دانش آموز مورد مطالعه عبارت بود از: بی قراری، عدم توجه به صحبت های معلم، آزار و اذیت هم کلاسی ها، بد اخلاقی، عدم تمرکز و بی حوصلگی و جابه جایی مکرر در کلاس. با توجه به اطلاعات کسب شده در پی بررسی تأثیر عدم پیگیری و توجه کافی والدین، کمبود محبت، وضعیت توانایی ها و شرایط دانش آموز بودیم تا در نهایت به بهترین شیوه های حل مشکل دست یابم. در این تحقیق از روش های مشاهده، مصاحبه و بررسی اسناد استفاده شده است. بنابراین به طرح فرضیاتی در زمینه ضعف انگیزه، کمبود محبت و توجه، ضعف درسی و مقررات نامناسب پرداخته و به جمع آوری اطلاعات لازم از طریق بررسی اسناد، مصاحبه و مشاهده پرداختیم.
بررسی میزان شیوع اختلالات رفتاری بین دانش آموزان دوره ابتدایی شهرستان چگنی
با توجه به اجتماعی بودن آدمی از لحاظ زمینه های بهنجاری و نابهنجاری رفتارها، مطالعه رفتاری فرد و شناخت اختلالات رفتاری وی بسیار حائز اهمیت است. اختلالات رفتاری، یکی از مباحث مهم مطرح شده در علم روان شناسی بوده و تقریبا ۸۵ سال پیش وارد علم روانشناسی شده است که رفتارهای گوناگون افراطی، مزمن، انحرافی که گستره آن شامل اعمال تهاجمی یا برانگیختگی ناگهانی، اعمال افسرده گونه و گوشه گیرانه می باشد و بروز آن ها به دور از انتظار مشاهده کننده است، به طوری که وی آرزوی توقف این گونه رفتارها را دارددر پژوهش حاضر میزان اختلالات رفتاری بین دانش آموزان دختر و پسر مقطع ابتدایی شهرستان چگنی مورد بررسی قرار می گیرد. منظور از اختلالات رفتاری آن دسته از رفتارهایی است که از دیدگاه های روانشناسی و جامعه شناسی بهنجار نمی باشد.هدف اصلی این مطالعه تعیین میزان شیوع اختلالات رفتاری در دانش آموزان دختر و پسر دبستانی شهرستان چگنی در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ بوده است که به منظور تعیین درصد اختلالات رفتاری دانش آموزان دبستانی به تفکیک جنس و نوع اختلال، رابطه بین عواملی همانند میزان تحصیلات، وضعیت تحصیلی، سن و جنس و اختلالات رفتاری مد نظر قرار گرفت. و نتایج حاصل از آزمون های آماری نشان داد که میانگین اختلال رفتاری در دانش آموزان مورد مطالعه در سطح پایینی قرار دارد. دستاورد پژوهش مورد مطالعه این شد که میانگین میزان شیوع اختلال های مذکو در پسران بیشتر از دختران است. میانگین میزان شیوع اختلالات رفتاری در دانش آموزان پسر با میانگین 24.3 بیشتر از دانش آموزان دختر با میانگین 18.3 است.
بررسی میزان تحقق اهداف اخلاقی و رابطه ی آن با قضاوت اخلاقی در دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی شهر بندرعباس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۱۸ پاییز و زمستان ۱۳۹۰ شماره ۲
31 - 50
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان تحقق اهداف اخلاقی و رابطه ی آن با رشد قضاوت اخلاقی در بین دانش آموزان پایه ی پنجم ابتدایی شهر بندرعباس انجام گرفته است. روش پژوهش این تحقیق توصیفی- پیمایشی و توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه ی دانش آموزان پایه ی پنجم ابتدایی شهر بندرعباس است، که تعداد 394 نفر به روش تصادفی– طبقه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از دو پرسشنامه استفاده شده است. پرسشنامه ی اول که مربوط به تعیین میزان تحقق اهداف اخلاقی آموزش و پرورش است، از نوع محقق ساخته است و پرسشنامه دوم پرسشنامه قضاوت اخلاقی (MJT) است که برای اندازه گیری قضاوت اخلاقی مورد استفاده قرار گرفته است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی میانگین، انحراف استاندارد و ضریب همبستگی پیرسون و آمار استنباطی آزمون t و آزمون فریدمن استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که اهداف اخلاقی آموزش و پرورش در پایه ی پنجم در شهر بندرعباس در سطح مطلوب تحقق یافته است. اگر چه همه ی اهداف در حد مطلوبی تحقق یافته است اما میزان تحقق آنها یکسان نیست و رتبه های متفاوتی دارند. بدین ترتیب، آن اهدافی بیشتر تحقق یافته که مدرسه و خانواده در زمینه ی آموزش آن بیشتر با یکدیگر توافق و همکاری داشته اند. همچنین یافته ها نشان داده است که بین میزان تحقق اهداف اخلاقی و قضاوت اخلاقی در سطح 05/0 رابطه معنی دار وجود دارد. اما تحلیل یافته ها به تفکیک اهداف نشان می دهد که از بین 21 هدف اخلاقی 7 هدف با قضاوت اخلاقی رابطه ندارد. بررسی محتوای این هفت هدف، نشان می دهد که این اهداف تحقق شان بیشتر تحت تأثیر الگوی فرزند پروری خانواده و روش کنترل و برقراری انضباط در مدارس است.
تحلیل محتوای کتاب علوم تجربی چهارم ابتدایی (1402-1401) براساس روش ویلیام رومی
منبع:
پژوهش در آموزش علوم تجربی سال دوم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵
32 - 40
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر، کتاب درسی علوم تجربی پایه چهارم ابتدایی ( 1402 – 1401 ) براساس تکنیک ویلیام رومی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است تا میزان فعال یا غیرفعال بودن متن ، تصاویر و پرسش های این کتاب به وسیله ی ضریب درگیری ویلیام رومی مشخص گردد . جامعه آماری این پژوهش کتاب درسی علوم تجربی پایه چهارم ابتدایی چاپ شده در سال تحصیلی 1402 - 1401 است و نمونه هم براساس روش ویلیام رومی انتخاب شده است ؛ به نحوی که 10 صفحه از متن و تصاویر 10 صفحه و پرسش های 10 صفحه از فعالیت های کتاب به صورت تصادفی انتخاب شدند . نتایجی که به دست آمد ، ضریب درگیری را در متن درس 1/1 و در تصاویر کتاب 25/0 و در پرسش ها و فعالیت های کتاب 7/5 نشان داد. بنابراین طبق این پژوهش، کتاب علوم تجربی پایه چهارم در سال تحصیلی۱۴۰۲-۱۴۰۱ ، از لحاظ متن کتاب در وضعیت مطلوبی قرار دارد و فعال است اما از لحاظ تصاویر کتاب غیر فعال است و دانش آموز را با موضوع یادگیری درگیر نمی کند واز لحاظ فعالیت ها و پرسش ها هم ضریب درگیری بیش از حد مشخص شده توسط ویلیام رومی است و غیرفعال محسوب می شود.
برنامه درسی قصد شده، اجراشده و کسب شده با تأکید بر پیامدهای حاصل از آنها دردرس علوم تجربی پایه چهارم مقطع ابتدایی
منبع:
پژوهش در آموزش علوم تجربی سال دوم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵
51 - 71
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تأکید بر پیامدهای حاصل از برنامه درسی قصد شده، اجراشده و کسب شده در درس علوم تجربی پایه ی چهارم مقطع ابتدایی با بیان اینکه فرایند برنامه ریزی درسی شامل سه مرحله طراحی و تولید، اجرا و ارزشیابی است.، نگارش شده است. روش پژوهش: کیفی،توصیفی است که به صورت کتابخانه ای و مصاحبه از 11 نفرمعلمان و 20 نفردانش آموزان است.نتایج این پژوهش : برنامه درسی و آموزش علوم تجربی ایران با علم و فناوری روز تطابق لازم را ندارد. در کشور ایران نیز تلاش هایی به عمل آمده است تا این کتب مورد بازبینی و به روزگردند. اهداف تدوین شده در کتاب درسی علوم تجربی بیشتر واقعی و عینی هستند به طوری که معلمان توانسته اند با استفاده از روش های آموزش و برقراری ارتباط با دانش آموزان که به ویژه در کلاس های آموزش ضمن خدمت آموخته اند، به این اهداف تحقق بخشند.همچنین، از نظر معلمان هدف از دروس علوم پایه چهارم، فقط شناخت اولیه است و بحث کاربرد در آن نادیده گرفته شده است که می تواند یکی از نقاط ضعف نظام آموزشی باشد. شیوه آموزشی نیز مورد سوال قرار گرفت که نشان داد در حال حاضرشیوه مناسب برای تدریس درس علوم تجربی، شیوه آزمایش و خطا و روش بحث گروهی و مشارکت می باشد و معلمان باید فراتر از کتاب درسی، اطلاعات داشته باشند تا بتوانند پاسخگوی سوالات زیاد دانش آموزان باشند.
تحلیل محتوای کتاب علوم تجربی پایه چهارم مقطع ابتدایی براساس رویکرد سند تحول بنیادین با استفاده از روش پردازش اطلاعاتی آنتروپی شانون
منبع:
پژوهش در آموزش علوم تجربی سال دوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶
21 - 37
حوزه های تخصصی:
در چند دهه اخیر، شاید هیچ یک از موضوعات درسی در سطح جهان به اندازه درس علوم دچار تغییر و تحول نشده باشد ولی این تغییر تنها از جنبه محتوایی، آموزش علوم را در بر نمی گیرد. ویژگی عصر کنونی ایجاب می کند تا برنامه های آموزش علوم با به کارگیری روش های فعال و پژوهش محوری سازماندهی شوند تا توانایی شناختی و شخصیتی دانش آموزان را رشد داده و فراگیران با برخورداری از مزایای علوم و فناوری، توانایی های لازم را برای رویارویی با تحولات جدید کسب کنند. این پژوهش با هدف تحلیل محتوای کتاب علوم تجربی براساس ساحت شش گانه سند تحول بنیادین انجام یافته است. روش پژوهش این تحقیق توصیفی و از نوع تحلیل محتوا و واحد تحلیل جمله ،تصاویر و مضمون می باشد. برای جمع اوری اطلاعات از ابزار ابزار اطلاعات سیاهه تحلیل محتوا با روایی تأیید شده توسط متخصصان سند تحول بنیادین استفاده شده است برای پردازش اطلاعات از روش آنتروپی شانون به عنوان عملگری قوی و معتبر در مبحث تحلیل محتوا ،استفاده شده است .نتایج حاصل از پژوهش نشان داد ساحت اقتصادی و حرفه ای بیشترین توجه و ساحت زیباشناختی و هنری کمترین توجه را به خود اختصاص داده است .نتایج به دست آمده حاکی از آن است که پراکندگی ساحت های شش گانه در این کتاب به صورت متوازن صورت نگرفته است .
ارائه الگوی جاری برنامه درسی با نشاط در دوره ابتدایی: رویکرد داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
184 - 205
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی الگوی جاری نشاط در برنامه های درسی مقطع ابتدایی بود. این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش داده بنیاد انجام گرفت. مشارکت کنندگان بالقوه پژوهش شامل کلیه کارگزاران دخیل در نشاط در برنامه های درسی دوره آموزش ابتدایی بودند که از طریق نمونه گیری هدفمند از نوع ملاک محور انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته چهارده نفر از معلمان، پنج نفر از مدیران مدارس، هشت نفر از اولیا دانش آموزان جمع آوری شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش کدگذاری باز، محوری و گزینشی استفاده شد. برای تأمین روایی و پایایی از معیارهای لینکن و گوبا استفاده شد. نتایج پژوهش نشان دهنده ی بیست و یک مفهوم محوری و هشت مقوله منتخب است که در قالب مدل پارادیمی شامل غفلت از نشاط در برنامه های درسی و تربیتی مدارس به عنوان مقوله ی محوری و شرایط علّی (ضعف مدیریتی مدارس، ضعف در فرهنگ آموزشی مدارس، ضعف در روابط اجتماعی دانش آموزان)، عوامل زمینه ای (عوامل فرهنگی- اجتماعی، عوامل سازمانی و عوامل آموزشی)، شرایط مداخله ای تسهیل گر(عوامل شخصیتی و فردی، جذابیت محتوایی کتب درسی، توجه به تفاوت های فردی و ارزشیابی کیفی)، شرایط مداخله گر محدودکننده (چالش های فردی، چالش های فرهنگی و چالش های مدرسه ای)، راهبردها (تعاملات و ارتباطات دانش آموزان، صمیمی سازی فضای کلاسی توسط معلمان، توجه به روش های فعال تدریس، پویاسازی فضای فیزیکی) و پیامد (افزایش افسردگی و سرخوردگی تحصیلی) سازمان یافت. بنابراین می توان نتیجه گرفت توجه به زمینه های فرهنگی- اجتماعی، سازمانی و آموزشی در تلفیق نشاط در برنامه های درسی مورد نیاز است.
جایگاه مولفه های دین پروری در کتاب های هدیه های آسمانی دوره ابتدایی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی میزان توجه به مولفه های دین پروری در کتاب های هدیه های آسمانی مقطع ابتدایی در سال تحصیلی 1402-1403 بود. به همین منظور از تحلیل محتوای کمّی استفاده شد. واحد تحلیل در متن و پرسش ها، جمله؛ در تصاویر هم هر یک تصویر قرار گرفت. ابزار پژوهش شامل سیاهه تحلیل محتوا محقق ساخته بود که به منظور اطمینان از روایی آن، از نظرات 10 نفر از صاحب نظران معارف اسلامی و علوم تربیتی استفاده شد. مولفه های دین پروری در نهایت در 12 مؤلفه قرار گرفت: شامل: ارائه الگو های مناسب تربیتی، سازگاری موضوعات دینی با سن دانش آموزان، پاسخگویی به نیازهای معنوی و روانی، ایجاد پشتوانه عقیدتی، گسترش فرهنگ امربه معروف و نهی ازمنکر، اعتدال و آسان گیری در دین، خداشناسی درست و اصولی، تعلیم و مفاهیم دینی با بهره گیری از داستان، پاسخگویی به شبهات دینی با استفاده از مثال، خلاقیت در آشنایی دانش آموزان با فضایل و رذایل اخلاقی، تأثیر مستحبات و مکروهات در بهداشت روانی و اجتماعی دانش آموزان، ترغیب دانش آموزان به حضور در مراسم های مذهبی. یافته ها نشان داد که سه مؤلفه ارائه الگوهای مناسب تربیتی، خلاقیت در آشنایی با فضایل و رذایل اخلاقی و سازگاری موضوعات دینی با سن، بیشترین میزان توجه را در هر پنج پایه تحصیلی داشته اند. سه مؤلفه پاسخگویی به شبهات دینی با استفاده از مثال، تأثیر مستحبات و مکروهات در بهداشت روانی و اجتماعی و اعتدال و آسان گیری در دین، نیز کمترین میزان توجه را در کتاب های هدیه های اسمانی پنج پایه داشته اند. همچنین نتایج بیانگر این است که مؤلفه اعتدال و آسان گیری در دین مغفول مانده است.
چگونگی افزایش انگیزه در درس مطالعات اجتماعی دانش آموزان پایه چهارم با استفاده از آموزش طنز محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه حرفه ای معلم سال ۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۸)
88 - 69
حوزه های تخصصی:
یکی از پیش نیازهای مهم و اساسی یادگیری، انگیزه تحصیلی است که تأثیر آن بر یادگیری، یکی از امور بدیهی است. اگر دانش آموزان نسبت به تحصیل انگیزه بالایی داشته باشد باعث می شود به آموزش و توضیحات معلم با دقت توجه کنند، تکالیف درسی خود را با جدیت انجام دهند و به دنبال کسب اطلاعات بیشتر نسبت به موضوعات درسی باشند. یکی از راه های افزایش انگیزه تحصیلی در دانش آموزان را می توان استفاده از آموزش طنزمحور دانست که علاوه بر پرورش تفکر نقادانه، تحلیلی و واگرا، باعث می شود توجه دانش آموزان را در کلاس درس جلب کند، استرس را کاهش دهد، رابطه ای دوستانه بین معلم و دانش آموزان بسازد و در آخر، ماندگاری مطالب آموخته شده را در دانش آموز افزایش دهد. بنابراین هدف پژوهش حاضر، ارزیابی تأثیر آموزش طنزمحور بر انگیزه تحصیلی دانش آموزان در درس مطالعات اجتماعی پایه چهارم است. روش پژوهش حاضر اقدام پژوهی از نوع مشارکتی در سه بعد تشخیص، اجرا و ارزیابی است که در پی آن، راه کارهایی نشان داده شد که می توان با استفاده از آموزش طنزمحور انگیزه تحصیلی دانش آموزان را افزایش داد. استفاده از داستان ها و لطیفه های مرتبط با محتوای درسی، استفاده از توانمندی های دانش آموزان شوخ طبع در بیان مطالب طنز مرتبط با محتوای درسی و استفاده از طنز بصری را می توان به عنوان نمونه های مؤثر استفاده از طنز در آموزش دانست. پیشنهاد می شود در دانشگاه فرهنگیان واحدهایی برای آموزش استفاده از این ابزار به دانشجومعلمان ارائه شود تا بتوانند از این ابزار مؤثر در آموزش ابتدایی، به نحو صحیح استفاده کنند.
بررسی کتب ریاضی دورۀ اول ابتدایی از منظرمؤلفه های سواد ریاضی به کمک مسائل با زمینۀ دنیای واقعی
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
625 - 599
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر که به روش تحلیل محتوا انجام گرفته، ارزیابی مسائل کتب ریاضی دوره اول ابتدایی از منظر مؤلفه های سواد ریاضی به کمک مسائل با زمینه دنیای واقعی است. توانایی برقراری ارتباط میان دنیای واقعی و دنیای ریاضی یا همان سواد ریاضی، به کمک مسائل با زمینه دنیای واقعی یا همان مسائل زمینه مدار ارتقا می یابد که در این پژوهش بر اساس ترکیبی از چارچوب های مطرح شده در پژوهش ها بررسی شدند. جامعه آماری کتاب های ریاضی پایه های اول، دوم و سوم ابتدایی و حجم نمونه با جامعه برابر است. ابزار پژوهش چک لیست های تحلیل محتوایی است که روایی صوری و محتوایی آن به تأیید متخصصان و معلمان با تجربه رسیده است و پایایی آن نیز به وسیله فرمول هولستی تأیید شد. نتایج نشان داد به طور کلی، 71 / 26 درصد از مسائل مطرح شده در این سه کتاب درسی، زمینه مدار بوده و تعداد آن ها با افزایش پایه تحصیلی رشد می کند. مسائل کاربرد استاندارد با 71 / 24 درصد بیشترین نوع مسائل زمینه مدار مطرح شده در این کتب بوده است و از لحاظ سطح ارتباط با دنیای واقعی بیشتر به مسائل با زمینه جداشدنی شباهت دارند. هیچ مسئله مدل سازی (بالاترین سطح) و یا مسئله با زمینه غیر معقول (پایین ترین سطح) نیز در این کتب مطرح نشده است. پراکندگی مسائل این سه کتاب، از نظر تنوع زمینه و فرایندهای ریاضی نیز متنوع است و مسائل با موضوع زمینه شخصی و فرایند به کارگیری بیشترین تکرار را داشته اند. در نهایت، مسائل زمینه مدار این کتب درسی با استاندارد مطرح شده در مطالعات بین المللی سواد ریاضی مقایسه شده است، که در برخی موارد از تطابق مناسبی برخوردار بوده و در برخی موارد با این استاندارد ها فاصله دارد. نتایج این پژوهش می تواند متخصصان آموزشی را جهت ارزیابی کتب درسی و بهبود سطح سواد ریاضی دانش آموزان یاری کند.
بررسی سبک مدیریت کلاس و انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مقطع ابتدایی(دوره دوم) شهر سبزوار
حوزه های تخصصی:
این پژوهش باهدف بررسی رابطه ی بین سبک مدیریت کلاس توسط اساتید و انگیزش پیشرفت دانش آموزان دوره دوم مقطع ابتدایی انجام شده است. روش پژوهش توصیفی-پیمایشی و جامعه آماری دانش آموزان رشته علوم تربیتی تعداد نمونه آماری 326 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه سبک های مدیریت کلاس ولفانگ (1970) و انگیزش تحصیلی هرمنس (1977) به ترتیب با پایایی 0/73 و 0/88 انجام شد. یافته نشان داد بین سبک های مدیریت کلاس با آزادمنشانه و مشاوره ای با انگیزش تحصیلی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد، بین سبک استبدادی و انگیزش رابطه منفی و معناداری وجود دارد و بین سبک بی تفاوت با انگیزش تحصیلی رابطه وجود نداشت. در راستای یافته های پژوهش بحث و پیشنهادهایی ارائه شد.
مقایسه مفهوم وطن در کتاب های فارسی ایران و العربیّه سوریه در مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
71 - 90
حوزه های تخصصی:
بررسی و مقایسه محتوای کتاب های درسی نزد ملل و فرهنگ های گوناگون، از موضوعاتی است که در قلمرو ادبیات تطبیقی قرار می گیرد. وطن و هویت ملّی از مضامینی است که همواره مورد توجّه نهاد آموزش و پرورش بوده و در کتاب های درسی کشور های مختلف به شکل های گوناگون بدان پرداخته شده است. پژوهش حاضر بر آن است تا بر اساس مکتب آمریکایی، به بررسی تطبیقی مفهوم وطن و هویت ملّی در کتاب های فارسی ایران و کتاب های العربیّه سوریه در مقطع ابتدایی بپردازد. آثار مورد بررسی، شش کتاب فارسی و شش کتاب عربی، بر اساس آخرین تغییرات کتب آموزشی در ایران و سوریه است. یافته ها در این بررسی تطبیقی نشان می دهد که در کتاب های فارسی دوره ابتدایی، هویت دینی و مذهبی و مؤلّفه های وطن اسلامی بسامد بالایی دارد. در حالی که در کتاب های العربیّه، ستایش زبان و خطّ عربی از سویی و نپرداختن به مؤلّفه های دینی و مذهبی از سوی دیگر، جلب توجّه می کند. در کتاب های هر دو کشور، ستایش رزمندگان و شهدای راه وطن و معرّفی جاذبه های طبیعی، جغرافیایی، تاریخی و فرهنگی دیده می شود. کم توجّهی نسبت به هویت قومی از موارد مشترک در کتاب های دو کشور است.
تحلیل محتوای کتاب های «هدیه های آسمان» دوره ابتدایی و میزان انطباق آنها با ویژگی های متقین در خطبه همام(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تحلیل محتوای کتاب های «هدیه های آسمان دوره ابتدایی» (سال تحصیلی1401-1400) و میزان انطباق آنها با ویژگی های متقین در خطبه همام بود. روش این پژوهش تحلیل محتوا و برای گردآوری داده ها از روش سندکاوی (کتاب های درسی) استفاده شد. برای محاسبه فراوانی، بار اطلاعاتی و ضریب اهمیت روش آنتروپی شانون به کار رفت. با بررسی 1409 جمله به عنوان واحد تحلیل، این نتایج حاصل شد که مؤلفه های نماز شبانه، انفاق در راه خدا، راستگویی، صبر و شکیبایی، ایمان و یقین و خضوع و فروتنی به ترتیب 276، 245، 244، 234 ، 212 و 198 فراوانی را داشتند. در این کتاب ها به ترتیب بیشترین و کمترین ضریب اهمیت در پایه دوم، مؤلفه راستگویی 331/0 و خضوع و فروتنی 108/0؛ پایه سوم، ایمان و یقین 446/0 و صبر و شکیبایی231/0؛ پایه چهارم، انفاق در راه خدا 498/0 و صبر و شکیبایی 331/0؛ پایه پنجم، ایمان و یقین 498/0 و خضوع و فروتنی 398/0 و پایه ششم، انفاق در راه خدا 702/0 و صبر و شکیبایی 403/0 به دست آمد. این پژوهش نشان داد که توزیع بعضی ویژگی های متقین در محتوای کتاب ها و واحدهای تحلیل، تعادل و انطباق کمی دارند.
تأثیر شیوه فرزندپروری مستبدانه بر اضطراب جدایی با نقش میانجی سبک دلبستگی ناایمن در دانش آموزان مقطع ابتدایی
حوزه های تخصصی:
پیشینه و اهداف: هدف از پژوهش حاضر تعیین تأثیر شیوه فرزندپروری مستبدانه بر اضطراب جدایی با نقش میانجی سبک دلبستگی ناایمن در دانش آموزان بود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت از نوع تحقیقات توصیفی همبستگی است که به شکل میدانی انجام شده است. روش ها: جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر شاهرود تشکیل داده اند که تعداد کل جامعه حدود 17 هزار نفر می باشد. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 302 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های پژوهش از سه پرسشنامه شیوه های فرزندپروری دیانا و بامریند (1973)، پرسشنامه اختلال اضطراب جدایی (SASC) و پرسشنامه سبک های دلبستگی هازن و شیور (1999) بهره گرفته شد. برای بررسی روایی صوری و محتوایی پرسشنامه ها از نظرات 7 تن از متخصصان علوم تربیتی و جهت بررسی پایایی پرسشنامه ها از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. جهت آزمون فرضیات پژوهش از روش مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که شیوه فرزندپروری مستبدانه بر اضطراب جدایی و سبک دلبستگی ناایمن دانش آموزان تأثیر مثبت و معناداری دارد، دلبستگی ناایمن بر اضطراب جدایی دانش آموزان تأثیر مثبت و معناداری دارد و همچنین نقش میانجی سبک دلبستگی ناایمن در ارتباط بین شیوه فرزندپروری مستبدانه و اضطراب جدایی نیز تأیید گردید. نتیجه گیری: کودکانی که در معرض اختلال اضطراب جدایی و سبک دلبستگی ناایمن هستند نیاز به حمایت های روانشناختی بیشتری داشته و لازم است جهت برخورد مناسب با این کودکان مهارت های لازم به والدین آنها آموزش داده شود.