مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۰۱.
۳۰۲.
۳۰۳.
۳۰۴.
۳۰۵.
۳۰۶.
۳۰۷.
۳۰۸.
۳۰۹.
۳۱۰.
۳۱۱.
۳۱۲.
۳۱۳.
۳۱۴.
۳۱۵.
۳۱۶.
۳۱۷.
۳۱۸.
۳۱۹.
۳۲۰.
معلمان
حوزه های تخصصی:
اشتباهات جبری یکی از موانع موجود در مسیر یادگیری مباحث مختلف ریاضی و پیشرفت در دوره های تحصیلی بالاتر می باشند. آگاهی از دلایل ایجاد این اشتباهات در بهبود نظام آموزشی نقش مهمی دارد. از اینرو پژوهش حاضر با هدف بررسی نظرات معلمان ریاضی در مورد اشتباهات آموزشی دانش آموزان در جبر انجام شده است. این پژوهش از نوع پژوهش های کیفی است که نمونه آن شامل 8 نفر از معلمان ریاضی دوره اول متوسطه می باشد که با بهره گیری از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از مصاحبه نیم ساختار یافته کمک گرفته شده است. داده ها با بهره گیری از روش کدگذاری و دسته بندی مطالب مشابه تحلیل شدند. یافته های این پژوهش نشان دادند که سه مقوله «فرآیند کسب و بکارگیری دانش»، «ویژگی های فردی دانش آموز» و «عناصر تدریس» دلایل عمومی و اختصاصی ایجاد اشتباهات دانش آموزان در جبر از دیدگاه معلمان هستند.
بررسی موانع ارتقای زنان به پست های مدیریتی از دیدگاه معلمان زن شهرستان قائم شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، حضور زنان در اجتماع و محیط های کاری افزایش یافته است. با وجود این، روند ارتقای زنان به سطوح بالای مدیریتی با پیشرفت های تحصیلیِ آن ها هم خوانی ندارد و حضور زنان در سطوح عالی مدیریتی در بیشتر کشورها، بخصوص ایران، به دلیل موانع متعدد، ناچیز و کمرنگ است. هدف از این مطالعه بررسی موانع ارتقای زنان در پست های مدیریتی از دیدگاه معلمان زن شهرستان قائمشهر می باشد. از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش جمع آوری داده ها توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، کلیه ی معلمان زن شهرستان قائمشهر بوده که تعدادشان 1930 نفر می باشند. برای انتخاب نمونه از فرمول کوکران جامعه محدود به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای تعداد 320 نفر انتخاب شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از از آزمون T تک نمونه ای و آزمون فریدمن برای رتبه بندی متغیرهای پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS استفاده گردید. نتایج نشان داد که کلیشه ی جنسیتی، تبعیض جنسیتی، تضاد بین کار و خانواده، تضاد بین فرهنگ و خانواده، عدم حمایت مدیران و کارکنان، عدم حمایت خانواده، غلبه فرهنگ مردسالار، هنجارهای مبتنی بر سنت گرایی و وجود سقف شیشه ای جزو موانع ارتقای زنان به پست های مدیریتی می باشد._x000D_
رهیافتی پدیدارشناسانه در زمینه ی عوامل مؤثر بر ارتقاء هویت فردی و ملی دانش آموزان از دیدگاه معلمان
حوزه های تخصصی:
اهمیت شکل گیری هویت در افراد، متصدیان را وا می دارد که با دقت نظر اهمیت و ضرورت شکل گیری هویت در افراد و اعمال حساسیت های لازم را با اتخاذ روش های مناسب برای ایجاد آگاهی و حس تعلق به هویت ملی و فردی در دانش آموزان فراهم آورند و موجب بروز رفتارهای مناسب فردی و ملی و اجتماعی در این زمینه شوند. لذا هدف از انجام این پژوهش بررسی تجارب معلمان در زمینه عوامل مؤثر بر ارتقاء هویت فردی و ملی دانش آموزان بود. میدان تحقیق و جامعه موردمطالعه معلمان مدارس شهر سنندج بودند که 15نفر که به صورت هدفمند برای شرکت در مصاحبه نیمه ساختاریافته برگزیده شده بودند مشارکت کردند. تجارب مشارکت کنندگان در چهار الگو ترسیم گردید. 1- عوامل درونی، 2- عوامل بیرونی، 3- وحدت و یکپارچگی ملی، 4- حراست و حفظ منافع ملی.
بررسی و تحلیل ضرورت آموزش ضمن خدمت الکترونیکی معلمان در راستای توانمندسازی آن ها
آموزش ضمن خدمت سنتی و لزوم تجدید ساختار آموزشی کارکنان امری است که عموماً با انقلاب صنعتی پا گرفت و پس از آن توسعه یافت. مرتبه اصلی توجه به آموزش نیروی انسانی از زمان موج پیشرفتهای عظیم قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم شکل گرفت. اگرچه ریشه آن در دههها و قرون قبل نیز یافت می شود. در مجموع باید گفت: آموزش ضمنخدمت در قرن بیستم و در بسیاری از ممالک توسعه یافته شکل گرفته، در نیمه دوم نیز نهادینه شد. پیشرفت و بالندگی هر کشوری به انسانهای آن کشور بستگی دارد و پیشرفت همهجانبه بدون داشتن انسانهایی فرهیخته و نیروی انسانی کارامد و با دانش ممکن نیست. بنابراین یکی از عوامل مهم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی گسترش همهجانبه آموزش و تربیت نیروی انسانی متخصص و کارآمد میباشد. تحولات فزاینده در زمینه دانش و تکنولوژی، نیازهای آموزشی جدیدی را برای مشاغل مختلف به وجود میآورد که تحصیلات رسمی و دانشگاهی به تنهایی پاسخگو نبوده و در نتیجه به انواع دیگرآموزش از جمله آموزش ضمن خدمت نیاز میباشد. آموزش ضمن خدمت در حقیقت دانش جدیدی را در سبد آموزشهای قبلی دانشآموختگان قرار داده و آنان را به همراه پیشرفت علوم و فنون پیش میبرد. توسعه آموزشها در بهبود کیفیت نظام آموزشی اثر مطلوب خود را به جای می گذارد. از طرف دیگر آموزش معلمان به عنوان کلید طلایی توسعه یکی از عوامل اصلی و ارکان مهمی است که آموزشوپرورش و در یک کلمه «کشور» را به پویایی و نهایت کارایی و اثربخشی میرساند.
ارائه الگوی مولفه های شخصیتی و عوامل روان شناختی موثر بر تدریس معلمان در زمان شیوع کووید-19(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: تحقیقات نشان داده است که نظام های آموزشی و تدریس معلمان می تواند متأثر از بحران های اجتماعی مانند کووید-19 باشد بنابراین هدف از این مطالعه ارائه الگوی مؤلفه های شخصیتی و عوامل روان شناختی مؤثر بر تدریس معلمان در زمان شیوع کووید-19 می باشد. مواد و روش ها: روش پژوهش توصیفی همبستگی و تحلیل مسیر با استفاده از معادلات ساختاری می باشد. جامعه آماری پژوهش کلیه معلمان مقطع ابتدایی ناحیه 2 مشهد که در سال تحصیلی 98 -97 مشغول به تدریس می باشند که با بررسی های صورت گرفته مشخص شد که 873 نفر در مقاطع ابتدایی مشغول به تدریس هستند که 329 نفر زن و 544 نفر مرد بودند. ابزار به کاررفته در پژوهش حاضر عبارت اند از پرسشنامه تدریس تحول آفرین، پرسشنامه عوامل اجتماعی و پرسشنامه عوامل شخصیتی هگزاکو که با رعایت اصول اخلاقی پژوهش، توسط اعضای نمونه تکمیل شد. داده های به دست آمده با بهره گیری از معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی با بهره مندی از نرم افزار لیزرل تحلیل شد. یافته ها: یافته های آماری نشان دهنده برازش مطلوب مدل و تأیید معنادار مدل پژوهشگر بود (001/0≥P). نتیجه گیری: به نظر می رسد که توجه به مؤلفه های شخصیتی عامل مهمی در ارائه تدریس در زمان شیوع کووید-19 می باشد.
مقایسه خودکارآمدی و تعهد شغلی معلمان دارای تدریس در حوزه تخصصی و غیرتخصصی در مقطع ابتدایی ناحیه یک آموزش و پرورش شهرستان سنندج(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۷
179 - 200
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه خودکارآمدی و تعهد شغلی معلمان دارای تدریس در حوزه تخصصی و غیرتخصصی در مقطع ابتدایی ناحیه یک آموزش و پرورش شهرستان سنندج بود. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی- مقایسه ای است. جامعه ی آماری شامل 1102 نفر (810 نفر زن و 292 نفر مرد) از معلمان مقطع ابتدایی آموزش و پرورش ناحیه یک شهرستان سنندج بوده که در سال تحصیلی 97-96 مشغول به فعالیت بودند. از این تعداد 95 نفر از معلمان مقطع ابتدایی که در حوزه ی غیرتخصصیِ خود، مشغول به تدریس بودند، به روش تمام شماری و همچنین 262 نفر از معلمان که دارای تدریس در حوزه تخصصی خود بودند، به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. از پرسشنامه های استاندارد خودکارآمدی تشانن- موران و وولفولک هوی (2001) و تعهد شغلی بلاو (2009)، جهت گردآوری داده-ها استفاده شد. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون t دو گروه مستقل استفاده گردید. نتایج پژوهش حاکی از آن است که خودکارآمدیِ معلمانِ دارای تدریس در حوزه تخصصی و خارج از حوزه تخصصی، تفاوت معناداری دارد. همچنین تعهد شغلیِ معلمانِ دارای تدریس در حوزه تخصصی و خارج از حوزه تخصصی نیز، تفاوت معناداری دارد.
تدوین الگوی توسعه حرفه ای معلمان مقطع متوسطه دوم شهر اردبیل بر مبنای برنامه درسی (یک مطالعه کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدارس بهتر از معلمانی که در آنها تدریس می کنند نیستند و توسعه حرفه ای کلید اصلی پیشرفت معلمان و رشد حرفه ای آنها است. پژوهش حاضر باهدف تدوین الگوی توسعه حرفه ای معلمان در برنامه درسی و به صورت کیفی و به شیوه تحلیل مضمون انجام شده است. بدین منظور با 14 نفر از اساتید رشته علوم تربیتی در شهر اردبیل که به صورت هدفمند و قضاوتی انتخاب شده اند، مصاحبه نیمه ساختاریافته، انجام شده است. در این پژوهش از روش شبکه مضامین استفاده شد. روایی و پایایی پژوهش با استفاده از روش گوبا و لینکن (1985) بررسی و مورد تائید قرار گرفت. پس از تکمیل فرایند مصاحبه ها و کدگذاری، تعداد 67 مضمون پایه، 18 مضمون سازمان دهنده و 3 مضمون فراگیر در خصوص توسعه حرفه ای معلمان شناسایی شد. مضامین اصلی عبارت بودند از: 1. عوامل فردی ، 2. عوامل سازمانی، 3. عوامل مدیریتی. بررسی الگوها و مدل های ارائه شده برای توسعه حرفه ای مربیان و معلمان نشان داد که این الگوها تمامی جنبه ها و مولفه های توسعه حرفه ای را مدنظر قرار نداده اند از این رو، پژوهش حاضر الگویی را شناسایی و ارائه می کند که شامل مولفه های سه گانه ی فردی، سازمانی و مدیریتی و روابط متقابل بین این مولفه ها بوده و با ویژگی های معلمان مقطع متوسطه سازگار می باشد.
ساخت و اعتباریابی مقیاس سنجش مدیریت کلاس تحولی در مدارس ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال نهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
78 - 53
حوزه های تخصصی:
مدیریت کلاس به عنوان اولین سطح مدیریت آموزشی در شکلدهی به ساختار آموزش و فرایند تدریس نقش اساسی دارد. هدف از مطالعه حاضر، ساخت و اعتبار یابی مقیاس سنجش مدیریت کلاس تحولی بود. روش پژوهش پیمایشی (از نوع تحلیل عاملی) و جامعه آماری پژوهش، کلیه معلمان مدارس ابتدایی شهر اصفهان در سال ۱۳۹۹ بود که بر اساس فرمول تعیین حجم نمونه کوکران ۲۴۰ نفر به صورت نمونه گیری تصادفی بر اساس معیارهای ورود انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بود که بر اساس کتاب و مقالات مرتبط با مدیریت کلاس تهیه شد. این پرسشنامه از ۲۶ گویه برحسب طیف لیکرت ۵ درجه ای تشکیل شده است. روایی پرسشنامه (برحسب روایی سازه) و پایایی (برحسب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی) پس از انجام تحلیل عاملی تأییدی تعیین شد. تجزیه وتحلیل داده ها با آزمون های کفایت حجم نمونه بارتلت (KMO)؛ تحلیل عاملی اکتشافی، تحلیل عاملی مرتبه دوم) و آلفای کرونباخ با بهره گیری از نرم افزار Smart-PLS3 انجام شد. نتایج نشان داد که ۵ مؤلفه به عنوان ابعاد مدیریت کلاس تحولی عبارت اند از: «یادگیری مشارکتی»؛ «به کارگیری راهبردهای انگیزشی»؛ «ارتقای روانشناسی موفقیت»؛ «سبک تسهیل کننده» و «پویایی کلاس». نتایج ارزیابی روایی همگرا نشان داد که میانگین واریانس استخراج شده برای تمامی مؤلفه ها بالاتر از مقدار ۰٫۵ و مورد تأیید بودند. همچنین نتایج آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی بالاتر از مقدار ۰٫۷ قرار داشتند و بیانگر آن است که مقیاس مدیریت کلاس تحولی ازنظر پایایی و روایی همگرا مورد تأیید بوده است. با توجه به پایایی مناسب این ابزار می توان در نظام آموزش وپرورش برای آموزش معلمان تازه کار و حتی معلمان باسابقه استفاده کرد.
ارزشیابی در آموزش تاریخ
حوزه های تخصصی:
ارزشیابی همواره یکی از ارکان اصلی تعلیم و تربیت و یکی از اصول مهم در برنامه ریزی درسی است. ارزشیابی به عنوان راهکاری جهت آگاهی از میزان یادگیری فراگیران مطرح می باشد و در حال حاضر روش ها و رویکردهای جدیدی وجود دارد. علاوه بر این تجزیه وتحلیل کمی و کیفی نتایج حاصل از ارزشیابی می تواند در جهت اصلاح تدریس، شیوه های ارزشیابی و رفع نواقص کتاب های درسی مربوط به وزارت آموزش وپرورش مفید و مؤثر باشد. با توجه به اهمیّت درس تاریخ به عنوان هویت و شناسنامه ملی؛ این پژوهش برمبنای مطالعات کتابخانه ای و تجربه تدریس تاریخ؛ ضمن تشریح مفاهیم وابسته به ارزشیابی، نقد روش های سنتی ارزشیابی و تحلیل علل پایین بودن نمرات درس تاریخ، به ارائه روش های نوین و کارآمد در ارزشیابی مربوط به درس تاریخ - با تأکید بر کتب آموزشی تاریخ دوره دوم متوسطه - پرداخته است. درنهایت پیشنهاد هایی جهت تقویت دانش، مهارت و بینش دانش آموزان و ارتقاء سطح ارزشیابی درس تاریخ ارائه کرده است.
تحلیل اجتماعی سازه های تربیت شهروندی در بین دانش آموزان از دیدگاه معلمان متوسطه شهر تهران
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی مؤلفه های تربیت شهروندی در بین دانش آموزان متوسطه پسرانه شهر تهران انجام گرفت. روش اجرای تحقیق میدانی با راهبرد پیمایشی است. داده ها به کمک ابزار پرسشنامه محقق ساخته از 210 نفر از معلمان شهر تهران با شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و تصادفی ساده جمع آوری شد. با توجه به هدف پژوهش از تحلیل عامل اکتشافی برای تجزیه وتحلیل داده ها و شناسایی مؤلفه های زیربنایی استفاده شد.
تحلیل داده های پژوهش با استفاده از تحلیل عامل اکتشافی و به کمک آزمون kmo و ضریب بارتلت تائید شد ( ≥p%05). این ضریب نشان می دهد که، هم همانی بودن ماتریس رد شد و هم متغیرها امکان کاهش به حداقل عامل ها را داشتند. درنهایت متغیرهای موردبررسی به 6 عامل کاهش پیدا کردند که درمجموع با فراوانی تجمعی 54/55 توانستند واریانس کل متغیرها را تبیین کنند. این عامل ها به ترتیب اولویت در مؤلفه های اعتماد و مسئولیت پذیری با مقدار ویژه (012/6)، تعهد دینی و سازمانی با مقدار ویژه (072/2)، هنجارپذیری اجتماعی با مقدار ویژه (657/1)، نقش آفرینی فعالانه با مقدار ویژه (500/1)، منتقد با مقدار ویژه (416/1) و آگاهی تربیتی راهبردی با مقدار ویژه (226/1) نام گذاری و مشخص شد. ازاین رو می توان گفت که دانش آموزان بیشترین نقش و یادگیری شهروندی خود را در مؤلفه ی اعتماد و مسئولیت پذیری به عنوان عامل اول با واریانس (049/24) نشان دادند.
بررسی رابطه توانایی های شناختی و ذهن آگاهی با خردمندی معلمان: نقش واسطه ای هیجانات مثبت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۲
88 - 99
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین توانایی های شناختی و ذهن آگاهی با خردمندی معلمان با نقش واسطه ای هیجان های مثبت بود. روش پژهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش همه معلمان مدارس ابتدایی شهرستان میبد به تعداد 600 نفر بود. به این منظور 375 نفر از معلمان مقطع ابتدایی شهرستان میبد با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و پرسشنامه توانایی های شناختی نجاتی (1392)، پرسشنامه ذهن آگاهی براون و ریان (2003)، پرسشنامه هیجان های مثبت چن (2016) و مقیاس سه بعدی خرد آردلت (2003) را تکمیل کردند. پس از گرداوری داده ها، مدلیابی معادلات ساختاری برای آزمون مدل پیشنهادی و فرضیه ها مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد مدل مطرح شده از برازش خوبی برخوردار است (91/0= NFI و 068/0= SRMR). نتایج تحلیل ها نشان داد توانایی های شناختی، ذهن آگاهی و هیجان های مثبت بر خرد تأثیر مثبت معنادار دارد. همچنین نقش واسطه ای هیجان های مثبت در رابطه بین توانایی های شناختی و ذهن آگاهی با خرد تأیید شد. یافته ها نشان می دهد با افزایش متغیرهای توانایی های شناختی، ذهن آگاهی و هیجان های مثبت می توان افزایش خرد در معلمان را انتظار داشت.
تأثیر رهبری اخلاقی در اثربخشی سازمانی مدارس با نقش میانجی توانمندسازی روان شناختی و خلاقیّت معلّمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۳
163 - 178
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر رهبری اخلاقی در اثربخشی سازمانی مدارس با نقش میانجی خلاقیّت و توانمندسازی روان شناختی معلّمان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود . جامعه پژوهش شامل معلّمان ناحیه 1 شیراز در سال تحصیلی 1400-1399 به تعداد 2209 نفر بودند، که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و بر مبنای فرمول کوکران نمونه ای به حجم 327 معلّم از این جامعه انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از چهار پرسشنامه رهبری اخلاقی کالشون، دن هارتوگ و دی هوگ (2011)؛ توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر(1995)؛ خلاقیّت کارکنان تورنس(1963) و پرسشنامه اثربخشی سازمانی مدارس سرجیوانی، استراتا و رابرت (1992) استفاده گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری و به کمک دو نرم افزار Spss و lisrel انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که: رهبری اخلاقی، توانمندسازی روان شناختی و خلاقیّت، اثر مستقیم، مثبت و معناداری در سطح 05/0 بر اثربخشی سازمانی دارد؛ همچنین رهبری اخلاقی با میانجی گری توانمندسازی روان شناختی و خلاقیّت اثر غیرمستقیم، مثبت و معنادار بر اثربخشی سازمانی دارد. از یافته ها می توان نتیجه گرفت که رهبران اخلاقی به همراه نقش میانجی توانمندسازی روان شناختی و خلاقیّت معلّمان، دارای نقش مؤثّری در اثربخشی سازمانی مدارس می باشند. بنابراین چنانچه مدیران و رهبران مدارس از خصایص مثبت رهبری اخلاقی برخوردار باشند و در این فرایند از راهبردهایی مانند توانمندسازی روان شناختی و خلاقیّت معلّمان بهره گیرند، می توانند شرایط مساعدی جهت همکاری و مشارکت هر چه بیشتر معلّمان در امور مختلف مدرسه و در نهایت اثربخشی مدرسه فراهم کنند.
تحلیل مسیر سرمایه روانشناختی و رضایت شغلی معلمان تربیت بدنی و غیر تربیت بدنی شهر اماره عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تحلیل مسیر سرمایه روانشناختی و رضایت شغلی معلمان تربیت بدنی و غیر تربیت بدنی شهر اماره عراق می باشد. روش تحقیق، توصیفی - پیمایشی است. جامعه آماری کلیه معلمان تربیت بدنی و غیر تربیت بدنی شهر اماره عراق به تعداد 3600 نفر بود. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 250 معلم تربیت بدنی و 400 معلم غیر تربیت بدنی به عنوان نمونه انتخاب شدند. از پرسشنامه های استاندارد سرمایه روانشناختی لوتانز (2007) و پرسشنامه رضایت شغلی ویس و همکاران (1967) استفاده گردید. روایی پرسشنامه ها بر اساس نظر 10 نفر از متخصصان مدیریت ورزشی تایید شد و پایایی نیز با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ، به ترتیب مقدار 0/83، 0/73 به دست آمد. جهت تجزیه و تحلیل داده های از آمار توصیفی (میانگین، انحراف استاندارد و ...) و آمار استنباطی (K_S، ضریب همبستگی اسپیرمن و U مان ویتنی) استفاده گردید. همچنین از مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار AMOS استفاده شد. نتایج نشان داد که بین سرمایه روانشناختی و ابعاد آن با رضایت شغلی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد(p
دیالکتیک سوژه و فضا: زنانِ معلم در فضاهای رسمی و غیر رسمی (مورد مطالعه: معلمان شهر کامیاران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: پژوهش حاضر ضمن اتکا بر مضمونِ نظریِ فضامندیِ روابطِ اجتماعی، درصدد ارائه ی تحلیلی کیفی از شیوه های برساخت سوبژکتیویته ی زنان در فضاهای رسمی و غیررسمی است. رویکرد نظری برگرفته از سنتی انتقادی (از آرای فمنیست ها تا نظریات فوکو و هانری لوفور) است که ضمن داشتن التفاتی دایمی به محوریت امر اجتماعی، برساخت سوبژکتیویته را در متن فضا تحلیل می کند. روش مطالعه: میدان مطالعه زنان شهر کامیاران و به طور مشخص زنانِ معلم است که به طور روزمره هر دو نوع فضا را تجربه می کنند. سوای مشاهده مستقیم میدان مطالعه توسط پژوهشگر و اشتراک در تجارب زیسته با سوژه های مورد مطالعه ، داده ها از طریق مصاحبه-های عمیق فردی گردآوری شده اند و با استفاده از شیوه تحلیل مضمونی تفسیر گشته اند. یافته ها: یافته ها در قالب 20 مقوله فرعی و 4 مقوله اصلی صورتبندی شده اند و نتایج نشان می دهد که زنانِ معلم در فضای رسمیِ مدرسه به میانجی نوعی «نمایشِ عمومی» با سازوکارهای انضباطی مدرسه کنار می آیند، اما در زیر پوست این نمایشِ عمومی نوعی «روایت نهانی» برای مقاومت در برابر این نظام انضباطی برمی سازند. درست اما همین زنان در فضاهای غیررسمی از «نمایش عمومی» نه به عنوان دستمایه ای برای کنار آمدن با نظام انضباطی بلکه به مثابه محملی برای ابراز وجود و نمایش خویشتنِ زنانه استفاده می کنند و با ورود به معاشرت های دوستانه و برقراری تعامل با دیگری و گذران اوقات فراغت درصدد تحقق نَفس زنانه برمی آیند. نتیجه گیری: به بیان دیگر، در این فضاها تلاش زنان برای برساخت روایتی نهانی جهت محافظت از خویش کم رنگ تر و ناضروری تر می شود و جای خود را به تلاش جهت تقویت عاملیت زنانه می دهد که معمولاً به واسطه کنش هایی مثل نقاب زدایی از چهره، بدن نمایی و تصرف فضا انجام می گیرد. کنش زنانه در فضاهای رسمی معطوف به نوعی مقاومت ظریف و نامرئی برای پنهان کردن خویش و گریختن از چنگال نظام انضباطی است، اما در فضاهای غیررسمی در جهت نوعی کنش گری فعالانه برای بازنمایی زنانگی و تصرف فضاها پیش می رود.
رابطه التزام عملی به اعتقادات مذهبی و سرسختی روان شناختی با فرسودگی شغلی در معلمان مدارس استثنایی کودکان شهر کرمان در سال 1394(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
47-59
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: معلمان آموزش و پرورش استثنایی در شرایط کاری بسیار پراسترسی مشغول به کار هستند که زمینه ساز ایجاد فرسودگی شغلی است؛ در این پژوهش به بررسی عوامل مؤثر بر آن پرداخته شده است. هدف از این پژوهش تعیین رابطه بین التزام عملی به اعتقادات مذهبی و سرسختی روان شناختی با فرسودگی شغلی در معلمان مدارس کودکان استثنایی شهر کرمان در سال 1394 بود. روش کار: این پژوهش مطالعه ای توصیفی از نوع همبستگی است که برای اجرای آن 182 معلم شاغل در مدارس کودکان استثنایی شهرستان کرمان در سال 1394 به صورت سرشماری انتخاب شدند. اطلاعات با استفاده از پرسش نامه های التزام عملی به اعتقادات مذهبی، سرسختی روان شناختی اهواز؛ و فرسودگی شغلی ماسلاچ جمع آوری؛ و داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد بین التزام عملی به اعتقادات مذهبی و سرسختی روان شناختی با فرسودگی شغلی معلمان در سه بُعد خستگی عاطفی، درگیری شغلی و مسخ شخصیت رابطه منفی معنی دار؛ و بین التزام عملی به اعتقادات مذهبی و سرسختی روان شناختی با فرسودگی شغلی معلمان در بُعد عملکرد شخصی رابطه مثبت معنی دار وجود داشت (05/0P < ). همچنین، نتایج به دست آمده از رگرسیون خطی چندگانه نشان داد که التزام عملی به اعتقادات مذهبی و سرسختی روان شناختی معلمان کودکان استثنایی توانست فرسودگی شغلی را به صورت معنی داری پیش بینی کند. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش می تواند راهنمایی در جهت رشد و تعالی عملی اعتقادات و باورهای مذهبی و همچنین گنجاندن مؤلفه های سرسختی روان شناختی در آموزش های رسمی و غیررسمی معلمان مدارس کودکان استثنایی باشد تا آسیب پذیری آنان را در برابر استرس کاهش دهد و میزان فرسودگی شغلی را کنترل کند.
تبیین نقش واسطه ای هوش معنوی در رابطه بین فضیلت سازمانی و بهزیستی روان شناختی در بین معلمان مقطع ابتدایی شهر اردبیل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
81-94
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: در قرن بیست ویک نگرش های جدیدی نسبت به جنبه های اخلاقی معلمان در مدارس شده است و با توجه به نقشی که فضیلت در پرورش احساسات و تعاملات سازنده دارد، اهمیت روزافزون آن در بهبود بهزیستی روان شناختی آشکار شده است. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر تبیین نقش واسطه ای هوش معنوی در رابطه بین فضیلت سازمانی و بهزیستی روان شناختی در بین معلمان مقطع ابتدایی شهر اردبیل بود. روش کار: روش این پژوهش توصیفی-همبستگی مبتنی بر الگوی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش تمامی معلمان دوره ابتدایی شهر اردبیل به تعداد 3850 نفر بود که از این تعداد 350 نفر نمونه آماری پژوهش در نظر گرفته شدند که بر اساس فرمول کوکران و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های استاندارد بهزیستی روان شناختی، فضیلت سازمانی و هوش معنوی و برای تحلیل یافته ها از روش الگوی معادلات ساختاری استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج حاصل از ضریب همبستگی نشان داد که بین متغیّرهای فضیلت سازمانی، هوش معنوی و بهزیستی روان شناختی همبستگی معنادار در جهت مثبت وجود داشت. علاوه براین، فضیلت سازمانی بر بهزیستی روان شناختی (27/0) و هوش معنوی (84/0) و هوش معنوی بر بهزیستی روان شناختی (68/0) اثر مستقیم مثبت و معناداری داشت. علاوه براین، فضیلت سازمانی از طریق هوش معنوی بر بهزیستی روان شناختی (74/9) اثر غیرمستقیم مثبت و معناداری داشت. نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده، هرچقدر هوش معنوی معلمان و فضیلت در سازمان بالاتر باشد به همان میزان بهزیستی روان شناختی و رضایت از کار بیشتر می شود. بنابراین فضیلت به عنوان یک متغیّر اخلاقی اسلامی در سازمان می تواند بر هوش معنوی و بهزیستی روان شناختی معلمان تأثیر بگذارد.
نقش سودمندی و سهولت ادراک شده در استفاده از یادگیری آنلاین بر مقاصد رفتاری با توجه به نقش میانجی نگرش به فناوری
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف ارزیابی نقش سودمندی و سهولت ادراک شده در استفاده از یادگیری آنلاین بر مقاصد رفتاری با توجه به نقش میانجی نگرش به فناوری صورت گرفت. در این راستا پژوهش حاضر از نوع کاربردی، توصیفی-پیمایشی و همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه معلمان رسمی و تمام وقت شهر تهران در کلیه دوره های تحصیلی بود. نمونه ای شامل 253 نفر از این جامعه که در گردآوری آنلاین داده ها شرکت نموده بودند، به عنوان نمونه پژوهشی در نظر گرفته شد. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد آنلاین استفاده شد که پایایی و روایی آن مورد تایید قرار گرفت. بررسی های صورت گرفته با استفاده از روش حداقل مربعات جزئی و نرم افزار smartPLS نشان داد سودمندی ادراک شده و سهولت ادراک شده تأثیر مثبت و معناداری بر مقاصد رفتاری معلمان دارد. نتایج همچنین نشان داد نگرش مثبت به فناوری تأثیر سودمندی و سهولت ادراک شده در استفاده از یادگیری آنلاین بر مقاصد رفتاری را میانجی می کند.
تحلیل پدیدار شناختی عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی معلمان در دوران آموزش مجازی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
همه گیری ویروس کرونا بحران بی سابقه ای درزمینهٔ اشتغال و آموزش وپرورش ایجاد کرده است. شیوع این ویروس و متعاقب آن مجازی شدن آموزش، تأثیرات منفی و زیان باری بر کیفیت زندگی معلمان داشته و باعث به وجود آمدن چالش هایی در امر آموزش وزندگی شخصی آنان شده است. پژوهش حاضر با اتخاذ رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسانه به شناسایی عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی معلمان در دوران آموزش مجازی پرداخته است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل معلمان ساکن شهر اصفهان در سال تحصیلی 1400-1399 بود که 17 نفر از آن ها از طریق نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به حد اشباع انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته و برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مبتنی بر ون منن استفاده شد. نتایج نشان می دهد که کیفیت زندگی معلمان در دوران آموزش مجازی متأثر از دوازده مضمون فرعی بود که در پنج عامل اصلی شامل مشکلات اقتصادی، فرسایش شغلی، کاهش تعاملات بین فردی، فقدان اوقات فراغت و فشار روانی طبقه بندی شد. این پژوهش می تواند در شناخت بیشتر مشکلات و نیازهای جامعه معلمان در در دوران آموزش مجازی، راهگشا باشد.
واکاوی تجارب زیسته معلمان از شرایط حاکم بر سیاست راهبران آموزشی و تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعریف پست سازمانی و به کارگیری راهبران آموزشی و تربیتی از سیاست های وزارت آموزش وپرورش در طی چند سال گذشته بوده است. علی رغم اینکه ارزیابی سیاست های آموزشی جزء لاینفک فرایند بهبود و ارتقا کیفیت آموزش و تربیت به شمار می رود، هنوز پژوهشی در ارتباط با ارزیابی سیاست راهبران آموزشی و تربیتی از دریچه واکاوی نظرات و رضایت جامعه هدف و ذی نفعان آن یعنی معلمان صورت نگرفته است. بدین منظور هدف پژوهش حاضر واکاوی تجارب زیسته معلمان در زمینه سیاست راهبران آموزشی و تربیتی است. رویکرد پژوهش کیفی است. داده های پژوهش با روش نمونه گیری هدفمند و با استفاده از مصاحبه نیمه ساختارمند با 13 نفر از معلمان استان آذربایجان شرقی صورت گرفته و با روش تحلیل مضمون مورد تحلیل قرار گرفتند. جهت برخورداری یافته های پژوهش از روایی و اعتبار به مواردی نظیر مصاحبه های مداوم، اختصاص زمان مناسب و مطلوب، درگیری و بررسی مداوم، دقت در تمامی مراحل پژوهش، روشن بودن روش پژوهش و توافق پژوهشگران در ارتباط با دسته بندی مضامین توجه شده است. تحلیل داده های پژوهش منجر به دسته بندی 4 مضمون اصلی و 19 مضمون فرعی شد. مضامین اصلی شامل مسائل روان شناختی مرتبط با راهبران آموزشی (ترس از مواجهه شدن با راهبر و ...)، نقاط ضعف راهبران آموزشی (فقدان آشنایی مناسب راهبران با ویژگی های مناطق روستایی و عشایری و ...)، نقاط مثبت راهبران آموزشی (کمک به ارتقای شایستگی حرفه ای معلمان کم تجربه و ...) و بایسته های حرفه ای و اخلاقی راهبران آموزشی (عدم التقاط وظایف کارکردی راهبر با سایر عوامل مدرسه و ...) است. یافته های پژوهش نشان می دهد عواملی چون وجود ابهام در چرایی و چگونگی نقش راهبران آموزشی زمینه های بروز کاستی هایی را در سیاست آموزشی مذکور به همراه داشته است. متناظر با یافته های پژوهش پیشنهاد می شود که مسئولین با برطرف سازی نقاط ضعف سیاست راهبران آموزشی و تربیتی، انتخاب افراد مناسب و اطلاع رسانی های مستمر بر کیفیت این سیاست آموزشی بیفزایند.
معرفی و بومی سازی مقیاس تنش هویت حرفه ای معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال دوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
13 - 26
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف معرفی و بومی سازی مقیاس تنش هویت حرفه ای در بین معلمان دوره ابتدایی شهر کرج در نیمه اول سال 99 انجام شد. روش پژوهش حاضر با تکیه بر روش های روانسنجی و ابزار مورد استفاده مقیاس تنش هویت حرفه ای هانا و همکاران (2019) بوده است. جامعه آماری کلیه معلمان دوره ابتدایی شهر کرج و نمونه آماری 340 نفر معلم بوده که به دلیل شیوع ویروس کرونا، به شیوه در دسترس انتخاب شدند. روش تجزیه و تحلیل داده ها در تحلیل عاملی اکتشافی، چرخش واریمکس؛ در تحلیل عاملی تاییدی، حداکثر درست نمایی و در بررسی اعتبار، ضریب آلفای کرونباخ بوده است. نتایج نشان داد شاخص های برازندگی در ساختار عاملی بدست آمده طی تحلیل اکتشافی مطلوب بوده است. این مطلب بیانگر تایید روایی سازه نسخه فارسی ابزار مورد بررسی بوده است. ضریب آلفای کرونباخ نیز برای تک تک خرده مقیاس ها و نیز مقیاس کل بالاتر از 7/0 حاصل شد. به طور کلی نتایج نشان داد مقیاس مذکور از روایی و اعتبار قابل قبول برخوردار است.