مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۸۱.
۲۸۲.
۲۸۳.
۲۸۴.
۲۸۵.
۲۸۶.
۲۸۷.
۲۸۸.
۲۸۹.
۲۹۰.
۲۹۱.
۲۹۲.
۲۹۳.
۲۹۴.
۲۹۵.
۲۹۶.
۲۹۷.
۲۹۸.
۲۹۹.
۳۰۰.
معلمان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان دانش عصب شناختی، سبک های تفکر و ترجیح سبک تدریس معلمان ابتدایی مدارس شهرستان آمل در سال 98-1397 انجام شد. جامعه آماری این پژوهش را تمامی معلمان دوره ابتدایی شهرستان آمل در سال تحصیلی 98-1397، تشکیل داد. تعداد 98 نفر به عنوان نمونه مورد نظر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. پس از انتخاب نمونه های موردنظر، از معلمان خواسته شد تا به مقیاس دانش عصب شناختی معلمان هرکولانو-هوزل (2002)، پرسشنامه سبک های تفکر استرنبرگ و واگنر (1992) و پرسشنامه ترجیح سبک تدریس موسی پور (1998) پاسخ دهند. یافته ها نشان داد معلمان به طور معناداری به سبک تدریس فعال (01/9-t= ، 0001> p) گرایش دارند. همچنین نتایج آزمون تی تک نمونه ای نشان داد کلیه معلمان مورد بررسی با توجه به میانگین نمرات کسب شده از پرسشنامه ها ، از نظر دانش عصب شناختی (73/14-t= ، 005> p) در طبقه متوسط قرار گرفتند، و بیشتر از سبک تفکر قانونی (43/13t= ، 0001> p) و سبک تفکر آزاداندیش (19/12t= ، 0001> p) برخوردار بودند و از سبک تفکر محافظه کار (40/3-t= ، 001/0> p) کمتر و از سبک تفکر اجرایی (88/2t= ، 0001> p) و سبک تفکر قضایی (41/9t= ، 0001> p) بیشتر از حد متوسط استفاده می کردند.
بررسی ارتباط بین برنامه ریزی مسیر شغلی و صلاحیت های حرفه ای(آموزشی و پژوهشی) معلمان اصفهان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین برنامه ریزی مسیر شغلی و ابعاد صلاحیتهای حرفه ای(آموزشی و پژوهشی) در میان معلمان اصفهان انجام شده است. روش پژوهش توصیفی – پیمایشی بوده، جامعه آماری شامل 1969 نفر از معلمان ناحیه های 1، 3 و 4 اصفهان بود که تعداد 170 نفر به عنوان نمونه مورد مطالعه از طریق فرمول حجم نمونه کرجسی و مورگان و به صورت نمونه گیری متناسب با حجم انتخاب شده اند. برای گردآوری داده های پژوهش از دو پرسشنامه استاندارد برنامه ریزی مسیر شغلی بر پایه مدل شاین و پرسشنامه صلاحیتهای حرفه ای بر پایه دیدگاه بویر وهمکاران(1994) استفاده شد. برای سنجش میزان پایایی از ضریب آلفا کرونباخ در یک مطالعه مقدماتی روی یک نمونه 40 نفری، پرسشنامه برنامه ریزی مسیر شغلی 881%=α و پرسشنامه ابعاد شناختی توانمندسازی 862%=α بدست آمد. داده های تحقیق پس از جمع آوری بر اساس فرضیه های پژوهش و با استفاده از تحلیل مانوا و تحلیل رگرسیون چندگانه تحلیل شدند. نتایج به دست آمده نشان داد که:1- بین تمام مولفه های برنامه ریزی مسیر شغلی و کل ابعاد صلاحیتهای حرفه ای رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. 2- مولفه های های شایستگی فنی – کارکردی، خودمختاری، امنیت و ثبات، خلاقیت و کارآفرینی، خدمت و از خود گذشتگی ایثار، چالش محض و سبک زندگی می توانند به طور مثبت و معنی دار ابعاد صلاحیتهای حرفه ای پژوهش، انتشار دانش(تدریس، تلفیق دانش و کاربرد دانش را پیش بینی کنند.
رابطه ابعاد کیفیت زندگی کاری و جو سازمانی با رفتارشهروندی سازمانی دربین معلمان
حوزه های تخصصی:
پ ژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ابعاد کیفیت زندگی کاری و جو سازمانی با رفتارشهروندی سازمانی دربین معلمان انجام گرفت. روش پژوهش از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه معلمان شهرستان البرز بود. نمونه مورد بررسی 240 معلم (160 زن و 80 مرد) بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش «پرسشنامه جو سازمانی»، «پرسشنامه کیفیت زندگی کاری» و «پرسشنامه رفتار شهروندی سازمانی پادساکوف وهمکاران» بود. از بین مؤلفه های کیفیت زندگی کاری، متغیرمحیط امن کار توانست 073/0 درصد ازواریانس مربوط به نوع دوستی را تبیین کند. متغیرهای محیط امن کارو پرداخت منصفانه توانستند در دو گام 054/0 درصد از واریانس مربوط به وظیفه شناسی را پیش بینی کنند. قانون گرایی در سازمان و پرداخت منصفانه توانستند در دوگام 045/0 درصد از واریانس مربوط به بردباری را تبیین نمایند. یکپارچگی و انسجام اجتماعی در سازمان توانستند 086/0 درصد از واریانس مربوط به متغیر آداب اجتماعی را پیش بینی کنند. همچنین نتایج ضریب رگرسیون نشان داد از بین مؤلفه های جو سازمان رفتار بیگانه معلمان توانست 19 درصد از واریانس مربوط به نوع دوستی را تبیین کند. متغیرهای رفتار بیگانه معلمان، رفتار حرفه ای معلمان و رفتار بیگانه معلمان توانستند در سه گام 46/0 درصد از واریانس وظیفه شناسی را پیش بینی کنند. رفتار حرفه ای معلمان، رفتارصمیمی معلمان و رفتار بیگانه معلمان توانستند در سه گام 22 درصد از واریانس بردباری را پیش بینی کنند.
طراحی و اعتباربخشی مدل بومی استانداردهای حرفه ای معلمان دوره دوم متوسطه (مطالعه ای آمیخته با جنبه های کیفی و کاربرد تکنیک دلفی)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی بومی استانداردهای حرفه ای معلمان مقطع متوسطه در محیط های یاددهی-یادگیری انجام شده است. رویکرد پژوهش حاضر، از نوع کیفی و روش مطالعه استفاده از تکنیک دلفی است. ابزار پژوهش، پرسشنامه دلفی و دربرگیرنده 118سنجه ارزیابی در قالب 12 کلید مولفه استاندردهای حرفه ای است که درنتیجه پایش محیطی و شبکه ای از منابع ملی و بین المللی استخراج شده و محقق آن را پالایش و تنظیم کرده است و در دو دور پیوسته دلفی به صورت الکترونیکی میان 32 نفر نمونه منتخب که به صورت هدفمند گزینش شده اند، توزیع شده و بازخوردها مطابق پیوستار اجماع دلفی به اعضا انعکاس یافته است. تجزیه وتحلیل پاسخ های دلفی تا رسیدن به اجماع نسبی و دستیابی به همرأیی بالا، به روش آمار توصیفی و با استفاده از شاخص های فراوانی، میانگین، انحراف معیار جداول و نمودارها انجام گرفته است. یافته های به دست آمده نشان می دهد متخصصان روی 10 حیطه استاندارد حرفه ای با 44 زیرمؤلفه یا سنجه عملکرد حرفه ای بومی برای معلمان متوسطه به توافق و اجماع نسبی دست یافته اند که در قالب الگویی مفهومی–تجربی برای مدل بومی استانداردهای حرفه ای معلمان متوسطه اعتباربخشی و ارائه شده است.
بررسی عوامل مؤثر بر رغبت های شغلی در دانش آموزان دوره متوسطه شاخه نظری شهر تهران
حوزه های تخصصی:
ازآنجایی که در نظام آموزش عالی رشته های تحصیلی متنوعی وجود دارد و در جامعه امروز، مشاغلْ دامنه ای وسیع دارند، لازم است برای آینده تحصیلی و شغلی نسل جوان برنامه ریزی دقیقی انجام شود. بی شک این برنامه ریزی مستلزم داشتن اطلاعاتی دقیق از رغبت های شغلی دانش آموز ازیک سو و آگاهی درباره مشاغل موردنیاز جامعه ازسوی دیگر است. براین اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر رغبت های شغلی دانش آموزان دبیرستان های متوسطه شاخه نظری شهر تهران است. روش این پژوهش از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان رشته های مختلف متوسطه نظری شهر تهران است که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای در دو منطقه آموزشی 6 و 14، 420 نفر انتخاب شده اند. داده ها ازطریق پرسشنامه محقق ساخته رغبت سنج شغلی گردآوری شدند و ازطریق آزمون ناپارامتریک مجذور خی تجزیه و تحلیل شدند. نخستین یافته پژوهش مؤید آن است که عامل جنسیت هنوز بر رغبت شغلی اثرگذار است، به نحوی که گرایش اصلی دختران معطوف به مشاغل اجتماعی و تمایل اصلی پسران به سمت مشاغل جستجوگرایانه است. همچنین یافته دیگر پژوهش مبین تفاوت معنی دار بین گروه های مختلف دانش آموزی در رغبت های شغلی برحسب عملکرد تحصیلی است. دو یافته پایانی تحقیق نشان می دهند که نخست، در جامعه موردتحقیق رغبت های شغلی دانش آموزان لزوماً از مشاغل فعلی پدران پیروی نمی کند و دوم، هرچه سطح سواد پدران افزایش می یابد، رغبت شغلی دانش آموزان به مشاغل جستجوگرانه و اجتماعی نیز بیشتر می شود.
تأثیر تکالیف الکترونیکی بر عملکرد دانش آموزان در درس ریاضی
حوزه های تخصصی:
امروزه نقش و اهمیت تکنولوژی آموزشی در بهبود کیفیت آموزش در مدارس امری غیر قابل انکار است. پیشرفت های روزافزون بشر در دستیابی به تکنولوژی مدرن ازیک سو و نیازهای پیچیده انسان ازسوی دیگر، باعث می شود تا در روش های سنتی تعلیم و تربیت بیش از هر زمان دیگر تجدیدنظر کنیم. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر تکالیف الکترونیکی بر عملکرد دانش آموزان در درس ریاضی پایه دوم ابتدایی در چهارچوب طرحی نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون انجام شده است. این پژوهش از نوع میدانی است و جامعه آماری آن شامل همه دانش آموزان پایه دوم ابتدایی شهرستان ملارد (2500 نفر) است که با روش نمونه گیری غیراحتمالی، دو کلاس 25 نفری (از هر مدرسه یک کلاس) به عنوان نمونه در دسترس انتخاب، و به طورتصادفی در دو گروه آزمایش و گواه شمارش شدند. این دو گروه وضعیت آموزشی (معلم، محتوای درسی، امکانات آموزشی) یکسان در درس ریاضی داشتند و به مدت چهار ماه آموزش دیدند، با این تفاوت که دانش آموزان گروه آزمایش برای انجام تکالیف درسی خود از کیف الکترونیکی استفاده کردند و دانش آموزان گروهِ گواه تکالیف درسی خود را با شیوه مرسوم انجام دادند. مقایسه میانگین نمرات دو گروه در پس آزمون ریاضی که با استفاده از روش تحلیل کواریانس انجام شد نشان داد انجام دادن تکالیف الکترونیکی در مقایسه با شیوه سنتی، تفاوت معناداری را در عملکرد دانش آموزان در درس ریاضی به وجود آورده است.
طراحی و آزمودن الگویی از پیش آیندهای عملکرد تحصیلی درس ریاضی
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، طراحی و آزمودن الگویی از پیش آیندهای عملکرد تحصیلی درس ریاضی بود، که محیط یادگیری سازنده گرای ادراک شده، خودکارآمدی تحصیلی و مشوق های انگیزشی منفی به عنوان متغیرهای پیش آیند، عملکرد تحصیلی درس ریاضی، به عنوان پیامد و ارزش تکلیف به عنوان متغیر میانجی انتخاب شدند. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان دانشگاه آزاد واحد اهواز بوده است، که در سال 1393 در این دانشگاه مشغول به تحصیل بودند، که از این جامعه آماری و به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی، تعداد 100 نفر جهت سنجش پایایی و روایی ابزارها و تعداد 250 نفر جهت فرضیهآزمایی برگزیده و ابزار پژوهش بر روی آن ها اجرا شد. داده ها از طریق الگویابی معادلات ساختاری (SEM) و تحلیل واسطه ای تحلیل شدند.نتایج حاکی از اثر مثبت محیط یادگیری سازنده گرای ادراک شده، خودکارآمدی تحصیلی و اثر منفی مشوق های انگیزشی منفی بر عملکرد تحصیلی درس ریاضی، و همچنین اثر مثبت غیرمستقیم محیط یادگیری سازنده گرای ادراک شده، خودکارآمدی تحصیلی و اثر منفی غیرمستقیم مشوق های انگیزشی منفی بر عملکرد تحصیلی درس ریاضی از طریق ارزش تکلیف بود.می توان نتیجه گرفت که مسئولان و اساتید می توانند با ایجاد شرایط مناسب یادگیری و پیاده کردن اصول سازنده گرا در کلاس های درس، جایگزین کردن الگوهای انگیزشی مبتنی بر تلاش به جای الگوهای انگیزشی مبتنی بر توانایی، استفاده از مشوق های انگیزشی مثبت و حمایت های مناسب نظیر نظارت صحیح و ارزش دهی بیشتر به علم و تحصیل ریاضی و بالا بردن معقولانه سطح انتظارات تحصیلی، زمینه را برای درگیری بیشتر دانشجویان به یادگیری و تکالیف ریاضی فراهم نمایند که نتیجه نهایی آن بهبود عملکرد تحصیلی درس ریاضی خواهد بود.
طراحی مدلی برای تفکر انتقادی دانشجومعلمان شیراز براساس راهبردهای فراشناختی خواندن و تأخیر در رضامندی تحصیلی
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، طراحی و برازش مدلی علّی از روابط بین راهبردهای فراشناختی خواندن و تأخیر در رضامندی تحصیلی بر تفکر انتقادی دانشجومعلمان شیراز است. طرح پژوهش در این مطالعه، توصیفی-همبستگی است. بدین منظور نمونه ای به حجم ۲۳۴ نفر به روش نمونه گیری خوشه ای یک مرحله ای از بین دانشجومعلمان شیراز انتخاب و به وسیله پرسشنامه های راهبرد های فراشناختی خواندن مختاری و ریچارد (۲۰۰۲)، تأخیر در رضامندی تحصیلی بیمبنتی و کارابنیک (۱۹۹۸) و تفکر انتقادی کالیفرنیا فرم ب فاسیون و فاسیون (۱۹۹۰) ارزیابی شده است. داده ها با استفاده از روش تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان می دهد مدل پیشنهادی، برازنده داده هاست. هم چنین راهبرد فراشناختی حل مسئله و تأخیر در رضامندی تحصیلی بر تفکر انتقادی، راهبرد فراشناختی کلّی، حمایتی و حل مسئله بر تأخیر در رضامندی تحصیلی و تأخیر در رضامندی تحصیلی بر تفکر انتقادی تأثیر مستقیم معنادار دارند. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد ارتقای راهبردهای فراشناختی خواندن و تأخیر در رضامندی تحصیلی در افزایش تفکر انتقادی نقش دارند. بنابراین براساس نتایج مدل پژوهش حاضر، پیشنهاد می شود مسئولان آموزشی، تدوین و اجرای برنامه ها و کارگاه های آموزشی مهارت حل مسئله و تأخیر در رضامندی تحصیلی برای ارتقای تفکر انتقادی دانشجویان را بیش ازپیش در نظر گیرند.
طراحی الگوی ارزیابی عملکرد اعضای هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور طراحی الگوی ارزیابی عملکرد اعضای هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان انجام گرفت. پژوهش با رویکرد آمیخته اکتشافی اجرا شد. مشارکت کنندگان در بخش کیفی 13 نفر از مدرسان و اعضای هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان و سایر دانشگاه های مرتبط با حوزه تربیت معلم بودند که با روش هدفمند انتخاب شدند. نمونه آماری در بخش کمی 260 نفر از مدرسان تربیت معلم بودند که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه های نیمه ساختاریافته، و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته بود. تحلیل داده های بخش کیفی با روش تحلیل محتوا و در بخش کمی تحلیل عاملی تأییدی با نرم افزار Smart PLS برای اعتبارسنجی الگوی پژوهش انجام گرفت. با تحلیل محتوای مصاحبه ها، چهار مؤلفه دانش حرفه ای، مهارت حرفه ای، اخلاق حرفه ای و ویژگی های شخصیتی برای ارزیابی عملکرد استادان دانشگاه فرهنگیان شناسایی شد. همچنین، یافته های تحلیل عاملی تأییدی نشان داد همه گویه های دانش حرفه ای، مهارت حرفه ای، اخلاق حرفه ای و ویژگی های شخصیتی، به جز گویه قدرت نقد و تحلیل در دانش حرفه ای و صراحت در گفتار و رفتار در ویژگی های شخصیتی، واریانس نمرات مؤلفه های شناسایی شده را به خوبی تبیین می کنند. بنابراین، می توان گفت مؤلفه های چهارگانه شناسایی شده برای ارزیابی عملکرد اعضای هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان مناسب اند.
اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر کاهش میزان افسردگی، اضطراب و افزایش سرسختی روان شناختی معلمان شهر کرمانشاه
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، باهدف اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر کاهش میزان افسردگی، اضطراب و افزایش سرسختی روان شناختی معلمان شهر کرمانشاه در سال 99-1398 انجام شده است. پژوهش حاضر، جز طرح های آزمایشی و از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است. شرکت کننده های گروه آزمایش 8 جلسه درمان شناختی رفتاری و گروه کنترل تحت هیچ مداخله ای قرار نگرفت. تحلیل یافته ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری (مانکوا) نشان داد که درمان شناختی رفتاری باعث بهبود میزان اضطراب، افسردگی و افزایش سرسختی روان شناختی معلمان شده است. مهم ترین نتایج این پژوهش، مؤثر و مفید بودن درمان شناختی-رفتاری بر کاهش میزان افسردگی، اضطراب و افزایش سرسختی روان شناختی معلمان می باشد. نتیجه گیری می شود که درمان شناختی رفتاری بر بهبود نشانه های اضطراب و افسردگی و بهبود میزان سرسختی می تواند مؤثر واقع شود.
طراحی مدل اخلاق حرفه ای دبیران تربیت بدنی(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۰ (پیاپی ۶۳)
97 - 126
حوزه های تخصصی:
تربیت بدنی و ورزش، بخش مهمی از برنامه آموزشی مدرسه و فرآیند تربیت و پرورش دانش آموزان را تشکیل می دهد و رعایت اصول اخلاق حرفه ای از سوی معلمان ورزش، امری اساسی در کیفیت آموزش تلقی می گردد؛ لذا هدف از پژوهش حاضر طراحی مدل اخلاق حرفه ای دبیران تربیت بدنی است که با روش کیفی مبتنی بر نظریه مبنایی (با رهیافت ساخت گرایانه چارمز) انجام پذیرفته است. جامعه آماری تحقیق شامل صاحب نظران حوزه اخلاق و ورزش است که برای گزینش مصاحبه شوندگان از نمونه گیری هدفمند مبتنی بر روش نظری استفاده شد. برای سنجش روایی ابزار از معیارهای اسکینر و همکاران و برای سنجش پایایی از پایایی بازآزمون بهره گرفته شد. فرآیند تحلیل داده ها نیز مبتنی بر سه مرحله کدگذاری اولیه یا باز، کدگذاری متمرکزشده و کدگذاری نظری انجام پذیرفت. در نهایت، مدل اخلاق حرفه ای دبیران تربیت بدنی در سه سطح شامل عوامل مؤثر بر اخلاق حرفه ای، سطوح اخلاق حرفه ای و پیامدهای آن شکل گرفت.
تدوین مدل کامیابی شغلی در ارتباط با هوش هیجانی با نقش واسطه ای سرمایه روانشناختی در معلمان زن مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
197 - 218
حوزه های تخصصی:
هدف ازاین پژوهش، تدوین مدل کامیابی شغلی در ارتباط با هوش هیجانی با نقش واسطه ای سرمایه روان شناختی بود. روش این پژوهش توصیفی و از نظر هدف کاربردی است. جامعه موردمطالعه شامل معلمان زن در دوره ابتدایی سازمان آموزش وپرورش شهر تهران در سال 1399 بود. حجم نمونه 405 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شد. جهت جمع آوری داده ها از 3 پرسشنامه شامل: پرسشنامه کامیابی درکار (پوراث وهمکاران،2011)، پرسشنامه سرمایه روان شناختی (لوتانز،2007) و پرسشنامه هوش هیجانی (شرینگ، 1995) استفاده شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی و همبستگی، رگرسیون و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که هوش هیجانی و سرمایه روان شناختی با کامیابی شغلی رابطه مثبت دارند وهمچنین نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان دهنده نقش واسطه ای سرمایه روان شناختی دررابطه بین هوش هیجانی با کامیابی شغلی بود. براساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که هوش هیجانی می تواند کامیابی شغلی را پیش بینی کند و در نظرگرفتن هوش هیجانی می تواند نقش مهمی در فرآیند افزایش کامیابی شغلی داشته باشد و مدل فرضی پژوهش با داده های تجربی برازش مطلوب داشت.
واکاوی دغدغه معلمان از آموزش مجازی در دوره متوسطه(یک مطالعه پدیدارشناسانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال چهارم بهار ۱۴۰۱شماره ۱
35 - 41
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر فهم تجارب زیسته معلمان از آموزش مجازی در دوره متوسطه بود. این پژوهش کیفی با استفاده از روش پدیدارشناسی اجرا شد. روش گردآوری اطلاعات استفاده از مصاحبه های نیمه ساختارمند بود.بدین منظور داده ها با مصاحبه از 20 نفر از معلمانی که تجربه درگیری در آموزش مجازی را داشتند جمع آوری و به روش استرابرت و کارپنتر(2003) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.تحلیل حاصل از مصاحبه ها حاکی از 3 مضمون اصلی و 12 زیرمضمون شامل عدم آشنایی دانش آموزان با آموزش مجازی،به سخره گرفتن آموزش مجازی، عدم درگیری دانش آموزان در آموزش مجازی، نبود روش مناسب بری آموزش مجازی، نبود منابع مناسب، نبود نرم افزار مناسب، عدم انتقال صحیح مناسب محتوا، عینی نبودن محتوا، عدم ارتباط مستقیم معلم و دانش آموز،درگیر ناقص والدین در تربیت دانش آموزان،به دوش گرفتن بخش زیادی از تکالیف، محروم شدن دانش آموز از جو تربیتی مدرسه بود.هدف از پژوهش حاضر فهم تجارب زیسته معلمان از آموزش مجازی در دوره متوسطه بود. این پژوهش کیفی با استفاده از روش پدیدارشناسی اجرا شد. روش گردآوری اطلاعات استفاده از مصاحبه های نیمه ساختارمند بود.بدین منظور داده ها با مصاحبه از 20 نفر از معلمانی که تجربه درگیری در آموزش مجازی را داشتند جمع آوری و به روش استرابرت و کارپنتر(2003) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
پدیدار شناسایی راهبرد های بهبود تجارب معلمان در مواجهه با تغییر برنامه درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال چهارم بهار ۱۴۰۱شماره ۱
75 - 84
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پدیدار شناسایی راهبرد های بهبود تجارب معلمان در مواجهه با تغییر برنامه درسی انجام گرفت. داده های این پژوهش به روش پدیدار شناسی که یک رویکرد کیفی است، به دو صورت مشاهده ای و مصاحبه نیمه ساختارمند جمع آوری گردید. در بخش مصاحبه ی از 20 نفر از معلمان مقطع ابتدایی و متوسطه(دوره اول و دوم) شهرستان نظرآباد در استان البرز که به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند، استفاده شد. پس از جمع آوری و تحلیل داده ها که از طریق کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام گرفت ، نقشه مفهومی از تحلیل داده ها ارائه گردید. نتایج حاصل از تحلیل دادهای این پژوهش در 3 مقوله اصلی که شامل مقوله های فرعی نیز هستند، بیان گردید که عبارتند از: 1) پشتیبانی دانشی - مهارتی تغییر(دوره های دانش افزایی،بسته های یاددهی – یادگیری)، 2) تقویت نقش معلمان در تغییر(شایستگی معلم در نهادینه ساختن تغییر، علاقه و انگیزه معلم، مشارکت معلمان) و 3) بهبود محیط یاددهی - یادگیری متناسب با تغییر(تراکم فراگیران در کلاس، تناسب معماری فضای یادگیری با تغییر).
نقش واسطه ای مدیریت کیفیت جامع (TQM) در رابطه فرهنگ سازمانی و انگیزش شغلی (مورد مطالعه: معلمان شهر فیرزآباد)
منبع:
توسعه حرفه ای معلم سال ششم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
57 - 77
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی نقش واسطه ای مدیریت کیفیت جامع در رابطه فرهنگ سازمانی و انگیزش شغلی معلمان است. روش پژوهش، همبستگی و جامعه آماری، شامل معلمان شهر فیروزآباد به تعداد 440 نفر بود، که با استفاده از جدول مورگان 205 نفر از آنان به عنوان نمونه، تعیین و با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای نسبی انتخاب شدند و در نهایت ابزار گردآوری اطلاعات (پرسشنامه های فرهنگ سازمانی دنیسون (2000)، انگیزش شغلی هاکمن و اُلدهام (1975) و مدیریت کیفیت جامع میتال و همکاران (2011)) بین آن ها توزیع شد. داده ها با مدل معادلات ساختاری مورد آزمون قرار گرفتند و نتایج نشان داد که بین فرهنگ سازمانی با مدیریت کیفیت جامع و انگیزش شغلی معلمان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (01/0>P). همچنین بین مدیریت کیفیت جامع و انگیزش شغلی معلمان رابطه مثبت و معناداری وجود داشت (01/0>P). ضرایب تعیین نشان داد که 23 درصد از واریانس مدیریت کیفیت جامع توسط فرهنگ سازمانی و 24 درصد از واریانس انگیزش شغلی معلمان توسط متغیرهای فرهنگ سازمانی (انسجام و هماهنگی و ایجاد تغییر) و مدیریت کیفیت جامع (کار تیمی، سنجش و بازخورد و آموزش و توسعه) تبیین و پیش بینی شده است. در نتیجه، می توان گفت که مدیریت کیفیت جامع در رابطه بین فرهنگ سازمانی و انگیزش شغلی معلمان نقش میانجی و مؤثری دارد.
آینده پژوهی انگیزه شغلی معلمان با استفاده از روش تحلیل لایه ای علّی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، آینده پژوهی انگیزه شغلی معلمان است. در این مقاله با استفاده از روش تحلیل لایه ای علّی به عنوان یک روش آینده پژوهی جهت شکافتن لایه های مختلف به موضوع انگیزه شغلی معلمان ، سناریوهای مختلفی برای آینده در نظر گرفته شده است. جامعه آماری این پژوهش معلمان دبیرستان ناحیه 1 شهر رشت در سال 1399 می باشند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و نظری، 11 نفر از آن ها به عنوان نمونه برگزیده شدند. تکنیک گردآوری اطلاعات، مصاحبه نیمه متمرکز است. در این راستا بر اساس تحلیل های مربوط به لایه های پایین تر و با توجه به میزان عدم قطعیت و اهمیت، دو پیشران اجتماعی و اقتصادی شناسایی شده و براساس آنها سناریوهای مورد نظر طراحی گردیدند. در یافته های این تحقیق چهار سناریو شناسایی شده است که شغل به مثابه پروبلماتیک فرهنگیان می باشد.
پیش بینی کیفیت زندگی کاری بر اساس ساختار انگیزشی در معلمان مقطع ابتدایی
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی کیفیت زندگی کاری براساس ساختار انگیزشی در معلمان مقطع ابتدایی می باشد.روش پژوهش در این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه پژوهش حاضر شامل کلیه معلمان مقطع ابتدایی شهر بجنورد است که در سال تحصیلی 93-92 مشغول به خدمت در آموزش و پرورش این شهر بودند. نمونه پژوهش حاضر را تعداد 271 معلم تشکیل می دهند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های پژوهشی از دو پرسشنامه کیفیت زندگی کاری والتون و پرسشنامه اهداف فردی استفاده گردید. داده ها با استفاده از روشهای آمار توصیفی و رگرسیون گام به گام تجزیه و تحلیل شدند.نتایج پژوهش نشان داد که ساختار انگیزشی تبیین کننده معناداری برای کیفیت زندگی کاری محسوب می گردد (01/0≥p، 38/14 F=)، به علاوه میانگین کیفیت زندگی کاری معلمان دارای ساختار انگیزشی انطباقی به طور معناداری بیشتر از معلمان دارای ساختار انگیزشی غیرانطباقی می باشد(05/0≥p، 25/2 t=).
بررسی و شناسایی عوامل موثر بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره اول متوسطه شهر قم با روش تحلیل سلسله مراتبی AHP
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال چهارم آبان ۱۴۰۰ شماره ۴۱
110 - 93
حوزه های تخصصی:
هدف: شناسایی عوامل مؤثر بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان یکی از دغدغه های مهم برنامه ریزان آموزشی و مدیریتی است. این مطالعه با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره اول متوسطه شهر قم با روش تحلیل سلسله مراتبی AHP انجام شد. روش شناسی تحقیق: این پژوهش در دسته پژوهش های کاربردی و با ماهیت توصیفی پیمایشی قرار دارد. جامعه آماری شامل دو گروه بود؛ الف)30 نفراز مدیران ارشد و خبرگان در حوزه آموزش. ب)دانش آموزان دوره اول متوسطه شهر قم که تعداد آنها بر اساس گزارش اداره کل آموزش و پرورش؛ 12613 نفر اعلام شده است. نمونه آماری برای جامعه اول: 30 نفر از مدیران ارشد و خبرگان در حوزه آموزش به روش نمونه گیری در دسترس و برای جامعه دوم: با توجه به فرمول کوکران، تعداد 375 نفر از دانش آموزان به روش خوشه ای طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها: از مصاحبه ساختارمند و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. یافته ها: عوامل زیر به ترتیب بیشترین تأثیر را بر پیشرفت تحصیلی دانش-آموزان متوسطه داشته اند؛ 1)عوامل اقتصادی، 2)عوامل خانودگی، 3)عوامل فردی، 4)عوامل آموزشی، و همچنین سهم هر یک از عوامل فردی، خانودگی، اقتصادی و آموزشی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان متوسطه دوم شهر قم به ترتیب اولویت؛ سهم عوامل اقتصادی 128/0؛ سهم عوامل خانودگی 564/0؛ سهم عوامل فردی 230/0؛ و سهم عوامل آموزشی 078/0؛ به دست آمد. نتیجه گیری: یافته های این مطالعه نشان داد که عوامل اقتصادی در اولویت اول قرار دارد. بنابراین بقیه عوامل را می توان تحت تأثیر عامل اقتصادی دانست. چنانچه وضعیت اقتصادی بهتر شود؛ خود به خود عوامل دیگر یا حل شده و یا ضعیف خواهند شد.
واکاوی ادراکات معلمان پیرامون آموزش ضمن خدمت مجازی (مورد مطالعه: معلمان ناحیه یک شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال هشتم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۰
134-160
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر واکاوی ادراکات معلمان پیرامون آموزش ضمن خدمت مجازی می باشد. این مطالعه به روش پدیدارشناسی توصیفی صورت گرفت. بدین منظور مصاحبه های نیمه ساختار یافته ی عمیق از نمونه های هدفمند ملاک مدار تا حد اشباع اطلاعات با 18 معلم از مقاطع ابتدایی، دوره متوسطه اول و دوم داشتند صورت گرفت. طی مصاحبه ها، معلمان تجربیات خویش را از آموزش ضمن خدمت مجازی بیان نمودند که با روش هفت مرحله ای کلایزی مورد تحلیل قرار گرفت که 9 مضمون اصلی به دست آمده عبارت بودند از: قابلیت دسترسی فارغ از زمان و مکان، بهینه بودن، تناسب با روش های آموزشی و فناوری های نوین، حمایت های سازمانی، مشکلات محتوایی، مشکلات اجرایی، مشکلات ارزشیابی، مشکلات منابع انسانی؛ نداشتن زیرساخت های لازم. این مضمون ها از تجمیع و تلخیص مضمون هایی چون: (افزایش ساعات آموزش، سهولت، انعطاف پذیری در آموزش، مدیریت زمان و مکان آموزش، و پاسخ گویی کارکنان به ارباب رجوعان، کاهش هزینه های اجرایی دوره برای سازمان، کاهش هزینه های رفت و آمد برای معلمان، آموزش مهارت های فنی و رایانه ای، یادگیرنده محور شدن آموزش، امکان ترکیب با سایر فضاهای مجازی، به روز بودن روش های آموزشی و آزمون، افزایش امتیاز در ارزشیابی سازمانی، امکان ارتقای سازمانی، کاربردی نبودن و تاکید بر مطالب کلیشه ای، سلیقه ای بودن محتوا، مبتنی نبودن بر نیازسنجی، نداشتن نظارت صحیح، گواهی گرایی به جای تاکید بر یادگیری، بی اعتباری نتایج، ایجاد فرصت برای سودجویان، عدم تعامل در حین آموزش، نداشتن انگیزه علمی، فشار و مشکلات کاری معلمان، نداشتن سواد رسانه ای). یافته های پژوهش نشان می دهد، بهره گیری از نظام آموزش مجازی در دوره های آموزش ضمن خدمت، می تواند برخی از مشکلات و ناکارآمدی های آموزش ضمن خدمت حضوری معلمان از جمله همگام نبودن آموزش با تغییرات کتب درسی، محدودیت های زمان، مکان و منابع آموزشی را برطرف و راه را برای پیدایش شیوه های نوین آموزش معلمان مانند شیوه های الکترونیکی و مجازی هموار نماید.
بررسی دیدگاه معلمان در رابطه با مشکلات اجرایی طرح ارزشیابی کیفی توصیفی در مقطع ابتدایی و ارائه راهکارهایی برای برطرف کردن آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور شناسایی موانع و مشکلات اجرایی طرح ارزشیابی کیفی توصیفی و اصلاح و بهود این طرح در مقطع ابتدایی انجام گرفته است. روش پژوهش کیفی بوده و ازلحاظ هدف می توان آن را از نوع کاربردی دانست. جامعه آماری پژوهش را معلمان مقطع ابتدای شهرستان های آبادان و خرمشهر در سال تحصیلی 98-97 تشکیل دادند. نمونه گیری هدف مند بوده و باتوجه به اشباع نظری22 نفر انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بوده است و مصاحبه ها ضبط و مکتوب شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل محتوی استفاده شده است و مصاحبه ها توصیف شدند. نتایج پژوهش نشان داد که رویگردانی از نظام ارزشیابی کیفی توصیفی و گرایش به نظام ارزشیابی سنتی نمره گرا، تراکم بالای تعداد دانش آموزان در کلاس درس و کمبود وقت، کمبود آموزش و پشتیبانی معلمان در ارتباط با طرح ارزشیابی کیفی توصیفی، حجم زیاد محتوای کتاب های درسی، کمبود فضا، امکانات و مواد آموزشی و مشکلات معلمان ازجمله مهم ترین موانع و مشکلات اجرایی طرح ارزشیابی کیفی توصیفی در مقطع ابتدایی از دیدگاه مصاحبه شوندگان بوده است.