مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
کلام امامیه
منبع:
آینه پژوهش سال ۲۸ مهر و آبان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۱۶۶)
117 - 125
حوزه های تخصصی:
اندیش هها و نگاشت ههای کلامی سَیّد مرَتضی، عالم و متکلّم بزرگ امامی، از چند جهت حائز اهمّیّت و شایان توجّه جدّی است. نخست آنکه مکتب کلامیِ شریف مرَتضی، اوّلین مکتب کلامیِ بازمانده «مبسوط » و «نظام مند » در امامیّه به شمار می آید که نظامی مفصّل و منسجم از اعتقادات امامیّه را ارائه کرده است. این مکتب، همچنین، نمودار عقل گرایانه ترین مکتب کلامی پدیدآمده در کلام امامیّه است که احیای آن در عصر حاضر، برای تعدیل خردگریزی حا کم بر جریان پرطرفدار حشوی گرا بسیار ثمربخش و لازم به نظر م یرسد. افزون بر این، نگاشته های کلامی سَیّد مرَتضی آثاری اصیل و حاوی اندیشه های بدیع کلامی است و به هیچ وجه، رونوشتی محض از اندیشه ها و نوشته های متکلّمان پیش از او نیست. همچنین، آثار او قرائتی متقدّم و خوانشی مهمّ از اعتقادات شیعی را حکایت م یکند که برای شناخت تشیّع راستین بسیار سودمند است. با این وصف، تا کنون از میراث کلامیِ گرانسنگ شریف مرَتضی ویراستهای منقّح و عالمانه ای منتشر نشده است. هرگونه تحقیق و تدقیق در باب آراء کلامی شریف مرَتضی متوقّف بر تمهید ویراستهایی دقیق و صحیح از آثار کلامی اوست که البتّه مهارت و دقّت و حوصله ویژه ا ی نیاز دارد.
کلام شیعی و گفتمان معتزلی (ملاحظاتی در باب مسئلۀ تأثیرپذیری کلام امامیه از کلام معتزله)
حوزه های تخصصی:
نسبت بین کلام شیعه و کلام معتزله، و بطور خاص مسأله تأثیرپذیری کلام امامیّه از نظام کلامی معتزله، در زمره بح ثبرانگیزترین مسائل تاریخ کلام شیعه بوده و هست و آراء مختلف و گاه متضادّی نیز در باب آن ابراز شده است. در این نوشتار، نخست، دیدگاههای گونا گونی که در چند دهه گذشته از سوی محقّقان مختلف در خصوص این مسأله بیان گردیده بطور خلاصه تدوین و گزارش شده است و پس از آن، نویسنده، دیدگاه منتخب خود در این باره را توضیح داده است. به باور نگارنده، متکلّمان رسمی امامیّه بطور خاص از زمان شیخ مفید )د: 413 ه .ق.(، به تدریج، در مرحله تبیین و تحریر مسائل اعتقادی و پرداخت به مباحث کلامی، تحت تأثیر «گفتمان کلامی معتزله » قرار داشته اند؛ یعنی در کلا مورزی خود، از ذهن و زبان و بیان و نظام کلامی معتزله بهره گرفته اند، و به شیوه نگرش و نگارش خاصّ آنها مسائل و مباحث کلامی را ارائه نموده اند، در عین حال که از حیث آموزه ها و اصول اعتقادی مستقلّ بود هاند. این اثرپذیری، هم بنا به اقتضای دانش کلام مرسومِ زمانه آن متکلّمان بوده که ایجاب می کرده متکلّمان امامی نیز به همان زبان و بیان و سبک معتزلی، کلام ورزی و تکلّم کنند، و هم به سبب انتخاب آ گاهانه روش کلامی اعتزالی به عنوان برترین روش رایجِ عصر در پرداخت به علم کلام.
بازشناسی ساختار مباحث توحید در کلام امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
متکلمان امامیه با توجه به جایگاه ویژه مبحث «توحید»، همواره با عنایت خاصی به این بحث پرداخته اند. گستردگی مباحث توحید، و چالش مستمر امامیه با اندیشه های دینی و فرقه ای رقیب، موجب شده است تا موقعیت طرح این بحث و شیوه ساختاربندی آن از اهمیت بسزایی برخوردار گردد. هدف دانش کلام در دو ساحت «آموزش» و «دفاع از معتقدات» خلاصه می شود. در این دو ساحت، خوش ساخت بودن مطالب به لحاظ جامعیت، مانعیت و رعایت ضوابط منطقی تقسیم، جایگاه ویژه ای دارد. بدین لحاظ، در این مقاله با روش «کتابخانه ای» و «تحلیلی»، ساختار شمار قابل توجهی از آثار کلامی امامیه، در دو بخش «ثبوتی یا سلبی بودن توحید» و «مراتب توحید» بررسی شده است. در نتیجه این تحقیق، روشن می شود که اصطلاح «توحید» دارای چند معنای متفاوت بوده است؛ ساختار مباحث توحیدی، همواره در حال تطور و تکامل بوده و ساختارهای متنوعی ارائه شده است. در این ساختارها، گاه برخی مراتب توحید مغفول واقع شده و گاه مقتضیات منطقی تقسیم رعایت نشده است. در ساختار پیشنهادی، تلاش شده است تا ضمن توجه به مراتب توحید، سازمان منطقی نیز رعایت شود.
بررسی تاریخی جریان های فکری اثرگذار بر باورهای کلامی امامیه از اوج مدرسه کلامی کوفه از ابتدای قرن دوم هجری تا افول آن در نیمه اول قرن سوم هجری(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
تاریخ اسلام سال بیستم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۷۹)
137 - 166
حوزه های تخصصی:
شناخت جریان های اثرگذار بر روند فکری جامعه امامیه به ویژه در سده های نخستین، موضوعی شایسته پژوهش است. مقاله پیش رو، نگاهی تاریخی به این موضوع در قرن دوم هجری تا نیمه اول قرن سوم هجری دارد. کلام امامیه در این دوره، از مرحله اوج خود در کوفه به دوران افول پیش از مدرسه کلامی امامیه در بغداد گذر کرد. بررسی های تاریخی نشان دهنده آن است که جریان کلامی هشام بن حکم، جریان کلامی حدیثی هشام بن سالم و جریان حدیثی محدثانی، مانند علی بن جعفر و ابوهاشم جعفری و جریان متهم به غلو با محوریت شخصیت هایی مانند محمد بن حسن بن سنان، چهار جریان اثرگذار با نفوذ اجتماعی بالا بودند که در این دوره به نشر معارف اهل بیت(ع)می پرداختند
روش شناسی «کلام فلسفی» در اندیشه ابن میثم بحرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الهیات تطبیقی سال دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۲
93 - 106
حوزه های تخصصی:
علم کلام از آغاز پیدایش، به لحاظ روش شناختی، مراحل و اطوار مختلفی را پشت سر گذاشته است؛ رویکرد نقلی و اخبارگرایی، روش جدلی، عقلی، تأویل گروی و رویکرد کلام فلسفی از مهم ترین رویکردها در سیر تطور کلام شیعی به شمار می آیند. در این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی، ضمن معرفی اجمالی جریان کلام فلسفی و مؤلفه های آن، روش کلامی ابن میثم بحرانی، بیان و با ارائه شواهد متعددی از آثار و آرای او ثابت شده روش کلامی او عقلی - فلسفی است. او به سبک و سیاق مرسوم آثار فلسفی به امور عامه و طبیعیات را در اثر کلامی خود قواعدالمرام فی علم الکلام، طرح و همان شیوه حکما را در نگارش علم کلام در پیش گرفته است. بازکاوی و بیان شاخصه های کلام فلسفی در اندیشه ابن میثم، از این نظر نیز بااهمیت است که با تأکید بر عقلانیت، استدلال گروی، آزاداندیشی و تفکر انتقادی می تواند یک الگوی روش شناختی در حوزه کلام امامیه را پیش روی پژوهشگران و دین پژوهان قرار دهد.
بازپژوهی معیارها و فواید تقسیم توحید به نظری و عملی،با تأکید بر کلام امامیه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال بیست و پنجم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۹۷)
56 - 90
حوزه های تخصصی:
برخی از اندیشوران معاصر امامیه در آثار کلامی خود مراتب توحید را به دو قسم «نظری» و «عملی» تقسیم کرده ، تعریف ها و شاخص هایی را در تبیین این تقسیم بندی مطرح کرده اند. بررسی این آثار نشان می دهد که مفاد تعریف و ضوابط تقسیم، اشکال هایی دارد که رفع آنها به واکاوی دقیق تری نیازمند است. همچنین عدم کاربست این تقسیم در برخی دیگر از آثار، می طلبد که فواید آن بررسی مجدّد شود. در نتیجه این تحقیق کتابخانه ای تحلیلی مشخص گردید که الف) توحید نظری تنها در حوزه بینش مطرح است، ولی توحید عملی در ساحت های کشش، منش و کنش وجود دارد؛ ب) مبتکر این تقسیم در کلام امامیه، شهید مطهری است و پیش از ایشان تقسیم مزبور به کار نرفته است؛ ج) اگرچه می توان درباره اِعراض اغلب متکلمان امامیه از تقسیم توحید به نظری و عملی توجیه هایی ارائه کرد، این تقسیم فوایدی نیز دارد که در مجموع مفید بودن آن را اثبات می کند.
شیخ طوسی: نگاشته های کلامی او و سُنّت تداول آنها
حوزه های تخصصی:
مقاله پیش رو جستاری است تاریخی و کتابشناسانه درباره سرگذشت و باورداشت ها و نگاشته های کلامی شیخ الطائفه محمّد بن حسن طوسی (د: 460 ه . ق.). در این نوشتار نخست به شرح احوال و وقایع مهم حیات شیخ طوسی پرداخته می شود و استادان و شاگردان وی معرّفی می گردد. در ادامه، رسائل و کتابهای کلامی شیخ طوسی و اهمّیّت و جایگاه هر یک از آنها به اجمال توصیف می شود. تعیین خطوط کلّی اندیشه های کلامی شیخ طوسی موضوع دیگری است که نویسندگان به اختصار از آن سخن گفته اند و بر پیروی شیخ طوسی از مکتب فکری استادش، شریف مرتضی تأکید کرده اند. بخش سوم مقاله به معرّفی شرحی بر رساله شیخ طوسی موسوم به مقدّمه فی المدخل إلی < صِناعه > علم الکلام می پردازد که به قلم دانشمندی امامی به نام نجیب الدّین ابوالقاسم عبدالرحمن بن علی (582 ه . ق. ) نوشته شده و تاکنون ناشناخته مانده بوده است.
اِشارات و تَنبیهات (1)، تک نگاشتی ارزنده در شرح احوال و مکاتبات صاحب بن عباد، ملاحظاتی انتقادی در باب کتابشناسی متون چاپ شده در ایران، اعتقادنامه ای امامی از مکتب حله متأخر
حوزه های تخصصی:
سلسله مقالاتی که زین پس زیر عنوان «اشارات و تنبیهات» منتشر می شود مجالی است برای طرح و تحریر جستارهای گونه گونِ انتقادی و کتابگزارانه و تُراث پژوهانه که هر یک از آن جستارها نوشتاری کوتاه و مستقل است در باب موضوعی مشخّص و ممتاز. عناوین جستارهای بخش نخست «اشارت و تنبیهات» به قرار زیر است: - تک نگاشتی ارزنده در شرح احوال و مکاتبات صاحب بن عَبّاد- ملاحظاتی انتقادی در باب کتابشناسی متون چاپ شده در ایران - اعتقادنامه ای امامی از مکتب حلّه متأخّر
اِشارات و تَنبیهات (3)، تک نگاشتی گرانبها درباره اندیشه های کلامی شریف مرتضی نخستین گام در تدوین اندیشه نامه کلامی سید مرتضی تتبعی نابسنده در باب اندیشه کلامی شریف مرتضی
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۱ آذر و دی ۱۳۹۹ شماره ۵ (پیاپی ۱۸۵)
187 - 203
حوزه های تخصصی:
سلسله مقالاتی که زیر عنوان «اِشارات و تَنبیهات» منتشر می شود مجالی است برای طرح و تحریر جستارهای گونه گونِ انتقادی و کتابگزارانه و تُراث پژوهانه که هر یک از آن جستارها نوشتاری است کوتاه و مستقل در باب موضوعی مشخّص و ممتاز. بخش سوم از این مقالات مشتمل است بر سه یادداشت کتابگزارانه در معرّفی و نقد سه تک نگاشت شایان توجّه درباره اندیشه های کلامی شریف مرتَضی (د: 436 ه .ق.). در مقاله «تک نگاشتی گرانبها درباره اندیشه های کلامی شریف مرتضی» کتاب نوانتشار حسَین علی عبدالساتِر با نام «عقیده شیعی و کلام معتزلی: شریف مرتَضی و گفتمان امامی» معرّفی می شود. مقاله «نخستین گام در تدوین اندیشه نامه کلامی سَیّد مرتضی» به بررسی نقاط قوّت و ضعف کتابی زیر عنوان «سیّد مرتضی» تألیف آقای علیرضا اسعدی می پردازد. نوشتار «تتبّعی نابسنده در باب اندیشه کلامی شریف مرتَضی» مروری است انتقادی بر کتاب الشریف المرتضی متکلّماً نوشته رؤوف احمد الشَمَّری که در آن به طور خاص، منابع نویسنده در پژوهش و گزارش آراء کلامی سَیّد مرتَضی مورد ارزیابی و نقد قرار گرفته است.
کتابشناسی و نسخه شناسی «مفتاح الغرر فی شرح الباب الحادی عشر» خضر بن محمد حبلرودی
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۱ بهمن و اسفند ۱۳۹۹ شماره ۶ (پیاپی ۱۸۶)
345 - 357
حوزه های تخصصی:
نویسنده در نوشتار حاضر، به معرفی خضر بن محمد حبلرودی از متکلمین شیعه در قرن 9 هجری، پرداخته است. وی در راستای این هدف، نخست، زندگی نامه، حیات علمی، آثار و تألیفات حبلرودی را ارائه می دهد. در ادامه، کتاب مفتاح الغرر وی را مورد مداقه قرار داده و با بیان مختصری از محتوای کتاب، نسخه های آن را برمی شمارد.
برهان «حدوث صفات» بر اثبات وجود خدا در کلام امامیّه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۴
۲۷-۴۴
حوزه های تخصصی:
یکی از استدلا های کهن و کمترشناخته شده در کلام اسلامی و شیعی برای اثبات وجود خدا برهانی است موسوم به برهان حدوث صفات. در این برهان با توجّه به حدوث صفاتی خاص برای اجسام و نیز احتیاج هر حادث به مُحدِث و با نفی انتساب حدوث این صفات به موجودات طبیعی، وجود یک مُحدِثِ غیر جسمانی، یعنی خداوند به عنوان پدیدآور صفات حادث اجسام ثابت می گردد. پیشینه و تقریرهای مختلف و تطوّرات این برهان در تاریخ کلام امامیّه تاکنون بررسی نشده است و آگاهی چندانی درباره این برهان خداشناسی در دست نیست. از این رو، در مقاله حاضر با تتبّع در متون کلامی امامیّه سرگذشت، تحوّلات تاریخی و تقریرهای مختلف برهان «حدوث صفات» بازشناسی و تبیین می گردد و در نهایت نیز به ارزیابی این برهان پرداخته می شود. پژوهش حاضر حاکی از آن است که به رغم ناتمام بودن برهان حدوث صفات، برخی از متکلّمان امامی در ادوار و مکاتب مختلف کلام امامیّه برای اثبات وجود خداوند به تقریرهای مختلفی از برهان حدوث صفات استناد کرده اند و آن را برهانی تمام می انگاشته اند.
بازشناسی هویّت یک رساله کلامی: إنقاذُ البَشَر مِنَ الجَبرِ و القَدَر
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۲ مهر و آبان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۹۰)
177 - 214
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی رساله ای کلامی می پردازد که به غلط به شَریف مرتضی (د: 436 ه .ق/ 1044 م) دانشمند امامی، نسبت داده شده است. رساله مزبور پرسش از فاعلیّت انسان را در نسبت با تقدیر الهی و جبر به بحث می گذارد و از دیدگاههایی دفاع می کند که تا اندازه زیادی مشابه نظرگاههای شناخته شده سیّد مرتضی است. با این وصف، رساله، خصائصی نیز دارد
که با کُلّیّت دستگاه کلامی شریف مرتضی ناسازگار است. افزون بر این، پرسشها و ملاحظاتی سبک شناختی و کتاب شناختی نیز در باب این رساله قابل طرح است که در مجموع، دلیل موجّهی بر ضدّ اَصالت و صحّت انتساب اثر به شریف مرتضی بشمار می آید. با این همه، و با وجود اینکه رساله یادشده بارها در جهان اسلام به چاپ رسیده است، هیچ کس متذکّر این انتساب غلط نشده است. این رساله، به معنای دقیق کلمه، تصویر غلطی از بسیاری از دیدگاههای شریف مرتضی ارائه می کند و گاه، ارکان اصلی نظام کلامی او را متزلزل می نماید. نویسنده رساله، مفاهیم اخلاقی را، پیش از استدلالهای عقلی، بر بنیاد احکام و نصوص دینی بنا می نهد، همو بر اَخبار آحاد اعتماد می کند، مرجعیّت اصحاب پیامبر [ص] را می پذیرد، و اسماء و صفات خداوند را از وحی برمی گیرد. چُنین دیدگاههایی، که آشکارا برخِلاف نظرگاههای سیّد مرتضی است، روی هم رفته، تا حدّ زیادی به نظریّات غیر امامیان نزدیک تر است و به آسانی می تواند متعلّق به نویسنده ای معتزلی باشد.
تقریر ابتکاری نصیرالدّین طوسی از برهان صدّیقین و بازتاب های آن در کلام اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات فلسفی سال دوازدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۷
321 - 343
حوزه های تخصصی:
در میان برهان های خداشناسیِ ارائه شده در فلسفه و کلام اسلامی «برهان صدّیقین» به سبب ویژگی های خاصّ خود جایگاهی منحصر به فرد دارد. این برهان که نخستین بار از سوی ابن سینا مطرح شد، با اقبال فیلسوفان و متکلّمان پیرو او مواجه شد و شماری از آنان کوشیدند تقریرهایی تازه از آن ارائه کنند. از جمله، خواجه نصیرالدّین طوسی (د: 672 ه ..ق.) در رساله فصول تقریر تازه و مهمّی از برهان صدّیقین را مطرح کرد که به گواهی برخی از متکلّمان، ابداع وی به شمار می آید. تقریر تازه خواجه نصیر از برهان صدّیقین و نیز تأثیرها و بازتاب های بعدی آن در مکتوبات فلسفی-کلامی تا کنون مورد توجه جدی قرار نگرفته است و بدین سبب سهم قابل ملاحظه خواجه در تطوّر و تنوّع برهان صدّیقین در فلسفه و کلام اسلامی نادیده انگاشته شده. در پژوهش حاضر، پس از اشاره به تقریرهای متداول برهان صدّیقین در دوره محقق طوسی، از رهگذر مقایسه تقریر نوآورانه وی از برهان صدّیقین، با تقریرهای پیش گفته، ابعاد ابتکاری تقریر خواجه نشان داده می شود. همچنین با تتبّع در نگاشته های کلامی امامیّه و اشاعره این نکته ثابت می شود که تقریر نوین خواجه با استقبال شایان توجه متکلّمان امامی و اشعری پس از وی روبرو شده است، به گونه ای که بسیاری از آنان به بازگفت یا ارائه تقریرهایی مشابه آن پرداخته اند.
بررسی تطبیقی آیات امامت در تفاسیر امامیه و زیدیه تا پایان دوره آل بویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال هجدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۵۴
63 - 80
حوزه های تخصصی:
امامیه در مباحث کلامی خود، بر 5 آیه اولی الامر، تطهیر، ولایت، مودت و مباهله تاکید دارند. بررسی تطبیقی تفاسیر امامیه و زیدیه از آغاز تا پایان عصر آل بویه در نیمه سده پنجم، از این آیات و شناخت شباهت ها و تفاوت های تفسیری آنها، مساله اصلی این مقاله است و دامنه آن به تفاسیر ابوالجارود، مقاتل بن سلیمان، قمی، حبری، فرات کوفی و شیخ طوسی محدود شده که در سه دوره اولیه (تا سال 150هجری)، میانی(تا پایان غیبت صغری در 329هجری) و پایانی(دوره آل بویه) طبقه بندی خواهد شد. در ابتدا مشخص شد که تفسیر مقاتل کمترین شباهت را به تفاسیر شناخته شده زیدی و اثنی عشری دارد و از این رو در نتایج به دست آمده در نظر گرفته نخواهد شد. در میان تفاسیر باقی مانده بررسی های صورت گرفته نشان می دهد که از نظر روش و محتوا (تفسیر حدیثی) شباهت های فراوانی میان تفاسیر اثنی عشری و زیدی وجود دارد. عموم این تفاسیر، را می توان روایی شمرد که همگی در پی اثبات نزول این آیات درباره 5 تن هستند هرچند تاکید بر نقل روایات در میان تفاسیر زیدی، برجسته تر به نظر می رسد. شیخ طوسی تنها مفسری بود که علاوه بر نقل حدیث، به دلالت های کلامی هم پرداخته بود. استنتاجهای کلامی شیخ طوسی نشان می دهد که مفسران پیشین، بیش از هر امری متوجه تعیین شخص جانشین پیامبر بودند ولی در دوره آل بویه، تفسیر این آیات به سمت اثبات ویژگی های امام جمله عصمت آنها حرکت کرده است.
نسبت آموزه رجعت با تعالیم یهود و عبدالله بن سبأ، نقد رویکرد ناصر القفاری به اصالت رجعت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال بیستم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۳
101 - 122
حوزه های تخصصی:
رجعت از آموزه های اصیل مکتب کلامی امامیه است که از سوی سایر نحل اسلامی مورد انتقادات گسترده قرار گرفته است. ناصر القفاری اندیشمندِ وهابیِ معاصر در کتابِ اصول مذهب الشیع ه الإمامی ه، انتقادات گسترده ای را به این آموزه مطرح کرده که دامنه این انتقادات ریشه ها، ناتمامیِ دلایل و دلایلِ بطلان این عقیده را درنوردیده است. او کوشیده تا با مرتبط دانستنِ این اعتقاد به تعالیم اهل کتاب و ارائه تصویری یهودی از آن، ریشه های آن را به خارج از اسلام گره زده و عبدالله بن سبأ را بنیان گذار این تفکر معرفی نماید. این امر در حالی است که افزون بر آیات و روایات متواترِ دال بر آموزه رجعت، اساساً یهودیان به رجعتِ پسینی معتقد نیستند، و از عبدالله بن سبأ نیز هیچ گاه اعتقاد به رجعت مصطلح گزارش نشده است. مهم ترین دستاورد متن حاضر علاوه بر رد پندارهای قفاری، تبیین تمایز اندیشه رجعت در کلام امامیه و گزاره های منتسب به یهود و سبأئیت است
ارزیابی و نقد مبانی عقیده پیناک در «تغییرپذیری خداوند» بر مبنای کلام امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۷۲)
47 - 68
ارتباط خداوند با انسان (و لوازم آن) همواره از مباحث مناقشه انگیز در میان الهی دانان بوده است. از مهم ترین شعب این بحث، مسئله «تغییرپذیری» خداوند است. پیناک (از بنیان گذاران الهیات گشوده) معتقد است از آنجا که بنا بر کتاب مقدس خداوند همواره با جهان در ارتباط بوده است و همچنین تدبیر جهان متغیر منطقاً نیازمند مدبری است که بتواند در شرایط متغیر تدبیر مناسبی داشته باشد، ناگزیر خداوند باید موجودی تغییرپذیر باشد. این مسئله در کلام امامیه به گونه ای دیگر تبیین شده است. از دیدگاه متکلمان امامیه اگرچه خداوند هر لحظه با مخلوقات در ارتباط بوده و متولی تدبیر جهان متغیر است، لکن این امر منجر به تغییرپذیری او نمی شود. در واقع خداوند در عین تغییرناپذیری، به اقتضای شرایط، گاه برخی امور را مقدم یا مؤخر می نماید و این ظهور جدید، نه در ذات خداوند، بلکه در تحقق خارجی امور (افعال او) است. در این مقاله، مؤلف با روش توصیفی- تحلیلی در صدد ارزیابی مبانی عقیده پیناک در تغییرپذیری خداوند بر مبنای کلام امامیه است.
برهان صدّیقین ابتکاریِ نصیرالدّین کاشانی و بازتاب های آن در کلام امامیّه(مقاله علمی وزارت علوم)
مسئله اصلی پژوهش حاضر بازشناسی و معرّفی تقریری ابتکاری از برهان صدّیقین برای اثبات وجود خداوند است که از سوی یکی از متکلّمان امامی به نام نصیرالدّین کاشانی حِلّی مطرح گردیده ولی تاکنون مورد توجّه کافی قرار نگرفته است. در این مقاله با بهره گیری از روش توصیفی _ تحلیلی تقریر مزبور از برهان صدّیقین معرّفی و بررسی می شود. شناسایی استدلال های مختلفِ برگرفته از تقریر ابتکاری کاشانی از برهان صدّیقین در تاریخ کلام امامیّه و تبیین دامنه اثرگذاری این تقریر بر براهین خداشناسی سایر متکلّمان امامی و نیز نفی انتساب تقریر مذکور به خواجه نصیرالدّین طوسی، از جمله نتایج و یافته های مقاله پیش روست.
نقش موضوعیتی جابر جعفی در نشر آموزۀ رجعت (نقدی بر دعاوی ناصر القفاری)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۷
51 - 68
حوزه های تخصصی:
ناصر القفاری اندیشمند وهابی معاصر، ضمن متهم انگاشتنِ جابربن یزیدجعفی، او را جاعل و ناشر روایات رجعت خوانده، و با ادعای نقشِ موضوعیتی وی در گسترش این آموزه، در صدد انکار اصالت آن برآمده است. این امر در حالی است که افزون بر مخدوش بودن مقدماتِ دعاوی قفاری، و ناتوانی وی در تمییز جابر بن یزید با جابر بن عبد الله صحابی، احادیثِ باب رجعت، با طرق متعدد و مستقل از جابر ین یزید، به نحو متواتر گزارش شده و صرف نظر از آیاتِ مثبت رجعت، گزارش های متعلق به سده نخست نیز از وجود آموزه ی رجعت در میان اصحاب امیرالمؤمنین حکایت دارد. هم چنین مطالعه میراث مکتوب امامیه نشان می دهد که اولا گزارش های جابر در باب رجعت فراوان نیست و از راویان هم طبقه با وی چون ابوبصیر اسدی، روایات بیشتری در باب رجعت گزارش شده، و ثانیاً گزارش گریِ جابرجعفی به عنوان یک راویِ ممدوح و بهره مند از توثیقات خاص و عام، مورد قبول امامیان است. در نتیجه نه تنها جابر بن یزید، نقشِ موضوعیتی در نشر آموزه ی رجعت ندارد، بلکه نقش طریقیتی او نیز آنچنان که قفاری ادعا کرده، پر رنگ و انحصاری نیست.
بررسی تاریخچه استدلال به آیه ابتلای ابراهیم(ع) در منابع کلامی و امامتی کهن شیعی برای مسأله امامت
منبع:
پژوهشنامه کلام تطبیقی شیعه سال ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶
265 - 292
حوزه های تخصصی:
برای استدلال و اثبات مسأله امامت و جانشینی پیامبر (ص) ، به دلایل «کلامی، تاریخی و نیز آیات قرآن کریم » استشهاد می شود. در این میان، آیه 124 سوره بقره (که در میان شیعیانِ متأخر و معاصر، به آیه ابتلای ابراهیم (ع) یا آیه امامت مشهور است)، یکی از مهم ترین آیات پیرامون مسأله امامت قلمداد می شود. از سوی دیگر، برای پرداختن و نقد و بررسی دلالت آیه ابتلای ابراهیم در مسائل امامت، لازم است پیشاپیش، مسائلی همچون موضعِ منابع کلامی و امامتی کهن شیعی نسبت به این آیه، پژوهش و دانسته گردند. در پژوهش پیش رو، با توجه به این سؤالات: «1 در کدام یک از منابع کلامی و امامتی متقدم شیعه، به آیه ابتلای حضرت ابراهیم (ع) پرداخته شده است؟ 2 موضعِ این منابع نسبت به آیه ابتلای حضرت ابراهیم (ع) و مسأله امامت چیست؟»، به بررسی منابع کهنِ شیعی پرداخته شده است. در پژوهش حاضر، حدود بیست ونُه اثر کلامی و امامتی از منابع شیعه تا قرن پنجم بررسی شده است و در پایان، مشخص شد که حداقل تا اواخر قرن سوم و اوایل قرن چهارم، در بیشتر این منابع، خبری از استناد و استدلال به آیه ابتلای ابراهیم (ع) برای مسأله امامت با تعریف های خاص شیعی از آن وجود ندارد و موارد اندکی مرتبط با مسأله امامت، آن هم در برخی منابعِ درخور تأمل درج شده است.
نگرشی بر نگارش های کلامی (11): کتاب الحدود مُقِرّی نیشابوری و چاپ نامعتبر آن
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۴ بهمن و اسفند ۱۴۰۲ شماره ۶ (پیاپی ۲۰۴)
165 - 187
حوزه های تخصصی:
قطب الدین ابوجعفر محمد بن علی بن الحسین مقری نیشابوری یکی از متکلمان نامدار امامیه در قرن ششم هجری و از پیروان مکتب کلامی شریف مرتضی (د: 436 ه .ق) موسوم به «مکتب بغداد متأخر» بوده است. از وی دو نگاشته ارزشمند کلامی با نام های الحدود و التعلیق به یادگار مانده است که هر یک از آنها از جهاتی واجد اهمیت بسیار است. کتاب الحدود اصطلاح نامه ای کلامی است که نیشابوری در آن به تعریف و تبیین اصطلاحات کلامی رایج در متون کلامی معتزلی بر بنیاد تعالیم مکتب معتزلی بهشمی پرداخته است. در مقاله حاضر، پس از بیان مقدماتی کلی در باب انواع اصطلاح نامه ها و اشاره به نقش آنها در دستیابی خوانندگان به فهم درست از عبارات و سخنان نویسندگان متون مختلف علوم اسلامی، احوال و آثار کلامی مُقرّی نیشابوری بررسی می شود. افزون بر اینها، نکاتی در خصوص ساختار و محتوای کتاب الحدود بیان می گردد و ویراست انتشاریافته از این اثر مورد سنجش و نقد قرار می گیرد. این ارزیابی نمودار آن است که ویراست یادشده از کتاب الحدود مشتمل است بر اغلاط و خطاها و افتادگی های چشمگیری که موجب نااستواری و بی اعتباری آن شده است و ضرورت ارائه چاپی منقح و محقق از آن را فرایاد می آورد.