مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
امنیت شغلی
منبع:
نظارت و بازرسی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۰
175 - 198
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: مدیریت استعداد و کارراهه شغلی از موارد مطرح در مدیریت اثربخش سازمان ها می باشند که امروزه به دلیل نیاز شدید سازمان ها به افراد مستعد به منظور دستیابی به مزیت رقابتی و اهمیت شکوفایی استعدادهای درونی در مسیر شغلی حائز اهمیت فراوان هستند.در همین راستا هدف اصلی پژوهش بررسی رابطه مدیریت استعداد باکارراهه شغلی می باشد. روش : این پژوهش از نظر هدف در حیطه پژوهش های کاربردی و بر اساس روش گردآوری داده ها، توصیفی- پیمایشی است.جامعه آماری این پژوهش مدیران ستاد یکی از سازمان های وابسته به نیروهای مسلح به تعداد92نفر بوده است. برای نمونه گیری از روش تصادفی ساده استفاده شده است و از طریق فرمول کوکران، تعداد 75 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند.گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه بسته محقق ساخته انجام شده است. پرسشنامه اول مربوط به مدیریت استعداد در قالب 4 بعد ، 17شاخص و 31 سؤال و پرسشنامه دوم مربوط به کارراهه شغلی در قالب 4 بعد ، 22 شاخص و 23سؤال طراحی شده است که روایی آنها از نوع اعتبار محتوا بودکه طبق نظر صاحبنظران مورد تأیید قرار گرفت. به منظور سنجش پایایی پرسشنامه ها از آزمون ضریب آلفای کرونباخ و برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری توصیفی و تحلیلی با نرم افزار spss استفاده شده است. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که رابطه مدیریت استعداد باکارراهه شغلی در سازمان مورد مطالعه معنادار و به صورت معکوس بوده است و مقدار ضریب همبستگی پیرسون 264/ 0- می باشد. همچنین مدیریت استعداد با هویت شغلی در سازمان مورد مطالعه رابطه معنادار و معکوس داشته و مقدار ضریب همبستگی پیرسون 247/ 0- می باشد. بین مدیریت استعداد با متغیرهای امنیت شغلی، خدمت شغلی و خلاقیت شغلی رابطه معناداری مشاهده نگردید. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان دادکه بایستی مسیر پیشرفت شغلی استعدادها در سازمان ها، متفاوت از آحاد کارکنان نگریسته شود و فرآیندهای طولانی و برخی از ضوابط دست و پاگیر سازمانی، مانع از پیشرفت افراد مستعد در سطوح مختلف سازمان نگردد تا تأثیرات شگرف مدیریت استعداد به دور از کانالیزه نمودن افراد مستعد هویدا گردد.
مطالعه رابطه بین امنیت شغلی با مسئولیت پذیری در کاهش فساد اداری (مورد مطالعه: شهرداری ساری)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه رابطه بین امنیت شغلی با مسئولیت پذیری و نقش آن در کاهش فساد اداری (مورد مطالعه : شهرداری ساری) انجام پذیرفت. این تحقیق از حیث روش، پیمایشی از نوع همبستگی و از نظرهدف کاربردی بوده است. جامعه آماری را کلیه کارکنان رسمی، پیمانی و قراردادی شهرداری ساری تشکیل داده اند که تعداد آنان 928 نفر گزارش گردید. براساس جدول نمونه گیری استاندارد کرجسی و مورگان، 269 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده اند. به منظور آزمون فرضیات تحقیق از آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن و همچنین آزمون رتبه ای فریدمن استفاده شده است. در نهایت نتایج تحقیق نشان داد بین متغیرهای تمرکز بر شغل، جابجایی کمتر در شغل، انتخاب شغل مناسب، رضایت شغلی، رضایت اقتصادی، عاطفی بودن محیط کار، احساس آرامش در کار، وابستگی به سازمان، دفاع از سازمان، با مسئولیت پذیری در کاهش فساد اداری در شهرداری رابطه معناداری وجود دارد. همچنین نتایج حاصل از آزمون رتبه بندی فریدمن نشان داده است که از دیدگاه تحقیق حاضر دفاع از سازمان رتبه اول رتبه اول با میانگین 80/8، احساس ارامش در کار رتبه دوم با میانگین 46/7، جابجایی شغل سوم با میانگین 94/5، رضایت شغلی رتبه چهارم با میانگین 70/5، بیشترین میزان تاثیرگذاری را در مسئولیت پذیری درکاهش فساد اداری در شهرداری ساری دارند.
بررسی سرمایه فکری و امنیت شغلی کارکنان و نقش آنها در کاهش طفره روی سازمانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات مدیریت و توسعه پایدار سال سوم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
101 - 123
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه میان سرمایه فکری و امنیت شغلی با طفره روی سازمانی کارکنان اداره آموزش و پرورش شهرستان بهنمیر انجام شد. این پژوهش از نظر هدف در حیطه تحقیقات کاربردی و از نظر روش تحقیق، همبستگی است. جامعه آماری کارکنان اداره آموزش و پرورش شهرستان بهنمیر به تعداد 211 نفر بوده که به کمک روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 136 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه های استاندارد امنیت شغلی نیسی و همکاران (1379)، سرمایه فکری بونتیس (1998) و طفره روی سازمانی کارول (2000) بودند. جهت تأیید روایی ابزارهای پژوهش از روایی صوری و محتوا استفاده شد و روایی پرسشنامه ها خوب ارزیابی شد. جهت تعیین پایایی ابزارهای پژوهش از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که مورد تأیید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی و از روش ضریب همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که بین ابعاد سرمایه فکری (انسانی، ساختاری و رابطه ای) و امنیت شغلی با طفره روی سازمانی کارکنان رابطه منفی و معناداری وجود دارد. همچنین، نتایج نشان دادند که سرمایه ساختاری، سرمایه ارتباطی، امنیت شغلی و سرمایه انسانی به ترتیب بیشترین قدرت پیش بینی کنندگی متغیر ملاک طفره روی سازمانی را دارند.
شناسایی عوامل پیش بینی کننده قصد ترک شغلی در بین کارکنان مراکز آموزش دولتی فنی و حرفه ای کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
این پژوهش با هدف بررسی عوامل پیش بینی کننده قصد ترک شغلی انجام شده است. پژوهش مورد نظر کاربردی و به شیوه همبستگی می باشد. جامعه مورد نظر شامل تمامی کارکنان مراکز آموزشی دولتی فنی و حرفه ای (حدوداً 12000 نفر) می باشد که با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده و فرمول کوکران 375 نفر انتخاب شدند. روش گردآوری داده ها ابزار پرسشنامه می باشد که به شکل الکترونیک در اختیار پرسنل قرار داده شد. تحلیل داده ها به شیوه همبستگی، رگرسیون و آزمون آنوا و تی با استفاده از نرم افزار SPSS26 انجام شد. یافته ها حاکی از آن است که بین متغیر ترک شغلی با متغیرهای استرس، امنیت، دلبستگی و فرسودگی شغلی همبستگی وجود دارد. اما بین متغیر استرس با امنیت و دلبستگی شغلی رابطه ای ملاحظه نشد. اما هر چه سطح استرس شغلی بالاتر باشد، فرسودگی شغلی نیز افزایش می یابد. بین متغیر امنیت و دلبستگی و فرسودگی شغلی رابطه معنی داری مشاهده شد و همچنین بین متغیر دلبستگی و فرسودگی شغلی نیز رابطه معنی داری مشاهده شد. بنابراین یافته ها نشان می دهد که هر چه استرس شغلی و فرسودگی شغلی بالاتر باشد، قصد ترک شغل افراد بیشتر است و هر چه میزان امنیت شغلی و دلبستگی افراد پایین تر باشد، قصد ترک شغل نیز بالاتر است. همچنین از بین متغیرهای پژوهش، متغیر فرسودگی شغلی و پس از آن متغیرهای دلبستگی شغلی و امنیت شغلی بیشترین میزان تاثیر را بر قصد ترک شغل پرسنل آموزش فنی و حرفه ای داشته اند، ولی متغیر استرس شغلی تاثیر معنی داری برجای نگذاشته بود.
شناسایی مولفه های امنیت شغلی موثر بر کنش حسابگرانه با رویکرد تحلیل محتوای متنی
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۸۵ (جلد ۲)
214 - 222
حوزه های تخصصی:
در دنیای امروزه و پیشرفت همه جانبه ی سازمان ها و صنایع و وابستگی سازمان ها و کارمندانشان به همدیگر و رابطه ی ناگسستنی آنها به وفور مشاهده می شود و تغییر و تحول زیادی در آنها رخ می دهد. اینکه کارمندان سازمان ها احساس کنند با این تغییر و تحولات شغل خود را از دست نمی دهند و دارای شغل ثابتی هستند و می توانند در آینده به این شغل خود ادامه دهند، یکی از نیازهایی است که هر کارمند باید از آن اطمینان خاطر داشته و امنیت شغلی او تامین باشد. هدف اصلی از انجام این پژوهش شناسایی مولفه های امنیت شغلی موثر بر کنش حسابگرانه با رویکرد تحلیل محتوای متنی است،لذا از نظر هدف کاربردی و بر اساس ماهیت و روش توصیفی-پیمایشی است.در این تحقیق از روش تحلیل محتوای متنی جهت تحلیل داده-ها استفاده شده است. روش نمونه گیری بصورت گلوله برفی می باشد. جامعه ی آماری در این بخش اسناد و سوابق بالادستی و مقالات و پایان نامه های مرتبط با این حوزه بود.
بررسی تأثیر دینداری بر امنیت شغلی در بین کارکنان مرکز بهداشت شهرستان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امنیت شغلی، اطمینان کارکنان در مورد تداوم شغل به دست آمده برای زندگی کاری است. امنیت شغلی به طور معمول از واژه هایی نظیر قرارداد اشتغال یا قانون کار استنباط می شود که از خاتمه اختیاری شغل جلوگیری می کند. همچنین، ممکن است به وسیله شرایط اقتصادی معمول تحت تأثیر قرار گیرد. هدف این پژوهش بررسی تأثیر دینداری بر امنیت شغلی با میانجی گری کنترل خشم در بین کارکنان مرکز بهداشت شهرستان همدان بود. این تحقیق توصیفی به شیوه پیمایشی و با ابزار پرسشنامه صورت گرفته است. جامعه آماری 95 نفر از کارکنان مرکز بهداشت شهرستان همدان بودند که با استفاده از فرمول کوکران 76 نفر از آنها به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه به وسیله پانلی از متخصصین و پایایی ابزار تحقیق نیز از طریق یک مطالعه راهنما و محاسبه آلفای کرونباخ تأیید گردید. یافته ها نشان داد که ارتباط معنی داری بین ابعاد دینداری و کنترل خشم با امنیت شغلی وجود داشت. براساس مدل ساختاری پژوهش، متغیر دینداری تأثیر مستقیمی بر متغیر کنترل خشم داشت. همچنین، 4/50 درصد از تغییرات متغیر کنترل خشم کارکنان مرکز بهداشت وابسته به ابعاد چهارگانه دینداری می باشد. در پایان با توجه به نتایج به دست آمده پیشنهادهای کاربردی ارائه گردید.
تحلیل فقهی- حقوقی نقش دولت در تضمین امنیت شغلی کارگران
منبع:
تعالی حقوق سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
287 - 312
حوزه های تخصصی:
نظام حقوقی جمهوری اسلامی ایران با هدف حمایت از کارگر و تضمین حداقل امتیازات و تضمینات شغلی برای کارگران، در موارد متعدد و مهمی دخالت دولت را در رابطه ی کارگر و کارفرما و تحدید اراده ی طرفین در انعقاد، مدیریت و خاتمه ی قرارداد پذیرفته و در همین راستا به تضمین «امنیت شغلی» کارگران در مراحل مزبور پرداخته است. این در حالی است که حسب قاعده ی اولیه ی شرعی، آزادی قراردادی به عنوان یکی از نظامات اصیل اسلامی به شمار آمده و تراضی طرفین در قراردادهای کار صحیح و لازم الاتباع قلمداد شده است. پژوهش حاضر در پی آن است که با رویکردی تحلیلی به این سؤال پاسخ دهد که آیا از حیث فقهی، دولت موظف به تأمین امنیت شغلی کارگران است یا اینکه نقش دولت به گونه دیگری ارزیابی می شود؟ یافته ها بیان گر آن است که حمایت از کارگران شاغل از طریق تضمین امنیت شغلی آنان نباید به بهای تحمیل ضرر به کارفرما، کارگاه و افراد جویای کار صورت پذیرد، بلکه دولت موظف است بیش از آنکه در صدد تضمین امنیت شغلی کارگران برآید، در راستای حمایت از تمامی نیروی کار اعم از شاغل و غیرشاغل ، «امنیت اشتغال» آنان را از طرق مقتضی تأمین کند.
بررسی تأثیر سرمایه فرهنگی بر احساس امنیت ساکنان حاشیه شهرهای بجنورد، شیروان و اسفراین(مقاله علمی وزارت علوم)
احساس امنیت، یکی از ابعاد اساسی مفهوم امنیت در معنای کلی آن است. درواقع زمانی که فرد احساس کند در جامعه و تعاملات اجتماعی خطری جان، مال یا سلامتی وی را مورد تهدید و تعرض قرار نمی دهد، می توان گفت فرد دارای احساس امنیت است. احساس امنیت یکی از نیازهای مبرم بشر است؛ بنابراین هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی نقش سرمایه فرهنگی و ابعاد آن بر احساس امنیت در بین ساکنان حاشیه نشین شهرهای بجنورد، شیروان و اسفراین است. روش انجام پژوهش حاضر پیمایشی است که برای نیل به اهداف پژوهش، با استفاده از فرمول کوکران412 نفر از ساکنان شهرهای مذکور به روش تلفیقی خوشه ای چند مرحله ای و تصادفی ساده، به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه استاندارد سرمایه فرهنگی بوردیو و محقق ساخته احساس امنیت بود که روایی آن از طریق اعتبار محتوایی و صوری و پایایی آن نیز از طریق محاسبه آلفای کرونباخ تعیین شد؛ درنهایت تجزیه و تحلیل یافته ها با استفاده از نرم افزار spss انجام پذیرفت. با توجه به میانگین به دست آمده (29/2)، احساس امنیت در بین پاسخگویان در حد پایینی قرار داشت. نتایج حاصل از آزمون پیرسون حاکی از وجود رابطه معنادار بین سرمایه فرهنگی تجسم یافته با امنیت جانی، مالی و شغلی بود. همچنین آمارهای استنباطی مبین رابطه معنادار بین متغیر سرمایه فرهنگی عینیت یافته و بُعد امنیت مالی و شغلی بود؛ اما براساس یافته های پژوهش، رابطه ای بین سرمایه فرهنگی عینیت یافته با امنیت جانی و عاطفی وجود ندارد. علاوه بر این، نتایج نشان داد سرمایه فرهنگی نهادینه شده اثری بر میزان احساس امنیت شهروندان ندارد؛ درنتیجه تحولات اخیر در مسیر اهمیت یافتن فرهنگ و فرهنگی شدن؛ سرمایه و دانش فرهنگی می تواند حیاتی ترین بخش زندگی که همان احساس امنیت است را تحت الشعاع قرار دهد.
طراحی و تبیین مدل رفتار سیاسی مدیران در سازمان های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره ۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۰)
241 - 258
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی و تبیین مدل رفتار سیاسی مدیران در سازمان های دولتی می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از حیث شیوه اجرا، کیفی و به لحاظ منطق گردآوری داده ها از نوع استقراء – قیاسی می باشد. جامعه آماری شامل 30 نفر از خبرگان (اساتید و مدیران سازمان های دولتی) می باشد و به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری داده شامل مصاحبه نیمه ساختار یافته می باشد. در تجزیه وتحلیل داده های از تحلیل مضمون و از نرم افزار MICMAC و برای اولویت بندی عوامل مؤثر بر رفتار سیاسی، به جهت رویکرد ساختاری تفسیری از روش ism استفاده شد. نتایج یافته ها نشان داد که 11 مقوله اصلی در 6 سطح شناسایی شد. همچنین یافته ها نشان داد که در سطح ششم، شکاف فرهنگی اجتماعی و ویژگی های شخصیتی افراد بیشترین اثرگذاری را نسبت به سایر عوامل داشته است البته ضعف فرهنگی اثرگذارترین عامل بوده است. در سطح پنجم مدل، باور عمومی قرار دارد. در سطح چهارم، اراده سیاسی افراد و مدیریت تصویرپردازی و ارزشیابی سازمانی قرار دارند. در سطح سوم، قدرت فردی افراد قرار دارد. در سطح دوم فرآیندهای سازمانی و انتخابات و انتصابات سازمانی قرار دارد و در سطح آخر الگوی قوانین و مقررات و ساختار سازمان های دولتی قرار دارند.