مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
غزلیات
حوزه های تخصصی:
بررسی معنایی- منظوری گزاره های امری از موضوعات مرتبط با بلاغت (علم معانی) است. در نتیجه این بررسی می توان جهت گیری اندیشه و دل سپردگی شاعران را به موضوعات مختلف دنبال کرد؛ زیرا معمولاً برداشت اولیه از گزاره های امری، امر و دستور است، درحالی که شاعران از گزاره های امری، معانی و اغراض مختلفی را در نظر دارند و این موضوع در اشعار حافظ با توجه به ساختار تعلیلی- استنتاجی بیشتر جملات امری اهمیّت بیشتری دارند؛ در این مقاله، گزاره های امری حافظ در 250 غزل نخست دیوان حافظ به روش تحلیل محتوا (رویکرد توصیفی- تحلیلی) بررسی شده اند و در نهایت مشخص شده که در 250 غزلِ نخستِ دیوان حافظ (معادل 2098 بیت)، در 724 بیت، جمله امری (554 بیت دارای امر مثبت و 170 بیت دارای امر منفی) وجود دارد و حافظ از این منظر، امرکننده بزرگی است. از این تعداد، بسامد جملات امری با معانی تمنایی و ارشادی بالاست و شاید یکی از دلایل تفأل زدن به دیوان حافظ همین موضوع باشد. در بیش از 35 درصدِ این ابیات، از ساخت جملات مرکب امری- تعلیلی/ استنتاجی استفاده شده، به گونه ای که خواننده پس از خواندن آن جملات امری، از نظر ذهنی اقناع می شود و تلخی نصیحت را فراموش می کند. در این مقاله همچنین جملات امری حافظ، بر اساس نوع گوینده، مخاطب و طلب بررسی شده اند و در تمام موارد سعی شده بین نتایج و سبک فردی حافظ ارتباطی جست وجو شود.
نقد و بررسی «بدین شیرین سخن گفتن»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه میراث دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱ (پیاپی ۵۸)
317 - 333
تاکنون چندین شرح و گزارش از غزل های سعدی به چاپ رسیده است که از مهم ترین آنها می توان به شرح دیوان غزلیّات استادِ سخن سعدی شیرازی (خلیل خطیب رهبر)، گزیده غزلیّات سعدی (حسن انوری)، شرح غزلهای سعدی (محمّدرضا برزگر خالقی و تورج عقدایی) و غزلیّات سعدی (فرح نیازکار) اشاره کرد. انتشارات سخن به تازگی گزیده ای از غزل های سعدی را به انتخاب محمدجعفر یاحقی، همراه با شرح و تعلیقات وی، ذیل عنوان بدین شیرین سخن گفتن ، جزو مجموعه «از میراث ادب فارسی» منتشر کرده است. مأخذ این گزینش، تصحیح غلامحسین یوسفی از غزلیات سعدی بوده است. در این مقاله پس از معرفی کوتاه این اثر، شرح و تعلیقاتِ آن مورد نقد و بررسی قرار گرفته است و نویسندگان کوشیده اند با ارائه دلایل و شواهدی، نکاتی چند درباره لغزش های شارح ابیات بیان کنند و سپس، معنی و مفهوم روشن تری از ابیات به دست دهند.
ابیات تازه ای از غزلیات نزاری قهستانی؛ بر اساس دو نسخه کلیات او در کتابخانه های روسیه و تاجیکستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه میراث دوره ۱۸ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۶۶)
223 - 250
نزاری قهستانی یکی از شاعران معروف تاریخ ادب فارسی است که اشعار زیادی در قالب های مختلف، اعم از غزل، قصیده، مثنوی، رباعی و ... از او باقی مانده است. بیش از 1400 غزل از او چاپ شده و غزل هایی هم دارد که به چاپ نرسیده است. از بین غزل های چاپ شده نزاری، ابیاتی در برخی دست نویس ها ضبط شده که در نسخه چاپی نیامده و از نظر مصحّح دیوان او دور مانده است. از مهم ترینِ این دست نویس ها نسخه ارزشمند کتابخانه سالتیکوف شچدرین روسیه (کتابت: 837ق)، و نسخه کتابخانه انستیتوی زبان و ادبیات فرهنگستان علوم تاجیکستان (کتابت: 972ق)، است که اکثر نسخه پژوهان و مخصوصاً نزاری پژوهان با آنها آشنا هستند. در مقاله حاضر، ضمن معرفی اجمالی این دو دست نویس، ابیاتی از غزلیات چاپ نشده شاعر از آن نسخ نقل می شود.
تصویر سازی های بدیع در غزلیات بیدل دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
نازک خیالی ها، مضمون سازی ها و تصویر سازی های بدیع در غزلیات عبدالقادر بیدل دهلوی خواننده را با نوعی شگفتی، ابهام و پیچیدگیِ بیان روبه رو می کند. وی به عنوان نماینده سبک هندی، در ایجاد تصاویر پیچیده بدیع و درهم تنیده و مبهم، مهارت بسیاری دارد. بیشتر تصاویر اشعار او، بازتاب یک صحنه و موقعیت است؛ به گونه ای حسّی و ملموس یا ذهنی و معقول که با بهره گیری خاص شاعر از کلمات شکل می گیرند. چگونگی تصویرسازی و نحوه انعکاس تصاویر در شعر بیدل دهلوی، پرسش اصلی این پژوهش است. این مقاله که به روش توصیفی و تحلیل محتوا به انجام رسیده است، نشان می دهد سه شیوه متفاوت در کاربرد تصاویر شعری بیدل به لحاظ الگوبرداری از استادان برجسته پیشین و همچنین ابهام و ازدحام تصاویر، به چشم می خورد: الف) تصاویر سعدی و حافظ گونه؛ تصاویر ساده و خوش ساختی که در خدمت تجسّم بخشیدن به مفهوم و تداعی معنی شکل می گیرند. ب) تصاویر نظامی و خاقانی وار؛ که در این گونه اشعار، علاوه بر تصویر مرکزی و اصلی که بار معنایی بیت را به دوش می کشد، شاعر چند تصویر پیچیده و درهم تنیده را نیز برای ابهام هنری در شعر خلق می کند. ج) تصاویر خاص بیدل؛ تصاویر بسیار پیچیده و لایه لایه که گاه شعر را تا مرز بی معنی بودن می کشاند. این گونه تصاویر که به عنوان هویّت شعری بیدل محسوب می شوند، معمولاً کاربرد کمتری در غزلیات وی دارند.
بررسی و تحلیل انگیزه های حافظ از خلق شخصیت رند در دیوان غزلیات با رویکرد به مبانی اعلامیه حقوق بشر سازمان ملل متحد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حافظ در آیینه دیوان غزلیات، ضمن پرداختن به مسائل غنایی، عاشقانه، عرفانی و ... از موضوعات سیاسی و اجتماعی، خاصه حقوق بشری هم سخن گفته است. او در ابیات مختلف، بارها به کاستی های حقوق انسان ها اعتراض کرده و مخاطبان خود را به صورت مستقیم و غیرمستقیم به رعایت آن فراخوانده است. حافظ برای تحقق این هدف نوآوری هایی انجام داده که پرورش شخصیت رند از آن جمله است. مسأله اصلی پژوهش حاضر که مبتنی بر منابع کتابخانه ای و روش مقایسه ای است، بررسی انگیزه های حقوق بشری حافظ از پرداختن به شخصیت رند است تا به این پرسش پاسخ داده شود که شاعر از این طریق به چه حقوق انسانی اشاره کرده است؟ فرضیه اصلی تحقیق بر این اصل استوار است که تمرکز حافظ بر مفاهیم مهمی چون: برابری و عدالت اجتماعی؛ امنیت فردی و اجتماعی؛ آزادی های سیاسی، عمومی و روانی؛ کرامت و شأن انسانی؛ حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی از طریق بازنمایی کنش های گفتاری و عملی شخصیت رند، قابل تأمل بوده است. در مجموع رندآفرینی حافظ در دیوان غزلیات، تلاشی انتقادی و اعتراضی برای برجسته کردن محرومیت های مرتبط با حقوق بشر در جامعه ایرانی و افزودن بر گستره شناخت و بینش مردم تحت ستم بوده است. همچنین، از این طریق، دوگانه «خودی/ بیگانه» در کلیت ساختار سیاسی جامعه ایرانی تشریح و برجسته سازی شده است.
عطار و دیدار با شاهد قدسی (بررسی ساخت و محتوای برخی از غزل-روایت های دیوان عطار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۲)
111 - 136
حوزه های تخصصی:
عطار و دیدار با شاهد قدسی
(بررسی ساخت و محتوای برخی از غزل-روایت های دیوان عطار )
احمد سنچولی *
چکیده
عطار نیشابوری در بخش قابل توجهی از غزل های رندانه و شورانگیز خود، به موضوع دیدار با شاهد قدسی یا منِ برتر و ملکوتی خویش پرداخته است. او در این غزل ها، واقعه ای را به تصویر کشیده که به نوعی معرفت درونی، شهودی و کاملاً شخصی بی میانجی حسّ و عقل اشاره دارد؛ به همین سبب، از زبان، نگرش، سبک و سیاق خاصی برخوردارند و فردیت و خلاقیت شاعر در آن ها به خوبی نمایان است. عطار در این دسته از غزل ها که ساختاری داستان گونه و کاملاً روایی دارند و می توان آن ها را غزل-داستان نامید، راوی قصه های حوادث روحی خویش است؛حوادثی که بن مایه ی اصلی آن ها را زمینه ی معنایی داستان شیخ صنعان و حلاج رقم می زند. به دلیل غلبه ی احوال عاطفی و شهودی، شاعر به قطب استعاری زبان متوسل می شود و برای بیان منظور خویش از رمز و نماد بهره می گیرد. رؤیاگونگی، تناقض و ابهام سرشت ذاتی این غزل ها به حساب می آید و به همین دلیل، باب تأویل را به روی خویش می گشاید. همچنین غلبه ی وجه اخباری و عاطفی، لحن جدی و حسرت آمیز شاعر و نیز تناسب صورت و محتوا را می توان از دیگر مختصات این دسته از غزل ها برشمرد.
واژه های کلیدی: دیدار با شاهد قدسی(منِ ملکوتی)، عطار نیشابوری، غزلیات، معرفت شخصی و شهودی.
* دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه زابل ah_sanchooli@uoz.ac.ir
تاریخ دریافت مقاله: 11/7/1400 تاریخ پذیرش مقاله: 17/11/1400
نقش مؤلفه های دستوری در ابهام زبانی غزلیات غالب دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
غالب دهلوی یکی از مشهورترین شاعران سبک هندی در قرن سیزدهم است. ازنظر برخی منتقدان، او از گروه شاعرانی است که کلامشان غالباً مبهم و پیچیده است. در پژوهش حاضر، به روش توصیفی تحلیلی، مهم ترین بخش آثار غالب، که مجموعه غزلیات او است، برای روشن شدن عوامل ابهام، از منظر زبانی بررسی و تحلیل شده است. نتایج نشان می دهد که ابداع ترکیبات مختلف وصفی، حذف بخشی از جمله، برخی سهوهای لغوی و نحوی و به ویژه برقرارکردن تنازع میان کلمات، مؤلفه هایی هستند که مایه ابهام کلام غالب شده اند. ازاین میان، کاربرد ترکیبات تازه و برقراری تنازع را، به دلیل کاربرد زیاد، می توان از ویژگی های سبکی غالب محسوب کرد. ازمنظری دیگر، علاقه زیاد شاعر به ارائه مضامین تازه و پیچیده سبب شده است تا ترکیبات تازه اسمی، قیدی و به ویژه وصفی زیادی ابداع کند.
بررسی بن مایه های عرفانی در یکصد غزل کلیم کاشانی (مقاله مروری)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
کلیم کاشانی یکی از مشهورترین غزلسرایان سبک هندی است که نشان هایی از عرفان و تصوّف، در غزلیّات او نقش بسته است به طوریکه آم وزه ه ای عرفانی در غ زلیّات او، عشق واقعی یا آسمانی را بیان می کنند.«خلّاق المعانی ثان ی» در حدود (990) ه.ق. در هم دان دی ده ب ه جهان گشود و به علت سکونت در کاشان به کاشانی مشهور شد. مجموعه (590) غ زل او در حوزه ادب غنایی، جایگاه والا دارد. از خصوصیّات سرآمد در غزلیّات او، وجود جلوه های عرفانی است. این مقاله به واکاوی، جلوه های عرفانی در یکصد غزل کلیم کاشانی، ب ه شکل تصادفی می پردازد تا جلوه های برجسته عشق و کمال آن، به تصویر درآید و علاوه بر آن، در پژوهش های ادبی و عرفانی، کلیم به عنوان شاعری عارف معرّفی گردد و در نهایت طرح این نکته که، غزلیّات غنایی کلیم کاشانی، محملی برای بیان و جست و جوی معانی بلند عرفانی است. غزلیّات این شاعر، ساختار ادبی و عرفانی دارد و او با طرح ساز و کارهای عرف ان ی، ک وششی ب رای یافتن و طرح گ وه ر ارزشمند عشق واقع ی را انجام داده است. جلوه-پردازی ه ای ع رفانی در غزلیّات او جلوه ای خاص دارد. این مقاله با روش تحلیل و توصیف یافته های عرفانی، قصد دارد تا گرایش های عرفانی و بن مایه های عرفانی به کاررفته را در غزلیّات کلیم ابتدا واکاوایی و با ذکر نمونه هایی از آن مصادیق، آنها را براساس فرهنگ اصطلاحات عرفانی دست اوّل، مورد بررسی و تحلیل قراردهد. از رهگذر وجود و بررسی آموزه های عرفانی در غزلیّات این شاعر، شایسته است که کلیم را، در جرگه شاعران عارف ، به شمارآوریم.
نگاهی به چیستی مفاهیم «کرامت انسانی»، «عدالت اجتماعی» و «آزادی» در غزلیات حافظ و اعلامیۀ حقوق بشر سازمان ملل متحد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ششم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲۱
107 - 130
حوزه های تخصصی:
مفهوم حقوق بشر در همه فرهنگ ها مورد احترام بوده و قوانین متعددی در این باره وضع شده است و لزوماً منحصر به دوران معاصر نیست. به این اعتبار که ادبیات، جلوه گاه فرهنگ منعکس در بطن و متن جامعه است، بازتاب مصداق های حقوق بشر در آن دیده می شود. در گستره ادبیات فارسی، حافظ در آیینه دیوان غزلیات، ضمن پرداختن به مسائل غنایی، عاشقانه، عرفانی و ... از موضوعات حقوق بشری هم سخن گفته است. او در ابیات مختلف، بارها به کاستی های حقوق انسان ها اعتراض کرده و مخاطبان خود را به صورت مستقیم و غیرمستقیم به رعایت مبانی آن فراخوانده است. حافظ برای تحقق این هدف نوآوری هایی انجام داده که پرورش شخصیت رند از آن جمله است. در این پژوهش با استناد به منابع کتاب خانه ای و روش توصیفی- تحلیلی، چیستی مفاهیم «کرامت انسانی»، «عدالت اجتماعی» و «آزادی» در غزلیات حافظ (با رویکرد به کنش های رند) و اعلامیه حقوق بشر سازمان ملل متحد کاویده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که رندآفرینی حافظ در دیوان غزلیات، تلاشی انتقادی و اعتراضی برای برجسته کردن محرومیت های مرتبط با حقوق بشر در جامعه ایرانی و افزودن بر گستره شناخت و بینش مردم تحت ستم بوده است. همچنین، از این طریق، دوگانه «خودی/ بیگانه» در کلیت ساختار سیاسی جامعه ایرانی تشریح و برجسته سازی شده است. دیگر آنکه، مفاهیم بنیادی ذکرشده در اعلامیه حقوق بشر، منحصراً ریشه در دنیای معاصر ندارد و فرازمانی و فراتر از جغرافیایی مشخص است.
بررسی تطبیقی جلوه های حدیث در دیوان شمس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهارم زمستان ۱۳۸۹ شماره ۱۶
56 - 74
حوزه های تخصصی:
در طول تاریخ اسلام، احادیث و اخبار و استناد به آنه ا پس از ق رآن، موثق ترین سخن اعتقادی بوده است و علاوه بر آن که محدثان و عالمان در تداول و حفظ آن کوشیده اند شاعران عرب و عجم نیز به خاطر استواری و فصاحت کلام خویش از آنها بهره برده اند. استفاده از احادیث و آیات علاوه بر این که بر جزالت و فصاحت کلام می افزاید، آرایش لفظی و معنوی را نیز به دنبال دارد بنابراین شاعران بسیاری از احادیث و مضمونشان تأثیر پذیرفته اند که مولوی سرآمد آنه است. در می ان آث ار مول وی، غزلی ات شمس چ ون سایر آث ارش مجلای مناسب ی در اثر پذیری از احادیث به شمار می آید و این امر یکی از بسترهای جاودانگی مولوی است.
بینامتنیت قرآنی در غزلیات حافظ شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال پنجم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۱۹
147 - 161
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش برآن ایم تا از دیدگاه بینامتنیت قرآنی، غزلیات خواجه راز را مورد نقد و بررسی قرار دهیم. در حقیقت بینامتنیت قرآنی در سخنان این شاعر و عارف بزرگ، در اشکال مختلفی جلوه گر شده است. وی از واژگان و عبارات قرآنی به وفور در کلام خویش استفاده نموده است. این پژوهش با هدف نمایاندن بینامتنیت قرآنی در اشعار حافظ و با بررسی چگونگی استفاده حافظ شیرازی از آیات نورانی وحی در غزلیات پر شوراش صورت گرفته است تا در پایان بتوان با رنگ و روی قرآنی و دینی غزلیات خواجه راز بیش از پیش آشنا شد.
نقد تخیلی غزلیات سنایی غزنوی از منظر ژیلبر دوران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: در آثار ادبی و هنری، تخیل نقشی اساسی دارد. وجود تعریف های گوناگون از این اصطلاح، هریک سبب تبیین جنبه های متفاوتی از آثار می شود. یکی از دلایل توجه به تخیل و ساختارهای تخیلی، تبیین اندیشه و احساس شاعران و نویسندگان است. درواقع تخیل مکانیزمی دفاعی است تا شاعر و نویسنده بتواند بر التهاب ها و تشویش های درونی خود فائق آید. روش: وجود پررنگ نمادهای دارای ارزش گذاری مثبت، امکان بررسی غزلیات سنایی را طبق نظریه ژیلبر دوران با شیوه ای توصیفی تحلیلی میسر می کند. یافته ها و نتایج: فراوانی نمادهای مربوط به این منظومه بر توانایی شاعر در غلبه بر نگرانی ها وآشوب های درونی صحّه می گذارد. در غزلیات سنایی تلطیف نمادهای ناخوشایند،کاربرد نمادهای خوشایند و رغبت شاعر برای بهره گیری از نمادهای ایمنی بخش برای ارائه تصویر مطلوب از معشوق و بیان ویژگی های روانی شاعر شکل می گیرند. درون گرایی، خودشناسی، مثبت انگاری، سازگاری با ناملایمات در سایه توجه شاعر به نمادهای درون بودگی آشکار می شود. نمادهای مادرمثالیِ «خاک کوی معشوق» و «ظرف و مظروف ها» بیانگر خاکساری، میل به سکون و آرامش عاشق و بزرگداشت معشوق اند.کاربرد نمادهای پیشرفت، ریتم دار و آغاز دوباره، وصال و امید وصال را برای شاعر ممکن می کند. برهم زدن نظم طبیعی چرخه ها، توصیفات پرشور از آینده وگذشته به همراه توصیفات پارادوکسیکال از دیگر شیوه های زمان گریزی شاعر است تا جاودانگی، تکامل یافتگی معشوق و ثبات قدم عاشق را هویدا کند. افرادی مانند سنایی که متمایل به استفاده از نمادهای منظومه شبانه به ویژه نمادهای آرمیدنِ خاک و آب هستند، معمولاً انسان هایی مثبت اندیش، صلح جو، معتدل، سازگار و تاحدی اندوهناک اند که مسائل را با حرکتی مسالمت آمیز حل می کنند. در هریک از آثار، بسته به میزان تمایل و بسامد نمادهای این نظریه می توان به جنبه های جدیدی از تخیل، ویژگی های روانی و فکری شاعر یا نویسنده دست یافت.
واکاوی واژگان نشان دار اجتماعی در غزلیات حافظ بر پایه تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های دستوری و بلاغی سال ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۲
118 - 139
حوزه های تخصصی:
حافظ شیرازی (۷۲۷ ه.ق/ ۱۳۲۵م – ۷۹۲ ه.ق/ ۱۳۹۰م) در زمره شاعران بزرگی است که غزلیاتش پر از واژگان نشان دار اجتماعیِ گوناگون با دلالت ها و ارزش های فراوانِ بیانی، رابطه ای و تجربی است. این واژگان، معانی ای فراتر از سطح معمولی و قاموسی دارند و راهی هستند به سوی درک بهتر اندیشه ها و آرمان های حافظ و پدیده ها و واقعیاتی که در زمانه او جریان داشته اند. حافظ با استفاده از روش های مستقیم و غیرمستقیم و ابزارهای بلاغی متعدد همچون «ایهام» و استعاره های چندلایه و به ویژه «طنزآمیزی» و «تناقض نمایی» و به یاری بار عاطفی واژگانِ نشان دار، به انتقاد و اصلاح اجتماعی می پردازد. در این پژوهش، با روش توصیفی- تحلیلی، با ملاحظه اوضاع تاریخی- اجتماعیِ عصر حافظ و با تکیه بر تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف، واژگان نشان دار اجتماعیِ پربسامد در غزلیات «لسان الغیب»، در سه سطحِ «توصیف»، «تفسیر» و «تبیین»، واکاوی و کنش انتقادی حافظ در برابر مهمترین نهادهای جامعه یعنی سیاست، تصوف و شریعت بررسی می شود. برپایه برآیند این بررسی، زبان و بیان حافظ یک «کنش اجتماعی» است که در مقام «کنش پذیر»، از اندیشه ها، عواطف، رفتارها و روابط اجتماعی- سیاسی زمانه خویش اثر پذیرفته و در مقام «کنشگر»، در سطوح و ساحت ها و قالب های گوناگون، به ویژه در قالب گفتمان انتقادی، بر آن ها اثری ژرف و ماندگار نهاده و نقش خاص خود را بر زندگی و جهان نگری و ارزش های مردمان زده است..
واکاوی نمادهای استعلایی در غزلیات بیدل دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
43 - 58
حوزه های تخصصی:
از دیرهنگام، کسانی که نگاهی ژرف به جهان داشته اند، همواره به دنبال راهی برای گسترش اندیشه ها و ادراکات درونیِ خود بر نمودهای عینیِ جهان محسوس بوده اند؛ ازاین رو با تأمل در جلوه های جهان، تلاش کرده اند تا از محسوسات عبور کرده و به حقیقتی فراتر از آن دست یابند؛ بنابراین، برای نیل به این هدف از نماد استعلایی بهره برده اند. نماد استعلایی تصویری است از شیء ملموس که این شیء ملموس خود دلالت دارد بر عالم معنی و روح. نماد های استعلایی در ماهیت با عالم مُثُل افلاطون یا «ایده بنیادین» (اصطلاح افلاطون) ارتباط دارد و در زمره نماد های عرفانی نیز جای می گیرد. بیدل دهلوی، گونه های متنوع این نمادها را به کار برده و با توجه به شرایط خاصِ فردی، اندیشه و تخیل خود را در قالب نمادهای استعلایی بیان کرده است. از آنجا که نمادهای استعلایی موجب ابهام در شعر می شوند، نوشتار حاضر بر آن است تا با تأویل این نمادها، از غزل بیدل ابهام زدایی کند. در کنار تحلیل محتوایی نمادهای استعلایی، زیبایی شناسی این نمادها نیز از هدف های این پژوهش است.
مؤلفه های فکری فخرالدین ابراهیم عراقی در غزلیات وی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شیخ فخرالدین عراقی یکی از شاعران عارف و خوش ذوق قرن هفتم هجری است. او با روی آوردن به عرفان به ویژه اعتقاد وحدت وجودی محی الدین بن عربی که از طریق زکریای مولتانی به او رسیده و از سوی دیگر توجه ویژه به اندیشه های احمد غزالی و مغانه های سنایی و با پشت پا زدن به ظواهر اجتماعی و اعتقادی عامه، غزلیاتی پرشور و زیبا با شیوه ای متفاوت از شاعران دیگر سرود. مفاهیم عرفانی بن مایه اصلی سخن او را تشکیل می دهد موضوعاتی همچون وحدت وجود، جمال پرستی، قلندریات، ملامتی، عشق درد آمیخته، زهدگریزی و معشوق مذکری محورهای اصلی مکتب آفرین او هستند او در زمره آخرین کسانی است که دستی چیره در غزل داشته. در غزلیات او افزایش بسامد اصطلاحات تصوف دیده می شود اما این بدین معنی یعنی برابر دانستن کلام او با سخنان نظم گونه وابستگان مکتب تعلیمی و مدرسی تصوف نیست در این مقاله، این مولفه ها به عنوان شناسنامه شعری عراقی مورد بررسی قرار گرفته اند.
جنبه های عارفانه حیا در غزلیات شمس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۶۰
60 - 77
حوزه های تخصصی:
حیا از صفات بسیار مهم و برجسته در فرهنگ و اخلاق دینی و نیز یکی از اوصاف درخور و پر اهمیت در مباحث عرفانی است که اطلاق آن هم بر حق - تعالی - و هم بر انسان جایز می باشد. به جهت جایگاه والایی که این صفت در تعالی روحی و معرفت الهی دارد، بسیار مورد توجه عارفان قرار گرفته است. در این پژوهش که با روشی توصیفی تحلیلی تدوین یافته، ضمن بررسی حیا و شرم در قرآن و سنّت و نگرش های مختلف عرفانی، به بررسی جنبه های عارفانه حیا از منظر مولوی با تکیه بر غزلیاتش پرداخته شده است. این بررسی نشان می دهد که با وجود تأکیدی که عارفان پیشین بر رعایت حیا درهمه مراحل سلوک دارند و برخی آن را ازاحوال مقربان می دانند؛ اما مفهوم و دریافت مولوی از این موضوع کاملا با دیگران متفاوت است. وی حیا را در ساحت عشق که از نظر او و سایر عارفان نهایت قرب الهی است؛ گاه لازم نمی شمارد.
کاربرد اصطلاحات عرفانی در غزلیات ابن حسام خوسفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۶۰
294 - 317
حوزه های تخصصی:
متون عرفانی و اصطلاحات عرفانی، میراث مکتوب و هویت فرهنگی و ملی هر سرزمینی است که شرح و بازنمود آنها در واقع بازسازی هویت فرهنگی یک کشور است. از آن جا که عالم درون عارفان قابل کشف برای عموم نیست با تاملی در اشعار و سرودهایی که جلوه و بارقه هایی از مکنونات قلبی ایشان است، شناختی توام با لذات معنوی نصیب حال تشنگان معرفت و معنویت می گردد. ابن حسام نیز از جمله شاعرانی است که غزلیاتش معدن گران سنگی از اصطلاحات و رموزیست که شور و شوقی عارفانه در خواننده ایجاد می کند. در این نوشتار، همراه با شرح برخی اصطلاحات عرفانی که عرفا در اشعار خود به کار برده اند، با شیوه تحلیل محتوایی به شرح برخی الفاظ و اصطلاحات عرفانی که ابن حسام در غزلیات خود به کار برده، پرداخته ایم تا روشن شود که وی از چه اصطلاحات و تعبیرات عرفانی بیشتر در غزلیات خویش بهره برده است؟ لذابا بررسی غزلیات وی این نتیجه حاصل شد که او برای بیان تجربیات عرفانی خود، از الفاظ رمزگونه زلف، ابرو، چشم، لعل، خال و همچنین اصطلاحاتی چون حسن، پیر مغان، عشق بهره برده است که البته در به کاربردن همه این ها گوشه چشمی به شاعران بزرگی چون حافظ و عراقی و... داشته است. هر چند ثابت شدن این ادعا خود مبین ان است که او علاوه بر این که شاعری آیینی است، از اندیشه های عرفانی والایی برخوردار بوده است.
بررسی پرسش های بلاغی با بن مایه های عرفانی در غزلیّات کلیم کاشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۷۱
331 - 352
حوزه های تخصصی:
اغل ب شاع ران ع ارف ب رای ط رح آم وزه ه ای ع رف ان ی، از س ازه پ رسش ب لاغ ی ( Rhetoric Question ) بهره گرفته اند. کلیم کاشانی مشهور به خلّاق المعانی ثانی (990-1061) یکی از مشهورترین غزل سرایان سبک هندی بااستفاده از این شگرد زبانی، بن مایه های عرفانی از قبیل «دنیا، روح، استغنا، فنا، حسن، همّت، طلب، دل، وصل، صبر، حیرت، غیرت، معرفت، فقر، فنا، تقدیر، عشق، طایر مراد و... » را در قالب پرسش های بلاغی با مفاهیم ثانوی مختلف طرح کرده است. پرسش بلاغی با مفهوم ثانوی انکار و با درون مایه های عرفانی، در غزلیّات کلیم کاشانی، بیشترین سهم و کاربرد، یعنی (18/41%) را از آن خود کرده است. یکی از اصول اصلی عرفان عملی، این است که عارف برای اثبات حقیقت، لازم است به نفی تعلّقات دنیوی، بپردازد. رسیدن به مرتبه حیرت، محصول نفی تعلّقات دنیوی است. کلیم کاشانی پس از درک عظمت خداوند، با درک ناتوان ی خود، با طرح سؤالات بلاغی، به سرزنش خ ویش و انتقاد از نابسامان ی ه ای اجتماع ی پرداخته است. نگارندگان این مقاله، با بهره گیری از روش تحلیل محتوا، با هدف آشنایی هرچه بیشتر مخاطبین با آموزه های ع رفان عملی کلیم کاشان ی، ب ه بررسی بن مایه عرفانی پرسش های بلاغی در غزلیّات او، پرداخته اند. به کارگیری «صور خیال و ابزارهای ادبی اسلوب معادله، حسّامیزی، تلمیح، حسن تعلیل، و جناس» قالب پرسش های بلاغی کلیم را فخیم جلوه داده است. پرسش های بلاغی با مفاهیم ثانوی «انکار، اعجاب، عجز و توبیخ» چهار ضلع اصلی بن مایه های غزلیّات کلیم کاشانی را تشکیل داده اند.
متناقض نمایی (پارادوکس) در غزلیات زاهد تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۵
217 - 232
متناقض نمایی یکی ازجلوه های زیبایی بیان در آثار ادبی است و از عالی ترین شیوه های آشنایی زدایی هنری به شمار می رود که موجب دورشدن کلام از حالت عادی و برجسته سازی و اثرگذاری چشمگیر بر مخاطب می شود. در شعر سبک هندی که شعر مضمون نامیده می شود، متناقض نمایی ویژگی برجسته در خلق مضمون های برجسته به شمار می رود. این هنر ادبی ممکن است به صورت عبارت یا ترکیب به کار رود. سؤال اصلی تحقیق حاضر این است که زاهد تبریزی چگونه از متناقض نمایی در بارور کردن شعر خود بهره گرفته است؟ در غزلیات زاهد، متناقض نمایی در پیوند با هنرهای بلاغی و زیبایی شناختی استعاره، تشبیه، تصویر دووجهی، کنایه، ایهام وغلو، زیبایی مضمون و بیان شعر او را دوچندان کرده است؛ ضمن اینکه زاهد تبریزی بیشتر از ترکیبات متناقض نما برای انعکاس مفاهیم مدنظر خود استفاده کرده است. مفاهیمی که بیشتر عرفانی است؛ همچون: عشق، وصل و... روش کار توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر منابع کتابخانه ای است.
بررسی جلوه های طبیعت در غزلیات سلمان ساوجی
منبع:
نقد، تحلیل و زیبایی شناسی متون سال ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۲
63 - 78
حوزه های تخصصی:
توصیف طبیعت یکی از بارزترین مضامین مورد استفاده ی بسیاری از شاعران پارسی گو بوده است و آن ها از گذشته های دور با جلوه های طبیعت، انس و الفت فراوانی داشته اند. تأثیر و بازتاب این جلوه ها، با توجه به نوع نگرش و طرز تفکر شاعران، تنوع وسیعی از تصاویر شعری را به نمایش می گذارد. طرز تلقی آن ها از طبیعت، نشان دهنده ی افکار، اندیشه ها و احساسات آن ها است. مسأله ی اصلی در این مقاله، بررسی جلوه های طبیعت در غزلیات سلمان ساوجی است. بدین منظور ابتدا غزلیات وی مورد مطالعه قرار گرفته و بیت هایی که بیانگر پدیده های طبیعت بوده، استخراج گردیده و سپس به تحلیل و بررسی آن ها پرداخته شده است. بسامد جلوه های طبیعت در غزلیات ساوجی، بسیار چشمگیر است. در مجموع می توان گفت که وی، شاعری طبیعت گرا با طبعی لطیف و ذوقی سرشار است. این ویژگی ها باعث شده در توصیف مناظر ، بسیار ماهر باشد و بخشی از ذوق شاعری خود را در این عرصه نشان دهد.