مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
معماری معاصر ایران
منبع:
مرمت و معماری ایران سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۰
۱۰۰-۸۵
حوزه های تخصصی:
در دوره پهلوی دوم، مدرنیسم به گونه ای در سطح فرهنگی جامعه مورد حمایت قرار گرفت که پای آن به زمینه طراحی مساجد نیز کشیده شد و منجر به ساخت مساجدی نوگرا گردید. پس از آن با حمایت های حاکمیت در توجه به ظرفیت های معماری سنتی با برگزاری همایش هایی ، به موازات نقدهایی که به مدرنیزاسیون این دوران می شد، رویکرد منطقه گرایی رخ نمود که به نحوی انتقادی نسبت به کاربرد ویژگی های مدرنیسم و میراث گذشته برخورد می کرد. پرسش های مطرح شده عبارت هستند از اینکه چه شباهت هایی مساجد نوگرای این دو دهه را در امتداد هم قرار داده و چه تفاوت هایی مساجد منطقه گرا را به عنوان واکنشی به مساجد مدرن مطرح می کنند؟ چه عواملی منجر به تغییر رویکرد طراحی در مساجد نوگرا شده اند؟ پژوهش پیش رو با روشی توصیفی - تحلیلی ، به سیر تحول طراحی مساجد نوگرای ایران مابین سال های ١٣٤٠ تا ١٣٥٧ ش. پرداخته و در این بررسی ، از نظریه منطقه گرایی انتقادی برای تحلیل و دسته بندی مساجد نوگرا و نمایان ساختن تغییرات صورت گرفته در طراحی مساجد منطقه گرای دهه ١٣٥٠ ش. نسبت به مساجد مدرن دهه ١٣٤٠ ش. بهره گرفته است . هدف از این مطالعه ، دسته بندی خوانا و مستدل تری از سیر تحول رویکرد طراحی مساجد نوگرا با توجه به بستر تاریخی و جریانات نظری معماری بوده تا پایه ای برای خوانش رویکردهای طراحی مساجد نوگرا پس از انقلاب اسلامی فراهم آورد. مساجد منطقه گرا برخلاف مساجد مدرن که تنها در قالب امر بصری قابل درک هستند، به آثاری لمس پذیر با قابلیت درک از طریق تمامی حواس تحلیل شدند. مساجد منطقه گرای دهه ١٣٥٠ ش. از لحاظ حجمی همچون مسجد الجواد بدیع و نو هستند، اما در رویکرد طراحی آنها حساسیت به هویت فرهنگی و توجه به امر بومی قابل پیگیری است . با این حال که در روند طراحی با رویکردی انتقادی ، سنتزی از سنت معماری ایرانی با ساخت فن آوارنه و سبکی مدرن صورت داده اند که هیچ گونه تقلید و بازگشت تاریخی چون مسجد دانشگاه تهران در آنها مشاهده نمی شود.
تبیین بنیان های اندیشه گرایش به ملیت در معماری دوران پهلوی دوم با تکیه بر نظریه تغییر گفتمان هنری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۹۵)
169 - 185
حوزه های تخصصی:
بررسی چگونگی پدید آمدن گفتمان ها در حوزه ی معماری و تأثیر آن در کیفیت زیست توده مردم بسیار حائز اهمیت است. ضرورت این پژوهش در باب فهم تأثیراتی است که تغییرات اجتماعی بر روند شکل گیری یک معماری با گفتمان جدید می تواند ایجاد کند. این تحقیق به توصیف منظم وضعیت معماری دوران پهلوی دوم و تأثیرات تغییر در بنیان های فکری جامعه بر آن می پردازد. هدف از این پژوهش بررسی شرایط تغییر گفتمان هنری در شکل گیری نوعی گرایش به ملیت از منظر معماری در ایران در دوران پهلوی دوم است. چهارچوب نظری این پژوهش مبتنی بر سه اصل (شرایط محیطی، بافت ها یا زمینه های نهادی و زنجیره های کنش) روبرت وسنو در ایجاد گفتمان هنری جدید و تطبیق آن با دوره موردنظر پژوهش است. در گام بعدی، سه عامل تولید، گزینش و نهادینه شدن به عنوان عوامل تثبیت یک گفتمان جدید، مورد آزمون قرار می گیرد. شیوه تحقیق در این نگارش براساس روش تفسیری تاریخی بوده و ابزار تحقیق اسناد و مجلات تخصصی دوران پهلوی دوم بوده است. نتایج نشان می دهد تغییر گفتمان هنری در دوران متأخر پهلوی دوم قابل تطبیق با سه اصل تغییرات اجتماعی وسنو در بطن جامعه است
رویکردی طراحی مبنا به معماری سرآمد: تعامل هویت بومی و فناوری ها نوظهور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
۱۴۰-۱۱۱
حوزه های تخصصی:
اهداف: فناوری های نوظهور به بخش مهمی از مفهوم و هویت معماری معاصر ایران و جهان تبدیل شده اند. الگوریتم های معماری به عنوان یک ابزار کاربردی بر طراحی های نوین تأثیر گذاشته و منجر به تولید محصولات با هویتی می شود که فرم شهر سنتی و مدرن را در هم می آمیزد. هدف پژوهش حاضر فرمول بندی مجدد شهر و بررسی میزان تأثیر الگوریتم های معماری بر ویژگی های بصری، شکلی و عملکردی بناها می باشد. دستیابی به هدف پژوهش مستلزم ایجاد چارچوبی نظری برای نقش فناوری های نوظهور و تعیین سطوح و مکانیسم های کاربردی آن برای تعیین مهم ترین شاخص های مؤثر بر شکل گیری هویت شهر جدید است و در بعد عملی سنجیده شده است. روش ها: روش شناسی تحقیق برآیندی از روش های کمی و کیفی با رویکرد نظریه سازی و پیمایش اکتشافی نمونه هایی از پروژه هایی است که تحت تاثیر فناوری های نوظهور بوده اند. نتایج بر اساس تحلیل سه جانبه، طیف لیکرت و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS تحلیل شده اند. یافته ها: شاخص های اصلی مورد بررسی در پژوهش دارای نقشی موثر به میزان تاثیر 40 تا 100 درصد می باشند. نتایج عددی به دست آمده از تایید فرضیه های پژوهش حکایت دارد. نتیجه گیری: پژوهش با بررسی ظرفیت فناوری های نوظهور در تعامل با هویت بومی؛ به نیازهای کشور به عنوان زمینه تحقق نظریه معماری سرآمد توجه کرده است. نتایج پژوهش بیانگر این مطلب است که فناوری های نوظهور ابزاری هستند که از طریق آن انسان هستی خود را می آفریند و هویت فردی و در نتیجه هویت شهر را متجلی می سازد.
تبیین تأثیر رویکرد باوهاوس بر آثار معماری دانشجویان هنرهای زیبا دانشگاه تهران (با تأکید بر دوره پهلوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال بیستم اسفند ۱۴۰۲ شماره ۱۲۹
75 - 90
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: با قرارگرفتن ایران در آستانه مدرنیزاسیون و تأسیس دانشگاه تهران در سال 1313 ه ..ش و شکل گیری تدریجی دانشکده هنرهای زیبا تا سال 1319 ه ..ش، آموزش هنر و معماری با رویکرد تازه ای به سمت روش آکادمیک گام برداشت. تجربه های آکادمیک طی حدود دو قرن نشان داده است که چگونگی آموزش معماری در شکل گیری شخصیت معماران و انعکاس آن در آثار معماری اثر بسزایی دارد.یکی از تأثیرگذارترین این مراکز آموزشی آکادمیک، مدرسه باوهاوس در آلمان است. دانشکده هنرهای زیبا نیز به عنوان اولین مرکز آموزش آکادمیک معماری در ایران، مانند بسیاری از مدارس مشابه خود و پیرو آموزش نوین با این مدارس، تعاملاتی آشکار داشته است که تأثیرپذیری رویکرد غالب از مدرسه باوهاس در بررسی آثار اساتید و دانشجویان قابل مشاهده است. هدف پژوهش: هدف از این پژوهش، بررسی رویکرد باوهاوس آلمان و شناسایی الگوهای این سبک و بازیابی آن ها در بناهای دوره پهلوی است که از آثار اساتید و دانشجویان هنرهای زیبای دانشگاه تهران است. روش پژوهش: در این مقاله، روش تحقیق از نوع تفسیری- تاریخی است و در پی آن، برای تحلیل نتایج و چگونگی تأثیرپذیری هنرهای زیبا، از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. به این منظور، چند نمونه از بناهای ساخته شده توسط اساتید و دانشجویان مدرسه باوهاوس بررسی و ویژگی های اصلی طراحی از طریق بررسی نمونه ها و مصاحبه استخراج شده و سپس از طریق وزن دهی به شاخص ها، با روشی سیستماتیک میزان تعلق هر اثر معماری به این سبک با استفاده از فرمول توسعه داده شده، مشخص شده است. نتیجه گیری: نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که تأثیرپذیری هنرهای زیبا از رویکرد باوهاوس از دوره مدیریت امانوئل پونترمولی است و پارامترهای معماری پرکاربرد این سبک شامل: بام های تخت، استفاده از مصالح و فناوری مدرن، تعادل در ترکیب احجام و اجزای نما و زیبایی کارکردی است که نسبت به ویژگی های دیگر مانند نمای سفید و پیلوتی بیشتر است.
معماری معاصر ایران و مسئله هویت: بازنمایی رئالیستی از خوانش انتقادی پست مدرنیسم در معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۵
65 - 86
حوزه های تخصصی:
پست مدرنیسم، وجه غالب باور فرهنگی زمانه ای است که تمامی کنش ها را دوباره قالب ریزی می کند؛ تا آن جا که قدرت متمرکز، جای خود را به کثرت گسسته داده، جلوه ای از معاصریت هویت را آشکار می کند. این پژوهش کیفی داده بنیاد، با هدف تأویل هویت معماری معاصر ایران بر مبنای پست مدرنیته و اندیشه انتقادی، به دنبال پاسخ این پرسش است که هویت چگونه می تواند به مثابه رویکردی انتقادی، بر بازشناسی معماری پست مدرن، به ویژه در دوره ایران معاصر، تأثیر داشته باشد؟ یافته ها نشان می دهند پیامد جمع بندی متغیرهای علّی پژوهش در شرایط میانجی وضعیت موجود، رویدادی را رقم می زند که در نگرشی بنیادی میان حقیقت (خودشیفتگی تا خودباختگی) و ماهیت (خودباوری) ایرانی، و در گفتمانی تاریخی میان بازخوانی آن چه هست و بازنمایی از آن چه باید باشد، به صورت سلبی (و نه ایجابی)، در خوانشی از یک رئالیسم انتقادی، در حال شدن است و در ارزیابی خودانعکاسی از تفسیری بازخوردی، نحوه بودن را بازمی آفریند.
زیبایی شناسی نماهای آجرکاری مدرنِ آپارتمان های مسکونی شهر تهران طی دو دهه اخیر از منظر منطقه گرایی انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴
243 - 261
حوزه های تخصصی:
آپارتمان مسکونی ردیفی درحال حاضر متداول ترین گونه مسکن در تهران محسوب می شود که به صورتی یکدست و متحدالشکل در سیمای شهر تبدیل شده است. در طی دو دهه گذشته، در شهر تهران نماهای آجرکاری با طرح های غیرمتداول و الگوهایی مدرن در آپارتمان های مسکونی مشاهده می شود. پژوهش پیش رو مدعی این امر است که این گرایش واکنشی به نمای متداول آپارتمان های مسکونی بوده و تلاشی منطقه گرایانه است. ازاین رو هدف این مطالعه، شناسایی نمونه های شاخص این گرایش به نمای آجرکاری مدرن آپارتمان های مسکونی و بررسی پاسخ های آن به عواملی چون اقلیم و طبیعت محلی، معماری پایدار، میراث معماری، شرایط و محدودیت های منطقه ای است. عامل نهادی یعنی قوانین مصوب شهری نیز برای روشن تر شدن موضعِ منطقه گرایی مورد مطالعه قرار گرفت. در این مطالعه توصیفی تحلیلی، چهار نمونه از بافت های شهریِ مناطق گوناگون تهران از جنوب تا شمال شهر گزینش و بررسی شده اند. ساختمان مسکونی قیطریه از دهه 1380ش و خانه چهل گره، آپارتمان های مسکونی ویلا و کهریزک از دهه 1390ش با توجه به جایگاه آن ها در معماری معاصر ایران و کیفیت زیبایی شناسانه طرح نما توصیف و تحلیل شدند. در طی دو دهه گذشته، در گرایش روبه گسترش نماهای آجرکاری مدرن تغییرات زیبایی شناختی روی می دهد که علاوه بر پیوستگی با سه بُعدی بودنِ آجرکاری مدرن تهران، در روند طراحی و اجرا نیز نسبت به نماهای رایج آپارتمان های مسکونی واکنشی انتقادی داشته اند. آجر در این بناها علاوه بر کارکرد زیبایی شناختی، عملکردی اقلیمی و فرهنگی نیز ایفا کرده است. در ساخت این آپارتمان های مسکونی با بهره گیری از فناوری پیشرفته ساخت سازه و استفاده از انواع مصالح آجر دستی و ماشینی و با توجه به زیبایی شناسی معماری روز جهان، آثار منطقه گرایانه ای شکل گرفته است. ازنظر نهادی تصویب معافیت اندک عوارض شهری بر نمای آجری و سعی بر اِعمال نفوذ بر طرح نما تا حدودی در گسترش نماهای آجرکاری در تهران اثرگذار بوده است.
نقش طبیعت در سازگاری محیط با مخاطب در فضاهای اداری شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
57 - 98
حوزه های تخصصی:
اهداف: هدفِ اصلی این پژوهش ایجاد هم آوایی و همگامی طراح با طبیعت و هوشِ زیستی آن و تعریف یک تعامل صحیح و عمیق بین خالق اثر با طبیعت و هدفِ کاربردی آن ارتقاء سازگاری انسان و محیط با حضور طبیعت در فرآیند تولید اثر معماری و استفاده هوشمندانه از زیست افزارها در طراحی محیط های اداری بود.
روش ها: این پژوهش از بُعد هدف، پژوهشی کاربردی و از بُعد ماهیت پژوهشی توصیفی بود، ماهیت داده ها کیفی و کمی، روش گردآوری اطلاعات به دو روش کتابخانه ای (فیش برداری) و میدانی (پرسشنامه)، تحلیلِ نتایج درنرم افزار spss صورت گرفته است. جمعیت هدف، کارمندان ادارات دولتیِ شهر همدان بوده و جمعیتِ مورد مطالعه، 350 نفر از جمعیتِ هدف بود که تعداد آن به روش کوکران و به روش طبقه ای انتخاب گردید.
یافته ها: بیشترین سازگاری محیط با مخاطب در فضاهای اداری با استفاده از طبیعت، "ایجاد فضای داخلی با تاکید بر درخت (گیاه) در فضای تراس" با امتیاز 2/131، جایگاه دوم "فضای داخلی با تاکید بر درخت در فضای اتاق" با امتیاز 8/98 و جایگاه سوم "فضای داخلی با تاکید بر صرفاً منظر طبیعی" با امتیاز 2/97 بود.
نتیجه گیری: تاثیر طبیعت در قالبِ زیست افزار بر سازگاری محیط و مخاطب در فضای اداری دارای تفاوتی معنادار با دیگرِ روش های استفاده از طبیعت، مانند الگو برداری، الهام و . . . داشت، اگر از پتانسیل های موجود در طبیعت و هوش زیستی ارگانیزم های طبیعی در مقام یک زیست افزار در حوزه طراحی معماری استفاده نماییم شاهد ارتقاء سازگاری انسان و محیط در فضاهای اداری خواهیم بود.