مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
۱۴۰.
ذهن آگاهی
منبع:
روان شناسی سلامت سال هفتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۲۸)
167 - 183
حوزه های تخصصی:
مقدمه این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر تاب آوری، تنظیم هیجان و امید به زندگی در زنان مبتلا به دیابت شهرستان خوانسار انجام شد.روش: طرح این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون بود.ازپرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) ، پرسشنامه تنظیم شناختی گارنفسکی، کرایج (2006) و پرسشنامه امیدواری میلر وپاور(1988) جهت گردآوری داده ها استفاده شد. با روش نمونه گیری هدفمند 30 نفر از زنان مبتلا به دیابت خوانسار انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش در طی 9 جلسه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی را آموزش دید.یافته ها : نتایج پژوهش نشان داد که آموزش ذهن آگاهی بر بهبود امید به زندگی در زنان مبتلا به دیابت موثر نیست(05/0P>) ولی بر بهبود تاب آوری و تنظیم هیجان در زنان مبتلا به دیابت تاثیر معنا دار دارد(05/0P
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی زوجی بر ارتقاء احساسات مثبت زوجین جوان شهر بوشهر
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش تعیین اثربخشی آموزش پیش از ازدواج با تأکید بر ذهن آگاهی بر احساسات مثبت زوجین انجام گرفت. جامعه و نمونه این پژوهش زوجین شهر بوشهر است که جهت کلاس های آموزشی قبل از ازدواج به مراکز بهداشت شهر بوشهر مراجعه نموده اند. 34 زوج 35-20 ساله مراجعه کننده داوطلب با گمارش تصادفی 17 زوج در گروه های آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزار مورداستفاده در این پژوهش عبارت اند از: پرسشنامه ی احساسات مثبت اُلری (1975). روش پژوهش طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل است. سپس با آزمون تحلیل کوواریانس داده ها تجزیه وتحلیل شدند نتایج تحلیل کوواریانس نشان می دهد که مداخله به شیوه ی ذهن آگاهی زوجی بر احساسات مثبت زوجین و دوره ی پیگیری تأثیر مثبت و معناداری دارد (05>p).
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر اضطراب امتحان و نگرش نسبت به مدرسه در دانش آموزان پایه یازدهم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۰
25 - 54
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی در کاهشِ اضطراب امتحان و افزایشِ نگرش نسبت به مدرسه در دانش-آموزان پایه یازدهم شهر تهران است. روش پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری پژوهش شاملِ کلیه دانش آموزان پایه یازدهم شهر تهران، در سال تحصیلی 97-1396، بودند. از جامعه مذکور، با استفاده از روش خوشه ای چند مرحله ای، 88 دانش آموز (44 دختر و 44 پسر) که نمراتِ بالایی در پرسشنامه اضطراب امتحان فریدبن (1997) و نمراتِ پایینی در پرسشنامه نگرش به مدرسه مک کوچ و سیگل(2003)، کسب کرده بودند، انتخاب و به تصادف در 4 گروه (2 گروهِ آزمایش و 2 گروهِ کنترل) جایگزین شدند. سپس گروه های آزمایشی، در 8 جلسه 2 ساعته، پروتکل ذهن آگاهی را دریافت کردند. پس از اتمام جلسات، تمامی آزمودنی ها مجدداً مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از روشِ آماری تحلیل کوواریانس تک متغیری و چند متغیری تجزیه و تحلیل شدند و یافته های پژوهش نشان داد که آموزش ذهن آگاهی در کاهشِ اضطراب امتحان و افزایشِ نگرش به مدرسه تأثیرگذار است.
تأثیر درمان ذهن آگاهی بر تحمل ابهام و درآمیختگی فکر و عمل مبتلایان به اختلال وسواس بی اختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: وسواس بی اختیاری، اختلالی جدی است که دیگر فرایندهای روان شناختی، ارتباطی، اجتماعی، و هیجانی فرد را با آسیب مواجه می کند. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر درمان ذهن آگاهی بر تحمل ابهام و درآمیختگی فکر و عمل مبتلایان به اختلال وسواس بی اختیاری انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری دو ماهه است. نمونه مورد مطالعه شامل 30 نفر از مبتلایان به اختلال وسواس بی اختیاری شهر اصفهان در سال تحصیلی 97-1396 بودند که به روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه، جایدهی شدند. گروه آزمایش مداخله ذهن آگاهی را طی سه ماه در 10 جلسه 75 دقیقه ای دریافت کردند. پرسشنامه های مورد استفاده شامل پرسشنامه وسواس مادزلی (هاجسون و راچمن، 1980)، پرسشنامه تحمل ابهام (مک لین، 1993) و پرسشنامه آمیختگی فکر و عمل (شفران و همکاران، 2004) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان ذهن آگاهی بر تحمل ابهام و درآمیختگی فکر و عمل مبتلایان به اختلال وسواس بی اختیاری تأثیر معناداری داشته است ( F= 13/11, F= 79/98, P<0/001 ) که این تأثیر در مرحله پیگیری نیز باقی مانده است ( P<0/001 ). میزان تاثیر آماری درمان ذهن آگاهی بر تحمل ابهام و درآمیختگی فکر و عمل به ترتیب 40 و 73 درصد بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که درمان ذهن آگاهی با ایجادآگاهی در مراجع نسبت به افکار و احساسات می تواند باعث افزایش تحمل ابهام و کاهش درآمیختگی فکر و عمل در مبتلایان به وسواس بی اختیاری شود.
نقش ذهن آگاهی و حمایت اجتماعی در پیش بینی سلامت روان مادران دارای کودک کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره ششم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۱۸)
176-187
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: وجود کودک کم توان ذهنی در یک خانواده، سلامت روانی اعضای آن را به خطر می اندازد، با این وجود متغیرهای دیگری نیز در تبیین وضعیت روان شناختی والدین این کودکان نقش ایفا می کنند. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه ذهن آگاهی و حمایت اجتماعی با سلامت روانی مادران دارای کودک کم توان ذهنی بود. روش: تعداد 92 نفر از مادران دارای حداقل یک فرزند کم توان ذهنی آموزش پذیر در دامنه سنی 6 تا 14 سال به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شدند. روش نمونه گیری به صورت در دسترس بود. آزمودنی ها به پرسشنامه ای متشکل از مقیاس های ذهن آگاهی ( براون و ریان، 2003) ، مقیاس چند بعدی حمایت اجتماعی ادراک شده (زیمت، دهلم، زیمت و فارلی، 1998) ، افسردگی، اضطراب و تنیدگی (لاویبوند و لاویبوند، 1995) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد ذهن آگاهی با ابعاد افسردگی، اضطراب، و تنیدگی، رابطه معنی دار و معکوسی دارد (0/01 P< )؛ یعنی میزان بالای ذهن آگاهی با سطح پایین افسردگی، اضطراب، و تنیدگی، همراه است. اما بین حمایت اجتماعی و سلامت روان، رابطه معنی داری به دست نیامد. نتایج همچنین نشان داد که ذهن آگاهی توانست به صورت معنی داری افسردگی (بتا= 0/50) و اضطراب (بتا= 0/46) مادران را پیش بینی کند (0/001 P< )، اما تنیدگی مادران توسط هیچ کدام از متغیرهای ذهن آگاهی و حمایت اجتماعی، پیش بینی نشد. نتیجه گیری: از آنجا که نگهداری از کودک کم توان ذهنی، تنیدگی، اضطراب، و افسردگی مادران را افزایش می دهد، بنابراین لزوم طراحی مداخلات روان شناختی مبتنی بر افزایش ذهن آگاهی، ضروری است.
پیش بینی آشفتگی روان شناختی مادران دارای کودک مبتلا به اختلال طیف اوتیسم بر اساس ذهن آگاهی و نشخوار فکری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره ششم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۱۸)
200-210
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال طیف اوتیسم یکی از دشوارترین اختلالات دوران کودکی است که با تخریب پایدار در تعامل اجتماعی، برقراری ارتباط، و نیز وجود رفتارهای تکراری و علایق محدود، مشخص می شود. مشکلات متعدد این کودکان، اعضای خانواده به خصوص مادر را دچار آشفتگی و تنیدگی می کند. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی آشفتگی روان شناختی مادران دارای کودک مبتلا به اختلال طیف اوتیسم بر اساس ذهن آگاهی و نشخوار فکری، انجام شد. روش: طرح این پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مادران دارای کودک مبتلا به اختلال طیف اوتیسم مراجعه کننده به مدارس کودکان با نیازهای ویژه شهر رشت، در نیمسال اول سال تحصیلی 97-96 بود که تعداد 96 نفر از آنها به روش نمونه گیری تصادفی ساد به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شدند و به پرسشنامه های ذهن آگاهی بائر و همکاران (2006)، نشخوار فکری نولن و هوکسما (1991)، و پریشانی روان شناختی کسلر و همکارانش (2002) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که عمل همراه با آگاهی، عدم قضاوت به تجربه درونی و مشاهده به صورت منفی، و نشخوار فکری به صورت مثبت آشفتگی روان شناختی مادران دارای کودک مبتلا به اختلال طیف اوتیسم را پیش بینی می کنند (0/0001> p ). نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمدخ در این مطالعه استنباط می ی شود که ذهن آگاهی و نشخوار فکری می توانند آشفتگی روان شناختی مادران دارای کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم را پیش بینی کنند. استلزام نتیجه به دست آمده در مقاله مورد بحث قرار گرفته است.
ذهن آگاهی از تئوری تا درمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هشتم فروردین ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
155-170
حوزه های تخصصی:
شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در بردارنده، اجزایی از درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی ارائه شده توسط کابات-زین و شناخت درمانی بک می باشد و در قالب یک درمان گروهی برای کار با افراد دارای تاریخچه افسردگی و در نتیجه آسیب پذیر در برابر دوره های بعدی توسعه داده شده است. این آموزش به افراد توانایی وسعت بخشیدن به دیدگاه خود به منظور مشاهده افکار ناسازگارانه، نشخوارهای فکری، فرایندها و نقایص شناختی موجود را می دهد تا بتوانند به طور ایده آل آن ها را تغییر و یا به جهت دهی مجدد آن ها بپردازند.به علاوه برخی از جنبه های درمان شناختی-رفتاری برای افسردگی را نیز در برمی گیرد که برای حداکثر 12 شرکت کننده قابل اجراست.هر چند این رویکرد برای جلوگیری از عود در بیماران افسرده که در دوره بهبودی نسبی به سر می برند ساخته شده با این حال پژوهش هایی اثربخشی آن را در اختلالات دیگر مثل اختلالات خوردن، اختلال استرس پس از آسیب، اختلال دوقطبی، اختلال افسرده خویی و اختلالات اضطرابی تائید کرده اند. به طور کلی ذهن انسان با دو روش با دنیا ارتباط برقرار می کند. یکی شیوه بودن [1] و دیگری شیوه انجام دادن [2] . در شیوه بودن تاکید روی پذیرش است و کوشش برای تغییر شیوه های امور به عمل نمی آید، در این سبک نیازی برای رسیدن به اهداف، استانداردهای خاص ارزیابی آنچه هست وجود ندارد. اما در شیوه انجام دادن، ذهن به شدت کار می کند تا اختلاف بین آنچه که هست و آنچه که هیجانات را به طور معنی داری سامان دهی میکند، عملیاتی کند.شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی ( MBCT ) یک برنامه هشت هفته ای گروهی است که بر اساس ساختار و فرایند برنامه MBSR طراحی شده است. هسته مرکزی آن را تمرینات مراقبه تشکیل می دهد.در ذهن آگاهی تکنیک هاو تمرین هایی از قبیل خوردن کشمش، وارسی دقیق بدن ، مراقبه نشسته ، یوگا ، مراقبه راه رفتن و همین طور تمرینات غیر رسمی ذهن آگاهی در زندگی روزانه نیز به کار برده میشود. از این رو در مقاله حاضر ضمن تحلیل به بیان تکنیک ها و تمرین های اختصاصی در شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی ( MBCT ) به شکل جلسات و محتوای آن پرداخته شده است.از طرفی در این مقاله سعی شده است تا فرضیه اساسی ذهن آگاهی که ذهن دارای دو حالت گسترده انجام دادن و حالت بودن است بپردازد.
مروری بر پژوهشهای انجام شده در زمینه درمانهای مبتنی بر بهوشیاری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هشتم خرداد ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۳۶)
123-132
حوزه های تخصصی:
طی سالهای اخیر پژوهشهای بسیاری در زمینه، درمانهای مبتنی بر بهوشیاری انجام شده اند. در این پژوهش تلاش شد با بررسی مقالات پژوهشگران ایرانی در این زمینه به بررسی اثر این نوع درمان در میان جامعه ایران بپردازیم. از این رو 31 مقاله با جستجوی کلید واژه های بهوشیاری، ذهن آگاهی، توجه آگاهی و کاهش استرس انتخاب شدند.. این مقاله ها در فاصله سالهای 1391 تا 1397 منتشر شده بودند. در همه این پژوهش ها مداخله درمانی، یکی از درمانهای مبتنی بر بهوشیاری بود. در ادامه پس از بررسی دقیق هر یک از این پژوهشها، پیشنهاداتی جهت بهبود، پژوهشهای آتی در این حوزه ارائه شده است.
ارزیابی اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (MBCT) بر تصویر بدن در افراد دچار چاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هشتم خرداد ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۳۶)
175-186
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی ( (MBCT بر تصویر بدنی در مردان مبتلا به اضافه وزن و چاقی بود.پژوهش حاضر مطالعه ای نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل است، که در آن تأثیر تکنیک های شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی ( (MBCT بر بهبود تصویر بدنی در مردان مبتلا به اضافه وزن و چاقی مرد 18 تا ۴0 سال در که در سال 9۴-9۳ به کلینیک های تغذیه و لاغری مراجعه کرده بودند مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش از روش نمونه گیری در دسترس مبتنی بر هدف استفاده شد. بدین صورت که از میان کل کسانی که دارای معیارهای ورود به مطالعه بودند تعداد 3۰ نفر با نمره 46 تا 170 (تصویر بدنی بد و متوسط) در پرسشنامه تصویر بدن MBSRQ ، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه مداخله و کنترل( هر گروه 1۵ نفر)، گمارش شدند. افرادی که در گروه آزمایش قرار گرفتند در 8 جلسه درمان گروهی 2 ساعته به صورت هفتگی شرکت نمودند، اما افراد گروه گواه درمانی دریافت نکردند. پس از پایان درمان ، پس آزمون بر روی هر دو گروه انجام شد.نتایج حاصل از آزمون تحلیل کوواریانس گویای اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی ( (MBCT بر تصویر بدنی بود .آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی ( (MBCT می تواند منجر به بهبود تصویر بدنی در مردان مبتلا به اضافه وزن و چاقی شود .
مقایسه اثربخشی آموزش شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی متناسب با فرهنگ ایرانی و آموزش شناختی رفتاری بر استرس شغلی کارکنان شرکت های خدمات رسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی آموزش شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی متناسب با فرهنگ ایرانی و آموزش شناختی رفتاری بر استرس شغلی و حیطه های آن در میان کارکنان شرکت های خدمات رسان بهمرحله اجرا درآمد. در یک طرح پژوهشی شبه آزمایشی تعداد 54 نفر از کارکنان شرکت های خدمات رسان آب و فاضلاب، برق، گاز و مخابرات در محدوه استان چهارمحال و بختیاری انتخاب و در 2 گروه آزمایش و 1 گروه کنترل (هر گروه 18 نفر) گمارده شدند و طی 3 مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری 4 ماهه مقیاس استرس شغلی (HSE، 1999) را تکمیل کردند. گروه آزمایش (1) طی 8 جلسه 120 دقیقه ای آموزش شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی متناسب با فرهنگ ایرانی و گروه آزمایش (2) طی 8 جلسه 120 دقیقه ای آموزش شناختی رفتاری کلاسیک را دریافت کردند. نتایج درون و بین آزمودنی حاصل از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و واریانس چندمتغیری نشان دادند که ارائه آموزش بر بهبود میانگین نمرات استرس شغلی و حیطه های آن تاثیر پایدار داشته است (01/0 P). در عین حال، نتایج آزمون تعقیبی شفه بیان گر آن بود که آموزش شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهبود میانگین نمرات کلی استرس شغلی و حیطه های حمایت سرپرست، ارتباط و تغییرات موثرتر از آموزش شناختی رفتاری بوده است (01/0 P). نتیجه گیری شد که آموزش، به خصوص آموزش شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی متناسب با فرهنگ ایرانی بر بهبود استرس شغلی و حیطه های آن موثر است.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی برعلائم خستگی، شفقت خود و ذهن آگاهی کارکنان دارای سندرم خستگی مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی برعلائم خستگی(ذهنی و بدنی)، شفقت خود و ذهن آگاهی کارکنان دارای سندرم خستگی مزمن دانشگاه آزاد اصفهان(خوراسگان) اجرا گردید. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه کارکنان دانشگاه آزاد اصفهان(خوراسگان) در سال 1394 بود. بدین منظور 200 نفر از کارکنان براساس جدول کوهن و همکاران(2000)، که دارای معیارهای ورود به پژوهش بودند به شیوه تصادفی، انتخاب شدند و به پرسشنامه علائم دوپال(جیسون و همکاران،2010) و کیفیت زندگی (وار و شربن، 1992) پاسخ دادند، سپس 28 نفر که تشخیص سندرم خستگی مزمن را دریافت نمودند به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند(هر گروه 14 نفر). آزمودنی ها قبل و بعد از مداخله و یک ماه بعد، در مرحله پیگیری به ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های خستگی (چالدر، 1993)، شفقت خود(نف،2003) و ذهن آگاهی (بائر و همکاران، 2006) پاسخ دادند. آزمودنی های گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفتند اما بر گروه کنترل هیچ مداخله ای صورت نگرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده گردید. یافته ها حاکی از کاهش میانگین نمرات ابعاد خستگی(ذهنی و بدنی) و افزایش میانگین نمرات شفقت خود و ذهن آگاهی در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل بود(05/0p<). بنابر یافته های پژوهش، برای کاهش علائم خستگی(ذهنی و بدنی) و افزایش شفقت خود و ذهن آگاهی در کارکنان مبتلا به سندرم خستگی مزمن می توان از شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی استفاده نمود.
بررسی رابطه بین حس انسجام و ذهن آگاهی با رضایت شغلی: نقش میانجی هوش هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین حس انسجام و ذهن آگاهی با رضایت شغلی در ماماهای بیمارستانهای میاندوآب با نقش میانجی هوش هیجانی انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی ماماهای شهر میاندوآب در بیمارستان امام خمینی و بیمارستان شهید عباسی به تعداد 418 نفر بودند که از طریق فرمول کوکران و روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 200 نفر از این افراد به عنوان نمونه پژوهشی انتخاب گردیدند. پرسشنامه هایی که در پژوهش حاضر مورد استفاده قرار گرفت، شامل: هوش هیجانی (پیترایدز و فارنهام، 2000)، حس انسجام (آنتونوسکی، 1987)، ذهن آگاهی (بائر و همکاران، 2006) و رضایت شغلی (لوتانز، 1969) بود. در پژوهش حاضر برای تجزیه و تحلیل فرضیه ها و بررسی روابط بین متغیرها از ضریب همبستگی پیرسون و روش معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج یافته ها نشان داد بین حس انسجام با رضایت شغلی (577/0 =r ، 01/0 >p)، بین ذهن آگاهی با رضایت شغلی (624/0 =r ، 01/0 >p) و بین هوش هیجانی با رضایت شغلی (774/0 =r ، 01/0 >p) همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین بین حس انسجام و ذهن آگاهی با رضایت شغلی با نقش میانجی هوش هیجانی رابطه وجود دارد (01/0 >p).
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر مشارکت تحصیلی: نقش واسطه ای استرس تحصیلی و فرسودگی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره چهاردهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
157 - 174
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی در افزایش مشارکت تحصیلی با تأکید بر نقش واسطه ای استرس تحصیلی و فرسودگی تحصیلی بود. بدین منظور طی یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل، 40 دانشجو به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند. گروه آزمایش 8 جلسه 120 دقیقه ای آموزش دیدند. گروه ها در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به پرسشنامه های مشارکت تحصیلی، استرس تحصیلی و فرسودگی تحصیلی پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از رویکرد حداقل مربعات جزئی در قالب الگوی علل چندگانه نشانگرهای چندگانه استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش ذهن آگاهی توانست در قدم اول موجب کاهش فرسودگی تحصیلی و استرس تحصیلی شده و درگام دوم و به شکل غیر مستقیم بر مشارکت تحصیلی تأثیر گذاشته و آن را ارتقا بخشید؛ مدل پیگیری مؤید این اثرات بود. در مجموع مدل مفهومی پژوهش در مرحله پس آزمون، 68 درصد از واریانس مشارکت تحصیلی و در مرحله پیگیری 50 درصد از واریانس مشارکت تحصیلی را تبیین کرد. در رابطه با این نتایج می توان گفت برنامه آموزشی از این جهت مؤثر واقع شده است که در این برنامه شرکت کننده ها هشیاری بدون قضاوتشان ارتقا می یافت و آنها در مواجهه با چالش ها اطلاعات بیشتری را در نظر می-گرفتند. مشاوران با در نظرداشتن این الگو می توانند بر مشارکت تحصیلی دانشجویان تأثیر بگذارند.
اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر نظم جویی شناختی هیجان، مهارت های ذهن آگاهی و آمادگی برای تجربه شرم و گناه افراد مبتلا به اختلال اضطراب افسردگی مختلط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۴
145 - 166
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر نظم جویی شناختی هیجان، مهارت های ذهن آگاهی و آمادگی برای تجربه شرم و گناه افراد مبتلا اختلال اضطراب افسردگی مختلط بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش کلیه افراد مبتلا به اختلال اضطراب افسردگی مختلط شهر اصفهان بودند. حجم نمونه شامل 24 نفر از افراد مبتلا به اختلال اضطراب افسردگی مختلط مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اصفهان بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به شیوه تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزار پژوهش مقیاس تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی و همکاران، 2002)، مقیاس پنج عاملی ذهن آگاهی و مقیاس عاطفه خود آگاه-3 (تانگنی، 1989) بودند. گروه آزمایش تحت مداخله درمان متمرکز بر شفقت 8 جلسه ای به شیوه جلسات هفتگی یک ساعته قرار گرفت و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که بین راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان، مهارت های ذهن آگاهی و آمادگی برای تجربه شرم و گناه گروه آزمایش و کنترل در مرحله پس آزمون تفاوت معنی داری وجود دارد. افراد گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در مرحله پس آزمون نمرات کمتری در تجربه شرم و گناه و نمرات بیشتری در مهارت های ذهن آگاهی کسب کردند. همچنین آموزش شفقت به خود باعث بهبود تنظیم شناختی هیجان افراد گروه آزمایش شد. بر اساس یافته ها می توان گفت که درمان مبتنی بر شفقت می تواند به عنوان گزینه درمانی مناسبی جهت بهبود مهارت های ذهن آگاهی، تنظیم شناختی هیجان و آمادگی برای تجربه شرم و گناه افراد مبتلا به اختلال اضطراب افسردگی مختلط به کار رود.
نقش ذهن آگاهی، تنظیم هیجانی، تحمل پریشانی و ارتباط مؤثر با دیگران در پیش بینی نشانه های وسواسی جبری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف : هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش پیش بینی کننده ذهن آگاهی، تنظیم هیجانی، تحمل پریشانی و ارتباط مؤثر با دیگران (از طریق کنترل اثر متغیرهای جمعیت شناختی، افسردگی و اضطراب)، به طور اختصاصی برای انواع نشانه های وسواسی جبری بود. مواد و روش ها: این پژوهش با استفاده از روش همبستگی انجام شد. 240 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تهران به روش نمونه گیری طبقه ای نسبی در این پژوهش شرکت کردند. داده ها از طریق پرسش نامه های پنج وجهی ذهن آگاهی ( FFMQ )، تحمل پریشانی ( DTS )، دشواری های تنظیم هیجان ( DERS )، هوش هیجانی بار- ان ( BEQI )، اضطراب، افسردگی و استرس ( DASS -21)، وسواسی جبری ( OCI-R ) و اطلاعات جمعیت شناختی گردآوری شدند. داده ها با روش های همبستگی و رگرسیون سلسله مراتبی و با استفاده از نسخه 19 نرم افزار SPSS تحلیل شدند. یافته ها: بیشترین ضرایب همبستگی بین وسواس فکری با نمره کل ذهن آگاهی ( r =-0/47)، نمره کل تنظیم هیجان ( r =0/56)، نمره کل خرده مقیاس جذب از مؤلفه تحمل پریشانی ( r =-0/38)، نمره کل ارتباط مؤثر با دیگران ( r =-0/43)، نمره کل افسردگی ( r =0/49) و نمره کل نشانه های وسواسی جبری با اضطراب ( r =0/50) بود. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای کنترل و پیش بین پژوهش توانستند 43درصد از واریانس نمره کل نشانه های وسواسی جبری، 27درصد از واریانس وسواس شست وشو، 49درصد از واریانس وسواس فکری، 22درصد از واریانس وسواس انباشت، 8درصد از واریانس وسواس نظم وترتیب، 32درصد از واریانس وسواس وارسی و 45درصد از واریانس وسواس خنثی سازی را تبیین کنند. نتیجه گیری : متغیرهای پیش بین و کنترل، در پیش بینی نمره کل نشانه های وسواسی جبری و انواع وسواس نقش داشتند. اگرچه در انواع وسواس، متغیرهای متفاوتی نقش داشتند که حاکی از آسیب شناسی متفاوت در انواع وسواس است. بیشترین ارتباط همبستگی و درصد واریانس تبیین شده توسط این متغیرها، در مورد وسواس فکری بود. همچنین نتایج این پژوهش نقش قابل توجه اضطراب و افسردگی را در پیش بینی انواع وسواس نشان داد، به طوری که درصد وزنی آن ها در مدل های رگرسیون انواع وسواس، از متغیرهای پیش بین بالاتر بود که ضرورت توجه به این متغیرها در پژوهش و درمان اختلال و نشانه های وسواس را برجسته می کند.
اثربخشی برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی و میزان درد در بیماران دچار سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این مطالعه با هدف تعیین میزان اثربخشی آموزش برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی و میزان درد در بیماران دچار سرطان پستان انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با گروه گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری 2 ماهه و جامعه آماری کلیه بیماران دچار سرطان پستان بخش انکولوژی بیمارستان دکتر گنجویان شهرستان دزفول به تعداد 216 بود. از میان آن ها 34 بیمار واجد شرایط این پژوهش انتخاب و پس از همتاسازی به صورت تصادفی در دو گروه 17 نفری آزمایش و گواه جایگزین شد. گروه آزمایش برنامه آموزشی را در 8 هفته 5/1 ساعته دریافت کرد. هر دو گروه قبل، بعد و دو ماه پس از اجرای برنامه، پرسش نامه مختصر شدت درد کلیلند (1991) و کیفیت زندگی آرنسون 1987را تکمیل کردند. یافته ها: نتایج نشان داد آموزش برنامه مذکور باعث بهبود کیفیت زندگی و کاهش شدت درد در بیماران دچار سرطان پستان شده و این تأثیر در مرحله پی گیری نیز پایدار مانده است. نتیجه گیری: چون برنامه مداخله کاهش استرس بر پایه ذهن آگاهی باعث بهبود کیفیت زندگی و کاهش درد بیماران دچار سرطان می شود؛ بنابراین لازم است با تأسیس مراکز مشاوره و روان درمانی در بیمارستان ها و مراکز سرطان شناسی، از این روش نیز در کنار درمان های پزشکی استفاده شود. کلیدواژه ها : درد، ذهن آگاهی، سرطان پستان، هدف: این مطالعه با هدف تعیین میزان اثربخشی آموزش برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی و میزان درد در بیماران دچار سرطان پستان انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با گروه گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری 2 ماهه و جامعه آماری کلیه بیماران دچار سرطان پستان بخش انکولوژی بیمارستان دکتر گنجویان شهرستان دزفول به تعداد 216 بود. از میان آن ها 34 بیمار واجد شرایط این پژوهش انتخاب و پس از همتاسازی به صورت تصادفی در دو گروه 17 نفری آزمایش و گواه جایگزین شد. گروه آزمایش برنامه آموزشی را در 8 هفته 5/1 ساعته دریافت کرد. هر دو گروه قبل، بعد و دو ماه پس از اجرای برنامه، پرسش نامه مختصر شدت درد کلیلند (1991) و کیفیت زندگی آرنسون 1987را تکمیل کردند. یافته ها: نتایج نشان داد آموزش برنامه مذکور باعث بهبود کیفیت زندگی و کاهش شدت درد در بیماران دچار سرطان پستان شده و این تأثیر در مرحله پی گیری نیز پایدار مانده است. نتیجه گیری: چون برنامه مداخله کاهش استرس بر پایه ذهن آگاهی باعث بهبود کیفیت زندگی و کاهش درد بیماران دچار سرطان می شود؛ بنابراین لازم است با تأسیس مراکز مشاوره و روان درمانی در بیمارستان ها و مراکز سرطان شناسی، از این روش نیز در کنار درمان های پزشکی استفاده شود. کلیدواژه ها : درد، ذهن آگاهی، سرطان پستان، کیفیت زندگی
اثربخشی ذهن آگاهی بر کاهش اضطراب و قند خون بیماران دیابتی با نوع شخصیت بازدارنده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۰ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
139-156
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین اثربخشی ذهن آگاهی بر کاهش اضطراب و قند خون بیماران دیابتی با نوع شخصیت بازدارنده بود. روش: روش مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون، گروه گواه و پیگیری دو ماهه و جامعه آماری 225 نفر از بیماران مراجعه کننده به مرکز دیابت اکباتان شهر تهران در تابستان 1394 بود. به روش نمونه گیری در دسترس 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری جایگزین شد. ابزار پژوهش پرسشنامه شخصیتی گِرِی-ویلسون ( ویلسون، بارت و گِرِی، 1989)، اضطراب بک و استیر (1990) و درمان ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس کابات-زین (2005) بود که طی 8 جلسه 120 دقیقه ای هفته ای یک بار اجرا و برای تحلیل آماری از روش کواریانس و اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج حاکی از اثربخشی روش ذهن آگاهی بر کاهش اضطراب (06/25 = F، 001/0 = (P و قند خون بیماران دیابتی با نوع شخصیت بازدارنده بود (22/20 = F، 002/0 =P) و نتایج به دست آمده در مرحله پیگیری حاکی از پایداری تاثیر درمان ذهن آگاهی بود (06/25 = F، 002/0 = P). نتیجه گیری: به متخصصان توصیه می شود به منظور کاهش اضطراب و کاهش قند خون بیماران دیابتی در کنار درمان های پزشکی از طریق ایجاد هوشیاری آگاهانه و تجربه زمان حال و غیرقضاوتی بودن در این بیماران باعث افزایش سلامت آن ها شوند.
اثربخشی آموزش تنیدگی زدایی مبتنی بر ذهن آگاهی در کاهش تنیدگی حرفه ای و تنیدگی زندگی مادران شاغل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۰ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
427-451
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین اثربخشی آموزش تنیدگی زدایی مبتنی بر ذهن آگاهی در کاهش تنیدگی حرفه ای و زندگی مادران شاغل بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با گروه گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون و جامعه آماری حدود 1000 مادر پرستار بیمارستان های دولتی رازی، الزهرا، پورسینا، امیرالمومنین، حشمت، 17 شهریور و شفا در شهر رشت در سال 93-1394 بود. از این جامعه 150 مادر که دارای فرزند 6 ساله بودند به روش نمونه گیری در دسترس و از بین آن ها ابتدا 30 مادر و درنهایت 24 مادر که واجد شرایط و ملاک های این پژوهش بودند انتخاب و پس از همتاسازی در دو گروه جایگزین شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه تنیدگی شغلی فیلیپ ال. رایس 1992 و تنیدگی والدینی ابیدین (1990) و برنامه آموزش تنیدگی زدایی مبتنی بر ذهن آگاهی کابات زین 1992 بود که طی دو ماه هفته ای 1 جلسه 90 دقیقه ای برای گروه آزمایشی اجرا شد. پرسشنامه ها در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری در مورد دو گروه اجرا و داده ها با استفاده از آزمون اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد آموزش تنیدگی زدایی مبتنی بر ذهن آگاهی در کاهش میزان تنیدگی حرفه ای (328/40=F و 001/0=P) و تنیدگی زندگی (94/49= F و 001/0=P) مادران پرستار مؤثر و هم چنین اثربخشی آن در دوره پیگیری یک ماهه پایدار مانده است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش می توان این روش درمانی را به عنوان شیوه ای کارآمد و موثر با قابلیت کاربرد وسیع در پیشگیری و کاهش علائم تنیدگی زندگی و شغلی مادران پرستار و مادران شاغل در سایر موسسه های و سازمان های پراسترس به کار برد.
اثربخشی فرزندپروری مثبت و ذهن آگاهی بر رابطه مادر-فرزند سالم و رابطه همشیران در خانواده های دارای کودک دچار کاستی توجه/فزون کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین میزان تأثیر آموزش فرزندپروری مثبت در مقایسه با ذهن آگاهی بر رابطه مادر-فرزند سالم و رابطه همشیران در خانواده های دارای فرزند دچار اختلال کاستی توجه/ فزون کنشی بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری و جامعه آماری شامل 68 مادر دارای فرزند دچار اختلال کاستی توجه/فزون کنشی مراجعه کننده به مراکز مشاوره طراوت، رایان و مهرآوران در شهر اهواز از مهر 1393 تا تیر 1394 بود. 51 مادر بر اساس ملاک های پژوهش انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه جایگزین شدند. گروه های آزمایش 8 جلسه 120 دقیقه ای، آموزش مهارت های فرزندپروری ساندرز 1999 و ذهن آگاهی چاسکالون 2011 را دریافت و هر سه گروه قبل و پایان آموزش و در مرحله پیگیری مقیاس رابطه والد-فرزند پیانتا، 1994 و پرسشنامه رابطه همشیران فرمن و برمستر، 1985 را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس چندمتغیری استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد دو مداخله فرزندپروری (87/31=F،008/0=P) و ذهن آگاهی (87/15=F،04/0=P) بر کیفیت رابطه مادر-فرزند اثر دارند، اما تأثیر برنامه فرزندپروری مثبت بیش تر (16=F، 011/0=P) و از نظر تأثیر بر رابطه بین همشیران نیز، تنها مداخله فرزندپروری مثبت مؤثر است (07/20=F، 002/0=P)؛ و این تأثیرها در مرحله پیگیری هم چنان پایدار مانده است. نتیجه گیری: از آنجا که مداخله خانواده محور فرزندپروری مثبت، سیستم خانواده و تعاملات موجود در آن را به شیوه ای مستقیم در کانون توجه قرار می دهد، می توان آن را نسبت به مداخله فرد محور ذهن آگاهی روش مؤثرتری برای ارتقای ارتباط های آسیب دیده در خانواده های دارای فرزند دچار اختلال کاستی توجه/ فزون کنشی به شمار آ ورد.
بررسی اثربخشی برنامه پیشگیری از عود سوءمصرف مواد مخدر مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهزیستی روان شناختی و کاهش عود سوءمصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی اثربخشی برنامه پیشگیری از عود سوء مصرف مواد مخدر مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهزیستی روان شناختی و کاهش عود سوء مصرف مواد مخدر در افراد ترک کرده است. روش پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش پیش رو، عبارت است از تمام مردان مبتلابه سوء مصرف مواد مخدر صنعتی (در دامنه سنی 20 تا 50 سال) که سوءمصرف مواد مخدر را ترک کرده اند که از میان آنان، نمونه 30 نفری با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند به دست آمد که در دو گروه آزمایش (n=18، M=41.2 و S=3.1) و کنترل (n=12، M=39.9 و S=2.8) جاگماری شدند. داده های آماری با استفاده از مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف، (2002) گردآوری و با روش اندازه گیری های مکرر و خی دو مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان داد که برنامه پیشگیری از عود سوء مصرف مواد مخدر مبتنی بر ذهن آگاهی منجر به افزایش معنی دار بهزیستی روان شناختی و کاهش معنی دار عود سوءمصرف مواد مخدر در شرکت کنندگان گروه آزمایش می شود.