مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
ذهن آگاهی
حوزه های تخصصی:
سالمندی یکی از مراحل مهم زندگی است که با پیشرفت علم و بهبود شرایط بهداشتی، آمار سالمندان در جوامع گوناگون رو به افزایش است؛ ازاین رو برای ارتقای سازگاری سالمندان، توجه به رضایت از زندگی آنان لازم است. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش انسجام درونی، ذهن آگاهی و هوش معنوی در پیش بینی کیفیت زندگی سالمندان انجام شد. روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی بود. از بین سالمندان شهر تهران در سال 1396 به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، 237 نفر انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه حس انسجام آنتونوسکی، پرسشنامه ذهن آگاهی فرایبورگ، پرسشنامه هوش معنوی کینگ و پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت بود. داده ها با روش رگرسیون گام به گام تحلیل شد. نتایج رگرسیون نشان داد هوش معنوی، ذهن آگاهی و ادراک پذیری 24 درصد تغییرات کیفیت زندگی را در سالمندان پیش بینی می کنند؛ بنابراین، به منظور افزایش سطح کیفیت زندگی سالمندان پیشنهاد می شود زمینه ارتقای سطح انسجام درونی، ذهن آگاهی و هوش معنوی آنان فراهم شود.
پیش بینی کانون کنترل سلامت زنان براساس خوش بینی و ذهن آگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کانون کنترل سلامت، میزان باور و اعتقاد فرد به این امر است که سلامت او در کنترل عوامل درونی یا بیرونی است. پژوهش حاضر به منظور بررسی نقش خوشبینی و ذهن آگاهی به عنوان دو مؤلفه روانشناختی بر کانون کنترل سلامت در زنان صورت گرفت. این پژوهش، مطالعه همبستگی توصیفی بود و آزمودنی ها شامل صد و شصت نفر از زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشت شهرستان گناباد بودند که با روش سهمیه ای تصادفی انتخاب شدند و پرسش نامه بازنگری شده جهت گیری زندگی، پنج وجهی ذهن آگاهی و کانون کنترل سلامت را پاسخ دادند. براساس یافته ها، بین خوشبینی و کانون کنترل سلامت درونی رابطه مثبت و معنی داری وجود داشت. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نیز نشان دادند عمل با آگاهی، 25 درصد از تغییرات کانون کنترل بیرونی سلامت را به صورت منفی تبیین می کند و خوش بینی و غیرقضاوتی بودن نیز قادر به تبیین 6 درصد واریانس کنترل درونی سلامت به صورت مثبت بوده اند؛ بنابراین، خوشبینی و ذهن آگاهی باعث افزایش کنترل درونی سلامت و کاهش کنترل بیرونی سلامت در زنان می شود.
تأثیر آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر مشکلات رفتاری کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: مشکلات رفتاری کودکان منجر به بروز مشکلات فراوانی در مدرسه می شود و نه تنها به تحصیل کودکان خدشه وارد می کند بلکه باعث به وجود آمدن مشکلات اجتماعی و کاهش توجه و حرمت خود آنها نیز می شود. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر اثربخشی آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر مشکلات رفتاری کودکان (دختر) بود. روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان مقطع ششم مدارس واقع در منطقه 2 تهران در سال تحصیلی 96- 1395 بود که از بین آنها 20 دانش آموز با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در گروه های آزمایش و گواه جایدهی شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه سنجش ذهن آگاهی کودک و نوجوان (گرکو و بائر، 2011) و فهرست مشکلات رفتاری کودکان (کوای و پترسون، 1987) بود. قبل از اجرای متغیر مستقل از هر دو گروه پیش آزمون گرفته شد. شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی برای کودکان به صورت 12 جلسه 90 دقیقه ای به گروه آزمایش آموزش داده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که دانش آموزان گروه آزمایش نسبت به دانش آموزان گروه گواه در پس آزمون به طور معناداری، مشکلات رفتاری (نشانه های اختلال رفتار هنجاری، نشانه های مشکلات توجه و ناپختگی و اضطراب و گوشه گیری) کمتری داشتند. همچنین افزایش معناداری در ذهن آگاهی و پذیرش کودکانی که در برنامه شرکت کرده بودند مشاهده شد (01/0 > P ). نتیجه گیری: بنا بر یافته های حاصل از این پژوهش، می توان از روش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی برای کودکان، در کاهش مشکلات رفتاری و افزایش ذهن آگاهی کودکان استفاده نمود.
تاثیر درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کنش های اجرایی مغز و یادگیری هیجانی اجتماعی دانش آموزان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به مشکلات کودکان با اختلال نافرمانی مقابله ای در یادگیری و کنش های اجرایی، هدف از اجرای این پژوهش بررسی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کنش های اجرایی و یادگیری هیجانی اجتماعی دانش آموزان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای بود . روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای 15-11 سال شهر گرگان در سال 1396 بود که از بین آنها 30 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی دومرحله ای انتخاب و سپس در 2 گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) به صورت تصادفی جایدهی شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های نشانه های مرضی کودک گادو و اسپرافکین (1994 )، پرسشنامه یادگیری هیجانی- اجتماعی(کرین و همکاران، 2009)، و پرسشنامه عصب-روانشناختی(کولیدج، 2002) بود. آزمودنی های گروه آزمایش در 8 جلسه 120 دقیقه ای به صورت گروهی تحت آموزش قرار گرفتند. داده ها بعد از اتمام جلسات با استفاده از آزمون تحلیل ک واریانس تحلیل شد . یافته ها: نتایج نشان داد که درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر مولفه های کنش های اجرایی مغز شامل تصمیم گیری، سازماندهی، و نا بازداری؛ و همچنین برمولفه های یادگیری هیجانی- اجتماعی شامل ساماندهی تکلیف، روابط همسالان، و خودتنظیمی در افراد مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای موثر است (0/001 p> ). نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر می توان گفت از آنجا که بخش عمده ای از افراد مبتلا به اختلال نافرمانی در کنش های اجرایی دچار نارسایی هستند بنابراین آموزش ذهن آگاهی می تواند به عنوان یکی از شیوه های مکمل دیگر روش های درمان در این افراد به کار رود.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، ذهن آگاهی، و ترکیبی(ذهن آگاهی، تعهد و پذیرش) بر افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: تا سال 2020 افسردگی دومین بیماری پس از بیماری های قلبی عروقی خواهد بود که سلامتی و حیات انسا ن را در سراسر جهان تهدید خواهدکرد. این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمان ذهن آگاهی، تعهد و پذیرش، و ترکیبی بر افسردگی انجام شد. روش: این پژوهش از نوع شبه آزمایشی و با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه پژوهش شامل همه بیماران مبتلا به افسردگی با دامنه سنی 14سال بود که در سال 96-1395 به مراکز مشاوره شهر یاسوج مراجعه کردند. از میان مراجعه کنندگان به این مراکز، 60 بیمار مبتلا به افسردگی که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه آزمایش و یک گروه گواه جای دهی شدند. گروه های آزمایش در هشت جلسه تحت درمان قرار گرفتند و گروه گواه مداخله ای دریافت نکرده است. برای جمع آوری داده ها از مقیاس افسردگی بک (1997) استفاده شد. یافته ها : نتایج تحلیل کواریانس چندمتغیری نشان داد بین چهار گروه در نمرات پس آزمون افسردگی تفاوت معنی داری وجود دارد (3= df ، 43/26= F ، 0/05> P ). یافته های این مطالعه نشان داد که مداخله مبتنی بر درمان ذهن آگاهی و تعهد و پذیرش، و ترکیبی بر افسردگی اثر معنی دار داشته است، اما درمان ترکیبی به طور معناداری مؤثرتر از ذهن آگاهی و تعهد و پذیرش ( 3= df ، 0/05> P ) بوده است. نتایج همچنین نشان داد که تفاوت بین دو گروه تعهد و پذیرش و ذهن آگاهی، غیرمعنادار است (3= df ، 0/05< P )، بنابراین تأثیر این روش ها بر آزمودنی ها، یکسان بوده است . نتیجه گیری: براساس نتایج این پژوهش می توان نتیجه گرفت که ترکیب دو شیوه ذهن آگاهی و تعهد و پذیرش، مؤثرتر از به کارگیری هر یک از این شیوه ها به تنهایی است.
اثر بخشی درمان شناختی رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی با محوریت مدیریت خشم بر مهار خشم دانش آموزان پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره پنجم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۱۷)
159-168
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: خشم در کودکان و نوجوانان یکی از هیجانات شایع و مخرب است که باعث بروز مشکلات شناختی و رفتاری گوناگونی در آنان می شود و تهدیدی برای سلامت روان کودکان و نوجوانان است. هدف پژوهش حاضر تأثیر درمان شناختی رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی با محوریت مدیریت خشم بر مهار خشم دانش آموزان پسر بود. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و گروه گواه انجام شد. نم ونه مورد مطالعه شامل 30 نفر از دانش آموزان پسر10 تا 14 ساله شهر چابهار در سال تحصیلی 96-97 بود که در پرسشنامه بیان حالت – صفت خشم اسپیلبرگر (1999)، نمرات بالاتری کسب کرده بودند. این افراد با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) جایدهی شدند. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش درمان شناختی رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی با محوریت مدیریت خشم قرار گرفتند و گروه گواه در این فاصله، هیچ گونه آموزشی را دریافت نکرد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد درمان شناختی رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی با محوریت مدیریت خشم بر مؤلفه های مهار خشم، اثربخشی معناداری دارد؛ بدین معنا که میانگین نمرات گروه آزمایش در پس آزمون نسبت به گروه گواه به طور معناداری کاهش پیدا کرده است (0/01 p< ). نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده می توان نتیجه گرفت که درمان شناختی رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی به خاطر تأکید ویژه ای که بر تجربه و برون ریزی مستقیم هیجان ها دارد، می تواند باعث مهار و کاهش مؤلفه های خشم شود.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی گروهی بر بهزیستی روان شناختی، تنظیم هیجان و تاب آوری مادران کودکان کم توان ذهنی مقطع دبستان شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال هجدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۶۹)
105-116
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی گروهی بر بهزیستی روان شناختی، تنظیم هیجان و تاب آوری مادران کودکان کم توان ذهنی شهر اصفهان انجام شد. روش: این پژوهش دارای رویکردی کاربردی با روش پیش آزمون- پس آزمون بود. 60 نفر از مادران کودکان کم توان ذهنی به طور تصادفی انتخاب و به سه گروه آزمایش ، کنترل و خنثی (هر گروه 20 نفر) تقسیم شدند و گروه آزمایش مداخله آموزش ذهن آگاهی را دریافت نمودند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های تاب آوری، تنظیم شناختی هیجان و بهزیستی روان شناختی بود. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس بیانگر این بود که آموزش ذهن آگاهی بر کلیه ابعاد بهزیستی روان شناختی، تنظیم هیجان و تاب آوری مادران کودکان کم توان ذهنی از لحاظ آماری معنادار است. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت که آموزش گروهی ذهن آگاهی بر بهزیستی روان شناختی، تنظیم هیجان و تاب آوری مادران دارای کودکان کم توان ذهنی تاثیر داشته و می توان از این شیوه برای کمک به بهداشت و سلامت روانی والدین استفاده نمود.
بررسی نقش تعدیل گری ذهن آگاهی در رابطه بین استرس و سازگاری تحصیلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۸
83 - 104
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر تعدیل کنندگی ذهن آگاهی در رابطه بین استرس و سازگاری تحصیلی دانشجویان کارشناسی بود. این پژوهش یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی است. در این پژوهش، 312 نفر از دانشجویان سال اول کارشناسی دانشگاه لرستان به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. دانشجویان پرسشنامه استرس ادراک شده (کوهن و همکاران، 1983)، پرسشنامه ذهن آگاهی، توجه، هوشیاری (براون و ریان، 2003) و پرسشنامه سازگاری تحصیلی بیکر و سریاک (1989) را کامل کردند. تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی تعدیلی به منظور بررسی رابطه بین استرس و سازگاری تحصیلی و همچنین توان تعدیلی متغیّر ذهن آگاهی استفاده شد. نتایج نشان داد که بین استرس و سازگاری تحصیلی رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین، نقش تعدیل گر ذهن آگاهی در رابطه بین استرس و سازگاری تحصیلی دانشجویان مورد تأیید قرار گرفت. این مطالعه نشان داد که سطوح بالاتر ذهن آگاهی رابطه بین استرس و سازگاری تحصیلی را تعدیل می کند.
اثرآموزش شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر ابعاد بهزیستی روان شناختی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره سیزدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
111 - 128
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر آموزش شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر ابعاد بهزیستی روان شناختی دانش آموزان بود. طرح پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان پیش دانشگاهی مدارس ناحیه 3 آموزش و پرورش شهر کرج بودند که در سال تحصیلی 1394-1393 مشغول به تحصیل بودند. برای انتخاب نمونه دو مدرسه به طور تصادفی انتخاب شدند و پس از اجرای آزمون بهزیستی روان شناختی 30 نفر دانش آموز که در آزمون نمره پایینی کسب کرده بودند (کم تر از 36) به طور تصادفی 15 نفر در گروه آزمایشی و 15 نفر در گروه کنترل جایگزین شدند. برای گروه آزمایش طی 8 جلسه 90 دقیقه ای آموزش شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی برگزار گردید، در صورتی که برای گروه کنترل هیچ جلسه ای برگزار نشد. ابزار پژوهش پرسش نامه بهزیستی روا ن شناختی ریف بود. برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد. آزمون تحلیل کوواریانس بین گروهی پس از حذف اثر پیش آزمون در هر یک از خرده مقیاس های پذیرش خود، روابط مثبت با دیگران، خودمختاری، تسلط بر محیط، زندگی هدفمند، رشد فردی و بهزیستی روان شناختی کل نشان داد که آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی، بهزیستی روان شناختی و ابعاد آن را به طور معناداری افزایش داده است. نتایح پژوهش نشان می دهد که بهزیستی روان شناختی از عوامل فردی به ویژه حالات ادراکی و هیجانی تأثیر پذیرفته و باعث توانمندی افراد در شناخت و پذیرش محیط بلافصل و هیجانات خود، زمینه رشد شخصی، ارتباط مثبت با دیگران و تحقق هدفمندی در زندگی می گردد.
مدلسازی نقش میانجی ذهن آگاهی در رابطه بین نیازهای بنیادی روانی و سلامت جسمانی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مدلسازی نقش میانجی ذهن آگاهی در رابطه بین نیازهای بنیادی روانی و سلامت جسمانی دانشجویان انجام گرفت. روش کار: این پژوهش از نظر راهبرد اصلی، کمی، از نظر راهکار اجرایی، میدانی و از نظر تکنیک تحلیلی، توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری را دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اردبیل در سال تحصیلی 1396-1397 تشکیل می داد. روش نمونه گیری از نوع اتفاقی (در دسترس) بود. حجم نمونه با توجه به مدل کرجسی- مورگان و با در نظر گرفتن خطای 05/0 = α ، 240 نفر در نظر گرفته شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های ذهن آگاهی ( FFMQ ) بائر و همکاران (2006)، نیازهای بنیادی روانی ( PNS ) دسی و رایان (2000) و فهرست سلامت جسمانی ( PHC ) بوآردمن (2004) استفاده شد. روایی ابزارها با نظر اساتید علوم تربیتی و روانشناسی تأیید گردید. داده ها با استفاده از دو نرم افزار SPSS vs. 22 و lisrel. 8.50 و با روش مدل معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مدل ارائه شده از برازش مناسب و مطلوبی برخوردار است (49/1 = x 2 /df ، 92/0 = GFI ، 92/0 = AGFI ، 91/0 = CFI ، 93/0 = NFI ، 046/0 = RMSEA ) و مؤلفه نیازهای بنیادی روانی به صورت مستقیم و غیر مستقیم از طریق مؤلفه ذهن آگاهی بر سلامت جسمانی تأثیر معنی دار دارد ( 05/0 > P ). نتیجه گیری: نیازهای بنیادی روانی با واسطه گری ذهن آگاهی مؤلفه هایی مهم در توسعه و بهبود سلامت جسمانی دانشجویان است. از اینرو توجّه به عوامل ذهن آگاهی و نیازهای بنیادی روانی جهت پیشبرد اهداف و تلاش جهت سوق دادن دانشجویان به سمت اثربخش بودن توصیه و تأکید می شود.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر تاب آوری دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر تاب آوری دانش آموزان مدرسه ملاصدرا شهرستان روانسر بود که در وضعیت آموزش ذهن آگاهی بر تاب آوری مورد آزمایش قرارگرفته اند. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و طرح آن به صورت پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر دبیرستان ملاصدرا شهرستان روانسر در سال97-96 بود؛ که مهارت هایی چون کنترل رفتار و بازگشت به سطح اولیه روانی خود بعد از تنش و مشکل را نداشتند. ابتدا تعداد 100 نفر از دانش آموزان به شیوه نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون (CD-RISC) پاسخ دادند و سپس 30 نفر از آن ها که نسبت به بقیه نمره پایین تری از این مقیاس کسب نمودند، انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) گمارش شدند و گروه آزمایش توسط آزمایشگر تحت آموزش ذهن آگاهی طی 8 جلسه هفتگی 5/1 ساعته قرار گرفتند. نتایج آزمایش نشان داد، آموزش مهارت ذهن آگاهی در دانش آموزان معرض استرس و فشار روانی، تنش، خودکنترلی مؤثر بوده است. با توجه به بالاتر بودن میانگین نمرات تاب آوری گروه آزمایش در پس آزمون، می توان نتیجه گرفت که آموزش ذهن آگاهی مؤثر بوده و موجب افزایش تاب آوری دانش آموزان شده است. ازاین رو می توان نتیجه گرفت آموزش ذهن آگاهی بر تاب آوری دانش آموزان ملاصدرا شهر روانسر مؤثر واقع شد و موجب افزایش آن گردید.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی در مقایسه با تنظیم هیجان بر سازگاری دانش آموزان نوجوان دچار اختلال کاستی توجه/فزون کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی و تنظیم هیجان بر سازگاری دانش آموزان دچار اختلال کاستی توجه/فزون کنشی بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با گروه گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری یک ماهه و جامعه آماری 341 دانش آموز پسر ارجاع داده شده به مرکز مشاوره آموزش و پرورش شهرستان اسلام شهر در سال تحصیلی 96-1395 بود. از این جامعه 45 دانش آموز 14 تا 16 ساله که بالاترین نمره را در مقیاس اختلال کاستی توجه/فزون کنشی کانرز، ایرهارد و اسپارو (1999) و کم ترین سطح سازگاری را در مقیاس سازگاری سینها و سینگ 1993 کسب کردند انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه کاربندی شدند. ذهن آگاهی کابات زین (1992) و تنظیم هیجان آلن، مک هاگ و بارلو (2009) در 8 جلسه 90 دقیقه ای یک بار در هفته به شکل گروهی به گروه های آزمایشی آموزش داده شد. یافته ها: نتایج نشان داد آموزش ذهن آگاهی و تنظیم هیجان بر بهبود سازگاری (89/8=F، 006/0=P)، (54/12=F، 001/0=P) و همچنین بر کاهش نشانگان کاستی توجه/فزون کنشی (87/9=F، 004/0=P)، (59/16=F، 001/0=P) موثرند؛ و این تاثیرها در مرحله پیگیری پایدار مانده است. نتیجه گیری: از آن جا که آموزش تنظیم هیجان، بر تعامل فرد با هم سال ها و اجتماع به شکل مستقیم تاثیرگذار است، و از سوی دیگر به نظر می رسد شامل مؤلفه ذهن آگاهی نیز باشد تا فرد بتواند به تنظیم هیجان خویش بپردازد، از این رو می توان آن را نسبت به آموزش ذهن آگاهی برایارتقای سطح سازگاری و کاهش نشانگان کاستی توجه/فزون کنشی دانش آموزان روش موثرتری به شمار آورد.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر حساسیت اضطرابی، خودپنداره و خودکارامدی تحصیلی دانش آموزان دچار نارسانویسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر حساسیت اضطرابی، خودپنداره و خودکارامدی تحصیلی دانش آموزان دچار نارسانویسی بود. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی با گروه گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه و جامعه آماری 114 دختر و پسر 9 تا 15 ساله دوره ابتدایی دچار نارسانویسی بود که در سال 1396 به مرکز اختلال های یادگیری ناحیه 1 آموزش و پرورش شهر کرمانشاه مراجعه کرده بودند. از میان آن ها به شکل در دسترس، 30 کودک انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شد. ابزار پژوهش پرسشنامه های حساسیت اضطرابی ریس و مکنالی (1985)، خودپنداره بک، استر، اپستین و براون (1990)، خودکارامدی تحصیلی جینکز و مورگان 1999 (نقل از مظاهری و صادقی، 1394) و برنامه آموزش ذهن آگاهی کابات- زین (1992) بود که طی 8 جلسه 5/1 ساعته، یکبار در هفته در مورد گروه آزمایش اجرا شد. هر دو گروه در سه مرحله به پرسشنامه های پژوهش پاسخ دادند و داده ها با استفاده از تحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد؛ آموزش ذهن آگاهی بر حساسیت اضطرابی (46/16 =F، 001/0 =P)، خودپنداره (97/51 =F، 001/0 =P) و خودکارامدی تحصیلی (69/69 =F، 001/0 =P) اثر داشته و این تأثیر در مرحله پیگیری سه ماهه پایدار مانده است. نتیجه گیری: آموزش ذهن آگاهی روش مداخله ای مؤثری است که با کاهش حساسیت اضطرابی، دانش آموزان نارسانویس را قادر می سازد که احساسات و نشانه های جسمانی و روانی خود را بپذیرند و خودپنداره و خودکارامدی تحصیلی را ارتقا دهند.
الگوی ساختاری روابط بین ذهن آگاهی و بهزیستی روان شناختی بر اساس نقش میانجیگر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در زنان دچار سرطان سینه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین نقش میانجیگر تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین ذهن آگاهی و بهزیستی روان شناختی زنان دچار سرطان سینه بود. روش: روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری تمام زنان دچار سرطان سینه تحت نظر انجمن یاس و درمانگاه تخصصی جوادالائمه در شهر کرمان با حداقل دارای یکبار سابقه جراحی در سال ۱۳۹۶ به تعداد 413 نفر بود. از میان آن ها به روش نمونه برداری هدف مند ۲۱۵ نفر انتخاب شدند و به طورانفرادی به مقیاس ذهن آگاهی، توجه و هشیاری براون و ریان (2003)، تنظیم شناختی هیجان گرانفسکی، کراج و اسپینهون (2001) و بهزیستی روان شناختی ریف (1989) پاسخ دادند. پس از کنار گذاشتن 14 پرسشنامه مخدوش و 1 داده پرت، داده ها با روش الگویابی معادله های ساختاری تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که در سطح 001/0 =P ضریب مسیر کل و مستقیم بین ذهن آگاهی و بهزیستی روان شناختی (384/0 =β) و راهبردهای مثبت تنظیم شناختی هیجان و بهزیستی روان شناختی (582/0 =β) معنادار است و راهبردهای مثبت تنظیم شناختی هیجان ارتباط بین دو متغیر ذهن آگاهی و بهزیستی روان شناختی را میانجیگری می کند (259/0- =β). نتیجه گیری: این نتایج بیانگر آن است که ذهن آگاهی می تواند بر بهزیستی روان شناختی زنان دچار سرطان سینه از طریق به کارگیری راهبردهای مثبت تنظیم شناختی هیجان تأثیرگذار باشد؛ بنابراین پیشنهاد می شود که درمان زنان دچار سرطان سینه در محیط هایی مملو از آرامش و حمایت کافی و با ارائه خدماتی مانند ذهن آگاهی صورت گیرد تا آن ها بتوانند با استفاده از راهبردهای تنظیم شناختی مثبت، بهزیستی روان شناختی خود را ارتقا دهند.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش نشانه های افسردگی، نشخوار فکری و تنظیم هیجان در زنان باردار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش نشانه های افسردگی، نشخوار فکری و تنظیم هیجان زنان باردار بود. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی با گروه گواه، پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری 1 ماهه و جامعه آماری 500 نفر از زنان در دوره 1 تا 6 ماهگی بارداری مراجعه کننده به مراکز بهداشتی-درمانی شهرستان قروه در استان کردستان بود. به روش نمونه گیری در دسترس ابتدا 263 نفر که ملاک های ورود به پژوهش را داشتند؛ فهرست و سپس 30 نفر پس از ارزیابی بالینی، انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزار پژوهش مقیاس افسردگی بک-ویرایش دوم (1996)، پاسخ نشخوار گونه نولن-هوکسما و مورو (1991)، تنظیم هیجان گراس و جان (2003) و برنامه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی برگرفته از برنامه سگال، ویلیامز و تیزدیل (2018) و دیمیجان، گودمن، فلدر، گالوپ، براون و بک (2016) بود که در 8 جلسه هفتگی 90 دقیقه ای اجرا و داده ها با استفاده از تحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که برنامه درمانی بر نشانه های افسردگی (06/55 =F، 001/0 =P)، نشخوار فکری (88/25 =F، 001/0 =P) و زیر مقیاس های تنظیم هیجان شامل بازاریابی شناختی (27/9 =F، 02/0 =P) و فرونشانی (69/4 =F، 036/0 =P) اثر داشته و دستاوردهای درمانی در مرحله پیگیری پایدار مانده است. نتیجه گیری: می توان از این روش درمانی که کم هزینه و کارآمد است، برای درمان اختلال های هیجانی و بهبود وضعیت روان شناختی زنان باردار استفاده کرد.
اثر بخشی مداخلات آموزشی پیشگیری از بازگشت بر پایه ذهن آگاهی بر وسوسه، تنظیم هیجان و پرخاشگری افراد وابسته به مت آمفتامین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: سوءمصرف مواد و وابستگی و اعتیاد به آن اختلالی پیچیده است که با علل و آثار زیستی، روانی، اجتماعی و معنوی همراه است. عود مصرف مواد یکی از معضلات اصلی درمان افراد دچار سوء مصرف مواد است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مداخلات آموزشی پیشگیری از بازگشت برپایه ذهن آگاهی بر وسوسه، تنظیم هیجان و پرخاشگری افردا وابسته به مت آمفتامین شهرستان کاشان بود. روش: طرح پژوهش، آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه این پژوهش شامل بیماران مرد و زن مصرف کننده مت آمفتامین مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد اقامتی کوتاه مدت، مراکز ترک اعتیاد متادون درمانی شهرستان کاشان بود. با استفاده از نمونه گیری تصادفی ۳۰ نفر انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. پرسش نامه های دشواری های تنظیم هیجان، عقاید وسوسه انگیز، پرخاشگری آیزنک و ویلسون مورد اجرا قرار گرفتند. گروه آزمایش با استفاده از روش مداخلات آموزشی پیشگیری از بازگشت مبتنی بر ذهن آگاهی در ۸ جلسه مورد آموزش قرار گرفتند. پس از اتمام مداخلات آموزشی، هر دو گروه مجدداً در مرحله پس آزمون مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین گروه در متغیرهای وسوسه، تنظیم هیجان و پرخاشگری تفاوت وجود دارد. ضرایب اتا برای متغیر وسوسه 27/0، تنظیم هیجان 21/0، و برای پرخاشگری 53/0 می باشد. نتیجه گیری: پیشگیری از بازگشت بر پایه ذهن آگاهی می تواند در کلینیک های ترک اعتیاد مورد استفاده قرار گیرد.
ارزشیابی بسته آموزشی متمرکز بر شفقت و ذهن آگاهی و تاثیر آن بر فعال سازی خودکارآمدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۳
1 - 21
حوزه های تخصصی:
شفقت و ذهن آگاهی به عنوان مبنایی برای ارزشیابی روان شناختی ، جهت ارزیابی و فعالسازی متغیر مورد نظر، با توجه به اینکه در پیشینه تحقیقات بر آن شدیم تا تاثیر بسته آموزشی برفعالسازی مولفه مورد نظر را به عنوان آموزشی موثر، با تمرکز زدایی از مولفه های منفی تعیین نماییم. بدین منظور 297 نفر از همه زنان تحت حمایت یک خیریه در شهرستان رودبار بر اساس جدول مورگان در سال (۱۳۹۶) را که دارای تشخیص افسردگی بر اساس کسب نمره حداقل۱۲ در تست افسردگی بک، بودند را تعیین کرده، که با روش نمونه گیری تصادفی هدفمندانتخاب شده بودند . ودر یک گروه مداخله۱۵(نفره) و یک گروه کنترل۱۵( نفره)جایگرین شدند. روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. ابزار مورد استفاده پرسشنامه خود کار آمدی شرر(شرر. مادوکس. مرکاندانته. پرنتیس.۱۹۸۲)، بود. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA) استفاده شد. نتایج نشان دهنده تاثیر معنا دار این بسته آموزشی بر افزایش خود کار آمدی در زنان افسرده سرپرست خانوار بود. فرضیه های پژوهش در سطح معنا داری (0/001>p) تایید شدند.
مقایسه ذهن خوانی و ذهن آگاهی در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 با یک جمعیت غیربالینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش ذهن آگاهی، شفقت برخود و تنظیم شناختی هیجان در پیش بینی رضایت زناشویی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی گروهی بر علائم جسمی بیماران مبتلا به نشانگان روده تحریک پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هفتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۲۸)
52 - 66
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی گروهی بر کاهش علائم جسمی بیماران مبتلا به نشانگان روده تحریک پذیر اجرا شد. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی و دارای طرح پیش آزمون پس آزمون با دوره پیگیری بود. جامعه ی آماری این پژوهش شامل تمامی بیماران زن مبتلا به اختلال عملکردی گوارش در شهر رشت بودند که به کلینیک های درمانی مراجعه کردند. برای نمونه پژوهش، 32 بیمار مبتلا به نشانگان روده تحریک پذیر براساس ملاک های تشخیصی Rome-II، به صورت نمونه گیری دردسترس توسط متخصصان گوارش انتخاب و در دو گروه آموزش ذهن آگاهی (16 بیمار) و کنترل (16 بیمار) قرار گرفتند. شرکت کننده های دو گروه قبل از مداخله، در پایان مداخله (دو ماه پس از شروع آموزش) و دو ماه بعد در مرحله ی پیگیری مورد آزمون قرار گرفتند. گروه آزمایش تحت 8 جلسه ذهن آگاهی قرار گرفت. جهت تشخیص گذاری و ارزیابی علائم جسمی اختلال نشانگان روده تحریک پذیر از ملاک تشخیصی Rome-II و جهت ارزیابی علائم روان شناختی از فرم کوتاه پرسشنامه نشانه های روانی استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که میانگین نمرات علائم جسمانی در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در مرحله پس آزمون و پیگیری کاهش معنی داری یافت. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها، آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی گروهی به بهبود میزان و شدت علائم بیماران مبتلا به نشانگان روده تحریک پذیر کمک می نماید.