آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۹

چکیده

زمینه و هدف: وجود کودک کم توان ذهنی در یک خانواده، سلامت روانی اعضای آن را به خطر می اندازد، با این وجود متغیرهای دیگری نیز در تبیین وضعیت روان شناختی والدین این کودکان نقش ایفا می کنند. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه ذهن آگاهی و حمایت اجتماعی با سلامت روانی مادران دارای کودک کم توان ذهنی بود. روش: تعداد 92 نفر از مادران دارای حداقل یک فرزند کم توان ذهنی آموزش پذیر در دامنه سنی 6 تا 14 سال به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شدند. روش نمونه گیری به صورت در دسترس بود. آزمودنی ها به پرسشنامه ای متشکل از مقیاس های ذهن آگاهی ( براون و ریان، 2003) ، مقیاس چند بعدی حمایت اجتماعی ادراک شده (زیمت، دهلم، زیمت و فارلی، 1998) ، افسردگی، اضطراب و تنیدگی (لاویبوند و لاویبوند، 1995) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد ذهن آگاهی با ابعاد افسردگی، اضطراب، و تنیدگی، رابطه معنی دار و معکوسی دارد (0/01 P< )؛ یعنی میزان بالای ذهن آگاهی با سطح پایین افسردگی، اضطراب، و تنیدگی، همراه است. اما بین حمایت اجتماعی و سلامت روان، رابطه معنی داری به دست نیامد. نتایج همچنین نشان داد که ذهن آگاهی توانست به صورت معنی داری افسردگی (بتا= 0/50) و اضطراب (بتا= 0/46) مادران را پیش بینی کند (0/001 P< )، اما تنیدگی مادران توسط هیچ کدام از متغیرهای ذهن آگاهی و حمایت اجتماعی، پیش بینی نشد. نتیجه گیری: از آنجا که نگهداری از کودک کم توان ذهنی، تنیدگی، اضطراب، و افسردگی مادران را افزایش می دهد، بنابراین لزوم طراحی مداخلات روان شناختی مبتنی بر افزایش ذهن آگاهی، ضروری است.

تبلیغات