مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
هوش اخلاقی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: نتایج تحقیقات نشان می دهد که شبکه های مجازی اجتماعی موجب اختلال در سلامت خانواده و افزایش روابط فرازناشویی شده اند. بنابراین پژوهش حاضر با هدف طراحی و آزمون مدل علی تأثیرات هوش معنوی و اخلاقی بر روابط فرازناشویی با واسطه های شبکه های مجازی و رضایت زناشویی انجام شده است.
روش: نمونه تحقیق شامل250 نفر که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های هوش معنوی ناصری، هوش اخلاقی لینیک و کیل، و رضایت زناشویی انریچ استفاده شد. روش این پژوهش توصیفی- همبستگی است و برای تحلیل داده ها از نرم افزار AMOS و SPSS استفاده گردید.
یافته ها: نتایج نشان داد که هوش معنوی اثر مستقیم و معنی داری هم بر رضایت زناشویی و هم روابط فرازناشویی دارد. اما هوش اخلاقی تنها بر رضایت زناشویی اثر مستقیم معنی دار دارد. همچنین اثر مستقیم رضایت زناشویی با رابطه فرازناشویی معنی دار نشد. اما اثر مستقیم رابطه میزان استفاده از فضای مجازی با رابطه فرازناشویی معنی دار شد. در کل داده ها نشان داد که مدل پیشنهادی نیازمند اصلاح است و با حذف مسیرهای غیرمعنی دار مدل نهایی با 002/0RAMSE= برازش گردید.
نتیجه گیری: بنابراین نتایج فوق، مدل پیشنهادی به دلیل توجه به نقش عوامل فرهنگی و مذهبی می تواند مسیری مهم و متناسب با فرهنگ کشورمان در جهت افزایش رضایت زناشویی، کاهش روابط فرازناشویی و استحکام خانواده باشد.
تحلیل مضمون کتاب احیاء علوم الدین و ساخت و بررسی اعتبار و پایایی مقیاس هوش اخلاقی براساس دیدگاه امام محمد غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله مفاهیمی که امروزه در حوزه روانشناسی، تعلیم و تربیت و فلسفه مورد توجه قرار گرفته است، مفهوم هوش اخلاقی است. هدف از این تحقیق ساخت یک پرسشنامه معتبر هوش اخلاقی با توجه به دیدگاه اسلامی-ایرانی امام محمد غزالی بود. بدین منظور ابتدا از روش تحلیل مضمون کتاب احیاء علوم الدین امام محمد غزالی، استفاده، و مولفه های هوش اخلاقی با توجه به تعاریف و نظریه های مختلف و با دیدگاه اسلامی- ایرانی اقتباس شد. سپس براساس این مولفه ها گویه های مرتبط با این پرسشنامه ساخته شد. جهت بررسی ویژگی های روانسنجی این پرسشنامه، جامعه مورد پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاه های شهر کرمان بودند که تعداد380 نفر براساس جدول مورگان با استفاده از روش نمونه گیری سهیمه ای انتخاب شدند و پرسشنامه برروی آن ها اجرا شد. پارامترهایی چون روایی محتوایی، روایی سازه و پایایی با روش های مختلف بررسی شد. بررسی روایی محتوایی و روایی سازه همگرا و پایایی به روش آلفای کرونباخ نشان دهنده معتبر بودن این پرسشنامه است. همچنین نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که 7 عامل براساس تحلیل گویه ها بدست آمده است که عبارتند از توکل، صبر و کنترل خشم، نوع دوستی، اخلاص و وارستگی، سخاوت، دوراندیشی و تواضع که ارزش ویژه این 7 عامل از مقدار یک بالاتر و در مجموع 77/56 از واریانس گویه ها راتبیین می کند. با توجه به اعتبار و پایایی مقیاس ساخته شده می توان از آن جهت اندازه گیری هوش اخلاقی در پژوهش ها و همچنین درنظام تعلیم و تربیت استفاده کرد.
اثربخشی آموزش هوش اخلاقی بر اخلاق تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان دختر پایه دهم مدارس دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
131 - 156
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش هوش اخلاقی بر اخلاق تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان دختر پایه دهم مدارس دولتی انجام شد. روش این پژوهش از نوع آزمایشی با طرح گروه کنترل نامعادل بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر پایه دهم شهر زنجان در سال تحصیلی 98-1397 به تعداد 771 نفر بودند که از بین آن ها نمونه ای به حجم 40 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و سپس به طور تصادفی در 2 گروه (1 گروه آزمایش و 1 گروه کنترل) تقسیم و جایگزین شدند. آزمودنی های هر دو گروه پرسشنامه های اخلاق تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی را در مرحله پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. گروه آزمایش به مدت 11 جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخله آموزشی هوش اخلاقی قرار گرفتند درحالی که در طول این مدت گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای را دریافت نکردند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش-های هوش اخلاقی در افزایش اخلاق تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان تأثیر داشت (001/0P˂). به طورکلی نتیجه این پژوهش نشان داد برای افزایش اخلاق تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی در دانش آموزان، استفاده از آموزش هوش اخلاقی مؤثر است.
رابطه هوش اخلاقی و هوش معنوی با تعهد زناشویی زنان: نقش واسطه ای صمیمیت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت تعهد زناشویی در سلامت و پایداری نظام خانواده، شناسایی عوامل موثر بر آن مهم است. از این رو، هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای صمیمیت زناشویی در رابطه هوش اخلاقی و هوش معنوی با تعهد زناشویی بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری زنان متاهل مراجعه کننده به فرهنگسرای خاواران شهر تهران در سال 1398 بود که تعداد 338 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسش نامه تعهد زناشویی (آدامز و جونز، 1997)، سیاهه شایستگی اخلاقی (لنیک و کیل، 2005)، سیاهه هوش معنوی (کینگ،2008) و مقیاس صمیمیت زناشویی (والکر و تامپسون، 1983) گردآوری و با روش مدل سازی معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته ها نشان داد که اثر مستقیم هوش اخلاقی بر صمیمیت زناشویی (01/0> P ) و هوش معنوی بر صمیمیت زناشویی (01/0> P ) به طور مثبت معنادار است. در نهایت، نتایج نشان داد که صمیمیت زناشویی در رابطه بین هوش اخلاقی و تعهد زناشویی ( 05/0 P< ) و در رابطه بین هوش معنوی و تعهد زناشویی ( 05/0 P< ) نقش واسطه ای دارد. در مجموع، مطالعه حاضر بر نقش واسطه ای صمیمیت زناشویی تاکید دارد. بنابراین، در کنار تقویت هوش اخلاقی و هوش معنوی با کمک به ارتقای صمیمیت زناشویی می توان میزان تعهد زناشویی را ارتقا داد.
اثربخشی آموزش هوش اخلاقی و معنوی بر حل تعارض با والدین در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۶ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۴۳
۷۱-۹۰
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش هوش اخلاقی و هوش معنوی بر حل تعارض با والدین، در میان دانش آموزان متوسطه دوم شهر باغ ملک بوده است. طرح پژوهش از نوع آزمایشی پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش را همه دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر باغ ملک در سال تحصیلی 97-1396 تشکیل می دادند. از میان آنها 450 نفر به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند، سپس مقیاس حل تعارض با والدین اشتراوس (CTS)، روی آنها اجرا شد و از میان آنها 90 نفر که تعارض بالایی با والدین داشتند، به روش تصادفی ساده انتخاب و در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل گمارده شدند. هر کدام از گروههای آزمایش (گروه هوش اخلاقی، گروه هوش معنوی) در هشت جلسه آموزشی شرکت کردند و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. در پایان، پس آزمون (CTS) روی گروههای آزمایش و کنترل انجام گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از تحلیل کوواریانس چند متغیره و یک متغیره استفاده شد. یافته ها نشان دادند که اختلاف نمره های دو گروه آزمایش که مداخله دریافت کردند نسبت به گروه کنترل در حل تعارض استدلالی، کلامی و فیزیکی در سطح (0/01>P)، معنا دار است، یعنی مداخله هوش اخلاقی و معنوی بر شیوه های حل تعارض دانش آموزان با والدین اثربخش بود، اما اختلاف میانگین نمره های دو گروه آزمایشی با یکدیگر در حل تعارض استدلالی، کلامی و فیزیکی در سطح (0/05
بررسی جایگاه هوش اخلاقی در سبک زندگی اسلامی کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل
حوزه های تخصصی:
این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش کار، توصیفی- پیمایشی می باشد. جامعه آماری این تحقیق کارکنان بالای 15 سال سابقه دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل تشکیل می دهند. که به تعداد 136 نفر است می باشد و حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری کوکران به تعداد 100 نفر تعیین شد. همچنین روش نمونه گیری تصادفی مورد استفاده قرارگرفت. به منظور اندازه گیری و بررسی موضوع از دو پرسشنامه استاندارد استفاده شده است. برای تعیین روایی پرسشنامه پژوهش از روایی صوری استفاده شده است و برای برآورد پایایی پژوهش از روش آلفای کرانباخ استفاده شده که برابر با 932/. برآورد گردیده است. روش های آماری به کار رفته در تحلیل داده های تحقیق برای تجزیه وتحلیل داده های این تحقیق از روش آزمون رگرسیون چندگانه (برای آزمون فرضیه های آماری) وآزمون تحلیل واریانس فریدمن برای رتبه بندی هر یک از متغیرها استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان میدهد که هوش اخلاقی در سبک زندگی اسلامی کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل تاثیر دارد.
تأثیر آموزش هوش اخلاقی به شیوه قصه گویی بر سازگاری تحصیلی، اجتماعی و هیجانی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هشتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
54 - 37
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی تأثیر آموزش هوش اخلاقی به شیوه قصه گویی بر سازگاری تحصیلی، اجتماعی و هیجانی دانش آموزان به انجام رسیده است. روش: این پژوهش یک مطالعه شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون– پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی ناحیه 4 شهر اهواز در سال تحصیلی 97- 1396 بود که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای یک مدرسه ابتدایی از بین تمام مدارس ابتدایی ناحیه 4 شهر اهواز به صورت تصادفی انتخاب شد و در مرحله بعد، 40 نفر به صورت تصادفی انتخاب گردید و به صورت تصادفی در دو گروه (20 نفر گروه آزمایش و 20 نفر گروه گواه) جایگزین شدند. مداخله آموزش هوش اخلاقی به شیوه قصه گویی برای گروه آزمایش اجرا شد، درحالی که گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت ننمود. پس از اتمام جلسات، پس آزمون روی دو گروه آزمایش و گواه انجام شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه های سازگاری تحصیلی بیکر و سریاک، سازگاری اجتماعی بل و سازگاری هیجانی رابیو و همکاران بود. برای دست یابی به نتایج، از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره و نرم افزار Spss نسخه 22 استفاده شد. یافته ها: پیش از مداخله، میان میانگین نمرات سازگاری تحصیلی، اجتماعی و هیجانی، دو گروه تفاوت معناداری دیده نشد؛ پس از مداخله میان میانگین دو گروه در سازگاری تحصیلی، اجتماعی و هیجانی تفاوت معناداری دیده شد به گونه ای که میانگین نمرات گروه آزمایش از نمرات گروه گواه بیش تر بود. نتایج نشان داد که آموزش هوش اخلاقی به شیوه قصه گویی می تواند موجب بهبود سازگاری تحصیلی، اجتماعی و هیجانی دانش آموزان شود.
نقش هوش اخلاقی در پیش بینی جهت گیری مذهبی در دانشجویان دانشگاه سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش، پیش بینی جهت گیری مذهبی براساس هوش اخلاقی در دانشجویان دانشگاه سیستان و بلوچستان بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق کلیه دانشجویان دانشگاه سیستان و بلوچستان در سال تحصیلی ۱۳۹۴-۱۳۹۳ بودند، که از حدود تقریبی ۱۷۰۰۰ نفر، تعداد ۲۲۰ نفر با روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های جهت گیری مذهبی (آلپورت، ۱۹۵۰) و هوش اخلاقی (لنیک و کیل، ۲۰۰۵) استفاده شده است. داده های بدست آمده با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون همزمان و t مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد بین جهت گیری مذهب درونی و هوش اخلاقی دانشجویان (۳۸/۰r= و ۰۱/۰>P) رابطه معناداری مثبت وجود دارد، اما بین جهت گیری مذهب بیرونی و هوش اخلاقی دانشجویان (۱۲/۰-r= و ۰۱/۰>P) رابطه معناداری منفی وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون همزمان هوش اخلاقی و مؤلفه های آن نشان دهنده نقش آن در پیش بینی جهت گیری مذهبی درونی بود. یافته های t مستقل نشان داد که بین دانشجویان دختر و پسر از نظر جهت گیری مذهبی و هوش اخلاقی تفاوت معناداری (۰۱/۰>P) وجود دارد. بر اساس نتایج مذهب درونی باعث ایجاد آرامش، امید، انرژی مثبت، بخشایش و همدلی در افراد است.
نقش هوش اخلاقی، همدلی و گرایش های مطلوب اجتماعی در پیش بینی رضایت از زندگی و باور به جهان عادل
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین نقش هوش اخلاقی، همدلی و گرایش های مطلوب اجتماعی در پیش بینی رضایت از زندگی و باور به جهان عادل در مشارکت کنندگان در برنامه های مؤسسات خیریه شهر تهران بود. روش : این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود و از بین شرکت کنندگان زن و مرد فعال در برنامه های مؤسسات خیریه شهر تهران 240 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به پرسشنامه های هوش اخلاقی لنیک و کیل (2008) ، همدلی جولیفی و فارینگتون (2006)، گرایش های مطلوب اجتماعی کارلو، هاوسمان، کریستیانسن و راندال (2003)، باور به جهان عادل ساتون و داگلاس (2005) و رضایت از زندگی اندیکت (1993) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی و رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج همبستگی نشان داد که بین باور به جهان عادل و رضایت از ندگی با هوش اخلاقی، همدلی و گرایش های مطلوب اجتماعی رابطه معناداری وجود دارد. همچنین بین باور به جهان عادل با ابعاد هوش اخلاقی (بعد مسئولیت پذیری، دلسوزی و بخشش) و ابعاد گرایش های مطلوب اجتماعی رابطه معناداری به دست آمد؛ ولی بین باور به جهان عادل با ابعاد همدلی و بین رضایت از زندگی و ابعاد هوش اخلاقی (بعد درستکاری، مسئولیت پذیری، دلسوزی و بخشش) و ابعاد گرایش های مطلوب اجتماعی و ابعاد همدلی (بعد عاطفی-هیجانی و بعد شناختی) رابطه معناداری به دست آمد. همچنین هوش اخلاقی، همدلی و گرایش های مطلوب اجتماعی توانستند باور به جهان عادل و رضایت از زندگی را در شرکت کنندگان در برنامه موسسات خیریه پیش بینی کنند. نتیجه گیری: انجام رفتارهای منصفانه، همدلی، پذیرش دیگران و حقوق و مسئولیت ها از ویژگی های بارز افراد با هوش اخلاقی بالا و همدل است که مجموع این ویژگی ها موجب احساس رضایت درونی در فرد و در نهایت رضایت از زندگی می شود.
نقش رفتار مدنی تحصیلی در خوش بینی تحصیلی دانشجویان: آزمون نقش هوش اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۴ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۱
23 - 38
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش بررسی تاثیر رفتار مدنی تحصیلی در خوش بینی تحصیلی با میانجیگری هوش اخلاقی در بین دانشجویان کارشناسی دانشگاه بوعلی سینا بود.جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دوره کارشناسی به حجم 8000 نفر بود که با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 367 نفر انتخاب شدند. روش پژوهش توصیفی از نوع مطالعات همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری بود. ابزارگردآوری داده های پژوهش سه پرسشنامه رفتار مدنی تحصیلی از گل پرور(1389)،هوش اخلاقی از لینک وکیل(۲۰۰8) و پرسشنامه خوش بینی تحصیلی از اسچننموران و همکاران (2013)بود.روایی پرسشنامه ها بااستفاده ازروایی محتوایی و صوری موردتایید قرارگرفت. پایایی آن نیز ازطریق ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 77/0، 89/0 و 93/0بدست آمد.جهت تجزیه و تحلیل داده ها علاوه بر آماره توصیفی از تکنیک های آماری همچون ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل مسیر تائیدی و مدل معادلات ساختاری به کمک نرم افزارهای آماریSPSS v. 25 و LISREL8.8 استفاده شد. نتایج نشان داد متغیر رفتار مدنی تحصیلی دارای اثرمستقیم مثبت(55/0)، اثر غیرمستقیم مثبت (126/0) و اثر کل مثبت (67/0)و معنادار بر متغیر خوش بینی تحصیلی در سطح05/0 است. هوش اخلاقی دارای اثرمستقیم مثبت (23/0) و اثر کل مثبت (23/0) و رابطه معنادار با متغیر خوشی بینی تحصیلی در سطح 05/0 دارد. همچنین متغیرهای رفتار مدنی تحصیلی و هوش اخلاقی پژوهش قادر به تببین44% واریانس متغیرخوشبینی تحصیلی می باشند. و این بدین معنی است که بین رفتارمدنی تحصیلی و هوش اخلاقی با خوش بینی تحصیلی همبستگی وجوددارد و در حقیقت نتیجه کلی اینست که رفتار مدنی تحصیلی و هوش اخلاقی اثر مثبت، مستقیم و معنادار بر خوش بینی تحصیلی دارند.
بررسی رابطه هوش معنوی و هوش اخلاقی با تاب آوری روان شناختی دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
هوش معنوی در بردارنده نوعی سازگاری و حل مسأله است که بالاترین سطوح رشد را در حیطه های مختلف شناختی، اخلاقی شامل می شود و فرد را در جهت هماهنگی با پدیده های اطرافش یاری می نماید. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ی هوش اخلاقی و هوش معنوی با تاب آوری روانشناختی در دانش آموزان بود. در این مطالعه 80 نفر از دانش آموزان دختر سال تحصیلی 1389 – 1399 شهرستان بهشهر با روش نمونه گیری خوشه ای تصادقی چند مرحله ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه هوش اخلاقی لنیک و کیل (2005)، پرسشنامه هوش معنوی شاه حسینی و معنوی پور (1389) و مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از آزمون های آماری همبستگی و رگرسیون استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد هوش معنوی و هوش اخلاقی می توانند 25 درصد از واریانس تاب آوری دانش آموزان را به طور معنی داری پیش بینی کنند (01/0>P). بر اساس نتایج پژوهش و نقش هوش معنوی و اخلاقی در افزایش تاب آوری، در برنامه های مبتنی بر افزایش تاب آوری لازم است به این عوامل توجه شود.
هوش اخلاقی: بررسی تفکر و عمل اخلاقی در مدل بربا و مدل لنیک و کیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میشل بربا (2001) و دوگ لنیک و فرد کیل (2005) دو مدل مختلف از هوش اخلاقی ارائه داده اند. این مقاله می کوشد با مروری بر اصطلاح هوش اخلاقی به بررسی، مقایسه و نقد این دو مدل بپردازد. هر دو مدل، نگاهی این دو مدل دارای اشتراکات قابل توجهی هستند. از سوی دیگر، در زمینه اهداف، روش ها و جغرافیای نظری دارای تفاوت هایی هستند. از جمله انتقادات وارد بر این دو مدل این است که هیچ یک از این دو تبیین فلسفی و/ یا علمی روشنی از مبانی خود ارائه نداده اند. علاوه بر این، چیستی فضائل و چگونگی انتخاب آن ها در هر یک از دو مدل مورد سوال است. هم چنین تعریف مفهومی و ارتباط مفهومی فضیلت های اخلاقی نیز در هر یک از این دو مدل مورد غفلت واقع شده است. از این رو، به نظر می رسد، با توجه به کاستی هایی که این دو مدل دارند، اتکا به آن ها به عنوان نظریه هایی در باب هوش اخلاقی محل اشکال باشد. از جمله نکات قابل توجه در نظریه های هوش اخلاقی این است که هوش اخلاقی تفکر اخلاقی و عمل اخلاقی را به هم پیوند می زند؛ این در حالیست که فاصله میان نظر و عمل اخلاقی یکی از چالش های مهم در حوزه فلسفه و روان شناسی است.
اثربخشی آموزش مؤلفه های مبتنی بر هوش اخلاقی بر روی تعهد سازمانی کارکنان نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۷
113 - 136
حوزه های تخصصی:
نیروی انسانی از مهم ترین سرمایه های یک سازمان بوده که داشتن مؤلفه تعهد سازمانی می تواند آن سازمان را در رسیدن به اهدافش یاری نماید. برای ارتقاء تعهد سازمانی در نیروی انسانی مطالعات بسیاری انجام شده که در این میان به نقش هوش اخلاقی، به عنوان عامل تأثیرگذار و مهم، کمتر توجه شده است؛ بنابراین در این مطالعه اثربخشی آموزش مؤلفه های مبتنی بر هوش اخلاقی بر روی تعهد سازمانی کارکنان یکی از یگان های نیروهای مسلح بررسی شد. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با گروه کنترل و آزمایش بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 60 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند؛ سپس آموزش مؤلفه های هوش اخلاقی برای گروه آزمایش به مدت 8 جلسه اجرا شد و گروه کنترل از هیچ گونه آموزشی برخوردار نشدند. در این پژوهش از پرسشنامه تعهد سازمانی استفاده شد و داده های به دست آمده به شیوه تحلیل کوواریانس تحلیل شدند. نتایج حاکی از اثربخشی آموزش مؤلفه های هوش اخلاقی بر روی مؤلفه های تعهد سازمانی (تعهد عاطفی با 69/55F= و 001/0P=، تعهد مستمر با 38/54F= و 001/0P= و تعهد هنجاری با 05/43F= و 001/0P=) کارکنان نظامی بود. یافته های پژوهش نشان داد که کاربرد آموزش مؤلفه های هوش اخلاقی در فضای کار برای کارکنان می تواند در ارتقاء مؤلفه های هوش اخلاقی و همچنین افزایش آگاهی و بالا بردن تعهد سازمانی آن ها مؤثر باشد.
تحلیل رابطه ادراک اخلاقی و قضاوت اخلاقی شاغلان حرفه حسابداری بخش عمومی نسبت به هشداردهی تخلفات مالی (مطالعه موردی استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصمیم به افشا یا سکوت در قبال یک تخلف مالی در سازمان که فرد شاغل در حرفه حسابداری شاهد آن بوده یک تنگنای اخلاقی است. هدف این پژوهش بررسی ارتباط بین ادراک اخلاقی و قضاوت اخلاقی حسابداران شاغل در بخش عمومی نسبت به هشداردهی تخلفات مالی با تأکید بر نقش هوش اخلاقی است. بدین منظور در یک پلات فُرم مبتنی بر وب، سوألاتی در قالب پرسشنامه استاندارد و سناریو محقق ساخته با توجه به محیط حسابداری بخش عمومی در اختیار شاغلان حرفه در بخش عمومی استان گیلان قرار گرفت. اطلاعات گردآوری شده از مجموع 273 پرسشنامه تکمیل شده با استفاده از روش معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی (نسل دوم)، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های حاصل از مدل نهایی، بیانگر آن است که ادراک اخلاقی دارای رابطه مستقیم با قضاوت اخلاقی نسبت به انواع هشداردهی مورد بررسی در این تحقیق نمی باشد لیکن هوش اخلاقی این رابطه را تا حد قابل ملاحظه ای تعدیل می کند. علاوه برآن قضاوت اخلاقی بر انواع هشداردهی ها تأثیر قابل توجه داشته و هوش اخلاقی نیز می تواند نقش تعدیل گری مثبت در این بین ایفا نماید.
مقایسه ی رضایت زناشویی و هوش اخلاقی و رابطه ی آن با عدم تعهد اخلاقی در مردان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مطالعه های پیشین نشان داد، عدم تعهد اخلاقی تأثیرهای مخربی بر بُعدهای مختلف سلامت رابطه ی زناشویی، چون صمیمیت و اعتماد بین زوجین، دارد. بنابراین، ضروری است تا عامل های مؤثر در ایجاد عدم تعهد اخلاقی بررسی شود. به نظر می رسد کمبودهای فردی و بین فردی در عامل هایی چون عدم رضایت زناشویی و هوش اخلاقی، زوج ها را در شروع رابطه ی جدید ترغیب می کند. هدف پژوهش حاضر، مقایسه ی رضایت زناشویی و هوش اخلاقی در مردان پایبند به تعهد اخلاقی و ناپایبند به تعهد اخلاقی است. مواد و روش ها: پژوهش حاضر، ازنوع توصیفی- مقایسه یی است. نمونه ی پژوهش حاضر، شامل 100 مرد پیمان شکن و 100مرد غیر پیمان شکن است که از طریق نمونه گیری هدفمند در شهر تهران انتخاب شدند. آن ها به سئوال های سه ابزار پژوهشیِ پرسش نامه ی رضایت زناشویی، شاخص هوش اخلاقی و پرسش نامه ی پیمان شکنی پاسخ دادند. تحلیل آماری با استفاده از آزمون تی مستقل و نرم افزار Spss نسخه ی 18 انجام شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که تفاوت معناداری بین رضایت زناشویی در مردان ناپایبند به تعهد اخلاقی(25/101±53/14) و پایبند به تعهد اخلاقی(72/117±56/15) وجود دارد(t= 7.73, p<0.001). همچنین، هوش اخلاقی به طور معناداری در مردان ناپایبند به تعهد اخلاقی(15/138±72/13) کم تر از گروه مردان پایبند به تعهداخلاقی(28/147±80/11) است(p<0.001, t= 5.04). نتیجه گیری: بر طبق نتیجه ی پژوهش حاضر، رضایت زناشویی و هوش اخلاقی، نقش مهمی در عدم پایبندی به تعهد اخلاقی مردان دارد. از این رو، این متغیرها را باید فاکتورهایی مؤثر در فرایند درمانی پیشگیرانه در نظر گرفت و در بازسازی رابطه درمانگرانِ خانواده و زوج مورد توجه قرار داد.
ارتباط هوش اخلاقی دانشجویان دانشگاه های پیام نور خوی و مهاباد با مشخصات جمعیت شناختی آنها با تأکید بر آموزه های قرآنی و روان شناسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۵ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
72-83
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: هوش اخلاقی با استفاده ی بهینه از توانمندی های هوش، تفکر و آموزش های مؤثر در ارتقای آن، در تمامی ابعاد زندگی انسان ها نقش بسزایی دارد. این پژوهش با هدف تعیین ارتباط هوش اخلاقی با مشخصات جمعیت شناختی دانشجویان دانشگاه پیام نور استان آذربایجان غربی انجام شد. روش کار: پژوهش حاضر از نوع توصیفی-همبستگی بود که به صورت مقطعی در سال 1396 در دانشگاه های پیام نور خوی و مهاباد انجام شد. جامعه ی آماری این پژوهش، تمامی دانشجویان شاغل به تحصیل در این مراکز دانشگاهی بودند که از میان آنها 101 دانشجو به روش نمونه گیری تصادفی طبقه یی از رشته های مختلف انتخاب شد. داده ها با استفاده از پرسش نامه ی هوش اخلاقی لنیک و کیل جمع آوری شد. پرسش نامه ی پژوهش دارای دو بخش بود: بخش اول مربوط به مشخصات جمعیت شناختی دانشجویان اعم از جنسیت، سن، تأهل و محل تحصیل؛ و بخش دوم مربوط به مؤلفه های هوش اخلاقی و سؤال های مرتبط با آن. پایایی پرسش نامه ی هوش اخلاقی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 86/0 به دست آمد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: میانگین هوش اخلاقی دانشجویان 1/71 و انحراف استاندارد آن 5/10 بود که این مسئله نشان دهنده ی سطح خوب هوش اخلاقی آنها است. همچنین، دانشجویان دارای سن بیشتر، میانگین هوش اخلاقی بالاتری نسبت به دانشجویان دیگر داشتند. بین بعضی مؤلفه های هوش اخلاقی و مشخصات جمعیت شناختی دانشجویان نیز ارتباط معناداری وجود داشت. نتیجه گیری: شناسایی و کسب روش های افزایش هوش اخلاقی در دانشجویان با هدف ایجاد تغییرات مثبت در دیدگاه و نگرش آنها می تواند موجب ارتقای سطح فرهنگ عمومی آنها و بهبود عملکردشان شود. ازاین رو، تلاش در جهت شناسایی مؤلفه های هوش اخلاقی و رشد و پرورش آنها در دانشجویان، نقش مؤثری در آینده ی تحصیلی، شغلی و خانوادگی آنان دارد.
اثربخشی قصه گویی بر میزان هوش اخلاقی و گنجینه لغات دانش آموزان پایه دوم دبستان
حوزه های تخصصی:
قصه و قصه گویی به قدمت تاریخ بشر ریشه دارد به گونه ای که بشر زندگی خود را در چهارچوب قصه ها به تصویر کشیده است و قصه ها نیز زندگی بشر را شکل داده، دگرگون ساخته و متحول نموده اند. پژوهش حاضر از نوع پیش-آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود که با هدف بررسی تأثیر قصه گویی بر میزان هوش اخلاقی و گنجینه لغات دانش آموزان پایه دوم دبستان انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه دوم دبستان ناحیه 2 شهر شیراز در سال تحصیلی 1399- 1400 بود. نمونه آماری متشکل از 52 نفر از این دانش آموزان بود که با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. جهت اندازه گیری هوش اخلاقی از پرسشنامه هوش اخلاقی علی اکبری دهکردی، گلپایگانی و محتشمی (1394) و برای سنجش گنجینه لغات از مقیاس تجدیدنظر شده هوشی وکسلر کودکان استفاده شد. نتیجه آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد که قصه گویی هوش اخلاقی و گنجینه لغات دانش آموزان را ارتقاء می بخشد (P≤0/01). بنابراین می توان نتیجه گرفت که هوش اخلاقی و کلامی کودکان قابل پرورش است و می-توان با استفاده از روش های مناسب در جهت ارتقاء آن کوشید.
بررسی رابطه هوش اخلاقی، هوش هیجانی و هوش معنوی با رضایت شغلی معلمان
حوزه های تخصصی:
رضایت شغلی معلمان با عوامل مختلفی پیوند خورده است و پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه هوش های اخلاقی، معنوی، و هیجانی با رضایت شغلی معلمان انجام گردید. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی تحلیلی مقطعی و همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش را کلیه کارکنان و معلمان شاغل در آموزش و پرورش شهرستان کلات (700 نفر) تشکیل می دادند. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد و تعداد 248 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند که گزینش آن ها با استفاده از روش تصادفی ساده صورت گرفت. جمع آوری داده ها براساس چهار پرسشنامه هوش اخلاقی لینک و کیل(2005) ، هوش معنوی کینگ(SISRI.2008) ، هوش هیجانی سیبریا شرینگ (2001) و رضایت شغلی براتی (1385) صورت گرفت که ضریب آلفای کرونباخ آن ها به ترتیب 86/0، 88/0، 85/0 و 82/0 به دست آمد و روایی صوری و محتوایی آن ها با استفاده از نظر متخصصان تایید شد. تجزیه و تحلیل داده-ها به کمک نرم افزار SPSS صورت پذیرفت. نتایج پژوهش نشان داد: بین هوش های معنوی ، اخلاقی و هیجانی با رضایت شغلی همبستگی معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز بیانگر این بود که هوش اخلاقی می تواند رضایت شغلی را پیش بینی کند.
نقش ابعاد شخصیتی هگزاکو و نگرش های مذهبی و هوش اخلاقی در پیش بینی آسیب های فضای مجازی در دانش آموزان دختر دوره دوم مقطع متوسطه شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم بهمن ۱۴۰۰ شماره ۱۱ (پیاپی ۶۸)
۲۲۸-۲۱۹
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش ابعاد شخصیتی هگزاکو و نگرش های مذهبی و هوش اخلاقی در پیش بینی آسیب های فضای مجازی در دانش آموزان دختر دوره دوم مقطع متوسطه شهر مشهد بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر مشهد در سال تحصیلی 1399-1400 تشکیل داد. حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای 228 نفر انتخاب شد. در این پژوهش از پرسشنامه شخصیت هگزاکو (اشتون و لی، 2000)، سنجش نگرش مذهبی (خدایاری فرد و همکاران، 1397)، هوش اخلاقی (لنیک و کیل، 2005) و آسیب های فضای مجازی (زندوانیان و همکاران، 1392) استفاده شد. یافته ها به روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره گام به گام، تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که هیچ یک از مولفه های هوش اخلاقی و نگرش های مذهبی با آسیب های فضای مجازی ارتباط معناداری نداشتند و از بین مولفه های ابعاد شخصیتی هگزاکو فقط عامل توافق و سازگاری(192/0- =r) با آسیب های فضای مجازی رابطه مثبت معنادار دارند(05/0P˂). همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه که توافق و سازگاری می تواند به صورت معناداری تغییرات مربوط به احساس تنهایی را دانشجویان تبیین کنند(05/0P˂). همچنین این نتایج نشان داد که 12 درصد از واریانس آسیب های فضای مجازی دانش آموزان، توسط بعاد شخصیتی هگزاکو و نگرش های مذهبی و هوش اخلاقی تبیین می شود. نتایج پژوهش حاضر، پیشنهاد می کند که بعد شخصیتی توافق و سازگاری در پیش بینی آسیب های فضای مجازی در نوجوانان لحاظ شود.
اثربخشی آموزش قصه گویی مبتنی بر مؤلفه های هوش هیجانی و اخلاقی با سازگاری و تاب آوری دانش آموزان مقطع ابتدایی شهرستان بروجن
منبع:
مطالعات و تحقیقات در علوم رفتاری سال چهارم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۰
140 - 120
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش قصه گویی مبتنی بر هوش هیجانی و هوش اخلاقی بر میزان سازگاری و تاب آوری دانش آموزان مقطع ابتدائی شهرستان بروجن انجام شد. برای دستیابی به این هدف مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون (CD-RISC) و پرسشنامه سازگاری سینها و سینگ (SACQ)به کار رفت. برای انجام این پژوهش با استفاده از روش تصادفی خوشه ای، نمونه ای 30 نفره از دانش آموزان مقطع ابتدایی انتخاب و در دو گروه آزمایش (15نفر) و کنترل (15نفر) جای داده شدند. سپس با استفاده مقیاس تاب آوری و سازگاری میزان تاب آوری و سازگاری هر دانش آموز مورد سنجش قرار گرفت. در مرحله بعدی گروه آزمایش، به تعداد 10 جلسه در جلسات آموزش قصه گویی شرکت کرد ولی گروه گواه هیچ گونه آموزشی دریافت نکرد. پس از اتمام جلسات مجددا، آزمون های ذکر شده از دانش آموزان گرفته شد. داده های حاصل در این دو مرحله به عنوان داده های پیش آزمون- پس آزمون ثبت شد و با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چند متغیره و تحلیل کوواریانس یک متغیره مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس و همچنین شاخص های آماری نشان دادند: (1) کودکانی که در جلسات آموزش قصه گویی شرکت کرده بودند نسبت به گروه کنترل بهبود قابل توجهی را در میزان سازگاری با همنوعان خود و میزان تاب آوری به دست آوردند. (2) کودکانی که در جلسات آموزش قصه گویی شرکت کرده بودند نسبت به گروه کنترل بهبود قابل توجهی را در میزان سازگاری با همنوعان خود به دست آوردند. (3) میزان تاب آوری کودکان افزایش معناداری را در گروه آزمایش نشان داد. بنابراین فرضیه پژوهش که بیان کننده تاثیر آموزش قصه گویی مبتنی بر هوش هیجانی و هوش اخلاقی بر میزان سازگاری و تاب آوری دانش آموزان بود، تایید شد. با توجه به سن بحرانی کودکان 7 تا 12 سال و اثبات زمانبندی تجربه برای افزایش توانایی های شناختی از طریق کنترل دوره های بحرانی رشد، نیاز مبرم است که ما نیز در این زمینه تحقیقات فراوانی داشته باشیم و آموزش هوش هیجانی و هوش اخلاقی از طریق قصه گویی را در این سنین جدی بگیریم.