مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
ماکس وبر
حوزه های تخصصی:
از انقلاب اسلامی ایران تاکنون تحلیلهای بسیاری مبتنی بر نظریه های مختلف ارائه شده است. در این بین، عده ای در تحلیل انقلاب از نظریه «کاریزماتیک [1] » «ماکس وبر [2] » بهره گرفته اند. برخی از گونه های تحلیل وبری از انقلاب اسلامی گویای این است که نظریه وبر به شکل انطباقی توان تحلیل انقلاب را دارد و مؤلفه های مورد نظر« وبر» اعم از شرایط رخداد جنبش، پیروی مردم و نقش رهبر کاریزما در هم عینیت یافته. پژوهش حاضر بهدنبال شناخت پیامدهای آسیب زایی است که اینگونه تحلیلها، از انقلاب، به دنبال داشته یا خواهد داشت مقصود از آسیب در این تحقیق، عوامل تأثیرگذاری است که موجب کندی دستیابی به اهداف و یا توقف و عدول از بسیاری آرمانهاست و انقلاب را از ماهیت اسلامی و مسیر اصلی خارج یا منحرف می کند. معیارهای شناخت انواع آسیب های نظری و اجتماعی طی تحقیق دیدگاه امام خمینی، قانون اساسی و ارزشهای اسلامی و ظرفیتهای فقه شیعی است که در آسیب شناسی مورد استناد قرار گرفته است. یافته های پژوهش آسیبهای نظری و عرصه اجتماعی بسیاری است که نمایانگر عدم انطباق مبانی و جهت مورد نظر وبر در جنبش کاریزمایی با انقلاب اسلامی است و در صورتی که نظریه کاریزماتیک وبر مبنای تحلیل انقلاب اسلامی ایران قرار گیرد، انواع آسیبها که مهم ترین آن طی پژوهش بر شمرده شده بر انقلاب عارض خواهد شد.
تناظر اصل قوم مداری روش شناختی ماکس وبر با جامعه شناسی بومی-تمدنی: پردازشی مفهومی برای« تمدن - جامعه شناسی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظریه های اجتماعی متفکران مسلمان دوره یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
169 - 190
حوزه های تخصصی:
در سنت و میراث جامعه شناسی تفسیری «ماکس وبر»، به موضوعات معرفتی و روشی برجسته ای حاصل از تلائم ذهن و واقعیت تجربی توجه شده است. با بازخوانی آرای وبر، اصلی منکشف می شود که می توان آن را به عنوان اصل «قوم مداری روش شناختی» صورت بندی کرد. این اصل واجد ظرفیت های مهمی هم برای زایش و هم برای تحول علوم اجتماعی(فرهنگی) است. این مقاله تلاش کرده است تا با استفاده از روش پژوهش اسنادی و رویکرد نظری «دنی کوش»، مؤلفه های اصل مذکور را در پنج محور استخراج و تحلیل کند که آن محورها عبارت اند از: «خوانشی دیگر از ربط ارزشی و علاقه فرهنگی»، «تجربی-واقعی بودن علوم فرهنگی»، «عزیمت از ارزش فرهنگی به ارزش های فرهنگی»، «جهان شمول گریزی علوم اجتماعی» و «عقلانی شدن های گوناگون در بستر فرهنگ ها». نتایج نیز شامل سه محور «مفروضات جهان شناختی»، «مخاطره معرفتی» و «سلطه علمی برآمده از خطای روش شناختی» هستند.
خداوند به عنوان «پدر آسمان» یا «روح آسمان» کندوکاوی بر تحلیل ماکس وبر از شکل گیری تصویر خداوند در تمدن چین و فلسطین باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فلسطین باستان و چین باستان دو منطقه ای بودند که در آنها دو دین به لحاظ تاریخی مؤثر، ظهور یافتند: در یکی آیین یهودیت و در دیگری آیین کنفوسیوس. در این دو آیین، دو تصویر از خدا و دو الگوی رابطه انسان با خدا وجود دارد که به عنوان یکی از عوامل مؤثر بر مسیرهای متفاوت تاریخی دو تمدن فلسطین باستان و چین عمل کردند: در چین تصور از خداوند به صورت «روح آسمان» و در یهودیت باستان به صورت «پدر آسمان» ظهور یافت. ماکس وبر که مطالعات تطبیقی گسترده ای درباره ادیان جهانی داشته، هر چند از «استقلال نسبی» ایده های مذهبی سخن می گوید اما شکل گیری این دو تصویر از خدا را بی تأثیر از ساختارهای اقتصادی و سیاسی این دو تمدن نمی داند. در این نوشتار قصد داریم تحلیل وی از زمینه های سیاسی و تاریخی این دو تمدن و نقش این عوامل در شکل گیری دو تصویر از خداوند و شکل گیری دو نوع پیامبری در این دو تمدن را ارائه نماییم. در این میان، نقش پیامبران بنی اسرائیل و آموزه های آنها در ایجاد تصویری شخصی از خداوند به عنوان «پدر آسمان» و نقش ادیبان و آیین کنفوسیوس در چین در ایجاد تصویری غیرشخصی از خداوند به عنوان «روح آسمان» را در کانون توجه قرار می دهیم.
تحول و تداوم حاکمیت فاطمی بر اساس نظریه اقتدار سنتی ماکس وبر(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
تاریخ اسلام سال ۲۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۹۳)
29 - 62
حوزه های تخصصی:
خلافت فاطمی که در قرن های سوم تا ششم هجری قمری گستره ای عظیم از سرزمین های غرب جهان اسلام را در برگرفت؛ بر اساس جنبشی سیاسی _ مذهبی با تکیه بر آموزه های کلامی شیعه اسماعیلیه که معتقد به اصل مهم امامتِ منصوص اسماعیل (درگذشته به سال: 145-138-133 ق) فرزند امام صادق(ع)(درگذشته به سال: 148 ق) و بعد از او محمد بن اسماعیل (درگذشته به سال: 198 ق) بودند، استقرار یافت. مسئله این پژوهش واکاوی تکوین، تحول، تداوم و درنهایت سقوط خلافت فاطمیان با رویکرد جامعه شناختی و بر مبنای نظریه اقتدار سنتی ماکس وبر است. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی نوشته شده و درنهایت داده های تاریخی با تئوری اقتدار سنتی «وبر» مطابقت داده شده است. یافته های پژوهش نشانگر آن است که بعد از دو سده تلاش داعیان اسماعیلی درنهایت حکومت اقتدار سنتی خلافت فاطمی در شمال آفریقا شکل گرفت. با فتح مصر و بنای قاهره، اقتدار سیاسی خلافت نهادینه گردید و با گسترش تشکیلات اداری و نظامی، حکومت فاطمی با ویژگی نظام پاتریمونیال (پدر میراثی) - بوروکراتیک استقرار یافت. تداوم حاکمیت سیاسی و اداری به سبب ضعف نهاد خلافت و رقابت دیوانیان و نظامیان، آغازگر دوران سلطانیسم فاطمی (پادشاه زدگی) بود که پی آمد آن، قدرت گرفتن وزیران نظامی و سیطره نیروهای سپاهی بر حکومت بود. فرجام نظام پاتریمونیال- بوروکراتیک فاطمیان با تجزیه سیاسی خلافت و تشکیل حکومت ایوبیان (567- 658 ق/ 1173-1260 م) رقم خورد.
ارزیابی اقرار در امور کیفری از منظر نظریه عقلانیت ماکس وبر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از مباحث مهم حقوق کیفری، موضوع ادله اثبات دعوی است. چراکه با توجه به اصل برائت، مجازات کردن افراد مستلزم اثبات رفتار خلاف قانون از طریق ارائه ادله است. در میان ادله، اقرار دارای اوصاف و شاخص های منحصربه فردی است که در تمام نظام هاى حقوقى، از حیث توان اثباتى، نقش تعیین کننده ای دارد. اهمیت جایگاه اقرار در نظام تقنینی ایران به حدی است که از آن با تعابیر خاصى نظیر ملکه دلایل و سید البینات یاد می کنند. به همین دلیل، علاوه بر اهمیت ضرورت مطالعه عمیق آن، می توان از منظرهای گوناگون علمی و روش شناختی نیز به آن نگریست و آن را از نگاه اندیشمندان و نظریه پردازان مورد ارزیابی قرار داد.نظریه عقلانیت ماکس وبر از جمله نظریات جامعه شناسی است که در حوزه حقوق و به ویژه قانونگذاری تأثیرگذار بوده است. این نظریه بر اداره امور بر اساس معیارهای علمی، ملموس، منطقی، قابل محاسبه و قابل پیش بینی تأکید می کند. در مقاله حاضر، تلاش بر آن است که با روشی توصیفی تحلیلی به ارزیابی اقرار از منظر نظریه عقلانیت ماکس وبر پرداخته شود. نتیجه این نوشتار نشان می دهد اگرچه می توان جلوه هایی از عقلانیت را در قواعد مهمی همچون قابل ارزیابی بودن و قابل تجزیه پذیر بودن اقرار در نظام تقنینی ایران مشاهده نمود؛ اما در مقابل تعریف قانونگذار از اقرار، پذیرش رجوع از اقرار، لزوم اقرار نزد قاضی و تعدد اقرار در برخی جرایم علاوه بر اینکه با دو قاعده مذکور منافات دارد، با شاخص های نظریه عقلانیت ماکس وبر از جمله قابلیت ارزیابی، جامعیت، عینی و ملموس بودن اقرار نیز همسو نیست.
مقایسه مفهوم عقلانیت در آراء علامه طباطبایی و ماکس وبر
حوزه های تخصصی:
عقلانیت بیش از هر چیز وصفی است از عقلانی بودن؛ چه در رفتار معقول کنش گران و چه در منطق معقول عالمان، رفتار معقول و منطق معقول بر دوش انسانی سوار است که هم آغازی دارد و هم انجامی.این پژوهش می کوشد تا که مفهوم عقلانیت نزد "علامه طباطبایی" چیست و از چه ظرفیت هایی برای ورود به عرصه علوم اجتماعی برخورداراست؟ سپس به بازشناسی این مفهوم در نزد یکی از متفکرین این عرصه یعنی"ماکس وبر" خواهد پرداخت. وبر عامل اصلی ساخت تمدن متجدد را کنش عقلانی معطوف به هدف می داند و از عقلانیت تعریفی را ارائه می دهد که محصور در زندگی دنیایی است و به عقیده ی وی شرط تمدن متجدد و اساسا متجدد شدن، وجود چنین عقلانیتی است؛ این در حالی است که علامه طباطبایی فیلسوف معاصر جهان اسلام نه تنها این معنی از عقلانیت را نمی پذیرند، بلکه براساس نظریه اعتباریات خود مفهومی از عقلانیت را تعریف می کنند که نه تنها این جهانی و محصور در دنیا نیست بلکه نامین کننده ی سعادت دنیوی و اخروی انسان هاست و می تواند به عنوان راهبردی برای ساخت تمدن اسلامی موردتوجه واقع شود.
فره ایزدی: اسطوره ای در خدمت سلطه (بر پایه اندیشه سلطه کاریزماتیک ماکس وبر)
منبع:
مطالعات ایران شناسی سال ۶ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷
103 - 122
حوزه های تخصصی:
اسطوره روایتی رازآلود و مقدس است که نوع جهان بینی و هستی شناسی یک قوم را در مرحله ای خاص از تطورات اجتماعی آن مشخص می سازد. در واقع اساطیر در خدمت تولید معنا هستند و نمود فرهنگ و باورهای یک ملت اند. در ادبیات ایرانی نیروی فره حد واسط میان گیتی و مینو یعنی ماده و خداوند است که روان رشد یافته بشر را به قدرت لایزال الهی متصل می کند. اسطوره فره که در متون اوستایی و شاهنامه بدان اشاره شده، مضامین و درون مایه های سیاسی و مذهبی دارد که در تار و پود حیات سیاسی و اجتماعی ایران نقش آفرینی کرده اند. مطالعات وقایع اجتماعی ایران و رابطه حاکمیت با مردم در طی دوران ها بیانگر نوعی سلطه گری است که ماکس وبر از آن به عنوان سلطه کاریزماتیک یاد می کند. در این نوشتار سعی شده است با مطالعه چرایی وجود فلسفه فره ایزدی و تطبیق آن با اندیشه سلطه کاریزماتیک ماکس وبر به نحوه استفاده از فره ایزدی در دوره های مختلف تاریخی پرداخته شود. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که فره ایزدی، ابزاری اعتقادی برای ایجاد مشروعیت و ایجاد سلطه در جامعه بوده است.
استلزامات اخلاق در عرصه اجتماعی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۳ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۹
5 - 24
حوزه های تخصصی:
ارزش های اخلاقی یکی از مهم ترین عناصری هستند که اصلاح اجتماعی متقوّم به آنهاست، اما از آنجا که ادبیات اخلاقی ما غالباً رویکرد فردی دارد، بازخوانی اخلاقیات اسلامی در افق اجتماعی و تمدنی ضرورت دارد . نگارنده جداانگاری اخلاق و سیاست را مردود می داند و دوگانه انگاری ماکس وِبِر را به تفصیل مورد نقد قرار داده و اذعان دارد که مبانی، اصول و آموزه های اخلاقی مربوط به دو حوزه فردی و اجتماعی در یک نظام اخلاقی واحد سامان می یابد . در عین حال، معتقد است که عرصه اجتماعی اخلاق، اقتضائات خاصی دارد و با لوازم ویژه ای همراه خواهد بود که از دریچه نگاه فردی قابل مشاهده نیست و مستلزم نگاه کلان اجتماعی است . از این رو، در این جستار، اخلاق اجتماعی را از چهار جهت: 1) موضوع؛ 2) غایت؛ 3) منبع؛ ۴) نوع الزام، با اخلاق فردی مقایسه کرده و سعی کرده است ممیّزات آن را برشمارد و از این طریق ضرورت بازخوانی آموزه های اخلاقی اسلام در افق اجتماعی و استلزامات آن را آشکار سازد .
ارزیابی انتقادی کنش گرایی ماکس وبر در مسئله سیر تطوّر دین بر اساس منظومه فکری مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظریه های اجتماعی متفکران مسلمان سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
109 - 126
حوزه های تخصصی:
رویکرد ماکس وبر به عنوان یک جامعه شناس در دسته رویکردهای خُرد جامعه شناسی طبقه بندی شده و تببین او از پدیده های مختلف هم تبیینی عینی است. توجه به فرد و تبیین بر اساس در نظر گرفتن موقعیت فرد در جامعه، حتی در مسئله سیر تطوّر دین در جامعه نیز خود را نشان داده است. این مقاله که با هدف فهم انتقادات به دست آمده از دیدگاه شهید مطهری بر نظرات ماکس وبر در خصوص مسئله سیر تطوّر دین و به روش اکتشافی، توصیفی و انتقادی نگاشته شده است، به این ملاحظات دست یافته که دین پدیده ای با خاستگاه الحادی، بشری یا اجتماعی نیست تا در اثر تغییر و تحولات شرایط و زمان، نیاز به تطوّر و همسانی با شرایط داشته باشد. جامع بودن و تطابق دین با واقع، دو عنصر اساسی برای عدم احتیاج دین به تغییرات ماهوی است. همچنین ماهیت دین در گذر تاریخ تغییر نکرده تا دین نیاز به تکمیل داشته باشد. عناصر همه ادیان الهی، یکسان است و تغییری در این عناصر شکل نگرفته تا گمان تغییر، تحوّل و تطوّر در دین ایجاد شود. دیدگاه قرآن در خصوص سیر تطوّر دین، دیدگاهی یکپارچه است. یعنی این دین از بدو خلقت اولین انسان تا آخرین مخلوق توسط خداوند متعال با هدف ایجاد تضمین سعادت زندگی دنیوی و اخروی با انسان و جامعه انسانی همراه شده و چون هدف یکسان است، دین نیز جامع این هدف از ابتدا تاکنون بوده است.
تحلیل اجتماعی ابراز احساسات الهی در قرآن کریم به مثابه الگویی برای کنش اجتماعی انسان باورمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابراز انواع احساسات خوشایند و ناخوشایند از متداول ترین رفتارهای جاری در میان انسان هاست. در قرآن کریم نیز خداوند متعال با تعابیر متفاوت به ابراز خشنودی، غضب و محبت نسبت به فرد خاص یا یک کنش انسانی می پردازد. هر چند برخلاف ابراز احساسات انسانی که حاصل انفعال درونی است، تعبیرهای الهی در قرآن کریم به هیچ وجه برآمده از انفعال درونی نیست، لکن با هدف هدایت انسان ها و حاوی الگویی از کنش اجتماعی برای مؤمنان و باورمندان است. لذا این مقاله بر اساس روش عقلی کلامی به دنبال استخراج نظام ابراز احساسات الهی است تا به عنوان الگویی برای کنش اجتماعی باورمندان مورد استفاده و الهام گیری مؤمنان قرار گیرد. از نوآوری های مقاله ارائه یک دسته بندی جامع از انواع احساساتی است که در قرآن کریم در دو دسته احساسات خوشایند و احساسات ناخوشایند ابراز شده است. در تحلیل اجتماعی کنش انسان باورمند با استفاده از الگوی چهارگانه ماکس وبر، استدلال می شود که هیچ یک از کنش های عاطفی، سنتی، عقلانی معطوف به ارزش و عقلانی معطوف به هدف روایت گر کنش اجتماعی انسان باورمند نیست. مقاله به این نتیجه ختم می گردد که کنش اجتماعی انسان باورمند را باید از سنخ «کنش معطوف به ارزش بر اساس عقلانیت متعالی» با ویژگی های خاص خود قلمداد کرد.