تحول و تداوم حاکمیت فاطمی بر اساس نظریه اقتدار سنتی ماکس وبر(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
تاریخ اسلام سال ۲۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۹۳)
29 - 62
حوزه های تخصصی:
خلافت فاطمی که در قرن های سوم تا ششم هجری قمری گستره ای عظیم از سرزمین های غرب جهان اسلام را در برگرفت؛ بر اساس جنبشی سیاسی _ مذهبی با تکیه بر آموزه های کلامی شیعه اسماعیلیه که معتقد به اصل مهم امامتِ منصوص اسماعیل (درگذشته به سال: 145-138-133 ق) فرزند امام صادق(ع)(درگذشته به سال: 148 ق) و بعد از او محمد بن اسماعیل (درگذشته به سال: 198 ق) بودند، استقرار یافت. مسئله این پژوهش واکاوی تکوین، تحول، تداوم و درنهایت سقوط خلافت فاطمیان با رویکرد جامعه شناختی و بر مبنای نظریه اقتدار سنتی ماکس وبر است. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی نوشته شده و درنهایت داده های تاریخی با تئوری اقتدار سنتی «وبر» مطابقت داده شده است. یافته های پژوهش نشانگر آن است که بعد از دو سده تلاش داعیان اسماعیلی درنهایت حکومت اقتدار سنتی خلافت فاطمی در شمال آفریقا شکل گرفت. با فتح مصر و بنای قاهره، اقتدار سیاسی خلافت نهادینه گردید و با گسترش تشکیلات اداری و نظامی، حکومت فاطمی با ویژگی نظام پاتریمونیال (پدر میراثی) - بوروکراتیک استقرار یافت. تداوم حاکمیت سیاسی و اداری به سبب ضعف نهاد خلافت و رقابت دیوانیان و نظامیان، آغازگر دوران سلطانیسم فاطمی (پادشاه زدگی) بود که پی آمد آن، قدرت گرفتن وزیران نظامی و سیطره نیروهای سپاهی بر حکومت بود. فرجام نظام پاتریمونیال- بوروکراتیک فاطمیان با تجزیه سیاسی خلافت و تشکیل حکومت ایوبیان (567- 658 ق/ 1173-1260 م) رقم خورد.