مطالب مرتبط با کلیدواژه

رستم و سهراب


۲۱.

تحلیل داستان رستم و سهراب در شاهنامه و پویانماییِ کیانوش دالوند بر اساس الگوی اقتباسِ ریچارد کریوولن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاهنامه تراژدی رستم و سهراب پویانمایی الگوی اقتباس کریوولن کیانوش دالوند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۵ تعداد دانلود : ۳۵۵
از داستان رستم و سهراب، به دلیل بهره مندی از عناصر دراماتیک و جذّابیت های داستانی، تاکنون نمایش نامه، اُپرا و فیلم نامه هایی بسیار اقتباس شده است. این داستان از برجسته ترین و تأمل برانگیزترین داستان های شاهنامه است ک ه در آن پدر و پسر به حکم سرنوشت، در ب راب ر یک دیگر قرار می گیرند. یکی از این اقتباس ها، پویانمایی «رستم و سهراب» به کارگردانی کیانوش دالوند در سال ۱۳۹۲ است. ازآن جاکه ساخت پویانمایی در کشور ما ن وپاست و نی از ب ه زیرساخت هایی دارد که به اعتقاد نویسندگانِ این جستار مهم ترین آن فیلم نامه است؛ لذا بر آن شدیم تا فیلم نامه این پویانمایی را با معیارهای کتاب چگونه از هر چیزی فیلم نامه اقتباس کنیم؟ اثر ریچارد کریوولن که مهم ترین مرجع نگارش فیلم نامه های اقتباسی است، مقایسه کنیم تا به هدف این پژوهش که کمک به نگارش اصولی و یافتن لغزش های فیلم نامه های اقتباسی از آثار کهن ادبیات این مرزوبوم است، بر اساس نمونه موردی حاضر دست یابیم. از این منظر با مقایسه اصل داستان در شاهنامه و پویانمایی، این نتیجه به دست آمده است که متن شاهنامه منطبق با الگوی ساختاری- محتوایی کریوولن است؛ ولی فیلم نامه پویانمایی اقتباسی، کم و کاستی هایی دارد که عبارت است از: نپرداختن به تبیین نوع اقتباس، در نظر نگرفتن روح داستان، تغییر ناگهانی پایان داستان بدون فراهم آمدن زمینه های آن از پیش، تغییر درون مایه اثر، عدم معرفی آفریننده داستان. ضمن این که با این دگرگونی، اثر را از ژانر اصلی حماسی-تراژدی خود خارج کرده، باعث ایجاد شبهه نوعی تحریف در داستانی چنین محبوب شده است.
۲۲.

بررسی برخی از گزینش ها در متن مصحَح خالقی مطلق در داستان «رستم و سهراب»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاهنامه رستم و سهراب تصحیح خالقی مطلق وجه اصح

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۰ تعداد دانلود : ۲۹۸
نسخه پژوهی و تصحیح متون از دشوارترین و ظریف ترین زمینه های پژوهشی در گستره زبان و ادبیات فارسی است. در زمینه شاهنامه از زمان اولین تصحیح ناقص «لامسدن» تا کنون تلاش های مشکوری صورت گرفته است؛ یکی از ارجمندترین و بی شک بهترین تلاش ها، متن مصَحَح خالقی مطلق است. امکانات وسیع این تصحیح نمودار کسانی است که در زمینه تصحیح دست به پژوهش می یازند. در این تصحیح با وجود محاسن بی نظیر، گاه اندک ضعف هایی نیز به چشم می آید. اعتماد حداکثری به نسخه فلورانس، تصحیح های قیاسی غیرضروری، بی توجهی به برخی تصحیف ها در نسخه فلورانس، عدم دریافت معنای بیت و بی توجهی به فضای روایت گاه باعث شده است، وجهی نادرست و سقیم برای متن مصحح برگزیده شود. در بخش رستم و سهراب که حدود پژوهش حاضر است، نمونه ضعف های بالا بررسی شده و با مقایسه ضبط های دیگر و بررسی یادداشت های مصحح و شروح دیگر بر داستان رستم و سهراب، ضبط اصح پیشنهاد شده است و علل سقیم بودن گزینش خالقی مطلق ذکر شده است. در این پژوهش مشخص شد که در تصحیح شاهنامه، اعتماد به اقدم و اکثر نسخ مکفی نیست و گاه ضبط منحصر به فرد یک نسخه متأخر می تواند مشکل گشا باشد.
۲۳.

مقایسه شگردهای موسیقی ساز شعر در دو داستان «رستم و سهراب» و «بیژن و منیژه» از شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شگردهای موسیقی ساز شعر بیژن و منیژه رستم و سهراب رابطه موسیقی شعر و محتوا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۹ تعداد دانلود : ۱۶۷
موسیقی یکی از شاخصه های ادبی بودن و عوامل تأثیرگذاری اثر ادبی بر مخاطب است. موسیقی را می توان از عوامل متمایزکننده گونه های (ژانرهای) گوناگون ادبی نیز دانست. کیفیت کاربست شگردهای خلق موسیقی در شعر بنابر مهارت و ذوق و خلاقیّت شاعر، محتوای اثر ادبی، بافت متنی زبانی و غیره متغیر است. در این پژوهش با بررسی و مقایسه داستان غنایی بیژن و منیژه و داستان حماسی رستم و سهراب از شاهنامه فردوسی نشان داده می شود که موسیقی شعر در این دو روایت تفاوت های توجه برانگیزی دارد. برای نمایش تفاوت های کمّی و کیفی در کاربست تمهیدات موسیقی ساز در شاهنامه ، آنها در ذیل سه دسته عمده موسیقی بیرونی، کناری، درونی و معنوی مشخص شدند. سپس برخی از شیوه های فردوسی برای ایجاد موسیقی شعر استخراج و معرفی شد که در منابع موجود بدان ها کمتر پرداخته شده و یا اصلاً دیده نشده است. در ادامه با در نظر گرفتن میزان مهارت سراینده در کاربرد شگردهای ایجاد موسیقی، این نتیجه نسبی به دست آمد که موسیقی شعر در داستان حماسی رستم و سهراب در مقایسه با داستان غنایی بیژن و منیژه، بنابر دلایلی، تنوع و خلّاقیت و قوام بیشتری دارد.
۲۴.

ناراستی و پنهان کاری شخصیت ها در داستان رستم و سهراب از منظر ادب تعلیمی

کلیدواژه‌ها: فردوسی شاهنامه رستم و سهراب ناراستی و پنهان کاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۰ تعداد دانلود : ۵۸۲
شاهنامه نامدارترین اثر حماسی ایران است. آثاری نظیر شاهنامه، در کنار روایت داستان های پهلوانی، با نشاندن هنجارها و ناهنجاری ها در مقابل هم، وظیفه تعلیم نیکی ها را نیز انجام می دهند. داستان نبرد رستم و سهراب اگر چه بخش کوچکی از شاهنامه است امّا از مشهورترین داستان های این کتاب است. این نوشتار، داستان رستم و سهراب شاهنامه فردوسی را از منظر ادبیات تعلیمی و مبحث راستگویی، می نگرد. در یک نگاه گذرا و سرسری به داستان رستم و سهراب، با توجه به آغاز و پایان داستان، خواننده گمان می کند که فردوسی هم همانند تصوّر بسیاری از مردم آن روزگار، تقدیر را بدون نقش فعّال آدمی، مهم ترین عامل بروز فاجعه مرگ سهراب قلمداد می کند امّا با نگاهی دقیق تر به داستان به نظر می رسد که فردوسی، در چینش مکالمات اشخاص این داستان، نشان می دهد که همگی در پنهان کردن حقیقت، دست دارند و همین کارهای آن ها در وارونه نشان دادن حقایق دست به دست هم داده و به بروز فاجعه منتهی شده است.
۲۵.

فراخوانی شخصیت های حماسی در رمان به مثابه کنش اجتماعی (مطالعه موردی: رمان قصه تهمینه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رستم و سهراب تهمینه رمان فارسی قصه تهمینه کنش اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۸ تعداد دانلود : ۱۶۴
امروزه فراخوانی شخصیت های حماسی به رمان، یکی از دست مایه های اصلی نویسندگان برای بیان دغدغه های فردی و اجتماعی خود است؛ دغدغه هایی که ارتباطی مستقیم با بافت فرامتن تولید اثر دارند. با توجه به این نکته، هدف از پژوهش حاضر، بررسی چگونگی و چرایی فراخوانی شخصیت های حماسی به این رمان، پیوند این عناصر با بافت فرامتن و همچنین بررسی موضع نویسنده است. بنابراین، در این پژوهش ابتدا به واکاوی بافت سیاسی-اجتماعی زمان نگارش رمان (اواسط دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد شمسی)پرداخته ایم. سپس با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی و کدگذاری متن و مقوله بندی کدها، موضع موافق یا مخالف نویسنده را نسبت به بافت فرامتن خود روشن ساخته ایم. شایان ذکر است برای تحلیل و استخراج جداول و نمودارها از نسخه 2020 نرم افزار مکس کیودا استفاده کرده ایم. یافته های پژوهش نشان می دهد محمدعلی شخصیت های حماسی را به اثر خود فرامی خواند تا برخی گفتمان های تجددخواهانه دوره اصلاحات؛ ازجمله توجه به حقوق زنان، استقلال و انواع فعالیت اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی آنها را تقویت و درمقابل برخی گفتمان های سنت گرا ازجمله مردسالاری، مادرهمسری صرف و عدم استقلال زن را تضعیف کند.
۲۶.

رستم ستیزی و سهراب پروری؛ کنشی در جهت برجسته سازی گفتمان دهه هفتاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رستم و سهراب برجسته سازی به حاشیه رانی تضعیف گشتار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۷ تعداد دانلود : ۱۵۹
ادبیات در کنار رسالت های مختلفی که دارد، عهده دار رسالت اجتماعی نیز هست. آفرینندگان آثار ادبی در آفرینش های خود کم وبیش به بافت سیاسی-اجتماعی روزگارشان نظر دارند و از آن تأثیر می گیرند. آن ها گاه نسبت به این روی دادها موضع موافق دارند و گاه مخالف و این موضع را به اشکال گوناگون و با استفاده از عناصر مختلف در اثر خود بازنمایی می کنند. فراخوانی شخصیت های حماسی/ اسطوره ای به رمان یکی از این عناصر است که نویسندگان را به خوبی در این مسیر یاری می رساند. عده ای از رمان نویسان این شخصیت ها را به اثر خود فرامی خوانند تا ضمن بازنمایی گفتمان های فرامتن، به فراخور موضع موافق یا مخالف خود، برخی گفتمان های مسلط بافت سیاسی-اجتماعی را تقویت یا تضعیف کنند. در پژوهش حاضر در پی پاسخ به این پرسش هستیم که نویسنده سهراب کشان چرا و چگونه شخصیت های حماسی را به اثرش فرامی خواند؟ یافته های پژوهش حاضر که با استفاده از روش تحلیل محتوا به دست آمده است، نشان می دهد نویسنده سهراب کشان شخصیت های حماسی را به رمان خود می آورد تا ضمن تضعیف و به حاشیه بردن گفتمان رقیب، برخی گفتمان های مسلط در روزگار تولید اثرش را تقویت و برجسته کند؛ به عبارت بهتر، او که خود یکی از کنش گران بافت سیاسی-اجتماعی و از موافقان گفتمان مسلط نیز هست، با فراخواندن شخصیت هایی چون سهراب و رستم به رمان و گشتار کنش آن دو، ابتدا برخی مبانی فکری گفتمان های روزگار خود؛ ازجمله نوع روی کرد این گفتمان ها نسبت به زنان و جوانان را بازنمایی می کند، سپس مبانی فکری گفتمان مدنظر خود، یعنی اصلاحات را به گونه ای برجسته می سازد که از این طریق بتواند گفتمان رقیب را به حاشیه برد. 
۲۷.

روایت نقّالان از داستان رستم و سهراب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقالی شاهنامه فردوسی رستم و سهراب ادبیات عامه قرینه سازی دلیل تراشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۳ تعداد دانلود : ۱۳۹
هنر نقالی یکی از شاخه های مهم ادبیات عامه، بازتاب دهنده تجربه های بازسازی شده از حماسه های ملی و پهلوانی است. نقالان می کوشند با ساده ترین تعابیر و باز سازی جذاب ترین وقایع، اجزای مختلف داستان ها را متناسب با ذهنیت مخاطبان به نوعی تغییر دهند یا تکمیل کنند. به این ترتیب بر هسته اصلی داستان، شاخ و برگ های درهم پیچیده ای تنیده می شود. در این تحقیق ضمن مروری کوتاه بر پیشینه سنت نقالی، سازوکار روایی نقالان در دو محور اصلی: 1- قرینه سازی 2- دلیل تراشی بررسی شده است. بخش قرینه سازی نقالان از وقایع این داستان نیز در سه موضوعِ اسب پهلوان، دل باختگی و نیز به کارگیری اصطلاحات و مفاهیم دینی مصداق می یابد. همچنین در بخش دوم تحقیق در سازوکار دلیل تراشی به روش تطبیقی، مشخص خواهد شد که موضوعات داستانی مانند ربوده شدن رخش، وصلت با تهمینه، قول ازدواج سهراب با دختر افراسیاب، مجادله رستم با کاوس و رویارویی رستم و سهراب، زمینه ای است که نقالان در طومارها به توجیه و مدلل جلوه دادن وقایع داستانی می پردازند. نتایج این تحقیق به بررسی جامعه شناختی ذوق هنری نقالان و مخاطبان و شناسایی مهارت های روایی نقالان کمک می کند.
۲۸.

ارتباط های غیرکلامی در داستان رستم و سهراب فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارتباط غیرکلامی زبان بدن رستم و سهراب فردوسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۸ تعداد دانلود : ۱۲۴
هر ارتباطی به رمز و رمزگذاری پیوسته است. منظور از رمز، هر نوع ترتیب و توالی منظم و یکپارچه ای است که دربرگیرنده نمادها، کلمات و حروف باشد که به گونه اختیاری برای انتقال مفاهیم و یا ارتباط به کار گرفته می شوند. بدین ترتیب، دو دسته از رمزها وجود دارند: رمزهای کلامی و رمزهای غیرکلامی. رمزهای غیرکلامی رمزهایی هستند که به حرکات بدنی، استفاده از زمان و فضا، لباس، آرایش و صداهایی که به زبان مربوط نیستند، بستگی دارند. در این مقاله سعی شده است تا با دیدگاهی میان رشته ای، داستان رستم و سهراب فردوسی از منظر ارتباطات غیرکلامی بررسی شود و مشخص گردد که فردوسی کاربرد گسترده ای از انواع ارتباطات غیرکلامی در این داستان داشته و آن را در جهت پویایی، حرکت پذیری و حقیقت نمایی جریان داستان و اثرگذاری بیشتر بر مخاطب و اقناع او، به کار گرفته است. پربسامدترین و برجسته ترین پیام های برگرفته شده از نشانگرهای غیرکلامی، یکی، «غم و اندوه» و دیگری «خشم و نبرد» است که با داستان تراژیک-حماسی رستم و سهراب کاملاً هماهنگ هستند. در این مقاله، ارتباط های غیرکلامی داستان رستم و سهراب با روش توصیفی-تحلیلی، همراه با ارائه نمودار و بسامدگیری بررسی شده اند.
۲۹.

مقایسه داستان «رستم و سهراب» با نمایشنامه «کوهولین»

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ادبیات تطبیقی تأثیر و تأثّر هم گرایی کوهولین رستم و سهراب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۰ تعداد دانلود : ۹۵
در این مقاله به تحلیل و مقایسه داستان غم انگیز «رستم و سهراب» از حکیم ابوالقاسم فردوسی، شاعر قرن چهارم هجری و نمایشنامه «کوهولین» از ویلیام باتلر ییتز، شاعر و نمایشنامه نویس شهیر ایرلندی در قرن نوزدهم میلادی دست زده ایم و هدف از مقایسه این دو اثر، تبیین بده بستان های ادبیات کشورها است که در دو برهه مختلف تاریخی به رشته تحریر درآمده است. فردوسی در داستان غم انگیز «رستم و سهراب»، ماجرای پهلوانی را که به دست خود، ندانسته، فرزند خویش را می کشد، بیان کرده است. فردوسی این گزاره را با توجه به مقدمه چینی و براساس تعداد اتفاقاتی که با هم رابطه علّی و معلولی دارند، شکلداده است و در اصل، طرح اصلی داستان غم انگیز او است. «نمایشنامه کوهلین» نیز نبرد تن به تن میان پدر و پسر است که هیچ یک از آن دو از خویشاوندی که با حریف خود دارد، آگاه نیست.
۳۰.

بررسی تطبیقی نبرد پدر و پسر در دو افسانه ژرمنی و ایرانی «رستم و سهراب / هیلدبراند و هادوبراند»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نبرد پدر و پسر شاهنامه فردوسى سروده هیلدبراند رستم و سهراب اقوام آریایى افسانه ژرمنى و ایرانى

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰ تعداد دانلود : ۱۰۴
افسانه ها و حماسه هاى اسطوره اى با بن مایه نبرد پدر و پسر، از مضامین مهیج اقوام آریایى و انعکاسى از پیکار مجاز و حقیقت هستند. وجود سلسله شباهات بى شمار بین حماسه رستم و سهراب و سروده ژرمنى هیلدبراند، حیرت و توجه بسیارى از محققین شرق و غرب را طى دو قرن اخیر معطوف خویش ساخته است. جستار حاضر، تلاشى است تا از گذر بررسى تطبیقى این دو حماسه، شناخت بیشترى در زمینه ریشه یابى کهن الگوها، چگونگى راه یابى و تثبیت آنها در بین ملل خویشاوند و یا احتمال الگوپذیرى آنها از یکدیگر حاصل شود.
۳۱.

تطبیق و تحلیل داستان رستم و سهراب و شاهزاده اودیپ در رمان «زنی با موهای قرمز» اثر اورهان پاموک(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: پاموک رستم و سهراب زنی با موهای قرمز شاهنامه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱ تعداد دانلود : ۱۳۶
اورهان پاموک نویسنده رمان «زنی با موهای قرمز» در روایت رمان به صورت پرتکرار و پردامنه به داستان رستم و سهراب و شاهزاده اودیپ پرداخته است. این رمان نویسِ معاصر ترک علاوه بر نقل کلیت داستان ها ، با بازآفرینی موضوعی، توصیف و تحلیل درون مایه ها، انگیزه ها و جزئیات داستان «رستم و سهراب» و «شاهزاده اودیپ» این پرسش را در ذهن متبلور می کند که نویسنده با استفاده از درونمایه های این دو داستان چه هدفی را پیگیری می کند؟ در این پژوهش، کیفیت و هدف بهره مندی پاموک از دو اسطوره متعلق به دو تمدن کهن با درونمایه روابط پدر و پسر مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان داد، نویسنده در این رمان کهن الگوی «پدرکشی» و کهن الگوی «پسرکشی» برآمده از داستان های اسطوره ای غرب و شرق را در تقابل با هم مقایسه کرده است. پاموک خواسته و توانسته نشان دهد فرهنگ ترکیه همانند موقعیت مکانی اش پلی میان شرق و غرب است و با وجود این که در جامعه کنونی ترکیه به علل مختلف داستان ها فراموش شده اند؛ امّا مفاهیم و نمود فرهنگی آن ها زنده و فعّال هستند. در واقع ابتکار عمل پاموک در «زنی با موهای قرمز» این است که نویسنده به صورت هدفمند با بهره مندی از آثار ادبی کهن، رمانی پست مدرن آفریده و بدین وسیله توانسته تفسیری نمادین از فرهنگ و روان شناسی ملی جامعه خود  ارائه کند. در پژوهش حاضر جمع آوری داده ها به شیوه کتاب خانه ای صورت گرفته  و روش این مقاله توصیفی تحلیلی است.
۳۲.

تصحیح و توضیحِ مصراعی از داستان رستم و سهراب(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۴۵ تعداد دانلود : ۱۹۴
داستان رستم و سهراب یکی از دو داستانِ بحث انگیز شاهنامه است که هنوز همه مشکلاتِ متنی آن حل نشده است. در این مقاله مصراعی از این داستان در توصیف رستم که در نسخ شاهنامه به بیست وشش صورت مختلف و در چاپ ها و تصحیحات آن با هفت ضبط متفاوت دیده می شود، به لحاظ ضبط و معنا بررسی و نویسشِ «که از ابرْ، پیل آرد اندر نهان» پیشنهاد شده که در آن «ابر» احتمالاً استعاره از «شمشیر» و معنای مصراع چنین است: (رستم می تواند) با شمشیر، فیل را بکشد و از بین ببرد.
۳۳.

امتداد اسطوره متن رستم و سهراب در داستان شهادت حضرت علی اکبر(ع) در نقاشی های قهوه خانه ای بر مبنای نظریه ژیلبر دوران

کلیدواژه‌ها: شاهنامه فردوسی اسطوره متن رستم و سهراب حضرت علی اکبر (ع) ژیلبر دوران منظومه روزانه منظومه شبانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷ تعداد دانلود : ۸۴
نقاشی قهوه خانه ای شیوه ای در نقاشی عامیانه ایرانی است که از دو منبع عظیم فرهنگ ایرانی سود جسته است: فرهنگ ملی ایرانی و فرهنگ شیعی ایرانی. در میان موضوعات نقاشی شده آثار نقاشی قهوه خانه ای دو مضمون داستان رستم و سهراب و شهادت حضرت علی اکبر(ع) از موضوعات پرتکرارند، امّا به نظر می رسد نقاشان در به تصویر کشیدن دو واقعه با دو جهان بینی متفاوت (مضمون ملی و دینی) از الگو و ساختار واحدی تبعیت کرده اند. این تحقیق با بهره گیری از رویکرد منظومه روزانه و شبانه ژیلبر دوران و به روش توصیفی تحلیلی نشان می دهد هنرمندان قهوه خانه ای با رجوع به کهن الگوها، نمادها و محرکه ها، چگونه شخصیت حضرت علی اکبر(ع) را در کالبد سهراب استحاله داده اند. این مطالعه روشن می سازد نقاشان قهوه خانه ای با به کارگیری نمادهای ریخت حیوانی، تاریکی و سقوطی که نمایش دهنده ترس از زمان و مرگ هستند و همچنین استفاده از نمادهای عروج، تماشایی و جداکننده که نشان دهنده فرار از زمان، کنترل زمان و غلبه بر سرنوشت محتوم مرگ هستند، دو داستان مجزا را همانند یکدیگر به تصویر کشیده اند. از سویی در بعضی نقاشی های عاشورایی از سمبل های آیینی کهن ایرانی، همچون آیین مهرپرستی که نماد آن خورشید است، استفاده شده است.خورشید در آیین مهرپرستی به عنوان چشمان اهورامزدا نگریسته می شود و در نقاشی های مذهبی قهوه خانه ای نیز خورشید نه به عنوان ابژه ای منفعل بلکه به مثابه سوژه ای ناظر بر حقیقت، سیطره دارد. در واقع نقاشان قهوه خانه ای با مدد گرفتن از عنصر خیال و بهره گیری از اسطوره متن شاهنامه فردوسی به ترسیم هراس های شخصی (ترس از مرگ) و ناخودآگاه جمعی (گذر زمان) در یک روایت شیعی دست زده اند.
۳۴.

بازخوانی پرده غمنامه رستم و سهراب حسین قوللر آغاسی از منظر هرمنوتیک گادامر

کلیدواژه‌ها: نقاشی قهوه خانه ای رستم و سهراب حسین قوللر آقاسی هرمنوتیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷ تعداد دانلود : ۱۶
خیالی نگاری اصطلاحی است که برای توصیف نوعی نقاشی به کار می رود که با تکنیک رنگ روغن و با محتوای مذهبی، حماسی، بزمی و رزمی و عامیانه به سفارش و خواست مردم کشیده شده است. حسین قوللر به عنوان یکی از بنیان گذاران این شیوه، با تکیه بر عنصر خیال و تصویرسازی های ذهنی خویش، روایت کشته شدن سهراب را به تصویر درآورده است. پژوهش حاضر با هدف بازخوانی نقاشی مذکور توسط دیدگاه هرمنوتیک گادامر، این اثر را در شش بخش مورد نظر این رویکرد، یعنی بافت و زمینه اجتماعی و تاریخی، زبان مشترک، گفتگو، پیش داوری و امتزاج افق ها، بررسی و خوانش می کند. روش تحقیق در این پژوهش به لحاظ ماهیت، توصیفی   تحلیلی و از حیث هدف بنیادی است و رویکردی کیفی دارد. اطلاعات و داده های مورد نیاز این پژوهش از طریق منابع کتابخانه ای و به صورت اسنادی جمع آوری شده است. در این پژوهش به این سؤال پاسخ داده می شود که نقاشی قهوه خانه ای مرگ سهراب، اثر حسین قوللر آقاسی، از دیدگاه هرمنوتیک گادامر چگونه می تواند مورد خوانش قرار گیرد؟ و به چه نتایجی منجر خواهد شد؟ نتایج نشان می دهد که مفهوم مکالمه در اندیشه گادامر، کمک شایانی در جهت توصیف هرچه بهتر چگونگی خلق پرده غمنامه رستم و سهراب اثر حسین قوللر آقاسی با توجه به نیاز روز جامعه مخاطب دارد. حسین قوللر آقاسی به عنوان یک طرف مکالمه، با دانش بر این موضوع که تمام حقیقت را نمی داند و بهره گیری از هنر سنتی ایرانی و زبان مشترک فارسی، بر اساس پیش داوری هایی که نتیجه افق معنایی روزگار اوست، به مکالمه و گفتگو با اشعار فردوسی و نگارگری ایرانی می پردازد و با اخذ تأثیرات از آن، از دریچه افق معنایی خویش که رواج پهلوانی ها و مشروطیت طلبی مردم است، سعی دارد این فاصله را از میان بردارد که در انتها به خلق اثری منجر می شود که در راستای هویت ملی و متعلق به عصر اوست.