مطالب مرتبط با کلیدواژه

اسطوره متن


۱.

امتداد اسطوره متن رستم و سهراب در داستان شهادت حضرت علی اکبر(ع) در نقاشی های قهوه خانه ای بر مبنای نظریه ژیلبر دوران

کلیدواژه‌ها: شاهنامه فردوسی اسطوره متن رستم و سهراب حضرت علی اکبر (ع) ژیلبر دوران منظومه روزانه منظومه شبانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸ تعداد دانلود : ۸۵
نقاشی قهوه خانه ای شیوه ای در نقاشی عامیانه ایرانی است که از دو منبع عظیم فرهنگ ایرانی سود جسته است: فرهنگ ملی ایرانی و فرهنگ شیعی ایرانی. در میان موضوعات نقاشی شده آثار نقاشی قهوه خانه ای دو مضمون داستان رستم و سهراب و شهادت حضرت علی اکبر(ع) از موضوعات پرتکرارند، امّا به نظر می رسد نقاشان در به تصویر کشیدن دو واقعه با دو جهان بینی متفاوت (مضمون ملی و دینی) از الگو و ساختار واحدی تبعیت کرده اند. این تحقیق با بهره گیری از رویکرد منظومه روزانه و شبانه ژیلبر دوران و به روش توصیفی تحلیلی نشان می دهد هنرمندان قهوه خانه ای با رجوع به کهن الگوها، نمادها و محرکه ها، چگونه شخصیت حضرت علی اکبر(ع) را در کالبد سهراب استحاله داده اند. این مطالعه روشن می سازد نقاشان قهوه خانه ای با به کارگیری نمادهای ریخت حیوانی، تاریکی و سقوطی که نمایش دهنده ترس از زمان و مرگ هستند و همچنین استفاده از نمادهای عروج، تماشایی و جداکننده که نشان دهنده فرار از زمان، کنترل زمان و غلبه بر سرنوشت محتوم مرگ هستند، دو داستان مجزا را همانند یکدیگر به تصویر کشیده اند. از سویی در بعضی نقاشی های عاشورایی از سمبل های آیینی کهن ایرانی، همچون آیین مهرپرستی که نماد آن خورشید است، استفاده شده است.خورشید در آیین مهرپرستی به عنوان چشمان اهورامزدا نگریسته می شود و در نقاشی های مذهبی قهوه خانه ای نیز خورشید نه به عنوان ابژه ای منفعل بلکه به مثابه سوژه ای ناظر بر حقیقت، سیطره دارد. در واقع نقاشان قهوه خانه ای با مدد گرفتن از عنصر خیال و بهره گیری از اسطوره متن شاهنامه فردوسی به ترسیم هراس های شخصی (ترس از مرگ) و ناخودآگاه جمعی (گذر زمان) در یک روایت شیعی دست زده اند.
۲.

تأثیر روابط بینامتنی رمان «سووشون» و داستان بلند «مار و مرد» در جلب مشارکت مخاطب در جریان خوانش متن

کلیدواژه‌ها: اسطوره متن بینامتنیت ضعیف بینامتنیت ژنی متن خواندی متن نوشتاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۱۲
بینامتنیت از جمله رویکردهای کاربردی در تولید متن و نقد نوین است. حضور عناصر بینامتنی در آثار ادبی و هنری، قابل مطالعه بوده و این گونه متن ها را در قالب رویکرد بینامتنیت تعریف پذیر می کند. مسئله پژوهش بررسی تأثیرگذاری روابط بینامتنی در جلب مشارکت مخاطب در جریان خوانش متن است. پرسش در این زمینه این خواهد بود که حضور عناصر بینامتنی در آثار هنری و ادبی چه تأثیری را در روند خوانش گری آن اثر به مثابه یک متن دارد؟ جستار این فرآیند را در دو متن ادبی معاصر در ایران از یک نویسنده دنبال می کند. این نوشتار ضمن بررسی نمادهای اساطیری و مذهبی به کار رفته در دو اثر سیمین دانشور و مطالعه میزان ارتباط بینامتنی آن ها در سطوح صوری، ساختاری و مضمونی با روایت های کهن اسطوره ای و مذهبی قصد دارد تا با کاربست رویکرد نظریه بینامتنیت ژنی، «بینامتنیت ق وی» در تحلیل س ووش ون و نظریه «بینامتنیت ضعیف» در تحلیل مار و مرد، به این مهم نزدیک شود که رویکرد بینامتنی قوی، نقش مؤثرتری در تبدیل متن به تعبیر رولان بارت به یک متن خواندنی و نه یک متن نوشتاریِ طالب خواننده فعال، ایفا می کند. این پژوهش از نوع کیفی و بنیادی بوده، ابزار جمع آوری داده ها کتابخانه ای است. رویکرد بینامتنیت ژنی و خوانش متن بارت، رویکرد اتخاذی بوده و تحلیل داده ها با شیوه تحلیلی_تطبیقی انجام می شود. نتیجه پژوهش نشان می دهد حضور بینامتنی و نوع روابط بینامتنی از آن دو اثر، متن نوشتاری و خواندنی، طالب مخاطب فعال و منفعل، ساخته که تأثیر بسزایی را بر جلب مشارکت مخاطب و خوانش گری آن متن ها دارد.
۳.

تجلی بصری پیرزن حاجب در نگاره های خسرو و شیرین دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسطوره کاوی اسطوره متن خسرو و شیرین فرهنگ قاجار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۱۵
ترویج فرهنگ فرنگی در عصر قاجار سبب تحولاتی قابل توجه در زمینه های فرهنگ و هنر گردید. یکی از نمودهای تأثیر گذار در نگاره ها و کاشی نگاره های دوره قاجار صحنه آبتنی شیرین است که در این صحنه شیرین به مثابه زن فرنگی و مفهوم دیگری تجلی یافته است. تصاویر قاجاری کاشی نگاره های این صحنه با تصاویر مکاتب هنری پیش از قاجار با ظهور" پیرزن حاجب" میان خسرو و شیرین متمایز شده است. پرسش این است در بستر یک جامعه در حال گذار از فرهنگ سنتی به مدرنیته، کارکرد و علت پیدایش " پرده و پیرزن" در کاشی نگاره های عصر قاجار چگونه است و چه اسطوره متنی منجر به شکل گیری آن شده است؟تحقیق حاضر، توصیفی تحلیلی و رویکرد مطالعاتی، تحلیل اسطوره کاوی از منظر ژیلبر دوران است.هدف از انجام مطالعه، شناسایی عوامل فرهنگی و اجتماعی موثر بر تجلی بصری "پیرزن و پرده " که موجب تولید مفاهیم فرهنگی ویژه دوره قاجار و بیان زیباشناختی برخی از مفاهیم شده است. پیرزن و پرده در کاشی نگاره های قاجاری نمایانگر فرهنگ سنتی و اسلامی، میانجی بین عاشق و معشوق، پنهان کردن معشوق، مشروعیت بخشیدن دینی-اسلامی به ملاقات عاشق و معشوق، تأکید بر نامحرمیت، بیانگر دوره گذار از سنت به تجدد و تکیه بر دوگانگی فرهنگ سنتی و فرهنگ فرنگی (خود و دیگری) حاکم بر دوره قاجار است و از منظر زیباشناختی، دوگانه زیبایی-زشتی، پیری-جوانی، باروی-عقیمی با حضور پیرزن دو شخصیت اسطوره ای خسرو و شیرین در نگاره ها برجسته می سازد.