مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
دانشگاه فردوسی مشهد
هدف: هدف این تحقیق، آزمون تأثیرگذاری پایبندی به هنجارهای دینی در کنار متغیّرهای پایگاهی و زمینه ای بر پیشگیری از گرایش به مصرف مواد مخدر بوده است. روش: روش تحقیق، پیمایشی و جامعه آماری آن کلیهدانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد و حجم نمونه معادل 200 دانشجو بود که با روش نمونه گیری طبقه ای، خوشه ای چندمرحله ای و تصادفی انتخاب شد. یافته ها: پایبندی به هنجارهای دینی رابطه مستقیم معکوس با گرایش به مصرف مواد مخدر دارد؛ دختران کمتر از پسران به مصرف مواد مخدر گرایش دارند؛ افراد دارای طبقات بالای اجتماعی، گرایش بیشتری به مصرف مواد دارند؛ در مقابل، بین متأهلان و مجردان تفاوتی در گرایش به مصرف مواد مشاهده نشد. معادله رگرسیون نیز مشخص می سازد که متغیّر پایبندی به هنجارهای دینی بیشترین تأثیر معکوس را بر گرایش به مصرف مواد مخدر دارد که این متغیّر خود تحت تأثیر متغیّرهای پایگاه اقتصادی- اجتماعی و جنسیت قرار گرفته و تأثیر کلی آنها بر گرایش به مصرف مواد مخدر افزایشی بوده است. نتیجه گیری: تقویت هنجارهای دینی در بین دانشجویان می تواند تأثیر بسزایی بر پیشگیری از گرایش به مصرف مواد مخدر برجای گذارد#,
بررسی رابطه بین عدالت سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی در کتابخانه های دانشگاه فردوسی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: رفتار شهروندی سازمانی اشاره به رفتارهای داوطلبانه و فرانقشی دارد که کارکنان سازمان انجام می دهند و تأثیر زیادی بر بهبود عملکرد سازمان دارد. از جمله متغیرهایی که تأثیر زیادی در بروز این نوع رفتار دارد، عدالت سازمانی است. هدف مقاله حاضر بررسی رابطه بین عدالت سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی از منظر کتابداران کتابخانه های دانشگاه فردوسی مشهد می باشد.
روش: این پژوهش از نوع کاربردی است که با روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را کتابداران کتابخانه های دانشگاه فردوسی مشهد تشکیل می دهند. برای گردآوری داده های این پژوهش، از دو پرسشنامه استفاده شده است. پرسشنامه عدالت سازمانی نیهوف و مورمن (Niehoff and Moorman, ۱۹۹۳) که شامل سه بعد عدالت توزیعی، عدالت رویه ای و عدالت مراوده ای (تعاملی) است و پرسشنامه رفتار شهروندی سازمانی پودساکف و همکاران (Podsakoff et al.,۱۹۹۰) که شامل پنج بعد نوع دوستی، وجدان کاری، جوانمردی، نزاکت و آداب اجتماعی است.
یافته ها: میانگین عدالت سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی در کتابخانه های دانشگاه فردوسی در حد متوسط است. بین عدالت سازمانی و ابعاد آن با رفتار شهروندی سازمانی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد، بین رفتار شهروندی سازمانی و عدالت سازمانی بر اساس متغیرهای جنسیت و وضعیت استخدامی کتابداران تفاوت وجود دارد. عدالت سازمانی نقش مهمی در ارتقای رفتار شهروندی سازمانی دارد، به این معنا که اگر کارکنان مشاهده کنند که در سازمان عدالت اجرا می شود، برای انجام رفتارهای یاری دهنده و فرانقش بر انگیخته شده و در نتیجه سطح فعالیت و مشارکت های خود را در سازمان افزایش می دهند.
تعهد سازمانی در پرتو توسعه توانمندسازی روانشناختی کارکنان در کتابخانه های دانشگاه فردوسی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: تعهد سازمانی نگرش کارکنان نسبت به سازمان است که ضمن مشخص کردن رابطه بین آنها، در تصمیم گیری درباره ادامه یا لغو عضویت افراد در سازمان مؤثر است. از جمله متغیرهایی که تأثیر زیادی در توسعه تعهد سازمانی در کارکنان دارد، توانمندسازی روانشناختی کارکنان است. هدف مقاله حاضر بررسی رابطه بین تعهد سازمانی و توانمندسازی روانشناختی در کتابداران کتابخانه های دانشگاه فردوسی مشهد است. روش: این پژوهش از نوع کاربردی است که با روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را کتابداران کتابخانه های دانشگاه فردوسی مشهد تشکیل می دهد. برای گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه تعهد سازمانی آلن و مایر (۱۹۹۰) شامل سه بعد تعهد عاطفی، تعهد مستمر و تعهد هنجاری و پرسشنامه توانمندسازی روانشناختی اسپریتزر (۱۹۹۵) شامل ۵ بعد احساس خود کارآمدی (شایستگی)، احساس خودمختاری، احساس تأثیرگذاری، احساس معنادار بودن و اعتماد بهره گرفته شد. یافته ها: میانگین تعهد سازمانی و توانمندسازی روانشناختی کتابداران در کتابخانه های دانشگاه فردوسی در حد متوسط است. بین توانمندسازی روانشناختی کتابداران و تعهد سازمانی آنها رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد، بین وضعیت استخدامی و سابقه کاری کتابداران با توانمندسازی روانشناختی و همچنین سابقه کاری کتابداران با تعهد سازمانی آنها رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
تاثیر ادراک از بافت اخلاقی سازمان بر واکنش های شغلی با تاکید بر ارزش های کاری (مورد مطالعه: کارکنان خانم دانشگاه فردوسی مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره چهاردهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴ (پیاپی ۴۹)
حوزه های تخصصی:
در دنیای امروز و با افزایش نقش زنان در مشاغل گوناگون، لزوم انجام تحقیقاتی درباره عوامل موثر بر واکنش های شغلی آنان احساس می گردد. هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر بافت اخلاقی سازمان بر واکنش های شغلی کارکنان خانم دانشگاه فردوسی مشهد و هم چنین بررسی نقش تعدیل کننده متغیر ارزش های کاری کارکنان بود. روش نمونه گیری، طبقه بندی دو مرحله ای و تصادفی ساده بوده است. حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان، 210 تن تعیین شد و برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون میانگین، تحلیل عاملی تاییدی و معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار WARPPLS استفاده شد. نتایج حاکی از آن است که ادراک از بافت اخلاقی بر رضایت مندی شغلی (0.56=β) و قصد ترک شغل (0.36- =β) موثر است. همچنین نقش تعدیلگر ارزش های کاری بر رضایت مندی شغلی (0.44=β) مورد تایید قرار گرفت. اگرچه که ارزش رابطه (0.53=β) و ارزش پاداش (0.35=β) نقش اثرگذارتری بر رابطه میان اخلاقیات در سازمان و رضایت مندی شغلی دارند.
مطالعه کیفی وضعیت تیم سازی و کارتیمی در دانشگاه های دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه وضعیت تیم سازی و کار تیمی در دانشگاه های دولتی ایران با استفاده از رویکرد کیفی و روش مطالعه موردی بود و دانشگاه فردوسی مشهد به عنوان یکی از دانشگاه های دولتی ایران برای نمونه انتخاب شد. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته، برمبنای مفاهیم کلیدی حاصل شده از مرور سوابق و منابع و بررسی اسناد استفاده شد. جامعه آماری شامل همه مدیران دانشگاه فردوسی مشهد بود که از میان آنها تعداد 14 مدیر با استفاده از روش نمونه گیری هدف مند انتخاب شدند. برای تحلیل اطلاعات، از روش تحلیل محتوا و کدگذاری باز و محوری استفاده شد. نتایج به دست آمده حاکی از آن بود که شاخصه های تیم سازی و کار تیمی در دانشگاه شامل 2 مقوله کلی و 10 زیرمقوله است و نشانگر این است که دانشگاه از وضعیت تیم سازی و کار تیمی مطلوبی برخوردار نیست. همچنین بررسی اسناد دانشگاه (سند راهبردی دانشگاه فردوسی مشهد) نشان داد که دانشگاه فاقد راهبرد و یک برنامه روش مند و ساختار یافته برای تیم سازی و بهبود کار تیمی می باشد.
سنجش میزان تاثیر عوامل موثر بر شکل گیری رفتار اشتراک دانش از دیدگاه دانشجویان (مطالعه موردی: دانشگاه فردوسی مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مطالعه حاضر به منظور شناسایی مهمترین عوامل موثر بر شکل گیری رفتار اشتراک دانش در بین دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد و در راستای سنجش میزان تاثیر این عوامل بر رفتار اشتراک دانش آنها انجام شد. پژوهش حاضر تلاش نموده است تا ضمن شناسایی و استخراج عمده ترین عوامل موثر بر رفتار اشتراک دانش در بین دانشجویان، نوع روابط حاکم بین عناصر موثر بر آن را مشخص کند. روش شناسی: این پژوهش با روش «توصیفی- پیمایشی» و بر پایه آزمون برخی از عوامل موثر بر رفتار اشتراک دانش در بین دانشجویان کارشناسی دانشگاه فردوسی مشهد انجام گرفت. برای این منظور، پس از استخراج برخی از مهمترین عوامل موثر بر رفتار اشتراک دانش بر پایه مطالعه اکتشافی، فرم نظر سنجی تدوین و بر مبنای نظرات کسب شده از ۱۸ نفر از خبرگان این حوزه، با استفاده از آزمون فریدمن عمده ترین عوامل موثر بر رفتار اشتراک دانش شناسایی و استخراج شد. سپس الگوی مفهومی پژوهش طراحی و پس از تعیین روایی و پایایی پرسشنامه محقق ساخته ، با استفاده از روش نمونه برداری تصادفی طبقه ای، تعداد ۳۹۰ پرسشنامه توزیع گردید که ۳۷۱ پرسشنامه مبنای تحلیل داده ها قرار گرفت. برای آزمون الگوی پیشنهادی پژوهش و تحلیل داده ها از نرم افزار لیزرل و از روش تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها: نتایج آزمون فریدمن نشان داد که بر پایه نظر خبرگان؛ ارزش درک شده، انگیزش، سهولت درک شده و اعتماد عمده ترین عوامل موثر بر رفتار اشتراک دانش است. این عوامل در کنار دو عامل «نگرش به اشتراک دانش» و «قصد رفتاری» الگوی اولیه پژوهش را شکل داد. در این پژوهش، ۶ فرضیه مورد بررسی و آزمون قرار گرفت. از مجموع ۶ فرضیه طراحی شده در این پژوهش، ۱ فرضیه مورد تایید قرار نگرفت. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که ارزش درک شده بر قصد اشتراک دانش تاثیر مستقیم و معنی داری دارد. همچنین، نتایج نشان دهنده تاثیر مستقیم و معنی دار انگیزش بر نگرش و قصد اشتراک دانش بود. افزون بر این، تاثیر سهولت درک شده بر نگرش و قصد اشتراک دانش اثبات گردید. نگرش و قصد اشتراک دانش نیز به صورت مستقیم و معنی داری رفتار اشتراک دانش را شکل دادند. بحث و نتیجه گیری: در یک جمع بندی کلی از متغیرهای مورد مطالعه می توان گفت که اعتماد، انگیزش، نگرش و قصد اشتراک دانش به عنوان متغیرهای مهم و تاثیر گذاری در تحقق رفتار اشتراک دانش دانشجویان ایفای نقش می کنند و برای بروز و توسعه این رفتار باید مورد توجه ویژه ای قرار گیرند. از این رو، دانشگاه ها در صورتی که بخواهند فرایند اشتراک دانش را توسعه داده و سهم بیشتری از اشتراک علمی در درون دانشگاه را به دست آورند بایستی به اعتماد، انگیزش و نگرش دانشجویان به فرایند اشتراک دانش بیش از پیش توجه کنند. در واقع، رفتار اشتراک دانش دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد اگر چه متاثر از کلیه عوامل مورد بررسی در این پژوهش بود لیکن میزان اعتماد، انگیزه آنها به اشتراک دانش، نگرش و قصد آنها به اشتراک دانش از جایگاه ویژه ای برخوردار است. در چارچوب نتایج الگوی نهایی این پژوهش، نه تنها توجه به اعتماد، انگیزش، نگرش مثبت و قصد اشتراک دانش ضروری است، بلکه لازم است تا افزون بر توجه به توسعه ارزش درک شده از اشتراک دانش، بایسته ها و ملزومات زیرساختی اشاعه و اشتراک دانش تولید شده به منظور تسهیل این فرایند نیز وجود داشته باشد.
دسته بندی خدمات عمومی کتابخانه های دانشگاهی دانشگاه فردوسی مشهد بر اساس مدل رضایت مشتری کانو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از این پژوهش، دسته بندی خدمات عمومی کتابخانه دانشگاهی بر اساس مدل رضایت مشتری کانو می باشد. روش شناسی: پژوهش از نظر هدف، کاربردی، و از نظر روش، پیمایشی است. جامعه آماری را دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه فردوسی مشهد تشکیل دادند، که ۱۲۰ نفر از بین ایشان به صورت تصادفی انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه ای محقق ساخته بر اساس مدل کانو بوده است. روایی آن از دید اساتید رشته علم اطلاعات و دانش شناسی و همچنین مدیریت مورد تایید واقع شد. برای تحلیل داده ها از جدول ارزیابی مدل کانو، نرم افزار اکسل و آمار توصیفی، و برای تعیین پایایی از آزمون آلفای کرونباخ ( ۸۳/۰ α =) استفاده شد. یافته ها: ابتدا خدمات عمومی ارائه شده و قابل ارائه در بخش های عمومی مرکز اطلاع رسانی و کتابخانه مرکزی دانشگاه فردوسی مشهد شناسایی شد، سپس تعداد ۸۵ خدمت شناسایی شده در معیار اجباری (۳۷ خدمت، مانند مشاوره اطلاعاتی (مشاوره پژوهشی)، معیار تک بعدی (۲۴ خدمت، مانند آگاهی رسانی جاری )، معیار جذاب (۱۳ خدمت، مانند ارائه خدمات ترجمه)، و معیار بی تفاوتی (۱۱ خدمت، مانند امانت بین کتابخانه ای مانند طرح غدیر)، دسته بندی شد. قابل ذکر است که هیچ خدمتی در دسته معیار معکوس قرار نگرفت. بیشتر خدمات اجباری و بی تفاوتی در بخش امانت، بیشتر خدمات تک بعدی در بخش مرجع و اطلاع رسانی، و بیشتر خدمات جذاب در بخش اطلاع رسانی متمرکز شده اند. بحث و نتیجه گیری: آن چه کتابداران به عنوان خدمت در نظر گرفته اند، برای کاربران نیز مطلوب است و ارائه آن را از سوی کتابخانه دانشگاهی انتظار دارند. اگر چه تعداد قابل توجهی از خدمات در معیار بی تفاوتی دسته بندی شده اند. در انتها پیشنهادهایی در راستای بهبود برنامه ریزی های کتابخانه بر اساس دسته بندی کاربران ارائه شده است.
طراحی برنامه آموزشی مدیران دانشگاه فردوسی مشهد بر مبنای رویکرد شایستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، طراحی برنامه های آموزشی مدیران دانشگاهی برمبنای رویکرد شایستگی است. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش آمیخته بهره گرفته شد. به منظور گردآوری داده های موردنیاز از تحلیل اسناد، مصاحبه و پرسشنامه استفاده شد. جمعیت موردمطالعه را کلیه مدیران دانشگاه فردوسی مشهد در سطوح عالی، میانی و اجرایی تشکیل دادند. رویکرد موردنظر در طراحی الگوی شایستگی، اقتباسی- طراحی است. با این توضیح که با نظر به شواهد نظری و پژوهشی فراوان و تجربیات معتبر در این زمینه، فهرستی از شایستگی های مورد انتظار مدیران در محیط های دانشگاهی و غیردانشگاهی شناسایی و استخراج شد. علاوه براین، ضمن مصاحبه با خبرگان حوزه مدیریت منابع انسانی، اسناد مرتبط با جایگاه مدیران در دانشگاه مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده از تحلیل منابع اطلاعاتی مختلف حاکی از شناسایی 71 شایستگی در پنج دسته شایستگی های سازمانی، ادراکی، تغییر و نوآوری، فردی و میان فردی است. این مجموعه شامل 22 شایستگی سازمانی، 12 شایستگی میان فردی، 6 شایستگی تغییر و نوآوری، 7 شایستگی ادراکی، و 24 شایستگی فردی است. همچنین، یافته ها نشان داد شایستگی های مدیران دانشگاه فردوسی مشهد برحسب تناسب آن با نوع مسئولیت و سطح مدیریتی متفاوت است. لذا، شایستگی ها برحسب این دو ویژگی در بین پاسخگویان به پرسشنامه شایستگی ها رتبه بندی شدند. به طورکلی، نتایج حاکی از اختصاص بالاترین رتبه به شایستگی های سازمانی، میان فردی، سپس ادراکی و تغییر و نوآوری است. در ادامه، برمبنای مدل شایستگی پیشنهادی، 34 عنوان برنامه آموزشی مفهوم سازی شد و مخاطبان آن برمبنای نتایج رتبه بندی شایستگی ها مشخص شدند. سرانجام با رجوع به تعریف و شاخص های رفتاری مرتبط با هر یک از شایستگی ها، مشخصات برنامه آموزشی موردنظر بر اساس چهارچوب عناصر طراحی برنامه آموزشی تدوین گردید.
بررسی و اولویت بندی عوامل موفقیت مدیریت دانش در کتابخانه های دانشگاه فردوسی و شهید چمران اهواز
منبع:
مطالعات دانش شناسی سال اول تابستان ۱۳۹۴ شماره ۳
61 - 80
حوزه های تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت اجرای برنامه های مدیریت دانش در کتابخانه ها، هدف مقاله حاضر، تعیین وضعیت و اولویت بندی عوامل موفقیت مدیریت دانش در کتابخانه های دانشگاه فردوسی و شهید چمران اهواز بود. روش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی است و به روش پیمایشی انجام شد. برای گردآوری داده ها پرسشنامه استاندارد هنگ و همکاران (2005) مبنای کار قرار گرفت. این پرسشنامه عوامل موفقیت مدیریت دانش را در ده بعد دسته بندی کرده است. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد، حمایت مدیریت ارشد و معماری دانش، مهم ترین عوامل در پیشبرد برنامه های مدیریت دانش در کتابخانه ها از دیدگاه کتابداران است. این در حالی است که تعیین وضعیت ابعاد ده گانه موفقیت مدیریت دانش نشان داد، این دو بعد دارای کمترین میانگین بودند. بیشترین میانگین نیز در میان ابعاد مربوط به بعد آموزش بود. همچنین یافته ها نشان داد، بین کتابخانه های دانشگاه فردوسی و شهید چمران اهواز در بعد سنجش عملکرد مبتنی بر دانش تفاوت معنادار وجود دارد. نتیجه گیری: در برنامه های مدیریت دانش، عوامل موفقیت، فعالیت ها و اقدامات ضروری به منظور موفقیت در اجرای برنامه های مدیریت دانش هستند. این عوامل در صورت عدم وجود در سازمان، باید ایجادشده و در صورت وجود، باید پرورش یافته و توسعه یابند. این مقاله مه ترین عوامل مؤثر بر اجرای مدیریت دانش را شناسایی و وضعیت آن ها را در کتابخانه های دانشگاهی موردبررسی و اولویت بندی قرار داد.
سنجش نگرش و میزان آمادگی کتابداران دانشگاهی شهر مشهد در مورد یادگیری سیار و ابزارهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : پژوهش حاضر با هدف سنجش نگرش و میزان آمادگی کتابداران دانشگاه های شهر مشهد در خصوص به کارگیری یادگیری سیار و ابزارهای آن در کتابخانه های دانشگاهی صورت گرفته است. روش شناسی : پژوهش به روش پیمایشی انجام شده است و جامعه آماری آن را 70 کتابدار شاغل در دو دانشگاه دولتی شهر مشهد (علوم پزشکی و فردوسی مشهد) تشکیل می دهند که با استفاده از فرمول کوکران و با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای تعداد 59 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه ای است محقق ساخته که روایی آن با نظر متخصصان و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ (79/0) مورد محاسبه قرار گرفت. یافته ها : بیشتر کتابداران دانش کافی در مورد یادگیری سیار نداشتند (85 درصد) اما تمایل داشتند که در مورد آن اطلاعات کسب کنند. تمامی کتابداران اظهار کردند که حداقل یکی از ابزارهای یادگیری سیار را برای امور شخصی خود مورد استفاده قرار داده اند. دیگر یافته نشان داد که کتابداران نسبت به یادگیری سیار و ابزارهای آن دارای نگرشی مثبت هستند (میانگین 12/4). همچنین میزان آمادگی کتابداران کتابخانه های دانشگاهی شهر مشهد در مورد استفاده از یادگیری سیار و ابزارهای آن در کتابخانه ها مثبت و بالاتر از حد متوسط است. نتیجه گیری : نگرش مثبت و آمادگی کتابداران در استفاده از ابزارهای سیار و همچنین اهمیت و رواج روزافزون این فناوریی ها و یادگیری سیار، زمینه و الزامی را برای مدیران کتابخانه های دانشگاهی ایجاد می کند که برخی از آموزش ها و خدمات خود را بر پایه ابزارهای سیار طراحی و اجرا نمایند.
ارائه خدمات کتابخانه ای دانشگاه فردوسی مشهد از دید دانشجویان بین المللی و کتابداران آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : بررسی دیدگاه دانشجویان بین المللی و کتابداران دانشگاه فردوسی مشهد درباره خدمات کتابخانه ای به دانشجویان بین المللی. روش شناسی: 36 کتابدار و 295 دانشجو برگزیده طبق فرمول کوکران و با روش نمونه گیری تصافی ساده به یکی از دو پرسشنامه پژوهشگرساخته پاسخ دادند. روایی دو پرسشنامه را متخصصان تأیید کردند و پایایی آنها با آلفای کرونباخ سنجیده و تأیید شد. یافته ها: رضایت دانشجویان خارجی، زیاد یافته شد. فقط درباره منابع دیداری و شنیداری رضایت آنها پایین تر از متوسط بود. کتابداران نیز خدمات کتابخانه های دانشگاه را متناسب با نیازهای دانشجویان دانستند. بین شناخت کتابداران و دانشجویان بین الملل نسبت به تفاوت های دانشجویان بین المللی و بومی تفاوت معناداری وجود داشت. نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش، کتابخانه های دانشگاه فردوسی باید خدمات متفاوت تری برای دانشجویان بین الملل خود فراهم کنند و کتابداران نیز باید به تفاوت های دانشجویان بین الملل نسبت به دانشجویان بومی توجه داشته باشند.
نقش ویژگی های جمعیت شناختی دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد در نمره ربط نتایج بازیابی شده موتورهای کاوش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: برای طراحی نظام های بازیابی اطلاعات کاربرپسند، توجه به ویژگی های کاربران از اهمیت زیادی برخوردار است. از این رو، هدف پژوهش حاضر این است تا نقش متغیرهای جمعیت شناختی کاربران هنگام جست وجو در موتورهای کاوش مورد بررسی قرار گیرد. روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی بود که از روش ارزیابانه استفاده شد. در این پژوهش، ابتدا با توجه به ویژگی های جمعیت شناختی نظیر جنسیت، مقطع و حوزه تحصیلی، گروه سنی و منطقه سکونت دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد، تعداد 192 نفر به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند و سپس، از آن ها درخواست شد تا وظایف کاری تدوین شده بر اساس عناوین انتخاب شده از سرعنوان موضوعی فارسی را مطالعه و در موتورهای کاوش گوگل، پارسی جو، ریسمون و یوز به زبان فارسی جست وجو و سپس نشانی های اینترنتی مرتبط را در فرم داده شده ثبت کنند. براساس نشانی های اینترنتی ثبت شده، نمره ربط نتایج بازیابی شده دانشجویان با توجه به شاخص جاکارد محاسبه شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که نمره ربط نتایج بازیابی شده توسط دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد با سطح اطمینان 95 درصد در حدود 36/0 تا 42/0 قرار داشت؛ همچنین، بین نمره ربط نتایج بازیابی شده توسط دانشجویان برحسب مقطع تحصیلی، گروه های سنی و منطقه سکونت آنان تفاوت معناداری وجود داشت؛ در حالی که تفاوت معناداری بین نمره ربط نتایج بازیابی شده توسط دانشجویان برحسب جنسیت و حوزه تحصیلی آنان مشاهده نشد. اصالت/ارزش: این مقاله توجه مدیران اطلاعات و طراحان نظام های بازیابی اطلاعات را به این موضوع معطوف می کند که در طراحی نظام های اطلاعاتی توجه به سه متغیر جمعیت شناختی تحصیلات، سن و منطقه سکونت نسبت به دو متغیر حوزه های تحصیلی و جنسیت از اهمیت بیشتری برخوردار است.
تحلیل کیفی تأثیر شیوع بیماری ویروس کرونا بر مناسک زیارت در حرم امام رضا (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
این مقاله تحلیلی فرهنگی از پیامدها و تأثیرات فرهنگی بحران ویروس کرونا در ایران است. در ماه هایی که بحران ویروس کرونا شکل گرفته است این پرسش در کانون توجه جامعه و اندیشمندان ایران بوده است که این بحران چه دلالت هایی برای شیوهٔ زندگی و فرهنگ در ایران دارد؟ نگارنده در پی ارزیابی این پرسش است. در قسمت مقدمهٔ مقاله هدف و چگونگی و پرسش های اصلی مقاله را توضیح داده می شود. در قسمت دوم مقاله به تحیلی از مسئله مندی فرهنگ در ایران امروز پرداخته می شود و این که چگونه ذهنیت جمعی مردم ایران متأثر از بحران ویروس کرونا هوشیار و حساس و شده و به پرسشگری از امور بدیهی و طبیعی فرهنگ می پردازد. سپس سه دیدگاه دربارهٔ نحوهٔ صورت بندی کردن این پرسشگری ارائه می شود: 1) گفتمان تداوم؛ 2) گفتمان گسست؛ و 3) گفتمان بازاندیشی انتقادی. در قسمت سوم مقاله این گفتمان ها شرح داده می شود. رویکرد نگارنده به موقعیت کرونایی همسو با گفتمان بازاندیشی است. از این رو بخش مهم مقاله را به ویژگی ها و ابعاد این بازاندیشی انتقادی اختصاص داده شده است. نگارنده استدلال می کند که انفجار اطلاعات و دانش، آشنایی زدایی، بازاندیشی در نظام اولویت ها، دیجیتالی شدن مضاعف، افزایش توانش تطبیقی، افزایش تقاضای اجتماعی برای دانش، و در نهایت افزایش سوژگی و عاملیت، مجموعه عواملی هستند که گفتمان بازاندیشی را شکل می دهند. روش نگارنده در این مقاله تحلیل دیدگاه های شکل گرفته دربارهٔ پیامدهای فرهنگی بحران کرونا در ایران است. در عین حال، از تجربه های زیسته و درک های شهودی ام نیز کمک گرفته ام. تجزیه وتحلیل نظری مفاهیم و دیدگاه ها یکی از راهبردها برای فهم روایت های شکل گرفته از پیامدهای بحران کروناست.
بررسی تأثیر عوامل شناختی _ اجتماعی بر رفتار اشتراک دانش در جامعه دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: رفتار اشتراک دانش از عوامل زیادی تأثیر می پذیرد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر عوامل شناختی _ اجتماعی بر رفتار اشتراک دانش اعضای هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد انجام شد. روش: این پژوهش از نوع کاربردی است که به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، اعضای هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، تعداد250 نفر به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. برای سنجش هر یک از متغیرهای پژوهش چندین پرسش نامه معتبر مبنای کار قرار گرفت که شرح آنها در متن آمده است. روایی صوری _ محتوایی و سازه ای پرسش نامه های طراحی شده بررسی و تأیید شد. پایایی پرسش نامه ها نیز پس از انجام پیش آزمون با استفاده از روش آلفای کرونباخ محاسبه شد که نتایج نشان داد همه پرسش نامه ها از پایایی بالا و قابل قبولی برخوردارند. برای بررسی روابط بین متغیرها و برازش مدل پژوهش نیز از روش مدل معادلات ساختاری با کمک نرم افزار لیزرل استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از آن است که میانگین عوامل شناختی _ اجتماعی و همچنین رفتار اشتراک دانش و ابعاد آن در میان جامعه پژوهش کمتر از حد مطلوب است. در میان عوامل شناختی _ اجتماعی، «دیدگاه مشترک» بیشترین و «اعتماد» کمترین میانگین را دارند. در میان ابعاد رفتار اشتراک دانش نیز «تمایل به استفاده از دانش» بیشترین و «تمایل به اشتراک دانش» کمترین میانگین را دارد. بررسی میزان برازش مدل پژوهش حاکی از برازش خیلی خوب مدل است. بر اساس مدل برازش شده، متغیر «اعتماد» 89/0، متغیر «دیدگاه مشترک» 57/0 و متغیر «قوّت رابطه» 73/0 بر رفتار اشتراک دانش اعضای هیئت علمی تأثیرگذار هستند. نتیجه گیری: رفتار اشتراک دانش یک فعالیت و رفتار اجتماعی است که بیش از هر چیز تحت تأثیر عوامل شناختی _ اجتماعی قرار دارد. از این رو، برای بررسی رفتار اشتراک دانش و بهبود وضعیت آن در سازمان ها باید به این عوامل توجه ویژه نمود. اعتماد، قوّت رابطه و دیدگاه مشترک از مهم ترین این عوامل هستند.
نقش کتابداران، خدمات اطلاع رسانی و میزان سواد اطلاعاتی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه فردوسی مشهد در کاهش اضطراب اطلاع یابی آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: مقاله با هدف بررسی نقش کتابداران، خدمات اطلاع رسانی و میزان سواد اطلاعاتی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه فردوسی مشهد در کاهش اضطراب اطلاع یابی آنان نوشته شده است. روش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی است و به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه فردوسی مشهد بود. حجم کل جامعه آماری شامل12260 نفر متشکل از 8100 نفر کارشناسی ارشد و 4160 نفر دکتری بود. از این تعداد، 236 نفر از دانشجویان به روش نمونه گیری طبقه ای غیرنسبتی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار سنجش پرسش نامه بود. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی و نرم افزار اس پی اس اس تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها: میزان اضطراب اطلاع یابی دانشجویان در حد متوسط بود. همچنین وضعیت سواد اطلاعاتی دانشجویان، پایین تر از حد مطلوب بود. از سوی دیگر، میزان استفاده دانشجویان از خدمات اطلاع رسانی در سطح متوسط قرار داشت. بین میزان سواد اطلاعاتی و میزان اضطراب اطلاع یابی آنان رابطه معناداری وجود داشت. یافته ها نشان داد نقش کتابداران در کاهش اضطراب اطلاع یابی دانشجویان تحصیلات تکمیلی در سطح متوسط قرار دارد. همچنین شرکت در کارگاه های آموزشی نتوانسته تأثیری در میزان اضطراب اطلاع یابی دانشجویان داشته باشد. بین نمره دانشجویان به مهارت های ارتباطی کتابداران و میزان اضطراب اطلاع یابی آنان، رابطه معنادار مثبتی وجود داشت. بین میزان استفاده از خدمات اطلاع رسانی و میان اضطراب اطلاع یابی دانشجویان تحصیلات تکمیلی رابطه معنادار مثبتی برقرار بود. یافته ها نشان داد بین میانگین نمره های اضطراب اطلاع یابی دانشجویان و متغیر جنسیت و حوزه تحصیلی تفاوت معناداری وجود ندارد، در حالی که این تفاوت در مقطع تحصیلی مشاهده شد. در ادامه، تفاوت معناداری بین میانگین نمره های سواد اطلاعاتی و متغیرهای جنسیت، حوزه تحصیلی و مقطع تحصیلی مشاهده نشد. اصالت/ارزش: شناخت برخی از عوامل مختلف که می تواند فرایند اطلاع یابی افراد را تحت تأتیر قرار دهد تا جایی که آنان را دچار اضطراب کند، ضروری به نظر می رسد. نتایج این پژوهش با تأکید بر نقش کتابداران، میزان استفاده از خدمات اطلاع رسانی و سواد اطلاعاتی جامعه مورد پژوهش می تواند مورد توجه کتابداران و مسئولان دانشگاهی قرار بگیرد تا جایی که علاوه بر شناخت عؤامل تأثیرگذار، گام هایی در جهت رفع آن برداشته شود.
استخراج اطلاعات از پیکره زبانی: معرفی پیکره مقاله های علمی پژوهشی دانشگاه فردوسی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پردازش زبان طبیعی، استفاده در فرهنگ نگاری، پیگیری تحولات زبانی و استخراج اطلاعات زبانی خاص از مهم ترین کاربردهای پیکره است. هدف از انجام این پژوهش معرفی و توصیف چگونگی ساخت پیکره مقاله های علمی پژوهشی است که نگارندگان پدید آورده اند. روش: برای ایجاد پیکره، نخست نرم افزار پیکره ساز طراحی و ساخته شد. این نرم افزار انواع فرمت از جمله doc،docx ،rtf ،txt و pdf را پشتیبانی می کند. همچنین می توان پارامترهای ساخت پیکره را از قبل نیز برای آن تعیین کرد. برای مثال، مشخص کرد که حداقل تعداد توکن فایل برای حضور یک متن در پیکره چه عددی باشد. سپس مجموعه مقاله های علمی پژوهشی اعضای هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد جمع آوری شد. مجموع مقاله های مشتمل بر 7.154.202 کلمه و 1100 عنوان است. کلّ پیکره در فایل های مجزا به جمله های تشکیل دهنده آن تجزیه شد. ریشه کلمات استخراج و برچسب نحوی کلمات زده شد. علاوه بر امکان استخراج اطلاعات به طور مستقیم، نرم افزار جانبی دیگری با کاربرد ساده تر برای استخراج اطلاعات آماری نیز طراحی و به آن افزوه شد تا کاربران غیرتخصصی هم بتوانند از آن استفاده و اطلاعات را استخراج کنند. یافته: برای ارزیابی درستیِ ابزارهای ریشه یاب و برچسب زنی مقوله های گفتار، از پیکره های استاندارد موجود مانند پیکره PerDT (در سایت دادگان) که شامل تعداد قابل توجهی جمله برچسب خورده با اطلاعات نحوی و ساخت واژی است استفاده شد. همچنین با مطالعه موردی عبارات احتیاط آمیز (بخشی از طرح پژوهشی که به چاپ نرسیده است) یافته این پژوهش که ساخت پیکره مقاله های علمی پژوهشی است آزمایش و با دقت حدود96% تأیید شد. نتیجه: بر اساس نتایج به دست آمده، پیکره ساخته شده قابلیت بسیار بالایی برای داده کاوی و استفاده در تمام پژوهش هایی که بر روی متون علمی انجام می شود را دارا است. با استفاده از این پیکره می توان توصیفی داده محور از نحوه کاربرد زبان توسط گروه های مختلف کاربران زبانی ارائه کرد. با بارگذاری این پیکره در سایت کتابخانه مرکزی دانشگاه فردوسی مشهد، امکان کاربری عام آن به زودی فراهم خواهد شد.
نقش معیارهای طراحی ترغیبی در ترغیب کاربران به استفاده از وبگاه کتابخانه مرکزی دانشگاه فردوسی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف این پژوهش سنجش نقش معیارهای طراحی ترغیبی در ترغیب کاربران به استفاده از وبگاه کتابخانه مرکزی دانشگاه فردوسی مشهد بود. روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، ترکیبی از روش ارزیابانه و پیمایشی بود. جامعه اول پژوهش، وبگاه کتابخانه مرکزی دانشگاه فردوسی مشهد و جامعه دوم پژوهش، دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه فردوسی مشهد در سال تحصیلی 95-96 در چهار حوزه علوم پایه، علوم انسانی، فنی مهندسی و کشاورزی بودند که حجم نمونه از جامعه دوم بر اساس جدول حجم نمونه کرجسی و مورگان تعیین شد (356 نفر) و اعضای نمونه با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. پس از تأیید روایی و پایایی سیاهه وارسی و پرسشنامه محقق ساخته، داده های مورد نیاز پژوهش گردآوری گردید و با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی به کمک نرم افزار اس پی اس اس 23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: در مجموع برای 8 معیار طراحی ترغیبی، 107 مصداق شناسایی شد که در وبگاه کتابخانه مرکزی دانشگاه فردوسی مشهد بیش از 58 درصد از کل مصداق های شناسایی شده به کار گرفته شده بود. همچنین، در وبگاه این کتابخانه بیشترین توجه به معیار اعتبار وبگاه و در مقابل کمترین توجه به معیار شخصی سازی شده بود. از دیدگاه کاربران، نقش همه معیارهای طراحی ترغیبی در ترغیب آن ها به استفاده از وبگاه کتابخانه بیش از حد متوسط بود. اصالت/ارزش: این پژوهش از معدود پژوهش ها در حوزه طراحی ترغیبی در کتابخانه ها می باشد. نتایج این پژوهش می تواند مورد استفاده کتابداران و طراحان وبگاه این کتابخانه قرار گیرد و به آن ها در طراحی هر چه بهتر و مؤثرتر این وبگاه کمک نماید. کتابداران با آگاهی از نتایج پژوهش می توانند سبب برقراری ارتباط بهتر کاربران با وبگاه و ترغیب آن ها به استفاده و مراجعه مجدد به وبگاه و بهره گیری از خدمات کتابخانه شوند.
بررسی وضعیت اشتغال دانش آموختگان گروه آموزشی زبان شناسی دانشگاه فردوسی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تربیت نیروی انسانی متخصص، اشتغال زایی و استفاده از تخصص آن ها ازجمله دغدغه های اصلی نظام آموزش عالی است. اما گاهی تعادلی بین تعداد فارغ التحصیلان و شغل متناسب با تخصص آن ها مشاهده نمی شود، یا فارغ التحصیلان چنان که شایسته است برای آن شغل متخصص نشده اند. لذا از وظایف دانشگاه ها و بالطبع گروه های آموزشی مربوطه پیگیری و بررسی میزان کفایت و کیفیت آموزشی دانش آموختگان است. در این راستا، پژوهش حاضر به بررسی وضعیت فارغ التحصیلان رشته زبان شناسی دانشگاه فردوسی مشهد در یک دوره ده ساله (1395- 1385) پرداخته است. در بررسی اولیه تمام فارغ التحصیلان رشته زبان شناسی در بازه مورد بررسی، افراد شاغل و غیرشاغل مشخص شدند. سپس از میان شاغلین به کار، 30 نفر به صورت تصادفی برای شرکت در مصاحبه تلفنی ساختار یافته، انتخاب شدند. بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش، میانگین 83 درصد از فارغ التحصیلان این رشته جذب بازار کار شده اند که از این نظر در جایگاه نسبتا خوبی قرار دارد. اکثر افراد رشته خود را آگاهانه انتخاب کرده اند و تفاوت معناداری در رابطه با میزان اشتغال به کار با جنسیت و همین طور مقطع تحصیلی افراد دیده نمی شود. در 80 درصد از افراد ارتباط شغلی با رشته تحصیلی وجود داشت، اما تنها 33 درصد پایان نامه ها برای اشتغال به کار نویسندگانشان مفید و مرتبط تشخیص داده شده اند. همچنین در مورد ارتباط سرفصل و محتوای دروسی که فارغ التحصیلان گذرانده اند و کاری که به آن مشغول هستند، تنها 53 درصد پاسخ مثبت داده اند. درضمن این که لزوم تغییراتی در ساختار جذب دانشجو حتمی می باشد، هدایت پایان نامه های دانشجویان به سوی موارد کاربردی تر نیز از ملزومات است.
طراحی شاخص های سنجش مفهوم عادت واره کسب و کار(مورد مطالعه شرکت های رشد و دانش بنیان دانشگاه فردوسی مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اینکه بسیاری از شرکت های نوپا و نوآور توسط دانشجویان و فارغ التحصیلان دانشگاهی تشکیل شده است، یکی از مهم ترین مشکلات این شرکت ها توانمندی ورود به بازار است. این توانمندی معمولاً به تدریج و در اثر فعالیت های مختلف در میدان کسب و کار در فرد درونی شده و جزئی از عادات و رفتار او می شود که می تواند به مثابه عادت واره کسب و کار راهنمای عملی وی باشد. هدف تحقیق حاضر طراحی شاخص های سنجش مفهوم عادت واره کسب و کار است. جامعه آماری کلیه اعضای فعال در شرکت های رشد و دانش بنیان دانشگاه فردوسی مشهد و حجم نمونه که به روش نمونه گیری به شکل تصادفی از لیست اعضای شرکت ها انتخاب شده، برابر با 204 نفر است. عادت واره کسب و کار در این تحقیق شامل چهار بعد نوآوری، تعامل اجتماعی، بازارگرایی و ارائه طرح کسب و کار بر اساس چهار نوع سرمایه در میدان کسب و کار است. یافته های تحقیق نشان می دهد که نمره میانگین شاخص عادت واره کسب و کار اعضای شرکت های رشد و دانش بنیان دانشگاه در حد متوسط است. از بین ابعاد مرتبط با این شاخص میانگین متغیر نوآوری از سایر ابعاد دیگر عادت واره کمتر است در حالی که سه بعد دیگر تقریبا در حد متوسط با هم برابر هستند. نتیجه پژوهش اینکه استراتژی شکل گیری عادت واره کسب و کار داشتن توانمندی بازارگرایی با شناخت مناسب بازار، توانایی تعاملات اجتماعی در کسب و کار با استفاده از روابط عمومی بالا، داشتن توانایی نوآوری در تمام بخش های کسب و کار و داشتن توانایی تجاری سازی یعنی قدرت ارائه ایده های مناسب و کاربردی است.
آسیب شناسی «بیان مسئله» در پژوهش های تاریخی (مطالعه موردی: پایان نامه های کارشناسی ارشد رشته تاریخ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از اجزای اصلی و در واقع رکن اساسی پژوهش که از آن طریق پژوهشگر به توضیح مسئله پژوهش می پردازد، «بیان مسئله» است. به دلیل نبودِ تعریف درست از «بیان مسئله» و نیز خلط آن با دیگر اجزای پژوهش، نظیر عنوان، موضوع و سؤال اصلی پژوهش، اغلب در پژوهش های تاریخی باعث نادیده گرفتن آن می شود. شاید بتوان گفت این اشکال اغلب ناشی از نارسایی و نبودِ تعریف درست برای مفاهیم اساسی پژوهش در متون «روش پژوهش» در علوم انسانی به طور عام و در تاریخ به طور خاص است که بازتاب آن را می توان در پژوهش های تاریخی، در رساله ها و پایان نامه های دانشجویان تاریخ مشاهده کرد. پژوهش حاضر به دنبال آسیب شناسی نبودِ شفافیت یا نقصان در مفهوم «بیان مسئله» در پایان نامه ها و پژوهش های تاریخی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که به دلیل نداشتنِ تعریف صحیح از بیان مسئله در متون روش پژوهش در تاریخ، منجربه کاستی های جدی ای در پایان نامه های دانشگاهی رشته تاریخ شده است. در این پژوهش تلاش شده است با استفاده از منابع کتابخانه ای و مجموعه گنجینه پایان نامه ها [1] و نیز با روش توصیفی تحلیلی و آماری به تحلیل داده ها بپردازد و آسیب های روش شناسی بیان مسئله را با مطالعه موردی در پایان نامه های رشته تاریخِ دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه فردوسی، در طی سال های گذشته نشان دهد. [1]. Ganj.irandoc.ac.ir