مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
مدیریت ارتباط با مشتری
منبع:
پژوهش های نوین در مدیریت کارآفرینی و توسعه کسب و کار جلد ۲ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۶)
68-90
حوزه های تخصصی:
با توجه به گسترش هر روزه دانش و تکنولوژی و جریان وسیع اطلاعات، امروزه جامعه ما محتاج تربیت افرادی است که بتوانند با شیوه هایی نوین با دشواری ها روبه رو شوند و به دنبال راهکاری در راستای حل آنها باشند. با این نگرش نیاز به آموزش و پشتیبانی از فرآیندها و افکار نوین در راستای رسیدن به سازمانی شکوفا از اهمیت ویژه ای برخوردار است. افزایش ارتباط با مشتری در سازمان ها می تواند به ارتقای کمیت و کیفیت خدمات، کاهش هزینه ها، جلوگیری از هدر رفتن منابع، کاهش بروکراسی و درنتیجه بالابردن کارایی و بهره وری و پیدایش انگیزه و رضایت شغلی در کارکنان انجامیده است. با توجه به ماهیت خدمات تامین اجتماعی، موضوع عملکرد مدیریت ارتباط با مشتریان ابزاری کارآمد است که گزینه مفید در برقراری یک ارتباط موثر است. شناخت نیاز مشتری و عرضه محصولات نوین قبل از اعلام نیاز او از جمله محدودیت هایی است که سازمان تامین اجتماعی به عنوان یک ارگان تجاری با آن رو به رو است و لذا دانش مشتری و نحوه مدیریت آن می تواند به عنوان یک پیشنهاد برای این رفع این محدودیت ها مورد استفاده قرار گیرد. هدف تحقیق حاضر مروری بر عملکرد مدیریت ارتباط با مشتری بوده است. . این مقاله بر آن است ابتدا مقدمه ای از موضوع ارائه کند، سپس به تجزیه و تحلیل مدیریت ارتباط با مشتری (CRM) و نظریاتی در این راستا پرداخته می شود.
ارائه چارچوبی برای یکپارچه سازی مدیریت دانش مشتری و مدیریت ارتباط با مشتری در صنعت بانکداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
572 - 608
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تبیین مدل یکپارچه سازی مدیریت دانش مشتری و مدیریت ارتباط با مشتری اجرا شده است تا فرصتی برای بهره بردن از نیروی انسانی دانش محور و مشتری محور با بیشترین اثربخشی در کسب وکار و ارزش آفرینی برای مشتری فراهم شود.
روش: پژوهش از نظر هدف، بنیادین و از نظر ماهیت، اکتشافی است. برای گردآوری داده ها، رویکرد مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته در کنار مطالعات کتابخانه ای مدنظر قرار گرفت. جامعه آماری این پژوهش، خبرگان مباحث مدیریتی، بانکی و دانشگاهی بودند. برای شناسایی خبرگان از روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی استفاده شد که طی آن با توجه به کفایت داده ها با 16 خبره مصاحبه به عمل آمد.
یافته ها: بر اساس تحلیل مصاحبه های صورت گرفته، کدهایی در قالب 50 مفهوم و 18 مقوله اصلی استخراج شدند. در نهایت با استناد به رهیافت نظام مند در نظریه داده بنیاد، کدهای شناسایی شده در 6 طبقه هسته ای شامل پدیده محوری، شرایط علّی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها دسته بندی شدند.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج، مقوله های شش طبقه یاد شده عبارت اند از: مقوله های علّی: واکنش سریع بانک به محیط خارجی، پیاده سازی استانداردهای بین المللی در حوزه مشتری مداری و مسئولیت اجتماعی بانک. مقوله های محوری: تعیین چارچوب مدیریتی، تأمین نیروی انسانی، تعیین استراتژی و ارزش آفرینی برای مشتری. مقوله های راهبردی: بازاریابی یکپارچه، توسعه فناوری و خدمات نوین بانکداری، اتحاد استراتژیک و مدل دلتا. مقوله های زمینه ای: تغییر رویکرد مدیریت ارشد بانک و آزادسازی و مقررات زدایی از سوی دولت. مقوله های مداخله گر: فرهنگ توانمندسازی بانک و رقابت پویا. مقوله های پیامدی: کسب مزیت رقابتی برای بانک، رضایتمندی مشتریان و تقویت خدمات بانکی در جامعه. مسلم است که برای موفقیت در یکپارچه سازی مدیریت دانش مشتری و مدیریت ارتباط با مشتری، باید به این مقوله ها توجه ویژه ای شود.
بررسی ارتباط فرهنگ سازمانی و مدیریت ارتباط با مشتری در صنعت هتل داری (مطالعه موردی: هتل های چهار ستاره شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۲۴)
249 - 262
حوزه های تخصصی:
از آنجا که یکی از روش های حفظ مشتریان وفادار، مدیریت ارتباط با مشتری (CRM) است، شناخت عوامل مؤثر بر آن ضروری است. بررسی های مختلفی در این زمینه انجام شده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر ابعاد فرهنگ سازمانی (سازگاری، درگیر شدن در کار، انطباق پذیری و رسالت( بر ابعاد مدیریت ارتباط با مشتری (تمرکز بر مشتریان کلیدی، سازماندهی فرآیندها، مدیریت دانش و فناوری های مدرن) در صنعت هتلداری است. روش پژوهش از نوع کمی، کاربردی و توصیفی- همبستگی است. جهت سنجش فرهنگ سازمانی، پرسشنامه استاندارد دنیسون (1990) و برای سنجش مدیریت ارتباط با مشتری پرسشنامه استاندارد سین و همکاران (2005) مورد استفاده قرار گرفته است. نمونه آماری پژوهش به صورت تصادفی ساده از بین کارمندان و مدیران هتل های چهار ستاره شهر یزد انتخاب شده است و مدل مفهومی پژوهش با استفاده از معادلات ساختاری حداقل مربعات جزیی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهند فرهنگ سازمانی تأثیر معناداری بر مدیریت ارتباط با مشتری در صنعت هتلداری دارد.
تجزیه و تحلیل چند سطحی تاثیر رسانه های اجتماعی بر مدیریت دانش مشتریان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رسانه های اجتماعی پتانسیل بالایی در خصوص حمایت از ارتباطات دوجانبه میان سازمانها و مشتریانشان، با هزینه نسبتا پایین و سطوح بالایی از کارایی را دارا می باشند، از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیرات ناشی از ابعاد استفاده از رسانه های اجتماعی (شامل ابعاد اجتماعی، سرگرمی، شناختی) بر ابعاد تشکیل دهنده مدیریت دانش مشتری صورت گرفته است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش، پژوهشی توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل37 مدیر و تمامی مشتریان بانک کارآفرین در سطح شهر تهران می باشد و 400 نفر به عنوان نمونه براساس روش احتمالی تصادفی از بین جامعه آماری انتخاب و پرسشنامه پژوهش میان آنها توزیع شده است داده ها به وسیله نرم افزارهای SPSS و Amos تحلیل شدند. درنهایت فرضیّه های تحقیق براساس نتایج بدست آمده از تحلیل مدل یابی معادلات ساختاری(SEM) مورد آزمون تجربی قرار گرفتند. براساس این نتایج، استفاده از محتوای اجتماعی و لذّت جویانه رسانه های اجتماعی تأثیر مستقیم معناداری بر روی همه ابعاد مدیریّت دانش داشته اند. امّا استفاده شناختی از رسانه های اجتماعی تنها روی بعدهای دانش از مشتری و دانش برای مشتری تأثیر مستقیم معناداری داشته و تأثیر آن بر روی بعد دانش درباره مشتری غیرمعنادار بوده است. رسانه های اجتماعی در سطح سازمانی و در نهایت بر مدیریت دانش مشتریان در سطح فردی اثر مثبت و معناداری دارد .تجزیه و تحلیل اثرگذاری رسانه اجتماعی (در سطح سازمانی) بر متغیر سطح فردی یعنی مدیریت دانش به کمک روش های عادی رگرسیونی امکان ناپذیر است و به همین دلیل برای شناسایی این اثرگذاری در دو سطح مختلف از تجزیه و تحلیل چند سطحی استفاده گردید. داده ها همچنین به کمک نرم افزار تحلیل خطی سلسله مراتب(HLM) تحلیل شده اند خروجی نرم افزار تأییدکننده روابط چند سطحی متغیرهای پژوهش می باشد.
خوشه بندی مشتریان در حوزه بانکداری الکترونیک با بهره گیری از تراکنش های الکترونیکی و اطلاعات دموگرافیک (مورد مطالعه: بانک رفاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت مشتریان و شناسایی سرویس های سودده با توجه به تنوع مشتریان بانک و گوناگونی سرویس ها در نظام بانکی کشور از اهمیت بالایی برخوردار است. مدیریت ارتباط با مشتری در حال حاضر هسته مرکزی را در دنیای تجارت به خود اختصاص داده است، مهمترین شبکه بین بانکی مورد استفاده در ایران شبکه شتاب می باشد. دراین پژوهش با استفاده از فنون داده کاوی به بخش بندی و رتبه بندی مشتریان در شبکه شتاب با استفاده از یک مدل بهبود یافته داده کاوی مبتنی بر تازگی خرید، تناوب خرید و مبلغ خرج شده برای خرید پرداخته شده به نحوی که بانک ها بتوانند در این شبکه رفتار مشتریان خود را تحلیل و ارزیابی نموده و به تدوین سیاستهای موثر در برخورد با مشتریان بپردازند. همچنین جهت بررسی مطالعات مشابه و افزایش اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای و اینترنتی، اطلاعات مرتبط با مدل مورد نظر گردآوری شد. نهایتاً R +FMW مدلی جهت خوشه بندی مشتریان بانک و تراکنش های آنها ارائه گردید. نتایج تحقیق نشان داد که مدل توسعه یافته R + FMW از دقت بالاتری نسبت به مدل RFM پایه برخوردار است و با استفاده از این مدل بانک ها می توانند مشتریان فعال در شبکه تبادل بین بانکی(شتاب) را شناسایی کنند و مشتریان و کانال های ارتباطی پرهزینه را از جنبه ی میزان کارمزد و اطلاعات دموگرافیک تشخیص دهند.
بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی مشتریان و مدیریت ارتباط با مشتریان (مورد کاوی : مرکز آموزش های الکترونیکی دانشگاه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۵ تابستان ۱۳۹۲ شماره ۲
47 - 68
حوزه های تخصصی:
مصرف کنندگان در ارتباطشان با سازمان های خدماتی، نیازها و تمایل های متفاوتی دارند و تمام آنها نسبت به برقراری روابط نزدیک تجاری از دید "ارتباط جویی" در برابر "ارتباط گریزی" تمایل مشابهی ندارند. با وجود اینکه مدیریت ارتباط با مشتری، یکی از اولویت های پژوهشی در زمینه بازاریابی بوده است؛ اما پژوهشگران و مدیران بازاریابی آن گونه که باید، این اولویت های ارتباطی متمایز را درک نکرده اند. این پژوهش با معرفی "سبک های دلبستگی مشتریان" به پژوهشگران و مدیران بازاریابی، در شناسایی و پیش بینی نیاز های ارتباطی مشتریان کمک می کند. برای این امر، پژوهشی پیمایشی در مرکز آموزش های الکترونیکی دانشگاه تهران (به منزله یک مرکز خدماتی) و روی دانشجویان (به منزله مصرف کننده خدمات) انجام شد تا ارتباط بین سبک های دلبستگی مشتریان با متغیرهای ارتباطی بررسی شود. داده ها از طریق پرسش نامه برخط گردآوری شدند و با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل عاملی تأییدی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد نظریه دلبستگی، مبنای نظری قدرتمندی برای یک رویکرد پیش بینانه و برپایه مشتری برای بهبود کارایی و اثربخشی فعالیت های بازاریابی و مدیریت ارتباط با مشتری سازمان است.
بررسی نقش آمیخته ترفیعات فروش و مدیریت ارتباط با مشتری بر ابعاد ارزش ویژه برند در راستای افزایش وفاداری برند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۵ پاییز ۱۳۹۲ شماره ۳
1 - 18
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی نقش عناصر آمیخته ترفیعات فروش و مدیریت ارتباط با مشتری بر ابعاد ارزش ویژه برند و همچنین وجود تعامل و روابط همبسته میان این ابعاد است. مطالعه پیش رو از نظر هدف، از دسته پژوهش های کاربردی و از دید روش، در گروه پژوهش های توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش از بین مصرف کنندگان دو صنعت مواد غذایی و مواد شوینده و بهداشتی انتخاب شده که برای جمع آوری داده ها، تعداد دویست وچهل پرسش نامه در میان هر دو گروه توزیع شد. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده نشان می دهد از بین عناصر بازاریابی ارتباطی، دو عنصر مدیریت ارتباط با مشتری و ترفیعات غیرمادی فروش، نقش مؤثری در افزایش ارزش ویژه برند ایفا می کنند و آگاهی مصرف کننده نسبت به برند، از دسته ابعاد کلیدی است که نقش تکیه گاه و مرجع را در تعامل میان این ابعاد برعهده داشته و وفاداری به برند را ایجاد می کند. گفتنی است، نتایج حاصل از این پژوهش می تواند به مدیران بازاریابی سازمان ها و شرکت ها کمک کند تا کیفیت تصمیم گیری خود را بهبود بخشند.
نقش عوامل موثر برموفقیت راهبرد مدیریت ارتباط با مشتری درنمایندگی های فروش خودرو استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۶ بهار ۱۳۹۳ شماره ۱
125 - 144
حوزه های تخصصی:
توجه جدی به مشتری، لازمه تداوم فعالیت در بازارهای رقابتی امروز است. از طریق جلب رضایت مشتری، سازمانها می توانند هزینه های تولیدشان را کاسته و درآمدشان را افزایش دهند. مدیریت ارتباط با مشتری می تواند به مدیران و سازمانها در برقراری یک ارتباط سازنده با مشتریان و همچنین حفظ آنها کمک نماید. بنابراین، تدوین و استقرار یک سیستم مدیریت ارتباط با مشتری کارآمد، جزء ضروریات سازمانهای امروزی محسوب می گردد. در پژوهش حاضر، نقش عوامل موثر بر موفقیت استراتژی مدیریت ارتباط با مشتری در نمایندگی های فروش خودرو استان گیلان مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که مدیریت دانش، متغیرهای سازمانی، کیفیت مراودات و تکنولوژی با موفقیت استراتژی ارتباط با مشتری در نمایندگی های فروش خودرو استان رابطه مستقیم دارند اما تجربه بکارگیری از سیستم ارتباط با مشتری لزوماً منجر به موفقیت استراتژی مدیریت ارتباط با مشتری نمی شود.
شناسایی و اولویت بندی مشتریان کلیدی بر مبنای ارزش دوره عمر آنها با استفاده از مدل آر. اف. ام. (مطالعه موردی: شرکت مخابرات استان قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۸ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲
461 - 478
حوزه های تخصصی:
با رقابتی شدن بازارها و تغییرات پیوسته آن، سازمان ها دریافته اند که مانند گذشته با نظام اقتصادی رو به گسترش و بازارهای در حال رشد روبه رو نیستند؛ بنابراین هر مشتری ارزش ویژه خود را دارد؛ پس می کوشند با حفظ و افزایش وفاداری مشتریان، مزیت های رقابتی خود را افزایش دهند. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی مشتریان کلیدی از بین 37187 مشتری بخش اینترنت شرکت مخابرات استان قم، اجرا شده است. بر اساس این فرایند، پس از تعیین مقادیر آر. اف. ام. (تازگی مبادله، تعداد دفعات مبادله و ارزش پولی مبادله) و وزن هر یک از این شاخص ها بر اساس فرایند تحلیل سلسله مراتبی، مشتریان به روش دومرحله ای خوشه بندی شدند. نتایج به دست آمده زمینه را برای تحلیل ویژگی های مشتریان شرکت در چهار بخش اصلی بدین گونه فراهم کرد که خوشه 2 با کمترین تعداد مشتری و بیشترین ارزش دوره عمر به عنوان مشتریان کلیدی شناسایی شد ، سپس آنها اولویت بندی شدند. در پایان نیز پیشنهادهایی برای بهبود روابط بین مشتریان مد نظر و شرکت مخابرات ارائه شد.
پیش بینی ارزش طول عمر مشتریان بانکی با استفاده از تکنیک دسته بندی گروهی داده ها (GMDH) در شبکه عصبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۸ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴
833 - 860
حوزه های تخصصی:
امروزه نقش مدیریت ارتباط با مشتری به عنوان ابزار راهبردی در توسعه سازمان های تولیدی و خدماتی و همچنین جذب و نگهداری مشتریان در صنایع رقابتی، انکارناپذیر است. شناسایی، ارزش گذاری و دسته بندی مشتریان و تخصیص بهینه منابع به آنها با توجه به ارزشی که برای سازمان ها دارند، از دغدغه های اصلیِ حوزه مدیریت ارتباط با مشتری است. در این مقاله با استفاده از شبکه عصبی GMDH به محاسبه و پیش بینی ارزش طول عمر مشتریان، به عنوان ابزاری کلیدی در تحقق نقش مدیریت ارتباط با مشتری در صنعت بانکداری پرداخته شده است. برای این منظور، اطلاعات جمعیت شناختی و مالی 5000 مشتری حقیقی ارزنده یکی از بانک های خصوصی کشور با شرط میانگین موجودی بیش از 500 میلیون ریال در حداقل یکی از حساب ها، وارد شبکه شد. نتایج نشان داد به کمک این روش می توان با دقت بالای 90 درصد ارزش طول عمر مشتریان را پیش بینی کرد که به نسبت روش های آماری متعارف، دقت بیشتری دارد. پس از حذف متغیرهای مؤثر و مضاعف، شبکه بار دیگر آزمایش شد که در این حالت نیز پیش بینی با دقت بیش از 85 درصد بود
مدل ارزیابی فرایند مدیریت ارتباط با مشتری در بانک های تجاری خصوصی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طبق گزارشات مختلف، برخلاف سرمایه گذاری های زیادی که روی مدیریت ارتباط با مشتری صورت می گیرد، اجرای آن ریسک بسیار زیادی را به همراه دارد. یکی از دلایل شکست اجرای مدیریت ارتباط با مشتری، نداشتن ابزار و معیارهای مناسب برای سنجش و ارزیابی ارتباط با مشتریان است. در حال حاضر، روش های سنتی مالی پرکاربردترین ابزارهای ارزیابی بازاریابی و مدیریت ارتباط با مشتری هستند. ولی این روش ها برای ارزیابی سرمایه گذاری هایی مثل مدیریت ارتباط با مشتری که انتظار می رود مزایای آنها نامشهود، غیرمستقیم، یا راهبردی باشد، مناسب نیستند؛ بنابراین برای ارزیابی مدیریت ارتباط با مشتری نیازمند ابزاری هستیم که عوامل مشهود و نامشهود را بسنجد، رویکردی فرایندگرا و جامع داشته باشد و نواقص روش های فوق را نیز برطرف سازد. در این مقاله با رویکرد کیفی و با روش نظریه داده بنیاد، مدلی برای ارزیابی عملکرد مدیریت ارتباط با مشتری ارائه می شود که نواقص مدل های موجود را برطرف کرده، با رویکردی جامع و سیستمی، ابعاد مشهود و نامشهود روابط با مشتریان را به صورت فرایندی در بانک های تجاری خصوصی کشور ارزیابی می کند. در نهایت پس از تحلیل و مقایسه مدل توسعه یافته، پیشنهاداتی برای مدیران بانکی و پژوهگران آتی این حوزه ارائه می شود.
پیمایشی از ابعاد پیاده سازی سیستم های برنامه ریزی منابع سازمان و مدیریت ارتباط با مشتری در شرکت های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه خریداری و استفاده استراتژیک از سیستم برنامه ریزی منابع سازمان و سیستم مدیریت ارتباط با مشتری راه حلی است که پژوهشگران و صاحبنظران فناوری اطلاعات برای پایداری در اقتصاد دیجیتالی به سازمان ها پیشنهاد می کنند. در این بین بسیاری از شرکت های ایرانی نیز تمایل به پیاده سازی این سیستم ها در سازمان خود پیدا کرده اند، ولی گاهی با مسائل و ابعاد پیاده سازی این سیستم ها آشنایی کافی ندارند؛ ازاین رو هدف این پژوهش انجام پیمایشی درباره ی پیاده سازی سیستم های برنامه ریزی منابع سازمان و مدیریت ارتباط با مشتری در شرکت های تولیدی و خدماتی کشور ایران است. در این پیمایش تلاش بر این است، برخی از مهم ترین جنبه های پیاده سازی این سیستم ها شامل انگیزه های پیاده سازی، موانع و مشکلات پیاده سازی این سیستم ها در کشور، نتایج پیاده سازی این سیستم ها، معیار گزینش این سیستم ها توسط کاربران، معیار گزینش عرضه کنندگان این سیستم ها و عوامل کلیدی موفقیت در پیاده سازی این سیستم ها بررسی شود. جامعه ی پژوهش، شامل 41 شرکت در حوزه ی سیستم برنامه ریزی منابع سازمان و شانزده شرکت در حوزه ی سیستم مدیریت ارتباط با مشتری بوده است. نتایج پیمایش نشان می دهد، این شرکت ها با انگیزه هایی مانند افزایش بهره وری، افزایش نتایج تجاری، افزایش کیفیت اطلاعات، پاسخ گویی بهتر به مشتری و کاهش موجودی، وارد پیاده سازی این سیستم ها در سازمان خود می شوند ولی در عمل با مشکلاتی مانند عدم شناخت و تعریف درست نیازمندی ها، یکپارچه سازی اطلاعات، مقاومت کارکنان، عدم تناسب تکنولوژی با ساختار موجود و ایجاد هزینه های غیرقابل پیش بینی مواجه می شوند.
مدلی برای اولویت دهی عوامل مدیریت دانش در بهبود عملکرد مدیریت ارتباط با مشتری (مطالعه موردی: بانک سپه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فناوری اطلاعات دوره ۵ تابستان ۱۳۹۲ شماره ۲
63 - 82
حوزه های تخصصی:
در دهه اخیر با افزایش رقابت، جذب و حفظ مشتری که باارزش ترین رکن رقابت شمرده می شود، از اهمیت بالایی برخوردار شده است و بسیاری از سازمان ها آن را کلید موفقیت در کسب وکار می دانند. برخی از سازمان ها با وجود بهره مندی از مدیریت ارتباط با مشتری، قادر به جذب رضایت مشتری نیستند. برای نمونه با شکل گیری بانک های خصوصی، بانک های دولتی دچار مشکلات عدیده ای در بازار رقابت شدند. این نوشتار تلاش دارد تا با ارائه مدلی برای اولویت دهی انواع دانش و مدیریت بهینه تر دانش در سازمان، مدیریت ارتباط با مشتری را بهبود بخشد. برای این امر، عوامل مدیریت دانش به سه عامل دانش مشتری، دانش کارکنان و دانش بازار دسته بندی و متغیر های مستقل این پژوهش در نظر گرفته شدند. همچنین مدیریت ارتباط با مشتری (مدیریت خدمات، شکایت ها، پیشنهادها) نیز، متغیر وابسته شمرده شدند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از روش معادلات ساختاری و نرم افزار لیزرل استفاده شده است و تأثیر مدیریت دانش بر بهبود عملکرد مدیریت ارتباط با مشتری، در مطالعه موردی بانک سپه مورد ارزیابی قرار گرفته شد. در انتها نتایج گزارش شده است.
تحلیل مشکلات شعب بانک آینده در سراسر کشور با استفاده از روش داده کاوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فناوری اطلاعات دوره ۶ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲
333 - 350
حوزه های تخصصی:
بسیاری از بانک های کشور به منظور مدیریت مشکلات و شکایات مشتریان و شعب خود، بخشی از واحد مدیریت ارتباط با مشتریان را به شرکت هایی از قبیل مراکز تماس برون سپاری می کنند. با توجه به اینکه این واحد مهم در خارج از بانک ها مدیریت می شود لذا تحلیل داده های آن و ارزیابی عملکرد مراکز تماس از اهمیت بسیاری برخوردار است از سوی دیگر بسیاری از بانک ها توانایی تحلیل و چگونگی استفاده از الگوهای پنهان موجود در داده ها را ندارند، به همین منظور در این مقاله سعی داریم تا با ارائه مدل RFS، شعب بانک را بر اساس شباهت فاکتورهای R به معنی تازگی اعلام مشکل، F فرکانس یا تعداد مشکلات و S میزان رضایت شعب از مرکز تماس، خوشه بندی نموده وارتباط میان فاکتورهای موجود با نوع مشکلات اعلام شده را بیابیم. همچنین با بررسی فاکتور S می توان توانایی مرکز تماس در جهت رفع مشکلات شعب هر خوشه را ارزیابی نمود. شعب بر اساس الگوی رفتارشان در چهار خوشه بهینه توزیع شده، نتایج تحلیل و در پایان پیشنهادهایی به منظور بهبود عملکرد مرکز تماس ارائه شده است.
داده کاوی دانشجویان انصرافی دانشگاه تهران با تمرکز بر حفظ دانشجویان شهریه پرداز (جلوگیری از روی گردانی مشتری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فناوری اطلاعات دوره ۷ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲
217 - 238
حوزه های تخصصی:
انصراف دانشجو یکی از چالش های پیش روی آموزش عالی است. مقاله حاضر رویکرد پذیرش دانشجوی شهریه پرداز را نوعی کسب وکار و انصراف دانشجو را روی گردانی مشتری در نظر گرفته است و به دنبال بررسی عوامل انصراف دانشجویان و اتخاذ سیاست های مداخله جویانه بازدارنده است. پژوهش پیش رو کاربردی از نوع توصیفی است که به کمک داده های کمی و کیفی بر مبنای روش پژوهش کریسپ از داده کاوی اطلاعات دانشجویان ورودی شهریه پرداز (21420 دانشجو دانشگاه تهران طی سال های 1392- 1388) استخراج شده از بانک های اطلاعاتی سیستم آموزش دانشگاه تهران، اجرا شده است. هدف آن، تحلیل رفتار دانشجویان به منظور شناسایی دانشجویان در معرض خطر انصراف و ارائه مدل پیش بینی احتمال انصراف است. پس از تحلیل داده ها و ارائه مدل پیش بینی، جدول احتمال انصراف و مدل رگرسیونی انصراف، یافته های پژوهش ترم اول و دوم (به ویژه ترم اول در دوره سنی 31-24 سال) را به منزله پرخطرترین دوره زمانی، دانشجویان ارشد را مستعدترین مقطع و دوره شبانه را پرخطرترین دوره تحصیلی برای انصراف دانشجو (روی گردانی مشتری) شناسایی کرد.
بررسی تأثیر شایستگی هوش تجاری بر فرایند مدیریت ارتباط با مشتری: مطالعه تجربی در صنعت بانکداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فناوری اطلاعات دوره ۱۰ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
209 - 234
حوزه های تخصصی:
امروزه، ایجاد روابط بلندمدت و مؤثر با مشتریان یکی از مؤلفه های کلیدی درک اولویت ها و نیازهای آنها و کسب مزیت رقابتی است. همچنین، سازمان ها با نیاز فزاینده به اطلاعات و دانش تحلیلی درباره مشتریان، بازار، رقبا، محیط سازمانی و سایر عوامل مؤثر بر کسب و کار مواجه اند که باعث توجه به هوش تجاری به عنوان راه حلی برای پاسخ به این نیاز شده است. هدف این پژوهش، مطالعه نقش شایستگی هوش تجاری در بهبود فرایند مدیریت ارتباط با مشتری است. به این منظور بر اساس مرور ادبیات و تئوری رابطه شایستگی قابلیت، یک مدل مفهومی دربرگیرنده ابعاد شایستگی هوش تجاری و فرایندهای مدیریت ارتباط با مشتری ارائه شده است. داده های پژوهش از حوزه بانکداری جمع آوری شده و با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری مبتنی بر حداقل مربعات جزئی تجزیه و تحلیل شده است. یافته های تجربی نشان داد شایستگی هوش تجاری سازمان از نظر برخورداری از شایستگی های مدیریتی، فنی و فرهنگی، بر ارتقای قابلیت های فرایند مدیریت ارتباط با مشتری شامل فرایندهای آغاز، حفظ و خاتمه ارتباط با مشتری، تأثیر مثبت و شایان توجهی دارد.
رویکرد داده کاوی در بخش بندی بازار مشتریان به منظور اتخاذ استراتژی های کارا (مطالعه موردی صنعت مخابرات)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد مالی سال ۱۱ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۱
243 - 266
حوزه های تخصصی:
تصمیم گیری صحیح و ایجاد استراتژی ها و تاکتیک های موثر بازاریابی و فروش، منوط به شناسایی و درک صحیح سازمان ها از مصرف کنندگان و خریداران است. امروزه ، محققان بازاریابی به طور دائم در تلاشند تا رفتار مصرف کنندگان را شناسایی کنند و بر این اساس، راهکارهایی مناسب را برای فروش بهتر و موثرتر و افزایش سهم بازار اتخاذ کنند. تولیدکنندگان، برای تامین تقاضاها و حفظ و گسترش سهم بازار، باید از لایه های ادراکی، تعقلی و رفتاری خریداران بالقوه، آگاهی داشته باشند تا متناسب با سازه ها و سازوکارهای تصمیم گیری خود، اقدام به تولید فرآورده ها، توزیع و ترویج آنها کنند. مبتکران و طراحان فرآورده ها، صرفا با شناخت الگوهای رفتاری مصرف کنندگان، می توانند نسبت به زوایای انتظارات و رضایت مندی افراد، آگاه شوند و بهره گیری از آنها را با مدلسازی هموارتر کنند. در این تحقیق یک رویکرد مبتنی بر پردازش داده ارائه می شود تا با واکاوی رفتار مشتریان سیاست های بازاریابی مربوط به هر مشتری به صورت سفارشی تعیین شود. متدولوژی ارائه شده از خوشه بندی داده های استخراج شده از پایگاه داده مربوط به رفتار مشتری استفاده می کند. سپس با توجه به کلاس مالی، که مشتری به آن تعلق دارد دو نوع سیاست بازاریابی را پشتیبانی می کند. سیاست اول، سیاست بقا یا تثبیت مشتری در کلاس مالی جاری آن مشتری پی ریزی می شود این سیاست بر اساس وفادار کردن مشتریان به سازمان و استمرار سفارشات آنها در دراز مدت، طرحها یا محصولاتی که احتمالا مشتری از آنها اطلاع ندارد یا تا کنون از آنها استفاده نکرده است را به او معرفی می کند. سیاست دوم سیاست انگیزشی یا ارتقا نام دارد این سیاست بر اساس ایجاد انگیزه در مشتریان برای قرار گرفتن در کلاس های مالی بالاتر عمل می کند به طوری که بر اساس تحلیل رفتار مشتریان قرار گرفته در کلاس های مالی بالاتر طرحها یا محصولاتی هدفدار به مشتری ارائه می شود. Abstract Good decision-making and adoption of effective marketing, sale strategies and tactics are subjected to a proper understanding and identification of consumers and purchasers in organizations. Nowadays, marketing researchers are attempting to identify behavior of consumers in order to make suitable solutions for better and effective sale in order to expand market share. Manufacturer should be aware of perceptual, belonging and behavioral layers of potential purchasers in order to produce distribute and promote products regarding their decision-making structures and mechanisms. Innovators and designers of products can find expectations and satisfaction aspects of individuals by modeling and identifying behavioral pattern of consumers. A data mining-based approach was proposed in this research to determine marketing policies related to each customer within ordering type investigating customers’ behavior. The proposed methodology used clustering of data extracted from database related to customer behavior. Then, this method supported two types of marketing policies considering financial class which customer belongs. In first policy, the customer consolidation or retention in its current financial class in underpinned; this policy introduces those projects or products that may be unknown or unused for customer making them loyal to organization or prolonging their orders for long term. Second policy is named motivational or promotional policy; this policy performs to encourage customers to be in higher financial classes. In this regard, some projects or products will be presented purposefully based on the analysis of behavior of customers at higher financial classes.
تحلیل الگوی رفتاری مشتریان شعب به روش خوشه بندی و دسته بندی با استفاده از روش RFM(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال نهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶
189 - 209
حوزه های تخصصی:
در دنیای پر رقابت امروز، بکارگیری تکنیک های جدید در پیشرفت کسب و کار تاثیر به سزایی دارد. صنعت رستوران نیز از این قاعده مستثنی نمی باشد. از این رو، در این پژوهش، با استفاده از روش های نوین کشف دانش و داده کاوی به بررسی داده های مشتریان رستوران زنجیره ای پرداخته شده است. هدف از این تحقیق، کشف الگوهای رفتاری مشتریان با استفاده از روش های داده کاوی بوده است. در این تحقیق، تعداد یک میلیون و پانصد هزار رکورد از سوابق مشتریان در 5 شعبه یک رستوران زنجیره ای مورد بررسی قرار گرفته اند و دو مرحله مدلسازی خوشه بندی با استفاده از متد RFM و سپس مدلسازی دسته بندی بر روی داده ها اجرا گردید و قواعد رفتاری مشتریان رستوران زنجیره ای استخراج گردید. نتایج به دست آمده از این تحقیق، به شناخت مشتریان وفادار و سودآور رستوران زنجیره ای کمک کرده است که نهایتا منجر به بهبود سودآوری رستوران زنجیره ای گردیده است. برقراری ارتباط بین نتایج به دست آمده از خوشه بندی و دسته بندی از جمله نوآوری های این تحقیق بوده است.
افزایش اثربخشی بازاریابی با استفاده از مدیریت ارتباط با مشتری
حوزه های تخصصی:
مدیریت ارتباط با مشتری ترکیبی از شیوه ها، استراتژی ها و فناوری هایی است که شرکت ها برای مدیریت و تجزیه و تحلیل تعاملات و داده های مشتری در طول چرخه حیات مشتری استفاده می کنند. این مقاله یکی از مفیدترین قانون ها در ارتباط با مدیران و مشتریان که به عنوان CRM شناخته شده است را توضیح میدهد. CRM یک نام مخفف است که از سه کلمه اصلی تشکیل شده است: مشتری، ارتباط و مدیریت (مدیریت ارتباط با مشتری). CRM تمام جنبه های تبادل با مشتریان و تمام اجزا داخل سازمان که در ارتباط با مشتری هستند ار شامل می شود. یکی از مهمترین قوانین در CRM فرمول 4P است. 4P همان قیمت، محصول، ترویج و موقعیت می باشد. ارزش طول عمر مشتری (CLV) یکی از ابزارهای ممکن در اندازه گیری این روابط است.
نقش مدیریت ارتباط با مشتری در بین المللی شدن کسب و کار
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، تأثیر مدیریت ارتباط با مشتری را در وابستگی های متقابل بین اهداف بین المللی شرکت تجزیه و تحلیل می کنیم. ما یک مطالعه ی موردی کیفی را با نگاه به گذشته برای فرآیند بین المللی سازی یک شرکت جهانی در یک کشور نوظهور ایجاد می نماییم. بر اساس داده های گسترده جمع آوری شده ، ما متوجه شدیم که روابط مشتری باعث رشد شرکت در خارج از کشور می شود، و همچنین رشد شرکت تحت تاثیر حرکات بعدی آن(مشتری) قرار دارد این در حالی اتفاق می افتد که شرکت بیش از یک بازار خارجی را در دست دارد. روابط مشتری از طریق وابستگی های متقابل بین اهداف بین المللی شرکت، آن را قادر می سازد که به طور همزمان در پنج بازار خارجی مختلف در کمتر از یک دهه به تکامل برسد. این به مفهوم جدیدی از فرایند بین المللی شدن شرکت اشاره داردکه شامل بسیاری از وابستگی های متقابل اهداف بین المللی می باشد. در این مقاله، ما پیشنهاد می کنیم که روابط با مشتری می تواند به عنوان محرک وابستگی متقابل در فرآیند بین المللی سازی شرکت نیز عمل کند. دقیقاً، ما پیشنهاد می کنیم که روابط با مشتری برخی از مسیرهای بین المللی شرکت را به وابستگی به یکدیگر سوق دهد.