امیر ریسمان باف

امیر ریسمان باف

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۵ مورد از کل ۵ مورد.
۱.

تحلیل مفهوم «مدرک» از منظر سنت دکومانتاسیون و نئودکومانتاسیون(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۶۳ تعداد دانلود : ۱۷۳
جنبش دکومانتاسیون به رهبری پل اتله و هنری لافونتن در اواخر قرن نوزدهم در اروپا شکل گرفت و هدف اولیه آن ایجاد سازوکارهای فراملی در حوزه سازماندهی اطلاعات و دانش بود تا از طریق آن بتوان همه انواع مدارک را گردآوری، سازماندهی، و دسترس پذیر نمود. یکی از ویژگی های این رویداد تاریخی، پرداختن بیش از پیش نظری به مفهوم مدرک به عنوان یک مفهوم گفتمانی در حوزه اطلاعات بود. این رویکرد در سال های اخیر تحت عنوان نئودکومانتاسیون، دوباره در حال احیاء شدن است. هدف از این پژوهش، واکاوی ابعاد مفهومی «مدرک» از منظر ادبیات دکومانتاسیون و به طور ویژه نئودکومانتاسیون است. در حیطه بررسی ادبیات دکومانتاسیون بر نظریات پل اتله و سوزان برید، و در حوزه بررسی ادبیات نئودکومانتاسیون  بر نظریات لوند، باکلند، ارواین-اسمیت، و یورلند، تاکید شده است. پژوهش از حیث هدف، بنیادی و از حیث روش انجام و گردآوری داده ها از نوع تحلیل مفهومی است. همچنین در این تحقیق، تحلیل مفهومی با هدف «تفسیر مفهوم» و به دست دادن فهمِ حتی الامکان دقیق تری از مفهوم مورد بررسی به کار گرفته شده است. نتایج تحقیق نشان داد که پژوهش های مروری پیشین در موضوع مورد بررسی، دو رویکرد کلی در زمینه مفهوم سازی مدرک را شناسایی کرده اند که عبارتند از «رویکرد مدرک به منزله شیء (با الهام از پوزیتیویسم و تاکید بر مولفه عینیت)» و «رویکرد مدرک به منزله میانجی» (با الهام از سنت هرمنوتیکی). پژوهش حاضر سه رویکرد دیگر را نیز شناسایی و به این تقسیم بندی افزوده است که عبارتند از: «رویکرد یکپارچه» (با تاکید فراگیر بر جنبه های فیزیکی، ذهنی، و اجتماعی مدرک)، «رویکرد مدرک به منزله عامل» (با تاکید بر مفهوم عاملیت)، و «رویکرد درون رشت ه ای یورلند» (با تاکید بر مفهوم بافت، ارجاع به سنت دکومانتاسیون، و پارادایم کتاب شناختی). همچنین پژوهشگران، افزودن بُعد جدیدی را بر آن چه در رویکرد یکپارچه گرا مد نظر است، پیشنهاد داده اند. به نظر پژوهشگران، با توجه به اهمیت مولفه «قدرت» و «گفتمان» در رابطه با دانش، اطلاعات، و مدرک، افزودن «بُعدِ مناسبات قدرت» به رویکرد یکپارچه گرای لوند می تواند به فهم همه جانبه مدرک از ابعاد گوناگون فنی، اجتماعی، فکری-محتوایی، و نیز گفتمانی، کمک کند.
۲.

شناختی از نظریه عمومی سامانه ها؛ همراه با تفسیری از کاربست آن در سیبرنتیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیچیدگی رویکرد سیستمی سیبرنتیک سامانه نظریه عمومی سامانه ها (سیستم ها) رویکرد مکانیکی فروکاهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۳۵ تعداد دانلود : ۵۶۳
مقدمه: نظریه عمومی سامانه ها خود محصول رویکرد سیستمی در فهم پدیده هاست. این نوشتار با هدف شناخت ماهیت و مؤلفه های مفهومی این نظریه به پیشینه پیدایش و چگونگی رواج رویکرد سیستمی پرداخته است. همچنین، با در نظر گرفتن مؤلفه های مفهومی این نظریه، کوشش شده تا تفسیری از کاربرد نظریه عمومی سامانه ها (سیستم ها) در حوزه سیبرنتیک ارائه شود. روش شناسی: این نوشتار از نوع تحلیل مفهومی است. به طور کلی، تحلیل مفهومی متون، مبتنی بر داده های گردآوری شده متنی و با هدف به دست دادن فهمی از ابعاد و مولفه های برسازنده هر یک از مفاهیم اصلی و نیز تبیین مرزهای مفهومی آنهاست. در این پژوهش نیز متون مرتبط با سیبرنتیک و نظریه عمومی سامانه ها، تحلیل مفهومی شده اند. یافته ها: کنکاش این نوشتار درباره چیستی و مؤلفه های مفهومی رویکرد سیستمی، زمینه نظری و چارچوب فلسفی- تاریخی لازم را برای فهم بهتر نظریه عمومی سامانه ها فراهم ساخته است. به سبب پیوند محکم میان این نظریه و حوزه سیبرنتیک، تفسیر و فهمی سیبرنتیکی از این نظریه ارائه شده است. یافته ها نشان داد که سرشاخه های این دو حوزه در بسیاری از رشته ها از جمله علم اطلاعات به هم رسیده است. نظریه عمومی سامانه ها و نیز نظریه سیبرنتیک، هر دو از مؤلفه های مهم در توسعه نظریه علم اطلاعات بوده اند.طبق نظریه عمومی سامانه ها و نیز نظریه سیبرنتیک، سامانه های سیبرنتیکی مبتنی بر اطلاعات نهفته در کنش های کنترل عمل می کنند؛ لذا از آنجا که تمامی کنش های کنترل در سامانه های سیبرنتیکی، ریشه اطلاعاتی دارند، می توان گفت که عنصر اطلاعات، به عنوان یک مؤلفه مهم و اساسی در این سنخ سامانه ها به حساب می آید. بحث و نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان می دهد که یکی دانستن دو حوزه علم سامانه ها و سیبرنتیک نوعی بی مبالاتی نظری است؛ ولی در عین حال، میان این دو، اندیشه ها و مقاصد مشترک فراوانی وجود دارد که به برخی از آنها در این نوشتار اشاره شده است. این هم راستایی میان دو حوزه علم سامانه ها و سیبرنتیک ناشی از آن است که این دو، محصول یک نگرش و رویکرد مشترک یعنی نگرش سیستمی هستند. در هر دو، مفهوم سامانه یک مفهوم کلیدی و بنیادین است؛ و به دست دادن قوانین و اصولی که مشابهت آفرین، تعمیم بخش و کل گرا باشد، یک ارزش اصیل به حساب می آید.
۳.

علم اطلاعات و دانش شناسی: سرشت و کارکردهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدیریت دانش مدیریت اطلاعات دانش تغییر نام علم اطلاعات دانش شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۳۰ تعداد دانلود : ۸۶۴
تغییر نام رشته از علوم کتابداری و اطلاع­رسانی به علم اطلاعات و دانش­شناسی مبتنی بر پیشینه­ای از زمینه­های فکری و عملی است که سرانجام این تغییر نام را رقم زده است؛ و از دیگر سو، متضمن ویژگی­های جدیدی است که نام و عنوان جدید بر آنها دلالت دارد. تشریح این مبانی، هدف این نوشتار است. تلاش نویسندگان بر آن است تا با اتخاذ رویکردی قیاسی و استدلالی به تحلیل سرشت و جنبه­های دانش­مداری رشته، در قیاس با جنبه­های اطلاع­مداری آن، در شرایط جدید پرداخته شود. بخش نخست نوشتار به مفهوم دانش و دانش­شناسی می­پردازد و تمایزات و تشابهات دانش­شناسی با معرفت­شناسی و نیز مدیریت دانش با مدیریت اطلاعات را تشریح می­کند. بخش دوم بر چرایی ترکیب نام جدید رشته (علم اطلاعات و دانش­شناسی) متمرکز است؛ و بخش پایانی دربرگیرنده تشریح پیامدهای مورد انتظار برای رشته و نیز حرفه (متأثر از تغییر نام) است. نویسندگان مقاله بر این نظرند که حل دوگانه­انگاری­های ناشی از دوگانه «اطلاعات در برابر دانش» در رشته، گسترش گستره مفهومی و عملی رشته بنا به سرشت پیچیده­تر و انتزاعی­تر بودن مفهوم دانش نسبت به اطلاعات و بالاخره تقویت ابعاد انسان­مدارانه و اجتماعی رشته و حرفه می­تواند از پیامدهای این تغییر نام باشد
۴.

مقدمه ای بر اخلاق حرفه ای در کتابداری و اطلاع رسانی(با تاکید بر دو مؤلفه ی نظریه و آموزش)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اخلاق اخلاق حرفه ای کتابداران و اطلا عرسانان نظریه ی کارکرد تعادلی کتابخانه ها

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علم اطلاعات و دانش‌شناسی علوم کتابداری آموزش کتابداری
  2. حوزه‌های تخصصی علم اطلاعات و دانش‌شناسی علوم کتابداری موضوعات خاص و کتابخانه ها و کتابداری
  3. حوزه‌های تخصصی علم اطلاعات و دانش‌شناسی علوم اطلاع رسانی اطلاعات (به طور عام) اخلاق اطلاعات
تعداد بازدید : ۶۰۰۰ تعداد دانلود : ۲۳۲۰
گرچه هیچ حرفه مندی نیست که بی نیاز از یک نظام اخلاقی باشد؛ اما چنین امری در حرفه های خدمت مداری چون کتابداری و اطلاع رسانی، نمودی مضاعف دارد. با این حال، کمبود برنامه های آموزشی در زمینه ی آموزش اخلاق حرفه ای به کتابداران محسوس است. از دیدگاه این نوشتار، تدوین اخلاق حرفه ای فراتر از نوشتن دستوریِ مجموعه ای از بایدها و نبایدهاست. هر باید و نبایدی که مبنای فلسفی مستدل نداشته باشد، در حد دستوری فرمایشی باقی خواهد ماند. بر این اساس، نگارنده، نظریه ای تحت عنوان «نظریه ی کارکرد تعادلی کتابخانه ها» را به عنوان سنگ بنایی برای تدوین و نیز آموزش اخلاق حرفه ای کتابداران و اطلاع رسانان پیشنهاد داده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان