مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
درمان مبتنی بر شفقت
منبع:
روان شناسی سلامت سال یازدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
137 - 152
مقدمه: بروز بیماری های خاص همچون سرطان در فرزندان، سلامت روان مادران را با آسیب جدی مواجه می سازد، لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر درمان مبتنی بر شفقت بر خودمراقبتی و خستگی از شفقت مادران دارای کودکان مبتلا به سرطان انجام گرفت . روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری 45 روزه بود. بدین منظور 25 مادر دارای کودکان مبتلا به سرطان مراجعه کننده به مرکز آموزشی - درمانی امید اصفهان در سال 1397 به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند (12 مادر در گروه آزمایش و 13 مادر در گروه گواه). گروه آزمایش درمان مبتنی بر شفقت را 8 جلسه 90 دقیقه ای، در طی دو ماه و نیم دریافت نمودند اما گروه کنترل تا پایان مرحله پیگیری هیچ مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه خودمراقبتی (گالینا و همکاران، 2015) و پرسشنامه کیفیت زندگی حرفه ای (استم، ۲۰۰۵) بود. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس چندمتغیره نشان داد که درمان مبتنی بر شفقت بر خودمراقبتی و خستگی از شفقت مادران دارای کودکان مبتلا به سرطان در مراحل پس آزمون و پیگیری تأثیر معنادار دارد (001/0>p) . نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر پیشنهاد می شود که از درمان مبتنی بر شفقت به عنوان یک روش کارآمد جهت بهبود خودمراقبتی و کاهش خستگی از شفقت مادران دارای کودک مبتلا به سرطان استفاده شود.
اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر مؤلفه های خود تعیین گری و افکار خودکشی در نوجوانان دختر دارای سابقه خودزنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۸
133 - 143
هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر درمان متمرکز بر شفقت بر مؤلفه های خود تعیین گری و افکار خودکشی در نوجوانان دختر دارای سابقه خودزنی بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان نوجوان دختر شهرستان فولادشهر در استان اصفهان در سال تحصیلی 99-1398 بود، که دارای سابقه خودزنی بوده و به مرکز مشاوره آموزش و پرورش ارجاع داده شده بودند. تعداد 30 نفر از این نوجوانان به روش نمونه گیری هدفمند بر اساس ملاک های ورود به پژوهش انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و گواه قرار داده شدند. گروه آزمایش 8 جلسه تحت درمان متمرکز بر شفقت گیلبرت(1395) قرار گرفتند. ابزارهای مورد استفاده شامل مقیاس افکار خودکشی (BSSI)، بک(1961) و مقیاس ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی (BPNSS) لاگاردیا و همکاران(2000) بود. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری در محیط SPSS26 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که درمان متمرکز بر شفقت بر بهبود خود تعیین گری و کاهش افکار خودکشی در نوجوانان دارای سابقه خودزنی موثر بوده است (01/0p<). همچنین اثربخشی این روش درمانی بر بهبود نیاز به شایستگی ادراک شده و نیاز به ارتباط و خودمختاری ادراک شده مورد تایید قرار گرفت (01/0p<). بر اساس یافته های این پژوهش، می-توان نتیجه گیری کرد که درمان متمرکز بر شفقت به خود، راهبردی موثر برای کمک به کاهش افکار خودکشی نوجوانان دارای سابقه خودزنی و بهبود خودتعیین گری و ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی در آنان می باشد.
اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر تعارضات زناشویی زنان متقاضی طلاق مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
زمینه و هدف: با توجه به اهمیت ازدواج و آمارهای رو به رشد طلاق به کارگیری روش هایی در جهت کاهش تعارضات زناشویی و افزایش رضایت زناشویی از اهمیت بالایی برخوردار است. ازاین رو پژوهش حاضر باهدف به کارگیری درمان متمرکز بر شفقت بر تعارض زناشویی زنان متقاضی طلاق، انجام شد. مواد و روش ها: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری شامل زنان دچار تعارض زناشویی متقاضی طلاق مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اصفهان در سال ۱۳۹۹ بودند. حجم نمونه پژوهش حاضر شامل ۳۰ نفر که ۱۵ نفر گروه آزمایش و ۱۵ نفر گروه گواه به طور روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به شیوه تصادفی در گروه ها گمارده شدند. کلیه مراجعه کنندگان در مرحله پیش آزمون پرسشنامه تعارضات زناشویی ثنایی (۱۳۷۹)، تکمیل کردند سپس گروه آزمایشی به مدت ۱۲ جلسه ۹۰ دقیقه ای تحت آموزش بسته درمانی مبتنی بر شفقت (گیلبرت، ۲۰۱۴)، قرار گرفتند، درحالی که بر روی گروه گواه مداخله ای صورت نگرفت. در پایان پژوهش هر دو گروه مجدداً مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های پژوهش از طریق آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که درمان مبتنی بر شفقت بر تعارض زناشویی و زیر مقیاس های آن (کاهش همکاری، رابطه جنسی، افزایش واکنش های هیجانی، افزایش جلب حمایت فرزندان، افزایش رابطه فردی با خویشاوندان خود و جدا کردن امور مالی از یکدیگر) را در گروه آزمایش به طور معنی داری کاهش داده است (۰۵/۰>p). نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش می توان بیان داشت که درمان مبتنی بر شفقت می تواند بر کاهش تعارض زناشویی زنان متقاضی طلاق مؤثر باشد و ازاین رو می تواند به عنوان روشی در جهت کاهش طلاق بکار گرفته شود.
مقایسه اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت و روان شناسی مثبت گرا با رویکرد بهباشی بر ناگویی هیجانی، رفتار سازگارانه و پیروی از درمان بیماران مبتلا به دیابت نوع 2(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۲۹ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
161 - 188
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت و روان شناسی مثبت گرا با رویکرد بهباشی بر ناگویی هیجانی، رفتار سازگارانه و پیروی از درمان بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 بود. طرح پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. حجم نمونه شامل 45 بیمار مبتلا به دیابت نوع 2 بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. از این تعداد، 15 نفر به گروه آزمایش درمان مبتنی بر شفقت، 15 نفر به گروه آزمایش روان شناسی مثبت گرا با رویکرد بهباشی و 15 نفر به گروه گواه به صورت تصادفی ساده گمارده شدند. جهت جمع آوری داده های پژوهش از مقیاس آلکسی تایما تورنتو (باگبی و همکاران، 1994)، مقیاس سازگاری روانی اجتماعی با بیماری (دروگاتیس، 1990) و پرسشنامه پیروی از درمان (مدانلو، 2013) استفاده شد. گروه آزمایش درمان مبتنی بر شفقت 8 جلسه مداخله دو ساعته و همچنین گروه آزمایش روان شناسی مثبت گرا با رویکرد بهباشی نیز 8 جلسه دو ساعته دریافت کردند. جهت تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس چندمتغیری استفاده شد. نتایج نشان داد هر دو رویکرد درمانی در مرحله پس آزمون بر ناگویی هیجانی، رفتار سازگارانه و پیروی از درمان بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 تأثیر معنی داری داشته اند (05/0>p). بین دو روش درمانی در هر یک از متغیرهای وابسته تفاوت معنی داری مشاهده نشد. براساس یافته ها می توان گفت بکارگیری هر دو رویکرد درمانی بر کاهش ناگویی هیجانی و افزایش سطح رفتار سازگارانه و نیز پیروی از درمان اثرگذار هستند.
اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر تاب آوری، ناگویی هیجانی و احساس تنهایی زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۹
257 - 265
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر تاب آوری، ناگویی هیجانی و احساس تنهایی زنان سرپرست خانوار شهر کرمانشاه بود. طرح تحقیق این پژوهش از نوع شبه آزمایشی به شیوه پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری را زنان سرپرست خانوار مرکز مشاوره اکسیر کرمانشاه بود. نمونه پژوهش شامل 40 نفر از زنان سرپرست خانوار شهر کرمانشاه بود که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. بدین صورت از بین کسانی که تمایل شرکت در مداخله به همراه ملاک های ورود به مطالعه را داشتند، به روش نمونه گیری دردسترس 40 نفر با توجه به ملاک های ورود و خروج پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و گروه کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش درمان مبتنی بر شفقت و گروه کنترل هیچ نوع آموزشی دریافت نکردند. ابزار پژوهش پرسشنامه ی تاب آوری (کانر و دیویدسون، 2003)، ناگویی هیجانی تورنتو (بگبی، پارکر و تیلور، ۱۹۹۴) و احساس تنهایی (اشر، هایمل و رنشاو، 1984) بود. درمان مبتنی بر شفقت به صورت گروهی به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای و دو بار در هفته اجرا شد. داده با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 26 با احتمال 05/0 تحلیل شدند. نتایج نشان داد که این درمان نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری بر تاب آوری، ناگویی هیجانی و احساس تنهایی زنان سرپرست خانوار اثربخش بوده اند (05/0P<). نتایج نمایان گر افق های جدیدی در مداخلات روان شناختی است و می توان از این درمان به عنوان یک روش درمانی مؤثر استفاده کرد.
اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر صمیمیت زناشویی، کیفیت زندگی و درد مزمن زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و فرهنگ سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۵
97 - 112
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر صمیمیت زناشویی، کیفیت زندگی و درد مزمن زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی شهر مینودشت انجام شد. جامعه آماری پژوهش، کلیه زنان متاهل آسیب دیده از خیانت همسر مراجعه کننده مراکز مشاوره و کلینیک های خدمات روان شناختی اداره بهزیستی شهر مینودشت در بازه زمانی آبان ماه الی آذر سال 1401 بودند، از جامعه پژوهش تعداد 30 زن به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شد و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون -پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری بود. گروه آزمایش تحت 8 جلسه 60 دقیقه ای، درمان مبتنی بر شفقت بر اساس پروتکل تیرچ و همکاران (2014) قرار گرفت. دوره پیگیری پس از گذشت سه ماه از اتمام پس آزمون انجام شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های صمیمیت زناشویی تامپسون و واکر (1983)، کیفیت زندگی وار و همکاران (1993) و درد مزمن مک گیل (1975) بود. داده های پژوهش با آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که درمان مبتنی بر شفقت بر صمیمیت زناشویی (763/14F=، 000/0P<)، کیفیت زندگی (852/13F=، 000/0>P) و درد مزمن (626/455F=، 000/0>P) زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی موثر بود و این نتایج تا دوره پیگیری ماندگار بود. نتایج پژوهش حاکی از آن است که درمان مبتنی بر شفقت با ایجاد فضای همدلانه و مهربانی با خود بر افزایش صمیمیت زناشویی، کیفیت زندگی و کاهش درد مزمن زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی تأثیر دارد.
بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت CFT بر کیفیت زندگی وتوانمندسازی روان شناختی سربازان وظیفه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
77 - 91
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر کیفیت زندگی و توانمندسازی روان شناختی سربازان وظیفه انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی سربازان وظیفه نیروی انتظامی شهر بوکان در سال 1400-1399 بود که از طریق روش نمونه گیری در دسترس از بین افراد داوطلب واجد شرایط تعداد 30 نفر وارد مطالعه شده و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسش نامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (1998) و توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر (1995) بود. گروه آزمایش 10 جلسه 75 دقیقه ای تحت درمان مبتنی بر شفقت قرار گرفت و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. تجزیه وتحلیل داده های آماری با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تک متغیره و با نرم افزار SPSS نسخه ۲3 صورت گرفت. سطح معناداری آزمون ها 05/0 در نظر گرفته شد. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که بعد از مداخله، اثر درمان مبتنی بر شفقت بر کیفیت زندگی و توانمندسازی روان شناختی معنادار بود (01/0>p). بر اساس نتایج پژوهش می توان گفت درمان مبتنی بر شفقت روش مداخله ای مناسبی برای افزایش کیفیت زندگی و توانمندسازی روان شناختی سربازان وظیفه است. بنابراین به کارگیری این روش درمانی به تنهایی یا در ترکیب با سایر برنامه های مداخله ای می تواند موجب افزایش کیفیت زندگی و توانمندسازی روان شناختی سربازان شود.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر ذهن شفقت ورز و رفتار درمانی دیالکتیک بر نارسایی های شناختی، نقص پردازش های هیجانی و تکانشگری سربازان 18 تا 20 سال دارای رفتارهای پرخطر
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: رفتارهای پرخطر به رفتارهایی اطلاق می شود که احتمال نتایج مخرب جسمی، روانشناختی و اجتماعی را برای فرد افزایش دهد. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر ذهن شفقت ورز و رفتار درمانی دیالکتیک بر نارسایی های شناختی، نقص پردازش های هیجانی و تکانشگری سربازان 18 تا 20 سال دارای رفتارهای پرخطر بود. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه پیگیری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه سربازان 18 تا 20 ساله مراجعه کننده به مرکز درمانی ولیعصر تهران در سال 1399 بودند. فرایند انتخاب نمونه در پژوهش حاضر شامل دو مرحله بود: مرحله اول به شیوه نمونه گیری هدفمند پرسشنامه رفتارهای پرخطر به منظور غربال سربازان مراجعه کننده به مرکز درمانی ولیعصر تهران انجام شد و از میان آنهایی که نمره بالاتر از غربال را کسب کرده بودند به روش هدفمند 50 نفر و براساس تکیمل فرم رضایت شرکت در پژوهش و همچنین معیارهای ورود و خروج 45 نفر (15 نفر گروه آزمایش اول و 15 نفر گروه آزمایش دوم و 15 نفر در گواه) انتخاب و به شیوه تصادفی در 3 گروه تخصص یافتند. برای جمع آوری داده ها، از پرسشنامه های خطرپذیری نوجوانان ایرانی، نارسایی های شناختی، ناگویی خلقی تورنتو و مقیاس تکانشوری استفاده شد. یافته ها: بررسی مقایسه ی زوجی بین دو گروه درمانی نشان داد که نارسایی های شناختی در دو گروه درمان شفقت (20/7=I-J؛ 01/0>P) و رفتاردرمانی دیالکتیک (66/8=I-J؛ 01/0>P) برخلاف گروه گواه معنی دار (56/1=I-J؛ 05/0<P) بود؛ همچنین بررسی نقص پردازش هیجانی نشانگر آن است که تنها در گروه رفتاردرمانی دیالکتیک (73/12=I-J؛ 01/0>P) معنی دار بود. همچنین بررسی تکانشگری در گرو ه های درمانی نشانگر آن است که تنها درمان شفقت در کاهش تکانشگری اثربخش بود (66/7=I-J؛ 01/0>P). نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر به نظر می رسد با تمرین های مشفقانه و افزایش هیجان های مثبت خزانه ی رفتاری-فکری فرد گسترش پیدا می کند که می تواند زمینه را برای حل مسئله مناسب و کاهش تعارض های هیجان های درون فردی و بین فردی و در نتیجه کاهش تکانشگری و رفتارهای پرخطر را فراهم ساخت.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر تحمل پریشانی در زنان نابارور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
59 - 66
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر تحمل پریشانی در زنان نابارور به اجرا درآمد. روش تحقیق حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل همراه با پیگیری بود، جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان نابارور 30 – 40 ساله شهر تهران بود. نمونه پژوهش حاضر شامل 45 نفر و روش نمونه گیری، در دسترس بود. ابزار پژوهش شامل؛ پرسشنامه تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005)، خلاصه طرح جلسات درمان مبتنی بر شفقت (گیلبرت، 2015) و خلاصه طرح جلسات درمان شناختی مبتنی ذهن آگاهی( صادقی، سجادیان و نادی، 1400) بود. داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس آمیخته تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان دادکه دو شیوه درمان مبتنی بر شفقت و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نمرات تحمل پریشانی در پس آزمون اثر معنی دار دارد. مداخله آزمایشی منجر به تغییراتی در گروه آزمایش شده که 31/0 کل تغییرات ناشی از عمل آزمایشی بوده است(p<0/01) و در مقایسه درمان مبتنی بر شفقت در افزایش تحمل پریشانی زنان نابارور موثرتر بوده است.می توان نتیجه گرفت که با دو روش درمان مبتنی بر شفقت و درمان شناختی مبتنی ذهن آگاهی ، می توان تحمل پریشانی را در زنان نابارور افزایش داد.
اثربخشی رویکرد مبتنی بر شفقت بر ناگویی هیجانی و احساس انسجام در مادران دارای فرزند کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
255 - 286
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف اثربخشی رویکرد مبتنی بر شفقت بر ناگویی هیجانی و احساس انسجام در مادران دارای فرزند کم توان ذهنی انجام شد. مطالعه حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل همراه با پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری، مادران دارای فرزند کم توان ذهنی در شهر مرند بود که از سال 1396 تا 1401 در اداره بهزیستی برای فرزندان خود پرونده معلولیت داشتند و تعداد 30 نفر از آن ها که شرایط ورود به مطالعه را داشتند، به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. آموزش رویکرد مبتنی بر شفقت طی 8 جلسه برای گروه آزمایش به اجرا درآمد و گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفتند. داده ها به وسیله مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو (1994) و احساس انسجام آنتونوسکی (1987) در سه مرحله ارزیابی جمع آوری و از طریق آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد درمان مبتنی بر شفقت بر ناگویی هیجانی و احساس انسجام اثربخش بوده است (05/0P<). همچنین نتایج مرحله پیگیری نشان داد که اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر ناگویی هیجانی و احساس انسجام مادران دارای فرزند کم توان ذهنی پایدار بوده است. با توجه به نتایج به دست آمده، متخصصان حوزه روانشناسی و مشاوره می توانند به منظور کاهش ناگویی هیجانی و افزایش احساس انسجام مراقبان فرزندان کم توان ذهنی از برنامه های آموزشی مبتنی بر رویکرد شفقت استفاده نمایند.
مقایسه اثربخشی فراشناخت درمانی و درمان مبتنی بر شفقت بر میزان علائم سایبرکندریا در پرستاران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پرستاران به علت مواجه گسترده با بیماران بیشتر در معرض بیماری سایبرکندریا قرار دارند. بنابراین مطالعه حاضر با هدف مقایسه اثربخشی فراشناخت درمانی و درمان مبتنی بر شفقت بر میزان علا ئم سایبرکندریا در پرستاران انجام گرفت . روش: روش پژوهش آزمایشی و با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بوده است. نمونه آماری تحقیق شامل 60 نفر از پرستاران بیمارستان های شهرستان تبریز در سال 1401 بودند که به روش تصادفی در سه گروه فراشناخت درمانی و درمان مبتنی بر شفقت و گروه گواه اختصاص یافتند. برای گردآوری داده ها از مقیاس سایبرکندریا مک الروی و شولین استفاده شد. سپس داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس آمیخته، آزمون تعقیبی توکی و بنفرونی از طریق نرم افزار آماری SPSS (نسخه 22) مورد تحلیل قرار گرفتند. میزان P کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد. یافته ها: اثر عامل زمان بر میزان ابعاد متغیر سایبرکندریا معنادار به دست آمد، به عبارت دیگر میزان ابعاد سایبرکندریا از پیش آزمون تا پیگیری کاهش یافته است. همچنین اثر تعامل زمان و گروه نیز بیانگر این است که بین سه گروه (گروه فراشناخت درمانی، گروه شفقت درمانی و گروه کنترل) از لحاظ نمرات اجبار، پریشانی، افراط و اطمینان جویی تفاوت معنادار وجود داشت. به عبارت دیگر میزان ابعاد سایبرکندریا در پس آزمون و مرحله پیگیری گروه های مداخله پایین تر از گروه های کنترل بود . نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی فراشناخت درمانی و درمان مبتنی بر شفقت بر میزان علائم بیماری سایبرکندریا، به نظر می رسد اعمال مداخله های فراشناخت درمانی و درمان مبتنی بر شفقت باعث کاهش و درمان علائم بیماری سایبرکندریا در پرستاران می شود.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب زنان نابارور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
227 - 240
حوزه های تخصصی:
هدف: زنان نابارور در زندگی با اضطراب زیادی مواجه می شوند و به نظر می رسد که درمان های برگرفته از موج سوم روان درمانی بتواند در کاهش اضطراب آنها موثر واقع شود. در نتیجه، هدف این مطالعه مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب زنان نابارور بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه با گروه گواه بود. جامعه پژوهش زنان نابارور مراجعه کننده به کلینیک های دارای پزشک متخصص باروری شهر تهران در سال 1401 بودند. نمونه پژوهش 45 نفر بودند که پس از بررسی معیارهای ورود به پژوهش با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه مساوی شامل دو گروه آزمایش و یک گروه گواه جایگزین شدند. هر یک از گروه های آزمایش به تفکیک 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت درمان های مبتنی بر شفقت و شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفتند و در این مدت گروه گواه درمانی دریافت نکرد. داده ها با سیاهه اضطراب بک و همکاران (1988) گردآوری و با روش های تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار SPSS تحلیل شدند. یافته ها: تحلیل ها نشان داد که هر دو روش درمان مبتنی بر شفقت و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی در مقایسه با گروه گواه باعث کاهش اضطراب زنان نابارور شدند و اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت در مقایسه با درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی در کاهش اضطراب آنان بیشتر بود (001/0> P ). نتیجه گیری: طبق نتایج پژوهش حاضر و با توجه به اثربخشی بیشتر درمان مبتنی بر شفقت در مقایسه با درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی در کاهش اضطراب زنان نابارور، پیشنهاد می شود که درمانگران در مداخله های خود از روش درمان مبتنی بر شفقت استفاده نمایند.
اثر بخشی درمان مبتنی بر شفقت بر برخی از نشانه های روان شناختی و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان: کارآزمایی بالینی تصادفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف سرطان یک بیماری مزمن و تهدیدکننده زندگی است. بیش از 50 درصد از بیماران مبتلا به سرطان، از برخی اختلالات روانی رنج می برند. شفقت به خود و فراتر از آن، درمان مبتنی بر شفقت، رویکردی نسبتاً جدید در روانشناسی است. هدف از پژوهش حاضر، اثربخشی درمان مبتنی به شفقت بر برخی از نشانه های روان شناختی و کیفیت زندگی بیماران مبتلابه سرطان است. مواد و روش ها این پژوهش یک کارآزمایی بالینی تصادفی با طرح پیش آزمون-پس آزمون است. جامعه آماری پژوهش، تمامی بیماران مبتلا به سرطان مراجعه کننده به بخش شیمی درمانی بیمارستان امام خمینی شهر تهران بودند که 30 نفر از آن ها به عنوان نمونه به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و با گمارش تصادفی به صورت مساوی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش در 8 جلسه 2 ساعته گروه درمانی مبتنی بر شفقت شرکت کردند. گروه کنترل هیچ نوع مداخله روان درمانی دریافت نکرد. کلیه آزمودنی ها در دو مرحله شروع مداخله و جلسه پایانی مداخله بعد از اتمام جلسات درمان به پرسش نامه های شفقت به خود نف، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس و کیفیت زندگی مخصوص بیماران مبتلا به سرطان پاسخ دادند. تجزیه وتحلیل داده ها بااستفاده از تحلیل واریانس چندمتغیره (مانکووا) و تحلیل واریانس تک متغیره (آنکووا) در نرم افزار SPSS نسخه 23 انجام شد. یافته ها یافته های پژوهش حاضر نشان داد، اضطراب، افسردگی و استرس گروه آزمایش بعد از درمان، کاهش معنا داری یافت (P<0/01). همچنین کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان بعد از درمان، افزایش معنا داری در مقایسه با گروه کنترل پیدا کرد (P<0/01). نتیجه گیری براساس یافته های پژوهش حاضر، درمان مبتنی بر شفقت، درمان مؤثری برای علائم افسردگی، اضطراب و استرس در بیماران مبتلا به سرطان است. همچنین این درمان سبب بهبود کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان می شود.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت و درمان فعال سازی رفتاری بر تبعیت از درمان و کیفیت زندگی زنان مبتلا به سرطان سینه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ زمستان (دی) ۱۴۰۲ شماره ۱۳۰
۲۱۱۶-۲۰۹۹
حوزه های تخصصی:
زمینه: امروزه بقای زنان مبتلا به سرطان سینه بعد از تشخیص افزایش یافته است، اما برای این دسته از بیماران نه تنها بقا مهم است، بلکه تبعیت از درمان پس از بروز و تشخیص بیماری و افزایش نگرانی درباره کیفیت زندگی نیز حائز اهمیت است. اثربخشی درمان های روانشناختی متعددی بر تبعیت از درمان و کیفیت زندگی این بیماران مورد بررسی قرار گرفته است ولی در مورد مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت و درمان فعال سازی رفتاری بر متغیرهای مورد مطالعه، شکاف پژوهشی وجود دارد. هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت و فعال سازی رفتاری بر تبعیت از درمان و کیفیت زندگی زنان مبتلا به سرطان سینه بود. روش: طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی، از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه و پییگیری دو ماهه بود. 45 نفر از زنان مبتلا به سرطان سینه شهر گرگان در طی سال های 1400 و 1401، با روش نمونه گیری تصادفی ساده در سه گروه درمان مبتنی بر شفقت، فعال سازی رفتاری و گروه گواه قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های تبعیت از درمان دارویی (موریسکی و همکاران، 2008) و کیفیت زندگی بیماران سرطانی (سازمان اروپایی تحقیقات و درمان سرطان) استفاده شد. شرکت کنندگان در گروه های آزمایش، طی 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخلات درمان مبتنی بر شفقت (گیلبرت، 2006) و درمان فعال سازی رفتاری (دیمیدچیان و همکاران، 2006) قرار گرفتند. همچنین داده ها با روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی LSD و با کمک نرم افزار SPSS19 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد هر دو درمان مبتنی بر شفقت و فعال سازی رفتاری بر تبعیت از درمان و کیفیت زندگی زنان مبتلا به سرطان سینه مؤثر بوده است (0/05 >p). همچنین نتایج نشان داد، درمان فعال سازی رفتاری نسبت به درمان مبتنی بر شفقت اثربخشی بیشتری داشته و در مرحله پیگیری نیز این میزان معناداری پایدار بود (0/05 >p). نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده به نظر می رسد مداخلات مبتنی بر شفقت و فعال سازی رفتاری ضمن افزایش تبعیت از درمان در زنان مبتلا به سرطان سینه، می توانند کیفیت زندگی این دسته از بیماران را ارتقاء دهند. یافته های حاصل از این مطالعه می تواند به پزشکان، روانشناسان و سیاست گذاران حوزه سلامت و بهداشت روان کمک کند.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت و رفتاردرمانی دیالکتیکی بر ضریب سختی و پردازش هیجانی نوجوانان دارای زمینه خودجرحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت و رفتاردرمانی دیالکتیکی بر ضریب سختی و پردازش هیجانی نوجوانان دارای زمینه خودجرحی انجام شد. این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه آزمایش و گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم سال تحصیلی 1400-1399 بوشهر بود که دارای سابقه خودجرحی بودند. از میان آنان تعداد 60 نفر انتخاب گردیده و به تصادف در دوگروه آزمایشی و یک گروه گواه (هرکدام 20 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش اول تحت درمان مبتنی بر شفقت و گروه آزمایش دوم تحت مداخله رفتاردرمانی دیالکتیکی قرارگرفتند و گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش پرسشنامه رفتار خودجرحی (سانسون و همکاران، 1998) نیمرخ واکنش به سختی (استولتز، 1997) و پرسشنامه پردازش هیجانی (باکر و همکاران، 2010) بود. نتایج نشان داد که هردو مداخله موجب افزایش ضریب سختی و کاهش پردازش ناسازگارانه هیجانی در نوجوانان شده است (05/0p<). همچنین یافته های پژوهش حاکی از آن بود که بین درمان مبتنی بر شفقت و رفتاردرمانی دیالکتیکی تفاوت معنی دار وجودداشته و درمان مبتنی بر شفقت در افزایش ضریب سختی و رفتاردرمانی دیالکتیکی در پردازش هیجانی روش مؤثرتری می باشند (001/0p<). باتوجه به نتایج پژوهش می توان از هردو مداخله در بهبود ضریب سختی و پردازش هیجانی نوجوانان دارای زمینه خودجرحی در کنار دیگر مداخلات درمانی استفاده نمود.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت و هیپنوتراپی شناختی-رفتاری بر تحمل پریشانی زنان مبتلا به اختلال ملال پیش از قاعدگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۲
11 - 19
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت و هیپنوتراپی شناختی-رفتاری بر تحمل پریشانی زنان مبتلا به اختلال ملال پیش از قاعدگی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل همراه با مرحله پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری را کلیه زنان 25 تا 40 ساله شهر ساری دارای اختلال ملال پیش از قاعدگی در سال 1399 تشکیل می دادند که توسط متخصص زنان به مراکز مشاوره روانشناختی ارجاع داده شده بودند. 45 نفر از این جامعه به شیوه هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفری گمارده شدند. ابزار پژوهش عبارت بودند از: مقیاس تحمل پریشانی (DTS) و پرسشنامه غربالگری علایم قبل از قاعدگی (PSST). درمان مبتنی بر شفقت در 8 جلسه 90 دقیقه ای و هیپنوتراپی شناختی-رفتاری نیز در 8 جلسه 90 دقیقه ای اجرا گردید. در ضمن گروه کنترل در حین اجرای پژوهش مداخله ای دریافت نکرد. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس آمیخته استفاده شد. نتایج نشان داد که هر دو گروه درمان متمرکز بر شفقت و هیپنوتراپی شناختی-رفتاری در مقایسه با گروه کنترل اثربخشی معنادار و پایداری داشته است (001/0=P). همچنین نتایج نشان داد که بین دو گروه آزمایش تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0<P). نتایج بیانگر این بود که روان شناسان و متخصصان می تواند از درمان متمرکز بر شفقت و هیپنوتراپی شناختی-رفتاری برای بهبود تحمل پریشانی در زنان دچار اختلال ملال پیش از قاعدگی استفاده نمایند.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان مبتنی بر شفقت بر وسواس مرگ و هوشیاری بدن در سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان مبتنی بر شفقت بر وسواس مرگ و هوشیاری بدن در سالمندان بود.روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با دوگروه آزمایش بود. از بین سالمندان بهزیستی شهرستان بهشهر افرادی که تمایل به شرکت در پژوهش داشتند به صورت الگوی هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی ساده در2 گروه آزمایشی و یک گروه کنترل گمارش شدند. گروه اول درمان مبتنی بر شفقت در 8 جلسه و گروه دوم درمان مبتنی برپذیرش و تعهد را در 9 جلسه دریافت نمودند، اما گروه سوم که گروه کنترل بودند تحت هیچ درمانی قرار نگرفتند. ابزارهای پژوهش مقیاس هوشیاری بدن (2006) و مقیاس وسواس مرگ عبدالخالق (1998) بود برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی، تحلیل کوواریانس چند متغیره و نرم افزار آماری SPSS 23 استفاده شد.یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان مبتنی بر شفقت باعث کاهش وسواس مرگ و هوشیاری بدن شده بودند. همچنین در اثر بخشی بین درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان مبتنی بر شفقت بر روی هوشیاری بدن و وسواس مرگ تفاوت معناداری وجود نداشت.نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان به این نتیجه رسید که از درمان مبتنی پذیرش و تعهد و درمان مبتنی بر شفقت برای درمان وسواس مرگ و هوشیاری بدن در سالمندان می توان استفاده کرد.
اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر رفتار نافرمانی مقابله ای و خودمهاری در دانش آموزان با والد وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۱
139 - 164
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر رفتار نافرمانی مقابله ای و خودمهاری در دانش آموزان با والد وابسته به مواد بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دارای والد وابسته به مواد شهر اهواز در سال تحصیلی 1402-1401 بود. از این بین، 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان هر دو گروه مقیاس درجه بندی SNAP-IV و خودمهاری را در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل کردند. درمان مبتنی بر شفقت در 8 جلسه 90 دقیقه ای با فراوانی یک جلسه در هفته بر روی گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد بین گروه های آزمایش و کنترل از نظر رفتار نافرمانی مقابله ای و خودمهاری تفاوت معنی داری وجود داشت. درمان مبتنی بر شفقت باعث کاهش رفتار نافرمانی مقابله ای و افزایش خودمهاری در گروه آزمایش شد و این نتایج در مرحله پیگیری باقی ماند. نتیجه گیری: درمان مبتنی بر خودشفقتی با بهره گیری از فنونی همانند آموزش آگاهی از تجربیات مثبت و منفی، ایجاد تجربه های مثبت از طریق تجسم ذهنی، آموزش ابراز شفقت و اصلاح رفتار از طریق تقویت کننده های محیطی می تواند به عنوان یک درمان کارآمد جهت کاهش رفتار نافرمانی مقابله ای و افزایش خودمهاری دانش آموزان با والد وابسته به مواد مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر بهزیستی روان شناختی و کیفیت زندگی در زنان دارای همسران سوءمصرف کننده مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ خرداد ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۶)
235 - 244
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر بهزیستی روان شناختی و کیفیت زندگی در زنان دارای همسران سوءمصرف کننده مواد انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه ی زنان دارای همسر معتاد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر تهران در سال 1400 بود که از میان آنها تعداد 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه گواه) به روش در دسترس انتخاب و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگذاری شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (SF-36، سازمان بهداشت جهانی، 1996) و مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف (RSPWB-SF، ریف، 1989) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چند متغیری استفاده شد. یافته ها نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین بهزیستی روان شناختی و کیفیت زندگی زنان دارای همسران دچار سوءمصرف مواد در دو گروه آزمایش و کنترل در سطح 05/0 تفاوت معنی داری وجود دارد. آموزش درمان مبتنی بر شفقت می تواند ابزاری سودمند در بهبود بهزیستی روان شناختی و کیفیت زندگی در زنان دارای همسران دچار سوءمصرف مواد باشد.