مطالب مرتبط با کلیدواژه

رفتار سازگارانه


۱.

بررسی رفتارهای سازگارانه حرارتی ساکنان واحدهای مسکونی ویلایی و آپارتمانی شهر رشت در فصل سرد سال(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳۹ تعداد دانلود : ۱۲۶
اهداف: آسایش فضای داخلی نه تنها از معماری ساختمان، بلکه از سازگاری فیزیولوژیک و تنظیمات رفتاری تاثیر می پذیرد. از آنجا که رفتار انسان ها نقش مهمی در تعادل حرارتی شان با محیط دارد موضوع پژوهش، رفتارهای سازگارانه ساکنان در ازای متغیرهای محیطی، معماری، فردی-جمعیتی و نقش عوامل موثر بر رضایت حرارتی ساکنان تعیین گردید. هدف، بررسی سازگاری حرارتی ساکنان ساختمان های مسکونی شهر رشت در زمستان برای صرفه جویی در مصرف انرژی است. روش ها: این پژوهش،کاربردی و جمع آوری داده ها، حال نگر و پرسش اصلی پژوهش، "کدام یک از الگوهای رفتاری ساکنان در ساختمان های ویلایی و آپارتمانی بر آسایش حرارتی و کاهش مصرف انرژی در دوره سرد سال تاثیرگذار هستند؟"می باشد. داده های مورد نیاز از طریق پرسشنامه و بررسی های میدانی تهیه و از مدل رگرسیونی دومتغیره و چندمتغیره برای تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: با توجه به استاندارد اشری (1±)، درصد فراوانی ساکنان در محدوده آسایش به ترتیب 8/88 و 3/84 برای ساختمان های ویلایی و آپارتمانی بدست آمد. سازگاری ساکنان خانه های ویلایی به میزان 9/4– و 9/1+ و ساکنان واحدهای آپارتمانی 1/2- و 8/0 درجه سانتی گراد از حد پایین و بالای دامنه استاندارد آسایش (21 تا 25) می باشد. ساکنان از رفتارهای سازگارانه متعددی که نشانگر اولویت بهره گیری از راهکارهای غیرفعال در مقابل راهکارهای فعال بود، برای کسب آسایش حرارتی بهره می بردند. نتیجه گیری: نتایج مدل رگرسیون چندگانه نشان داد فاکتورهای محیطی در خانه های ویلایی و فردی-جمعیتی در آپارتمان ها بیشترین تاثیر را در آسایش حرارتی دارند. بهره گیری از نتایج این پژوهش می تواند در طراحی فضاهای مسکونی مناسب و منعطف تر، مفید واقع شده و به کاهش مصرف انرژی منجر گردد
۲.

مقایسه اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت و روان شناسی مثبت گرا با رویکرد بهباشی بر ناگویی هیجانی، رفتار سازگارانه و پیروی از درمان بیماران مبتلا به دیابت نوع 2(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان مبتنی بر شفقت روان شناسی مثبت گرا با رویکرد بهباشی ناگویی هیجانی رفتار سازگارانه پیروی از درمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۲ تعداد دانلود : ۱۲۷
هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت و روان شناسی مثبت گرا با رویکرد بهباشی بر ناگویی هیجانی، رفتار سازگارانه و پیروی از درمان بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 بود. طرح پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. حجم نمونه شامل 45 بیمار مبتلا به دیابت نوع 2 بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. از این تعداد، 15 نفر به گروه آزمایش درمان مبتنی بر شفقت، 15 نفر به گروه آزمایش روان شناسی مثبت گرا با رویکرد بهباشی و 15 نفر به گروه گواه به صورت تصادفی ساده گمارده شدند. جهت جمع آوری داده های پژوهش از مقیاس آلکسی تایما تورنتو (باگبی و همکاران، 1994)، مقیاس سازگاری روانی اجتماعی با بیماری (دروگاتیس، 1990) و پرسشنامه پیروی از درمان (مدانلو، 2013) استفاده شد. گروه آزمایش درمان مبتنی بر شفقت 8 جلسه مداخله دو ساعته و همچنین گروه آزمایش روان شناسی مثبت گرا با رویکرد بهباشی نیز 8 جلسه دو ساعته دریافت کردند. جهت تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس چندمتغیری استفاده شد. نتایج نشان داد هر دو رویکرد درمانی در مرحله پس آزمون بر ناگویی هیجانی، رفتار سازگارانه و پیروی از درمان بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 تأثیر معنی داری داشته اند (05/0>p). بین دو روش درمانی در هر یک از متغیرهای وابسته تفاوت معنی داری مشاهده نشد. براساس یافته ها می توان گفت بکارگیری هر دو رویکرد درمانی بر کاهش ناگویی هیجانی و افزایش سطح رفتار سازگارانه و نیز پیروی از درمان اثرگذار هستند.