مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
یمن
حوزه های تخصصی:
محاصره دریایی که به عنوان روش جنگی متأثر از پیشرفت فناوری های جدید بوده است، منجر به ایجاد چالش های حقوقی و تغییر در شیوه و دامنه آن شده است. علاوه بر این، به کارگیری محاصره دریایی توسط ائتلاف سعودی نشان می دهد این شیوه یکی از شیوه های جنگی مؤثر است. از این رو هدف این مقاله، مطالعه نقض قواعد محاصره دریایی و حقوق بین الملل بشردوستانه در یمن به همراه بررسی رویکرد رسانه های سعودی و رسانه های خارجی در بازنمایی نقض این قواعد است. بنابراین، نگارنده در این مقاله سعی دارد به این سؤالات پاسخ دهد که قواعد حقوقی حاکم بر محاصره دریایی توسط ائتلاف سعودی در جنگ یمن تا چه حدی رعایت شده است؟ و رویکرد بازنمایی محاصره دریایی یمن توسط ائتلاف سعودی در رسانه ها چگونه بوده است؟ روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و شیوه جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای- اسنادی است. یافته های تحقیق نشان می دهد قواعد حاکم بر محاصره دریایی و حقوق بشردوستانه توسط ائتلاف سعودی نقض شده است. با اینکه رسانه های سعودی تلاش داشته اند نقض های ناشی از محاصره غیرقانونی را کم رنگ جلوه دهند اما رسانه های خارجی تا حدودی در بازتاب این نقض ها تلاش داشته اند. در نهایت، پیشنهادهایی به رسانه های برون مرزی برای بازنمایی محاصره دریایی یمن ارائه شده است.
نقش آفرینی رژیم صهیونیستی در بحران یمن و بایسته های رسانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با آغاز هشتمین سال تحمیل جنگ از سوی ائتلاف سعودی بر مردم یمن، واقعیت های میدانی حاکی از مداخله و نقش آفرینی رو به افزایش رژیم صهیونیستی به نفع این ائتلاف است. در این مقاله، کوشش شده است علل و ابعاد مداخله و نقش آفرینی رژیم صهیونیستی در بحران یمن، بررسی و میزان انطباق فعالیت رسانه های همسو و مدافع ملت یمن در این بحران با حجم تحرکات خصمانه رژیم صهیونیستی در آن ارزیابی شود. بر این اساس، هدف اصلی مقاله، تبیین علل و مستند سازی مداخلات رژیم صهیونیستی در جنگ یمن و مطالعه میزان کفایت فعالیت های رسانه ای محور مقاومت و رسانه های همسو با حجم مداخلات رژیم صهیونیستی در این بحران است. روش تحقیق در مقاله حاضر توصیفی- تحلیلی و چارچوب نظری آن موازنه تهدید است. یافته های مقاله حاکی از آن است که مداخلات رژیم صهیونیستی در یمن را می توان در قالب های نظامی- فنی، آموزشی، جاسوسی و سیاسی- تبلیغاتی دسته بندی کرد. این رژیم بر حسب عادت، می کوشد تا ضمن نقش آفرینی در بحران ها و مداخله و بهره برداری از آنها برای مقابله با ایران و محور مقاومت، ردپای کمتری از خود در یمن برجای بگذارد. در انتهای مقاله، راهکارهای رسانه ای برای بهبود فعالیت های رسانه ای شبکه های برون مرزی صداوسیما در بازتاب این جنگ ارائه شده است.
سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در قبال بحران یمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی بسیج سال بیست و پنجم بهار ۱۴۰۱ شماره ۹۴
75 - 108
حوزه های تخصصی:
با وقوع بیداری اسلامی در سال 2011، اعتراضات مردمی در یمن با اعتراض به طرح های دولت آغاز شد و معترضین خواستار تغییر قانون اساسی، نرخ بیکاری، شرایط اقتصادی، فساد و اصلاحات در این کشور بودند. با به دست گرفتن رهبری این اعتراضات توسط جنبش انصارالله ، عربستان سعودی با درک از تهدید بودن قدرت گیری یک جنبش شیعی در کنار مرزهای خود، و تعبیر آن به مثابه نفوذ جمهوری اسلامی ایران، اقدام به آغاز جنگ علیه یمن کرد. در کنار عربستان، تحولات یمن برای رژیم صهیونیستی نیز حائز اهمیت است. چرا که از نگاه این رژیم، در صورت تسلط انصارالله بر تنگه باب المندب، جبهه مقاومت اسلامی بیش از گذشته تقویت شده و امنیت اسرائیل در مخاطره قرار خواهد گرفت. جمهوری اسلامی ایران نیز در راستای اهداف و اصول سیاست خارجی خود، اصلی ترین حامی و پشتیبان جنبش انصار الله یمن بوده است. علیرغم حمایت ایدئولوژیک ایران از شیعیان الحوثی، جمهوری اسلامی ایران دارای یک منطق راهبردی در حمایت از جنبش انصار الله یمن است.
تأثیر نقش مفهومی انقلاب اسلامی بر هویت خواهی شیعیان یمن با تأکید بر جنبش الحوثی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیداری اسلامی یکی از مهم ترین رویدادهایی است که به ویژه در دهه اخیر در منطقه خاورمیانه عربی بسیاری از کشورهای منطقه را تحت تأثیر خود قرار داده است به نحوی که کشورهای مسلمان که عمدتاً تحت حاکمیت نظام های استبدادی و پادشاهی اداره می شدند با خیزش های مردمی با هویت و نشانگان فرهنگ و ایدئولوژی اسلامی روبه رو شدند. در این میان کشور یمن به دلایل تاریخی و فرهنگی در بین کشورهای جهان اسلام از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده و با حرکت بیداری اسلامی در منطقه این کشور نیز دستخوش ناآرامی گردید. انقلاب اسلامی ایران به عنوان بزرگ ترین رویداد قرن بیستم کشورهای اسلامی در منطقه را به شدت تحت تأثیر خود قرار داد. این تأثیرگذاری در عواملی مختلفی ریشه دارد که بخش قابل توجهی از آن به عوامل معنایی و هویتی باز می گردد. بر این اساس پرسش اصلی پژوهش حاضر این می باشد که عوامل معنایی و هویتی انقلاب اسلامی چه نقشی در هویت خواهی شیعیان یمن داشته است؟ (مسئله). روش تحقیق در این پژوهش توصیفی –تحلیلی و روش گردآوری داده ها کتابخانه ای و اینترنتی می باشد (روش). در حالیکه بسیاری از تحلیل ها به عوامل سیاسی، امنیتی، ژئوپلیتیک در بحران یمن اشاره دارد به نظر می رسد که هویت خواهی شیعیان یمن ریشه در ساختار معنایی و نقش محتوایی انقلاب اسلامی که شامل عواملی چون احیاگری اسلامی، عدالت طلبی، مبارزه با استبداد و استعمار، بازتولید فرهنگ مقاومت و مقابله با نفوذ بیگانگان دارد (یافته ها).
جنگ سرد منطقه ای ایران و عربستان در بحران یمن (2020- 2011)
حوزه های تخصصی:
چکیده: رقابت ایران و عربستان که در سال های گذشته به واسطه بحران یمن در تنش شدید قرار گرفته است. به طوری که از آن به عنوان جنگ سرد تهران و ریاض نام برده شده است. یمن به عنوان حیاط خلوت برای ریاض از اهمیت راهبردی برخودار است و تصرف صنعا پایتخت یمن به دست حوثی ها که از نظر فکری متأثر از انقلاب اسلامی هستند خواب آرام را از مقامات آل سعود سلب کرده است و ایران را متهم به حمایت سیاسی و نظامی از انصارالله یمن می کند. هدف پژوهش بررسی رقابت راهبردی ایران و عربستان در یمن است. پرسش این پژوهش این است که رقابت منطقه ای ایران و عربستان در بحران یمن طی سال های ۲۰۱۱ الی۲۰۲۰ به چه صورتی ترسیم شده است؟ برای پاسخ به پرسش پژوهش، از چارچوب نظری واقع گرایی ساختاری و به طور مشخص از رویکرد موازنه تهدید والت و روش تبینی و از منابع کتابخانه ای و اینترنتی استفاده شده است. فرضیه ما این است که رقابت راهبردی ایران و عربستان را می توان در قالب «جنگ سرد منطقه ای» ترسیم کرد به گونه ای که کشمکش های تاریخی و مذهبی به رقابت ژیوپلیتیکی و در نهایت منجر به جنگ نیابتی در یمن شده است. در این راستا، برداشت تهدید از سوی عربستان در قبال گسترش نفوذ ایران در یمن سبب افزایش تنش در روابط دو کشور شده است.
مؤلفه های همگرایی سیاست خارجی جنبش انصارالله یمن و جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با آغاز بحران یمن که در پی حمله عربستان سعودی در سال 2015 به این کشور آغاز گردید، ائتلاف های مختلفی در سطح منطقه غرب آسیا و فراتر از آن شکل گرفت. ماهیت بسیاری از این ائتلاف ها واضح و مبرهن است. آنچه در میان طیف وسیعی از ائتلاف های مذکور هماره محل بحث و ابهام بوده، ائتلاف جمهوری اسلامی ایران و جنبش انصارالله یمن در عرصه سیاست خارجی بحران یمن است. درواقع عواملی که موجب شکل گیری این ائتلاف در سطح بین المللی میان دو بازیگر مذکور گردیده، مسئله پژوهش حاضر است. ازاین روی پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی و بر مبنای نظریه سازه انگاری به گردآوری منابع کتابخانه ای پرداخته تا بتواند به این سؤال اصلی پژوهش پاسخ دهد که «چه عواملی موجب همگرایی ایران و جنبش انصارالله در یمن شده است؟». اهمیت این پژوهش نیز از این حیث است که می تواند مهر بطلانی بزند بر ادعای بسیاری از کشورهای معاند ازجمله عربستان سعودی مبنی بر نظامی بنیاد بودن همگرایی و همکاری های جمهوری اسلامی ایران و جنبش انصارالله یمن. بااین وجود فرضیه پژوهش حاضر ازاین قرار است که هویت انقلابیگری و اسلام گرایی مشترک میان جنبش انصارالله یمن و جمهوری اسلامی ایران به اندازه ای برای دو بازیگر مذکور مهم است که هویت ایرانیگری ایران و عربیت انصارالله را تحت تأثیر قرار داده و آنان را در عرصه سیاست خارجی همگرا کرده است، به گونه ای که تلاش های عربستان سعودی جهت ایجاد شکاف عرب و عجم میان آنان کارساز نبوده است.
مشروعیت سنجی مداخله دولت خارجی در مخاصمه غیر بین المللی: تأملی در بحران یمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشهای حقوقی دوره ۱۷ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۴
7 - 36
حوزه های تخصصی:
اصل عدم مداخله در امور داخلی و خارجی سایر دولت ها که نتیجه مسلم اصل برابری دولت هاست، از جمله اصول مسلم حقوق بین الملل است که نه تنها در منشور ملل متحد، بلکه در روابط بین المللی میان دولت ها از جایگاه قابل ملاحظه ای برخوردار شده است. جایگاه تعیین کننده این اصل در روابط بین المللی میان دولت ها به گونه ای است که در موارد متعددی زمینه ای برای تبدیل وضعیت موجود به مخاصمه ای فعال را فراهم کرده و از همین روی نیز، واضعان منشور ملل متحد با تجارب سنگین جنگ های جهانی اول و دوم و با تکیه بر اصل «منع توسل به زور» کوشیدند تا دولت ها را از مداخله در امور یکدیگر بازدارند. هرچند، رویه فعلی دولت ها در صحنه بین المللی مؤید این واقعیت است که اصل عدم مداخله در موارد متعددی تابعی از مصالح و منافع ملی دولت ها در صحنه بین المللی شده و سنجش عیار مشروعیت و قانونمندی این اصل، متأثر از منافع دولت هاست. در این مقاله ضمن تحلیل اصل منع مداخله دولت ها در رویه اخیر بین المللی به تحلیل مداخله عربستان سعودی در یمن و مشروعیت سنجی آن خواهیم پرداخت.
معادله منزلت طلبی روسی در بحران های ژئوپلیتیکی جهان اسلام، مطالعه موردی سوریه و یمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منزلت طلبی به مثابه یک چارچوب تحلیلی در سیاست خارجی نشان می دهد که چگونه روسیه در بحران های ژئوپلیتیکی، نقش های متفاوتی ایفا می کند. منزلت طلبی روسی، متأثر از بینش ژئوپلیتیک و هویت تاریخی روسیه، سبب تبدیل شدن این کشور به یک کنشگر تأثیرگذار در بحران های ژئوپلیتیکی جهان اسلام بوده است. مسئله اصلی این پژوهش ارتباط میان منزلت طلبی در سیاست خارجی روسیه و عملکرد متفاوت این کشور در بحران های ژئوپلیتیکی خاورمیانه است. این پرسش مطرح می شود که چه معادله ای میان منزلت طلبی روسی و عملکرد متفاوت مسکو در دو بحران ژئوپلیتیکی سوریه و یمن وجود داشته است؟ در پاسخ این فرضیه می آید که بحران های ژئوپلیتیکی خاورمیانه به اندازه ای که بر دو مؤلفه هویت تاریخی و گستره ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک روسیه تأثیر می گذارند، رفتار منزلت طلبانه روسیه را تحت تأثیر قرار می دهد. یافته ها نشان می دهد بحران یمن برخلاف سوریه، ظرفیت های ژئوپلیتیکی لازم برای ایفای نقش یک قدرت جهانی از سوی روسیه را نداشته است. در مقابل، بحران سوریه به دلیل تداخل متغیرهای ژئوپلیتیکی منطقه ای و جهانی و همچنین ارتباط تاریخی آن با هویت روسی و امپراتوری شوروی، فرصت مناسبی برای پیشبرد راهبرد منزلت طلبی روسیه بود. معادله منزلت طلبی روسی و بحران های ژئوپلیتیک در خاورمیانه سبب شده است تا مسکو تمایلی برای ورود به الگوهای دوستی و دشمنی در منطقه خاورمیانه نداشته باشد. به بیان دیگر در معادله روسی، تقویت یا تضعیف محور مقاومت یا سازش اصالت ندارد.
مطالعه و تبیین اهداف و استراتژی های عربستان در بحران یمن بر اساس مدل مکعب بحران چارلز هرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال بیست و پنجم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۹۷)
289 - 329
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد پاسخ به این پرسش است که بر اساس مدل مکعب بحران، ادراک عربستان سعودی در قبال بحران یمن چگونه بوده و با استفاده از چه سازوکارهایی اقدام به مدیریت تحولات کرده است؟ یافته های پژوهش نشانگر این است که مطابق ادراک رهبران عربستان، بحران یمن در سطح «A» مکعب قرار دارد. این کشور با هدف تسخیر برخی مناطق استراتژیک همچون باب المندب، استان حضرالموت و بندر مکلا، استان المهره و بندر نشتون، بندر الحدیده و خروج از انحصار جغرافیایی در جنوب و برخی نواحی جنوب غربی، کنترل جریان حوثی ها و ممانعت از روی کارآمدن نظام شیعی و فدرالیزه کردن یمن به نظام اقلیم ها، اقدام به بحران سازی کرده است و سوم اینکه تحت چنین شرایطی مدیریت هوشمند بحران و بهره گیری هم زمان از اهرم های تهاجمی و سخت (نظامی- امنیتی و اتحادسازی)، نیمه سخت (محاصره و فشار اقتصادی و معیشتی) و نرم (سیاسی- دیپلماتیک و رسانه ای) را در دستور کار قرار داده که هم تهدید حوثی ها را رفع کند و هم اینکه به نیات ژئوپلیتیکی نائل آید. روش پژوهش کیفی بوده و شیوه گردآوری داده ها نیز تحلیلی اسنادی است.
رویکردی بحران محور به زمینه های فکری تأسیس جنبش انصارالله یمن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال بیست و پنجم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۹۸
143 - 160
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر بر آن است تا با تمرکز بر اندیشه ی رهبران جنبش انصارالله، بحران موجود در جامعه ی یمن را از منظر آنان به تصویر کشیده و راهبرد خروج از این وضعیت را تشریح کند. روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی است و نتایج نشان می دهند که رهبران جنبش انصارالله، به خطرافتادن هویت زیدی را بحران اصلی تلقی می کنند و علت آن را در سطح ملی، سقوط دولت زیدی؛ و در سطح فراملی، خطر گسترش سلفیه می دانند. آرمان آن ها نیز بازگشت به حکومت اسلامی با مبانی زیدی است؛ راهکار رسیدن به این هدف در نزد ایشان، تاسیس جنبش است. تجربه ی سال های اخیر یمن نشان می دهد که این جنبش در ابتدا با رویکردی علمی و تبلیغی، سپس با سامان دهی ساختار فرهنگی و در قامت «شباب المومن»، و در آخر نیز با رویکردی عملیاتی توانسته است در یک دوره ی سی ساله از گروه فرهنگی کوچکی در مساجد استان های صعده و عمران یمن، به بازیگر اصلی صحنه ی سیاسی این کشور و عضوی از محور مقاومت در منطقه تبدیل شود. بازخوانی کامل و صحیح روند پیدایش حرکت هایی همانند جنبش انصارالله می تواند به عنوان الگویی برای تشکیل چنین حرکت هایی در مناطق دیگر جهان اسلام پیش روی محققان و سیاست مداران قرار بگیرد.
تبیین نقش گفتمان انقلاب اسلامی در مقاومت انصارالله و عملکرد دفاعی آن در یمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه جنبش های مردمی و نهضت های رهایی بخش در جهان اسلام، به یک نیروی قابل محاسبه در فضای منطقه ای و بین الملل ارتقا یافته اند. انقلاب اسلامی مبتنی بر آرمان انقلابی و ماهیت هستی شناختی خود و جمهوری اسلامی ایران بر اساس قانون اساسی، پشتیبانی و بسیج منابع و امکانات مقاومت اسلامی در تقابل با تجاوزات نظام استکباری آمریکا و رژیم صهیونیستی را ضروری و تعیین کننده می داند؛ بنابراین نقش و جایگاه انقلاب اسلامی مبتنی بر روش عُقلایی و هوشمندانه در عملکرد نهضت ها مؤثر بوده و درخور تحقیق و پژوهش است. هدف از پژوهش حاضر، تحلیل نقش و جایگاه انقلاب اسلامی در مقاومت انصارالله و تحلیل عملکرد دفاعی آن در یمن می باشد. مسئله پژوهش، تحلیل نقش و جایگاه انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران در یمن و تبیین نتایج آن در ارتقا عملکرد دفاعی انصارالله یمن است. روش پژوهش به صورت تلفیقی (کیفی و کمی) می باشد. ابتدا به صورت کیفی مؤلفه ها از مصاحبه و ادبیات پژوهش استخراج شده و در بخش کمی، با به کارگیری روش دلفی فازی و با مراجعه به 15 نفر از خبرگان، تأثیر هر مؤلفه مورد سنجش قرار گرفته است. پس از نظرسنجی از افراد صاحب نظر، ابعاد و مؤلفه های مؤثر در عملکرد دفاعی یمن شناسایی گردید. نتایج تحقیق نشان داد که 4 بعد سیاسی – امنیتی؛ نظامی - دفاعی؛ لجستیک و بسیج امکانات؛ حمایت و پشتیبانی منطقه ای و 31 مؤلفه در ارتقا عملکرد دفاعی حوثی ها در یمن تأثیر داشته است. عوامل پیشنهادی برای ارتقا عملکرد انصارالله نیز ارائه شده است. نتایج ارائه شده در این پژوهش می تواند به صورت کاربردی در توانمندسازی انصارالله یمن مورد توجه و بهره گیری قرار گیرد.
یمن درگزارش شاهنامه از عملیات انتقامی شاپور دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال چهاردهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۴
259 - 285
حوزه های تخصصی:
شکست نرسی از روم و مرگ زودهنگام جانشینش، هرمز دوم، باعث شد تا اعراب در زمان خردسالی شاپور دوم حمله های غارتگرانه ای به غرب و جنوب ایران داشته باشند و حتی مهاجمان از قصری در حومه تیسفون یکی از شاهدخت های بلندپایه ساسانی را ربودند. از سوی دیگر یمن که به موازات هاماوران در شاهنامه به کار رفته است در بخش ساسانی شاهنامه به وضوح به حیره اطلاق شده است و این مطلب در پادشاهی یزدگرد یکم در شاهنامه کاملاً مشهود است. در پادشاهی شاپور دوم در شاهنامه نیز یمن به حیره اشاره دارد. در حالی که مورّخان اوایل دوره اسلامی مانند طبری و بلعمی از وضع حیره پیش از عملیات انتقامی شاپور و درگیرودار آن غفلت کرده اند، در واقع گزارش شاهنامه حاوی این اطلاع مهم است که این عملیات ابتدا متوجه حیره بود و سپس برضد قبایل عربی که در حمله به ایران دست داشتند. بررسی گورنبشته نماره و رویدادهای سیاسی روم مقارن با حمله انتقامی شاپور، درستی گزارش شاهنامه را تأیید می کند.
سناریوهای جایگاه آینده یمن در معادلات منطقه غرب آسیا با تاکید بر عدم قطعیت های بحرانی
حوزه های تخصصی:
تهاجم ائتلاف عربی-غربی با محوریت عربستان سعودی صحنه ی یمن را به یکی از پیچیده ترین بحران های منطقه ی غرب آسیا تبدیل کرده است. فرجام نهایی بحران یمن علاوه بر اینکه در ترسیم نظم امنیتی در آینده ی منطقه غرب آسیا تاثیر به سزایی می گذارد، جایگاه این کشور را در معادلات آینده ی منطقه مشخص خواهد ساخت. مشخصه اصلی این بحران تعدد کنشگران دخیل و تعارض مطالبات ذی نفعان است. با توجه به جایگاه استراتژیک و راهبردی یمن در سیاست منطقه و جهان و در اختیار داشتن تنگه باب المندب، هر کدام از بازیگران در تلاش هستند تا جهت تحولات یمن را به سمت و سوی سناریوهای مطلوب خود سوق دهند. در واقع هر کدام از بازیگران تأثیرگذار در یمن بر اساس منافع و ارزش های خود، وضعیتی را مطلوب قلمداد کرده که همان می تواند برای کنشگر مقابل یک سناریوی نامطلوب و تهدیدکننده خوانش شود. پژوهش پیش روی درصدد پاسخ به این سوالات است که عدم قطعیت های اصلی بحران یمن کدامند؟ و با توجه به عدم قطعیت های بحران یمن، چه سناریوهایی را می توان برای جایگاه این کشور در آینده ی معادلات منطقه ی غرب آسیا متصور بود؟ جهت پاسخگویی به این پرسش، از روش سناریو نویسی و رویکرد عدم قطعیت های بحرانی بهره گرفته شده است. پس از شناسایی عدم قطعیت ها بر اساس نظرات خبرگان، از برهم کنش آن ها، چهار سناریوی انزوای یمن در معادلات منطقه ای، اتحاد با جبهه شرقی-اسلامی (ارتقای جایگاه یمن در معادلات منطقه ای)، اتحاد با جبهه سلفی-غربی (یمن ضعیف شده و تحت قیمومیت) و یمن قدرتمند (مستقل از مداخله کنشگران منطقه ای و فرا منطقه ای) ارائه شده است.
کاربست تحولات انقلابی 2011 یمن بر اساس نظریه چالمرز جانسون(مقاله علمی وزارت علوم)
منطقه خاورمیانه پس از به ثمر رسیدن انقلاب 2011 تونس، شاهد انقلاب ها و اعتراضات گوناگونی بود. کشور یمن یکی از این موارد است که در ادامه انقلاب های کشورهای اسلامی، تا حدودی پدیده انقلاب را تجربه کرد. یمن به خاطر موقعیت سوق الجیشی و جمعیت زیاد شیعیان آن، برای جمهوری اسلامی ایران دارای موقعیتی راهبردی است. برای تحلیل و شناخت بیشتر انقلاب یمن، پرداختن به حوادث 2011 آن کشور از منظر نظریات مختلف ضرورت پیدا می کند. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای در پی پاسخ به این سوال است که زمینه ها و عوامل انقلاب 2011 یمن، تا چه میزان بر نظریه چالمرز جانسون قابلیت تطبیق دارند؟ فرضیه اصلی این پژوهش بر این امر استوار است که نظریه چالمرز جانسون تا حدودی می تواند به شناخت برخی از عوامل انقلابی 2011 یمن کمک کند. یافته های پژوهش نشان می دهد که از سه عامل انقلاب از منظر جانسون، تنها دو عامل، عدم تعادل و عوامل شتاب زا بر تحولات انقلابی یمن قابلیت تطبیق دارند.
جنگ عربستان علیه یمن از منظر حقوق بین الملل بشردوستانه (2015- 2021)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال نوزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۹
۱۵۶-۱۳۷
هدف این پژوهش بررسی میزان پایبندی عربستان به اصول حقوق بین الملل بشردوستانه در جنگ با یمن و اینکه عدم رعایت این اصول چه پیامدهای برای مردم مظلوم یمن داشته است. روش پژوهش به کار گرفته شده در این مقاله از نوع قیاسی-فرضی است. به این معنی که نویسندگان با استفاده از اصول حقوق بین الملل بشردوستانه به بررسی فرضیه مطرح شده پرداخته اند. یافته های این پژوهش نشان می دهد عربستان در حمله نظامی خود علیه مردم یمن اصول حقوق بین الملل بشردوستانه از جمله اصل تناسب، احتیاط و رفتار انسانی با اسیران را نادیده گرفته است. علاوه بر این، عربستان با محاصره هوایی، زمینی و دریایی، یمن را به یکی از بحرانی ترین کشورهای جهان تبدیل کرده است. در صورت تداوم جنگ شرایط یمن وخیم تر و حتی به یک فاجعه انسانی تبدیل خواهد شد. برای جلوگیری از حملات غیرانسانی عربستان در یمن نیاز به توجه بیشتر جامعه بین الملل، اقدام و فشار جمعی علیه عربستان است.
بررسی و تحلیل منازعات میان ایران و عربستان (مطالعه موردی: یمن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منازعه به وضعیتی گفته می شود که گروه انسانی معینی با گروه انسانی دیگر به دلیل ناسازگاری در اهدافشان با یکدیگر تعارض داشته باشند. جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی با توجه به ویژگی ها و ظرفیت های خود، دو کشور تعیین کننده و مهم در منطقه محسوب می شوند. با شکل گیری انقلاب اسلامی ایران، زمینه بروز رقابت و منازعه میان دو کشور شکل گرفته و سایر فضاهای همجوار را تحت تاثیر قرار داده است. یکی از مهمترین فضاهای مذکور، کشور یمن است که بواسطه عواملی همچون همجواری با عربستان، بهار عربی، تعداد قابل ملاحظه جمعیت شیعیان، قدرت گیری احزاب و گروه های شیعی، موقعیت ژئواستراتژیک و... در حوزه علائق ژئوپلیتیکی دو قدرت منطقه ای قرار گرفته است. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی به دنبال بررسی ماهیت منازعه ایران و عربستان در یمن است. سوال اصلی پژوهش بدین صورت است که چه عواملی منجر به شکل گیری منازعه و رقابت میان ایران و عربستان در یمن شده است؟ یافته های تحقیق بیانگر آن است که منازعه دو کشور در یمن ریشه های ژئوپلیتیکی و ایدئولوژیکی دارد.
بحران یمن: جدال ژئوپلیتیکی محور محافظه کاری با محور مقاومت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره پنجم بهار ۱۳۹۵ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
69 - 41
از دستاوردهای مهم امنیتی انقلاب اسلامی ایران در منطقه خاورمیانه، تقویت محور مقاومت اسلامی و بخصوص تحکیم پیوند شیعیان در منطقه خاورمیانه است. قدرت گیری شیعیان در عراق، رشد حزب الله در لبنان و گسترش مبارزات شیعیان بحرین، در پیوند با ایران سبب نگرانی امنیتی پادشاهی سعودی شده است؛ چرا که بخش عمده ای از جمعیت مناطق شرقی عربستان که عمده ترین ذخایر نفتی این کشور در آنجا قرار دارد را شیعیان تشکیل داده اند که عربستان در برابر ایدئولوژی جمهوری اسلامی ایران نفوذ پذیر و آسیب پذیر ساخته است. فارغ از این چشم انداز منطقه ای این مقاله بر کشمکش ایران و عربستان در حوزه یمن متمرکز است. در این راستا پرسش این مقاله این است که برجسته ترین هدف عربستان سعودی از حمله نظامی به یمن چیست؟ در پاسخ این فرضیه مطرح است که عربستان سعودی با هدف موازنه سازی در مناسبات قدرت منطقه ای و نیز تضعیف محور مقاومت، یمن را مورد تهاجم نظامی قرار داده است.
اثرات سیاست خارجی عربستان در یمن بر نقش آفرینی ایران در خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره هفتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۲۳)
227 - 251
موقعیت استراتژیک کشور یمن در شبه جزیره عرب به ویژه تسلط بر تنگه استراتژیک باب المندب که از نظر ترانزیت نفت، کالا و نیز تسلیحات، حائز اهمیتی اساسی است؛ از یک سو همواره مورد توجه دولت های جمهوری اسلامی ایران و به خصوص عربستان سعودی به عنوان حیاط خلوت آن کشور بوده است. از سوی دیگر با توجه به جمعیت شیعیان ساکن در یمن، خروج آن کشور از زیرِ سیطره عربستان، به زعم دولت سعودی گسترش نفوذ ایران در منطقه و همچنین تقویت محور مقاومت را در پی خواهد داشت. نوشتار حاضر در پی پاسخ به این سوال است که سیاست خارجی عربستان سعودی در یمن چه تأثیری بر نقش جمهوری اسلامی ایران در خاورمیانه دارد؟ در پاسخ به سوال اصلی نوشتار، این فرضیه اصلی مورد آزمون قرار گرفته است که عربستان سعودی نقش آفرینی ایران را در تقویت محور مقاومت به عنوان مداخله جمهوری اسلامی ایران در حوزه خاورمیانه عربی تلقی نموده و آن را در جهت کاهش نفوذ و نقش منطقه ای خود ارزیابی می کند. در راستای مقابله با این برداشتِ تهدید از جمهوری اسلامی ایران، یافته های این مقاله مبین این است که از نگاه عربستان تحولات یمن، جنگ با قدرت و نفوذ ایران در شبه جزیره عربستان در کنار مرزهای جنوبی اش است. در این راستا کشور مذکور در حوزه تحولات یمن تلاش می نماید تا نفوذ خود را از طریق همکاری با دیگر بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای گسترش داده و در مقابل محور مقاومت، موازنه سازی نماید. این امر پیامدها و بازخوردهایی برای موازنه قدرت دو قدرت منطقه ای ایران و عربستان سعودی دارد. چارچوب نظری مورد استفاده این نوشتار موازنه قدرت می باشد که با روش توصیفی تحلیلی و با ابزار فیش برداری کتابخانه ای به رشته ی تحریر در آمده است.
بررسی رابطه ی دولت شکننده و گسترش سلفی گری در یمن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال بیست و پنجم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۹۹
193 - 216
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ی دولت شکننده و گسترش سلفی گری در یمن است. روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی بوده و نتایج حاکی از آن است که دولت های شکننده به دلیل ناتوانی در انجام کارویژه های حیاتی دولت، یعنی اعمال اقتدار و ارائه ی خدمات، از مشروعیت کافی برخوردار نبوده و در بهره گیری از منابع کشور قابلیت اندکی دارند. در نتیجه، همبستگی ملی و هویت ملی در کشورهای مزبور با بحران مواجه است. در مجموع، می توان گفت شکنندگی دولت در یمن به علت اختلال در اقتدار، مشروعیت و نهایتاً قابلیت دولت، سبب گردیده تا کارویژه های دولت را بازیگران غیردولتی به ویژه گروه های اسلام گرا انجام دهند. با توجه به پشتوانه ی منطقه ایِ سلفی گری به خصوص از سوی عربستان سعودی از یک طرف، و نیز بازی سیاسی بازیگران بین المللی و استفاده ابزاری از سلفیه ی جهادی، این گروه ها از پتانسیل ایدئولوژیک و نیز توانایی ارائه ی برخی خدمات در مناطقی که حاکمیت و اقتدار دولت دچار ترک شده و مشروعیت آن کاسته شده، برخوردارند. همین امر به گسترش آن ها کمک کرده است. در عین حال، نباید تأثیر عوامل دیگر را در رشد و یا افول این گروه ها نادیده گرفت.
تأثیر انقلاب اسلامی بر بیداری اسلامی در منطقه ؛ با تأکید بر انصار الله یمن(مقاله علمی وزارت علوم)
انقلاب اسلامی ایران به عنوان نقطه آغاز خیزش بیداری اسلامی در نیمه دوم قرن بیستم، شروع دوره جدیدی از ظهور اسلام با رویکرد سیاسی را برای جهان اسلام نوید داده و پیروزی برجسته ترین حرکت اسلامی در این دوره،سایر حرکتهای اسلامی در جهان اسلام مثل یمن را به تکاپو واداشت. لذا این مقاله ظرفیت های فرهنگی- هویتی انقلاب اسلامی ایران و تاثیر انقلاب اسلامی ایران را بر بیداری اسلامی به خصوص انصارالله یمن را بررسی می کند(مساله) پژوهش حاضربا استفاده از روش توصیفی و تحلیلی روشن می نماید که تاثیرانقلاب اسلامی بر بیداری اسلامی انطباق دارد (روش) شکل گیری انقلاب اسلامی در ایران از سه جهت برای بیداری اسلامی دارای اهمیت است.1-انقلاب اسلامی در ایران هویت فرهنگی جدیدی برای ایرانیان به ارمغان آورد با عنوان "هویت اسلامی- ایرانی"؛2- آن چه در ایران رخ داده به عنوان یک تجربه تاریخی – خواه نا خواه- در مقابل دیدگان ملت های منطقه است و ظرفیت الگو شدن برای آنها را دارد.3- انقلاب ایران ترکیبی از عناصر بومی و فرهنگی ایرانی را با عناصر دینی و مولفه هائی از رویکردهای دموکراتیک جدید ترکیب کرده و سنتزی متناسب با شرایط ایران اسلامی ارائه داده است که از ظرفیت بالایی برای الگو شدن برای کشورهای منطقه برخوردار می باشد.(یافته ها)