مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
حساسیت اضطرابی
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال نهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۵
97 - 130
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تدوین مدل سبب شناسی اختلال اضطراب اجتماعی نوجوانان بر اساس مولفه های حساسیت اضطرابی، تنظیم هیجانی منفی و سبک دلبستگی نا ایمن اجتنابی و دوسوگرا با نقش میانجی راهبرد مقابله ای هیجان مدار بود. طرح پژوهشی، همبستگی و به شیوه معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان دوره ی متوسطه مدارس سطح شهرستان خرم آباد در سال تحصیلی 97-1396 بود که تعداد 1200 نفر از آن ها به صورت نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب گردیدند. پس از تکمیل پرسش نامه ی اختلال اضطراب اجتماعی و غربال گری آن، تعداد 266 نفر( 136 پسر و 130 دختر)، مستعد این اختلال تشخیص داده شدند. سپس داده های به دست آمده وارد مدل مفروضه معادلات ساختاری گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از نرم افزار آموس24 استفاده شد تا به وسیله مقایسه ماتریس واریانس-کورایانس مشاهده شده (مدل پیش فرض) با ماتریس واریانس-کواریانس بازتولید شده، توانایی مدل را در پیش بینی متغیر ملاک و نیز برازش خود برآورد کند. نتایج تحلیل مدل نشان داد متغیرهای پیش بین تنظیم هیجانی منفی( سرکوب) و سبک دلبستگی ناایمن دوسوگرا به صورت مستقیم و غیرمستقیم با میانجی گری راهبرد مقابله هیجان مدار بر اختلال اضطراب اجتماعی در نوجوانان دارای تاثیر معنادار بودند. همچنین راهبرد مقابله هیجان مدار دارای تاثیر مستقیم بر اختلال اضطراب اجتماعی بود. متغیر حساسیت اضطرابی دارای تاثیر مستقیم معنادار بوده ولی تاثیر غیرمستقیم آن معنادار نبود. همچنین تاثیر مستقیم و غیرمستقیم سبک دلبستگی ناایمن اجتنابی بر اختلال اضطراب اجتماعی معنادار نبود.
پیش بینی نشانه های وسواس فکری-عملی بر اساس حساسیت اضطرابی و حل مسئله اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال نهم خرداد ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۸)
109-116
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی نشانه های وسواس بر اساس حساسیت اضطرابی و حل مسئله اجتماعی انجام گرفت. روش این پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه زنان مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر رشت در سال 1397 بودند که از این بین 167 بیمار به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های وسواس-اجباری مادزلی ( MOCI )، حساسیت اضطرابی ( ASR-R ) و حل مسئله اجتماعی ( SPSI )، استفاده شد. داده های پژوهش به روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که حساسیت اضطرابی و حل مسئله اجتماعی با نشانه های وسواس رابطه معناداری دارند (01/0> P ). حساسیت اضطرابی (47/0 ß= )، جهت گیری مثبت (25/0- ß= )، جهت گیری منفی (33/0 ß= )، حل مسئله اجتنابی (36/0 ß= )، حل مسئله تکانشی (69/0 ß= ) و حل مسئله منطقی (47/0- ß= ) قابلیت پیش بینی معنادار نشانه های وسواس را دارند (01/0> P ). نتایج پژوهش حاکی از آن است که هر چقدر میزان حساسیت اضطرابی کاهش و حل مسئله اجتماعی افزایش پیدا کند، به مقدار قابل توجهی نشانه های وسواس در بیماران کاهش پیدا می کند. بدین منظور لازم است درمانگران به ابعاد اضطرابی و اجتماعی بیماران مبتلا به وسواس فکری-عملی توجه بیشتری داشته باشند .
اثر بخشی گروه درمانی وجودی بر حساسیت اضطرابی و بهزیستی روان شناختی زنان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر
منبع:
زن و فرهنگ سال دهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۸
81-94
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی گروه درمانی وجودی بر حساسیت اضطرابی و بهزیستی روان شناختی زنان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر که به کلینیک روان شناسی در شهرستان اردبیل مراجعه کرده بودند، که از جامعه مذکور 30 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند و به روش تصادفی در دو گروه برابر آزمایش و گواه قرار گرفتند. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف (1995) و حساسیت اضطرابی تیلور و کاکس (1998) به عنوان ابزار ارزشیابی در پیش آ زمون، پس آ زمون مورد استفاده قرار گرفت. شرکت کنندگان با استفاده از مصاحبه ساختار یافته بالینی و بر اساس اختلال های محور یک انتخاب شدند. گروه آزمایشی طی 8 هفته تحت درمان وجودی قرار گرفت، و در این مدت در گروه کنترل هیچ گونه مداخله درمانی انجام نگرفت. داده ها با استفاده از روش های آماری توصیفی و آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که نمرات پس آزمون حساسیت اضطرابی و بهزیستی روان شناختی گروه مداخله و کنترل تفاوت معنی داری دارد. بدین ترتیب بر اساس یافته های این پژوهش می توان بیان کرد که شیوه گروه درمانی وجودی موجب کاهش علائم حساسیت اضطرابی و افزایش بهزیستی روان شناختی در زنان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر خواهد شد.
نقش واسطه ای راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان و مکانیسم های دفاعی در رابطه کمال گرایی و حساسیت اضطرابی در دانشجویان متقاضی جراحی زیبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
57 - 74
حوزه های تخصصی:
مقدمه: متغیرهای روان شناختی یکی از عوامل مهم گرایش افراد به جراحی زیبایی است. پژوهش حاضرباهدف بررسی نقش واسطه ای راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان و مکانیسم های دفاعی دررابطه بین کمال گرایی و حساسیت اضطرابی در دانشجویان متقاضی جراحی زیبایی انجام شد . روش: این پژوهش از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه پیام نور مرکز رشت در سال تحصیلی 98-1397 بود که به دنبال عمل جراحی زیبایی بودند. نمونه شامل 335 نفر (308 زن و 27 مرد) بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای به کاررفته در این پژوهش شامل مقیاس کمال گرایی مثبت ومنفی (PNPS)،مقیاس حساسیت اضطرابی (ASI)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجانی (CERQ) و پرسشنامه سبک های دفاعی (DSQ)بود. یافته ها: روش تحلیل مسیر،نشان دادکه حساسیت اضطرابی در افراد متقاضی جراحی زیبایی متأثرازکمال گرایی، نظم جویی شناختی هیجان و مکانیسم های دفاعی است . همچنین، نظم جویی شناختی هیجان و مکانیسم های دفاعی نقشی واسطه ای درارتباط بین کمال گرایی وحساسیت اضطرابی داشتند. برای ارزیابی مدل ازشاخص های(91/0) CFI، (93/0) NFI، (94/0) GFI و (07/0) RMSEA استفاده شد ونتایج نشان داد که مدل پیشنهادی برازش خوبی با داده هادارد . نتیجه گیری: در شکل گیری حساسیت اضطرابی، عوامل روان شناختی نظیر کمال گرایی، نظم جویی شناختی هیجان و مکانیسم های دفاعی نقش دارند؛ بنابراین یافته های این مطالعه تلویحات مهمی در ریشه یابی مشکلات روان شناختی در این افراد دارد.
پیش بینی نشانه های حساسیت اضطرابی با میانجیگری ذهن آگاهی بر اساس اضطراب اجتماعی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی حساسیت اضطرابی با نقش میانجیگری ذهن آگاهی با اضطراب اجتماعی دانش آموزان انجام شد. روش: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه ی آماری شامل دانش آموزان دختر کرمانشاه بود که 350 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای جهت نمونه انتخاب شده و با استفاده از مقیاس حساسیت اضطرابی نوجوانان (دیکون، 2002)، مقیاس اضطراب اجتماعی برای نوجوانان (SAS-A، لاجرسا، 1998) و مقیاس ذهن آگاهی براون وریان (2003) مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین حساسیت اضطرابی و ذهن آگاهی، بین حساسیت اضطرابی و اضطراب اجتماعی و همچنین بین ذهن آگاهی و اضطراب اجتماعی در سطح 001/0 >P رابطه ی معنادار وجود دارد. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که 18 درصد ذهن آگاهی توسط حساسیت اضطرابی و 49 درصد اضطراب اجتماعی توسط ذهن آگاهی و حساسیت اضطرابی تبیین می شود. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها نتیجه می گیریم اختلال های اضطرابی چندعاملی هستند و افزون بر این در شکل گیری، تداوم و درمان اختلال های اضطرابی همچون حساسیت اضطرابی و اضطراب اجتماعی، باید به نقش ذهن آگاهی توجه داشت.
اثر بخشی درمان شناختی رفتاری واحدپردازه ای بر حساسیت اضطرابی ،تحریف های شناختی در دختران مبتلا به نشانگان بالینی اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری واحدپردازه ای بر حساسیت اضطرابی و تحریف های شناختی در دختران مبتلا به اضطراب اجتماعی انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر مبتلا به اضطراب اجتماعی شهر مشهد و نمونه آماری شامل 24 نفر از دانش آموزان مبتلا به اضطراب اجتماعی بودند، که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند.برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه حساسیت اضطرابی تجدید نظر شده کوکس و تیلور، تحریف های شناختی بک و وایسمن استفاده شد. گروه آزمایش به مدت 10جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخله قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون در مرحله پس آزمون بین دو گروه کنترل و آزمایش در متغیرهای حساسیت اضطرابی و تحریف های شناختی تفاوت معناداری وجود دارد. به طوری که گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل کاهش معناداری نشان داد. همچنین نتایج پژوهش کاهش در زیر مقیاس های ترس از واکنش های اضطرابی، ترس از نشانه های قلبی عروقی و تنفسی و عدم مهار شناختی حساسیت اضطرابی او زیر مقیاس نیاز به تأیید دیگران و آسیب پذیری-ارزشیابی عملکرد تحریف های شناختی را نشان داد. نتیجه گیری: از آنجا که مبتلایان به اضطراب اجتماعی علایم حساسیت اضطرابی و تحریف های شناختی دارند، لذا استنفاده از مداخله شناختی رفتاری واحدپردازه ای به عنوان درمانی اثربخش در مبتلایان به اضطراب اجتماعی پیشنهاد می گردد.
اثر بخشی گشتالت درمانی گروهی بر حساسیت اضطرابی و نشخوارفکری زنان مبتلا به اختلال پانیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی اثر بخشی گشتالت درمانی گروهی بر حساسیت اضطرابی و نشخوارفکری زنان مبتلا به اختلال پانیک بود. این مطالعه نیمه آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه انجام شد جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان مبتلا به اختلال پانیک بود که به کلینیک های روانشناسی شهر اردبیل در تابستان سال 1397 مراجعه کرده بودند، 30 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب، و به طور تصادفی در دو گروه برابر آزمایش و گواه قرار گرفتند. گروه آزمایشی طی 8 هفته تحت درمان گشتالتی قرار گرفت، و در این مدت بر گروه گواه مداخله ی انجام نگرفت. پرسشنامه حساسیت اضطرابی فلوید و همکاران (2005) و نشخوارفکری نولن هوکسیما و موری (1991) به عنوان ابزار ارزشیابی مورد استفاده قرار گرفت. داده ها با استفاده از روش های آماری توصیفی و تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده از مقایسه پس-آزمون دو گروه، حاکی از این است که نمرات پس آزمون حساسیت اضطرابی و نشخوارفکری گروه مداخله و کنترل تفاوت معنی-داری دارد.(p <0.01). بدین ترتیب می توان گفت که گروه درمانی گشتالتی موجب کاهش نمرات حساسیت-اضطرابی و نشخوارفکری زنان مبتلا به اختلال پانیک خواهد شد.
مقایسه اثربخشی دو درمان شناختی رفتاری کلاسیک (CBT) و کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی (MBSR) بر استرس ادراک شده و حساسیت اضطرابی بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره نوزدهم زمستان (بهمن) ۱۳۹۹ شماره ۹۵
1487-1496
حوزه های تخصصی:
زمینه: مطالعات متعددی به بررسی اثر بخشی درمان شناختی رفتاری و کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر استرس اداراک شده و حساسیت اضطرابی پرداخته اند. اما پیرامون مقایسه اثربخشی دو درمان شناختی رفتاری کلاسیک ( CBT ) و کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی ( MBSR ) بر استرس ادراک شده و حساسیت اضطرابی بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: مقایسه اثربخشی دو درمان شناختی رفتاری کلاسیک و درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر حساسیت اضطرابی و استرس ادراک شده بیماران مبتلا به دیابت نوع دو شهر شیراز بود. روش: پژوهش از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران دیابتی نوع دو حاضر در مراکز درمانی و بیمارستانی شهر شیراز در سال 1397 بود. 36 نفر از بیماران دیابتی به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 12 نفره (دو گروه آزمایش و یک گروه گواه) جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه استرس ادراک شده کوهن (1983)، پرسشنامه حساسیت اضطرابی ریس و پترسون (1985)، جلسات درمانی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی (موس و همکاران، 2015) و درمان شناختی رفتاری (مولودی و فتاحی، 1390؛ به نقل از صمدزاده و همکاران، 1397). تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس چندمتغیره انجام شد. یافته ها: دو درمان شناختی رفتاری کلاسیک و درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی تأثیر معنی داری بر استرس ادراک شده نمونه مورد پژوهش داشته است (0/001 > P ). درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی در مقایسه با درمان شناختی رفتاری کلاسیک بیشتر توانسته است بر استرس ادراک شده آزمودنی ها تأثیر داشته باشد (0/001 > P )، دو درمان شناختی رفتاری کلاسیک و درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی تأثیر معنی داری بر حساسیت اضطرابی نمونه مورد پژوهش داشته است (0/001 > P ). بین دو درمان از لحاظ تأثیر بر حساسیت اضطرابی تفاوت معناداری وجود نداشت (0/001 > P ). نتیجه گیری: بیمارانی که در جلسات درمان شناختی رفتاری و درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی شرکت کردند استرس ادارک شده و حساسیت اضطرابی کمتری را تجربه کردند.
اثر بخشی درمان هیپوونتلاسیون بر حساسیت اضطرابی و پردازش هیجان زنان مبتلا به اختلال پانیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۸
79 - 99
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی درمان هیپوونتلاسیون بر حساسیت اضطرابی و پردازش هیجانی زنان مبتلا به اختلال پانیک بود. این مطالعه نیمه آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه انجام شد جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان مبتلا به اختلال پانیک بود که به مرکز جامع سلامت سیدحاتمی شهر اردبیل در تابستان و پاییز سال 1397 مراجعه کرده بودند، 30 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب، و به طور تصادفی در دو گروه برابر آزمایش و گواه قرار گرفتند. گروه آزمایشی طی 4 هفته (12 جلسه و هر جلسه 17 دقیقه) تحت درمان هیپوونتلاسیون قرار گرفت، و در این مدت بر گروه گواه مداخله ی انجام نگرفت. پرسشنامه حساسیت اضطرابی (ریس و پترسون، 1985) و پردازش هیجانی )باکر، توماس، توماس و اوونز، 2007) به عنوان ابزار ارزشیابی مورد استفاده قرار گرفت. داده ها با استفاده از روش های آماری توصیفی و تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده از مقایسه پس آزمون دو گروه، حاکی از این است که نمرات پس آزمون حساسیت اضطرابی و پردازش هیجانی گروه مداخله و کنترل تفاوت معنی داری دارد (01/0=P). به این ترتیب می توان گفت که درمان هیپوونتلاسیون موجب کاهش نمرات حساسیت اضطرابی و پردازش هیجانی زنان مبتلا به اختلال پانیک شده است.. کلید وازه ها: درمان هیپوونتلاسیون، حساسیت اضطرابی، پردازش هیجان، اختلال پانیک
پیش بینی نشانه های وسواس فکری و عملی براساس حساسیت اضطرابی، پریشانی روانشناختی و انعطاف پذیری روانشناختی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، پیش بینی نشانگان وسواس فکری -عملی بر اساس حساسیت اضطرابی، پریشانی روانشناختی و انعطاف پذیری روانشناختی در دانشجویان بود. روش این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دختر و پسر دانشگاه سمنان بود که از میان آن ها، 311 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در این پژوهش از مقیاس وسواس فکری-عملی (فوا و همکاران، 2002)، مقیاس تجدیدنظر شده حساسیت اضطرابی (رایس و پترسون، 1987)، نسخه دوم پرسشنامه پذیرش و عمل (بوند و همکاران، 2011) و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (لوی باند و لوی باند، 1995) استفاده شد. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تحلیل شد. تحلیل داده ها نشان داد که ابعاد حساسیت اضطرابی، انعطاف پذیری روانشناختی و ابعاد پریشانی روانشناختی با نشانگان وسواس فکری -عملی همبستگی معنادار دارند (01/0 P≤ ). نتایج رگرسیون حاکی از این بود که پریشانی روانشناختی، حساسیت اضطرابی و انعطاف پذیری روانشناختی به ترتیب 31 درصد، 35 درصد و 36 درصد از واریانس نشانگان وسواس فکری -عملی را تبیین کردند. این سه متغیر به طور همزمان با هم توانستند 37 درصد از واریانس نشانگان وسواس فکری -عملی را تبیین کنند. باتوجه به نقش مهم انعطاف پذیری روانشناختی، حساسیت اضطرابی و ابعاد پریشانی روانشناختی در پیش بینی نشانگان وسواس فکری -عملی در دانشجویان، طراحی مداخلات مبتنی بر بهبود این ویژگی ها به عنوان مبنایی برای ارتقای کیفیت زندگی این گروه از افراد پیشنهاد می شود .
رابطه سوگیری شناختی، حساسیت اضطرابی و باورهای مادر با اضطراب کودک: نقش واسطه ای راهبردهای کنارآمدن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اضطراب کودکان اختلالی شایع بوده و از عوامل متعدد درون فردی و بین فردی، تأثیر می پذیرد. بر اساس مطالعات انجام شده به نظر می رسد مؤلفه های فکر، احساس، و رفتار والد و کودک، تأثیر متفاوتی بر اضطراب کودکان دارند. هدف از انجام این این پژوهش تعیین رابطه سوگیری شناختی، حساسیت اضطرابی، و باورهای مادر با اضطراب کودک با نقش واسطه ای راهبردهای کنارآمدن کودکان بود. روش: روش این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این مطالعه شامل تمامی دانش آموزان پایه پنجم و ششم مدارس غیردولتی (۱۱- ۱۲ سال) شهر تبریز در سال تحصیلی ۹ ۳ -۹۴ بودند که نمونه ای به تعداد ۲۷۹ دانش آموز (۱۵۰ دختر، ۱۲۹ پسر) به همراه مادران آنها از مدارس ناحیه ۳ آموزش و پرورش به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های حساسیت اضطرابی (تسائو و همکاران، ۲۰۰۶)، خطای شناختی (کوین و همکاران، ۲۰۱۱)، راهبردهای کنارآمدن (هرناندز، ۲۰۰۸) ، اضطراب (مارچ و همکاران، ۱۹۹۷) و پرسشنامه باورهای والدین درباره اضطراب (چوربیتا، ۲۰۱۰) استفاده شد. برای تحلیل داده های به دست آمده از روش همبستگی و تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد حساسیت اضطرابی، باورهای مادر و راهبردهای کنارآمدن، به صورت مستقیم بر اضطراب کودکان تأثیر دارند. همچنین نتایج این مطالعه حاکی از آن بود که حساسیت اضطرابی، سوگیری شناختی، و باورهای مادر از طریق راهبردهای کنارآمدن، بر اضطراب کودک تأثیر غیرمستقیم دارند (۰5/۰= p ). نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که متغیرهای راهبردهای کنارآمدن در رابطه حساسیت اضطرابی، سوگیری شناختی کودک، و باورهای مادر با اضطراب کودک، نقش مهمی دارند؛ بنابراین آموزش های شناختی به مادر و کودک و در نتیجه بهبود راهبردهای کنار آمدن کودک، می تواند در کاهش اضطراب کودک بسیار مؤثر باشد.
اثربخشی آموزش مهارت های مبتنی بر رواندرمانی کوتاه مدت ایماگوتراپی بر حساسیت اضطرابی و تحمل آشفتگی زنان آسیب دیده از روابط فرازناشویی
حوزه های تخصصی:
این پژوهش از نوع پژوهش های نیمه تجربی (طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل نابرابر) بود که با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت های مبتنی بر روان درمانی کوتاه مدت ایماگوتراپی بر حساسیت اضطرابی و تحمل آشفتگی زنان آسیب دیده از روابط فرازناشویی انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه زنان آسیب دیده از روابط فرازناشویی مراجعه کننده به مطب های خصوصی روانپزشکی و کلینیک های خدمات روان شناسی در سطح شهر مشهد بود که از بین آن ها 30 نفر به صورت دردسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش ( 15 نفر ) و کنترل ( 15 نفر ) جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس حساسیت اضطرابی تجدید نظر شده تیلور و کاکس 1995) و مقیاس تحمل آشفتگی سیمونز و گاهر (2005) استفاده شد . پس از آن، گروه آزمایش آموزش مهارت های روان درمانی کوتاه مدت مبتنی بر ایماگوتراپی را طی 8 جلسه یک و نیم ساعته دریافت کرد. اما گروه کنترل در فهرست انتظار قرار گرفت. در پایان دوره آموزش، مجدداً هر دو گروه مورد پس آزمون قرار گرفتند. در پایان، نتایج با کمک آزمون تحلیل کواریانس یک و چند متغیره و بر اساس نرم افزار SPSS نسخه 22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاکی از اثربخشی آموزش مهارت های مبتنی بر روان درمانی کوتاه مدت ایماگوتراپی بر حساسیت اضطرابی و تحمل آشفتگی زنان آسیب دیده از روابط فرازناشویی بود (05/0 P< ).
نقش اضطراب سلامت، حساسیت اضطرابی و تشدید جسمانی حسی در پیش بینی اضطراب کووید-19 دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
77 - 91
حوزه های تخصصی:
افراد مختلف سطوح متفاوتی از اضطراب را در همه گیری ویروس کرونا-2019 تجربه می کنند که ممکن است زندگی آن ها را تحت تأثیر خود قراردهد. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش اضطراب سلامت، حساسیت اضطرابی و تشدید جسمانی حسی در پیش بینی اضطراب کووید-19 در دانشجویان بود. طرح پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان دانشگاه گیلان درسال 1399 بود. با روش نمونه گیری در دسترس، 200 دانشجو از طریق فراخوان اینترنتی در پژوهش شرکت کردند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه اضطراب کووید-19 ویتن و همکاران، سنجه کوتاه اضطراب سلامت سالکوسکیس و همکاران، شاخص حساسیت اضطرابی تیلور و همکاران و مقیاس تشدید جسمانی حسی بارسکی و همکاران، بود. داده ها با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد اضطراب سلامت، حساسیت اضطرابی و تشدید جسمانی حسی با اضطراب کووید-19 همبستگی مثبت و معناداری دارد. نتایج رگرسیون نشان داد که اضطراب سلامت، حساسیت اضطرابی و تشدید جسمانی حسی به طور معناداری توانستند 55 درصد از تغییرات اضطراب کووید-19 را پیش بینی کنند. به نظر می رسد هرچقدر میزان اضطراب کووید-19 در دانشجویان بالاتر باشد، فرد نگرانی و حساسیت بیشتری در رابطه با وضعیت سلامتی خود دارد و علائم جسمانی حسی خود را بزرگ جلوه می دهد. بدین منظور لازم است مراکز خدمات روان شناسی و مشاوره دانشگاه اقداماتی در جهت کاهش اضطراب کووید-19 و افزایش آگاهی دانشجویان انجام دهند.
اثربخشی مداخله شناختی-رفتاری ویدئویی بر اضطراب سلامت و حساسیت اضطرابی افراد با سطوح بالای اضطراب کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مداخلات شناختی-رفتاری به عنوان درمان های صف اول در اختلالات اضطرابی شناخته می شوند. با این حال، پیچیدگی های همچون قرنطینه، ارائه چهره به چهره مداخله را دشوار کرده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مداخله شناختی-رفتاری ویدئویی بر اضطراب سلامت و حساسیت اضطرابی افراد با سطوح بالای اضطراب کووید-19 است. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون–پس آزمون با گروه کنترل بود. بر طبق معیارهای اصول تشخیصی اضطراب سلامت در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی-نسخه پنجم و پرسشنامه اضطراب کووید-19، 138 شرکت کننده با سطوح بالای اضطراب کووید-19 به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (69=n) و کنترل (69=n) گمارده شدند. گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل، 10 جلسه مداخله شناختی-رفتاری ویدئویی دریافت کردند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه اضطراب کووید-19، سنجه کوتاه اضطراب سلامت، و شاخص حساسیت اضطرابی بودند. در نهایت، داده ها با استفاده از روش آماری مانکوا تحلیل شدند. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که مداخله شناختی-رفتاری منجر به کاهش اضطراب سلامت و حساسیت اضطراب شرکت کنندگان گروه آزمایش شد (001/0 >p). در این بین، مداخله حاضر برای مؤلفه های اضطراب سلامت کارآمدتر بوده است. نتیجه گیری: با توجه به اضطراب گسترده جامعه در مورد کووید-19 و همچنین پیچیدگی های ارائه چهره به چهره درمان شناختی-رفتاری، استفاده از مداخله شناختی-رفتاری ویدئویی می تواند روشی فوری، مختصر و ارزان قیمت بر بهبود سلامت روانی جامعه باشد. .
مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری و نظم جویی فرآیندی هیجان در حساسیت اضطرابی بیماران مبتلا به اسکلروز چندگانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
109 - 126
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری، تنظیم هیجان و مداخله تلفیقی در حساسیت اضطرابی بیماران مبتلا به اسکلروز چندگانه انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری بود . جامعه آماری پژوهش شامل بیماران مبتلابه اسکلروز چندگانه که دارای پرونده پزشکی در انجمن ام.اس تهران در سال 1399 بود. 30نفر از بیماران به صورت در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه آزمایش قرار گرفتند. گروه های آموزش به مدت سه ماه تحت درمان شناختی -رفتاری، تنظیم هیجان و مداخله تلفیقی قرار گرفتند. میزان حساسیت اضطرابی به وسیله پرسشنامه حساسیت اضطرابی رایس و پترسون قبل، بعد از مداخله و سه ماه بعد از مداخله اندازه گیری شد. یافته ها: نتایج نشان داد تفاوت معنی داری(p≤0.05) بین میزان اثربخشی سه روش درمان بر روی حساسیت اضطرابی بیماران وجود دارد . آزمون تعقیبی توکی نشان داد که مداخله تلفیقی در مقایسه با مداخلات درمانی دیگر و مداخله به روش تنظیم هیجان نسبت به درمان شناختی رفتاری در هر دو مرحله پس آزمون و پیگیری میانگین پایین تری دارد. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه، تأثیر درمان شناختی - رفتاری و نظم جویی فرآیندی هیجان را در کاهش میزان حساسیت اضطرابی نشان داد.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر نشخوار فکری، نگرانی و حساسیت اضطرابی در افراد با نشانه های اختلالات اضطرابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۳
13 - 29
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر نشخوار فکری، نگرانی و حساسیت اضطرابی در افراد با نشانه های اختلالات اضطرابی انجام شد. طرح پژوهش حاضر تحقیق موردی منفرد بود، شرکت کننده های پژوهش شامل 3 آزمودنی با نشانه های اختلالات اضطرابی با تشخیص روان پزشک مبنی بر داشتن نشانه های اختلالات اضطرابی به روش نمونه گیری هدفمند به عنوان شرکت کنندگان آزمایش انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه حساسیت اضطرابی، پرسشنامه حالت نگرانی پنسیلوانیا و پرسشنامه نشخوار فکری نولن هوکسما و مارو بود. قبل از شروع مداخله، هر 3 شرکت کننده در یک جلسه مورد ارزیابی با ابزارهای پژوهش قرار گرفتند. سپس 8 جلسه یک ساعته به مدت دو بار در هفته مداخله درمان شناخت رفتاری بر روی نمونه اجرا شد. لازم به ذکر است که هر شرکت کننده در ابتدای هر جلسه پرسشنامه های پژوهش را تکمیل نمودند. به منظور بررسی فرضیه ها از آزمون شاخص های درصدی به صورت مطالعه موردی استفاده شد. نتایج حاصل از شاخص درصد بهبودی بلانچارد و اسکوارز نشان داد که درمان شناختی رفتاری بر نشخوار فکری، نگرانی و حساسیت اضطرابی در افراد با نشانه های اختلالات اضطرابی تأثیر دارد
نقش میانجی ادراک خطر و حساسیت اضطرابی در رابطه نوروزگرایی و برونگرایی با مشکلات روانشناختی و رفتاری ویروس کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم پاییز (مهر) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۳
1039-1054
حوزه های تخصصی:
زمینه: عوامل شخصیتی در کنار سایر ویژگی های روانشناختی از جمله ادراک خطر، حساسیت اضطرابی و باورهای فراشناختی بر پایه پژوهش های قبلی از جمله عوامل مهم و تأثیرگذار در شرایط پاندمی بوده اند. در این میان نوروزگرایی و برونگرایی بیشتر مورد توجه محققان بوده است؛ با این حال نقش میانجی سازه های روانشناختی در پاندمی کرونا کمتر بررسی شده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف مطالعه نقش میانجی ادراک خطر و حساسیت اضطرابی در رابطه نوروزگرایی و برونگرایی با مشکلات روانشناختی و رفتاری ویروس کرونا انجام شد. روش: روش مطالعه حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام افرادی بود که در سال 99-98 در ایران با مسأله ویروس کرونا درگیر بوده اند که از میان آنها 649 نفر به صورت در دسترس و داوطلبانه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته مشکلات روانشناختی و رفتاری ویروس کرونا، شاخص حساسیت اضطرابی (ریس، پترسون، گارسکی و مک نالی، 1986)، مقیاس پنج عامل شخصیت (دونلان، اسوالد، بیرد و لوکاس، 2006) و مقیاس ادراک ریسک (بنیتن، اسلوویک و سورسون، 1993) استفاده گردید. یافته ها: ارزیابی مدل فرضی پژوهش با استفاده از شاخص های برازندگی نشان داد که مدل فرضی با مدل اندازه گیری برازش دارد (96/0 = CFI ، 94/0 = NFI و 054/0 = RMSEA ). نتایج تحلیل آماری نشان داد که نوروزگرایی و برونگرایی با واسطه گری حساسیت اضطرابی بر روی مشکلات روانشناختی و رفتاری ویروس کرونا به ترتیب با ضرایب استاندارد 052/0- و 161/0 در سطح 05/0 > p اثر معنی داری دارند. همچنین، نوروزگرایی با واسطه گری ادراک خطر بر مشکلات روانشناختی و رفتاری ویروس کرونا با ضریب استاندارد 100/0 در سطح 05/0 > p اثر معنی داری دارد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش به نظر می رسد مشکلات روانشناختی و رفتاری مربوط به ویروس کرونا به صورت مستقیم و غیرمستقیم تحت تأثیر عوامل روانشناختی قرار دارد و شایسته است در برنامه های مدیریت بهداشتی کلان مورد توجه قرار گیرد
اثر بخشی آموزش تنظیم هیجان بر حساسیت اضطرابی و نگرانی زنان مبتلا به اختلال پانیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
145 - 160
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر حساسیت اضطرابی و نگرانی زنان مبتلا به اختلال پانیک بود. این مطالعه نیمه آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه انجام شد جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان مبتلا به اختلال پانیک بود که به مراکز جامع سلامت شهر اردبیل در تابستان و پاییز سال 1397 مراجعه کرده بودند، تعداد 30 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب، و به طور تصادفی در دو گروه برابر آزمایش و گواه قرار گرفتند. گروه آزمایشی طی 8 هفته تحت آموش تنظیم هیجان قرار گرفت، و در این مدت بر گروه گواه مداخله ی انجام نگرفت. پرسشنامه حساسیت اضطرابی و نگرانی حالت پنسیلوانیا به عنوان ابزار ارزشیابی مورد استفاده قرار گرفت. داده ها با استفاده از روش های آماری توصیفی و تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت ند. نتایج به دست آمده از مقایسه پس آزمون دو گروه، حاکی از این است که بین نمرات پس آزمون حساسیت اضطرابی و نگرانی گروه مداخله و کنترل تفاوت معنی داری وجود دارد. بدین صورت که این آموزش توانسته است حساسیت اضطرابی و نگرانی زنان مبتلا به اختلال پانیک را کاهش دهد. مطابق با یافته های پزوهش حاضر می توان آموزش تنظیم هیجان را به عنوان یک روش موثر در جهت کاهش نگرانی و حساسیت اضطرابی زنان مبتلا به اختلال پانیک پیشنهاد کرد.
بررسی رابطه سیستم های مغزی رفتاری و حساسیت اضطرابی با آسیب پذیری روانی دانش آموزان مقطع متوسطه دوره اول شهرستان گرگان در سال 1398
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تفاوتهای فردی در شخصیت، بازتاب تفاوت در حساسیت افراد در سیستمهای بازداری (BIS ) و فعال سازی رفتاری(BAS) است. حساسیت اضطرابی بیانگر ترس از نشانه های اضطرابی است و از این فرض سرچشمه می گیرد که این نشانه ها به پیامدهای آسیب زای بدنی، روانشناختی و اجتماعی منجر می شود، بنابراین هدف از مطالعه تعیین رابطه سیستم های مغزی رفتاری و حساسیت اضطرابی با آسیب پذیری روانی دانش آموزان مقطع متوسطه می باشد. روش کار: مطالعه (توصیفی - همبستگی) در سال 1398 با روش نمونه گیری در دسترس بر روی 373 دانش آموزان مقطع متوسطه دوره اول شهرستان گرگان- ایران انجام شد. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه سیستم های بازداری/فعال سازی رفتاری، پرسشنامه حساسیت اضطرابی و پرسشنامه نشانه های اختلالات روانی بود. داده ها در SPSSنسخه 20 آنالیز شد. سطح معنی داری آزمون ها 05/0 در نظر گرفته شد. یافته ها: با استفاده از ضریب همبستگی اسپیرمن مشخص شد بین سیستم های فعال سازی رفتاری با میزان آسیب پذیری روانی دانش آموزان ارتباط مستقیم و معنی داری وجود دارد (278/0=r ، 005/0p=) و همچنین بین حساسیت اضطرابی با میزان آسیب پذیری روانی دانش آموزان مقطع متوسطه دوره اول شهرستان گرگان در سال 1398 ارتباط مستقیم و معنی داری وجود دارد(246/0=r ، 00/0p). نتیجه گیری: بین سیستم های مغزی رفتاری و حساسیت اضطرابی با آسیب پذیری روانی دانش آموزان رابطه مستقیم وجود دارد یعنی هر چه سیستم های مغزی رفتاری و حساسیت اضطرابی بیشتر باشد آسیب پذیری روانی دانش آموزان بیشتر است.
بررسی رابطه ی اضطراب ناشی از کووید-19 و اضطراب سلامت: نقش میانجی مؤلفه ی نگرانی جسمانی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مدل های فعلی مؤلفه ی نگرانی جسمانی حساسیت اضطرابی را به عنوان متغیری اساسی مرتبط با پیامدهای روانشناختی ناشی از همه گیری کووید-۱۹ نشان می دهند. هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه ی اضطراب ناشی از کووید-۱۹ و اضطراب سلامت با میانجی گری مؤلفه ی نگرانی جسمانی در طول پاندمی کووید-۱۹ انجام شد. روش: این مطالعه از نوع پژوهش های توصیفی- مقطعی و داده ها به صورت اینترنتی جمع آوری شد. بدین منظور ۵۵۴ نفر از بزرگسالان شهر تهران به وسیله یک پرسشنامه آنلاین از ۱ تا ۱۵ تیرماه ۱۳۹۹، به صورت ناشناس به روش نمونه گیری در دسترس مورد ارزیابی قرار گرفتند. ابزارهای این مطالعه شامل سیاهه اضطراب کرونا ویروس، پرسشنامه اضطراب سلامت و پرسشنامه حساسیت اضطرابی بود. داده های گردآوری شده با استفاده از روش همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری توسط نسخه ۲۵ نرم افزار SPSS و نسخه ۸/۸۰ نرم افزار لیزرل تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: دامنه سنی شرکت کنندگان بین ۱۸ تا ۶۵ سال با میانگین و انحراف معیار ۱۲/۲۱±۳۸/۰۳ بود. نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که مؤلفه ی نگرانی جسمانی و اضطراب سلامتی رابطه مثبت و معنی داری با اضطراب ناشی از کووید-۱۹ دارد (۰/۰۵>P). نتایج معادلات ساختاری نشان داد مسیر مستقیم معناداری از اضطراب سلامت به اضطراب ناشی از کووید-۱۹ برقرار است همچنین مسیر غیرمستقیم معناداری از اضطراب سلامت به اضطراب ناشی از کووید-۱۹ به واسطه مؤلفه ی نگرانی جسمانی با ضریب مسیر ۰/۱۶ درصد برقرار است. نتیجه گیری: مؤلفه ی نگرانی جسمانی ارتباط بین اضطراب سلامتی و اضطراب ناشی از کووید-۱۹ را در نمونه ی ایرانی میانجی گری می کند. این یافته ها می تواند در پیشگیری مؤثر و تبیین اثرات روانشناختی همه گیری کووید-۱۹ کمک کند.