مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
حساسیت اضطرابی
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف از پژوهش حاضر، ارائه مدل ساختاری باورهای فراشناختی با ذهن آگاهی دانشجویان مبتلا به اختلال فوبی اجتماعی با میانجیگری حساسیت اضطرابی بود. روش : این پژوهش از نوع همبستگی و در غالب یک طرح مدل یابی معادلات ساختاری انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش کلیه ی دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد نجف آباد بودند که در سال 98-97 انتخاب واحد کرده بودند. از این تعداد و از طریق نمونه گیری در دسترس 500 نفر از دانشجویانی که تمایل به همکاری داشتند انتخاب شدند و به سوالات چهار پرسشنامه فوبی اجتماعی کانور و همکاران (17 سؤالی)، باورهای فراشناختی ولز و کارترایت (30 سؤالی)، ذهن آگاهی فرایبورگ (14 سؤالی) و حساسیت اضطرابی (16 سؤالی) پاسخ دادند. به منظور تجزیه وتحلیل داده های پژوهش، از نرم افزار Amos و مدل سازی به شیوه معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها : نتایج این پژوهش نشان داد که مدل ساختاری باورهای فراشناختی با ذهن آگاهی دانشجویان مبتلا به اختلال فوبی اجتماعی با میانجیگری حساسیت اضطرابی با داده های تجربی برازش دارد. اثر مستقیم باورهای فراشناختی بر ذهن آگاهی، باورهای فراشناختی بر حساسیت اضطرابی و اثر مستقیم حساسیت اضطرابی بر ذهن آگاهی استاندارد معناداراست. همچنین اثر استاندارد غیرمستقیم باورهای فراشناختی بر ذهن آگاهی دانشجویان مبتلا به فوبی اجتماعی از طریق حساسیت اضطرابی معنادار است.
پیش بینی اضطراب کرونا براساس آمیختگی شناختی و حساسیت اضطرابی در مردان و زنان شهر بندرعباس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم بهمن ۱۴۰۰ شماره ۱۱ (پیاپی ۶۸)
۱۴۸-۱۴۱
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی اضطراب کرونا براساس آمیختگی شناختی و حساسیت اضطرابی در زنان و مردان شهر بندرعباس بود. روش پژوهش از نوع توصیفی و همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش تمام زنان و مردان ساکن در شهر بندرعباس بود در سال 1400 بود،که از بین آن به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 144 نفر انتخاب شدند و بعد از کسب رضایت آگاهانه از افراد خواسته شد تا پرسشنامه های حساسیت اضطرابی (ASI_R) (پیترسون و هیلبرونر،1987) ، اضطراب کرونا (CDAS) (علیپور و همکاران،1398) و آمیختگی شناختی (CFQ) ( گیلاندرز و همکاران، 2014) را تکمیل کنند. برای تحلیل داده ها از روش همبستگی و تحلیل رگرسیون همزمان استفاده شد .یافته ها نشان داد بین آمیختگی شناختی و اضطراب کرونا رابطه مستقیم وجود دارد (05/0 > p ، 68/0 = r). بین حساسیت اضطرابی و اضطراب کرونا رابطه مثبت وجود دارد (05/0 > p ، 73/0 = r). همچنین نتایج نشان داد که ترکیب متغیرهای پژوهش به طور معنی داری با اضطراب کرونا رابطه دارند و 44/0 درصد از واریانس آن را تبیین می کنند( 05/0 > p ، 44/0 = R2 ) .با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که آمیختگی شناختی و حساسیت اضطرابی بر اضطراب کرونا موثر هستند و می توانند به عنوان عواملی در جهت افزایش سطح اضطراب عمل کنند
پیش بینی فرسودگی تحصیلی بر اساس حساسیت اضطرابی، احساس تنهایی و ترس از صمیمت در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کرمان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در طول دوران تحصیل، چالش های مثبت و منفی گوناگونی برای دانشجویان ایجاد می شود که یکی از این چالش های منفی، فرسودگی تحصیلی است. عوامل متعدد شناختی، هیجانی، رفتاری و شخصیتی بر بروز و شدت یافتن این چالش منفی اثرگذار هستند. هدف این پژوهش پیش بینی فرسودگی تحصیلی بر اساس حساسیت اضطرابی، احساس تنهایی و ترس از صمیمیت است. روش کار: روش تحقیق در این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری آن شامل کلیه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کرمان در سال تحصیلی 98-1397 است که 335 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه فرسودگی تحصیلی، پرسش نامه حساسیت اضطرابی، پرسش نامه احساس تنهایی و پرسشنامه ترس از صمیمت بود که به منظور تحلیل پرسش نامه ها از روش رگرسیون چندگانه از نوع همزمان استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که حساسیت اضطرابی، احساس تنهایی و ترس از صمیمت قادر به پیش بینی معنادار فرسودگی تحصیلی هستند)001/0(P<. نتیجه گیری: دانشگاه به عنوان اصلی ترین نهادی که اکثریت جامعه جوان در آن حضور می یابند، اهمیت اساسی در حفظ و بهبود سلامت روانی-اجتماعی افراد دارد. از آنجا که دوره جوانی با فرآیند اجتماعی شدن گره خورده است؛ توجه و برنامه ریزی هدفمند در راستای کمک به این فرآیند در پیشرفت تحصیلی و سلامت روان جوانان جامعه که پایه و اساس پیشرفت های آتی هستند، باعث جلوگیری و کاهش مشکلات مربوط به فرآیند تحصیل از جمله فرسودگی تحصیلی می شود.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و واقعیت درمانی بر کاهش حساسیت اضطرابی زنان مبتلا به MS در شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۱
85 - 113
حوزه های تخصصی:
بیماری MS علاوه بر اثرات مخرب جسمانی، مشکلات هیجانی و روانشناختی نیز به دنبال دارد. هدف از این پژوهش بررسی مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و واقعیت درمانی بر کاهش حساسیت اضطرابی در زنان مبتلا به m.s در شهر ارومیه بود. طرح پژوهشی نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل زنان مبتلا به M.Sمراجعه کننده به انجمن M.S شهر ارومیه در سال 1398 بود ، که از بین آ ن ها یک نمونه 45 نفری به صورت داوطلب انتخاب شد ند و در دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل قرار گرفتند. برای گروه آزمایشی اول، مداخله مبتنی بر پذیرش و تعهد اجرا شد ، و برای گزوه آزمایشی دوم واقعیت درمانی اجرا شد، در حالیکه گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. ابزار پژوهش شامل مقیاس حساسیت اضطرابی ریس و پترسون،(1985)، بود. نتایج نشان داد هر دو درمان بر کاهش حساسیت اضطرابی، بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروز(MS)اثر داشته اند، و بیشترین تاثیر را مداخله پذیرش و تعهد p(<0/05) بر کاهش حساسیت اضطرابی داشته است. یافته های این پژوهش اطلاعات مفیدی را در ارتباط با واقعیت درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش حساسیت اضطرابی فراهم می کند، مشاوران و روانشناسان بالینی می توانند برای کاهش حساسیت اضطرابی در بیماران مبتلا به M.S از هر دو مداخله درمانی استفاده نمایند.
اثر بخشی درمان فراتشخیصی بر حساسیت اضطرابی، درآمیختگی افکار و کاهش علائم افراد مبتلا به وسواس فکری عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی درمان فراتشخیصی بر حساسیت اضطرابی، درآمیختگی افکار و کاهش علائم افراد مبتلا به وسواس فکری عملی بود. روش : طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و به صورت پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. در این پژوهش از روش نمونه گیری داوطلبانه استفاده شد. بدین منظور تعداد 30 زن، از بین جامعه آماری پژوهش که کلیه ی زنان مبتلا به وسواس فکری عملی استان اصفهان در سال 1399 بودند، بر اساس معیارهای ورود و خروج از پژوهش و مصاحبه بالینی به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش حاضر عبارت بودند از پرسشنامه وسواس ییل براون، مقیاس حساسیت اضطرابی و پرسشنامه درآمیختگی افکار. پس از اجرای پیش آزمون، شرکت کنندگان در گروه آزمایش طی 10 جلسه 60 دقیقه ای به صورت گروهی تحت آموزش درمان فراتشخیصی قرار گرفتند. در نهایت پس از اجرای پس آزمون، داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد که درمان فراتشخیصی موجب کاهش حساسیت اضطرابی، درآمیختگی افکار و علائم افراد مبتلا به وسواس فکری عملی در گروه آزمایش، در مرحله پس آزمون شده است و این تغییرات از نظر آماری معنادار هستند؛ لذا، می توان از این روش به عنوان یک روش مداخله ای و درمانی برای کاهش نشانه های حساسیت اضطرابی، درآمیختگی افکار و علائم افراد مبتلا به وسواس فکری عملی استفاده نمود.
پیش بینی کیفیت خواب دانش آموزان بر اساس حساسیت اضطرابی، اعتیاد به اینترنت و بهشیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال یازدهم خرداد ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۷۲)
۱۴۸-۱۳۵
حوزه های تخصصی:
خواب یکی از مهم ترین فرایندهای چرخه های شبانه روزی است که نقش زیادی در سلامت ذهنی و جسمی فرد بویژه در دوران نوجوانی دارد. هدف از پژوهش حاضر پیش بینی کیفیت خواب دانش آموزان بر اساس حساسیت اضطرابی، اعتیاد به اینترنت و بهشیاری بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف جزء پژوهش های توصیفی و از لحاظ روش از نوع همبستگی است. جامعه آماری را کلیه دانش آموزان دختر و پسر دوره منوسطه دوم دبیرستان شهرستان دامغان در سال 1400-1399 تشکیل دادند که از بین آنها 329 نفر به عنوان نمونه به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه ی حساسیت اضطرابیASI (ریس و همکاران، 1986)، اعتیاد به اینترنت IAT (یانگ، 1998)، بهشیاری MMAS(رایان و براون، 2003) و کیفیت خوابPSQI (بویس، 1989) بود. داده های پژوهش با روش های ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها نشان داد که بین حساسیت اضطرابی، اعتیاد به اینترنت و بهشیاری با کیفیت خواب دانش آموزان رابطه معناداری وجود داشت (05/0p<). همچنین نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که متفیرهای پیش بین حساسیت اضطرابی، اعتیاد به اینترنت و بهشیاری می توانند 17/0واریانس کیفیت خواب را در دانش آموزان تبیین کنند (001/0p<). نتایج نشان می دهدکه حساسیت اضطرابی، اعتیاد به اینترنت و بهشیاری در کیفیت خواب دانش آموزان نقش دارد. توجه روانشناسان و متخصصان بهداشت به نقش این متغیرها می تواند در بهبود کیفیت خواب دانش آموزان نقش مؤثر و پیشگیرانه داشته باشد.
اثربخشی تئاتر درمانی بر حساسیت اضطرابی، تنظیم هیجان و اضطراب تعامل اجتماعی بیماران مبتلا به اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال یازدهم مرداد ۱۴۰۱ شماره ۵ (پیاپی ۷۴)
۱۸۲-۱۷۱
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور تعیین اثربخشی تئاتر درمانی بر روی حساسیت اضطرابی، تنظیم هیجان و اضطراب تعامل اجتماعی بیماران مبتلا به اضطراب اجتماعی صورت گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه گواه با دوره های پیگیری 2 ماهه و 6 ماهه بود. جامعه ی آماری شامل کلیه ی دانشجویان شهر تهران در سال 1398 و 1399 بود که از بین آن ها 40 نفر به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه تخصیص یافتند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه اضطراب تعامل اجتماعی (SIAS) هیمبرگ و همکاران (1992)، مقیاس حساسیت اضطرابی-3 (ASI-3) تیلور و کاکس (1998) و پرسشنامه ی تنظیم هیجان (ERQ) گراس و جان (2003) بود. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار SPSS 24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که تئاتر درمانی منجر به بهبود معنادار تنظیم هیجان، اضطراب تعامل اجتماعی و حساسیت اضطرابی می شود (05/0P<) از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت از تئاتر درمانی می توان به عنوان رویکردی جذاب و عاری از عارضه برای بهبود مشکلات روانشناختی بیماران مبتلا به اضطراب اجتماعی استفاده کرد.
اثربخشی گروه درمانی شناختی رفتاری مجازی بر حساسیت اضطرابی و نظم جویی هیجانی در زمان پاندمی کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف این پژوهش بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی رفتاری مجازی بر حساسیت اضطرابی و نظم جویی هیجانی افراد مراجعه کننده به شبکه بهداشت و درمان عصمتیه کاشمر زمان پاندمی کووید-19 بود. روش: روش این پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد مراجعه کننده به شبکه بهداشت و درمان عصمتیه شهرستان کاشمر در سال 1399 بود. از این جامعه آماری تعداد 150 نفر به روش نمونه گیری داوطلبانه و در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. آن ها به پرسشنامه حساسیت اضطرابی و نظم جویی هیجانی پاسخ دادند (پیش آزمون) سپس از بین کسانی که معیارهای ورود به پژوهش (تمایل به شرکت در پژوهش، کسب نمره معیار در پرسشنامه ها، عدم ابتلا به بیماری روانی و جسمانی حاد، دسترسی به شبکه های مجازی) را داشتند، به روش نمونه گیری تصادفی تعداد 60 نفر به عنوان نمونه انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند (هر گروه 30 نفر). گروه آزمایش به مدت 12 جلسه تحت گروه درمانی شناختی رفتاری به صورت مجازی قرار گرفتند و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. در پایان مجدداً هر دو گروه به ابزارهای پژوهش پاسخ دادند (پس آزمون). برای تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیری استفاده شد. یافته ها : نتایج نشان داد که بین نمرات گروه آزمایش و کنترل در مقیاس های حساسیت اضطرابی و تنظیم هیجان در مرحله پس آزمون تفاوت معناداری وجود دارد (05/0> p ). بر اساس یافته های این پژوهش نتیجه می شود که گروه درمانی شناختی رفتاری مجازی می تواند یک مداخله موثر جهت کاهش حساسیت اضطرابی و افزایش نظم جویی هیجانی افراد در زمان پاندمی کووید-19 قلمداد شود.
مقایسه اثربخشی تلفیق درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی با نوروفیدبک بر حساسیت اضطرابی و استرس ادراک شده در افراد مبتلا به دیابت تیپ 2(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال هفتم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۲۷)
59 - 78
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح بین- درون آزمودنی های آمیخته است که با هدف تعیین اثربخشی تلفیق درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی با نوروفیدبک، بر حساسیت اضطرابی و استرس ادراک شده در افراد مبتلا به دیابت تیپ II انجام گرفت. نمونه پژوهش، شامل 45 بیمار مبتلا به دیابت تیپ II بود که به صورت هدفمند از بین بیماران مراجعه کننده به آزمایشگاه های شهرستان ماهشهر انتخاب شدند. این بیماران، پس از همتاسازی، به روش تصادفی در 3 گروه 15 نفره جایگزین شدند و گروه های آزمایش در 8 جلسه درمان روانشناختی و 10 جلسه آموزش نوروفیدبک به صورت انفرادی، مداخلات مربوط به گروه خود را اخذ نمودند و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری 2 ماهه، با پرسشنامه حساسیت اضطرابی فلوید و همکاران (2005)، و مقیاس استرس ادراک شده کوهن و همکاران (1983)، انجام یافت. طبق نتایج تحلیل SPANOVA، هر دو مداخله ACT + نوروفیدبک، و MBSR + نوروفیدبک، برای کاهش حساسیت اضطرابی و استرس ادراک شده، در مراحل پس آزمون و پیگیری مؤثر بودند. اما در حالیکه اثربخشی هر دو مداخله برای کاهش حساسیت اضطرابی یکسان بود، برای استرس ادراک شده، اثر مداخله MBSR+نوروفیدبک، چه در مرحله پس آزمون و چه در مرحله پیگیری، بطور معناداری بیشتر از اثر ACT+نوروفیدبک بود.
پیش بینی کیفیت خواب در نوجوانان بر اساس نگرش ناکارآمد درباره خواب، روان آزردگی گرایی، اعتیاد به اینترنت و حساسیت اضطرابی با میانجی گری راهبردهای تنظیم هیجان و ذهن آگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ پاییز (آبان) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۶
۱۵۳۸-۱۵۲۱
حوزه های تخصصی:
زمینه: اگر چه عوامل متعددی در سطح شناختی، صفات شخصیت، هیجانی و رفتاری با کیفیت خواب نوجوانان مرتبط شده اند اما تصویر جامعی در مورد آ ن ها وجود ندارد. هدف: هدف پژوهش حاضر پیش بینی کیفیت خواب بر اساس نگرش ناکارآمد به خواب، روان آزردگی گرایی، اعتیاد به اینترنت و حساسیت اضطرابی با میانجی گری راهبردهای تنظیم هیجان و ذهن آگاهی در نوجوانان بود. روش: پژوهش حاضر از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری کلیه نوجوانان دختر و پسر دوره متوسطه دوم شهرستان دامغان در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای 329 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرها از مقیاس باورها و نگرش های ناکارآمد درباره خواب (مورین و همکاران،1993)، پرسشنامه پنج عاملی شخصیت نئو (کوستا و مک کری، 1989)، پرسشنامه اعتیاد به اینترنت یانگ (1998)، شاخص حساسیت اضطرابی (ریس، پترسون، گارسکی و مک نالی، 1986)، پرسشنامه راهبردهای تنظیم هیجان کودکان (گراس و جان، 2003)، پرسشنامه ذهن آگاهی (رایان و براون، 2003) و پرسشنامه کیفیت خواب (بویس و همکاران، 1989) استفاده شد. داده ها با آزمون همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که ذهن آگاهی و راهبردهای سازگارانه و ناسازگارانه تنظیم هیجان در ارتباط بین روان آزردگی گرایی، حساسیت اضطرابی، نگرش ها و باورهای ناکارآمد به خواب، اعتیاد به اینترنت و کیفیت خواب نقش میانجی دارد (0/001 >P). نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه می توان گفت مدل ساختاری پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود و ازاین رو به درمانگران بالینی متخصص حوزه سلامت نوجوانان توصیه می شود در مداخلات نقش این مؤلفه ها را مدنظر قرار دهند.
نقش الگوهای هیجانی در پیش بینی سندروم روده تحریک پذیر با واسطه گری حساسیت اضطرابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۸
23 - 32
سندرم روده تحریک پذیر نوعی اختلال عملکردی در سیستم روده – معده است که عوامل روانی نقش موثری در بروز و تداوم آن دارند. در این راستا پژوهش حاضر به بررسی نقش الگو های هیجانی در پیش بینی سندرم روده تحریک پذیر با واسطه گری حساسیت اضطرابی می پردازد. پژوهش حاضر توصیفی، از نوع همبستگی می باشد. نمونه پژوهش حاضر ۲۹۲ دانش آموز دبیرستانی شهرستان اسکو (۱۴۷ پسر و ۱۴۵ دختر) در دامنه سنی ۱۶ الی ۱۹ سال بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب و پرسشنامه های سندرم روده تحریک پذیر (EISSS) ، مقیاس عاطفه مثبت و منفی (PANAS) و فهرست تجدیدنظر شده حساسیت اضطرابی (ASI-R) توسط آنها تکمیل شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل یابی معادلات ساختاری بر پایه نرم افزار Amos نسخه ۲۱ استفاده شد. نتایج نشان داد الگوهای هیجانی منفی به طور مستقیم و نیز با واسطه گری حساسیت اضطرابی با سندرم روده تحریک پذیر رابطه مثبت و معنی دار دارند و الگوهای هیجانی مثبت رابطه مستقیم منفی و معنی دار با سندرم روده تحریک پذیر دارد. در کل الگوهای هیجانی با واسطه گری حساسیت اضطرابی بر سندرم روده تحریک پذیر تاثیر معنی داری دارند. با توجه به شواهد بدست آمده در خصوص نقش عوامل روانشناختی در شکل گیری، راه اندازی و تشدید یا تخفیف علایم، به نظر می رسد هیچ راهکار درمانی برای بیماران IBS نمی تواند بدون در نظر گرفتن نقش عوامل روانی به موفقیت دست یابد.
مدل علّی طرحواره هیجانی و ناگویی خلقی با حساسیت اضطرابی از طریق نقش واسطه ای دشواری در تنظیم هیجان در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۸
53 - 62
دانش آموزان ازجمله افرادی هستند که با اضطراب به عنوان یکی از مشکلات رایج دست وپنجه نرم می کنند به همین دلیل بررسی سازه های اضطرابی جهت پیش بینی اضطراب از اهمیت بالایی برخوردار است لذا هدف پژوهش حاضر بررسی مدل علّی طرح واره هیجانی و ناگویی خلقی با حساسیت اضطرابی از طریق نقش واسطه ای دشواری در تنظیم هیجان در دانش آموزان دوره دوم متوسطه بود. روش پژوهش حاضر از نوع همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه موردنظر پژوهش کلیه دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهرستان تربت حیدریه در سال 1400-1401 بود که از طریق نمونه گیری در دسترس به تعداد 220 نفر نمونه گیری شده بودند. اطلاعات لازم از طریق پرسشنامه های حساسیت اضطرابی فلوید (ASI)، پرسشنامه طرح واره هیجانی لیهی (LESS) ، پرسشنامه دشواری در تنظیم هیجان گراتز و رومر (DERS) و پرسشنامه ناگویی خلقی تورنتو (TAS_20) جمع آوری شد. داده های از طریق نرم افزارهای آماری SPSS 26 و AMOS 24 تحلیل شد. نتایج نشان داد طرح واره هیجانی و ناگویی خلق به صورت غیرمستقیم و از طریق عامل میانجی دشواری در تنظیم هیجان با حساسیت اضطرابی در ارتباط است اما این دو متغیر به طور مستقیم با حساسیت اضطرابی مرتبط نیستند. بنابراین معلمان و درمانگران می توانند با آموزش تنظیم هیجان و مداخلات مبتنی بر تنظیم هیجان در جهت تعدیل حساسیت اضطرابی برآیند.
اثربخشی آموزش مهارت های مبتنی بر رویکرد هیجان مدار بر حساسیت اضطرابی و کنترل عواطف زنان آسیب دیده از روابط فرازناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال یازدهم دی ۱۴۰۱ شماره ۱۰ (پیاپی ۷۹)
138-129
هدف این پژوهش اتعیین اثربخشی آموزش مهارت های مبتنی بر رویکرد هیجان مدار بر حساسیت اضطرابی و کنترل عواطف زنان آسیب دیده از روابط فرازناشویی بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل با مرحله پیگیری به مدت دو ماه بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان آسیب دیده از روابط فرازناشویی بود که جهت استفاده از خدمات روان شناختی در سال 1401- 1400به کلینیک های روان شناسی و مراکز تخصصی ازدواج (تحت پوشش سازمان بهزیستی) شهر تهران مراجعه کرده بودند. نمونه آماری شامل 30 نفر از این زنان بود که به صورت در دسترس انتخاب شدند. سپس، به طور تصادفی 15 نفر در گروه گواه و 15 نفر در گروه آزمایش جایگزین گردیدند. گروه مداخله آموزش مهارت های مبتنی بر رویکرد هیجان مدار طی 8 جلسه 90 دقیقه ای هفته ای یکبار دریافت کردند. داده ها با استفاده از مقیاس حساسیت اضطرابی فلوید و همکاران ( ASI ) (2005) و مقیاس کنترل عواطف ویلیامز و همکاران ( ACQ ) (1997) جمع آوری و به روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت . نتایج نشان داد که آموزش مهارت های مبتنی بر رویکرد هیجان مدار بر کاهش حساسیت اضطرابی و افزایش کنترل عواطف اثربخش است (05/0 P< ) که 7/54 درصد از حساسیت اضطرابی و 4/85 درصد از کنترل عواطف را گزارش کرد. نتیجه گیری می شود این مداخله تاحد زیادی توانست حساسیت اضطرابی را کاهش و کنترل عواطف را افزایش دهند و از این رو می توانند در درمان آسیب های روانشناختی ناشی از روابط فرازناشویی استفاده شود.
اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه نگر بر حساسیت اضطرابی، کیفیت خواب و تنظیم هیجان در بیماران مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال یازدهم دی ۱۴۰۱ شماره ۱۰ (پیاپی ۷۹)
202-193
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان فراشناختی یکپارچه نگر بر تنظیم هیجان، حساسیت اضطرابی و کیفیت خواب افراد دارای اختلال استرس پس از سانحه صورت گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل با دوره های پیگیری دو ماهه و چهار ماهه بود. جامعه آماری شامل کلیه مراجعه کنندگان به مراکز مشاوره روانشناختی شهر کرمانشاه در سال 1399-1400 با اختلال استرس پس از سانحه بودند، که از بین آن ها 40 نفر به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش ( 20 نفر) و گواه (20 نفر) جایگذاری شدند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه های تنظیم هیجان ( ERQ ) گروس و جان (2003)، مقیاس حساسیت اضطرابی-3 ( ASI-3 ) تیلور و کاکس (1998)، شاخص کیفیت خواب پترزبورگ ( PSQI ) بویس و همکاران (1989) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند . نتایج حاصل از تحلیل نشان داد که بین گروه آزمایشی و گروه گواه از نظر متغیرهای وابسته در مرحله ی پیش آزمون نسبت به پس آزمون و دوره های پیگیری تفاوت معناداری وجود دارد ( 01/0 < p ). بررسی دوره های پیگیری نشان داد که بین دوره های پیگیری و پس آزمون در واقع تفاوت معناداری وجود نداشت (01/0 P> ) . لذا این نشان دهنده ماندگاری اثر درمان در طول زمان است. از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که از درمان فرا تشخیصی یکپارچه نگر می تواند به عنوان رویکردی موثر در تعدیل و بهبود مشکلات روان شناختی افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه استفاده کرد.
مدل ساختاری اضطراب سلامت بر اساس عدم تحمل بلاتکلیفی و حساسیت اضطرابی با میانجیگری نشخوار فکری در دانشجویان
زمینه و هدف : هدف از انجام این پژوهش بررسی مدل ساختاری اضطراب سلامت بر اساس عدم تحمل بلاتکلیفی و حساسیت اضطرابی با میانجیگری نشخوار فکری در دانشجویان بوده است. روش پژوهش : طرح پژوهش توصیفی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود . این پژوهش با حضور 454 نفر به روش نمونه گیری در دسترس از بین دانشجویان دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات در سال تحصیلی 1401-1400 به روش آنلاین انجام شد . برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش از سیاهه کوتاه اضطراب سلامتی سالکوسکیس و همکاران(2002)، مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی فریستون و همکاران(1994)، پرسشنامه حساسیت اضطرابی ریس و همکاران(1986) و مقیاس پاسخ نشخوار فکری نولن-هوکسما و مارو( 1991 ) استفاده شد . داده ها با ضریب همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS نسخه 24 تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین عدم تحمل بلاتکلیفی، حساسیت اضطرابی و نشخوار فکری با اضطراب سلامت رابطه معناداری وجود دارد (01/0> P ). همچنین نتایج نشان داد مسیرهای مستقیم این پژوهش معنادار شدند و مسیرهای غیرمستقیم عدم تحمل بلاتکلیفی و حساسیت اضطرابی از طریق نقش میانجی نشخوار فکری بر اضطراب سلامت معنادار بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش، مدل اصلاح شده از برازش مطلوبی برخوردار بود (051/0= RMSEA و 05/0> P-value ) و مدل نهایی ارزیابی شده از برازندگی مطلوبی برخوردار است و گام مهمی در جهت شناخت عوامل مؤثر بر اضطراب سلامت دانشجویان است.
نیمرخ عصب روانشناختی اختلال وسواس فکری جبری: یافته های حاصل از مدل سازی معادلات ساختاری
زمینه و هدف: اختلال وسواس جبری، دارای شیوع گسترده ای در جامعه بشری می باشد. بر این اساس شناخت زمینه های شناختی، رفتاری و عصب شناختی در این بیماران و روش های مؤثر مداخلات درمانی برای بهبود شرایط آن ها، از اهمیت بالایی برخوردار است. هدف از پژوهش حاضر، مقایسه نیم رخ شناختی، هیجانی و عصب شناختی در افراد دارای نشانه های وسواس جبری با افراد عادی بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری متشکل از تمام افراد دارای نشانگان اختلال وسواس جبری در شش ماهه دوم 1400 در شهر مشهد بود که از طریق فراخوان به پژوهش وارد شدند. پس از انجام مصاحبه غربالگری و بررسی ملاک های ورود به پژوهش، 80 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل آزمون رنگ واژه استروپ، کارت های ویسکانسین، حساسیت اضطرابی، سناریوهای مبهم، پرسشنامه اختلال های رفتاری گوگلن، پرسشنامه نشانگان وسواس جبری یل براون و مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، به واسطه اکتشافی بودن مدل، کم بودن حجم نمونه و نرمال نبودن توزیع متغیرها، از رویکرد حداقل مربعات جزئی استفاده شد. تحلیل ها با نرم افزار های و انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مسیر پیش بینی نشانگان وسواس جبری توسط شاخص های پنج گانه در همه ابعاد معنادار بوده است. بر این اساس مشخص شد که از شاخص های شناختی، واکنش های همخوان (01/0> P )، واکنش ناهمخوان (01/0> P ) و سناریوهای مبهم (01/0> P )، از بین شاخص های عصبی درجازدن (01/0> P ) و تکمیل طبقات (01/0> P )، از بین شاخص های هیجانی حساسیت اضطرابی (01/0> P ) و عدم تحمل بلاتکلیفی (01/0> P ) و از بین شاخص های رفتاری گرایشات رفتار بی ثبات (01/0> P ) و گرایشات رفتار تکانشی (01/0> P ) پیش بین های معناداری برای نشانگان وسواس جبری بودند. نتیجه گیری: این نتایج بیانگر این هستند که در تبیین نیمرخ روانشناختی مبتلایان به وسواس جبری، لزوم توجه به شاخص های شناختی، رفتاری، هیجانی و عصب شناختی دارای جایگاه مهمی است. همچنین بر اساس این یافته ها مشخص شد که از بین شاخص های بررسی شده، شاخص های هیجانی دارای بیشترین میزان پیش بینی پذیری و شاخص های رفتاری دارای کمترین میزان پیش بینی کنندگی هستند.
اثربخشی و مقایسه شفقت درمانی و درمان شناختی رفتاری در حساسیت اضطرابی بیماران مبتلا به دیابت
امروزه مقایسه اثربخشی روش های درمانی جهت کاهش مشکلات روانی بیماران مبتلا به دیابت مورد توجه روانشناسان مختلف قرار دارد. این تحقیق با هدف مقایسه اثربخشی شفقت درمانی و درمان شناختی رفتاری در حساسیت اضطرابی در بیماران مبتلا به دیابت مراجعه کننده به بیمارستان پاستور شهرستان بم بود. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر شیوه اجرا آزمایشی از نوع تمام آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه بیماران دیابتی مراجعه کننده به بیمارستان پاستور شهر بم در نیمه دوم سال 1397 که معیارهای ورود به پژوهش را داشتند با تعداد کل 152 نفر بود. روش نمونه گیری در دسترس بود. از جامعه آماری،45 نفر انتخاب و به طور تصادفی در سه گروه (15 نفر گروه درمان شناختی رفتاری، 15 نفر شفقت درمانی و 15 نفر گروه گواه) قرار گرفتند. آزمودنی ها قبل، بعد از آموزش و در مرحله پیگیری به پرسشنامه حساسیت اضطرابی اشپیل برگر(1983)، پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی، تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد که شفقت درمانی و درمان شناختی رفتاری باعث کاهش حساسیت اضطرابی بیماران مبتلا به دیابت می شوند. تاثیر شفقت درمانی از شناختی رفتاری بیشتر بود و اثر خود را در طول زمان حفظ کرد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که شفقت درمانی تاثیر بیشتری بر کاهش حساسیت اضطرابی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو داشته است.
رابطه شبکه های اجتماعی انعطاف پذیری شناختی و حساسیت اضطرابی در پیش بینی کرونا فوبیا دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۲۹ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
209 - 228
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش استفاده از شبکه های اجتماعی، انعطاف پذیری شناختی و حساسیت اضطرابی در پیش بینی کرونا فوبیا دانش آموزان بود. پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر رشت در سال تحصیلی 1400-1399 بود. در مطالعه حاضر، 170دانش آموز به صورت روش نمونه گیری در دسترس در پژوهش شرکت کردند. برای گردآوری داده ها ازپرسشنامه های ترس از کرونا آهورسو و همکاران (2019)؛ استفاده از شبکه های اجتماعی شی و همکاران (2014)، انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (2010) و حساسیت اضطرابی تیلور و همکاران (2007) استفاده شد. داده های جمع آوری شده با آزمون های همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد استفاده از شبکه های اجتماعی و حساسیت اضطرابی با کرونا فوبیا همبستگی مثبت و معناداری دارند (01/0>P). در مقابل، بین انعطاف پذیری شناختی با کرونا فوبیا رابطه منفی معناداری بدست آمد (01/0>P). نتایج رگرسیون نشان داد که متغیرهای پژوهش به طور معناداری توانستند 61 درصد از تغییرات کرونا فوبیا را پیش بینی کنند. نتیجه گرفته می شود که بین شبکه های اجتماعی، انعطاف پذیری شناختی و حساسیت اضطرابی با کرونا فوبیا دانش آموزان رابطه مستقیمی وجود دارد. از آنجایی که دو سال از شیوع کووید-19 گذشته است و همچنان این ویروس کشنده در حال جهش است، لازم است تدابیری در جهت کنترل استفاده از شبکه های اجتماعی و افزایش سلامت روانشناختی دانش آموزان اتخاذ گردد.
مقایسه حساسیت اضطرابی، عاطفه منفی و ناگویی خلقی بیماران مبتلا به آسم با افراد عادی در اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه ی حساسیت اضطرابی، عاطفه منفی، ناگویی خلقی و سلامت روان بیماران مبتلا به آسم با افراد عادی در شهر اهواز بود. نمونه ی پژوهش، شامل 152 نفر، 78 بیمار مبتلا به آسم و 74 فرد عادی بود که به عنوان همراه بیمار در مطب حضور داشتند و با تکمیل ASI, TAS-20, PANAS, و SCL-25 در این پژوهش شرکت کردند. طرح تحقیق از نوع علی- مقایسه ای بود و جهت آزمون فرضیه ها از روش تحلیل واریانس چند متغیری در سطح معنی داری 05/0P< استفاده شد. یافته ها بیانگر این بود که بیماران مبتلا به آسم از نظر متغیرهای مورد پژوهش با افراد سالم تفاوت معنی داری دارند به طوری که افراد بیمار در مقایسه با افراد عادی، ناگویی خلقی بیشتر، حساسیت اضطرابی بیشتر و عاطفه ی منفی تری نشان می دهند. اما در متغیر سلامت روان بین دو گروه بیمار و عادی تفاوت معنی داری مشاهده نشد.
اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه بر حساسیت اضطرابی، تحمل پریشانی و علائم وسواسی-اجباری در افراد دچار اختلال وسواسی اجباری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درمان فراتشخیصی یکپارچه از جمله درمانهای جدید روان شناسی است که اثر آن بر بسیاری از متغیرهای روان شناسی تایید شده است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه بر حساسیت اضطرابی، تحمل پریشانی و علائم وسواسی-اجباری در افراد دچار اختلال وسواسی-اجباری بود. روش تحقیق این پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. در این پژوهش،30 نفر از بیماران دارای اختلال وسواسی-اجباری شهر سنندج به صورت تصادفی در گروه آزمایشی (9 زن و 6 مرد) و کنترل (9 زن و 6 مرد) جایگزین شدند. جلسات درمان هفته ای یک جلسه به مدت 60 دقیقه طی 12 هفته متوالی برگزار شد. برای جمع آوری داده ها در پیش آزمون پس آزمون از پرسشنامه های مقیاس حساسیت اضطرابی (Reiss,1986)، پرسشنامه تحمل پریشانی (Simons & Gaher, 2005) و پرسشنامه وسواس ییل براون (Goodman, 1986) استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس چند متغیری (MANOVA) تجزیه و تحلیل شدند. نتایج MANOVA نشان داد که بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود دارد (001/0 p<و 634/4F =). یافته ها نشان داد که درمان فراتشخیص بر کاهش حساسیت اضطرابی و علائم وسواسی اجباری و افزایش تحمل پریشانی در افراد دارای اختلال وسواسی-اجباری موثر است (). بر اساس یافته ها درمان فراتشخیصی یکپارچه باعث کاهش حساسیت اضطرابی و علائم وسواسی-اجباری و افزایش تحمل پریشانی در افراد دارای اختلال وسواسی-اجباری استفاده شد.