مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۶۱.
۱۶۲.
۱۶۳.
۱۶۴.
۱۶۵.
۱۶۶.
۱۶۷.
۱۶۸.
۱۶۹.
۱۷۰.
۱۷۱.
۱۷۲.
ارومیه
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۷
328 - 305
حوزه های تخصصی:
تغییرات اقلیمی گسترده و عواقب ناشی از آن بر حوزه های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و ... جوامع جهانی را بر اتخاذ تصمیمات جدی و تغییر راهبردهای توسعه ای وادار کرده است. کاهش انتشار گازهای گلخانه ای که عاملی مهم بر گرمایش کره زمین است، یکی از این راهبردها می باشد. شهرها به عنوان کانون های جمیعتی و تنوعی از فعالیت ها آلوده کننده، مراکز مهم تولید گازهای گلخانه ای می باشند. این مسئله در کشورهای در حال توسعه از جمله ایران بیشتر قابل مشاهده است. در همین راستا این پژوهش می کوشد با هدف بررسی مبانی نظری و پیشینه آن مولفه ها و شاخصه های موثر بر کم کربن سازی شهری را تشخیص داده و آن ها را برای طرح ها و راهبردهای شهری آتی تحلیل و ارائه نماید. به همین جهت پژوهش حاضر با استفاده از روش تحقیق تحلیل عاملی تاییدی و مدل معادلات ساختاری انجام شده و به صورت پیمایشی و کتابخانه ای صورت گرفته است. رویکرد روش شناختی پژوهش نیز از نظر ماهیت داده ها، کمی است. ابزار اصلی برای گردآوری داده ها پرسشنامه بسته با طیف لیکرت است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزارهای SPSS21 و AMOS23 استفاده گردید. در نهایت آزمون های مختلف برازش انجام شده و مطلوبیت آن ها مورد سنجش قرار گرفت. نتایج حاصله نشان می دهد که مولفه ها و شاخص های مختلف با میزان تاثیر متفاوت بر کم کربن سازی شهری موثر می باشند. بارهای عاملی بیانگر میزان تاثیر آن ها بر موضوع می باشد. در میان مولفه ها و شاخص ها گزینه های مرتبط با حفظ جنگل ها، حمل و نقل پاک و پیاده محوری، استفاده از انرژی های پاک و ... ، بیشترین بار عاملی را دریافت کرده و نشان هشداری را بر سیاست های اتخاذی ارگان های مسئول در حوزه را دارد. حرکت به سمت مولفه های بیان شده، گامی بزرگ جهت تشکیل یکی از سه ضلع توسعه پایدار است.
ظرفیت سنجی پایداری کالبدی و اجتماعی در شهرها، مطالعه موردی: شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
61 - 78
حوزه های تخصصی:
محیط شهری، فضایی است که نیازهای انسان در آن پاسخ داده می شود و ازاین رو باید برای زندگی انسانی مناسب باشد. عدم توجه به ابعاد اجتماعی و کالبدی شهرها در توسعه پایدار، برنامه ها و پروژه های گوناگون توسعه ای را با مخاطره مواجه می سازد، زیرا پایداری کالبدی و اجتماعی در گرو عدالت در توزیع کالبدی خدمات به صورت کافی می باشد. لذا در این پژوهش سعی بر آن بوده تا ظرفیت پایداری شهر ارومیه بر اساس شاخص های اجتماعی و کالبدی و با استفاده از مدل های کمی موردسنجش قرار گیرد. این تحقیق با توجه به هدف آن از نوع تحقیقات کاربردی بوده و با توجه به روش انجام کار، از ماهیتی توصیفی- تحلیلی برخوردار می باشد. گردآوری اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای، مقالات موجود، مطالعات میدانی و اطلاعات سرشماری مرکز آمار ایران در سال 1395 صورت گرفته است. بدین صورت که پس از مطالعه و بررسی اسناد و منابع مرتبط با توسعه پایدار، شاخص های اجتماعی و کالبدی مؤثر از منظر پایداری استخراج شده و سپس با توجه به موجود بودن داده های GIS، 12 شاخص از بین عوامل مختلف تأثیرگذار برای رسیدن به خروجی تحقیق انتخاب شده است. محاسبه وزن شاخص ها با استفاده از روش بهترین- بدترین در نرم افزار گامز انجام شده و در نهایت با ضرب وزن ها در شاخص های استانداردشده بر اساس توابع فازی، ظرفیت پایداری در شهر ارومیه موردسنجش قرارگرفته است. نتایج نشان می دهد که 8 درصد از محدوده شهر در پهنه پایداری خیلی کم، 16 درصد در پهنه پایداری کم، 4 درصد در پهنه پایداری متوسط، 36 درصد در پهنه پایداری زیاد و 36 درصد در پهنه پایداری خیلی زیاد قرارگرفته است.
تعیین عوامل مؤثر بر هیدروشیمی منابع آب زیرزمینی در سازندهای سخت و کارستی غرب ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۵ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۵
75 - 94
حوزه های تخصصی:
برای بررسی کیفیت آب های زیرزمینی شهرستان ارومیه تعداد 15 نمونه از آب چشمه های مختلف در کل گستره ی مطالعاتی برداشت گردید. اندازه گیری غلظت کاتیون ها و آنیون های اصلی (HCO3, Cl, SO4, Mg, Ca, Na, K) و برخی خواص آب همچون EC، pHو TDS به صورت برجا در محل نمونه برداری و با استفاده از دستگاه های قابل حمل اندازه گیری شد. بررسی نمودارهای دایره ای نشان داد که ژیپس موجود در واحد آبرفت های جوان سبب بالا رفتن جزئی مقدار SO4 و EC در نمونه های موجود در حوضه ی آبگیر این واحد شده است و همچنین وجود مارن های موجود در منطقه باعث افزایش مقدار Naدر برخی از نمونه ها شده است. تیپ غالب نمونه های آب زیرزمینی منطقه، بیکربناته و کلسیک بوده و فرآیندهایی چون تعویض یونی (به علت حضور کانی های رسی)، هوازدگی و انحلال سازند های آهکی و دولومیتی موجود در منطقه عوامل اصلی کنترل کننده ی شیمی آب چشمه های موردمطالعه بوده است، همچنین مشخص گردید که بخش اعظمی از تغذیه ی آب چشمه ها از واحدهای زمین شناسی مشابه (آهک های پرمین و واحدهای تخریبی میوسن) صورت می گیرد که ازنظر کشاورزی مناسب بوده و اکثریت نمونه ها برای شرب از کیفیت خوب برخوردار هستند. بالاترین همبستگی بین سولفات و TDS با 84 درصد است که نشان دهنده ی شوری نسبی در برخی نمونه ها تحت تأثیر این یون بوده و همبستگی کلسیم و بی کربنات نشان از منشاء ناشی از انحلال آهک و دولومیت است.
رویکرد حق به سلامت شهر؛ انگاره ای در تحلیل سطح نابرابری فضایی و تحقق پذیری عدالت شهری مطالعه موردی: مناطق پنج گانه شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
58 - 77
حوزه های تخصصی:
مسئله: عدالت در سلامت شهری به معنای نبود تفاوت های سیستماتیک در یک یا چند جنبه از وضعیت سلامت شهروندان یا گروه های جمعیتی از نظر اجتماعی، اقتصادی و محیط فیزیکی است. توزیع عادلانه امکانات و تسهیلات بهداشتی درمانی یکی از اصلی ترین پیش نیازهای افزایش سطح بهره مندی جامعه از شاخص سلامت عمومی می باشد که بایستی در سکونتگاه های شهری مورد توجه برنامه ریزان و مدیران شهری قرار گیرد. در مطالعه حاضر نیز شهر ارومیه به عنوان محور مطالعاتی در باب سطح تحقق رویکرد حق به سلامت شهر و نحوه توزیع خدمات و عملکردهای بهداشتی- درمانی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است.
اهداف: پژوهش حاضر از نظر هدف، در دسته پژوهش های نیمه بنیادی، نیمه کاربردی قرار گرفته که با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است.
روش ها: شیوه های گردآوری اطلاعات مبتنی بر روش های آماری (آزمون های سوارا، کولموگروف،اسمیرنوف، ضریب همبستگی و کوکوسو)؛ اسنادی، کتابخانه ای، مشاهده و وارسی میدانی می باشد.
یافته ها: براساس نتایج، شهر ارومیه از منظر نوع توزیع عملکردها و خدمات بهداشتی- درمانی متناسب با رویکرد حق به شهر، در برنامه ریزی و تخصیص فضایی به صورت عادلانه عمل نکرده است.
نتیجه گیری: مناطق 4 در بافت مرکزی و قطب تجاری شهر و 2 در بخش کمربندی شهر ارومیه، به ترتیب مطلوب ترین و نامطلوب ترین شرایط و وضعیت محیطی را در امر برخورداری از سیاست های حق به سلامت شهر به خود اختصاص داده است. در پایان بر اساس یافته های حاصل و شناسایی نقاط قوت و ضعف محدوده مطالعاتی در حیطه توسعه شهری به ارائه برخی از پیشنهادات و اقدامات هدفمند و پایدار حول بهبود شرایط محیطی اقدام گردیده است.
شناسایی الگوهای گسترش شهری در شهرهای میانه اندام (نمونه موردی: شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۲
151 - 194
حوزه های تخصصی:
شهرنشینی بی سابقه در چند دهه گذشته، در سطح جهانی اتفاق افتاده است. شهرنشینی معمولاً با تغییر کاربری اراضی و گسترش شهری همراه است. شهرنشینی همراه با گسترش فضایی زمین شهری، منجر به تغییرات الگوی سیمای سرزمین می شود. مطالعات قبلی،الگوهای شهرنشینی را در مناطقی با گسترش سریع شهری تحلیل کرده اند، درحالی که به مناطق شهری با گسترش کم تا متوسط به ویژه در کشورهای در حال توسعه مانند ایران، کمتر پرداخته شده است؛ بنابراین هدف از پژوهش حاضر، شناسایی الگوهای گسترش شهری در شهرهای میانه اندام است. پژوهش حاضر، توصیفی- اکتشافی و از جنس پژوهش های کاربردی است. در این پژوهش، دسته اول داده ها، تصاویر ماهواره ای خواهد بود. پس از تشکیل یک پایگاه داده از تصاویر ماهواره های لندست 5 و 8 برای چهار دوره زمانی(1990،2000،2010،2020)، نقشه کاربری اراضی سال های مذکور تهیه شد. برای اعتبارسنجی نقشه ها، از تصاویر گوگل ارث، نقاط واقعیت زمینی و ضرایب صحت و کاپا استفاده گردید؛ بنابراین روش گردآوری داده ها کتابخانه ای است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از نرم افزارهای «Google Earth Engine»، «GIS» و «Fragstat» بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد، هنگامی که به صورت زمانی نگاهی به گسترش شهری در ارومیه می اندازیم، دو دوره مشخص می شود. در دوره اول 1990-2000، توسعه سریع در حاشیه شهر، منجر به افزایش اندازه منطقه شهر اصلی شده که با کاهش شاخص «A I» نشان داده شده است. علاوه بر این، گسترش جدید در مناطق جداشده از دیگر مناطق، توسط زمین های خالی مشاهده می شود که نشان دهنده گسترش پراکنده شهر است. در دوره 2000-2020 شدت گسترش شهری کاهش یافته است. در این دوره، شهر تجربه کاهش تجمیعی در «GYRATION_MN» داشت و تجمع لکه ها به شدت کاهش یافته است. این موضوع ممکن است نشان دهنده این نکته باشد که رشد ادامه دار در ارومیه، بر توسعه لکه های شهری تمرکزداشته و این توسعه، با افزایش قابل توجهی در «ENN_MN» و کاهش تجمیعی در «Gyration» همراه بوده است. نتایج پژوهش حاضر، به شناسایی چهار الگوی گسترش شهری (تجمعی، پرشی، خطی و گره ایی) در شهر ارومیه منجر شده است.
بررسی سیاست های مؤثر بر تغییرات کاربری اراضی در افزایش کیفیت محیط شهری از دیدگاه شهروندان، پژوهش موردی: اراضی لشکر 64-ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، ارائه سیاست های مؤثر بر تغییرات کاربری اراضی در افزایش کیفیت محیط شهری از دیدگاه شهروندان در محدوده مورد مطالعه، اراضی لشکر 64 ارومیه می باشد. پژوهش حاضر به لحاظ روش، توصیفی-تحلیلی و از نظر هدف کاربردی می باشد. از جنبه های نوآوری پژوهش حاضر در حوزه روش تحقیق، استفاده از مدل مایکل واکر ماتریس رضایت-اهمیت را می توان عنوان نمود. جمع آوری اطلاعات به دو صورت برداشت میدانی و اسنادی صورت پذیرفته است. داده های پژوهش از طریق مصاحبه و تکمیل پرسشنامه گردآوری شده است. معیارهای این پژوهش شامل پنج معیار کالبدی-فضایی(ذهنی)، کالبدی- فضایی(عینی)، فرهنگی اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی می باشد. جامعه آماری پژوهش ساکنین و استفاده کنندگان محدوده بلافاصل اراضی لشکر 64 ارومیه می باشد که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 361 نفر برآورد شده است. پرسشنامه ها به طور تصادفی توزیع گردیده اند. پایایی پژوهش با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ و مقدار 76/0 مورد تایید قرار گرفته است. جهت تحلیل دیدگاه ساکنان از روش تحلیل مدل مایکل واکر ماتریس رضایت-اهمیت استفاده گردید. نتایج بررسی ها نشان می دهد که میزان رضایت- اهمیت برای تمامی شاخص ها بیش از 2/0 است، بنابراین در تمامی شاخص ها افزایش تأکید در اولویت قرار می گیرد. شاخص های کیفیت دسترسی، کیفیت بناها، دسترسی به فضای سبز بیش ترین اهمیت و شاخص های هویت و خوانایی، اقتصاد فعال محدوده بیش ترین رضایت را کسب نموده اند. با توجه به نتایج به دست آمده میزان اهمیت زیرمعیارها در سطح خوب و میزان رضایت در سطح متوسط قرار دارد.
آشکارسازی تفاوت های دمایی ناشی از تغییرات کاربری شهری و حومه (مورد مطالعه: شهرستان ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۹
217 - 242
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف آشکارسازی تغییرات کاربری اراضی شهرستان ارومیه و ارتباط آن با دمای سطح زمین با استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست طی دوره 1990 تا 2019 نگاشته شد. بدین منظور کاربری های اراضی شهرستان با استفاده از 50 موقعیت نمونه زمینی حاصل از ترکیب مرئی تصاویر لندست با به کارگیری الگوریتم طبقه بندی نظارت شده در محیط GIS طبقه بندی و تحلیل گردید. نتایج نشان داد اراضی شهری با تغییرات چشمگیری روبرو بوده است. بررسی دمای سطحی کاربری های مختلف با استفاده از الگوریتم دمای درخشندگی نشان داد اراضی فاقد پوشش گیاهی با 5/33 درجه سلسیوس بالاترین دما را داشته اند؛ درحالی که کمترین میانگین دما با 4/25 درجه سلسیوس مربوط به کاربری باغات بوده است. از لحاظ تغییرپذیری دما، پهنه باغات با 5/7 درجه سلسیوس متغیرترین میانگین فضایی دما را داشته اند؛ درحالی که پهنه کشاورزی آبی با 2.1 درجه سلسیوس کمترین میزان انحراف معیار فضایی دما را داشته اند. نتایج حاصل از تحلیل همبستگی بین تفاوت دمایی و تغییرات کاربری اراضی نشان داد ضریب همبستگی بین تغییرات دمایی و تغییرات پهنه های شهری برابر 86/0 و در پهنه کشاورزی آبی برابر 82/0 بوده است. کاربری باغات، اراضی بایر و پهنه باتلاقی نیز همبستگی بین تغییرات دوره ای کاربری اراضی و تغییرات دما بیش از 8/0 بوده است و در سطح اطمینان 95/0 معنی دار هستند؛ اما در سطح پهنه های مراتع، کشاورزی دیم و پهنه آبی، همبستگی یا ارتباط معنی داری در سطح اطمینان مذکور مشاهده نگردید.
توان سنجی تبدیل محلات بافت تاریخی به محلات خلاق گردشگری شهری با رویکرد شهرهای 15 دقیقه ای، نمونه موردی: بافت تاریخی ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش سعی دارد با توجه به پتانسیل های موجود در بافت تاریخی ارومیه، بررسی کند که امکان تبدیل محلات موجود به محلات خلاق گردشگری 15 دقیقه ای وجود دارد یا خیر؟ برای ایجاد این محلات چه تدابیری باید اندیشه شود تا به اجرا درآید؟ پژوهش به لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی است. در تبیین ادبیات موضوع از مطالعات کتابخانه ای و برای جمع آوری اطلاعات از روش های اسنادی و میدانی استفاده شده است. جامعه آماری و محدوده جغرافیایی موردمطالعه بافت تاریخی ارومیه بوده و به پیش بینی و تبیین زمان آینده می پردازد. با در نظر گرفتن معیارهای شهر خلاق گردشگری 15 دقیقه ای شاخص ها به دو حالت کمی و کیفی تقسیم شده اند. حد بهینه و ارزیابی وضع موجود شاخص های کیفی با استفاده از پرسش نامه صورت گرفته است و شاخص های کمی با کمک سیستم اطلاعات مکانی و در محیط ArcGIS، شعاع دسترسی و خدمات رسانی هر کدام از آن ها در فاصله 15 دقیقه ای برابر با 1250 متر موردبررسی قرارگرفته اند. از میان شاخص های موردبررسی، تمامی شاخص ها در وضعیت موجود تفاوت معنی داری با حد بهینه دارند و از حالت مطلوبی برخوردار نیستند. شاخص های کمی از نظر شعاع دسترسی، پوشش 100 درصدی را نشان می دهند ولی از نظر کیفیت وضعیت مطلوبی ندارند. بررسی ها نشان می دهد، بافت تاریخی ارومیه هنوز آمادگی لازم برای ایجاد محلات خلاق گردشگری 15 دقیقه ای را ندارد. ابتدا باید شاخص های رویکردها در بافت تقویت گردد، سپس با توجه به ارتباط میان شاخص ها و وابستگی میان آن ها، با برنامه ای جامع و یکپارچه، راهکارهای بهینه ای ارائه داد تا محلات خلاق گردشگری 15 دقیقه ای در بافت تاریخی ارومیه ایجاد کرد.
بررسی تاثیر شاخص های اجتماعی- اقتصادی، محیطی در میزان ابتلا به بیماری COVID-19 در محلات شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های گذشته، فراوانی اپیدمی های با اهمیت جهانی به طور قابل توجهی افزایش یافته است و تهدیدهای بزرگی برای سلامت انسان ها و جوامع ایجاد کرده است. COVID-19 نوعی بیماری عفونی با قابلیت انتقال بالا است. تمرکز بالای افراد و فعالیت ها در شهرها آن ها را در مقابل عوامل استرس زای مختلف آسیب پذیر می کند. در پاندمی اخیر نیز شهرها محلی هستند که انتقال از آنجا آغازشده است. ازاین رو در مطالعه همه گیرشناسی این ویروس در بافت شهری نباید نادیده گرفته شده. مطالعات نیز اکنون نشان می دهد که شرایط زندگی مسکونی، ویژگی های اقتصادی- اجتماعی و شرایط محله به طور قابل توجهی همه گیری را تحت تأثیر قرار می دهند لذا هدف این پژوهش نیز بررسی تأثیر شاخص های اجتماعی- اقتصادی و محیطی در میزان ابتلا به بیماری COVID-19 در محلات شهر ارومیه می باشد. پژوهش حاضر از جهت بررسی یکپارچه شاخص ها و نیز سطح موردمطالعه یعنی محله در داخل کشور نخستین تحقیق می باشد. در این تحقیق از تحلیل موران و لکه های داغ جهت پی بردن به خوشه بودن مبتلایان و محلات خوشه شده پر خطر و کم خطر استفاده شده است و جهت تجزیه تحلیل و تعیین جهت و شدت ارتباط بین متغیرها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره بهره گرفته شده است. نتایج نشان می دهد که تعداد شاغلان، تراکم جمعیتی، تعداد افراد مسن، تراکم ساختمانی، تراکم تجاری و تراکم معابر رابطه معناداری با میزان ابتلا به COVID-19 داشته اند. مشخص شدن ارتباط میزان همه گیری با متغیرهای تحقیق سبب می شود برنامه ریزان شهری در مواجهه با همه گیری های آینده با علم به نتایج با اتخاذ تصمیمات راهبردی از آسیب های همه گیری تا حدی جلوگیری نمایند.
محاسبه میزان ظرفیت ذخیره کربن در شهری با اقلیم سرد و کوهستانی، مطالعه موردی: شهر و پیرا شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
45 - 61
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر ظرفیت ذخیره کربن زیرساخت های سبز شهر و پیرا شهر ارومیه واکاوی می شود. ارومیه با مشخصه اقلیمی سرد بافت ساختمانی فشرده با فضاهای سبز پراکنده بخصوص در مناطق و محله های پیرامونی شهر مشخص می شود. پژوهش با مدل ذخیره کربن موجود در بسته نرم افزاری InVest انجام گردید. نتایج نشان داد که بیش از 57 درصد محدوده مطالعاتی ظرفیت ذخیره کربن کمتر از 2 تن و کمتر از 6 درصد محدوده بالای 30 تن در هکتار دارد که به باغ ها و درختزارهای حاشیه رودخانه شهر چای محدود می شود. ذخیره کربن خاک با 41/2344 تن بیش ترین سهم و سپس زیست توده بالایی با 47/1403 تن بالاترین مقادیر ذخیره کربن را دارند. مقدار ذخیره کربن کل محدوده موردمطالعه نیز 9/3900 تن در سال می باشد. بیش ترین میزان ذخیره کربن متعلق به باغ ها و درختزارها و در رتبه بعدی زمین های بایر با پوشش گیاهی تنک به دست آمد و ارتفاعات بدون پوشش گیاهی با رخنمون های سنگی و فاقد پوشش خاک بدون ذخیره کربن هستند. گیاهان و درختان متراکم بالاترین میزان ذخیره کربن را دارند، اما به دلیل اینکه میزان ذخیره آن تابعی از تغییر فصل است، لازم است در انتخاب و توسعه فضاهای سبز شهری به گونه گیاهی و میزان سازگاری آن ها با شرایط اقلیمی سرد و فضاهای شهری ارومیه توجه گردد. در نتیجه لازم است ایجاد و توسعه فضاهای سبز شهری هم راستا با توسعه فیزیکی و کالبدی، در اولویت برنامه های توسعه شهری ارومیه باشد.
مدل سازی و پیش بینی رفتار دمای سالانه شهر ارومیه با استفاده از مدل باکس- جنکینز و ارتباط آن با گردش عمومی جو منطقه
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
609 - 625
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش به منظور آشکارسازی تغییرات احتمالی اقلیم، سری زمانی دمای میانگین سالانه ایستگاه سینوپتیک ارومیه طی دوره آماری 2017-1951 مورد مطالعه قرار گرفت. برای یافتن مدل تغییرات و پیش بینی رفتار سری زمانی از مدل پیش بینی باکس- جنکینز (مدل تلفیقی اتو رگرسیو و میانگین متحرک) استفاده شد. بعد از برازش مدل های مختلف، برای انتخاب مدل بهینه به سنجش میزان R2، معیار اطلاع آکاییک (AIC)، خطای استاندارد رگرسیون (SEE) و معیار شوارتز- بیزین (BIC) پرداخته شد. نتایج نشان داد که مدل سری زمانی (1,0) ARIMA(2,2) دارای نتایج بهتری در مقایسه با دیگر مدل ها بوده و روند تغییرات سری زمانی این مدل خطای کمتری دارد. پس از انتخاب بهترین مدل، با استفاده از آن مقادیر دمای میانگین سالانه برای 13 سال آینده پیش بینی گردید. پیش بینی دما با استفاده از این مدل با برازش خوبی انجام پذیرفت و همبستگی مقادیر واقعی و برازش داده شده در حدود 82 درصد بود. پس از اطمینان از صحت پیش بینی به تخمین سری زمانی تا سال 2030 پرداخته شد. پیش بینی مدل حاکی از آهنگ ملایم افزایش دما در سال های آینده با یک روند خطی رو به بالا است. مطالعه گردش عمومی جو منطقه نیز با استفاده از ترسیم و تحلیل نقشه های تفاضل برای پارامترهای ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 هکتوپاسکال، چرخندگی نسبی تراز 500 هکتوپاسکال، سرعت قائم جو (امگا) و دمای هوای سطح زمین حاکی از تقویت پایداری جو و همچنین افزایش دمای هوای شهر ارومیه به میزان 4/0 درجه سلسیوس نسبت به گذشته است که نتایج حاصل از مدل باکس- جنکینز را تایید می کند.
بررسی دیدگاه های بازشناسی مؤلفه های هویت ساز معماری با تأکید بر همگرایی اقوام و ادیان (مطالعه موردی: محلات مرکزی منتهی به خیابان امام ارومیه)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: مولفه های هویت ساز معماری نقش مهمی در تقویت هویت فرهنگی و مذهبی و همچنین ایجاد همگرایی و همبستگی بین اقوام و ادیان مختلف دارند. شهر ارومیه با تاریخچه ای غنی و تنوع فرهنگی و مذهبی خود، نمونه ای برجسته از این همگرایی است. بازشناسی و تقویت این مؤلفه ها می تواند به حفظ و ترویج هویت فرهنگی و مذهبی و همچنین تقویت همبستگی اجتماعی کمک کند. پژوهش حاضردر تداوم مطالعاتی است که بمنظور بازشناسی مؤلفه های هویت ساز معماری با تأکید بر همگرایی اقوام و ادیان در محلات منتهی به خیابان امام (بافت قدیمی و تاریخی شهر ارومیه) می باشد. این پژوهش با هدف شناخت مؤلفه های هویت سازی است که بر معماری اثر گذارده و درصدد آن بوده که ویژگی های مختص معماری آن منطقه را رقم بزند.روش بررسی: نوع تحقیق حاضر از نظر هدف توسعه ای و به لحاظ ماهیت کاربردی می باشد، چرا که به دنبال بازشناسی مؤلفه های هویت ساز معماری با تأکید همگرایی اقوام و ادیان می باشد. روش تحقیق این رساله باتوجه به ماهیت موضوع پژوهش، از لحاظ محتوا نوعی پژوهش کمی کیفی به شمار می آید، اما اساس پژوهش متکی بر روش توصیفی تحلیلی می باشد، بدین صورت که در بخش توصیفی تحلیلی به صورت پیمایشی به برداشت های میدانی و گردآوری داده ها از طریق مشاهده، مصاحبه، عکاسی و... پرداخته می شود.یافته ها و نتیجه گیری: نتایج حاصل از بررسی محلات مرکزی منتهی به خیابان امام ارومیه نشان می دهد که مؤلفه های هویت ساز معماری نقش بسزایی در تقویت و بازتاب هویت فرهنگی و مذهبی شهر دارند. تنوع معماری در این محلات، نمایانگر تعاملات فرهنگی و مذهبی گسترده ای است که به هم زیستی مسالمت آمیز اقوام و ادیان مختلف کمک کرده است. این مطالعه نشان می دهد که معماری می تواند به عنوان یک ابزار قدرتمند برای تقویت همگرایی و همبستگی اجتماعی عمل کند، و توجه به این مؤلفه ها می تواند به حفظ و ترویج هویت فرهنگی و مذهبی و همچنین تقویت همبستگی اجتماعی کمک کند.