آرشیو

آرشیو شماره‌ها:
۶۶

چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش یادگیری خودتنظیمی، رابطه معلم-دانش آموز و کیفیت زندگی در مدرسه در پیش بینی اشتیاق تحصیلی دانش آموزان متوسطه اول شهرستان سبزوار انجام شد. روش مورد استفاده در پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر متوسطه شهرستان سبزوار در سال تحصیلی 1401-1402 بودند که تعداد 351 دانش آموز با شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش حاضر برای اندازه گیری متغیرها شامل پرسشنامه اشتیاق تحصیلی فردریکز و همکاران (2004)، پرسشنامه یادگیری خودتنظیمی بوفارد و همکاران (1995)، پرسشنامه رابطه معلم- دانش آموز (فرم تجدیدنظر شده) مورای و زوواک (۲۰۱۱) و پرسشنامه کیفیت زندگی در مدرسه آینلی و بورک (1992) بود. جهت تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد که یادگیری خودتنظیمی، رابطه معلم-دانش آموز و کیفیت زندگی در مدرسه ارتباط مثبت و معناداری با اشتیاق تحصیلی دانش آموزان دارند (001/0P<) و پیش بینی کننده اشتیاق تحصیلی می باشند. در گام اول یادگیری خودتنظیمی به تنهایی %46 اشتیاق تحصیلی را پیش بینی می کرد، در گام دوم یادگیری خودتنظیم و کیفیت زندگی در مدرسه روی هم 50% را پیش بینی می کردند و در گام سوم یادگیری خودتنظیمی، کیفیت زندگی در مدرسه و رابطه معلم-دانش آموز روی هم 52% اشتیاق تحصیلی را پیش بینی می کردند. نتایج نشان دهنده این است که با افزایش یادگیری خودتنظیمی، رابطه معلم-دانش آموز و کیفیت زندگی در مدرسه، اشتیاق تحصیلی دانش آموزان بهبود می یابد.

تبلیغات