مطالب مرتبط با کلیدواژه

تعلیم وتربیت


۲۱.

تفسیر هایدگر از فرونسیس ارسطو و دلالت های آن در تعلیم وتربیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هایدگر فرونسیس ارسطو تعلیم وتربیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰ تعداد دانلود : ۸۶
هدف اصلی این پژوهش تبیین تفسیر هایدگر از فرونسیس ارسطویی و دلالت های تربیتی مبتنی بر آن است. هایدگر متافیزیک را یک انحراف در تفکر بشر می داند که امر نظری را از ساحت انضمامی و عملی وجود انسان جدا کرده و به آن تقدم داده است. این انحراف تمامی مناسبات انسانی ازجمله تعلیم وتربیت را تعین بخشیده است که مانع تحقق وجود اصیل انسانی می شوند. هایدگر به اخلاق نیکوماخوس ارسطو رجوع می کند و حالات پنج گانه معرفتی نفس انسان را با نگاهی هستی شناسانه تفسیر می کند. هایدگر برخلاف ارسطو، قائل به تقدم فرونسیس به عنوان نحوه ای از وجود انسان ناظر به ساحت انضمامی او، بر سایر انحاء است. نقش فرونسیس در مباحث هایدگر پیرامون «معنای هستی»، «حقیقت»، «در-جهان-بودن» و «دازاین» قابل مشاهده است. بر این اساس، نتایج حاصل از استدلال قیاسی و قیاس عملی که جایگاه ویژه ای در مطالعات مربوط به تعلیم وتربیت دارند، اعتبار خود را به عنوان حقایق مطلق و یقینی از دست می دهند. در تعلیم وتربیت حقیقی، معلم به جای آموزش دانسته ها، خود آموختن را آموزش می دهد و متربیان را با موقف هستی ذاتی آنان الفت می دهد. جامعه انسانی اصیل، نسبت به امکان های متفاوتی از سازوکارهای تربیتی گشوده است و هیچ وضعیتی را نهایی ترین امکان در نظر نمی گیرد. «گشتل» به مثابه مرتبه غایی تفکر متافیزیکی، همه چیز ازجمله انسان را به «منبع» تنزل می دهد و کارکرد نظریات یادگیری و برنامه درسی نیز بهره ورتر کردن این منابع در راستای منافع اقتصادی است. همچنین تفکر هایدگر امکانات فراوانی جهت پرورش جریان نومفهوم گرایی در برنامه درسی فراهم می کند.
۲۲.

مؤلفه های رهبری تحول گرا براساس سیره حضرت ابراهیم (ع) در قرآن کریم با ملاحظاتی درحوزه تعلیم و تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حضرت ابراهیم (ع) رهبری رهبری تحول گرا تعلیم وتربیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲ تعداد دانلود : ۶۶
هدف از پژوهش حاضر، شناسایی مؤلفه های رهبری تحول گرا براساس سیره حضرت ابراهیم (ع) در قرآن کریم با ملاحظاتی درحوزه تعلیم وتربیت است. برای انجام دادن تحقیق از روش کیفی ازنوع تحلیل متن استفاده شده و منبع داده ها قرآن کریم و متون تخصصی مدیریتی و اسلامی بوده است. در بخش اول مقاله، منابع تخصصی مدیریتی، مبانی نظری و پیشینه پژوهش درحوزه رهبری تحول گرا بررسی شده و در بخش دوم، درراستای شناسایی مؤلفه های رهبری تحول گرا در سیره حضرت ابراهیم (ع)، بررسی آیات و روایات مرتبط با سیره آن حضرت در کتب تفسیری و روایی صورت گرفته است. برمبنای یافته های تحقیق، مؤلفه های رهبری تحول گرا را می توان به سه حیطه اصلی تقسیم کرد: نخست، ویژگی های عامل تحول (شامل صداقت، بیان محبت آمیز و محترمانه همراه با قاطعیت، علم و آگاهی، و شجاعت و شهامت)؛ دوم، عوامل پیش برنده فرایند تحول (مشتمل بر شروع درسطح فردی و از نزدیکان، توجه دادن افراد به سود و زیان شخصی، شناسایی تهدیدها و خطرات، بیان حجت و دلیل محکم، مهارت چرخش استدلالی، رجوع دادن به فطرت و عقل، استفاده از روش همراهی با مخاطب برای ترغیب او به تفکر، استفاده از روش گام به گام، برائت از عقیده و نه از صاحب عقیده، و بهره گیری از ادبیات پرسشی)؛ سوم، عوامل بازدارنده فرایند تحول (شامل ترس از تضعیف منافع و قدرت، تعصبات نابجا، جهل و توهم آسیب دیدن براثر تحول)؛ درنتیجه، رهبران آموزشی در سطحی پایین تر، همانند پیامبران، رسالتی خطیر درحوزه اصلاح و هدایت جامعه و ایجاد تحول در آن دارند. لازمه رخ دادن تحول درحوزه تعلیم وتربیت، وجود رهبران آموزشیِ تحول آفرین است که علاوه بر داشتن برخی ویژگی ها، به عوامل پیش برنده و بازدارنده توجه کنند و آن ها را در برنامه های تربیتی خود به کار بندند.
۲۳.

بررسی مؤلفه های هوش اخلاقی در کتاب های هدیه های آسمان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هوش اخلاقی تعلیم وتربیت کتاب هدیه های آسمان دوره ابتدایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵ تعداد دانلود : ۸۰
هدف اصلی از پژوهش حاضر، بررسی مؤلفه های هوش اخلاقی در کتاب های هدیه های آسمان دوره ابتدایی بوده است و برای انجام دادن تحقیق از روش توصیفی ازنوع تحلیل محتوا استفاده کرده ایم. کتاب های درسی هدیه های آسمان دوره ابتدایی پایه های دوم تا ششم به عنوان جامعه آماری انتخاب شده اند. نمونه گیری با استفاده از روش تمام شماری صورت گرفته و حجم نمونه برابر با حجم جامعه بوده است. ابزار گردآوری داده ها نیز چک لیست هوش اخلاقی بوده که براساس سازه ها و مؤلفه های نظریه هوش اخلاقی بوربا تهیه شده است و پنج متخصص آن را تأیید کرده اند. شاخص توافق بین این متخصصان، 5/4 محاسبه شده است. واحدهای تحلیل، متن (جملات و پاراگراف ها، جدول ها و نظرات حاشیه ای)، سؤالات و تصاویر بوده اند و به منظور احراز روایی و پایایی داده ها از فرایند خوانش و تفسیر موازی استفاده کردیم. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش معادلات آنتروپی شانون انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد به طور کلی، به مؤلفه های خویشتن داری، همدلی، وجدان، احترام، انصاف و مهربانی در کتاب های درسی موردبررسی به صورت متوازن و متناسب توجه نشده است؛ همچنین برپایه یافته های این تحقیق، در محتوای کتاب درسی هدیه های آسمان به مؤلفه مهربانی نسبت به دیگر مؤلفه ها به بیشترین میزان توجه شده و از آن سوی، کمترین توجه به مؤلفه خویشتن داری اختصاص یافته است؛ بر این اساس، نسبت متوازن در توزیع مؤلفه های هوش اخلاقی در کتاب های درسی هدیه های آسمان دوره ابتدایی رعایت نشده و بنابراین، چگونگی توزیع مؤلفه های هوش اخلاقی در این کتاب ها نیازمند بازنگری و بازنویسی است.
۲۴.

تعلیم وتربیت با رویکرد انسان شناسی فرهنگی؛ چیستی و مؤلفه ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تعلیم وتربیت انسان شناسی فرهنگی چیستی و مؤلفه ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۸۸
مقاله حاضر ضمن تأکید بر اینکه انسان موجودی فرهنگی است و تمام ابعاد زندگی وی متأثر از فرهنگ است، با رویکردی بینا رشته ای، به بررسی چیستی، چرایی، ابعاد و مؤلفه های تعلیم وتربیت از منظر انسان شناسی فرهنگی و لزوم توجه به چنین رویکردی در نظام های آموزشی برای به دست آوردن شناخت و فهم همه جانبه و مطلوب از انسان و سپس برنامه ریزی برای وی می پردازد. مقاله با رویکرد کیفی و روش تحلیل محتوای استقرایی انجام گرفته و پاسخ دادن به پرسش هایی همچون این که منظور از انسان شناسی فرهنگی چیست و مؤلفه های اساسی آن کدامند؟ و ملاحظات انسان شناسی فرهنگی در تعلیم وتربیت و ویژگی ها و مؤلفه های تعلیم وتربیت از منظر این رویکرد کدام است؟ را وجهه همت خود قرار می دهد. یافته ها حاکی از آن است که انسان شناسی فرهنگی با داشتن نگاهی کل گرایانه، جامع و درونی به انسان و مسائل وی، از دید وی به جهان می نگرد و بصیرت هایی جدید و توصیفی دقیق تر از آنچه در درون و برون وی رخ می دهد، ارائه می دهد. انسان شناسی فرهنگی با درنظرگرفتن فرهنگ به مثابه نرم افزار ذهن که می تواند در نوع مواجهه کودک با آموزش های مدرسه ای اثرگذار باشد، معتقد است با داشتن نگاه فرهنگی به آموزش، بسیاری از امور انسانی که مسئله می پنداریم یا شناخت نادرستی از آن داریم، به درستی موردبررسی و حل قرار می گیرد و حتی در بسیاری از موارد منحل خواهد شد. بدین ترتیب موجب تسهیل، معنادارشدن، عمق بخشیدن به یادگیری و تحول دید دست اندرکاران به مسائل، روش ها، محتواها و سایر عوامل مؤثر در آموزش وپرورش خواهد شد.
۲۵.

نظام تربیتی غزالی؛ مبانی، اصول، ارکان و ساختار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تعلیم وتربیت تربیت دینی نظام تربیتی محمد غزالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹ تعداد دانلود : ۳۹
به جهت اهمیت «نوع جهت گیری نظام تربیتی» و نیز «مؤلفه های مورداستفاده در طرح ریزی الگو های تربیتی آن» از حیث انطباق با معیارهای اصیل دینی و تأمین غایات این نظام فکری، پژوهش حاضر با مبنا قرار دادن هدف فوق و به روش «تحلیلی تفسیری»، به احصاء و ارائه نظام تربیتی «محمد غزالی»، به عنوان یک منظومه کاملاً دینی پرداخته است. براین اساس نتایج حاصله حاکی از آن است که در بخش مبانی تعلیم وتربیت، تأکید بر کرامت ذاتی و الهی و نیز جنبه نفسانی و روحانی وجود انسان، محور و فَعّالِ مایشاء بودن خداوند در جهان، برخورداری عالم هستی از دو بُعد ماده و ملکوت، توجه بر احوالات ایجادکننده رفتار به جای خود رفتار، مخالفت با ریشه کنی غرایز از وجود آدمی و نیز تبیین امکان و نحوه کسب معرفت، غایت اخلاق ورزی، چگونگی قضاوت و انگیزش اخلاقی، روش های کسب فضائل اخلاقی، نقش عقل و اراده در شکل دهی رفتار آدمی و ملاک و هدف اعتدال قوا براساس امر دینی، مهم ترین معتقدات غزالی در این زمینه را تشکیل می دهند. در زمینه اصول تعلیم وتربیت، اصول تشریحی غزالی از یک ساختار 5وجهی برخوردار است که شامل «امکان تربیت»، «پایه های تربیت»، «الزامات و بایسته های تربیت»، «تمهیدات حین تربیت» و «محتوا و فحوای تربیت» است که به واسطه 18 اصل تربیتی، معتقدات او در این زمینه را تشریح می کنند. غزالی همچنین نظام تربیتی خویش را بر 3 رکن «نفْس»، «اخلاق» و «علم» استوار کرده و براساس آن ها به سازمان دهی روابط فی مابین مربیان و متربیان و والدین، برنامه درسی، مراحل تربیت و شیوه های تعلیم وتربیت می پردازد.
۲۶.

چالش های آموزش مجازی در ایام کرونا براساس تجارب زیسته معلمان

کلیدواژه‌ها: کرونا آموزش مجازی تعلیم وتربیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱ تعداد دانلود : ۳۰
اپیدمی کرونا در ابتدا مسأله ای بهداشتی تلقی می شد.  اما به یکباره تمامی عرصه های مختلف جهان را دربر گرفت. در این میان یکی از عرصه هایی که به میزان زیادی دستخوش تحول گردید، تعلیم و تربیت بود. پژوهش حاضر به دنبال شناسایی و دسته بندی ابعاد چالش های تعلیم و تربیت در دوران کرونا در مقطع ابتدایی است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ گردآوری داده ها توصیفی و از دیدگاه ماهیت داده ها کیفی از نوع پدیدارشناسی است که با استفاده از راهبرد اکتشافی انجام شده است. جامعه ی آماری معلمین، والدین و دانش آموزان شهرستان صالح آباد و روستاهای آن بودند که با استفاده از روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند و با لحاظ قاعده ی اشباع و حداکثر تنوع 30 تن از آنها (10 معلم، 10 والد و 10 دانش آموز) برای مصاحبه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه ی نیمه سازمان یافته استفاده شد. برای اعتباریابی داده های کیفی از روش بازبینی مشارکت کنندگان استفاده گردید. اطلاعات با استفاده از نرم افزار maxqda نسخه ی2020 و با روش تحلیل مضمون کدگذاری و با تحلیل مضامین مشکلات آموزش مجازی در حوزه های "جسمانی"، "روحی و روانی"، "آموزشی" و "زیرساختی" شناسایی شد. تحلیل ها نشان داد که با توجه به عدم وجود بستر مناسب به ویژه در مناطق محروم کشور و شرایط جسمانی و روانشناختی دانش آموزان در مقطع ابتدایی، اجرای آموزش مجازی در بستر شبکه ی شاد و صدا وسیما مشکلاتی از قبیل افت تحصیلی، کم خوابی، بی انگیزگی، خستگی زیاد، جو خشک و کسل کننده ی آموزشی، ترک تحصیل، رعایت نشدن بودجه بندی دروس، ارزشیابی ناکارآمد، عدم آموزش کامل دروس، عدم امکان شناخت دانش آموزان، اضطراب و استرس، پرخاشگری، وابستگی به فضای مجازی و کم تحرکی را برای معلمان، دانش آموزان و والدین آنها ایجاد کرد که با اصلاح شیوه ی آموزش مجازی می توان به تقلیل این مشکلات و افزایش بهره مندی از این نوع آموزش  کمک کرد.
۲۷.

روش شناسی پژوهش پساانسان گرایی در تعلیم وتربیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پسا انسان گرایی پژوهش تعلیم وتربیت غیربازنمودگرایی مجموعه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹ تعداد دانلود : ۲۴
مقدمه و اهدافاز منظر اومانیسم، عقلِ انسان، انسان را بالاتر از همه موجودات و در رأس سلسله مراتب قرار می دهد و به آنها حقوقی می بخشد. مهمترین تمرکز در پساانسان گرایی، تغییر تأکید از انسانها به عنوان مرکز جهان و کاهش عاملیت مطلق آنهاست. این دیدگاه، رویکرد سلسله مراتبی را به چالش می کشد و تاکید می کند که همه چیز در جهان به هم پیوسته است. با درک چگونگی ارتباط موجودات زنده و غیرزنده با یکدیگر، می توانیم جهان را بهتر درک کنیم. پساانسان گرایی از اندیشه دلوز و گاتاری و نیز نظریه عدم بازنمایی استفاده می کند. به طور کلی بر اساس دیدگاه دلوز و گاتاری باید گفت که انسان در یک سری روابط با موجودات زنده و غیر زنده قرار دارد. تئوری عدم بازنمایی به معنای عدم تمرکز بر تصویرسازی دقیق جهان است. در این رویکرد، مهم نیست که جهان چقدر دقیق نشان داده می شود، بلکه مهم است که تجربیات، احساسات و ارتباطات ما با محیط و سایر انسان ها و غیرانسان ها شکل می گیرد. بر اساس پساانسان گرایی، پارادایم جدیدی در پژوهش های علوم انسانی در حال شکل گرفتن است که در آن به نقش ماده و اشیا و عاملیت آنها در جریان پژوهش اهمیت خاصی قائل می شوند. به گفته براد در چنین پاردایمی انسانها نه علت محض هستند و نه معلول محض، بلکه بخشی از جهان در صیرورت بی پایان آن می باشند. هدف این پژوهش نخست تحلیل و تشریح پژوهش پساانسان گرایی و چیستی آن می باشد و دوم، تحلیل و تشریح نحوه انجام این نوع پژوهش در تعلیم و تربیت خواهد بود.   تاریخ دریافت: 21/01/1403تاریخ پذیرش: 03/04/1403  واژگان کلیدی:پساانسان گرایی،پژوهش،تعلیم وتربیت،غیربازنمودگرایی،مجموعه روش با توجه به ماهیت پژوهش، روش مورد استفاده در این پژوهش روش توصیفی و تحلیلی خواهد بود؛ بدین صورت که ابتدا به توصیف و تشریح و تحلیل پساانسان گرایی پرداخته خواهد شد. در این خصوص ریشه ها و مبانی این رویکرد و نحوه شکل گیری این اندیشه و بسترهای آن مورد بررسی و تحلیل قرار خواهد گرفت. این کار با گردآوری داده های مختلف از منابع مرتبط، و به ویژه منابع اولیه و صاحب نظران این حوزه و با توصیف دقیق پساانسان گرایی و روش پژوهش پساانسان گرا، انجام خواهد شد.  در ادامه، پژوهش پساانسان گرایی در تعلیم و تربیت، توصیف و تحلیل و ابهام زدایی و شفاف سازی خواهد شد که بدین ترتیب این بخش در قالب روش کاوشگری فلسفی انتقادی خواهد بود، که از مهمترین اهداف آن می ت واند اب هام زدایی، فهم و شفاف سازی، و بهبود عمل تربیتی باشد. به طور کلی هدف از این نوع پژوهش ها می تواند ابهام زدایی و قابل فهم ساختن مفاهیم و معانی برای مخاطبان و در نهایت کمک به اعتلا و بهبود عمل در عرصه تربیت باشد.  بعد از توصیف و تحلیل و شفاف سازی، جوانب مختلف این رویکرد و نحوه استفاده از این روش در تعلیم و تربیت مورد نقد و بررسی قرار خواهد گرفت و جنبه های مثبت و منفی این روش مورد نظر خواهد بود. نتایجدر هسته آموزش پساانسان گرایانه چندین اصل کلیدی وجود دارد؛ در این نوشتار به دو ابزار مهم در مورد چگونگی انجام این پژوهش پرداخته می شود؛ مصاحبه با اشیا، مشاهده عمل اشیا و ثبت وقایع. مصاحبه با اشیا: از جمله مهم ترین ابزارها در پژوهش پساانسان گرا استفاده از روش مصاحبه با اشیا می باشد. بحث مصاحبه با اشیا دو معنا دراد؛ یکی مصاحبه با خودِ اشیا و دیگری، مصاحبه با انسانها و با همراهی و در نظر گرفتن اشیا در کنار انسان ها. معنای اول به ویژه در مورد اشیای دیجیتال و فناوری ها به کار می رود، البته این نوشتار بر این مدعاست که معنای اول بیشتر در مفهوم مشاهده جای می گیرد تا مصاحبه با اشیا. دوم؛ مشاهده عمل اشیا و ثبت وقایع:  نوع دیگری از پژوهش ها در حوزه پساانسان گرایی به ویژه در عرصه تعلیم و تربیت، مشاهده دقیق اشیا و نقش آنها در محیط های مختلف می باشد. از آنجا که در رویکرد انسان گرایی معمولا اشیا را به عنوان ابژه های منفعل و بدون عاملیت خاصی در نظر می گیریم، به طور طبیعی نقش چندانی را برای آنها در پژوهش و شکل گیری دانش در نظر نمی گیریم. اما در دیدگاه پساانسان گرا همه اشیا می توانند نوعی از عاملیت داشته باشند و بر نحوه عمل و اندیشه ما تاثیر بگذارند. مشاهده عمل اشیا و ارتباط انسانها با غیر انسان ها را، برخی از پژوهشگران پساانسان گرایی، در قالب پژوهش مردم نگاری مطرح می کنند و از اصطلاحاتی مانند مردم نگاری ماتریالیستی و مردم نگاری نهادی پساانسان گرا نام می برند. بحث و نتیجه گیریبه طور کلی به نظر می رسد تأکید پساانسان گرایی بر مرزهای مبهم بین انسان، حیوانات و اشیا و فناوری ها می تواند نگرانی هایی را در مورد فرسایش ظرفیت های متمایز انسانی مانند آگاهی، خلاقیت و استدلال اخلاقی ایجاد کند. نگرانی این است که در از بین بردن این مرزها، پساانسان گرایی ممکن است جایگاه منحصر به فرد و جایگاه اخلاقی انسان را تضعیف کند. هم سطح قرار گرفتن انسان با سایر موجودات پایین آوردن جایگاه انسان و خطر از بین رفتن منزلت خاصی انسان را در پی خواهد داشت. اگر انسان در شبکه پیچیده ای از نیروهای مادی، گفتمانی و تکنولوژیکی باشد، آنگاه ایده آموزش به عنوان ابزاری برای پرورش توانمندی فردی و خودمختاری مشکل می شود. تمرکز بر مادیات، فناوری و دنیای فراتر از انسان در پساانسان گرایی، ممکن است به قیمت عدم توجه به ابعاد اجتماعی، فرهنگی و سیاسی آموزش تمام شود. با توجه به تاکید پژوهش پساانسان گرایی در تولید دانش به صورت رابطه ای با اشیا مادی، تمرکز این نوع پژوهش صرفا بر رابطه انسان با غیر انسان است در نتیجه، به خاطر تمرکزدایی از انسان، روابط ویژه بین انسان ها و پژوهش در خصوص روابط دانش اموزان با همدیگر و با معلم، خیلی مورد توجه نیست، و مشخص است که غفلت از این نوع روابط، درک فرایند تعلیم و تربیت و ابعاد آن را دچار مشکل خواهد کرد. همچنین باید گفت بسیاری از پژوهش های مربوط به موضوعات پساانسان گرایی، مفاهیم انتزاعی و نظری دارند. این موضوع ممکن است کار کردن با این ایده ها در قالب های عملی برای مقابله با چالش های اخلاقی، سیاسی و اجتماعی واقعی جامعه را دشوار کند.
۲۸.

شناسایی ابعاد و مولفه های ارتقای انگیزه معلمان در فرایند تعلیم وتربیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارتقای انگیزه معلمان تعلیم وتربیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۹
هدف: هدف این پژوهش شناسایی ابعاد و مولفه های ارتقای انگیزه معلمان در فرایند تعلیم و تربیت بود.روش شناسی : نوع تحقیق بر اساس هدف، کاربردی و بر اساس روش اجرا اکتشافی از نوع کیفی بود. جامعه پژوهش اسناد و متون انگیزه معلمان در فرایند تعلیم وتربیت و خبرگان و پژوهشگران در رشته های علوم تربیتی شهر تهران در سال 1399 بودند. نمونه پژوهش طبق اصل اشباع نظری 15 نفر بود که با روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری اطلاعات شامل فیش برداری از اسناد و متون و مصاحبه با خبرگان و پژوهشگران بود. داده ها با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی در نرم افزار MAXQDA-2020 تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که ابعاد و مولفه های ارتقای انگیزه معلمان در فرایند تعلیم وتربیت 86 شاخص، 8 مفهوم و 3 بعد داشت. بعد سازمانی دارای سه مولفه مدیریت و همکاران، شرایط محیط کاری و سیستم ارزیابی عملکرد، بعد اجتماعی دارای سه مولفه روابط اجتماعی، مسئولیت اجتماعی و منزلت اجتماعی معلم و بعد فردی دارای دو مولفه ویژگی های شخصی و اهداف غیرمادی معلمان بود.بحث و نتیجه گیری: با توجه به ابعاد و مولفه های شناسایی شده برای ارتقای انگیزه معلمان در فرایند تعلیم وتربیت، برنامه ریزی جهت بهبود انگیزه معلمان از طریق ارتقای مولفه های مولفه مدیریت و همکاران، شرایط محیط کاری، سیستم ارزیابی عملکرد، روابط اجتماعی، مسئولیت اجتماعی، منزلت اجتماعی معلم، ویژگی های شخصی و اهداف غیرمادی معلمان ضروری است.
۲۹.

شناسایی ویژگی های اهداف برنامه درسی تعلیم وتربیت انقلابی در دانشگاه فرهنگیان با رویکرد آینده نگری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اهداف برنامه درسی اهداف برنامه درسی تعلیم وتربیت تعلیم وتربیت انقلابی دانشگاه فرهنگیان آینده نگری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۱۳
هدف: تعلیم وتربیت انقلابی ایران بخشی از جامعه و معرف یک سیستم و گفتمان اجتماعی پیچیده است و دانشگاه فرهنگیان به دنبال تربیت نیروی انسانی کارآمد و معلمانی انقلابی می باشد. بنابراین، هدف این مطالعه شناسایی ویژگی های اهداف برنامه درسی تعلیم وتربیت انقلابی در دانشگاه فرهنگیان با رویکرد آینده نگری بود. روش: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا ترکیبی (کیفی و کمّی) بود. جامعه پژوهش در بخش کیفی اساتید دانشگاه فرهنگیان در استان آذربایجان غربی بودند که طبق اصل اشباع نظری 13 نفر از آنها با روش نمونه گیری غیرقضاوتی در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. جامعه پژوهش در بخش کمّی اساتید دانشگاه فرهنگیان در استان آذربایجان غربی بودند که 234 نفر از آنها با روش نمونه گیری تمام شماری به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمّی پرسشنامه محقق ساخته بود که شاخص های روانسنجی آنها تایید شد. داده های بخش کیفی با روش تحلیل مضمون در نرم افزار MAXQDA نسخه 10 و داده های بخش کمّی با روش های تحلیل عاملی اکتشافی و مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS نسخه 26 و AMOS نسخه 21 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج بخش کیفی این مطالعه نشان داد که ویژگی های اهداف برنامه درسی تعلیم وتربیت انقلابی در دانشگاه فرهنگیان با رویکرد آینده نگری دارای سیزده مضمون فرعی در سه مضمون اصلی شامل اهداف عاطفی (با چهار مضمون فرعی پیشران تعالی و پیشرفت، آگاه و عالم به انقلاب و تعلیم وتربیت انقلابی، انتقال عقاید و فضایل اخلاق اسلامی)، اهداف شناختی (با چهار مضمون فرعی شناخت ارزش ها و آرمان های انقلاب، پرورش اعتقادهای اسلامی، احیای تمدن اسلامی و آشنایی با مفهوم عدالت) و اهداف مهارتی/ عملکردی (با پنج مضمون فرعی ایجاد تغییر مشهود در رفتار فراگیر، راه اندازی گفتگوی تمدن ها، تقویت گرایش افراد نسبت به استقلال، تقویت مهارت مشارکت در بحث های گروهی و آشنایی با استراتژی های جستجوی متون علمی) بود. نتایج بخش کمّی این مطالعه نشان داد که بار عاملی و میانگین واریانس استخراج شده همه عوامل بالاتر از 50/0 و پایایی کرونباخ همه آنها بالاتر از 80/0 بود. همچنین، مدل اهداف برنامه درسی تعلیم وتربیت انقلابی در دانشگاه فرهنگیان با رویکرد آینده نگری برازش مناسبی داشت و در این مدل و با توجه به ضریب مسیرها هر سیزده عامل بر اهداف اثر مستقیم و معنادار داشتند (P<0.1). نتیجه گیری: ویژگی های شناسایی شده برای اهداف برنامه درسی تعلیم وتربیت انقلابی در دانشگاه فرهنگیان با رویکرد آینده نگری می تواند به متخصصان، مسئولان، مدیران و برنامه ریزان در طراحی و اجرای برنامه های برای بهبود اهداف برنامه درسی نظام آموزشی کمک شایانی نماید.