مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
احساس
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۱
204 - 222
حوزه های تخصصی:
خلق آثار هنری توسط افراد به عوامل مختلفی فردی و اجتماعی بستگی دارد. در این میان با توجه به ارتباط نزدیک آفرینش هنری با توانایی جسمی و روحانی مسائلی در خصوص امکان و چگونگی خلق آثر هنری توسط افراد دارای معلولیت مطرح می گردد. فلسفه ی دلوز مؤید این موضوع است که خلق اثر هنری نیازی به یک سازمان مندی خاص ندارد و برای آفرینش یک عکس هنری نیازی به تکامل جسمانی انسان نیست. می توان بدون یک جسم سازمان مند، دست به خلق اثر هنری زد. فرد معلول می تواند در این دیدگاه با استفاده از صیرورت احساس اثر هنری خلق کند. این پژوهش با روش کیفی و از طریق مطالعات کتابخانه ای صورت گرفت. روش مبتنی بر مطالعه بر آثار عکاسی افراد معلولی بوده است که با روش توصیف فلسفه ی بدن بدون اندام احساس را اصلی ترین مؤلفه ی هنر عکاسی برای انتقال نیروی هنر و آفرینش و تحلیل در عکاسی می دانسته اند. در این پژوهش آثار پیت اکرت و احمد زورکارنیان به عنوان افراد هنرمندی که دارای معلولیت هستند بررسی می گردد. یافته های پژوهش حاکی از این است که معلولین نیز با در نظر داشتن دیدگاه بدن دلوز می توانند دست به آفرینش هنری از هم گسیخته اما دارای کمال دست بزنند که استوار بر احساس است. با تکیه بر فلسفه ی بدن، ناتوانی جسمی مانع از خلق اثر هنری در عکاسی نیست. معلولین با درک مفهوم هستندگی و احساس در هنر می توانند به خلق و آفرینش آثار هنری زنده که از صیرورت برخوردار است، روی بیاورند. اهداف پژوهش: 1.بررسی امکان حذف ناتوانی جسمی در عکاسی با تکیه بر فلسفه بدن دلوز. 2.بازشناسی تأثیر عوامل جسمی و روحی در خلق اثر هنری. سوالات پژوهش: 1.احساس در آثار هنری معلولین عکاس بر طبق فلسفه ی بدن دلوز چه نقشی دارد؟ چه عوامل جسمی و روحی نزد هنرمند در آفرینش آثار هنری او نقش دارد؟
بررسی آرا و نظرات یوهانی پالاسما با نگاهی به مقاله ی «هندسه ی احساس، نگاهی به پدیدارشناسی معماری»
منبع:
معماری شناسی سال چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۰
198-204
حوزه های تخصصی:
تاثیر گذاری مستقیم فلسفه بر معماری از ویژگی های دوره معاصر می باشد. علیرغم تحقیقات بسیاری که در این زمینه انجام شده است، پیوند بین فلسفه و معماری دانشی است که هنوز جای بحث و تعمق دارد. برای شناخت بیشتر این حوزه، باید به بررسی نظریات پیشگامان این حوزه پرداخت. در این میان یوهانی پلاسما معمار و نظریه پرداز معماری معاصر، نظریات ارزشمندی در حوزه پدیدارشناسی و نقد معماری مدرن دارد. پالاسما در نوشته های خود اشاره به معماری چند حسی دارد و در آثارش به بررسی میزان تاثیر تمام حواس پنج گانه بر درک انسان از معماری می پردازد. در این پژوهش به تحلیل یکی از مقالات وی تحت عنوان «هندسه ی احساس، نگاهی به پدیدارشناسی معماری» پرداخته شده است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی چگونگی تأثیر فرم معماری بر تجربه ی فضایی، چگونگی تجربه ی یک معماری با کیفیت و چگونگی تبدیل تحلیل پدیدارشناسی به روشی برای بررسی معماری، از دیدگاه یوهانی پالاسما می باشد. در همین راستا به بررسی انگاره های ذهنی، بینایی و اهمیت نور، صدا و سکوت و ... در معماری پرداخته شده است. روش تحقیق مقاله ی حاضر، توصیفی- تحلیلی و از نوع کیفی است که به واکاوی اندیشه های فلسفی یوهانی پالاسما در معماری و از طریق مقاله ی وی می پردازد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که عینیت هرکدام از وجوه پدیدارشناسی را می توان در عناصر معماری ایرانی نیز یافت و با بررسی و پرداختن به آثار و اندیشه های فیلسوفانی همچون یوهانی پالاسما می توان کیفیت فضاهای خلق شده را بالاتر برد و به ایجاد تجربه های فضایی دست یافت.
ابتنای مفاهیم یا تصورات بر زیرساخت های حضوری (بررسی و ارزیابی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از پایه ای ترین مباحث دانش معرفت شناسی، بحث های ناظر به تصورات و مفاهیم است. در این نوشتار در پی پژوهش درباره این مسئله ایم که چگونه به مفاهیم، خواه جزئی و خواه کلی، دست می یابیم؟ و این مشغله اصلی نوشتار کنونی است.بر پایه دیدگاه برگزیده، مفاهیم نظری از مفاهیم بدیهی برگرفته می شوند، ولی همه مفاهیم بدیهی از علوم حضوری. در بخش نخست این مدعا، یعنی برگرفتن مفاهیم نظری از مفاهیم بدیهی، اختلاف نظری درخور توجه دیده نمی شود؛ هرچند بخش دوم آن این گونه نیست و نظریه های بسیاری در این بحث ارائه شده است. به هرروی، پس از تبیین نظریه برگزیده و نیز بیان شمار یا گستره مفاهیم بدیهی با این پرسش بنیادین روبه رو می شویم که مفاهیم بدیهی چگونه از علوم حضوری برگرفته می شوند؟ پس از دستیابی به راه حل درست مسئله بنیادی این نوشتار، چگونگی دستیابی به مفاهیم بدیهی از راه علم حضوری در پایان مهم ترین مشکلات فراروی آن را بررسی و ارزیابی می کنیم.
تبیین تأثیر شناخت شناسی در عرصه های هنر و معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال یازدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳۲
67 - 78
حوزه های تخصصی:
درک مفاهیم و شالود ههای معماری بدون شناخت و درک محیط فرهنگی و اجتماعی که این مفاهیم در آن رشد کرد هاست و از قید زمان آزاد هستند، میسر نم یگردد. در بازشناخت یک اثر معماری سه گونه فضای متفاوت قابل تشخیص است که ب هطور عمده در تقابل با یکدیگر به میدان می آیند. فضای فرهنگی شخص سازنده بنا، فضای فرهنگی شخصی که به بنا م ینگرد و فضای فرهنگی شخصی که یافت ههای اظهارشده از سوی سازنده و استفاده کننده از بنا را به بستر نقد م یبرد و بر مبنای شناخت و بینش شخص یاش نسبت به بنا، هر آنچه را از ماهیت اثر درمی یابد، برای شخص چهارم به نمایش م یگذارد. اینجاست که می توان به اهمیت و تأثیرپذیری دو مقوله نقد و شناخت در بسترهای هنر و معماری از همدیگر پی برد. این تحقیق به منظور یافتن تعریفی کاربردی ب همنظور دستیابی به مفهوم شناخ تشناسی در عرص ههای هنر و معماری صورت گرفته است.
احساس و ادراک در روان شناسی و مقایسه آن با دیدگاه ملاصدرا: ماهیت، فرایند و گستره(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن بهار ۱۴۰۱ شماره ۸۹
67 - 93
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی «احساس و ادراک در روان شناسی و مقایسه آن با دیدگاه ملاصدرا» است. بدین مظور ابتدا با مراجعه به منابع روان شناختی معتبر مانند آثار بروس گلداشتاین، جیمز کالات، اتکینسون و هیلگارد آخرین دیدگاه ها درباره احساس و ادراک استخراج گردید؛ سپس به کتاب های دست اول ملاصدرا نظیر اسفار، مفاتیح الغیب و شواهد الربوبیه به ویژه مباحث مربوط به قوای حسی و نحوه ادراک مراجعه گردید و دیدگاه ایشان در این زمینه گردآوری شد. یافته ها به روش توصیفی- تحلیلی با همدیگر مقایسه گردید و نتایج ذیل به دست آمد: 1- از نگاه عمده روان شناسان، ماهیت احساس و ادراک امری مادی و از جنس موادی مغزی نخاعی و نهایتاً فعالیت آن است. 2- ادراک طی هفت مرحله رخ می دهد که از مواجهه انسان با محرک بیرونی آغاز شده، به تجربه هشیار در ارتباط با محرک خارجی و اتخاذ رفتار مناسب در ارتباط با آن پایان می یابد. 3- گستره ادراک به مدرکات حسی محدود می گردد و برای انسان ادراکی از سنخ دیگر رخ نمی دهد یا دست کم با تردید مواجه است. 4-از نظر ملاصدرا احساس و ادراک صرفاً برای نفس اتفاق می افتد که جوهری مجرد است و امر ادراک شده یا صورت ذهنی امری مجرد و فعل و تولید نفس است که نفس آن را هماهنگ با تغییر بدنی می سازد. 5- ادراک حسی طی پنج مرحله رخ می دهد که از مواجهه با شیء خارجی آغاز می شود و به ساخت صورت مجرد هماهنگ با آن توسط نفس و تفسیر و تحلیل آن خاتمه می یابد. 6– ادراک در انسان به ادراک حسی محدود نیست و علاوه بر آن از ادراک شهودی، نقلی، وحیانی و عقلی نیز برخودار است؛ بلکه ادراک های شهودی و عقلی پایه دیگر ادراکات حتی ادراک های حسی هستند.
جایگاه و نقش مفهوم اتمسفر در پدیدارشناسی نوین هرمان اشمیتس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۸
706 - 744
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر کوشش می شود مفهوم اتمسفر در نظام فلسفی هرمان اشمیتس، بنیان گذار پدیدارشناسی نوین، واکاوی شود تا از رهگذر این مفهوم راه برای فهم پدیدارشناسی نوین او بر ما گشوده گردد. مفهوم اتمسفر یکی از مفهوم های بنیادین برای فهم نظام فلسفه اشمیتس است، مفهومی که او آن را، با نگاه به چگونگیِ آشکارسازیِ پدیدارشناختی، برای عبور از دوگانه سوژه ابژه و نیز نشان دادن واقعیت های پنهان و مبانی تجربه زیسته واقعیت به کار می بندد. این اصطلاح علاوه بر کاربردی که پیشتر در علومی هم چون فیزیک و هواشناسی و روان شناسی داشته است، به پدیداری انضمامی اشاره دارد؛ همچنین گواهی بر روشی است که اشمیتس پدیدارشناسی را درک و دوباره طرح ریزی می کند. هدف در این مقاله آن است که با بهره گیری از واکاوی ساختاری مفهوم اتمسفر، پیوند آن را با مفهوم تن به عنوان هسته نظری کار اشمیتس، و فضا و احساس به عنوان دیگر مفهوم های مهم و کلیدی در نظام فلسفه او نشان دهد و سرانجام مقایسه ای میان واکاوی اشمیتس و سایر پدیدارشناسان به ویژه هایدگر از مفهوم حال وهوا به عنوان مفهوم هم پیوند با اتمسفر در سنت پدیدارشناسی انجام دهد. نتیجه به دست آمده از تحلیل در این مقاله نمایان گر جایگاه ویژه مفهوم اتمسفر در نظام فلسفی اشمیتس و نقش مهم آن در پی ریزی روش پدیدارشناسی نوین اوست.
برندهای ملی در مقابل برندهای فروشگاهی: تاثیر احساس نسبت به برندهای ملی بر احساس نسبت به برندهای فروشگاهی در صنعت فرش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۹ بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۹
140 - 186
حوزه های تخصصی:
برندها به عنوان هویت های زنده در فضای کسب و کار نقش آفرینی کرده، در بخش هایی با هم رقابت و در بخش هایی با هم رفاقت و یکدیگر را پشتیبانی می کنند. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر احساس نسبت به برند های ملی بر احساس نسبت به برند فروشگاهی و تاثیر آنها بر وفاداری مشتریان در صنعت فرش است. نقش قابلیت اطمینان خرده فروش نیز به عنوان یک عامل تعدیلگر در رابطه بین احساس نسبت به برندهای ملی و برند فروشگاهی مورد بررسی قرار می گیرد. جامعه آماری، مشتریان یک فروشگاه معتبر فرش در تهران است که تعداد 404 نفر به روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند انتخاب شدند و به منظور گردآوری داده ها از ابزار پرسشنامه استفاده شد . جهت تجزیه و تحلیل داده ها در آمار توصیفی از نرم افزار اس پی اس اس 25 و در آمار استنباطی نیز از روش مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی و نرم افزار اسمارت پی ال اس 3/3 استفاده شد. بر اساس نتایج پژوهش حاضر رابطه منفی میان برندهای ملی و برندهای فروشگاهی (قطبی شدن احساسات) تایید نشد بلکه احساس نسبت به برندهای ملی تاثیر مثبت معناداری بر احساس نسبت به برندهای فروشگاهی دارد. بر اساس یافته ها قابلیت اطمینان خرده فروش که از محیط فروشگاه، ادراک مکان یابی برند فروشگاهی و فعالیت ترفیعی درون فروشگاه ناشی می شود به طور مستقیم بر احساس نسبت به برند فروشگاهی تاثیر مثبت معناداری دارد اما قابلیت اطمینان خرده فروش رابطه میان احساس نسبت به برندهای ملی و برندهای فروشگاهی را تعدیل نمی کند. در نهایت احساس نسبت به برندهای فروشگاهی نیز تاثیر مثبت معناداری بر وفاداری به فروشگاه دارد.
طراحی و تبیین مدل رفتاری مبتنی بر عقلانیت الهی و احساس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در میان عوامل تأثیر گذار بر شکل گیری رفتار ، نقش «عقلانیت و احساساسات» از اهمیت ویژه ای برخوردار است. هدف از این پژوهش طراحی مدل رفتاری مبتنی بر عقلانیت الهی و احساس می باشد. روش تحقیق از نظر هدف، توسعه ای- کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی است. راهبرد این تحقیق کیفی و کمی می باشد. در مرحله کیفی با استفاده از روش فرایند چرخه ای تحلیل و با بهره گیری از فن دلفی، رفتارهای شناسایی شده حاصل از عقلانیت الهی و احساس، به چهار دسته ی: متعالی، پسندیده، ناپسند و پَست طبقه بندی شد و روایی محتوایی مدل توسط 14 نفر از خبرگان آگاه به موضوع تایید گردید. جامعه ی آماری تحقیق شامل 1477 نفر از کارکنان شرکت توزیع برق شیراز می باشد که نمونه 313 نفری به روش تصادفی انتخاب گردید. جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از پرسشنامه و بوسیله نرم افزارهای SPSS-23 و PLS-3 و با روش مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها نشان داد عقلانیت الهی کارکنان بر رفتارهای پسندیده، ناپسند و پَست اثرگذار است. از سوی دیگر، اثر عقلانیت الهی کارکنان بر رفتار متعالی و همچنین احساسات کارکنان بر رفتارهای چهارگانه تایید نشد که پس از آسیب شناسی، پیشنهاداتی برای تقویت رفتار متعالی کارکنان ارائه گردید.
تحلیل و بررسی ساختار ادراک در تشخیص لذت و الم در فلسفه سینوی(مقاله علمی وزارت علوم)
در آثار ابن سینا تبیین و توصیف لذت و الم به شکل مبسوط صورت گرفته؛ اما به چگونگی ادراک در تشخیص این دو مقوله، کمتر پرداخته شده است. در این پژوهش، دو مسئله را تحلیل کرده ایم: نخست، جایگاه ادراک حضوری و حصولی در تشخیص لذت و الم؛ دوم، اینکه در نظام فکری بوعلی، لذت، منحصر به نوع مادّی و محسوس نیست و لذات غیرحسی قوّت و شدت بسیار دارند. در پژوهش حاضر، درصدد واکاوی این مسئله بوده ایم که ابن سینا با توصیف و تبیین حقیقت لذت و الم به دنبال عبور از لذت طبیعی و حیوانی بوده و حرکت به سوی لذت عقلی و روحانی را درنظر داشته و از این روی در نظام فلسفه سینوی، لذت حسی، احساس امر ملایم و لذت عقلی، تعقل امر ملایم است. شیخ الرئیس در تفسیر لذت به واژه «ادراک» اکتفا نکرده و از واژه «نیل» نیز استفاده کرده است؛ زیرا نیل به چیزی، زمانی حاصل می شود که ذات آن نزد ادراک کننده حاضر باشد؛ به همین دلیل، لذت با حصول آنچه مساوی امر خوشایند است، حاصل نمی شود؛ بلکه تنها با حصول ذات امر خوشایند به دست می آید. در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی و تحلیل محتوا درپی بررسی این مطلب بوده ایم که در نظام فلسفه سینوی، توجه به لذت عقلی و روحانی از مهم ترین دقایق سبک فکری ابن سینا به شمار می آید که وی از آن به ابتهاج نیز تعبیر کرده است.
بررسی تاثیر بازی های گوشی های هوشمند بر احساسات: رویکردی بر مهندسی کانسی(مقاله علمی وزارت علوم)
مقدمه: امروزه بازی های گوشی های هوشمند به یکی از پرطرفدارترین روش های سرگرمی و بازی در بین همه سنین تبدیل شده و هر روز بر تنوع آنها افزوده می شود. افراد زمان بسیاری را صرف این بازی ها می کنند و از آنها تأثیر می پذیرند. در این مطالعه سعی شده است به بررسی ویژگی هایی که احساسات مختلف بازیکنان را تحت تاثیر قرار می دهد و باعث می شود تا یک بازی برای مخاطبین خود جذاب باشد پرداخته شود، تا در طراحی بازی ها به کار برده شود و امکان جذب مخاطبین بیشتری برای باز های هدفند به وجود آید. روش کار: این مطالعه بر روی پنج رده سنی مختلف با حجم نمونه کلی 142 نفر، که از روش نمونه گیری غیراحتمالی ساده به دست آمدند، صورت گرفت و از روش مهندسی کانسی برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد. نتایج به دست آمده توسط نرم افزار Excel تحلیل گردید و ارتباط بین سبک های متفاوت بازی ها و احساساتی که این بازی ها در بازیکنان ایجاد می کنند مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: طبق نتایج به دست آمده در این مطالعه، در همه گروه ها کلمه سرگرم شدن تقریبا بالاترین امتیاز و کلمه ترس، خشونت و ناامیدی کمترین امتیاز را داشتند و کلمات کانسی در بازی Call of duty در بین همه رده های سنی دارای بیشترین امتیاز بود. نتیجه گیری: جذابیت بازی Call of duty نشان می دهد تعاملات اجتماعی، شبیه سازی دنیای واقعی و گرافیک و صدا احساسات بازیکنان را تحت تاثیر قرار می دهد، و سبب افزایش علاقه بازیکن می شود. پیشنهاد می شود که طراحی بازی ها در پلتفرم های مختلف از لحاظ عصب شناسی نیز مورد بررسی قرار گیرند.
جایگاه عقل و خرد ورزی در سیره تبلیغی رسول خدا (ص)
منبع:
فرهنگ پژوهش زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲ ویژه تاریخ اسلام
183 - 202
سیره تبلیغی یکی از ابعاد سیره رسول گرامی اسلام9 است که می توان از آن درس های زیادی برای پیشبرد دین در جامعه حاضر برداشت کرد. از آنجایی که عقل جایگاه مهمی در دین مقدس اسلام دارد یکی از نکاتی که در سیره تبلیغی باید به آن توجه کرد، جایگاه و نقش عقل و خرد ورزی در تبلیغ دین است. در این مقاله به روش اسنادی و کتابخانه ای به تبیین جایگاه عقل و خرد ورزی در سیره تبلیغی رسول خدا9 پرداخته شده و با دسته بندی روایات رسول خدا9 در مورد عقل سعی شده است به گوشه ای از سیره گفتاری آن حضرت اشاره شود. همچنین با بررسی مصادیق عملی توجه به عقلانیت در تبلیغ دین مثل اتخاذ روش های عقلانی برای تبلیغ دین، تبلیغ عملی عقلانیت و بهره گیری از عقل برای ایجاد رشد عقلی در جامعه، جایگاه عقل در سیره عملی آن حضرت مورد بررسی قرار گرفته است.
تحلیل زیبایی شناختی عاطفه در داستان ها و اشعار خمسه نظامی (نمونه مصور خمسه طهماسبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۷
7 - 19
یکی از راه های کسب موفقیت شاعران و نویسندگان، آشنایی با احساس و عاطفه شخصیت های داستان و فرایندهای هیجان است. غم، ترس، نفرت، شادی و لذت در ادبیات، احساس نام دارد. این احساس در روانشناسی به نام هیجان شناخته می شود. رفتارهایی که به دنبال این احساس ها از انسان بروز می کند در روانشناسی فرایندهای هیجان و در ادبیات، عاطفه نامیده می شود. پژوهشگران به روش توصیفی-تحلیلی با تکیه بر زیبایی شناختی عاطفه به تبیین فرایندهای عاطفه در داستان های خمسه نظامی پرداختند. آن چه از زیبایی شناختی عاطفه در خمسه نظامی و نگاره های خمسه مصور شاه طهماسبی به آن توجه شده شامل واقعیت و اصالت زندگی، موضوعات عام و فراگیر انسانی و جهانی، واقعیت های ملموس و عینی، آموزندگی، سرگرم کنندگی و حقیقت مانندی داستان، احساس های همدلی، ترس، خشم، غم و شادی است. نظامی از همه ظرفیت های زبانی در راستای انتقال معنا و القای عاطفه بهره برده و حالات عاطفی شخصیت های داستان را با تمهیداتی مانند تصویر و توصیف، تقویت می کند. برای پروراندن موضوع عشق، از زبان شعر غنایی بهره می گیرد. در خمسه مصور طهماسبی نیز این عواطف در نگاره ها منعکس شده است اهداف پژوهش: تحلیل زیبایی شناختی عاطفه در اشعار خمسه نظامی. بیان نقش زیبایی شناختی عاطفه در داستان های خمسه نظامی. سؤالات پژوهش: 1. زیبایی شناختی عاطفه در داستان های خمسه نظامی چه جایگاهی دارد؟ 2. زیبایی شناختی عاطفه در اشعار خمسه نظامی و طهماسبی چه نقشی داشته است؟
مکانیسم ابصار و خطای حسی در نظر خواجه نصیرالدین طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت و فلسفه سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۷۲)
91 - 118
چگونگی رؤیت شیء و رخ دادن خطاهای حسی از پرسشهای پیشرو در هر نظام معرفتی ازجمله در معرفتشناسی طوسی است. اهمیت این مسئله به این دلیل است که حواس و دادههایشان آغازگر فرایند تحقق یافتن معرفتی یقینی نسبت به اشیاء هستند. در این مقاله سعی میشود در بخش اول، دیدگاه خواجهنصیرالدین طوسی دربارۀ نحوۀ ابصار بررسی گردد؛ سپس در بخش دوم با تمایز نهادن میان احساس و ادراک حسی و بررسی قوای ادراکی چگونگی و محل وقوع خطا ازنظر وی تبیین گردد. بنابر یافتههای تحقیق در بخش اول، طوسی را باید از فیلسوفان معتقد به خروج شعاع دانست اما نه خروج به معنای رایج آن. بر همین اساس خطای حسی نیز از منظر او معنا ندارد. لکن این به معنی نفی خطاهای ادراکی نیست. در بخش دوم، این نظر طوسی با لحاظ دو رویکرد سلبی و ایجابی بررسی میشود. او در نگاه سلبی معتقد است خطا در مرحلۀ احساس بصری، رخ نمیدهد و بنابراین محسوس به معنای دادههای حس که از طریق اندامهای حسی حاصل میشود عاری از خطا است؛ زیرا ابصار بهواسطۀ خروج شعاع محقق میشود. در رویکرد ایجابی نظر وی این است خطا به ادراک حسی و داوری عقل بازمیگردد و تحت تأثیر قوۀ خیال رخ میدهد. به تعبیر دیگر منشأ وقوع خطا، در تطبیق دادن محسوس با واقعیت خارجی است که این امر در حیطۀ فعل عقل است. بدین ترتیب گرچه عقل در معرض لغزش و خطا است اما این مسئله به معنای بیاعتباری معرفت نخواهد بود.
کاربرد نمادین رنگ ها در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال نهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۳
163 - 179
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم کلام راستین الهی، علاوه بر اینکه یک مجموعه کامل از پیام های دینی- عقیدتی است، در زمره کتاب های غنی ادبی نیز محسوب می گردد. این کتاب الهی دارای تصویرهایی با خیالی گسترده و عمیق بوده که در گستره خیال آن ها، عناصری چون تشبیه، استعاره، موسیقی، حس آمیزی، رنگ و ... نقش اساسی دارند. یکی از ارکان و عناصر مؤثر در زیبایی ادبی این تصویرها، استفاده از رنگ می باشد؛ هرچند تنوع و گوناگونی رنگ ها در این کتاب آسمانی اندک است، اما همین تنوع اندک نیز در پروردن خیال مخاطب، نقشی ارزنده دارد. رنگ های بکاررفته در قرآن کریم یا به منظور توصیف یک چیز یا یک پدیده، مورد استفاده واقع شده اند یا دارای معانی استعاری، کنایی و گاه تشبیهی می باشند؛ پژوهش حاضر می کوشد با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و ابزار کتابخانه ای به تبیین و بررسی کاربردهای رنگ های موجود در قرآن کریم پرداخته و دلالت های هر یک را تبیین کنند.
سنجش پاسخ عاطفی کاربران در فضاهای شهری با بهره گیری از روش فیزیولوژیکی-ادراکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
3 - 18
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر بر احساسات در فضاهای شهری و اولویت بندی آنها در فضای منتخب است. در این پژوهش ابتدا به مرور ادبیات موضوع پرداخته شده و سپس مدل سنجش احساسات در شهر ارائه شده که بر اساس آن می توان احساسات را در سه لایه فیزیولوژیکی، ادراکی و رفتاری مورد سنجش قرار داده و از برآیند آن ، پاسخ عاطفی کاربران در فضای شهری را بررسی نمود. نمونه موردی، بخشی از خیابان امامت در شهر مشهد است. روش پژوهش آمیخته بوده و برای جمع آوری داده ها در سطح بیولوژیکی، از دستگاه حسگر بیومتریک در سطح ادراکی، داد ه ها از طریق مصاحبه در حال پیاده روی جمع آوری شده و نیز در سطح رفتاری از سنجش سرعت پیاده روی استفاده شده است. داده های حاصل به صورت کمی، کیفی و اکتشافی تحلیل و عوامل مؤثر بر پاسخ عاطفی در محدوده مورد نظر شناسایی شده اند. عوامل شناسایی شده با یکدیگر انطباق یافته و با استفاده از تحلیل اکتشافی، عوامل مؤثر بر پاسخ عاطفی در محدوده، اولویت بندی شده اند. در این آزمون 20 نفر مشارکت داشته اند که مسیری حدود یک کیلومتر را برای انجام پژوهش پیموده اند. تحلیل داده ها نشان داد که به طورکلی در این خیابان، پاسخ عاطفی کاربران نسبت به فضا مطلوب بوده است. براساس نتایج داده ها در سطح بیولوژیکی مسیر با کاراکتر غالب طبیعی، آرامش بیشتری را انتقال می دهد و مسیر با ترافیک و یا محیط یکنواخت تأثیر منفی در احساسات فرد دارد. براساس تحلیل داده های ادراکی مشخص شد که پوشش گیاهی و خرده فروشی بیشترین تأثیر مثبت بر احساس را دارند. تحلیل سرعت حرکت آزمون شوندگان نشان داد که عواملی چون جذابیت، تنوع و آرامش منجربه کاهش سرعت و مکث برای لذت از فضا می شود. برآیند تحلیل ها نشان داد که عواملی از جمله پوشش گیاهی، ترافیک سواره، کاربری و فعالیت، الگوهای رفتاری، ازدحام، آلودگی صوتی و... بر پاسخ عاطفی و در نتیجه بر احساس افراد از فضا تأثیرگذارند. اولویت بندی عوامل مؤثر بر پاسخ عاطفی، در نرم افزار اس.پی.اس.اس. انجام شد. بر این اساس عوامل غیرکالبدی، بیش از عوامل کالبدی بر پاسخ عاطفی تأثیر دارند.
انسان شناسی استعلایی کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت و فلسفه سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۵)
119 - 142
حوزه های تخصصی:
بی تردید مسئله انسان و شناخت ماهیت او از دغدغه های اصلی کانت محسوب می شود. این دغدغه، پیش از آن که کانت نگارش فلسفه انتقادی خود را شروع کند، او را به تحقیق در موضوعات مرتبط با ماهیت انسان سوق داد و سرانجام باعث شد تا او انسان شناسی را پاسخ گوی سؤالات اصلی فلسفه در نظر بگیرد. کانت میان دو نوع پژوهش در باب ماهیت انسان تمایز قائل می شود: پژوهش پراگماتیکی که در «انسان شناسی از منظر پراگماتیکی» خود درباره آن صحبت می کند و پژوهش استعلایی که با عنوان «انسان شناسی استعلایی» از آن یاد می کند؛ اصطلاحی که آن را در هیچ کدام از آثار خود توضیح نداده است، اما منظور کانت از این اصطلاح چیست و ذیل این مفهوم درباره انسان چه می گوید؟ در این مقاله درصدد هستیم تا با بررسی دو وجه این اصطلاح، یعنی انسان شناسی و استعلایی، نه تنها منظور کانت از این اصطلاح را تبیین کنیم، بلکه تعریفی که از این طریق، از انسان به دست می آید، روشن نماییم. این مطالعه نشان می دهد که کانت در ذیل انسان شناسی استعلایی با استفاده از پژوهش استعلایی، قوای ذهنی انسان را به نحو پیشینی بررسی کرده و می کوشد تا او را از درون بشناسد. بر این اساس، از منظر او اولاً، انسان چیزی جز مبدأ قوانین طبیعت نیست و آنچه می تواند بشناسد، قوانین بنیادین طبیعت است. ثانیاً، آنچه باید انجام دهد، تبعیت از قانون اخلاق است که توسط عقل خودش بر او تحمیل می شود و درنهایت آنچه می تواند بدان امید داشته باشد جز این نیست که می تواند از طریق قانون اخلاقی اهداف خود را در جهان طبیعی تحقق بخشد و آن را به جهان اخلاقی تبدیل کند.
عاطفه از منظر نظریه های روان کاوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برقراری ارتباط در نهاد ما سرشته شده است که به واسطه عواطف میسر می شود. مغز، جسم و ذهن ما از عواطفی که به آن ها جان می بخشند جدا نیستند. عاطفه یکی از مفاهیم محوری در حوزه نظریه و کاربرد رشته روان کاوی و همچنین روان شناسی است. اهمیت این مفهوم چه به لحاظ بالینی و چه نظری موجب شده است تا همه مکاتب روان کاوی و روانشناسی نظریه خاص خود را از عاطفه ارائه دهند. با توجه به تأثیر فراگیر نظریه های روان کاوی در مورد عاطفه در روان شناسی، بررسی مفهوم عاطفه از منظر رویکردهای روا نکاوانه حائز اهمیت است. بنابراین هدف از پژوهش حاضر مروری نظری بر مفهوم عاطفه از منظر روان کاوی در راستای شفاف سازی هرچه بیش تر آن و همچنین بررسی نقش عاطفه در اتاق درمان و تکنیک های درمانی است. در این مقاله عاطفه از منظر مهم ترین مکاتب روان کاوی یعنی روان کاوی کلاسیک، روانشناسی ایگو، روابط موضوعی و روان کاوی فرانسه مورد بررسی واقع شده است. امید است با شفاف سازی هر چه بیش تر این مفهوم محوری فهم و درمان بهتر اختلالات روانی تسهیل گردد.
پدیدارشناختِ یوهانی پالاسما در تفاوت جایگاه ادراکات حسی معماریِ بافتهای شهری و روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۴۴
۴۵۸-۴۳۹
حوزه های تخصصی:
فضاهای ساخته شده امروزی محصول سازوکارهایی هستند که کمتر واجد آرامش، احساس تعلق به مکان، گرمی و صمیمیت و احساس امنیت اند. اگر فضای ساخته شده را به مثابه پدیده ای چندوجهی و واجد معانی ضمنی، مبتنی بر ذهنیت ها و تجربه زیسته مردمان بدانیم که حقیقتی پنهان در لایه های مختلف انسانی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی دارد، آنگاه پدیده شناسی آن رویکردی قلمداد خواهد شد که شاید بیش از هر روش علمی دیگری متضمن موفقیت در شناخت آن باشد. لذا داشتن تجربه ای چندحسی که همه راه های ارتباطی انسان با فضا را تحت تأثیر قرار دهد بر کیفیت و غنای فضای خلق شده می افزاید. اما آنچه امروزه در شهرهای معاصر در حال فراموشی است تبدیل معماری از فضای انسانی به فضای بینایی، زیبا و چشم نواز است. معماری که برای انسان و آرامش و تأمین نیازهای ادراکی و شناختی او ساخته می شد در حال تبدیل به معماری تبلیغاتی، لذت و مصرف گرایی برای مردم شده است تنها آنچه به چشم زیبا بیاید مورد توجه قرار می گیرد. در این مقاله به بررسی ابعاد پدیدارشناختی فضاهای معماری و شهری از دیدگاه یوهانی پالاسما پرداخته شده و به تفاوت جایگاه تحلیل شناختی این دو در حوزه نظری پرداخته می شود.
فرانمود هنری در شعر مکتب آذربایجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۴۹
126 - 148
حوزه های تخصصی:
فرانمایی احساس یکی از مبادی مهم و اساسی ایجاد ارزش های زیباشناسانه در متون ادبی و هنری است. هنر فرانمودی، موقعیت خلق وضعیت جدید، اعتراض و نوسازی قواعد را برای هنرمند فراهم می آورد. فرانمود، یک روش هنری برای توصیف آثاری است که در آن هنرمند به منظور تعبیر، تفسیر و هیجانی تر کردن نمود عواطف و یا حالات درونی، دست به کژنمایی واقعیت، ارزش ها و هنجارها می زند. مساله اصلی تحقیق حاضر، تبیین جایگاه مهم فرانمایی احساس، مضامین و شگردهای ایجاد آن، در تبیین هیجانات، اعتراضات، عواطف و تجربیات درونی و اثرگذاری حسی بر مخاطب در شعر مکتب آذربایجانی بوده است. این تحقیق به روش توصیفی و تحلیلی انجام شد. جامعه آماری تحقیق، آثار شاعران سرآمد این مکتب (خاقانی، نظامی، فلکی شروانی، مجیرالدین بیلقانی و مهستی گنجوی) بوده است. ماحصل پژوهش حاکی از آن است که: در مکتب آذربایجانی مؤلفه های اصلی نظریه فرانمایی احساس، یعنی هنر انسانی، اعتراض و میل به تغییر و اصلاح و فراروی از معیارهای منطقی و سنتی ادبی برای به تصویر درآوردن تفکر و زیست انسان بسیار پررنگ است. فرانمایی احساس در گونه های غنایی این شعر (مدح، هجو، مفاخره، شکواییه، حسب حال، مرثیه، تغزل و ...) در مضامین مربوط به «خود»، «دیگری» و «شرایط زیست» بسیار پربسامد است و از شگردهای بسیار و به گونه شاخص: اغراق، نماد و انواع استعاره، تضاد و پارادوکس، تکرار و تنسیق الصفات (صفت+تشبیه+تلمیح+اسطوره) و روش های تعلیلی برای فرانمود آن در آثار این مکتب، استفاده شده است.