مطالب مرتبط با کلیدواژه

لویناس


۲۱.

«جانشینی» نزد لویناس و «جایگزینی» در همدردی: دو رویکرد متفاوت در مواجهه با دیگری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: همدردی مسئولیت لویناس جانشینی دیگری تقاص جایگزینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۹ تعداد دانلود : ۲۱۶
مسئله این تحقیق مقایسه «جانشینی» نزد لویناس و «جایگزینی» در همدردی به مثابه دو رویکرد در مواجهه با دیگری است. فرضیه مقاله این است که علی رغم اشتراکات جانشینی در منظر لویناس و جایگزینی در همدردی، اختلافی اساسی با یکدیگر دارند. همدردی به عنوان یکی از موضوعات اخلاقی، نحوه ای توجه و درک پریشانی، نگرانی یا نیاز دیگران است که آگاهانه و با شناخت و جایگزینی دیگری رخ می دهد. جانشینی در لویناس نیز در نسبت با «دیگری» است و محدوده مسئولیت سوژه را در قبال او ترسیم می کند. در بدو امر، سوژه لویناس با خودکامگی، هر غیری را به خود فرو می کاهد، اما در مواجهه با «دیگری»، به فروکاست ناپذیری و وابستگی قوام ذاتش به آن عنایت می یابد. از این رهگذر، مسئولیت بی کران در قبال «دیگری» هویدا می شود؛ مسئولیتی که پیش از هر سنخ آگاهی و خودآگاهی و در فضایی منفعل تر از هر انفعالی شکل می گیرد و محدوده اش تا جانشینی «دیگری» و تقاص پس دادن به جای او گسترش می یابد. در سایه این مسئولیت بی حد و مرز، جانشینی از جایگزینی همدردانه و همدلانه متمایز می شود.
۲۲.

خشونت علیه متافیزیک: بررسی انتقادی نقدهای رادیکال به خشونت متافیزیک(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نقد متافیزیک خشونت فراموشی دیگری سرکوب لویناس فروتنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۱ تعداد دانلود : ۲۲۸
یکی از مهم ترین نقدهای معاصر به متافیزیک، نقد خشونت نهفته در متافیزیک و خشونت برآمده از آن است. لویناس و دریدا نمایندگان بارز این دیدگاه بوده اند که هرکدام به شیوه ای، درباره لوازم و استلزام های خشونت بار متافیزیک استدلال کرده اند. لویناس با تحلیل فرایند مفهومی و کلی سازی هر امر متفرد در متافیزیک، توضیح می دهد که روش متافیزیک مستلزم اولاً محو کردن وجه انضمامی و تفاوت های دیگری و ثانیاً تملک دیگری برای خود است. از این جهت، متافیزیک بنیاد خشونت را در نظر و سپس در عرصه عمل استوار و توجیه می کند. دریدا همزمان با انتقال بنیاد خشونت از متافیزیک به زبان، معتقد است عدم خشونت محض ممکن نیست و به جای عدم خشونت، باید با آگاهی به ساختارهای خشونت و به کمک نوشتار، به سوی اقتصاد خشونت پیش رفت. در این مقاله، نخست نقدهای لویناس و دریدا به خشونت متافیزیک شرح داده می شود و سپس توضیح خواهم داد که بخشی از این نقدها خود نوعی خشونت در حق متافیزیک و نادیده گرفتن برخی از مهم ترین وجوه تاریخ آن است.
۲۳.

کرونا و پاسخ به رنج دیگری در پرتو تکلیف گرایی کانت و مسئولیت پذیری نزد لویناس(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: کانت لویناس تکلیف اخلاقی مسئولیت کرونا «دیگری»

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۵ تعداد دانلود : ۱۵۷
ویروس کرونا جوامع بشری را با آسیب های جسمی- روانی مواجه ساخته است. موضع اخلاقی اشخاص در مواجهه با رنج های مردم متفاوت است. کانت و لویناس پاسخ به ندای رنج دیدگان را فرصتی مغتنم برای فعل اخلاقی می دانند، اما با این وجود تفاوت هایی با یکدیگر دارند. از منظر کانت خواست آدمی به عنوان موجودی عاقل، عامل اخلاقی و منشأ قانون الزام آور است و حکم اخلاقی، مستقل از هر ارزش گذاری بیرونی و در مقابل نتیجه نگری قرار می گیرد. براساس تکلیف گرایی کانت، فعل اخلاقی صرفا عبارت است از ادای تکلیف و سایر انگیزه ها، محلی از اعراب ندارند. از منظر لویناس، اخلاق به چالش کشیده شدن خودانگیختگی سوژه در برابر ظهور چهره «دیگری» است. بنیان اخلاق، حاصل مواجهه با «دیگری» و ملازم با مسئولیتی بی کران است. شفقت آدمی به دیگران، ریشه در مسئولیت نامتناهی و نامتقارن او در قبال «دیگری» دارد. تکلیف گرایی اخلاقی کانت و مسئولیت پذیری نزد لویناس در مواجهه با رنج های ناشی از کرونا، لوازم و پیامدهایی را به دنبال دارد. اولی بدون راه دادن عوامل محبت گونه در انجام فعل، به خوشایندی و خرسندی مصیب دیده ها عنایت ندارد و تنها در حیطه انجام تکالیف محول شده، عمل می کند. اما کنش گر مسئولیت پذیر، فراتر از هرگونه رابطه دوستی، زدودن آلام کرونایی دیگران را جزو مسئولیت اخلاقی خویش می داند تا جایی که خود را ملزم به جانشینی و حتی تقاص در قبال «دیگری» می کند. اخلاق لویناسی به دلیل خروج از نگرش اومانیسمی و تمامیت خواهانه به دیگران و همچنین بهره بردن از اخلاقی بدن مند، التزام به مسئولیت و رجحان دیگران بر خود، در زدودن آلام رنج دیدگان کرونایی موفق تر به نظر می رسد.
۲۴.

تحلیل دو مسئله شناخت و مسئولیت در برابر خداوند و «دیگری»: مطالعه تطبیقی بین علامه طباطبایی و لویناس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خدا «دیگری» علامه طباطبایی لویناس مسئولیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۰ تعداد دانلود : ۱۸۴
مسأله این تحقیق بررسی سه مسئله شناخت و مسئولیت در برابر خداوند و «دیگری» و پاسخگو بودن آنها، بر اساس رویکرد علامه طباطبایی و لویناس است. روش این مطالعه، تطبیقی و تحلیل مواضع وفاق و خلاف این دو دیدگاه است. از دیدگاه علامه طباطبایی، حق تعالی بی کران و آدمی کرانمنمد است و شناخت کنه ذاتِ حق تعالی میسر نیست. مسئولیت در قبال حق تعالی نیز محور سایر مسئولیت ها در قبال دیگران است و سرّ این مسئولیت ریشه در فقر و وابستگی ذاتی انسان دارد. این مسئولیت هرچند اختیاری می باشد، اما اختیاری است که آدمی مجبور به پذیرش آن است. باتوجه به مالکیت مطلقه خداوند، هیچ کس را یارای مواخذه او نیست. از منظر لویناس نیز کشف هویت «دیگری» با شناخت مفهومی امکان پذیر نیست. قوام سوژه وابسته به «دیگری» است و در قبال او مسئولیتی نامتناهی دارد. مسئولیتی که سوژه در پذیرش آن کاملا منفعل و همچون گروگانی است که حق مواخذه «دیگری» را ندارد. علی رغم اختلافاتی که میان خصوصیات خدا و «دیگری» وجود دارد، می توان بین این دو مسئله تناظری تنگاتنگ برقرار نمود.
۲۵.

بررسی مرگ از دیدگاه پدیدارشناسی غیریت در رمان گاوخونی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: لویناس جعفر مدرس صادقی گاو خونی پدیدارشناسی غیریت مرگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۷ تعداد دانلود : ۱۲۵
پدیدارشناسی جریانی است که هدف اصلی آن، رسیدن به شناخت واقعی ماهیات و ذات است رها از هرگونه پیش فرض و پیش داوری؛ به گونه ای که هستی واقعی و راستین موجود از جانب خویش اجازه ظهور یابد و دخالت ذهن و محتویات آن از سر راه موجودات کنار رود و با تقلیل یا فروکاست بتوان به توصیفی اصیل و واقعی از هستی موجودات دست یافت. جعفر مدرس صادقی یکی از نویسندگان مطرح ادبیات معاصر ایران است که در زمینه های مختلف از جمله داستان، رمان و نیز در حوزه ترجمه و ویرایش و تصحیح متون کلاسیک فعالیت های شایان توجهی داشته است.او هر چند رسما پدیدارشناس نیست، اما آرایی در نویسندگی دارد که به پدیدارشناسان نزدیک است. در این مقاله مفهوم اساسی مرگ از دیدگاه پدیدارشناسی و به طور خاص پدیدارشناسی غیریت، در رمان گاو خونی نوشته جعفر مدرس صادقی معرفی و تحلیل می شود. کوشش برآن است که سیطره مرگ بر فضای رمان نشان داده شود و بر اساس شواهد متن رابطه شخصیت اصلی رمان (راوی) با مرگ از دیدگاه پدیدارشناسی بررسی شود. مرگ به مثابه رویدادی آینده و خارج از فهم بر اشخاص داستان فرود آمده آنان را از مقام سوژه بودن خارج ساخته منفعل می سازد.
۲۶.

«دیگری» و «تفرد» در فلسفه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دیگری تفرد اصالت وجود تشکیک وحدت وجود ملاصدرا لویناس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۴ تعداد دانلود : ۲۱۶
مسئله «دیگری» در فلسفه غرب نخستین بار توسط ایمانوئل لویناس و بعنوان موضوع و کلیدواژه اصلی فلسفه او مطرح شد. کارکرد این مسئله در توجیه بسیاری از اصول اخلاقی انکارناپذیر است و بنظر میرسد عمده مشکلات و معضلات کنونی در روابط اجتماعی و بین المللی با نظر عمیق در این مسئله قابل حل باشد. بنظر میرسد گرچه این بحث، در دوران معاصر شکل گرفته اما بسیاری از آراء و اندیشه های فلسفی متقدم توان پاسخگویی به مسائل در اینباره را دارند که ازجمله میتوان به نظام فلسفی ملاصدرا اشاره کرد که متشکل از مبانی و اصولی است که بر پایه» تفکر وجودشناسانه او بنا شده است. بکارگیری مبانی حکمت متعالیه در متن زندگی بعنوان روشی برای زیستن، دست کم حامل تغییراتی در نگرش، برای ما خواهد بود. بعنوان مثال از کنار هم قراردادن چند اصل فلسفی همچون اصالت و تشکیک وجود در کنار نظریه» مظهریت موجودات، به تعریفی جدید از اصل «تفرد» دست خواهیم یافت. همچنین با مقایسه» اصل «فردیت» با اصل «وحدت وجود» صدرایی میتوان به نتایچ قابل توجهی در این بحث دست یافت
۲۷.

پرسش از نسبت سیاست و اخلاق: برقراری گفتگویی مفروض بین هانا آرنت و ایمانوئل لویناس(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: آرنت لویناس تکثر حوزه عمومی تفاوت دیگری سیاست اخلاقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۶ تعداد دانلود : ۱۹۷
این مقاله تلاش کرده است تا از طریق برقراری گفتگویی مفروض بین هانا آرنت و امانوئل لویناس نشان دهد که جوهر سیاست را باید در فراسوی «سیاست واقعی» و کارگزار آن یعنی دولت جستجو کرد و چون چنین است، سیاست را باید نیازمند بازاندیشی ریشه ای، رادیکال و جدی دانست. این بازاندیشی ولی هم باید از طریق گشودن ساخت سیاست برای مهیا ساختن آن جهت ظهور امکانات جدید صورت پذیرد، هم از طریق ساخت گشایی اخلاق و تعمیق و توسعه آن از سطح فردی و نصیحت الملوکی به سطح «من در ما»ی معاصر و هم از طریق باز تفسیر رابطه سیاست و اخلاق که پیشاپیش در فرایند داوری ساخت گشایانه قرار گرفته اند و مهیای برقراری رابطه ای شده اند که خادم و مخدوم ندارد. در نتیجه چنین تاملات همزمانی، احتمالا مبانی آنچه در این مقاله سیاست اخلاقی خوانده شده است، می تواند در حد کلیات روشن گردد. مقاله بدین ترتیب، بر پایه خطوطی که بیان شد، سه پرسش دیرین را بار دیگر به میدان می آورد: سیاست چیست؟ اخلاق چیست؟ سیاست اخلاقی چیست؟ پرسش اول را مقاله بر پایه آراء آرنت و برجسته ساختن مفاهیمی مانند کثرت به جای وحدت، حوزه عمومی به جای حوزه خصوصی و صلح به جای جنگ پیش برده است؛ پرسش دوم را با تکیه بر فلسفه ورزی لویناس پیرامون اخلاق و تاکید بر مفاهیمی مانند تقدم فهم بر شناخت، تقدم دیگری بر من و تقدم فرد بر سرزمین سامان داده است و در نهایت پرسش سوم را از طریق برقراری نوعی نسبت بین آراء دو متفکر مذکور و مفاهیم مشترکی مانند مسئولیت در قبال دیگری، تقدم منافع انسانی بر منافع ملی و مفهوم جدیدی از دولت صورت بندی کرده است.
۲۸.

مواجهه با «دیگری» و ظهور صلح بنیادین در نهادِ سوژه امپریالسیت از منظر امانوئل لویناس(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: چهره دیگری سوبژکتیویته صلح لویناس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹ تعداد دانلود : ۱۲۳
موضوع این تحقیق، بررسی و تحلیل صلح بنیادین است که در پرتو مواجهه با «دیگری» در نهاد سوژه امپریالیست رخ می دهد. لویناس سوژه ای را به نمایش می گذارد که در راستای بنیان بهشتی زمینی خواسته هایش را بر جهان تحمیل نموده و به بلعیدن اغیار و فروکاستن آنها به خویش سرگرم است. سوژه خودکامه که هویتش را با خشونت و در ارتباط با اغیار شکل داده، با «دیگری» مواجه می شود که در برابر تمامیت خواهی او مقاومت می کند. ایده لویناس جهت پایان خشونت، ریشه در سوبژکتیویته ای دارد که غیرقابل فروکاست به آگاهی است و مسئولیتی نامتناهی بر سوژه تحمیل می کند. مواجهه با چهره «دیگری» از ابتدا صلح آمیز است. چهره، با متنبه ساختن سوژه برای صلح و همبستگی، او را بر انجام وظیفه بر می انگیزد و پیش از هر پرسش و انتخاب، سوژه را شخصا مسئول صلح با «دیگری» می کند؛ مسئولیتی که پیش از این در آن مستقر شده است و نمی تواند خود را از آن کنار بکشد. صلح موردنظر لویناس صلح بنیادین، اصیل و فراتر از صلح و جنگ متعارف است.
۲۹.

مطالعه تطبیقی نقد پدیدارشناختی به رویکرد لیبرال حقوق بشر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناس حقوق بشر لویناس برناسکونی دیگری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲ تعداد دانلود : ۷۵
نگارندگان این مقاله با رویکرد پدیدارشناسانه از طریق تفسیر و شرح اهمیت مفهوم «دیگری» در فلسفه حقوق بشر، رابطه میان حقوق بشر و مفهوم «دیگری» را بررسی می کنند تا مقدمه ای بر نقد رویکرد لیبرال به حقوق بشر را پیش کشند. سپس به بررسی این مفهوم و ارتباط آن با حقوق بشر در اندیشه امانوئل لویناس و رابرت برناسکونی می پردازند تا بر دریچه ای به نقد رویکرد لیبرال به حقوق بشر دست یازند. اگرچه لاک و پیروانش با فرد انتزاعی و منزویِ خارج از جامعه آغاز می کنند، اما به بیان برناسکونی، برای پدیدارشناس، نقطه شروع، وجود انضمامی است (وجود انسان در بطن واقعیت). برناسکونی سعی کرده است با استناد به آثار هگل، هوسرل، هایدگر و سارتر، رویکرد لیبرالیستی به حقوق بشر را نقد کند. محورهای نقد برناسکونی بر سنت لیبرالی که در دامنه اندیشه جان لاک قرار دارد، فردگرایی، انتزاعی بودن، برساختی بودن و مضیق بودن و انحصارگر بودن و متناقض بودن است. وی با رویکرد پدیدارشناسانه به مقوله حقوق بشر سعی دارد ضمن نقد و اصلاح زبان حق ها که به نظر او ارزش ابزاری و زمانی دارند، از مشکلات سنت لیبرالی فراتر رود و به واقع ادبیات حقوق بشر را برای حل مشکلات آسیب دیده ترین اقشار توانمند سازد. از منظر برناسکونی حقوق بشر در وضعیت کنونی، هم به واسطه سنت فلسفی لیبرالیستی و فردگرایانه و هم به واسطه حواشی سیاسی، ناکارا و نا توان است. حقوق بشرِ لیبرال علی رغم ادعایش محدود به یک سنت فکری و تنگ نظر است.
۳۰.

تحلیل مفهوم دیگری در اندیشه گادامر و لویناس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گادامر لویناس دیگری اخلاق فهم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۴
در نوشتار حاضر ما با دو فیلسوف پدیده شناس مواجه هستیم که در دو سنت فکری متفاوت یعنی هرمنوتیک و پدیده شناسی به مفهوم «دیگری» به مثابه امکان های بنیادین فرد اشاره داشته اند. دیگری، به عنوان مفهومی هستی شناختی و مشترک در اندیشه گادامر و لویناس، نقطه عطف شرط امکان فهم و اخلاق است. این نوشتار با تمرکز بر مفهوم دیگری، ضمن پرداختن به نکات افتراق و اشتراک میان دیدگاه گادامر و لویناس، نشان خواهد داد دلمشغولی لویناس، به عنوان فیلسوف دیگری، رجوع به بنیادهای اخلاق است و شرط امکان بنیادهای اخلاق مواجهه با دیگری است. در هرمنوتیک فلسفی گادامر، دیگری نقطه عطف تعین امکان های فهم در روابط دیالکتیکی و گفتگومحورانه است. بدون دیگری در اندیشه لویناس اخلاق و امر اخلاقی، و در اندیشه گادامر فرایند فهم در قالب امتزاج افق ها رخ نخواهد داد. بنابراین، این مقاله نشان می دهد که دیگری مفهومی مشترک بین این دو فیلسوف است که هر دو در تحلیل های فلسفی خودشان از اخلاق یا فرایند فهم گریز و گزیری از آن ندارند.