مطالب مرتبط با کلیدواژه
۷۴۱.
۷۴۲.
۷۴۳.
۷۴۴.
۷۴۵.
۷۴۶.
۷۴۷.
۷۴۸.
۷۴۹.
۷۵۰.
۷۵۱.
۷۵۲.
۷۵۳.
۷۵۴.
۷۵۵.
۷۵۶.
۷۵۷.
۷۵۸.
۷۵۹.
۷۶۰.
فرهنگ سازمانی
حوزه های تخصصی:
امروزه، بحث ویژگی های مدیریت مناسب و تأثیرات شگرف آن بر عملکرد کارکنان در شرکت های دولتی و خصوصی، به وضوح مشاهده می شود و اخیراً سبک های جدیدی از مدیریت مطرح شده است که می تواند در اجرای راهبردها و تعقیب اهداف سازمان بسیار مؤثر واقع شود. این تحقیق به بررسی این موضوع می پردازد که چگونه مدیریت مسئولانه بر اشتراک گذاری ایده های خلاقانه کارکنان با میانجی گری هویت سازمانی و تعدیل گری فرهنگ سازمانی در شرکت سپهر کارآمدان تأثیر می گذارند. این مدل با تجزیه و تحلیل پاسخ های نظرسنجی جمع آوری شده از 310 نفر از مدیران و کارکنان شرکت سپهر کارآمدان با نرم افزار SPSS23 و Smart PLS3 مورد آزمایش قرار گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد مدیریت مسئولانه بر اشتراک گذاری ایده های خلاقانه کارکنان تأثیر مثبتی دارد؛ مدیریت مسئولانه بر هویت سازمانی تأثیر مثبت دارد؛ هویت سازمانی بر اشتراک گذاری ایده های خلاقانه کارکنان تأثیر مثبت دارد؛ هویت سازمانی به طور مثبت تأثیر مدیریت مسئولانه بر اشتراک گذاری ایده های خلاقانه کارکنان را میانجی گری می کند و فرهنگ سازمانی به طور عکس تأثیر مدیریت مسئولانه را بر هویت سازمانی تعدیل می کند. مدیریت مسئولانه تأثیر مطلوب/سازنده ای بر اشتراک ایده های خلاقانه در شرکت سپهر کارآمدان دارد. مدیران با الگوبرداری از مدیریت مسئولانه در اقدامات خود، ممکن است افراد را برای ارائه ایده های خلاقانه برای سازمان خود ترغیب کنند. هویت سازمانی ممکن است به عنوان یک حائل بین تأثیر مدیریت مسئولیت پذیر و اقدامات و باورهای خلاقانه کارمندان به اشتراک گذاری ایده عمل کند.
فراترکیب سطوح فرهنگ سازمانی؛ جُستاری برای فرهنگ شایستگی محور دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
127 - 161
حوزه های تخصصی:
فرهنگ سازمانی وسیله ای برای به مقصود رساندن اهداف مطلوب سازمان است و تا زمانیکه افراد در سازمان خود موفق هستند نشانگر فرهنگ شایسته آن سازمان است. به این منظور هدف پژوهش پیش رو فراترکیب سطوح فرهنگ سازمانی است. در این رابطه روش فراترکیب رویکردی کیفی است که اجزای فرهنگ سازمانی را در قالب 7 مرحله و در بازه زمانی سال 1996 تا سال 2020 مورد واکاوی قرار می دهد. یافته ها در سه بخش اجزای مفهومی، مدل های فرهنگ سازمانی و سطوح فرهنگ سازمانی، با توجه به به 12 الگوی شناسایی شده ؛ الگوی مک کوئین، الگوی ماسیاگ، الگوی یازیچی و کرباگ، الگوی بووچوک و فست، الگوی شاین، الگوی دابر، فینک و یولز، الگوی کامرون و کویین، الگوی برگ کوئیست و پاولاک، الگوی رائو، الگوی هافستد، الگوی پیترسون و وایت، الگوی یان مک نی ارائه گردیده است. نتایج نشان می دهد که کاربرد هر یک از این الگوها در حوزه عمل به چه شکل است. همچنین چهار سطح مصنوعات شامل: راهبرد، ساختارهای تصمیم گیری، ساختارهای سازمانی، معیارهای سنجش مسئولیت پذیری، سازوکارهای تأمین مالی، جو سازمانی، سازوکارهای استخدام و پذیرش؛ سطح ارزشها شامل: هنجارها و ناهنجارهای آموزشی، هنجارها و ناهنجارهای پژوهشی، و نیز هنجارها و ناهنجارهای اداری و اجرایی؛ سطح باورها: سنت های علمی، سنت های اجرایی و در آخرین سطح نمادها با عنوان الگوها مورد بازشناسی قرار گردید. لذا پیشنهادات کاربردی این پژوهش را می توان در دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی بکار برد.
بررسی تاثیر و اولویت بندی انواع فرهنگ سازمانی (مدل کامرون و کویین) بر شادکامی در سازمان با میانجی گیری معنویت در محیط کار (مطالعه موردی: کارکنان سازمان فناوری اطلاعات و ارتباطات شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶
۴۰۸-۳۹۳
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر و اولویت بندی انواع فرهنگ سازمانی بر شادکامی با نقش میانجی معنویت در محیط کار انجام شده است. روش تحقیق، توصیفی و طرح پژوهشی همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان سازمان فناوری اطلاعات و ارتباطات شهرداری تهران می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم هر طبقه 172 نفر به عنوان نمونه آماری جهت مطالعه انتخاب شدند. برای گردآوری داده های پژوهش از سه پرسشنامه استاندارد فرهنگ سازمانی، معنویت در محیط کار و شادکامی استفاده شد. داده های تحقیق پس از جمع آوری با استفاده از نرم افزارهای آماری LISREL, SPSS تحلیل شدند. نتایج معادلات ساختاری نشان داد که تاثیر فرهنگ سازمانی بر شادکامی و معنویت در محیط کار مثبت و معنی دار می باشد، تاثیر معنویت در محیط کار بر شادکامی مثبت و معنی دار می باشد. در نهایت مشخص شد که نقش میانجی معنویت در محیط کار در ارتباط بین فرهنگ سازمانی و شادکامی مثبت و معنی دار می باشد، در نتیجه برای افزایش شادکامی در میان کارکنان می توان به فرهنگ سازمانی و معنویت در محیط کار توجه کرد.
شناسایی نشانگرهای مدیریت منابع انسانی همکاری محور در حوزه سلامت با استفاده از روش فراترکیب
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: این پژوهش با هدف شناسایی نشانگرهای مدیریت منابع انسانی همکاری محور جهت رسیدن به اهداف سازمانی در حوزه سلامت صورت گرفته است. روش بررسی: پژوهش به صورت فراترکیب و با بررسی 142 منبع انجام شد که طی مراحل فراترکیب 27 مقاله در پایگاه ها و موتورهای جستجوی ایرانداک، Science Direct، Google Scholar، Springer، IEEE و ACM در بین سال های (2000-2022) انتخاب گردید. ابتدا برای تمام عوامل استخراج شده از مطالعات پیشین، کدی در نظر گرفته شد و سپس در یک مفهوم دسته بندی شدند. برای کنترل کدها و مفاهیم استخراجی از دو کدگذار استفاده شد و شاخص موردنظر در این زمینه، شاخص هولستی بود. یافته ها: براساس تحلیل های صورت گرفته به کمک روش تحلیل محتوا، در مجموع تعداد 5 مقوله اصلی و 19 مقوله فرعی شامل؛ زمینه همکاری (استخدام مبتنی بر همکاری، فرهنگ سازمانی همکاری محور، آموزش همکاری محور، ارزیابی با رویکرد همکاری، طراحی شغلی همکاری محور، تعارض منافع و ارتباطات همکاری محور)، محرک های همکاری (ادراک از عدالت، ایجاد اعتماد جهت همکاری، پاداش مبتنی بر همکاری، انگیزه مشارکت و تأمین منابع جهت همکاری)، تسهیل گر همکاری (رهبری همکاری محور، حمایت از فعالیت های همکاری محور و برخورداری از هوش هیجانی)، دستاوردهای همکاری (آثار همکاری) و همکاری مشترک (تیم سازی همکاری محور، هدف مشترک و برنامه ریزی مشترک) برای نشانگرهای مدیریت منابع انسانی همکاری محور شناسایی شدند.
شناسایی عوامل سازمانی مؤثر بر تخلفات بیمه شخص ثالث در بین کارکنان شرکت های بیمه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بیمه دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳
255 - 274
حوزه های تخصصی:
پیشینه و اهداف: پژوهش حاضر با هدف اکتشاف و تبیین عوامل سازمانی مؤثر بر تخلفات بیمه شخص ثالث در صنعت بیمه ایران صورت گرفته است. روش شناسی: پژوهش حاضر مبتنی بر روش شناسی آمیخته از نوع توصیفی– اکتشافی صورت گرفته است. جامعه آماری بخش کیفی تحقیق شامل خبرگان حوزه مدیریت بیمه و جامعه شناسی اقتصادی و توسعه است که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی تعداد 26 نفر متخصص تا حد اشباع انجام شد. جامعه آماری بخش کمّی پژوهش، شامل کارکنان شعب شرکت های بیمه شهر تهران در سال 1400 بوده است که با روش نمونه گیری خوشه ای تعداد 354 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان و در بخش کمّی پرسش نامه بوده است. روایی پرسش نامه به روش صوری و محتوایی و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ تأیید شد. تجزیه و تحلیل داده های بخش کیفی تحقیق با استفاده از روش تحلیل مضمون و داده های بخش کمّی با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی از طریق نرم افزار Amos21 انجام شد.یافته ها: براساس یافته های بخش کیفی، در مجموع 52 مضمون پایه، 18 مضمون سازمان دهنده و 5 مضمون فراگیر (عدالت سازمانی، تعهد سازمانی، سازمان غیررسمی، فرهنگ سازمانی و قانونمندی) شناسایی شده است. طبق یافته های بخش کمّی، عدالت سازمانی و تعهد سازمانی به ترتیب با 0.84- و 0.56- اثر منفی و معکوس و متغیر سازمان غیررسمی با 0.54 تأثیر مثبت و مستقیم بر تخلفات کارکنان شرکت های بیمه فعال در حوزه بیمه شخص ثالث داشته اند. متغیر عدالت سازمانی از طریق تأثیر بر تعهد سازمانی و سازمان غیررسمی بر تخلفات کارکنان شرکت های بیمه اثرگذار بوده است.نتیجه گیری: براساس یافته های تحقیق، پیشنهاد می شود عوامل سازمانی ارائه شده در این مطالعه در برنامه های راهبردی صنعت بیمه در مبارزه با تخلفات بیمه ای ملحوظ شود و مورد تأکید شرکت های بیمه قرار گیرد. در زمینه عدالت سازمانی پیشنهاد می شود در راستای احیای عدالت سازمانی ارزش های یادشده در بین کارکنان شرکت های بیمه و جاری کردن عدالت در فرایندهای سازمانی مورد توجه قرار گیرد. در مورد تعهد سازمانی پیشنهاد می شود ابعاد تعهد سازمانی مورد نظر این پژوهش به عنوان مبنایی برای ارتقای تعهد سازمانی کارکنان لحاظ گردد. در ارتباط با سازمان غیررسمی نیز پیشنهاد می شود با نگرش مثبت به سازمان های غیررسمی از وجود آنها در راستای اهداف و راهبردهای شرکت های بیمه استفاده شود.
تأثیر فرهنگ سازمانی بر مزیت رقابتی با نقش میانجی اشتراک دانش و نوآوری سازمانی (مورد مطالعه: شرکت های تعاونی کشاورزی استان گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعاون و کشاورزی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
1 - 23
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: این تحقیق با هدف بررسی تأثیر فرهنگ سازمانی بر مزیت رقابتی با نقش میانجی اشتراک دانش و نوآوری سازمانی در شرکت های تعاونی کشاورزی استان گلستان انجام گرفته است. روش شناسی/رهیافت: جامعه آماری این تحقیق شامل تمامی مدیران شرکت های تعاونی کشاورزی در استان گلستان (300نفر) است. حجم نمونه با توجه به جدول کرجسی مورگان برابر 169 نفر برآورد شد که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها از تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزیی استفاده شد. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که در شرکت های تعاونی کشاورزی، بین فرهنگ سازمانی و مزیت رقابتی با توجه به نقش میانجی اشتراک دانش و نوآوری ارتباط معناداری وجود دارد و همچنین بین اشتراک دانش و نوآوری سازمانی با مزیت رقابتی نیز ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد.اصالت/نوآوری: با توجه مطالعات و بررسی های انجام شده در هیچ کدام از تحقیقات قبلی، متغیرهای میانجی اشتراک دانش دانش و نوآوری سازمانی به عنوان متغیر میانجی در بررسی تأثیر فرهنگ سازمانی بر نوآوری سازمانی در نظر گرفته نشده است. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج به دست آمده نشان می دهد در شرکت های تعاونی کشاورزی استان گلستان، فرهنگ سازمانی بر اشتراک دانش، نوآوری و مزیت رقابتی و همچنین اشتراک دانش و نوآوری سازمانی بر مزیت رقابتی تأثیر دارد.اصالت/نوآوری: در این پژوهش تأثیر فرهنگ سازمانی بر نوآوری سازمانی با توجه به نقش میانجی دو متغیر اشتراک دانش و نوآوری سازمانی در نظر گرفته شده است و در هیچ کدام از تحقیقات قبلی متغیرهای میانجی اشتراک دانش دانش و نوآوری سازمانی در نظر گرفته نشده است.
نقش واسطه ای اخلاق حرفه ای در رابطه بین فرهنگ سازمانی و مسئولیت اجتماعی مدیران مدارس مقطع متوسطه شهرستان ممسنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
123 - 131
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف نقش واسطه ای اخلاق حرفه ای در رابطه بین فرهنگ سازمانی و مسئولیت اجتماعی مدیران مدارس مقطع متوسطه شهرستان ممسنی انجام شد. روش پژوهش توصیفی-علی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری شامل تمامی مدیران مقطع متوسطه شهرستان ممسنی در سال تحصیلی 1402-1401 بود. افراد نمونه به تعداد 246 نفر از بین مدیران مدیران مقطع متوسطه شهرستان نورآباد با استفاده از جدول مورگان به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و پرسشنامه های اخلاق حرفه ای، فرهنگ سازمانی و مسئولیت اجتماعی را پاسخ دادند. هر سه پرسشنامه از روایی و پایایی مطلوبی برخوردار بودند. برای تجزیه و تحلیل داده های آماری پژوهش از معادلات ساختاری از طریق نرم افزارهای SPSS-26 و AMOS-24 استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین فرهنگ سازمانی و مسئولیت اجتماعی مدیران رابطه معناداری وجود دارد. بین فرهنگ سازمانی و اخلاق حرفه ای مدیران مدارس رابطه معناداری وجود دارد. بین اخلاق جرفه ای و مسئولیت پذیری مدیران رابطه معناداری وجود دارد. همچنین اخلاق حرفه ای در رابطه بین فرهنگ سازمانی و مسئولیت اجتماعی نقش میانجی را ایفا می کند.
نقش رهبری دیجیتال در شکل گیری فرهنگ سازمانی نوآور
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش رهبری دیجیتال در ترویج فرهنگ سازمانی نوآور و تأثیر آن بر ایجاد تغییرات مثبت در سازمان ها بود. این مطالعه کیفی با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با ۱۹ شرکت کننده از میان مدیران و کارکنان سازمان های پیشرو در حوزه دیجیتال انجام شد. در این پژوهش، سه مضمون اصلی شناسایی شدند: نقش رهبری دیجیتال در تسهیل ارتباطات دیجیتال و ترویج فرهنگ نوآوری، تأثیر فرهنگ سازمانی نوآور در ارتقاء همکاری و انعطاف پذیری، و نقش آن ها در ایجاد تغییرات مثبت در سازمان. بنابراین می توان نتیجه گرفت رهبری دیجیتال و فرهنگ سازمانی نوآور عناصر کلیدی برای رشد و پایداری سازمان ها در عصر دیجیتال هستند. رهبران دیجیتال با ترویج یک فرهنگ نوآورانه می توانند به تقویت نوآوری و بهبود عملکرد سازمانی کمک کنند.
بررسی استراتژی های مدیریت دانش برای بهره برداری از داده های بزرگ در ارزش آفرینی کسب وکار
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه، بررسی و تحلیل نحوه ای است که استراتژی های مدیریت دانش می توانند در بهره برداری موثر از داده های بزرگ برای ایجاد ارزش در کسب وکارها، نوآوری و بهبود تصمیم گیری های استراتژیک نقش داشته باشند. این تحقیق با رویکرد کیفی انجام شده و داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با ۲۵ شرکت کننده از حوزه های مختلف کسب وکار جمع آوری شده اند. تحلیل داده ها به صورت تماتیک انجام شده تا الگوها و مضامین اصلی شناسایی شوند. پنج مضمون اصلی شناسایی شدند: استراتژی های مدیریت دانش، بهره برداری از داده های بزرگ، ارزش آفرینی کسب وکار، تأثیر تکنولوژی بر کسب وکار، و موانع و چالش ها. یافته ها نشان دادند که فرهنگ سازمانی، ابزارهای تحلیلی پیشرفته، و رویکردهای نوآورانه در مدیریت دانش، عوامل کلیدی در استفاده مؤثر از داده های بزرگ هستند. این مطالعه تأکید می کند که استراتژی های مدیریت دانش اساسی برای بهره برداری از داده های بزرگ در کسب وکارها هستند و می توانند به ایجاد ارزش، نوآوری و تقویت مزیت رقابتی کمک کنند. تقویت فرهنگ سازمانی مبتنی بر اشتراک و استفاده از دانش، به کارگیری ابزارهای تحلیلی و فناوری های جدید، و رویکردهای نوآورانه در مدیریت دانش به عنوان عوامل مهم در موفقیت استفاده از داده های بزرگ شناسایی شدند.
بررسی تطبیقی رابطه بین فرهنگ سازمانی با سلامت سازمانی در شرکت های دولتی ایران به منظور ارایه مدلی مطلوب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی منابع انسانی سال ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
99 - 116
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تطبیقی رابطه بین فرهنگ سازمانی با سلامت سازمانی در شرکت های دولتی ایران به منظور ارایه مدلی مطلوب (مطالعه موردی تطبیق شرکت گاز استان کرمان با شرکت آب و فاضلاب شهری استان کرمان) انجام شد. ابتدا مولفه های هر یک از متغیرها با توجه به مطالعات کتابخانه ای مورد شناسایی قرار گرفت و در ادامه با استفاده از نظرات خبرگان مورد تایید قرار گرفت. این پژوهش بر حسب هدف، توسعه ای- کاربردی است. روش گردآوری اطلاعات ترکیبی از مطالعات کتابخانه ای و میدانی است. ابتدا مولفه های فرهنگ سازمانی از طریق مطالعات کتابخانه ای شناسایی شد و با استفاده از روش دلفی و نظرخواهی از خبرگان تحقیق مورد تائید قرار گرفتند. جامعه آماری این پژوهش شامل دو گروه خبرگان و کارمندان شرکت گاز و آب و فاضلاب شهری استان کرمان می باشد. برای بررسی فرضیات از آزمون t تک نمونه ای، آزمون t دو نمونه ای و مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار 25 spss و اسمارت پی ال اس (Smart pls3) استفاده شد. نتایج حاصل از تطبیق نشان داد که از دیدگاه خبرگان مولفه ها در دو جامعه آماری تفاوتی ندارد و با مولفه های یکسان می توان فرهنگ سازمانی در دو شرکت را مورد سنجش قرار داد اما فرهنگ سازمانی در دو شرکت تفاوت معنی داری داشتند. همچنین نتایج نشان داد که بین فرهنگ سازمانی و مولفه های آن: فرهنگ مشارکتی، فرهنگ همانندی، فرهنگ انطباق پذیری و فرهنگ ماموریتی و سلامت سازمانی در شرکت گاز و آب و فاضلاب شهری استان کرمان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد.
بررسی تاثیر فرهنگ سازمانی بر عملکرد وچابکی سازمان با توجه به نقش میانجی تعهد کارکنان در شرکت های تولیدی کوچک و متوسط شهر یزد
حوزه های تخصصی:
هدف بررسی تاثیر فرهنگ سازمانی بر عملکرد وچابکی سازمان با توجه به نقش میانجی تعهد کارکنان در کارشناسان شرکت های تولیدی کوچک و متوسط شهر یزد بود. روش انجام این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی وطرح پژوهشی در زمره طرحهای توصیفی و از نظر هدف، در قالب پژوهش های کاربردی بود. در این پژوهش متغیر فرهنگ سازمانی توسط پرسشنامه استاندارد دنیسون (2000) که شامل 12 مولفه و 60 سوال و متغیر چابکی سازمانی توسط پرسشنامه شریفی و ژانگ (1999) با 15 گویه و تعهد سازمانی از پرسشنامه استاندارد آلن و میر (1990)که با 24 سوال و در قالب سه مولفه تعهد مستمر، تعهد عاطفی و تعهد هنجاری بودند و متغیر عملکرد سازمانی با پرسشنامه هرسی و گلداسمیت اندازه گیری شد. نمونه مورد بررسی 205 نفر از کارشناسان شرکت های تولیدی که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و روش تعیین تعداد نمونه جدول مورگان بود. برای توصیف ویژگی های نمونه شاخص های توصیفی میانگین، انحراف معیار و برای تحلیل استنباطی از نرم افزار spss , pls استفاده شد و نتایج حاصل از تحقیق، تایید فرضیه های را نشان داد.
راهبردهای توسعه فرهنگ سازمانی با تأکید بر الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۴ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۴
31 - 59
حوزه های تخصصی:
فرهنگ سازمانی موضوعی است که به تازگی در علوم اجتماعی به معنای عام آن (اعم از جامعه شناسی، روانشناسی، مدیریت، اقتصاد و...) و در قلمروی رفتار سازمانی راه یافته است. این موضوع در نظام جمهوری اسلامی ایران از اهمیتی چشمگیر برخوردار است؛ چراکه در این نظام، فرهنگ از شأنی والا و جهت دهنده برخوردار است. این فرهنگ، فرهنگی هدفمند و هدایت کننده است و مهم ترین منبع انرژی برای سایر سطوح قلمداد می شود؛ بر همین اساس نیز طبیعی است تا نسبت به نوع فرهنگ سازمانی حاکم بر سازمان به ویژه در سازمانی همچون ناجا، حساس و دغدغه مند بود. این مقاله با هدف تدوین راهبردهای توسعه فرهنگ سازمانی در ناجا با تأکید بر الگوی ایرانی اسلامی نگاشته شده است. روش گردآوری داده های این مقاله با استعانت از روش های کمی و کیفی و به صورت ترکیبی احصاء شده است. شناسایی وضعیت موجود فرهنگ سازمانی در ناجا، نقاط قوت و قابل بهبود آن و همچنین، شناسایی فرصت ها و تهدیدهای پیش روی موضوع در سازمان از جمله گام های طی شده در این مطالعه بوده است. نتایج نشان داد که روح حاکم بر فرهنگ سازمانی ناجا، فرهنگ مکتبی می باشد. سازمان در مرتبه دوم، متأثر از الگوی فرهنگ سازمانی قانونگرا است و الگوی فرهنگ آرمان گرا نیز در سازمان قابل مشاهده است اما ناجا با الگوهای فرهنگ سازمانی تعالی گرا و تحول گرا، فاصله دارد. راهبردهای شناسایی شده برای ارتقای فرهنگ سازمانی پیرامون سه محور شناسایی شد؛ 1) تمرکز بر فعالیت های ترویجی، تربیتی و آموزشی، 2) بهسازی فرآیندی؛ 3) بهسازی ساختارها.
ابعاد فرهنگ سازمانی براساس مدل دنیسون و رابطه ی آن با جو توسعه منابع انسانی از دیدگاه کارکنان دانشگاه بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
امروزه توسعه منابع انسانی مهمترین هدف سازمان ها است و استقرار زمینه ی مناسب برای چنین توسعه ای در اولویت قرار دارد. در بسترسازی این توسعه عوامل گوناگون نقش دارند که از آن جمله فرهنگ سازمانی است. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف شناسایی رابطه بین فرهنگ سازمانی و جو توسعه منابع انسانی از دیدگاه کارکنان دانشگاه بیرجند انجام شده که به هشت فرضیه پاسخ دهی می شود. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی و از نظر هدف، کاربردی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کارکنان دانشگاه بیرجند بوده که در مجموع 130 نفر به شیوه تصادفی انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه فرهنگ سازمانی دنیسون گردآوری شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار استنباطی از جمله آزمون پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده گردید. یافته های توصیفی پژوهش نشان داد که در مجموع میانگین ابعاد فرهنگ سازمانی به طور معناداری از حد متوسط بالاتر است. نتایج همبستگی نیز دلالت بر آن دارد که بین فرهنگ سازمانی و جو توسعه منابع انسانی رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد. علاوه بر این، نتایج تحلیل رگرسیون پژوهش نیز نشان داد که در بین ابعاد مشارکت، سازگاری، انطباق پذیری و مأموریت، بعد مأموریت بهترین شاخص پیش بینی کننده جو توسعه منابع انسانی دانشگاه است. این امر دلالت بر این دارد که اگر سازمان مسیر آینده اش روشن باشد، جو سازمان در زمینه توسعه منابع انسانی مطلوب تر می شود. بر این اساس، به مدیران دانشگاه پیشنهاد می شود که اقدامات را بر اساس برنامه ریزی راهبردی انجام دهند و همچنین کارکنان را نیز از برنامه ها و اهداف دانشگاه و راه های تحقق آن مطلع کنند.
مقایسه ی فرهنگ سازمانی دبیرستان های عادی و استعدادهای درخشان شهر بیرجند براساس الگوی دنیسون(مقاله علمی وزارت علوم)
فرهنگ در سطح کلان از مباحث مطرح در حوزه ی سازمانی است و در سطح خرد، مطالعه آن در سطح مدرسه نیز قابل تعمق است. حاصل این شناخت ارتقای بینش مدیران برای تحقق بخشی اهداف آموزشی با استفاده از نقش فرهنگ است. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر مقایسه ی فرهنگ سازمانی مدارس عادی و استعدادهای درخشان شهر بیرجند بر پایه الگوی دنیسون است. این پژوهش از نوع توصیفی- مقایسه ای و از نوع پژوهش های کاربردی است. برای انتخاب جامعه آماری در ابتدا از میان مدارس عادی شهر، یک دبیرستان پسرانه و یک دبیرستان دخترانه به صورت هدفمند انتخاب گردید. جامعه ی آماری را 65 نفر دبیران دبیرستان های عادی و 75 نفر دبیران دبیرستان های استعدادهای درخشان تشکیل داد. حجم نمونه جامعه آماری با استفاده از جدول کرجسی و مورگان به ترتیب 46 و 55 نفر برآورد گردید. ابزار جمع آوری اطّلاعات، پرسش نامه ی استاندارد دنیسون بود که پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 84/0 برآورد گردید. یافته های تحقیق نشان داد که هر دو نوع مدارس از فرهنگ مطلوبی برخوردار بودند. از چهار مؤلفه ی الگوی مورد مطالعه، میانگین سه مؤلفه ی فرهنگیِ «درگیرشدن در کار»، «سازگاری» و «رسالت» در مدارس استعدادهای درخشان به طور معنی داری بیشتر بود (05/0>p). اما میانگین مؤلفه ی «انطباق پذیری» در دو گروه تفاوت معناداری نداشت (13/0 =p). هم چنین تفاوت میانگین شاخص های فرهنگی در ارتباط با شاخص های توانمندسازی، تیم گرایی، ارزش های بنیادین، توافق، هماهنگی و انسجام، اهداف و مقاصد، نیت و جهت راهبردی به استثنای شاخص های مشتری مداری (23/0 =P)، توسعه ی قابلیت ها (07/0 =P)، ایجادتغییر (46/0 =P)، یادگیری سازمانی (06/0 =P) و چشم انداز (07/0 =P)، در بین مدارس، معنی دار بوده است (05/0 >p).
نقش آموزش های درون سازمانی در ارتقای فرهنگ سازمان مبتنی بر الگوی اسلامی در کارکنان استانداری خراسان شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
در عصر جدید سازمان ها برای رسیدن به تعالی سازمانی و داشتن یک فرهنگ سازمانی پویا و بالنده، مبتنی بر ارزش های حاکم بر آن جامعه به گزینه ای به نام آموزش روی آورد ه اند. از آنجا که در کشور ما ایران، نظام جمهوری اسلامی حاکم است و لازم است فرهنگ سازمانی مبتنی بر الگوهای اسلامی (نه فقط شعاری؛ بلکه به صورت عملی) در سازمان ها و نهادها شکل بگیرد و تقویت شود، در این پژوهش نقش آموزش های سازمانی در ارتقای فرهنگ سازمانی مبتنی بر الگوهای اسلامی در قالب یک مدل علّی مورد بررسی قرار گرفت. براساس جامعه 500 نفری مجموعه استانداری خراسان شمالی و واحدهای تابعه، تعداد 217 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس، به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی محتوایی آن با نظر خبرگان و روایی سازه ای آن به کمک تحلیل عاملی تأییدی بررسی و پایایی آن نیز با آلفای کرونباخ 82/0 محاسبه شد. ابزار تحلیل داده ها، نرم افزارهای SPSS22 و LISREL8 بود. یافته های تحقیق نشان داد که آموزش اثر مثبت و معناداری بر کاهش هزینه ها، ارائه خدمات به ارباب رجوع، بهبود کیفیت کار، خودمدیریتی و پایبندی به قوانین و مقررات در استانداری خراسان شمالی داشته است؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت با آموزش های هدفمند می توان موجبات ارائه خدمات بهتر به مراجعان (مراجعه کنندگان به سازمان ها و ارباب رجوع ها) را فراهم نمود.
نقش رهبری دانش و فرهنگ سازمانی در عملکرد شغلی (مطالعه موردی: کارکنان دانشگاه بیرجند)(مقاله علمی وزارت علوم)
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای فرهنگ سازمانی در ارتباط بین رهبری دانش و عملکرد شغلی در کارکنان دانشگاه بیرجند انجام شده است. این پژوهش از لحاظ شیوه گردآوردی داده ها به شیوه توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان دانشگاه بیرجند به تعداد 340 نفر است که براساس فرمول کوکران، جهت دستیابی به حداقل حجم نمونه (180 نفر)، تعداد 200 پرسشنامه استاندارد به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای برحسب واحد کار توزیع شد که از این بین، تنها 191 پرسشنامه قابل استفاده بود که مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. ابزار سنجش متغیرهای پژوهش شامل سه پرسشنامه رهبری دانش ویتالا (2004)، عملکرد شغلی پاترسون (1970) و فرهنگ سازمانی دنیسون (2000) بود. پس از اطمینان از روایی و پایایی ابزار پژوهش، برای تحلیل داده ها از مدل یابی معادلات ساختاری، آزمون رگرسیون در سطح معنی داری 05/0 در محیط نرم افزارهای نرم افزارهای SPSS 25 و AMOS 24 استفاده گردید. نتایج نشان داد، فرهنگ سازمانی در رابطه رهبری دانش و عملکرد شغلی در کارکنان دانشگاه بیرجند نقش واسطه ای دارد. همچنین، نتایج حاصل از آزمون رگرسیون نشان داد، از میان مؤلفه های رهبری دانش، گرایش به یادگیری، جوّ حمایتی یادگیری و عمل در نقش الگو به ترتیب به میزان 26، 35 و 14 درصد از نمرات عملکرد شغلی کارکنان را به طور جداگانه تبیین می کنند، در حالی که حمایت از فرایند یادگیری، قادر به تبیین عملکرد شغلی کارکنان در این دانشگاه نبوده است. در مجموع نتایج نشان داد که مدل مبنی بر نقش رهبری دانش با عملکرد شغلی با توجه به متغیر میانجی فرهنگ سازمانی از برازش لازم برخوردار است.
تحلیل ابعاد الگوی فرهنگ معنویت دینی و اخلاق حرفه ای سرمایه انسانی با رویکرد توسعه فرهنگ سازمانی معنوی در سازمان شهر داری تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل ابعاد الگوی فرهنگ معنویت دینی و اخلاق حرفه ای سرمایه انسانی با رویکرد توسعه فرهنگ سازمانی معنویی در سازمان (مورد مطالعه سازمان شهر داری تهران) صورت گرفته است. روش تحقیق از نوع کیفی براساس نظریه داده بنیاد است.در بخشتحلیل محتوی مقاله ها 160 مقاله گردآوری شد که 80 مقاله داخلی(از سال 1398 تا 1401) و خارجی (2018 تا 2022) دسته بندی شد، روش تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی با استفاده از کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی بود شاخص های اساسی استخراج شد .سوال های مصاحبه زیر نظر کمیته علمی طراحی و بصورت مصاحبه نیمه ساختار یافته طراحی شد.جامعه آماری مدیران و معاونان ذیربط در شهرداری تهران بودند که با به کارگیری روش نمونه گیری هدفمند به روش گلوله برفی 30 نفر آنها به عنوان نمونه تا اشباع نظری انتخاب شدند. نتایج پژوهش حاضر منجر به شناسایی و 6 کد انتخابی شدو 18کد 275 کد باز قرار گرفت.شاخص اصلی شامل هویت معنویت دینی فردی شامل زیر مولفه های،استقرار معنویت سازمانی،اخلاق حرفه ای فردی ،استقرار اخلاق حرفه ای سازمانی ،مدیریت منابع انسانی سازمان و سبک رهبری سازمانی بود. در دور دوم پرسشنامه ای با لطف لیکرت برای 30 نفز از خبرگان ارسال شد تا شدت اثر هریک از مولفه ها مشخص شود که در این پژوهش با استفاده از آمون با استفاده از آزمون تی تک نمونه ای و مقایسه میانگین و شدت اثر کوهنd میزان اثر هریک از مولفه ها و زیر مولفه ها در الگوی پیشنهادی مشخص شد.
تحلیل الگوی عدالت ادراک شده منابع انسانی با رویکرد فرهنگ های سازمانی در سازمان های دولتی کلان شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل ابعاد الگوی عدالت ادراک شده منابع انسانی در سازمان با رویکرد فرهنگ های سازمانی در سازمان های دولتی کلان شهر تهران صورت گرفته است. روش تحقیق از نوع کیفی براساس نظریه داده بنیاد است.در بخش تحلیل محتوای مقاله ها، 313 مقاله گردآوری شد که 90 مقاله داخلی(از سال 1398 تا 1401) و خارجی (2018 تا 2022) دسته بندی شد، روش تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی با استفاده از کدگذاری باز،کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی بود. شاخص های اساسی استخراج شد .سوال های مصاحبه زیر نظر کمیته علمی طراحی و به صورت مصاحبه نیمه ساختار یافته طراحی شد.جامعه آماری مدیران و معاونان ذیربط در سازمان های دولتی در کلانشهر تهران بودند که با به کارگیری روش نمونه گیری هدفمند به روش گلوله برفی 20 نفر آنها به عنوان نمونه تا اشباع نظری انتخاب شدند. نتایج پژوهش حاضر منجر به شناسایی 8 کد انتخابی و 16کدمحوری و 285 کد باز شد. شاخص اصلی شامل فرهنگ سازمانی بازاری، فرهنگ سازمانی توسعه گرا، فرهنگ سازمانی سلسله مراتبی، فرهنگ سازمانی قبیله ای، عدالت توزیعی، عدالت رویه ای، عدالت مراوده ای، عدالت اطلاعاتی بود. در دور دوم پرسشنامه ای با طیف لیکرت برای 20 نفر از خبرگان ارسال شد تا شدت اثر هریک از مولفه ها مشخص شود که، در این پژوهش با استفاده از آزمون ضریب توافق کندال میزان توافق هریک از مولفه ها و زیر مولفه ها در الگوی پیشنهادی مشخص شد. یافته های پژوهش حاکی از این است که ابعاد الگوی عدالت ادراک شده شامل (عدالت توزیعی، عدالت رویه ای ، عدالت مراوده ای، عدالت اطلاعاتی)، فرهنگ های سازمانی (فرهنگ سازمانی بازاری،فرهنگ سازمانی توسعه گرا،فرهنگ سازمانی سلسله مراتبی، فرهنگ سازمانی قبیله ای)است.
بررسی و رتبه بندی متغیرها و مؤلفه های تأثیر نهادینه سازی فرهنگ سازمانی بر هم افزایی در هلدینگ سیاحتی و گروه هتل های پارسیان با استفاده از روش AHP(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات مدیریت و توسعه پایدار سال سوم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
191 - 216
حوزه های تخصصی:
در مواجهه با تنوع فرهنگی، کامل ترین مواجهه و برخورد هم افزایی فرهنگی است. هم افزایی فرهنگی رویکردی در مدیریت تأثیرات تنوع فرهنگی است که مدیران در استراتژی ها، رویه ها، ساختارها و اعمال سازمان بر الگوهای فرهنگی اعضای سازمان تکیه می کنند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی و رتبه بندی متغیرها و مؤلفه های تأثیر نهادینه سازی فرهنگ سازمانی بر هم افزایی در هلدینگ سیاحتی گروه هتل های پارسیان با استفاده از روش AHP می باشد. در این پژوهش از روش تحقیق آمیخته (اکتشافی متوالی) با اولویت زمانی و وزن بیشتر داده ها و شیوه کیفی نسبت به داده های کمّی استفاده شده است. بدین ترتیب، ابتدا از روش های کیفی، برای شناسایی ابعاد و عوامل مؤثر در ایجاد مدل نهادینه سازی فرهنگ سازمانی مبتنی بر هم افزایی استفاده گردید و سپس برای کشف روابط علت و معلولی و تأیید یافته ها، از روش های کمّی بهره گرفته شد. نتایج حاصل از وزن دهی به متغیر هم افزایی نشان می دهد که بین شاخص های شناسایی شده سازگاری وجود دارد. همچنین، یافته های حاصل از وزن دهی به متغیر نهادینه سازی فرهنگی نشان می دهد که کمتر بودن نرخ ناسازگاری از ۱/۰ که معیار سازگاری شاخص ها می باشد، حاکی از این است که بین شاخص های شناسایی شده سازگاری وجود دارد.
ارائه الگوی مؤلفه های مدیریت رفتارهای انحرافی مبتنی بر فرهنگ سازمانی در وزارت بهداشت و درمان: روش تحلیل تم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد مالی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۶۷)
355 - 376
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی مؤلفه های مدیریت رفتارهای انحرافی مبتنی بر فرهنگ سازمانی در وزارت بهداشت و درمان است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی، از لحاظ رویکرد، پیمایشی-توسعه ای و به لحاظ ماهیت داده ها از نوع کیفی است. جامعه آماری پژوهش از دو گروه تشکیل شده است. گروه اول شامل متخصصین و خبرگانی است که اعضای هیئت علمی دانشگاه ها بوده اند و گروه دوم شامل کارشناسان خبره است که حداقل 10 سال سابقه در حوزه رفتار سازمانی و حوزه بهداشت و درمان داشته اند که با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی و اشباع نظری، از میان آن ها 24 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه عمیق و نیمه ساختار یافته برگرفته از مبانی نظری می باشد. روش تجزیه و تحلیل پژوهش با استفاده از روش تحلیل تم می باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد که در مرحله کدگذاری اولیه، 118 کد استخراج شده از 24 مصاحبه دقیق با خبرگان و متخصصان حوزه پژوهش به 35 مفهوم انتزاعی تر تبدیل شده و در نهایت 6 مقوله شامل تقویت خلاقیت و نوآوری، ایجاد و ترویج فرهنگ اخلاقی سازمانی، شایسته سالاری، ارتقای معنویت سازمانی، مدیریت تعارض های شغلی و خانوادگی و سیستم راهبری سازمانی اثربخش شناسایی شده اند.