مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۸۱.
۳۸۲.
۳۸۳.
۳۸۴.
۳۸۵.
۳۸۶.
۳۸۷.
۳۸۸.
۳۸۹.
۳۹۰.
۳۹۱.
۳۹۲.
۳۹۳.
۳۹۴.
۳۹۵.
۳۹۶.
۳۹۷.
۳۹۸.
۳۹۹.
۴۰۰.
فرهنگ سازمانی
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف طراحی مدل عوامل مرتبط با سبک پردازش دانش در دانشگاه ها انجام شده است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، تحقیق توسعه ای و از لحاظ روش گردآوری داده ها، تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش دو گروه، خبرگان آشنا به سبک پردازش دانش، مدیران و کارکنان دانشگاه های دولتی شهر تهران است. نمونه 30 نفری از خبرگان و نمونه 301 نفری از مدیران و کارکنان دانشگاه های دولتی تهران انتخاب و جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه ای که روایی و پایایی آن تأیید شده بود، استفاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از تحلیل عاملی و تحلیل واریانس تجزیه و تحلیل شد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که وظیفه، فرهنگ سازمانی، فناوری اطلاعات، ساختار سازمانی، اندازه سازمان، استراتژی یادگیری و ویژگی های فردی تعیین کننده های اصلی سبک پردازش دانش در دانشگاه های دولتی شهر تهران هستند.
تدوین مدل ارتباطی فرهنگ سازمانی و اثر بخشی مدیریت دانش با نقش واسطه ای هوش سازمانی (مورد مطالعه: دبیران تربیت بدنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در ورزش تربیتی (دانشگاهی) تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۹
115-140
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف تدوین مدل ارتباطی فرهنگ سازمانی و اثر بخشی مدیریت دانش با نقش واسطه ای هوش سازمانی(مورد مطالعه: دبیران تربیت بدنی استان آذربایجانشرقی) انجام شد. روش تحقیق از نوع توصیفی - همبستگی بود و جامعه آماری پژوهش را کلیه دبیران تربیت بدنی استان آذربایجان شرقی در سال 1398 1397 که تعداد آن تقریبا1312 نفر(635 نفر زن و 677 نفر مرد) می باشد، تشکیل می دادند. نمونه آماری با توجه به جدول مورگان 302 نفر تعیین گردید که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای از شهرستان های مختلف استان تعیین شد. برای گردآوری داده ها از سه پرسشنامه فرهنگ سازمانی کامرون و کوین(2006)، پرسشنامه مدیریت دانش رنجبر(1388) و پرسشنامه هوش سازمانی آلبرخت(2003) استفاده گردید. برای تحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی، تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر و مدل معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که بین فرهنگ سازمانی، اثربخشی مدیریت دانش و هوش سازمانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و هوش سازمانی نقش واسطه گری را بین فرهنگ سازمانی و اثربخشی مدیریت دانش ایفا می نماید. بر اساس یافته های پژوهش برای موفقیت بیشتر دبیران تربیت بدنی استان آذربایجان شرقی در آموزش و پرورش، باید به فاکتورهای فرهنگ سازمانی، اثر بخشی مدیریت دانش و هوش سازمانی و مدل ارتباطی آنها توجه بیشتری شود.
رابطه بین فرهنگ سازمانی با مسئولیت پذیری سازمانی کارکنان: مورد مطالعه شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی تأثیر فرهنگ سازمانی بر مسؤولیت اجتماعی کارکنان شهر کرمانشاه است. چارچوب نظری آن برگرفته از رویکرد اثبات گرایی با تأکید خاص بر نظریه کارول می باشد. این مطالعه با روش توصیفی از نوع پیمایشی و ابزار پرسشنامه انجام شده و جامعه آماری کارکنان ادارات سطح شهر کرمانشاه می باشند. جهت تحلیل یافته ها از دو نرم افزار SPSS و AMOS و آزمون های آماری مانند همبستگی، مقایسه میانگین ها، رگرسیون چندگانه و سایر آزمون ها استفاده شده است. تعداد نمونه مورد مطالعه 370 نفر است که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. میانگین مسؤولیت اجتماعی کارکنان برابر 83/79 است که در دامنه بین نمرات 43 تا 120 حاکی از آن است که مسئولیت پذیری در جامعه مورد مطالعه بالاتر از حد انتظار(72) می باشد. همبستگی بین فرهنگ سازمانی و مسئولیت پذیری برابر (32/0 =r) است. نتایج حاصل نشان می دهد که متغیر فرهنگ سازمانی، مسئولیت پذیری کارکنان را مورد تبیین قرار می دهد. با ارتقای فرهنگ سازمانی در سازمان ها، شاهد مسئولیت پذیری کارکنان خواهیم بود. نتایج حاصل از مدل معادله ساختاری نشان می دهد که متغیر فرهنگ سازمانی با مقدار ضریب رگرسیون 623/0 بر متغیر وابسته تأثیر معنادار دارند. براساس شاخص های برازش مدل؛ مقدار ریشه میانگین مربعات باقیمانده (RMR) برابر 101/0، شاخص ریشه میانگین مربعات خطای برآورد (RMSEA) برابر با 080/0، شاخص کای اسکوئر بهنجار (نسبی) (CMIN/DF) برابر 377/3 و شاخص های برازش تطبیقی (CFI) و شاخص برازش شده تطبیقی مقتصد (PCFI) با مقادیر 701/0 و 661/0 در حد قابل قبولی مدل را مورد تأیید قرار می دهند.
رابطه فرهنگ سازمانی و هوش هیجانی با کارآفرینی سازمانی در کارکنان زن
منبع:
زن و فرهنگ سال پنجم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۱۷
41-53
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه فرهنگ سازمانی و هوش هیجانی با کارآفرینی سازمانی در کارکنان زن سازمان آب و برق خوزستان بود. نمونه شامل 155 نفر از جامعه مذکور بود که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های فرهنگ سازمانی گلسر، هوش هیجانی شات و رفتار کارآفرینانه استفاده شد. پژوهش حاضر از نوع همبستگی بوده و تحلیل داده ها به روش همبستگی و رگرسیون چند متغیره نشان داد که بین فرهنگ سازمانی و هوش هیجانی با کارآفرینی سازمانی رابطه معنی دار وجود دارد و از بین متغیرهای پیش بین، هوش هیجانی از قدرت بیشتری برای پیش بینی کارآفرینی برخوردار است.
رابطه فرهنگ سازمانی در شهرداری و توانمندسازی ساکنین سکونتگاه های غیر رسمی شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف کلی از انجام این پژوهش، بررسی وضعیت توانمندی ساکنین حاشیه نشین مشهد و اثر فرهنگ سازمانی بر این روند بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه مورد بررسی 240 نفر از سکونتگاه های غیررسمی و 120 نفر از پرسنل شهرداری بودند. برای گردآوری اطلاعات از دو پرسشنامه فرهنگ سازمانی دنیسون و توانمندی روانشناختی استفاده شد. داده های گردآمده با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی به خصوص رگرسیون و آزمون فریدمن تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان داد که سطح توانمندی در بین ساکنین حدود 41/2 می باشد. در بخش عوامل موثر بر ارتقای سطح توانمندی آزمون اول نشان داد که سطح معنی داری 000/0 بوده و تی محاسبه شده 296/2 می باشد، بنابراین، فرهنگ سازمانی نیروهای شهرداری در این امر نقش تعیین کننده ای دارد. همین آزمون ها نشان داد که 55 درصد از توانمندسازی ناشی از درگیرشدن در کار می باشد. سوال بعدی آن بود که آیا نیروهای شهرداری امکان درگیرشدن در کار را برای ساکنین فراهم می آورند؟ نتایج نشان داد که در سطح معنی داری 011/0 و در صورت فراهم آمدن شرایط، توانمندی ساکنین بیشتر می شود. همچنین ضریب تشخیص 047/0 محاسبه شد که نشان می داد توانمندی ایجاد شده مربوط به سازگاری است. اطلاعات موجود تحلیل شده و مشخص شد در سطح معنی داری 039/0، انطباق پذیری بر توانمندسازی ساکنین اثرگذاراست. در آخر، نقش و جایگاه مولفه رسالت در فرهنگ سازمانی و نقش آن بر توانمندسازی بررسی شد. مطابق بررسی صورت گرفته، سطح معنی داری آزمون 000/0 محاسبه شد و نشان داد که این تاثیر مطرح می باشد. از آنجا که میزان ضریب تشخیص نیز 130/0 به دست آمد، مشخص گردید که توانمندسازی حاصل، نتیجه مولفه رسالت در فرهنگ سازمانی است. به طورکلی، هرچه اعتقاد پرسنل شهرداری به درگیر شدن، سازگاری، انطباق پذیری و کیفیت رسالت بیشتر باشد، توان و قابلیت آنها برای توانمندسازی ساکنین بیشتر خواهد بود. در این روند، متغیر انطباق پذیری بالاترین تاثیر و رسالت، کمترین نقش را بر عهده داشته است. در نتیجه، چنانچه مسئولین بپذیرند که ساکنین توان و تمایل تغییر امور را دارند، می توان امیدوار بود که سطح توانمندی ساکنین به حد قابل قبولی افزایش پیدا نماید.
نقش ذی نفعان آموزشی در استقرار مدیریت دانش در آموزش وپرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف کلی پژوهش حاضر، ارائه مدل نقش ذی نفعان آموزشی برای استقرار مدیریت دانش در آموزش وپرورش است. روش پژوهش، توصیفی از نوع پیمایشی و جامعه آماری آن را رؤسا، معاونان و کارشناسان ادارات و مدیران مدارس آموزش وپرورش استان مازندران به تعداد 2653 نفر تشکیل می دادند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی - خوشه ای و بر اساس فرمول کوکران، تعداد 336 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از پرسش نامه های محقق ساخته ذی نفعان آموزشی و استقرار مدیریت دانش استفاده شد که روایی آن ها به تأیید متخصصان رسید و پایایی آن ها با استفاده از آزمون ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 0/91 و 0/87 محاسبه شد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که: متغیر نقش ذی نفعان آموزشی دارای سه بعد «فردی»، «سازمانی» و «فرایندی» است. بعد فردی دارای هفت مؤلفه (انگیزه شخصی، آگاهی، مهارت، تجربه، تمایل، مشارکت جویی و آموزش پذیری)، بعد سازمانی دارای شش مؤلفه (فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی، فناوری سازمان، منابع انسانی، مدیریت و رهبری، محیط سازمان)، و بعد فرایندی دارای شش مؤلفه (ایجاد فرایند دانش محور، فراهم آوردن زیرساخت های فنی، فرایند خلق دانش، فرایند کسب دانش، فرایند تبدیل دانش، فرایند به کارگیری دانش) است. همچنین بین ابعاد نقش ذی نفعان آموزشی، بعد فردی دارای بیشترین تأثیر و بعد فرایندی دارای کمترین تأثیر در استقرار مدیریت دانش است. نتایج آزمون معادلات ساختاری نیز نشان داد که بین متغیر نقش ذی نفعان آموزشی با استقرار مدیریت دانش در آموزش وپرورش استان مازندران رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین مدل ارائه شده دارای برازش مناسب است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که ذی نفعان آموزشی در استقرار مدیریت دانش نقش دارند و مدیران و مسئولان آموزش وپرورش می توانند با مشارکت ذی نفعان آموزشی - اعم از معلمان و مدیران، والدین، رسانه ها و سازمان های غیردولتی - با استقرار صحیح مدیریت دانش در آموزش وپرورش موجب افزایش کارایی سازمان شوند.
مطالعه برساخت معنایی پدیده ایدز در سریال «پریا»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۵۲
121 - 145
حوزه های تخصصی:
بیماری اچ. آی. وی/ایدز یکی از مسائل مهم در حوزه سلامت است. اما معنای آن در جهان اجتماعی فراتر از یک بیماری است. رسانه ها به خصوص تلویزیون در برساخت معنایی از این بیماری نقش مهمی دارد. حال پرسش این است که در سریال «پریا» محصول 1395، چه گفتمان هایی در مورد بیماری اچ. آی. وی/ ایدز وجود دارد؟ چه گفتمانی مسلط است؟ و در نهایت آیا این سریال توانسته از داغ ننگ این بیماری بکاهد؟ برای پاسخ به این سوالات از پاردایم های علوم اجتماعی در مورد این بیماری کمک گرفتیم تا نشان دهیم این برساخت معنایی در چه پارادایمی امکان پذیر است. روش تحقیق تحلیل گفتمان لاکلا و موفه بوده و نتایج نشان داد دو گفتمان رقیب «تبرئه بیمار» و «طرد بیمار» در این سریال با هم تقابل دارند. در نهایت هرچند این سریال تلاش کرده در جهت انگ زدایی از این بیماری حرکت کند و گفتمان مسلط هم «تبرئه بیمار» است، اما بیماری در پاردایم ریسک رفتاری برساخت می شود و نقش ساختارهای اجتماعی نادیده گرفته شده است. گفتمان «تبرئه» نیز با دال مرکزی «قربانی بودن بیمار» با تقسیم بیماران به قربانیان وگناهکاران همچنان داغ ننگ این بیماری را تقویت می کند.
بررسی رابطه بین رهبری خدمت گرا و تحول گرا با فرهنگ سازمانی کارکنان اداره کل امور مالیاتی استان اردبیل
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین رهبری خدمت گرا و تحول گرا با فرهنگ سازمانی کارکنان اداره کل امور مالیاتی می باشد. این تحقیق از نظر هدف کاربردی است و ازنظر گردآوری داده ها از نوع تحقیق پیمایشی می باشد و از نظر تحلیل داده ها از نوع همبستگی محسوب می شود. جامعه آماری تحقیق حاضر را کارکنان اداره کل امور مالیاتی تشکیل داده اند. حجم نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران 178 نفر به دست آمده است. برای تجزیه و تحلیل فرضیه های تحقیق از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد که، بین رهبری خدمت گرا و فرهنگ سازمانی کارکنان ارتباط معنی داری وجود دارد و همچنین بین رهبری تحول گرا و فرهنگ سازمانی کارکنان ارتباط معنی داری وجود دارد.
بررسی رابطه بین مولفه های شایسته سالاری و بهبود عملکرد کارکنان با نقش میانجی فرهنگ سازمانی ( مطالعه موردی: سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با هدف بررسی رابطه بین مولفه های شایسته سالاری و بهبود عملکرد کارکنان با نقش میانجی فرهنگ سازمانی، تدوین شده است. روش پژوهش از نوع توصیفی- پیمایشی است. روش نمونه گیری تصادفی است. جامعه ی آماری این پژوهش را کلیه کارکنان سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران به تعداد 1521 نفر شامل کلیه کارکنان صف و ستاد سازمان تشکیل می دهند. نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران به تعداد 306 نمونه آماری بدست آمد. جمع آوری داده ها بر اساس پرسشنامه های استاندارد صورت گرفت. نتایج تحقیقات در بین کارکنان سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران نشان داد که، بین مولفه های شایسته سالاری و بهبود عملکرد کارکنان با نقش میانجی فرهنگ سازمانی رابطه معناداری قوی وجود دارد، مولفه های شایسته سالاری بر بهبود عملکرد کارکنان با نقش میانجی فرهنگ سازمانی تاثیر مثبت دارد، بین مهارت ارتباطی و بهبود عملکرد کارکنان با نقش میانجی فرهنگ سازمانی رابطه معناداری ضعیف وجود دارد، بین تصمیم گیری و بهبود عملکرد کارکنان با نقش میانجی فرهنگ سازمانی رابطه معناداری قوی وجود دارد، بین "تشویق، نوآوری و تغییر" و بهبود عملکرد کارکنان با نقش میانجی فرهنگ سازمانی رابطه معناداری ضعیف وجود دارد، بین ارتباطات کاری و بهبود عملکرد کارکنان با نقش میانجی فرهنگ سازمانی رابطه معناداری قوی وجود دارد، بین مهارت رهبری و بهبود عملکرد کارکنان با نقش میانجی فرهنگ سازمانی رابطه معناداری قوی وجود دارد، بین مهارت حرفه ای و بهبود عملکرد کارکنان با نقش میانجی فرهنگ سازمانی رابطه معناداری قوی وجود دارد، بین "قابلیت مثبت خود و دیگران" و بهبود عملکرد کارکنان با نقش میانجی فرهنگ سازمانی رابطه معناداری قوی وجود دارد و بین فعالیت تیمی و بهبود عملکرد کارکنان با نقش میانجی فرهنگ سازمانی رابطه معناداری قوی وجود دارد. در انتها نیز پیشنهادهایی برای محققین آتی ارائه گردید.
بررسی تأثیر فرهنگ سازمانی درموفقیت بهبود نرم افزار: نقش میانجی اشتراک دانش و تعدیلگر پشتیبانی مدیریت برتر(مقاله علمی وزارت علوم)
فرهنگ سازی و بهبود نرم افزارهای سازمان از عوامل مهم تأثیرگذار در بهبود فرایندهای سازمان است. سازمان ها به تجربه آموخته اند که بهبود فرایندهای سازمانی، به ویژه نرم افزارهای سازمانی، به مدیریت بهتر تغییرات سازمانی می انجامد و بر عملکرد سازمان تأثیری مثبت می گذارد. در پژوهش پیش رو، تأثیر اشتراک دانش در فرهنگ های گوناگون سازمانی، تأثیر اشتراک گذاری دانش در موفقیت فرایند ارتقای نرم افزار و چگونگی تأثیر حمایت مدیران در مسیر موفقیت بهبود نرم افزار بررسی می شود. این پژوهش از نظر هدف جزو تحقیقات توصیفی، پیمایشی و همبستگی است و به لحاظ تقسیم بندی بر مبنای نتیجه و کاربرد پژوهشی کاربردی به شمار می آید. برای بررسی تجربی الگوی این پژوهش از نرم افزار آماری SPSS 25 و حداقل مربعات جزئی پی ال اس استفاده شده است. جامعۀ آماری پژوهش دربردارندۀ 220 نفر از کارکنان ادارۀ گمرک بندرانزلی است که با فرمول مورگان 136 نمونه برای تجزیه و تحلیل انتخاب شده است. نتایج نشان می دهد که فرهنگ سازمانی گروهی با به اشتراک گذاشتن دانش تأثیری قوی تر و بهتر از فرهنگ سلسله مراتبی در موفقیت پیاده سازی نرم افزار می گذارد. همچنین، فرهنگ گروهی و فرهنگ سلسله مراتبی با موفقیت بهبود نرم افزار ارتباط دارند و حمایت مدیران سازمان موفقیت پیاده سازی نرم افزار را تضمین می کند. با بررسی های صورت گرفته مشخص شد که به اشتراک گذاری دانش بهبود نرم افزار میانجی فرهنگ گروهی و پشتیبانی مدیران ارشد سازمان در موفقیت بهبود نرم افزار است.
عوامل مؤثر بر توسعه مدیریت استراتژیک منابع انسانی در شرکت سیاحتی پارسیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۳
103 - 132
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، در راستای شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه مدیریت استراتژیک منابع انسانی در شرکت سیاحتی پارسیان ، نقش مؤلفههایی همچون فرهنگسازمانی ، رهبری ، تحول سازمانی را بهعنوان استراتژیهای کلیدی و تأثیرگذار بر توسعه مدیریت استراتژیک منابع انسانی موردمطالعه و بررسی قرار داده است. روش تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی بوده، جامعه آماری این تحقیق شامل مدیران شرکت سیاحتی پارسیان بودند. حجم نمونه این تحقیق با توجه به محاسبات انجامشده 208 نفر برآورد گردید. ابزار اندازهگیری در این تحقیق پرسشنامه محقق ساخته میباشد که دارای 2 بعد اصلی، 6 مولفه و 100 سوال و استفاده از طیف ۵ درجهای لیکرت بوده و جهت سنجش اعتبار آن از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید که در این تحقیق مقدار آن برای بعد فرهنگسازمانی 929/0، رهبری سازمانی 837/0، تحول سازمانی 948/0، مدیریت 91/ 0، کارکنان 867/0 و استراتژی 955/0 محاسبه شد، همچنین برای سنجش روایی، روایی محتوا محاسبه و ارتباط سؤالات و مولفه ها تایید گردید. در سطح آمار توصیفی از فراوانی، درصد، درصد تجمعی، میانگین و انحراف معیار و در سطح آمار استنباطی از آزمون t مستقل، تحلیل واریانس یکطرفه و مدل معادلات ساختاری استفاده گردید. نتایج بهدستآمده مشخص نموده که سه بعد (فرهنگسازمانی ، رهبری ، تحول سازمانی و برنامهریزی استراتژیک) در توسعه مدیریت استراتژیک منابع انسانی در شرکت سیاحتی پارسیان مؤثر میباشد.
مدل فرهنگ سازمانی موثر بر استراتژی های سرمایه انسانی در کتابخانه ملی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
191 - 214
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، طراحی مدل فرهنگ سازمانی اثرگذار بر راهبردهای سرمایهانسانی بوده است. پژوهش حاضر ازمنظر هدف، کاربردی- توسعهای و براساس سطح تحلیل، توصیفی- پیمایشی است. سازمان موردمطالعه، کتابخانه ملی شهر تهران بود که براساس جدول مورگان، حجم جامعه برابر 291 نفر و با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده میان کارکنان این سازمان مورد مطالعه قرارگرفت. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه محققساخته بود که رواییظاهری و محتوایی آن با استناد به نظر خبرگان و اساتید، و پایایی آن با استناد به ضریب آلفای کرونباخ(984/0) تأیید شده است. بهمنظور تجزیهوتحلیل دادهها از آزمون کا.ام.او، تحلیل واریانس فریدمن، تحلیلعاملی مرتبهاول ومرتبهدوم، ومدل معادلات ساختاری استفاده شد. یافتهها نشان داد که بین متغیرهای فرهنگ سازمانی با متغیرهای راهبردهای سرمایه انسانی روابط مثبت معنیداری وجود دارد. درخروجی مدلیابی معادلات ساختاری نیز تأثیر مستقیم متغیرهای فرهنگ سازمانی بر متغیرهای راهبردهای سرمایه انسانی معنیدار بهدست آمدند. نتایج، حاکی از تأیید مدل مفهومی و استحکام بالای اثرات فرهنگ سازمانی بر راهبردهای سرمایه انسانی میباشند.
عوامل مؤثر بر رضایت شغلی معلمان زن مقطع ابتدایی اسلامشهر (با تاکید بر سبک های مدیریت و ابعاد فرهنگ سازمانی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر رضایت شغلی معلمان زن مقطع ابتدایی اسلامشهر )با تاکید بر سبکهای مدیریت و ابعاد فرهنگ سازمانی( انجام شده است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری،معلمان زن مقطع ابتدایی اسلامشهر بر اساس آخرین آمار، 754 نفر میباشد. حجم نمونه بااستفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری تصادفی ساده، 254 نفرمی باشد. برای سنجش متغیرها از سه پرسشنامه فرهنگ سازمانی، رضایت شغلی و سبکهای رهبری استفاده گردید. پایایی پرسشنامه بر اساس ضریب آلفای کرونباخ، به ترتیب برابر با 82/0، 86/ 0،و75/0 برآورد گردید. برای تجز یه و تحلیل از روشهای آماری توصیفی و آمار استنباطی ) همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه( استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که فرهنگ سازمانی و ابعاد- همکاری گروهی، هویت سازمانی، خلاقیت، ریسک پذیری، سیستم پاداش- با رضایت شغلی رابطه مثبت و معناداری دارد. اما بین حمایت مدیریت با رضایت شغلی رابطه معناداری وجود ندارد. ولی بین سبک های رهبری واگذار کننده و مشارکتی با رضایت شغلی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
شناسایی شاخص های ارزیابی و طراحی فرهنگ سازمانی صدا و سیما در قالب چارچوب ارزش های رقابتی و پویایی های فرهنگی (مطالعه موردی حوزه های خبر، سیما و برنامه ریزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به روش ترکیبی و با هدف شناسایی وضع موجود و طراحی فرهنگ مطلوب سازمانی صدا وسیما انجام شد. ابتدا از طریق مصاحبه عمیق با خبرگان رسانه و استفاده از تکنیک دلفی شاخص های ارزیابی و شناخت مولفه ها و ابعاد فرهنگ سازمانی استحصال شد. سپس این شاخص ها در ابزار ارزیابی فرهنگ سازمانی -روش کمی -، ترکیب و وضعیت فرهنگ سازمانی صدا و سیما در قالب چهار بعد" فرهنگ تیمی، فرهنگ توسعه گرا، فرهنگ بازار و فرهنگ سلسله مراتبی"، چهار سطح" نمادها، مصنوعات، ارزش ها، پیش فرض ها" و شش ویژگی اصلی سازمان ها " مشخصات برجسته، ویژگی های رهبری، ویژگی های مدیریت کارکنان، انسجام سازمانی، تأکیدات استراتژیک و شاخص موفقیت" در دو وضع موجود و مطلوب شناسایی شد. جامعه آماری سه حوزه خبر، سیما و برنامه ریزی بوده است. نتایج پژوهش نشان داد گفتمان حاکم بر فرهنگ سازمانی صدا و سیما، سلسله مراتبی است و تجانس فرهنگی در سطوح پویایی-های فرهنگی و ویژگی های شش گانه سازمانی مشاهده نمی شود. برای رسیدن به وضع مطلوب، تعدیل فرهنگ سلسله مراتبی از طریق چابک سازی و برون سپاری، استمرار شرایط فرهنگ تیمی از طریق تثبیت کنش های مشارکتی و تأکید بیشتر بر دو فرهنگ توسعه گرا و بازار به معنی اشاعه نوآوری و خلاقیت و تمرکز بر مأموریت پیشنهاد می شود.
شناسایی و سطح بندی مؤلفه های فرهنگ سازمانی جهادی در سازمان های مردم نهاد فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی بسیج سال بیستم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۷۶
93 - 124
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله، استخراج و سطح بندی مؤلفه های فرهنگ جهادی در سازمان های مردم نهاد فرهنگی است. نوع تحقیق ترکیبی با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی و روش ساختاری-تفسیری(ISM) می باشد. بدین منظور تمامی متون پیشینه، مطالعه و با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، مؤلفه های فرهنگ جهادی در سازمان های مردم نهاد فرهنگی، استخراج شده و با نظر خبرگان، صحه گذاری شده اند. سپس به وسیله روش ساختاری-تفسیری، این مؤلفه ها سطح بندی شده اند. از بررسی متون مربوط به فرهنگ جهادی، هفت مؤلفه، ولائی بودن، سبک زندگی یکپارچه جهادی، پاسخگویی به نیازهای انقلاب و کشور، مردمی بودن، خصائص اخلاقی، علم مداری و تشکیلاتی بودن، استخراج گردید. براساس یافته های مقاله مولفه های سبک زندگی یکپارچه جهادی و ولائی بودن، بیش ترین تأثیر را در شکل گیری سایر مؤلفه ها دارند ضمن اینکه بر یکدیگر تأثیرات متقابل دارند. در سطح بعدی مولفه تشکیلاتی بودن و سپس به ترتیب مؤلفه های خصائص اخلاقی و پاسخ گوئی به نیازهای انقلاب و کشور (در یک سطح) و مردمی بودن، اثرگذارترین مؤلفه ها هستند. علم مداری، تأثیرپذیرترین مؤلفه در فرهنگ جهادی این سازمان هاست که البته به معنای کم اثر بودن آن در فرآیند حصول اهداف در سازمان، نیست.
نقش فرهنگ سازمانی در ارزیابی عملکرد نیروی انسانی سازمان ها (مورد مطالعه: شهرداری منطقه 5 تهران)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۳ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۰
461 - 477
حوزه های تخصصی:
امروزه دغدغه اصلی سازمان ها به کارگیری هر چه بیشتر نیروی انسانی به عنوان مهمترین منابع سازمان در جهت اهداف سازمانی می باشد یکی از مهمترین عوامل موثر بر عملکرد شغلی، فرهنگ سازمانی است. به-طوریکه صاحبنظران نسبت فرهنگ سازمانی به سازمان را همچون نسبت شخصیت به فرد می دانند که نقش مهمی در شکل گیری رفتار (فردی و سازمانی) دارد. فرهنگ سازمانی از رشد فردی، ارتباطات باز، همکاری و پیروی از اهداف و احساسات شخصی درون پروژه ها پشتیبانی می کند. هدف از این پژوهش تبیین تأثیر فرهنگ سازمانی در ارزیابی عملکرد نیروی انسانی سازمان ها است. روش جمع آوری اطلاعات در این تحقیق، پیمایشی مبتنی بر پرسشنامه محقق ساخته بوده است. جامعه آماری این تحقیق 1367 نفر از کارکنان شهرداری منطقه 5 می باشد که با استفاده از جدول مورگان 300 نفر برآورد و در ادامه با نرم افزار spss به تحلیل و توصیف متغیرها و فرضیه های پژوهش پرداخته شده است. نتایج حاصل از پژوهش بیانگر آن است که تطبیق فرد با شغل، غنی سازی شغل، توسعه شغلی و علاقه و وفاداری به سازمان در فرهنگ سازمانی در ارزیابی عملکرد نیروی انسانی سازمان ها تأثیرگذار است.
تأثیر فرهنگ سازمانی و عملکرد رهبری بر رضایت شغلی بیمه گزاران شرکت بیمه ایران استان گیلان
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق بررسی تأثیر فرهنگ سازمانی و عملکرد رهبری بر رضایت شغلی بیمه گزاران شرکت بیمه ایران استان گیلان می باشد. روش تحقیق بکار گرفته شده، توصیفی از نوع توصیفی بوده و از حیث هدف یک تحقیق کاربردی است. جامعه آماری تحقیق بیمه گزاران شرکت بیمه ایران استان گیلان که تعداد آنها 2340 نفر (با توجه به استعلامی که گرفته شده) می باشد و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 269 نفر برآورد گردید و از روش نمونه گیری تصادفی در دسترس استفاده گردید. داده های تحقیق از طریق پرسشنامه استاندارد گرداوری شد و بوسیله نرم افزارهای Spss و Smart PLS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج بدست امده از تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد که کلیه فرضیه های تحقیق مورد تایید قرار گرفته و براین اساس فرهنگ سازمانی و عملکرد رهبری بر مشارکت سازمانی و اعتماد سازمانی تاثیر داشته و مشارکت سازمانی و اعتماد سازمانی بر رضایت شغلی تاثیر داشته و همچنین فرهنگ سازمانی و عملکرد رهبری بر رضایت شغلی با توجه به نقش میانجی مشارکت سازمانی و اعتماد سازمانی در بین بیمه گزاران شرکت بیمه ایران استان گیلان تاثیر معناداری دارد.
تأثیر نوآوری های حسابداری مدیریت بر فرهنگ سازمانی
حوزه های تخصصی:
شرکت ها و بنگاه های اقتصادی اهداف متوعی را دنبال می کنند که جسابداری مدیریت در تحقق آن نقش موثری دارد. با توجه به تغییرات شکرفی که در زمینه تکنولوژی های مدرن و فن آوری اطلاعات ایجاد شد شرکت ها برای ادامه حیات خویش نیازمند پذیرش و بکارگیری نوآوری های حسابداری مدیریت شدند. این تحقیق از نوع توصیفی – میدانی بوده و برای جمع آوری داده های مربوطه از پرسشنامه استفاده شده است. پرسشنامه از طیف پنج گزینه ای لیکرت می باشد پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ 82/0 می باشدواز لحاظ هدف تحقیق حاضرکاربردی میباشد. داده های تحقیقی کیفی بوده به همین منظور در تجزیه و تحلیل داده های مربوطه از روش های آزمون تی-تست، آزمون ویلکاکسون و کروسکال والیس استفاده شده است. شرکت های نمونه به دو گروه دارای نوآوری حسابداری مدیریت و فاقد نوآوری حسابداری مدیریت تقسیم شد. با توجه به نتایج آزمون های آماری در سطح اطمینان 95% می توان ادعا نمود که میان کاربرد نوآوری هزینه یابی بر مبنای فعالیت و مدیریت بر مبنای فعالیت با فرهنگ سازمانی رابطه مستقیم و معنی داری وجود دارد. نتایج تحقیق نشان داد که بکارگیری مفاهیم و روش های حسابداری مدیریت و نوآوری های آن در شرکت ها نقش بسزایی در رسیدن به اهداف سازمانی، بهبود مستمر عملیات و کارا بودن تصمیمات مدیریت دارد از آنجایی که فرهنگ سازمانی برای حرفه حسابداری لازم و ضروری است لذا پذیرش و بکارگیری نوآوری های حسایداری مدیریت در شرکت ها تابع فرهنگ سازمانی است.
امکان سنجی استقرار مدیریت دانش (مطالعه موردی: شرکت گاز استان سیستان و بلوچستان)
حوزه های تخصصی:
ادبیات مدیریتی بر اهمیت نقش آفرینی عوامل مدیریت دانش در ارتقای عملکرد سازمانی تاکید دارند. با این حال، مطالعات نظری و تجربی بسیار اندکی در رابطه با عوامل موثر بر عملکرد سازمانی در بخش های مختلف ایران صورت گرفته است. این تحقیق حاصل کار پژوهشی در این خصوص است که سعی دارد این شکاف علمی را پر کند. جمع آوری اطلاعات مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته برای سنجش امکان سنجی استقرار مدیریت دانش در شرکت گاز انجام شد. تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر نوع روش از نوع توصیفی -پیمایشی می باشد و جامعه آماری کارکنان شرکت گاز استان سیستان و بلوچستان تشکیل می دهند. نتایج تحقیق نشان داد که عوامل منتخب از دیدگاه جامعه منتخب بالاتر از حد متوسط است وبخش مذکور می تواند از طریق بکار گیری استراتژی ها و تاکتیک های پیشنهاد شده در بخش انتهایی مقاله حاضر امکان استقرار مدیریت دانش را فراهم آورد.
مقایسه فرهنگ سازمانی، تعهد سازمانی و سبک های مدیریتی در دستگاه های اجرایی استان آذربایجان غربی در سال 1399
حوزه های تخصصی:
هدف کلی تحقیق حاضر مقایسه بین فرهنگ سازمانی، تعهد سازمانی و سبک های مدیریتی در کارکنان زن و مرد در دستگاه های اجرایی استان آذربایجان غربی می باشد پژوهش حاضر با توجه به ماهیت موضوع و اهداف، از نوع علّی – مقایسه ای می-باشد. جامعه آماری این تحقیق را کلیه کارکنان دستگاه های اجرایی استان آذربایجان غربی در سال 1399 تشکیل می دهند. نمونه آماری این تحقیق 384 نفر برآورد گردید. پرسش نامه های مورد استفاده عبارتند از: پرسشنامه استاندارد سبک مدیریت توسط اشمیت (1988) ، پرسش نامه فرهنگ سازمانی و پرسشنامه تعهد سازمانی و مادوی، استیرز و پورتر(1974). نتایج نشان داد که عامل جنسیت در نمونه مورد بررسی بر فرهنگ سازمانی و سبک مدیریت کارکنان اثرگذار است اما این عامل تأثیر چندانی در تعهد سازمانی کارکنان ندارد.