مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۰۱.
۳۰۲.
۳۰۳.
۳۰۴.
۳۰۵.
۳۰۶.
۳۰۷.
۳۰۸.
۳۰۹.
۳۱۰.
۳۱۱.
۳۱۲.
۳۱۳.
۳۱۴.
۳۱۵.
۳۱۶.
۳۱۷.
۳۱۸.
۳۱۹.
۳۲۰.
فرهنگ سازمانی
حوزه های تخصصی:
امروزه اهمیت نیروی انسانی به عنوان کارکنان دانشی و مستعد بر کسی پوشیده نیست، به ویژه در سازمان های خدماتی مثل بانک ها اهمیت مضاعفی پیدا می کند. جذب و نگهداشت این منابع حیاتی امری حیاتی برای سازمان محسوب می شود هدف پژوهش حاضر بررسی شاخص های جذب و نگهداشت نیروی انسانی مستعد در بانک ها می باشد. جهت بررسی این موضوع از روش تحقیق کیفی استفاده شد و نتایج حاصل از مصاحبه با 6 خبره دانشگاهی و 9 مدیر بانکی حاکی از آن بود که معیارهای جذب و نگهداشت افراد مستعد در بانک شامل 16 شاخص می باشد که 7 شاخص آن مربوط به جذب و 9 شاخص مربوط به نگهداشت می باشد. برخی شاخص های جذب کارکنان مستعد در بانک عبارتند از ایده محور و ساختار شکن بودن، جذب استعدادیاب و عدالت محور، مطابقت معیارها و مکان های جذب با اهداف استراتژیک و ... . برخی از شاخص های نگهداشت کارکنان مستعد در بانک عبارتند از: توسعه و پرورش استعدادها، جانشین پروری تجربی، ایجاد فرصت های برابر رشد، وابستگی مالی کردن و ... . نتایج نشان داد که تفاوت هایی میان شاخص های به دست آمده از مصاحبه های مدیران بانکی و خبرگان دانشگاهی وجود دارد که نشان دهنده فرهنگ متفاوت بانک ها و شاخص های خاص آن ها می باشد.
بررسی تأثیر ابعاد محتوایی سازمان بر هوشمندی رقابتی مطالعه ای در صنایع کاشی استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه هوشمندی رقابتی به عنوان یک ابزار مدیریت راهبردی و یکی از سریع ترین زمینه های رشد کسب و کار به شمار می رود که می تواند برای سازمان مزیت رقابتی ایجاد نماید. به همین دلیل در طی سال های اخیر هوشمندی رقابتی به یکی از موضوعات مطرح در حوزه مدیریت تبدیل شده است. از این رو این پژوهش نیز به بررسی تأثیر هر یک از ابعاد محتوایی سازمان (اندازه، راهبرد، محیط، فرهنگ و فناوری) بر هوشمندی رقابتی پرداخته است. جامعه مورد بررسی در این پژوهش مدیران 31 شرکت کاشی استان یزد هستند که از این میان 72 نفر به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها نیز از چهار پرسشنامه مجزا استفاده شده است. همچنین به منظور بررسی روایی ابزار اندازه گیری از روایی محتوا و برای بررسی پایایی از ضریب آلفای کرونباخ بهره گرفته شده است. نوع این پژوهش از حیث هدف کاربردی، از حیث شیوه جمع آوری داده ها پیمایشی و از حیث روش توصیفی همبستگی می باشد. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که جامعه ی مورد بررسی از سطح مطلوبی از هوشمندی رقابتی برخوردار نیست و از سوی دیگر هر یک از ابعاد محتوایی سازمان می توانند به گونه ای بر میزان به کارگیری هوشمندی رقابتی در شرکت های کاشی استان یزد تأثیرگذار باشند. Abstract Nowadays, competitive intelligence has been a strategic management tool and one of the fastest growing areas of business that can create the competitive advantage for organizations. For this reason competitive intelligence has become one of the most important subjects in the domain of management during recent years. Therefore, this research has focused on the influence of the contextual dimensions of the organization (size, strategy, environment, culture and technology) on competitive intelligence. The society of this study is managers of tile manufacturing companies in Yazd province and72 managers were randomly selected among them. For collecting data four questionnaires was separately used. This study is an applied one and in terms of data gathering is a survey and in terms of methodology is descriptive correlation. The results of this study indicated that competitive intelligence in this society does not have favorable condition; On the other hand each of the contextual dimensions of the organization has a considerable effect on the employing of competitive intelligence. Keywords: Competitive Intelligence; Contextual Dimensions of Organization; Organizational Culture; Environmental Uncertainty; Technological Capabilities; Strategy
بررسی رابطه فرهنگ سازمانی با مدیریت تغییر در ادارات دولتی شهر کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری و مدیریت آموزشی سال سوم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۹
127 - 147
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به بررسی رابطه بین فرهنگ سازمانی با مدیریت تغییر ادارات دولتی شهر کرج پرداخته است. حجم جامعه آماری در این پژوهش 552 نفر می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای، نمونه ای به حجم 120 نفر از کارکنان صفی و ستادی انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه فرهنگ سازمانی دنیسون با ضریب پایانی 87% و پرسشنامه مدیریت تغییر با ضریب پایایی 91% که از طریق ضریب آلفای کرونباخ بدست آمده است، می باشد. در این پژوهش متغییر پیش بین فرهنگ سازمانی و ملاک مدیریت تغییر می باشد. روش های آماری مورد استفاده در این پژوهش شامل کروسکال والیس، u من ویتنی، همبستگی پیرسون و فریدمن می باشد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان دهنده رابطه مثبت و معنادار بین فرهنگ سازمانی و مدیریت تغییر با ضریب همبستگی 72% و در سطح معنی داری 1% می باشد. بنی انواع چهار گانه فرهنگ سازمانی شامل: مشارکتی، ثبات و یکپارچگی، انعطاف پذیری و ماموریتی با مدیریت تغییر رابطه معناداری وجود دارد. فرهنگ ماموریتی با بیشترین ضریب همبستگی یعنی 69% رابطه با مدیریت تغییر را نشان می دهد یافته های جانبی به دست آمده در این پژوهش نیز حاکی از آن است که میان ادراکات کارکنان از لحاظ جنسیت و تحصیلات از فرهنگ سازمانی و مدیریت تغییر، تفاوت معناداری وجود ندارد
رابطه میان فرهنگ سازمانی و استقرار مدیریت دانش در دانشگاه تربیت مدرس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۷ تابستان ۱۳۹۲ شماره ۲۱
101 - 131
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه، بررسی رابطه بین فرهنگ سازمانی و استقرار مد یریت دانش در دانشگاه تربیت مدرس می باشد. کارکنان ستادی و اعضای هیئت علم ی، جامعه آمار ی این پژوهش را تشکیل می دهند. به منظور گردآوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که فرهنگ سازمانی و استقرار مدیریت دانش از نسبتاً مطلوبی برخوردار هستند . همچنین میان فرهنگ سازمانی و مؤلفه های آن شامل حمایت مدیریت، تعلق سازما نی، خلاقی ت فردی و سبک رهبری با استقرار مدیریت دانش رابطه معن یداری وجود دارد . اما بین سازش با پدیده تعارض و استقرار مدیریت دانش رابط ه معن یداری نیست . می توان چنین نتیجه گرفت که برای استقرار مدیریت دانش، فرهنگ سازمانی نسبت به تکنولوژی و امثال آن جایگاه مهم تر ی دارد. بنابراین حفظ و تقویت شاخصه های فرهنگی مؤثر بر مدیریت دانش باید از اولویت های دانشگاه تربیت مدرس باشد.
فرهنگ سازمانی دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزداز دیدگاه اعضای هیئت علمی بر مبنای مدل هوفستد سال 1394(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: فرهنگ سازمانی موضوعی است که به تازگی در دانش مدیریت و در قلمرو رفتار سازمانی راه یافته است. هدف پژوهش حاضر بررسی فرهنگ سازمانی دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد از دیدگاه اعضای هیئت علمی بر اساس مدل هوفستد می باشد . روش کار: این پژوهش از نوع پیمایشی و به شیوه مقطعی بود. این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی و به شیوه مقطعی بود. کلیه اعضای هیئت علمی علوم پایه دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی شهید صدوقی یزد جامعه هدف بودند، حجم نمونه محاسبه شده برابر با 112 نفر و روش نمونه گیری تصادفی ساده بود. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه متغیرهای جمعیت شناسی و پرسشنامه فرهنگ سازمانی هوفستد بود. تجزیه وتحلیل داده ها با نرم افزار 16 SPSS v و آزمون های آماری ضریب همبستگی اسپیرمن و پیرسون، تی مستقل و آنالیز واریانس انجام شد . یافته ها: 3/72% افراد موردمطالعه مرد، 9/25% زن، میانگین سنی نمونه موردپژوهش 26/43 سال و میانگین سابقه کاری 07/15 سال بود.1/24% مربی،50% استادیار،1/7% استاد و 1/16% دانشیار بودند. ویژگی های زیر در فرهنگ سازمانی دانشگاه یافت شد: تعادل فرهنگی با میل به مرد گرایی، ریسک پذیری متعادل، فردگرایی جمع گرایی متعادل و توزیع نسبتاً متعادل قدرت. بین سابقه کار و ریسک پذیری رابطه معنادار منفی بود و میزان مرد گرایی /زن گرایی در زنان و مردان متفاوت است. رشته تحصیلی، سابقه مدیریت، وضعیت هیئت علمی و نوع دانشکده با فرهنگ سازمانی ارتباط معنی داری نداشت . نتیجه گیری: اعضای هیئت علمی، فرهنگ سازمانی را حمایتی و پرورش دهنده می دانند و معتقدند دانشگاه علاوه بر اهمیت قائل شدن برای مسئولیت های فردی و اجتماعی گرایش به پرهیز از بی عدالتی دارد .
بررسی نقش و تأثیر اخلاق اسلامی کار بر فرهنگ سازمانی و سلامت اداری کارکنان پژوهشگاه صنعت نفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش پیش رو با هدف بررسی نقش اخلاق اسلامی کار بر فرهنگ سازمانی و سلامت اداری کارکنان پژوهشگاه صنعت نفت انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل تمام کارکنان شاغل در پژوهشگاه است، که از میان آن ها 314 نفر با استفاده از فرمول کوکران به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی است و برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های استاندارد استفاده شده است. به منظور ارزیابی روابط بین متغیرهای مکنون اندازه گیری شده در الگوی مفهومی، روش الگویابی معادلات ساختاری به کار گرفته شد. یافته های تحلیل همبستگی میان متغیرهای پژوهش، مویدآن است که میان این متغیرها، همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین در این تحقیق، نقش میانجی فرهنگ سازمانی در رابطه بین اخلاق اسلامی کار و سلامت اداری تایید شد.
بررسی رابطه بین اخلاق اسلامی کار و فرهنگ سازمانی با رضایت شغلی کارکنان با توجه به نقش واسطه ای تعهد سازمانی در سازمان تأمین اجتماعی استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی رابطه بین اخلاق اسلامی کار و فرهنگ سازمانی با رضایت شغلی کارکنان با توجه به نقش واسطه ای تعهد سازمانی در سازمان تأمین اجتماعی استان گلستان بوده است. روش تحقیق آن از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها توصیفی، پیمایشی و از نوع همبستگی می باشد. همچنین جامعه آماری آن کلیه کارکنان سازمان تأمین اجتماعی استان گلستان به تعداد 340 نفر بود که با بهره گیری از جدول کرجسی و مورگان، 181 نفر به عنوان حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب گردیده اند. داده های مورد نیاز با استفاده از روش میدانی و کتابخانه ای و ابزار آن پرسشنامه جمع آوری گردید که روایی و پایایی آنها نیز بررسی و مورد تایید واقع شد. همچنین جهت تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری(SEM) و نرم افزارهای SPSS و Lisrel استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از رابطه مثبت و معنادار بین اخلاق اسلامی کار و فرهنگ سازمانی با رضایت شغلی کارکنان است و تعهد سازمانی کارکنان نقش واسطه را در رابطه میان اخلاق اسلامی کار و فرهنگ سازمانی با رضایت شغلی کارکنان ایفا می کند.
طراحی الگوی فرهنگ سازمانی اثربخش در کتابخانه های عمومی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : ایجاد فرهنگ سازمانی اثربخش از ضروریات کار مدیریتی در هر سازمانی است. هدف این پژوهش طراحی الگوی فرهنگ سازمانی اثربخش برای کتابخانه های عمومی ایران از دیدگاه کتابداران و مدیران شاغل در کتابخانه های عمومی ایران است. روش : پژوهش حاضر از نوع کیفی است که با روش نظریه زمینه ای انجام شده است. در این پژوهش 23 نفر از کتابداران و مدیران شاغل در کتابخانه های عمومی وابسته به نهاد کتابخانه های عمومی کشور به شکل هدفمند در 10 استان مورد مصاحبه نیمه ساختاریافته قرار گرفتند. برای تحلیل مصاحبه ها از روش تحلیل استراوس و کوربین شامل سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شد. در طی کدگذاری محوری مقوله اصلی شناسایی، و پس از کدگذاری گزینشی و تعیین روابط، الگوی ترسیمی ارائه گردید. یافته ها : بر اساس داده های حاصل از این پژوهش، شش مقوله اصلی و 16 مقوله فرعی به عنوان اَبعاد و مؤلفه های فرهنگ سازمانی اثربخش در کتابخانه های عمومی مفهوم سازی شد. عللی که باعث تبیین ارزش های متناسب با مقوله محوری شدند عبارت بودند از: کاهش مخاطب، کاهش انگیزه کارکنان، عدم تحقق اهداف و نقش ها و گرایش به فضای مجازی. همچنین شرایط مؤثر بر راهبردها عبارت بودند از: تنوع مخاطبان، تنوع نیازها، فرهنگی بودن، عمومی بودن خدمات و غیرانتفاعی بودن. در نهایت، پیامد اجرای راهبردها جذب مخاطب و تعالی اجتماعی بود. اصالت/ ارزش : ارزش این مقاله در این است که توجه مدیران کتابخانه های عمومی را به این مسئله معطوف می دارد که در مدیریت کتابخانه های عمومی، لازم است به اَبعاد فرهنگ سازمانی اثربخش در کتابخانه های عمومی توجه داشته باشند و برای اثربخشی بیشتر، آنها را در کتابخانه های عمومی حاکم نمایند.
بررسی تأثیر فرهنگ سازمانی بر نوآوری در سازمان
حوزه های تخصصی:
می توان گفت انجام هرگونه تغییر و تحول بنیادی در سازمان تنها از طریق فرهنگ آن سازمان امکان پذیر می باشد. هدف از انجام پژوهش حاضر با توجه به اهمیت و ضرورت وجود نوآوری در سازمان ها و تأثیر فرهنگ سازمانی بر این نوآوری، رابطة بین فرهنگ حاکم بر سازمان ها و نوآوری در سازمان را مورد بررسی قرار داده است. نوع پژوهش، کاربردی و روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی است که در آن فرهنگ سازمانی و ابعاد آن متغیرهای مستقل و نوآوری سازمانی متغیر وابسته است. حجم نمونه شامل 112 نفر از پرسنل مرکز اسناد انقلاب اسلامی بود. به منظور بررسی ارتباط بین متغیرها و از آزمون رگرسیون چندگانه استفاده شد. به این منظور اطلاعات کسب شده توسط نرم افزار SPSS 22 تجزیه و تحلیل گردید. در نهایت پس از تحلیل داده های گردآوری شده این نتیجه حاصل شده که فرهنگ سازمانی، بر رویکرد سازمان نسبت به مقوله ی نوآوری تأثیرگذار است.
ضرورت های مفهومی و الزامات روشی در مطالعات فرهنگ دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
مطالعه درباره فرهنگ هر اجتماع بدلیل ویژگی هویت بخشی و ایجاد مرز در تشخیص اجتماعات گوناگون از هم، از الزامات اصلی برای شناخت آن اجتماع تلقی می گردد. دانشگاه نیز یکی از این اجتماعات است که اگر چه مطالعه درباره فرهنگ آن مورد توجه محققان حوزه های مختلف علمی قرار گرفته است؛ اما برخلاف دیگر مطالعات انجام شده درباره دانشگاه، از کاستی ها و شکاف مطالعاتی قابل توجهی برخوردار است. به نحوی که می توان به صراحت به عدم بلوغ مطالعات فرهنگ دانشگاهی در ایران اشاره نمود. مقاله حاضر با هدف پاسخ به این مساله، به واکاوی مفاهیم، دیدگاه ها و نظریه های مرتبط در این حوزه و تحلیل آن پرداخته است. واکاوی انجام شده نشان می دهد که عدم توسعه مفهومی و روشی مطالعات « فرهنگ دانشگاه(ی)» صرف نظر از پیچیدگی سه مفهوم فرهنگ، سازمان و دانشگاه، از سه دلیل اصلی نشات می گیرد: عدم تفکیک مفهومی «فرهنگ دانشگاه» از «فرهنگ دانشگاهی»، عدم توجه به تعلق مطالعات فرهنگ دانشگاه(ی) به حوزه میان رشته ای و عدم تفکیک روش شناختی میان دو رویکرد« داشتن» فرهنگ به مثابه یک متغیر و « بودن» فرهنگ به مثابه استعاره ریشه است.
طراحی مدل تعاملی گونه های فرهنگ سازمانی بر تحقق اقتصاد مقاومتی دانش بنیان مبتنی بر دیدگاه حضرت امام خامنه ای (مدظله العالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ در دانشگاه اسلامی سال هشتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۲۷)
225 - 250
هدف: اقتصاد مقاومتی، اقتصادی دانش بنیان، بهره ور، مولّد، باعث ارزش افزوده بالا و کاهنده خطرپذیری های اقتصادی در جهان پرتلاطم امروز خواهد بود و به مجموعه رفتارهای اقتصادی دلالت می کند که منجر به تقویت زیرساختهای حکومت اسلامی می شود؛ به گونه ای که باید از همه ظرفیتهای بالقوه و بالفعل برای ارتقای رفاه عادلانه در جامعه استفاده شود. لازمه تحقق چنین اقتصادی و بخش جدایی ناپذیر آن، فرهنگ است. تحقیق حاضر با اذعان به این موضوع، باهدف طراحی مدل تعاملی گونه های فرهنگ سازمانی بر تحقق اقتصاد مقاومتی دانش بنیان مبتنی بر دیدگاه حضرت امام خامنه ای به رشته تحریر درآمده است. روش: این پژوهش با روش توصیفی- پیمایشی انجام شد. جامعه آماری آن به صورتهدفمند انتخاب شد و بر اساس جدول مورگان، تعداد 140 نفر از آنان برای نمونه آماری برگزیده شدند. برای بررسی فرضیه ها از پرسشنامه محقق ساخته شامل 36 سؤال استفاده شد که پایایی آن توسط آزمون آلفای کرونباخ در نرم افزار اس.پی.اس.اس، 984/0 محاسبه شد. از آنجا که داده ها نرمال بودند، برای تجزیه و تحلیل آنها از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: بین فرهنگ سازمانی و اقتصاد مقاومتی دانش بنیان رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. نتیجه گیری: فرهنگ سازمانی 96 درصد بر تحقق اقتصاد مقاومتی دانش بنیان تأثیرگذار است.
مدل یابی معادلات ساختاری رابطه فرهنگ سازمانی با فرایند پیاده سازی مدیریت دانش (نمونه پژوهش: شهرداری زاهدان)
منبع:
مدیریت راهبردی دانش سازمانی سال دوم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴
77 - 102
حوزه های تخصصی:
در آستانه هزاره سوم، مدیریت دانش، به عنوان یک نیاز استراتژیک برای مؤسسات، سازمانها و نهادهای خدماتی مطرح است و تضمین کننده برتری های بلند مدت برای سازمان ها و جوامع و نشان دهنده میزان بهره گیری آنها از سرمایه های انسانی، فکری و اطلاعاتی است. یکی از عوامل اصلی پیاده سازی مدیریت دانش فرهنگ سازمانی است. پژوهش با هدف تحلیل ساختاری رابطه فرهنگ سازمانی با فرایند پیاده سازی مدیریت دانش با رویکرد پژوهش آمیخته انجام شده است. در بخش کیفی پژوهش با بهره گیری از شیوه دلفی و دیدگاه صاحبنظران به روش تحلیل محتوای جهتدار و تلخیصی و مصاحبه های نیمه ساختار یافته، دوازده مؤلفه فرهنگ سازمانی مبتنی بر دانش در جامعه آماری استخراج شد که این مؤلفه ها شامل میل به دانش، دانشکارمحوری، آموزش و یادگیری، ارتباطات متقابل دانشی، همدلی، جمعگرایی دانشی، التزام به برنامه دانشی، ارزیابی و پاداش دانشی، مشروعیت دانشی، زمانبندی دانشی، انعطاف دانشی و صیانت دانش است. در بخش کمّی از روش توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی با استفاده از نرم افزار لیزرل و روش مدل یابی معادلات ساختاری، ارتباط هر یک از این مؤلفه ها با فرایند پیاده سازی مدیریت دانش تحلیل شد. در مرحله کیفی نمونه آماری 33 نفر خبره مرتبط با موضوع انتخاب شدند و در مرحله کمی، نمونه آماری شامل 141 نفر از کارکنان شهرداری زاهدان هستند که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. پس از تجزیه و تحلیل، مشخص شد در ارتباط فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش، مؤلفه های التزام به برنامه دانشی و قدرت و مشروعیت دانشی بیشترین تأثیر را بر فرایند پیاده سازی مدیریت دانش در شهرداری زاهدان دارد و در پایان نیز راهکارهای اجرایی در این زمینه ارائه شد.
بررسی تأثیر فرهنگ سازمانی دنیسون برعملکرد سازمانی با میانجی گری رفتار شهروندی سازمانی (مطالعه موردی: کارکنان بانک صادرات شهر مشهد)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر فرهنگ سازمانی دنیسون برعملکرد سازمانی با میانجی گری رفتار شهروندی سازمانی انجام می گیرد. بدین منظور، از مؤلفه های فرهنگ سازمانی دنیسون بهره برده می شود و این مؤلفه ها شامل (انطباق پذیری، سازگاری، درگیری و رسالت) می باشد. روش تحقیق در این پژوهش از نوع هدف، کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی- پیمایشی و از شاخه میدانی می باشد. جامعه آماری در این پژوهش، کارمندان بانک صادرات مشهد به تعداد 1200 نفر می باشد. که با روش نمونه-گیری تصادفی ساده، 290 نفر، به عنوان نمونه انتخاب شدند. همچنین، در این تحقیق از پرسشنامه برای ابزار جمع آوری داده ها، استفاده شده است، که صحت و سقم آن، به تأیید برخی از خبرگان و متخصصین در حیطه مدیریت رسید. سپس بعد ازتایید روایی سازه با استفاده از تحلیل عاملی و پایایی آن، با استفاده از آزمون کرونباخ (79/0) تایید گردید. برای آزمون فرضیات نیز، از روش معادلات ساختاری به کمک نرم افزار لیزرل استفاده شده است. نتایج حاصل از تحلیل فرضیه ها حاکی از آن است که، فرهنگ سازمانی و ابعاد آن(انطباق پذیری، سازگاری، درگیری و رسالت) بر رفتار شهروندی سازمانی بانک صادرات مشهد تأثیر مثبت و معناداری دارد. رفتار شهروندی سازمانی بر عملکرد سازمانی بانک صادرات مشهد تأثیر مثبت و معناداری دارد. فرهنگ سازمانی به واسطه رفتار شهروندی سازمانی بر عملکرد سازمانی بانک صادرات مشهد تأثیر مثبت و معناداری دارد.
نقش فرهنگ سازمانی شرکت ها در ارتکاب جرائم زیست محیطی؛ نمونه پژوهی کارخانه های مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوقی دوره یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
59 - 97
حوزه های تخصصی:
پژوهش پیش رو با هدف ارزیابی نقش فرهنگ سازمانی شرکت ها در ارتکاب جرائم حوزه زیست محیطی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه کارگران شش کارخانه دارای بیش ترین نرخ جرائم زیست محیطی در مشهد تشکیل می دهند که از این میان، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب 252 نفر به عنوان حجم نمونه نهایی انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه محقق ساخته بود که روایی محتوایی و صوری آن با استفاده از نظرات سه متخصص تأیید و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ 83/0 محاسبه شد. بر اساس یافته ها، اثرگذاری اهداف سازمان بر فعالیت های کارگران بیشتر از سطح متوسط است و بین نمرات نقش فرهنگ سازمانی بر فعالیت های کارگران بر حسب جنس، تحصیلات، سابقه کار، سن، وضعیت تأهل، تحت پوشش بیمه بودن و سابقه کیفری تفاوت معناداری وجود ندارد. نتایج حاصل از آزمون فریدمن در مورد تأثیر ابعاد سه گانه نقش فرهنگ سازمانی بر ارتکاب جرائم زیست محیطی نشان داد که انتقال فرهنگ سازمانی بالاترین رتبه و یادگیری سازمانی پایین ترین رتبه را به خود اختصاص داده است.
رابطه عدالت سازمانی و کیفیت زندگی کاری در دانشگاه شهید بهشتی و نقش میانجی فرهنگ سازمانی در این ارتباط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی رابطه عدالت سازمانی با کیفیت زندگی کاری با نقش میانجی فرهنگ سازمانی از دیدگاه کارکنان دانشگاه شهید بهشتی است. روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی – همبستگی است و داده ها از طریق دو پرسش نامه محقق ساخته و یک پرسش نامه استانداردشده که 263 نفر از کارکنان دانشگاه آن ها را تکمیل نموده اند، جمع آوری شد. جهت تعیین روایی پرسش نامه ها از نظرات کارشناسانه و تخصصی صاحب نظران و برای تعیین پایایی پرسش نامه ها از روش آلفای کرانباخ استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده های کمی در قالب تحلیل توصیفی داده ها، آزمونt-test ، ضریب همبستگی پیرسون، معادلات ساختاری، تحلیل واریانس یکراهه، t برای دو گروه مستقل صورت گرفت. یافته های پژوهش نشان داد بین عدالت سازمانی و مولفه های آن با کیفیت زندگی کاری، بین عدالت سازمانی و مولفه های آن با فرهنگ سازمانی، بین فرهنگ سازمانی با کیفیت زندگی کاری همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. هم چنین یافته ها نشان داد فرهنگ سازمانی در ارتباط بین عدالت سازمانی و کیفیت زندگی کاری، نقش میانجی را به خوبی ایفا می کند. در خصوص وضعیت متغیرهای مورد مطالعه، یافته ها بیانگر آن بودند که عدالت سازمانی و کیفیت زندگی کاری از وضعیت نامطلوب و متغیر فرهنگ سازمانی از وضعیت نسبتاً مطلوبی برخوردار است.
بررسی رابطه سبک رهبری با فرهنگ سازمانی و نقش آن در خودکارآمدی و اشتیاق کاری کارکنان دانشگاه شهید بهشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی سبک رهبری با فرهنگ سازمانی در خودکارآمدی و اشتیاق کاری کارکنان دانشگاه شهید بهشتی می باشد. جامعه آماری کلیه کارکنان دانشگاه در سال 1395 بودند. نمونه آماری 108 نفر بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. پژوهش با استفاده از پرسشنامه های سبک رهبری باس و آولیو (MLQ)، فرهنگ سازمانی هافستد، خودکارآمدی عمومی و اشتیاق کاری شافولی و باکر جمع آوری شد. داده های به دست آمده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، روش تحلیل رگرسیون چند متغیره و تی مستقل تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد که نوع فرهنگ سازمانی غالب در کارکنان دانشگاه شهید بهشتی با (2/78%) فرهنگ سازمانی ایدئولوژیک بود. همچنین بین سبک رهبری و فرهنگ سازمانی با خود-کارآمدی و اشتیاق کاری کارکنان رابطه مثبت معناداری وجود دارد. سبک رهبری و فرهنگ سازمانی قادر به پیش بینی خود-کارآمدی و اشتیاق کاری در کارکنان می باشد. همچنین بین خود-کارآمدی و اشتیاق کاری در بین کارکنان زن و مرد تفاوت معناداری به دست نیامد.
اثر فرهنگ سازمانی و ابعاد ساختار سازمانی بر عملکرد شغلی و نوآوری: نقش واسطه ای هوش سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر فرهنگ سازمانی و ابعاد ساختار سازمانی بر عملکرد شغلی و نوآوری با میانجی گری هوش سازمانی بود. نمونه پژوهش حاضر شامل 430 نفر از کارکنان شرکت ذوب آهن اصفهان بود که به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای مورد مطالعه از پرسشنامه های فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی، عملکرد شغلی و نوآوری و مقیاس هوش سازمانی استفاده گردید. ارزیابی الگوی پیشنهادی از طریق الگویابی معادلات ساختاری (SEM) و با استفاده از نرم افزار AMOS ویراست 18و SPSS ویراست 18 انجام گرفت. روابط واسطه ای در الگوی پیشنهادی با استفاده از روش بوت استراپ آزموده شدند. طبق نتایج حاصل الگوی پیشنهادی از برازش خوبی با داده ها برخوردار بود. یافته ها نشان دادند که فرهنگ سازمانی هم به طور مستقیم و هم به طور غیر مستقیم از طریق هوش سازمانی باعث افزایش نوآوری و عملکرد شغلی می شود. همچنین متمرکز سازی فقط به طور غیرمستقیم از طریق هوش سازمانی باعث کاهش نوآوری و عملکرد شغلی می شود. از سوی دیگر رسمیت و پیچیدگی نه به طور مستقیم و نه به طور غیرمستقیم بر نوآوری و عملکرد شغلی اثر ندارند.
پیش بینی آمادگی پذیرش تغییر کارکنان دانشگاه از روی مؤلفه های فرهنگ سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: آمادگی پذیرش تغییر نیروی انسانی در آموزش عالی، یکی از عوامل کلیدی موفقیت برنامه های تغییر سازمانی است. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی آمادگی پذیرش تغییر کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز از طریق مؤلفه های فرهنگ سازمانی انجام شده است. روش: این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است که در سال 1395 انجام گرفت. جامعه پژوهش را کلیه کارکنان شاغل رسمی در دانشگاه آزاد اسلامی اهواز (466 نفر) تشکیل می دهد که نمونه ای با حجم 260 نفر از آن ها به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه فرهنگ سازمانی دنیسون (2000) و پرسشنامه آمادگی برای پذیرش تغییر دانهام (1989) صورت گرفت. برای تایید روایی صوری و محتوایی پرسشنامه ها از نظرات استادان و کارشناسان و برای تایید پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و ضریب رگرسیون چندگانه برای تحلیل داده ها استفاده گردید. یافته ها: یافته ها نشان داد بین مولفه های فرهنگ سازمانی با آمادگی پذیرش تغییرکارکنان دانشگاه رابطه ی مثبت و معنا دار وجود دارد. هم چنین بین مؤلفه های مشارکت، ثبات و یکپارچگی، انعطاف پذیری و مأموریت با آمادگی پذیرش تغییر در نمونه مورد مطالعه رابطه مثبت و معنا دار مشاهده گردید. یافته های حاصل از رگرسیون نشان داد از بین متغیرهای پیش بین مؤلفه های انعطاف پذیری، مشارکت و مأموریت فرهنگ سازمانی بهترین پیش بین های آمادگی پذیرش تغییر در کارکنان هستند. نتیجه گیری: هر چه تعهد به مشارکت، سازگاری، انطباق پذیری و مأموریت بالاتر باشد، آمادگی پذیرش تغییر بالاتر است. کارکنان دانشگاه مورد مطالعه به لحاظ فرهنگ سازمانی آمادگی پذیرش برنامه های تغییر و تحول را دارند .
گونه شناسی فرهنگ سازمانی دانشگاه شهید چمران اهواز و تبیین اثر آن بر سلامت سازمانی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف ارزیابی و گونه شناسی فرهنگ سازمانی و بررسی اثر آن بر سلامت سازمانی کارکنان انجام شده است. این مطالعه از نظر هدف، پژوهش کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها یا طرح تحقیق در زمره پژوهش های توصیفی- همبستگی است جامعه آماری پژوهش کلیه کارکنان دانشگاه شهید چمران اهواز بوده است که به دلیل بزرگی و دشواری دسترسی به همه اعضای جامعه اقدام به نمونه گیری به روش تصادفی طبقه ای شده است. برای تعیین حجم نمونه با مراجعه به جدول نمونه گیری مورگان، تعداد 260 نفر از میان کارکنان انتخاب گردیدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه های معتبر دارای روایی و پایایی بوده بدین ترتیب برای سنجش فرهنگ سازمانی از پرسشنامه دنیسون و همکاران (2006) و برای سنجش سلامت سازمانی از پرسشنامه کلینگل و لایدن (2001) استفاده گردید. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها به روش مدلسازی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار لیزرل (Lisrel) نشان داد که دانشگاه از نظر فرهنگ و سلامت سازمانی کارکنان از وضعیت متوسطی و نسبتا مناسبی برخوردار است. همچنین نتایج تاثیر مثبت و معنادار فرهنگ سازمانی بر سلامت سازمانی کارکنان را تایید نمود. البته از میان ابعاد فرهنگ سازمانی تاثیر مثبت و معنادار دو مولفه درگیر شدن در کار (مشارکتی بودن) و انطباق پذیری بر سلامت سازمانی به طور نسبتا قوی تایید گردید. ولی دو مولفه دیگر فرهنگ یعنی تاثیر سازگاری و ماموریت بر سلامت سازمانی به طور معنادار تایید نگردید. از میان ابعاد فرهنگ سازمانی، مشارکتی بودن و انطباق پذیری دارای رتبه بیشتری نسبت به سایر ابعاد بودند، براین اساس می توان فرهنگ سازمانی دانشگاه را فرهنگی مشارکتی و انطباق پذیر تلقی نمود.
مدل کهکشانی، استعاره ای نو در حوزه فرهنگ سازمانی (مطالعه موردی: برج پژوهشی محمد رسول الله(ص) دانشگاه علوم پزشکی شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال هفدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۵۱)
145 - 172
حوزه های تخصصی:
فرهنگ یکی از موضوعات نظری جدال آمیز در سازمان هاست که به رغم تلاش پژوهشگران جهت توصیف ظریف این پدیده، هنوز در مسیر شناخت ماهیت آن مشکلات بسیار وجود دارد. پژوهش حاضر درصدد است، با طراحی مدلی در این حوزه، گامی جهت بهبود شناخت مقوله پیچیده فرهنگ بردارد. این پژوهش مطالعه ای آمیخته، از نظر روش اکتشافی و از نظر هدف توسعه ای و کاربردی است. به منظور اجرای این پژوهش، پس از بررسی مبانی فلسفی و پارادایمی و انتخاب پراگماتیسم، به منزله مبنای مناسب، مقالات داخلی و خارجی موجود و مرتبط به صورت گسترده مطالعه و 60 بُعد فرهنگ از میان آن ها استخراج شد. سپس، برای دستیابی به معرفت وحدت گرایانه، در کنار کثرت حاصل شده، با تکیه بر ویژگی های مفهوم فرهنگ سازمانی، این ابعاد در قالب مدلی استعاری مفهومی، تحت عنوان «مدل کهکشانی»، استقرار داده شد و برای دستیابی به این مهم همه ابعاد در یک جلسه گروه کانونی، متشکل از مدیران برج پژوهشی محمد رسول الله(ص)، دسته بندی شد. به منظور سنجش روایی مدل، از نظر بیست تَن از خبرگان فرهنگ سازمانی و جهت سنجش پایایی از شاخص کاپا استفاده شد. توجه اجمالی به این مدل می تواند اختلافات نظری در این حوزه را کاهش دهد و دریچه ای جدید جهت شناخت این مفهوم رو به اندیشمندان و نظریه پردازان بگشاید.