مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۸۱.
۳۸۲.
۳۸۳.
۳۸۴.
۳۸۵.
۳۸۶.
۳۸۷.
۳۸۸.
۳۸۹.
۳۹۰.
۳۹۱.
۳۹۲.
۳۹۳.
۳۹۴.
۳۹۵.
۳۹۶.
۳۹۷.
۳۹۸.
۳۹۹.
۴۰۰.
زلزله
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۰ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۷۴
۱۱۸-۱۰۳
حوزه های تخصصی:
زلزله یکی از مهم ترین مخاطرات طبیعی است که هر ساله آسیب های فراوانی را برای جوامع انسانی در پی دارد و بعضاً منجر به ایجاد بحران ها و فجایع بزرگی می شود. ایران به علت موقعیت زمین شناسی و قرارگیری بر روی کمربند زلزله دارای گسل های فعال متعدد و یکی از کشورهای لرزه خیز دنیا است و طی دوره های مختلف بر اثر وقوع زلزله، محتمل تلفات زیادی شده است. در این بین، سکونتگاه های روﺳﺘﺎیی نیز به دلیل شرایط خاص خود مانند تمرکز شدید جمعیتی در برخی از نقاط پرخطر کشور، سطح پایین تکنولوژی و عدم دسترسی به مصالح مقاوم، شخصی سازی مساکن و عدم رعایت اصول ایمنی در ساخت وسازها، تأسیسات زیربنایی غیراستاندارد، مکانیابی نامناسب و عدم دسترسی به امکانات و خدمات، سطح پایین آموزش و مهارت از ﻧﺨﺴﺘیﻦ ﻣﻨﺎﻃﻖ آسیب پذیر در برابر زﻟﺰﻟﻪ ﻫﺴﺘﻨﺪ. لذا داشتن شناخت کافی از میزان آسیب پذیری بالقوه سکونتگاه های روستایی در جهت برنامه ریزی و پیشگیری از آسیب ها، می تواند در فرایند مدیریت بحران بسیار کارآمد باشد. هدف از این پژوهش، ارزیابی آسیب پذیری سکونتگاه های روستایی ایران در برابر خطر زلزله است. جامعه موردمطالعه شامل تمام سکونتگاه های روستایی ایران است. داده های مورداستفاده در این مقاله از مرکز آمار ایران سال 1390 گردآوری شده است. در این مقاله بعد از مرور ادبیات 12 متغیر در قالب 3 معیار اصلی (جمعیت، نوع مصالح، سن مساکن) برای ارزیابی آسیب پذیری استفاده شده است. ابتدا پهنه بندی خطر زلزله (کم، متوسط، زیاد) براساس مطالعات پیشین، داده های موجود و نظر کارشناسان انجام شد. همچنین جهت ارزیابی آسیب پذیری سکونتگاه های روستایی از سیستم استنتاج فازی با ایجاد پایگاه قواعد دانش بنیان و تعریف 594 قاعده در محیط نرم افزار Matlab استفاده شده است و خروجی نهایی با نرم افزار Arc GIS نمایش داده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد حدود 45 درصد جمعیت و مساکن روستایی در پهنه با خطر زیاد زلزله استقرار یافته اند. همچنین سکونتگاه های روستایی ایران براساس میزان آسیب پذیری در برابر زلزله در سه طبقه با آسیب پذیری کم، متوسط و زیاد قرار گرفته اند که بخش عمده آن ها، به عبارتی حدود 70 درصد سکونتگاه های روستایی ایران در طبقه با میزان آسیب پذیری زیاد قرار می گیرند.
تحلیل و شناسایی معیارهای مؤثر بر مکانیابی بهینه اسکان موقت پس از زلزله ؛ مطالعه موردی: شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۲۴
149 - 163
حوزه های تخصصی:
هشتاد درصد از شهرهای جهان در مناطقی قرار دارند که حداقل سالی یک بار براثر مخاطرات طبیعی آسیب دیده اند. هنگامی که یک مخاطره طبیعی رخ می دهد کسانی که خانه های خود را در اثر این مخاطره از دست می دهند، در حالی که خانه هایشان بازسازی می شود، به جایی برای زندگی و نیاز به یافتن مکان های جایگزین دارند. هدف این تحقیق مکانیابی بهینه ی اسکان موقت در شهر کرمانشاه، با روش توصیفی و متکی بر پیمایش های میدانی با استفاده از مدل جمع وزنی weighted sum و نرم افزار تحلیلی_ترسیمی ArcGIS به صورت ترکیبی بوده است. در این راستا، در مرحله جمع آوری اطلاعات و داده های اولیه، از مطالعات کتابخانه ای و توزیع پرسشنامه بین خبرگان مرتبط با موضوع مورد مطالعه استفاده شد. با توجه به 9 معیار مهم و مؤثر شیب، دسترسی به راه، فاصله از مراکز نظامی و انتظامی، دسترسی به مراکز آتش نشانی، دسترسی به منابع آب و برق، فاصله از مناطق سیل خیز، تراکم جمعیتی و فاصله از تأسیسات خطرزا است که مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از معیارهای پژوهش گویای این امر بود که از ترکیب شاخص های 9 گانه در شهر کرمانشاه 1 درصد از محدوده شهر در پهنه مطلوبیت خیلی کم، 11 درصد در پهنه مطلوبیت کم، 37 درصد در پهنه مطلوبیت متوسط، 38 درصد در پهنه مطلوبیت زیاد و 13 درصد در پهنه مطلوبیت خیلی زیاد واقع شده است.
تببین ابعاد تاب آوری کالبدی شهری در برابر زلزله مبتنی بر روش های تصمیم گیری چند معیاره مورد پژوهی شهر یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۱
73 - 88
حوزه های تخصصی:
امروزه عمدتاً شهرها و جوامع سکونتگاهی در مکان هایی ایجاد یا بنا شده اند که به لحاظ مخاطرات طبیعی در معرض وقوع انواع سوانح طبیعی قرار گرفته اند . ازاین رو ، یکی از وظایف برنامه ریزان شهری تلاش برای تبدیل شهر به محیطی آرام ، ایمن و سالم است که سلامت شهروندان ساکن در آن را حفظ کند . در این میان ، مفهوم تاب آوری ، مفهوم جدیدی است که بیشتردر مواجهه با ناشناخته ها و عدم قطعیت ها به کاربرده می شود . زلزله به عنوان یکی از فاجعه بارترین و مخرب ترین انواع مخاطرات طبیعی دارای اشکال بزرگ و پیش بینی ناپذیر می باشد. لذا، نمی توان از پیامدهای آن جلوگیری کرد . در مقابل این وضعیت ، راهبردهای سازمان های بین المللی برای کاهش بلایا ، ایجاد جوامع تاب آور در برابر زلزله است که این امر نیازمند ارزیابی میزان تاب آوری شهر در برابر زلزله و برنامه ریزی اصولی در راستای تاب آور نمودن آن می باشد . بر این اساس پژوهش حاضر با هدف ارزیابی و سنجش میزان تاب آوری شهر یاسوج در برابر زلزله صورت گرفته است . این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از حیث ماهیت و روش توصیفی – تحلیلی است . شیوه گرداوری داده ها به روش اسنادی و مطالعه طرح تفصیلی و نفوس و مسکن شهر یاسوج در سال 1396 است . جهت بیان اهمیت نسبی و وزن هر یک از شاخص ها از مدل آنتروپی شانون استفاده شده است . سپس جهت بیان نتیجه نهایی از بررسی و ارزیابی هریک از شاخص ها از مدل پرومته استفاده شده است . در نهایت می توان نتیجه گرفت که شهر یاسوج به دلیل استفاده از معابر منظم و با عرض استاندارد و تراکم ساختمانی مناسب از مطلوبیت مناسبی در برابر زلزله برخوردار است . ولی مهم ترین عاملی که باعث می شود در برابر زلزله تاب آوری ضعیفی داشته باشد نوع سازه و اسکلتی است که مورد استفاده قرار می دهند .
تحلیل فضایی تاب آوری اجتماعی سکونتگاه های روستایی در برابر مخاطره زلزله (مطالعه موردی : روستاهای شهرستان آوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهندسی جغرافیایی سرزمین دوره ششم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۲)
309 - 325
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مخاطرات محیطی از جمله زلزله، درسکونتگاه های روستایی آسیب های جبران ناپذیری به همراه دارد. یکی از مهم ترین آسیب ها، آسیب های اجتماعی است. می توان با تاب آوری اجتماعی در کاهش صدمات و آثار مخرب زلزله گام برداشت. هدف : پژوهش حاضر با هدف تحلیل فضایی تاب آوری اجتماعی سکونتگاه های روستایی در برابر مخاطره زلزله را مورد بررسی قرار داده است. روش شناسی: تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن، توصیفی- تحلیلی است. به منظور گردآوری داده های مورد نیاز دو روش اسنادی و میدانی (ابزار پرسش نامه) به کار رفته است. جامعه آماری پژوهش، روستاهای واقع در شهرستان آوج و واحد تحلیل سرپرستان خانوارهای ساکن در روستاهای این شهرستان است که براساس روش کوکران، تعداد 370 سرپرست به صورت تصادفی انتخاب شده اند. قلمرو جغرافیایی: قلمرو جغرافیایی پژوهش، سکونتگاه های روستایی شهرستان آوج می باشد. یافته ها: پس از مطالعات اسنادی، به کمک روستاییان و مدیران روستایی 7 شاخص اجتماعی کلی و 20 شاخص جزیی در محدوده مورد مطالعه شناسایی و به کمک شاخص ها نمرات تاب آوری محاسبه شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد گویه وحدت و انسجام جامعه محلی با میانگین 76/3 و گویه برنامه های آموزشی مقابله با وقوع حوادث با میانگین 11/2 به ترتیب بیشترین و کمترین تاثیر را برتاب آوری اجتماعی روستاهای مورد مطالعه داشته اند. روستاهای حسین آباد، شهرباز و عبداله مسعود سفلی (0149/0) در بهترین و روستاهای میلاق، اک، یمق (0029/0) در پایین ترین سطح تاب آوری اجتماعی قرارگرفته اند. همچنین نتایج حاصل از مدل کوپراس نشان داد 40 روستا در وضعیت مطلوب، 24 روستا در وضعیت متوسط و 38 روستا در وضعیت نامطلوب قرار دارد. نتیجه گیری: بنابراین با توجه به وجود پتاسیل های مطلوب اجتماعی در روستاهای آوج، افزایش تاب آوری اجتماعی می تواند با ارتقای سطح زندگی مانند آموزش و تحصیلات، افزایش امکانات بهداشت و سلامت و بهبود آن، وجود سکونتگاه های ایمن، حفظ هنجارها در منطقه مورد مطالعه محقق گردد و رشد و توسعه سکونتگاه های روستایی آوج در میان تهدیدات ناشی از مخاطرات محیطی به صورت پیوسته و پایدار ادامه می یابد و بلایای بعدی نمی تواند زندگی مردم را مختل سازد.
ارزیابی نقش شیوه های بازسازی در پایداری سکونت گاه های روستایی آسیب دیده از زلزله (مطالعه موردی: شهرستان آوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهندسی جغرافیایی سرزمین دوره ششم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۴)
849 - 870
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بروز سوانح طبیعی می تواند عواقب و پیامدهای شدیدی هم به طور مستقیم و هم غیر مستقیم در زندگی مردم و معیشت آنها برجا بگذارد. بنابراین دستیابی به تاب آوری در زمینه سوانح طبیعی، اجتناب از بروز سوانح طبیعی در آینده و کاستن از خسارت مالی و تلفات انسانی در اثر بروز سوانح طبیعی خواهد بود.
هدف: تحقیق حاضر با هدف ارزیابی نقش شیوه های بازسازی در پایداری سکونتگاه های روستایی آسیب دیده از زلزله؛ مطالعه موردی شهرستان آوج طراحی و اجرا گردید.
روش شناسی : روش تحقیق حاضر از نوع پیمایشی بود که نتایج آن از نوع تحقیقات کاربردی می باشد. جامعه آماری تحقیق دربرگیرنده کلیه سکونتگاه های آسیب دیده از زلزله تیر 1381 در محدوده سیاسی شهرستان آوج است. به منظور بررسی داده های تحقیق حاضر از آمار توصیفی و استنباطی و نرم افزارهای SPSS استفاده شد .
قلمرو جغرافیایی پژوهش: با توجه به تعداد زیاد روستاها و گستردگی منطقه با استفاده از طبقه بندی جغرافیایی و لحاظ کردن مطالعه تطبیقی، تعداد 10 درصد از سکونتگاه های بازسازی شده به عنوان نمونه مطالعاتی تعیین شده است.
یافته ها و بحث: فعالیت های بازسازی پس از سانحه در سه مولفه مورد مطالعه از قبیل ابعاد توسعه کالبدی- محیطی، توسعه اقتصادی و توسعه اجتماعی- فرهنگی به ترتیب با مقادیر میانگین عددی و آماره آزمون t معادل (3.86 و 38.21)، (3.57 و 30.77) و (3.82 و 62.71) دارای تفاوت معناداری در سطح 99 درصد بوده است. از طرفی دیگر، تفاوت از حد مطلوب عددی (3 مساوی با میانگین طیف 5 سطحی لیکرت) مثبت گزارش شده و فاصله اطمینان در سطح 95 درصد در کران پایین و بالا نیز مثبت بوده است.
نتیجه گیری: تحلیل میانگین رتبه ای با بهره گیری از آزمون کروسکال والیس نشان داد که روستاهای جابه جا شده در فرآیند بازسازی با توجه به مشوق های اعتباری و مالی بیشتر، آماده سازی زمین و ... میانگین رتبه ای به مراتب بالاتری نسبت به روستاهای درجاسازی شده را به خود اختصاص داده اند. از این رو می توان به موفق آمیز بودن این شیوه در مقایسه با درجاسازی اذعان کرد.
تحلیل ریسک و آسیب پذیری لرزه ای سکونتگاه های انسانی شهرستان باشت با استفاده از مدل دیماتل فازی و Gis(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۵
21 - 36
حوزه های تخصصی:
عصر پست متروپلیتین را می توان عصر آسیب پذیری سکونتگاه های شهری و روستایی نامید؛ زیرا از یک سو این سکونتگاه ها با مخاطرات طبیعی و بحران های تکنولوژیک و از سوی دیگر با بحران های امنیتی و اجتماعی روبرو می باشند. مقاله حاضر، ازنظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی - تحلیلی است. برای گردآوری داده ها از سازمان نقشه برداری کشور، تصاویر ماهواره ای و همچنین برای بررسی و تجزیه وتحلیل داه ها از نرم افزار ARCGIS، مدل Dimatel و WASPAS استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که از مساحت 64/1037 کیلومترمربع شهرستان باشت، 80/150 کیلومترمربع معادل 53/14، در پهنه بدون خطر و 25/282 کیلومترمربع معادل 25/27 درصد در پهنه کم خطر قرار دارد. 29/273 کیلومترمربع معادل 33/26 درصد در پهنه متوسط، 20/233 کیلومترمربع معادل 47/22 درصد در پهنه زیاد خطر زلزله و همچنین 320/98 کیلومترمربع از کل شهرستان معادل 47/9 در پهنه بسیار زیاد از خطر زلزله قرار دارد. همچنین نتایج حاصل از خطر زلزله نشان داد که شهر باشت بر روی پهنه با خطر بالای زلزله قرار دارد. تحلیل فضایی میزان آسیب پذیری نقاط روستایی و آبادی ها نشان می دهد که 94/32 درصد از آبادی ها و روستاهای شهرستان باشت در پهنه با خطر خیلی بالا، 52/23 درصد در پهنه با خطر زیاد، 82/28 درصد در پهنه با خطر متوسط و 17/11 درصد از سکونتگاه های روستایی و آبادی ها در پهنه با خطر کم زلزله قرار دارد؛ بنابراین انجام اقدامات لازم ازجمله جلوگیری از استقرار، صدور مجوز و ممانعت از ساخت وساز بر روی گسل ها، آگاه سازی عمومی در راستای اقدامات پیشگیرانه قبل از وقوع حوادث، جلوگیری از استقرار و تمرکز سکونتگاه های شهری و روستایی در پهنه های با خاطر بالا، برقراری سیستم هشدار و اخطار های به موقع در پس لرزه های قبل از زلزله، دسترسی تمام سکونتگاه های شهری و روستایی به راه های ارتباطی و مراکز امدادرسان برای دسترسی سریع به مناطق بحرانی پس از وقوع زلزله و... جهت کاهش آسیب های جانی و خسارات مالی ناشی از بحران زلزله در مراکز جمعیتی شهرستان باشت امری ضروری به نظر می رسد.
تحلیل فضایی ضعف های مدیریت بحران در مناطق زلزله زده ؛ مطالعه موردی: شهرستان ثلاث باباجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیشینه و هدف: با عنایب به بررسی پیشینه پژوهش می توان گفت پژوهش های قبلی در مورد ارزیابی مدیریت بحران، ارائه الگوی مدیریت بحران، ارائه راهکار برای اندازه گیری میزان آسیب پذیری شهرها در برابر زلزله و از این قبیل هستند. لذا تفاوت پژوهش حاضر با پژوهش های پیشین در این است که آسیب های مدیریت بحران را به صورت فضایی نشان می دهد. علاوه بر این با توجه به شرح وظایف کارگروه های چهارده گانه مدیریت بحران با تاکید بر رویکرد مدیریت یکپارچه (که در هیچ کدام از آنها صورت نپذیرفته است) تحقیق حاضر به دنبال پر کردن این خلاء پژوهشی است. مواد و روش: روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و از لحاظ هدف کاربردی-عملی است. شیوه گردآوری داده ها به دو روش اسنادی و پیمایشی بوده است، به این نحو که برای استخراج شاخص های مدیریت بحران زلزله و تدوین مبانی نظری از روش اسنادی و ابزار فیش برداری؛ و برای سنجش شاخص های پژوهش در محدوده موردمطالعه از شیوه پیمایشی و ابزار پرسش نامه محقق ساخت بهره گرفته شده است. جامعه آماری پژوهش دربرگیرنده کارشناسان و متخصصان حوزه شهر و مدیریت بحران شهری است که نسبت به موضوع موردبحث آگاهی و تخصص کافی رادارند. با توجه به مشخص نبودن حجم جامعه آماری، نمونه گیری به صورت غیرتصادفی-هدفمند بوده که حجم آن نیز تا رسیدن به اشباع علمی یعنی 50 نفر در نظر گرفته شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها، از آزمون های آماری t-test تک نمونه ای مستقل جهت بررسی میانگین ابعاد مدیریت بحران زلزله؛ و همچنین از آزمون کروسکال والیس برای رتبه بندی مؤلفه های پژوهش استفاده شد. در بخش پایانی برای نشان دادن پراکندگی فضایی وضعیت آسیب های مدیریت بحران در شهرستان ثلاث باباجانی از آمار فضایی در محیط نرم افزار GIS و روش درون یابی IDW استفاده شده است. یافته ها و بحث: یافته های پژوهش نشان می دهد که وضعیت شاخص های مدیریت بحران حاکی از این است که درمجموع، وضعیت مدیریت بحران در برابر زلزله شرایط مطلوبی نیست. بالاترین و پایین ترین میانگین ها در هر پنج دهستان ثلاث باباجانی به یکدیگر نزدیک بوده و از الگوی واحدی پیروی می نمایند. به لحاظ مکانی نیز باید گفت که به طور کلی با دور شدن از مرکز شهرستان به سمت حاشیه به خصوص به سمت مرزهای جنوب غربی و شمالی شهرستان، شاخص های مدیریت بحران وضعیت بدتری را نشان می دهد. به عبارت دیگر هرچه از مرکز سیاسی شهرستان یعنی شهر تازه آباد واقع در دهستان دشت حر دور شویم وضعیت شاخص های مدیریت بحران بسیار نامطلوب است. این موضوع نشان می دهد که به تبع ساختار سیاسی متمرکز کشور و منطقه، فعالیت ها و خدمات در بخش مدیریت بحران نیز به صورت متمرکز ارائه می شود. علاوه بر این ساختار محیط طبیعی نیز مزید بر علت شد تا بخش شرقی شهرستان یعنی دهستان های زمکان شمالی و جنوبی وضعیت نامطلوبی را نشان دهند چرا که در این محدوده ها شیب زمین و ارتفاع از سطح زمین زیاد است از این رو خدمات رسانی در مراحل مختلف موجب اختلال و کاستی می شود. نتیجه گیری: ایده عمومی پژوهش حاضر این بوده است که زمینه ها و فرایندهای سیاسی حاکم بر سیستم مدیریت ایران در مقیاس منطقه ای نیز به همان شکل عمل می کند. به عبارت دیگر، الزامات ساختاری در مقیاس منطقه ای همچنان بر تمرکز در نقاط معدود دامن می زند. مطالعات مشابهی که توسط دیگر محققان درباره مدیریت بحران در مناطق مختلف ایران انجام شده با نتایج این پژوهش همسویی نشان می دهد چراکه اغلب آن ها بر نقش تمرکزگرایی و عدم مدیریت یکپارچه در مناطق و استان تأکید کرده اند. به این ترتیب بر پایه نتایج حاصل از این پژوهش می توان گفت: مادام که یک نظم سکونتگاهی نتواند مسئله مدیریت بحران در حوزه های مختلف پیشگیری، آمادگی، مقابله و بازسازی و بازتوانی را حل نماید، همچنان تحت الزامات مدیریت بخشی باید شکاف بین نقاط سکونتگاهی و عدم مدیریت یکپارچه را تجربه و تحمل کند. بدیهی است تا هنگامی که زمینه ها، فرآیندها و سازوکارهای فرادست ملی و منطقه ای تمرکزگرا اصلاح نشوند، مدیریت در مقیاس ملی، منطقه ای و محلی به تعادل و توازن پایدار نخواهد رسید.
بررسی فرایند پذیرش موقعیت بحران در مناطق روستایی با تأکید بر نقش زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۸ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
239 - 262
حوزه های تخصصی:
در فرایند پذیرش موقعیت بحران، افراد می توانند احساس خوشایندتری را تجربه کنند و در خلق محیط های خانوادگی، شغلی و اجتماعی نقشی برجسته را ایفا کنند. این پژوهش با هدف بررسی فرایند پذیرش موقعیت بحران در مناطق روستایی با تأکید بر نقش زنان انجام گرفت.جامعه آماری پژوهش شامل زنان روستایی بود که پس از زلزله کرمانشاه در روستای خود باقی ماندند و تلاش کردند با شرایط پس از زلزله کنار بیایند. از میان جامعه ذکرشده نمونه گیری به صورت هدفمند تا حد اشباع (12 نفر زن روستایی) ادامه یافت. در این پژوهش، برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش پدیدارشناسی استفاده شد. به این ترتیب که با کمک مصاحبه ساختارنیافته اطلاعات مرتبط با افراد نمونه جمع آوری شدند.فرایند پذیرش موقعیت بحران در زنان روستایی طی شش مرحله و ذیل مضامین اصلی «مواجهه با تهدید (قبل از زلزله)، مواجهه با بحران (بعد از زلزله)، تلاش برای بازسازی زندگی، مرحله استقرار یافتن در شرایط، پیوند با فراز و نشیب های زندگی و مرحله توان افزایی» طبقه بندی شد. این بررسی نشان دهنده فرایندی است که زنان در روستا طی کردند تا به پذیرش موقعیت بحران دست یافتند؛ فرایندی که از ابتدا تا به انتها نیازمند کوشش و تلاش خاصی از سوی زنان با توجه به ویژگی های زنانه خود است.
تبیین مدل آینده محور برنامه ریزی فضایی تاب-آور در برابر زلزله (SRPF) و تدقیق آن با روش فراتحلیل و FAHP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جوامع شهری در معرض خطرات طبیعی مختلفی قرار دارند و ارتقای تاب آوری به عنوان راهکاری مفید در مقابله با این تهدیدات معرفی شده است. هدف اصلی پژوهش حاضر کمک به برنامه ریزی تاب آور شهرها برای آینده و تبیین مدل برنامه ریزی فضایی تاب آور در برابر زلزله می باشد. این هدف به کمک درک رابطه متقابل برنامه ریزی فضایی و تاب آوری شهری در برابر زلزله محقق می گردد. از این رو ابتدا با کمک مطالعه اسنادی چارچوب جدیدی با عنوان SRPF معرفی شده و سپس با کمک روش فراتحلیل کیفی، ۷۱ سند مرتبط با تاب آوری کالبدی در برابر زلزله بررسی و بعد از معرفی مهم ترین مولفه ها و معیارها، رتبه بندی آنها با کمک روش AHP فازی انجام گردید. بر این اساس چارچوبی معرفی گردید که برنامه ریزان و مدیران شهری، می توانند با مراجعه به آن، به مهم ترین مولفه ها و معیارهای تاب آور ساختن شهرها برای آینده به راحتی دسترسی داشته باشند. به طور کلی نتایج پژوهش نشان می دهد بین مولفه های برنامه ریزی فضایی در مقابله با بلایا (جاده ها، فضاهای باز، زیرساخت های فیزیکی و زیرساخت های حیاتی) و معیارهای تاب آوری کالبدی شهرها در برابر زلزله (مقاومت کالبدی، شبکه راه ها، وضعیت خدماتی و تاسیسات زیرساختی و همچنین وضعیت فضای باز) تشابه معنی داری وجود دارد. همچنین مهم ترین عواملی که باید در ارائه مدل برنامه ریزی فضایی تاب آور برای آینده شهرها در برابر زلزله ها مورد توجه قرار گیرند شامل آمادگی، قابلیت تغییر پذیری، استحکام، سازگاری و انعطاف پذیری و خودسازمانی می باشد. در نهایت نیز معیارها و زیرمعیارهای به دست آمده از روش فراتحلیل نیز با کمک پنچ بازوی اصلی SRPF تدقیق شده و اعتبار چارچوب پیشنهادی تایید می گردد.
تحلیلی بر شبکه تهدید و حلقه مخاطره در خطر پذیری زلزله با رویکرد پدافند غیرعامل (مورد مطالعه: کلان شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نتایج ارزیابی آسیب شناسی از پهنه های لرزه خیز در فضای سرزمینی حاکی از تمرکز قابل توجهی از فضاهای سکونتی بویژه شهرها است.از سوی دیگر تجارب مدیریت بحران ناشی از مخاطرات زلزله در کشور نیز نشانگر ناکارآمدی در آسیب شناسی و حفاظت از فضاهای شهری و کاهش خشارات اقتصادی و انسانی بوده است. از این رو یکی از الگوهای مطلوب در شناخت، تحلیل و کاهش خسارات در فضاهای شهری بکارگیری چارچوب ساختاری و کارکردی پدافند غیر عامل است. در بسیاری از پژوهشهای اخیر موضوع کاهش خسارات ناشی از زلزله در قلمرو حوزه کالبدی_فضایی به منظور افزایش مقاومت بنا در برابر زلزله بوده است. در حالیکه این پژوهش با شناخت مولفه های محیطی، کالبدی_ فضایی، اجتماعی، اقتصادی و شاخص های اثرگذار در هر مولفه (45 شاخص) آسیب شناسی و پهنه های خطرپذیر ناشی از زلزله را به صورت جامع و مطلوب تعیین و بر اساس آن استراتژی های کاهش خطر را باز تعریف ساخته است. بعبارت دیگر با شناخت و تحلیل مفهومی بنیادی شبکه تهدید و حلقه مخاطره با رویکرد پدافند غیرعامل در ارزیابی و آسیب پذیری از زلزله در کلان شهر کرمانشاه نسبت به تشکیل ساختار پایگاه اطلاعاتی مورد نیاز در محیط نرم افزاری مناسب، سیاست گذاری مناسب و اقدامات مدیریت بحران شهری متناسب با مخاطره زلزله طرح ریزی می شود.
ارزیابی فرآیند مشارکت مردم در بازسازی سکونتگاه های زلزله زده(مطالعه موردی: دهستان شیروان)
هنگام اجرای پروژه های بازسازی پس از سوانح، با متغیرهای زیادی روبرو هستیم، که یکی از مهمترین آنها، بحث مشارکت در روند بازسازی است، یعنی دخالت نظرات، خواسته ها و حضور فعال و آگاهانه مردم در اجرای پروژه های بازسازیبه نحوی که علاوه بر رضایتمندی مردم، از بعد موفقیت در پیشبرد اهداف، نتایج قابل قبولی را بدست آورد. این موضوع نشان دهنده ارتباط تنگاتنگ بین مردم و پروژه های بازسازی است. هدف پژوهش حاضر، ارزیابی فرآیند مشارکت مردم در بازسازی سکونتگاه های آسیب دیده است. محدوده انجام تحقیق، دهستان شیروان ازتوابع شهرستان بروجرد می باشد، که در جریان زلزله سال 1385 دچار تخریب جدی شد. روش انجام تحقیق توصیفی-همبستگی است و داده های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه جمع آوری شده است. نتایج بدست آمده از این بررسی ها نشان دهنده آن است که به رغم اهمیت بسیار زیاد توجه به نیازها و علائق مردم به خصوص در نواحی روستایی و همچنین تجارب کشورهای دیگر از موفق نبودن این پروژه ها، به دلیل عدم مشارکت مردم، بازهم مردم سانحه دیده و خواسته های آنان و در مجموع ابعاد کالبدی و مالی در جریان بازسازی در نظر گرفته نشده است.
تحلیل توان ها و محدودیت های محیطی با تحلیلی بر لرزه خیزی و نحوه استقرار مراکز جمعیتی استان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
استان زنجان به دلیل موقعیت جغرافیایی خاص متأثر از حوادثی چون زلزله، سیل، خشکسالی، تگرگ و سرمازدگی، لغزش و رانش زمین می باشد که از میان عوامل فوق، زلزله به دلیل شرایط ویژه و عدم امکان پیش بینی و شناخت دقیق آن و نیز خسارات جانی مترتب از آن از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف اصلی از انجام این مطالعه تحلیل لرزه خیزی و نحوه استقرار مراکز عمده جمعیتی شامل نقاط شهری و دهستان ها در این استان می باشد. در این مطالعه در گام نخست به بررسی لرزه خیزی و پهنه بندی استان از لحاظ خطر زلزله پرداخته شده است و در مرحله بعد مراکز عمده جمعیتی مستقر در تقسیمات سیاسی استان مورد بررسی قرار گرفته و در نهایت با بهره گیری از قابلیت های تحلیل نرم افزار Arc GIS و هم پوشانی لایه ها، تحلیل فضایی خطر زلزله در مراکز عمده جمعیتی انجام شده است. نتایج حاکی از آن است که 45 درصد از مساحت استان در پهنه با خطر بالای زلزله، 47 درصد در پهنه با خطر متوسط زلزله و تنها 8 درصد از مساحت استان در پهنه با خطر پایین زلزله قرار دارند. تحلیل های فضایی نشان داد که 12 شهر از مجموع 16 شهر استان در پهنه با خطر بالای زلزله قرار دارند و از مجموع 46 دهستان استان، 25 دهستان در پهنه با خطر بالای زلزله مستقر هستند. بنابراین اتخاذ سیاست هایی همچون رعایت اصول مهندسی ساختمان در ساخت و سازهای جدید، جلوگیری از گسترش شهرهای مستقر در پهنه با خطر بالای زلزله، مکان یابی سکونتگاه های جدید در نواحی با خطر پایین زلزله، آموزش مردم در هنگام بلایای طبیعی همچون زلزله می تواند در کاهش اثرات مخرب زلزله موثر واقع شود.
بررسی نقش ظرفیت سازی در کاهش ریسک مخاطرات طبیعی (زلزله) در مناطق روستایی (مطالعه موردی: دهستان انجیرآب، شهرستان گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
نواحی روستایی از اولین مناطق آسیب پذیر در مواجه با مخاطرات طبیعی هستند و در مقابل چنین خطراتی بیمه نیستند. این نواحی، بسته به موقعیت جغرافیایی خود تحت تأثیر مخاطرات طبیعی ویژه ای می باشند و به علت فقر شدیدتر و دانش و فناوری محدودتر نسبت به دیگر سکونتگاه های انسانی در برابر خطرات طبیعی آسیب پذیرترند. به همین دلیل استفاده از تمام ظرفیت های نواحی روستایی جهت کاستن از میزان آسیب پذیری امری ضروری می باشد. در همین راستا هدف از پژوهش حاضر بررسی اثرات ظرفیت سازی در دهستان انجیر آب جهت کاستن از میزان خسارات احتمالی بر اثر زلزله می باشد که بدین منظور از روش تحقیق توصیفی - تحلیلی استفاده شده است. جامعه مورد مطالعه دهستان انجیرآب در شهرستان گرگان می باشد که 4 روستای پرجمعیت این دهستان شامل؛ محمدآباد، اکبرآباد، زنگیان و سعدآباد انتخاب و تعداد 200 نفر از سرپرستان خانوار با استفاده از فرمول کوکران انتخاب و پرسشنامه به صورت تصادفی ساده بین آن ها توزیع شده است. یافته های به دست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون فریدمن و اسپیرمن نشان دهنده ظرفیت بالای دهستان انجیرآب در ابعاد کالبدی- فضایی و نهادی و ظرفیت پایین در بعد اجتماعی- اقتصادی می باشد.
تحلیل نقش الگوی حکمروایی خوب شهری در کاهش آسیب پذیری مسکن شهری در برابر زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
در مدل های اخیر توسعه که از سوی سازمان های بین المللی ترویج می شود، برای بهبود کیفیت زندگی شهری و نیل به توسعه پایدار شهری، الگوی حکمروایی خوب شهری مطرح می شود که بر مبنای آن می توان سلامت، نظم و امنیت، پیشرفت و رفاه را به صورت توأمان محقق کرد. نظریه ی حکمروایی خوب شهری که موردپذیرش نخبگان و صاحب نظران و تأکید سازمان های جهانی و به ویژه هبیتات قرارگرفته، درصدد است تا شهرها کارآمدتر، عادلانه تر، ایمن تر و پایدارتر شوند. هدف تحقیق، تحلیل نقش الگوی حکمروایی خوب شهری در کاهش آسیب پذیری مسکن شهری در برابر زلزله می باشد. پژوهش حاضر بر مبنای هدف از نوع کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری داده ها از نوع توصیفی – همبستگی می باشد. در قسمت تحلیل داده ها از فن مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار smart pls3برای بررسی مدل مفهومی تحقیق بهره گرفته شده است. در این پژوهش از شاخص های مشارکت، قانونمندی، شفافیت، توافق جمعی، مسئولیت پذیری، عدالت محوری، پاسخگویی و کارایی و اثربخشی با38 سوال استفاده شده است. جامعه آماری،کارشناسان حوزه برنامه ریزی شهری می باشند که با استفاده از نمونه گیری هدفمند 40نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که همه شاخص های حکمروایی خوب شهری در کاهش آسیب پذیری مسکن دارای اهمیت می باشند. لذا در ایجاد شهرهای پایدار و ایمن، مشارکت مردم، رعایت قوانین، احترام به حقوق دیگران، عدالت و برابری، مسئولیت پذیری و پاسخگویی، شفاف بودن عملکرد مدیران و مسئولان شهری در قبال شهروندان منجر به افزایش کارایی و اثربخشی؛ و در نهایت منجر به رهیافت حکمروایی خوب شهری خواهد شد که می تواند متضمن و کاهش آسیب پذیری مسکن باشد.
تحلیل آسیب پذیری کاربری اراضی در برابر زلزله با کاربرد تلفیقی مدلهای چند متغیره (مطالعه موردی: شهرداری منطقه دو تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
مجاورت بلافصل گسل شهر تبریز با محدوده ی شهرداری منطقه دو، افزایش تعداد محلات و مناطق پرتراکم، افزایش بارگذاری های محیطی و اقتصادی، پیچیدگی و ازیاد فاکتورهای موثر در پهنه بندی میزان خطر زلزله و نقش مکانی آنها در تشدید اثر آن، لزوم به کارگیری روشهای چند متغیره تصمیم ساز جهت تعیین درجه آسیب پذیری را ضروری می سازد. هدف مقاله حاضر تعیین وضعیت آسیب پذیری در شهرداری منطقه دو تبریز به روش تاپسیس و سا بوده که از روش های ارزیابی چند معیاره می باشد. طی این فرآیند ابتدا شاخص های طبیعی و انسانی مورد نیاز و تاثیرگذار در قالب 15 شاخص شناسایی، تهیه و مورد استفاده قرار گرفته اند و در نهایت نقشه تلفیقی میزان آسیب پذیری منطقه دو شهرداری تبریز به ازای کاربری اراضی تولید شده است. بر اساس مدل نهایی تاپسیس و سا، از کل مساحت 83/2104 هکتاری منطقه دو حدود 61/729 هکتار در مناطق با آسیب پذیری خیلی کم تا کم در قسمتهای جنوبی، 08/350 هکتار در مناطق با آسیب پذیری متوسط در قسمتهای مرکزی و 14/1025 هکتار با آسیب پذیری زیاد تا خیلی زیاد در قسمتهای شمالی و شمال غربی قرار گرفته است. همپوشانی نقشه کاربری اراضی با نقشه پهنه بندی خطر، 400 هکتار از کاربری مسکونی را در این کلاس خطر مشخص می نماید بنابراین برنامه ریزی برای مکانیابی اماکن اسکان موقت، مقاوم سازی ساخت و سازها در طول زمان و اصلاح موقعیت استقرار کاربری های حساس نسبت به سایر کاربری ها بر اساس نقشه نهایی تحقیق بایستی انجام شود.
ارزیابی تاب آوری اجتماعی و اقتصادی منطقه 3 شهرداری شیراز در برابر زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
امروزه جوامع محلی در تلاش برای دست یابی به شرایطی هستند که در صورت وقوع بحران، بازگشت سریع آن ها را به وضعیت پیش از بحران فراهم سازد. بنابراین دیدگاه غالب از تمرکز بر روی کاهش آسیب پذیری به افزایش تاب آوری در مقابل سوانح تغییر کرده است. تاب آوری به ظرفیت سیستم های اکولوژیکی برای جذب اختلالات و حفظ ساختارهای لازم سیستم اطلاق می-شود. شهر شیراز در منطقه لرزه خیز زاگرس قرار گرفته که دارای استعداد لرزه خیزی بالایی می باشد. با توجه به اهمیت کاربری-های موجود در منطقه 3 شهرداری شیراز، هدف این پژوهش سنجش میزان تاب آوری اجتماعی- اقتصادی در برابر زلزله در این منطقه است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه انجام، توصیفی- تحلیلی است. بدین صورت که با استفاده از مطالعات کتابخانه ای همه معیارهای مورد ارزیابی مناسب این منطقه استخراج گردید. سپس جهت بررسی تجزیه و تحلیل چند متغیره بین متغیرها و همچنین برآورد متوسط متغیر وابسته(تاب آوری اجتماعی- اقتصادی) براساس مقادیر متغیرهای مستقل(متغیرهای زمینه ای اجتماعی- اقتصادی) مدل رگرسیون خطی چندگانه به کار رفته است. نهایتا برای تعیین "سهم مولفه-های تاب آوری اجتماعی و اقتصادی در تبیین میزان تاب آوری خانوارهای این منطقه " از مدل شبکه عصبی مصنوعی، استفاده شده است. با توجه به نتیجه ی رگرسیون خطی با کاهش میزان درآمد صرف ضروریات میزان تاب آوری افزایش می یابد. از میان شاخص های مورد مطالعه مولفه سرمایه اجتماعی و مهارت مهم ترین و مولفه های میزان و شدت خسارت و توانایی بازگشت به شرایط شغلی و مالی مناسب کم اهمیت ترین متغیر در پیش بینی تاب آوری کل برخوردارند. بنابراین مولفه های اجتماعی در این مطالعه تاثیر بیش تری در میزان تاب آوری دارند.
ارزیابی دانش مدیران محلی در کاهش آسیب پذیری سکونتگاه های روستایی در برابر رخداد زلزله مورد مطالعه: دهستان گیلوان- شهرستان طارم(مقاله علمی وزارت علوم)
کشور ایران به لحاظ موقعیت جغرافیایی از مستعدترین مناطق جهان از نظر بروز مخاطرات طبیعی و به ویژه زمین لرزه است، در این میان نواحی روستایی با توجه به نوع مصالح و سازه های ساختاری از آسیب پذیر ترین مناطق کشورهستند، لذا مدیران بهره مند از دانش و آگاهی بیشتر می توانند نقش اساسی تری در مدیریت بحران-های طبیعی مانند زلزله داشته باشند و آسیب های ناشی از آن را به حداقل برسانند. بنابراین هدف از این پژوهش ارزیابی نقش دانش مدیران محلی در پیشگیری و کاهش بحران ها زلزله ، در محدوده مورد مطالعه می باشد. روش تحقیق به شیوه توصیفی- همبستگی مبتنی بر مطالعات میدانی و از نوع تحقیقات کاربردی است. جامعه آماری تحقیق شامل دهستان گیلوان از توابع شهرستان طارم می باشد که دارای11213 جمعیت در سال 1390 است و براساس فرمول اصلاح شده کوکران تعداد 150پرسشنامه به صورت تصادفی بین مردم توزیع و تکمیل پخش شده است تا دانش و آگاهی مدیران مورد مطالعه سنجش قرار گیرد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آماره توصیفی و استنباطی(tتک نمونه ای و همبستگی پیرسون، آزمون توافقی و کای دو پیرسون) و از مدل وایکور برای اولویت بندی روستاهای منطقه براساس سطح دانش مدیران محلی در پیشگیری از وقوع زلزله استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان داد، بین تمامی متغیرها، میانگین پایین تر از حد مطلوبیت (3) بوده است. و سطح دانش مدیران محلی پایین تر از حد متوسط است..
تحلیل شاخصهای آسیب پذیری شهری با رویکرد مدیریت بحران زلزله (مطالعه موردی: شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
مقدمه: وقوع بلایای طبیعی مانند زلزله، در بافت شهری و مناطق پرتراکم جمعیتی خسارات شدیدی را ایجاد کرده است. با توجه به قرار گیری کشور روی کمربند زلزله پژوهش حاضر شهر ارومیه را به واسطه ی ویژگی های طبیعی و خطر لرزه خیزی متوسط، جهت شناسایی مهمترین عوامل تشدید کننده آسیب رسان مورد مطالعه قرار داده است. هدف پژوهش: مدیریت بحران شهری در اثر وقوع زلزله روش شناسی تحقیق : این پژوهش از نظر روش توصیفی و تحلیلی و از نظر هدف کاربردی می باشد. در بخش توصیفی از نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1395، اسناد و مطالعات کتابخانه ای و در بخش تحلیلی از فرآیند تحلیل شبکه و عملگرهای فازی در نرم افزار ARC GIS استفاده شده است. قلمروجغرافیایی پژوهش: محدوده مورد مطالعه با مساحت 91/4854 هکتار 91/0 درصد از کل مساحت شهرستان ارومیه را شامل می شود که جمعیتی بالغ بر 727066 نفر(غیر از شهرک گلمانخانه) را در خود جای داده است. بر اساس سرشماری سال 1395 و بر پایه اطلاعات به دست آمده از بلوکهای آماری تعداد جمعیت و خانوار محدوده به ترتیب 727066 نفر و 222737 خانوار می باشد. محدوده مورد مطالعه 83/97 درصد از جمعیت شهرستان ارومیه را در خود جای داده است. یافته ها و بحث: بیشترین آسیب پذیری در مناطق با شیب های بیشتر از20 درصد و نواحی با تراکم جمعیتی بالا مشاهده می شود. نواحی با آسیب پذیری خیلی زیاد با 12/34 درصد، زیاد با 81/11 درصد، متوسط با 47/30 درصد، کم با 89/20 درصد و خیلی کم با 7/2 درصد از مساحت بلوکهای آماری را به خود اختصاص دادند. در حالت کلی می توان گفت که 93/45 درصد از محدوده مورد مطالعه بر اساس معیارهای استفاده شده در تحلیل آسیب پذیرند. نتایج : در پهنه بندی زلزله در سطح شهر ارومیه 5 کلاس آسیب پذیر به دست آمد که کلاس آسیب پذیری خیلی زیاد در منطقه 2 شهری با مساحت 09/341 هکتار( 19/13 درصد) بیشترین کاربری های آسیب پذیر را دارد. منطقه 3 با 24/8 درصد، منطقه 1 با 57/7 درصد، منطقه 4 با 76/2 درصد و منطقه 5 با 92/1 درصد به ترتیب دارای بیشترین کاربری های دارای آسیب پذیری خیلی زیاد می باشند.
عوامل موثرشخصیتی در کاهش علائم اختلال استرس پس از سانحه در زلزله به منظور تدوین یک مدل ساختاری در شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
102 - 114
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش عوامل شخصیتی در پیش بینی علائم اختلال استرس پس از سانحه در افراد مواجهه شده با آسیب انجام گرفت. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر از نوع طرح های همبستگی و روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه ی آماری در این پژوهش شامل تمامی زلزله زدگان زلزله اخیر کرمانشاه بودند که تعداد آنها حدود ۲۱هزار نفر می باشد. با توجه به جدول مورگان ۳۷۷ نفر را به صورت نمونه گیر تصادفی ساده انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مقیاس شهروندی اختلال استرس پس از سانحه می سی سی پی (کیان و همکاران، ۱۹۸۸) و پرسشنامه پنج عاملی شخصیتی (کاستا و مک کری، 1985) به دست آمد. به منظور توصیف متغیرهای پژوهش از شاخص های انحراف معیار، میانگین، کجی و کشیدگی استفاده شد. همچنین شاخص های فراوانی و درصد برای ویژگی های جمعیت شناختی گزارش شد. لازم به ذکر است برای تحلیل بخش توصیفی از نرم افزار Spss بهره گرفته شد. دربخش استنباطی نیز به منظور آزمون فرضیه های پژوهش از مدلسازی معادلات ساختاری با نرم افزار Amos بهره گرفته شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مؤلفه های سازگاری، وظیفه شناسی و گشودگی اثر منفی بر اختلال استرس پس از تروما داشته اند، رابطه سازگاری با اختلال استرس پس از تروما به صورت مستقیم برابر(97/3- = t و 18/0-=β)، رابطه وظیفه شناسی با اختلال استرس پس از تروما به صورت مستقیم برابر(84/3- = t و 17/0-=β) و رابطه گشودگی با اختلال استرس پس از تروما به صورت مستقیم برابر(49/4- = t و 20/0-=β) است. همچنین نتایج نشان می دهد که مؤلفه روان رنجوری اثر مثبت بر اختلال استرس پس از تروما داشته است، رابطه روان رنجوری با اختلال استرس پس از تروما به صورت مستقیم برابر(23/9 = t و 41/0=β) است. می توان نتیجه گرفت شاخص های برازش مدل پژوهش در وضعیت مطلوبی قرار دارد.
رابطه امنیت روانی، حمایت اجتماعی و تاب آوری با بروز اختلال تنیدگی پس از سانحه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۴ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۹۴)
184 - 199
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین امنیت روانی، حمایت اجتماعی و تاب آوری با بروز اختلال تنیدگی پس از سانحه بود. بدین منظور 130 دانش آموز از دبیرستان های دخترانه و پسرانه شهر سرپل ذهاب به شیوه نمونه گیری در دسترس و متناسب با سهم جمعیتی هرناحیه به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی و ابزار پژوهش شامل سیاهه امنیت روانی امین پور برگرفته از مازلو، زمینه یابی حمایت اجتماعی شربورن و استوارت، مقیاس تاب آوری کونور و دیویدسون و مقیاس تجدیدنظرشده تأثیرحوادث وایس و مارمر بود. داده ها از طریق ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین امنیت روانی با اختلال تنیدگی پس از سانحه، بین حمایت اجتماعی با اختلال تنیدگی پس از سانحه و همچنین بین تاب آوری با اختلال تنیدگی پس از سانحه رابطه منفی و معنی دار وجود دارد.