مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۲۱.
۳۲۲.
۳۲۳.
۳۲۴.
۳۲۵.
۳۲۶.
۳۲۷.
۳۲۸.
۳۲۹.
۳۳۰.
۳۳۱.
۳۳۲.
۳۳۳.
۳۳۴.
۳۳۵.
۳۳۶.
۳۳۷.
۳۳۸.
۳۳۹.
۳۴۰.
زلزله
منبع:
Journal of Rescue and Relief (امداد و نجات) دوره هشتم بهار و تابستان ۱۳۹۶ (۲۰۱۵ م) شماره ۱ و ۲ (پیاپی ۲۹ و ۳۰)
۱۰۳-۹۱
مقدمه: زلزله به عنوان یکی از مخاطرات طبیعی، در کشور زمینه ساز بسیاری از مشکلات بوده است. آژانس همکاری بین المللی ژاپن (JICA) اظهار داشته است که حوادث و بلایا دارای اثرات جدی بر خدمات آموزشی هستند. این اثرات نه فقط به دلیل تلفات ناشی از مرگ و میر آموزگاران و دانش آموزان، بلکه مواردی از جمله وقفه ناگهانی در روند آموزشی و اختلال روانی دانش آموزان نیز می باشد. بنابراین، آمادگی برای رویارویی با این حوادث ضرورت دارد. روش: این تحقیق با هدف تعیین میزان آمادگی مدارس متوسطه شهر شیراز برای مواجهه با بحران زلزله صورت گرفته است. این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش گردآوری داده ها از نوع توصیفی- پیمایشی می باشد. نمونه های تحقیق از تمامی مدیران مدارس متوسطه اول شهر شیراز، کارشناسان و صاحب نظران بحران انتخاب شده است. از دو پرسشنامه فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و آمادگی مدارس در این پژوهش استفاده شده است. پرسشنامه فرایند تحلیل سلسله مراتبی AHP اولویت سه بُعد اصلی آمادگی مدارس، شامل برنامه های اضطراری، عملیات اضطراری و منابع اضطراری را اندازه گیری کرده است. پرسشنامه دوم میزان آمادگی مدارس برای رویارویی با مخاطرهزلزله را توسط 36 سؤال تخصصی بررسی کرد. روایی محتوا و پایایی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (0.92) نشان داد، ابزار اندازه گیری از همبستگی درونی قابل قبولی برخوردار بوده است. سؤالات تحقیق با استفاده از آزمون های آماری تی، کروسکال-والیس و فریدمن بررسی شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از بسته نرم افزاری 22-SPSS و expert choice استفاده شد. یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد که برنامه های اضطراری بیشترین و عملیات اضطراری کمترین میزان اهمیت را در بین ابعاد آمادگی داشته اند. همچنین در بین مدارس، 9/6 درصد آمادگی خیلی زیاد، 7/32 درصد آمادگی زیاد، 7/29 درصد آمادگی در حد متوسط، 8/22 درصد آمادگی کم و 9/7 درصد آمادگی خیلی کم در برابر مخاطره زلزله را داشتند. به علاوه میانگین میزان آمادگی مدارس در نواحی مختلف آموزش و پرورش شهر شیراز یکسان به دست آمد. این امر نشان دهنده هماهنگی و توجه لازم مسئولان آموزش و پرورش در رابطه با میزان آمادگی مدارس بوده است. نتیجه گیری: میزان آمادگی مدارس متوسطه اول شهر شیراز در حد متوسطی ارزیابی می شود. این میزان آمادگی با توجه به خطر جدی وقوع زلزله در حد مناسبی نیست. علاوه بر این، از آنجا که نتایج بیانگر کمبود یا فقدان افراد متخصص در زمینه موضوع (مسائل مربوط به حوادث و بلایا) مورد مطالعه در مدارس بوده است. از این رو، به کارگیری افرادی متخصص و باتجربه برای ارزیابی پیوسته مدارس به لحاظ نکات ایمنی، تجهیزات، وضعیت ساختمان و نحوه چیدمان وسایل حائز اهمیت است
ارزیابی تلفات انسانی ناشی از زلزله بر اساس سطوح تریاژ در شهر قم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
مقدمه: کشور ایران به دلیل موقعیت جغرافیایی و وسعت و تنوع اقلیمی یکی از کشورهای بلاخیز جهان است. از آنجا که این زلزله بدون هشدار قبلی رخ می دهد هرگونه امدادرسانی به افراد آسیب دیده را با مشکل مواجه می کند. از این رو، پیش بینی مناطقی که بیشترین آسیب را دارند به مدیریت بهتر این بلای طبیعی کمک می کند. لذا این مطالعه با هدف ارزیابی تلفات انسانی ناشی از زلزله بر اساس سطوح تریاژ در شهر قم انجام می شود. روش: داده های مورد نیاز برای تعیین تعداد و شدت آسیب ها از جمله زمان وقوع حادثه و پارامتر های مربوط به آن، داده های مربوط به مطالعات سازه ها و سطح آسیب آنها و جمعیت و کاربری هریک از سازه ها، از نقشه های GIS شهر قم استخراج و بعد از ورود به نرم افزار سلنا تحلیل و آنالیز شد. یافته ها: آنالیز داده ها نشان داد که در صورت وقوع زلزله، بیشترین آسیب در هر 4 سطح، در منطقه 6 و کمترین آسیب های جانی در منطقه 8 شهر قم رخ می دهد و بیشترین میزان آسیب دیدگی در سطح سه و در ساعت 2 بامداد است. نتیجه گیری: پیش بینی تعداد صدمات احتمالی و تأمین امکانات و تجهیزات با توجه به منطقه ای که بیشترین درگیری را از لحاظ تعداد افراد آسیب دیده خواهد داشت، یکی از راه های مؤثر برای کاهش آسیب های ناشی از زلزله محسوب می شود.
ارزیابی تاب آوری اجتماعی و اقتصادی در برابر زلزله (مطالعه موردی: بجنورد)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
Journal of Rescue and Relief (امداد و نجات) دوره نهم بهار ۱۳۹۶ (۲۰۱۷ م) شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
۲۶-۱۵
مقدمه: مدیریت بلایای طبیعی نیازمند شناخت ماهیت، ارزیابی های دقیق، برنامه ریزی و سپس ارائه راه کار مناسب می باشد. امروزه اکثر برنامه ریزی های صورت گرفته در زمینه مدیریت زلزله به بازه زمانی حین و بعد از وقوع بحران محدود شده است و کمتر به برنامه ریزی های پیش از وقوع زلزله توجه می شود. از میان برنامه های کاهش مخاطرات می توان تاب آوری را برنامه ای دقیق تر وموفق تر به دلیل توجه آن به ابعاد اجتماعی و اقتصادی از دیگر ابعاد قابل ارزیابی یک شهر دانست. طبق آیین نامه طراحی ساختمان، شهر بجنورد واقع در استان خراسان شمالی جزء شهرهایی با آسیب پذیری زیاد می باشد و همچنین پیشینه شهر نشان می دهد که درطول سالیان شاهد زمین لرزه های گسترده ای بوده است. هدف از انتخاب پژوهش ارزیابی میزان تاب آوری معیارهای اجتماعی و اقتصادی شهر بجنورد و نیز شناسایی ضعف های زیرمعیارهای مورد ارزیابی در پژوهش می باشد. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه انجام، توصیفی- تحلیلی است؛ بدین صورت که با استفاده از مطالعات کتابخانه ای همه تعاریف و معیارهای مورد ارزیابی مناسب شهر بجنورد استخراج گردید، سپس در روش میدانی میزان تاب آوری شهر با استفاده از روش سلسله مراتبی و SPSS سنجیده شد. در پایان برای سنجیدن معناداری میان تاب آوری شهر و پایداری، با استفاده از روش همبستگی پیرسون میزان معناداری در معیارهای اجتماعی و اقتصادی ارزیابی شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد شهر بجنورد با وجود 3 منطقه موجود، میانگین تاب آوری اجتماعی در مناطق1، 2 و مهر به ترتیب 03/89 درصد ، 04/87 درصد، 53/86 درصد و در کل شهر 67/87 درصد می باشد؛ همچنین میانگین تاب آوری اقتصادی در مناطق1، 2 و مهر به ترتیب مساوی است با 31/49 درصد ، 69/47 درصد ، 59/39 درصد و در کل شهر 50/45 درصد می باشد. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد شهر بجنورد با ضریب همبستگی در معیار اجتماعی 020/0- باSig 936/0 فاقد معناداری و در معیار اقتصادی با ضریب همبستگی 632/0 با Sig05/0 دارای معناداری می باشد.
تهیه نقشه آسیب پذیری ناشی از زلزله در منطقه یک شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
Journal of Rescue and Relief (امداد و نجات) دوره نهم بهار ۱۳۹۶ (۲۰۱۷ م) شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
۷۴-۵۶
مقدمه: زلزله به عنوان یکی از مهم ترین ناملایمات طبیعی زمین، همواره در زمان کوتاهی، خسارات غیرقابل جبرانی را به پیکره سکونت گاه های بشری وارد می کند. تحقیقات نشان می دهد 24 ساعت اولیه پس از وقوع زلزله، ازاین جهت که در این ساعات بیشترین احتمال زنده ماندن قربانیان حادثه وجود دارد، فرصتی طلایی برای کمک به حادثه دیدگان است. بنابراین تخصیص بهینه گروه های امداد و نجات به مناطقی که از میزان آسیب پذیری بیشتری برخوردارند، در کاهش تعداد تلفات مؤثر است. برای نیل به این هدف لازم است که نقشه آسیب پذیری مربوط به منطقه موردمطالعه مشخص شود تا نیروهای امداد در صورت بروز زلزله با آگاهی قبلی از آسیب پذیری مناطق، در سریع ترین زمان ممکن به منطقه موردنظر اعزام شوند. روش: این مقاله رهیافت تصمیم گیری چندمعیاره مبتنی بر سیستم اطلاعات مکانی را با هدف شناسایی مهم ترین عوامل تشدیدکننده آسیب رسان حاصل از زلزله در منطقه 1 تهران و تهیه نقشه آسیب پذیری به کار می گیرد. چارچوب تصمیم گیری چندمعیاره، عوامل محیطی و انسان ساخت را دربر می گیرد. پس از انتخاب شاخص های تأثیرگذار در مکان یابی مناطق آسیب پذیر، نقشه های پایه ورودی که بر اساس آسیب پذیر یا عدم آسیب قسمت های مختلف منطقه به صورت باینری به دست آمده اند، تهیه گردید. درنهایت برای تلفیق لایه ها از دو روش بولین و هم پوشانی شاخص استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان می دهد که حدود 12 درصد از مساحت کل منطقه مطالعاتی در گروه آسیب پذیری زیاد، 45 درصد در گروه متوسط و بقیه منطقه که حدود 43 درصد از مساحت را شامل می شود، در دسته آسیب پذیری کم طبقه بندی می شوند. همچنین با توجه به اینکه این تحقیق در دو روش بولین و هم پوشانی شاخص صورت گرفت، نتایج حاصل از هر دو روش نمایانگر این بود که منطقه دربند و خیابان های اطراف آن به عنوان آسیب پذیرترین قسمت های منطقه 1 شهر تهران پس از وقوع زلزله می باشند، و این بدین جهت است که در این منطقه تمامی شاخص های درنظرگرفته شده برای تعیین آسیب پذیری، نامطلوب هستند. با توجه به نقشه آسیب پذیری به دست آمده بر اساس عرض معابر، نیاز به تعریض خیابان ها در بخش های مرکزی منطقه و به دلیل کمبود راه های مواصلاتی در شمال منطقه موردمطالعه، ایجاد راه های استاندارد و با عرض مناسب در بخش های شمالی منطقه یک شهر تهران احساس می گردد. همچنین با توجه به نقشه زمین شناسی تهیه شده و آسیب پذیر بودن بخش اعظمی از این منطقه، در هنگام ساخت وساز باید تمامی استانداردهای ساختمان سازی رعایت گردد تا از بروز حادثه جلوگیری شود. نتیجه گیری: در یک نتیجه گیری کلی می توان گفت، باید قبل از وقوع زلزله برنامه های مدیریتی برای کاهش آسیب پذیری در مناطق با آسیب پذیری بالا انجام شود؛ ازجمله این اقدامات می توان به جانمایی درست و بهینه مراکز امدادرسانی و درمانی نسبت به مراکز بحران و آسیب پذیر و همچنین رعایت استانداردهای ساختمان سازی به ویژه در مناطق مجاور گذرگاه ها اشاره کرد. در مرحله بعد، پس از وقوع زلزله با اطلاع قبلی از منطقه آسیب دیده و با کمک نقشه آسیب پذیری، باید نیروهای امدادی به مناطق آسیب پذیرتر اعزام گردند.
بررسی آسیب پذیری اجتماعی امدادگران در حوادث طبیعی با تأکید بر زلزله های بم، ورزقان و اهر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
Journal of Rescue and Relief (امداد و نجات) دوره نهم تابستان ۱۳۹۶ (۲۰۱۷ م) شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
۱۳-۱
مقدمه: زلزله از غم انگیزترین و مخوف ترین بلایای طبیعی به شمار می آید که هرساله جان عده زیادی را در سراسر جهان می گیرد و خسارات زیادی به بار می آورد. این خسارات فقط محدود به خسارات مادی نبوده و صدمات و آسیب های اجتماعی زیادی نیز به جامعه وارد می کند. بنابراین اگرچه زلزله یک حادثه طبیعی است، اما به سبب آثار اجتماعی گوناگون آن به یک موضوع جامعه شناختی تبدیل شده و گروه های آسیب پذیری را به وجود می آورد که یکی از این گروه ها امدادگران می باشند. هدف از این پژوهش بررسی آسیب پذیری اجتماعی امدادگران در زلزله بود. روش: پژوهش حاضر از نوع کیفی- کمّی بود که به صورت مقطعی انجام شد. جامعه آماری شامل امدادگران استان های آذربایجان شرقی و کرمان بود. در بخش کیفی، به منظور شناخت آسیب های اجتماعی امدادگرانی که زلزله را تجربه کرده اند، از طرح تحقیق پدیدارشناسی با بهره گیری از گروه های کانونی استفاده شد. بدین منظور سیزده نفر به روش نمونه گیری هدفمند برای گروه کانونی امدادگران انتخاب و آسیب های اجتماعی زلزله شناسایی شدند. در مرحله کمّی، نود نفر از امدادگرانی را که زلزله های بم، ورزقان و اهر را تجربه کردند انتخاب و سپس نود نفر را که زلزله را تجربه نکردند به طور همتا با گروه اول انتخاب شدند و به سؤالات پرسشنامه انزوای اجتماعی، پرسشنامه بی هنجاری اجتماعی و پرسشنامه فرسودگی شغلی را تکمیل کردند. داده های گردآوری شده با نسخه 21 نرم افزار SPSS و آزمون T تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: در بخش کیفی، آسیب های اجتماعی زلزله شامل بی هنجاری اجتماعی، انزوای اجتماعی و فرسودگی شغلی از طریق مصاحبه ها شناسایی شدند. در بخش کمّی نتایج نشان داد میانگین بی هنجاری اجتماعی امدادگران حاضر در زلزله (78/23± 46/74) و سایر امدادگران (27/22± 2/50)، میانگین انزوای اجتماعی امدادگران حاضر در زلزله (63/2± 9) و سایر امدادگران (34/2± 7)، میانگین فرسودگی شغلی امدادگران حاضر در زلزله (91/18± 93/80) و سایر امدادگران (77/17± 03/40) بود. بنابراین یافته ها نشان داد که میزان بی هنجاری اجتماعی، انزوای اجتماعی و فرسودگی شغلی امدادگران حاضر در زلزله بیش از سایر امدادگران بود. (01/0>P) نتیجه گیری: براساس یافته های مطالعه حاضر، امدادگران ازجمله گروه های اجتماعی آسیب پذیر در زلزله می باشند که علاوه بر آسیب های روانی اضطراب، احساس گناه، افسردگی و درماندگی، دچار آسیب های اجتماعی نیز خواهد شد که این آسیب ها کمتر مورد توجه قرارگرفته است؛ بنابراین برنامه ریزی و اتخاذ تدابیر لازم برای کاهش و کنترل این گونه آسیب ها، یکی از مهم ترین ضرورت های پیش روی خواهد بود.
تدوین شاخص تاب آوری شهری در مقابل زلزله(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
Journal of Rescue and Relief (امداد و نجات) دوره نهم پاییز ۱۳۹۶ (۲۰۱۷ م) شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
۸۶-۸۰
مقدمه: مطالعه تاب آوری شهرها در مقابل زلزله از الزامات برنامه ریزی کاهش خسارات جانی و مالی زلزله در شهرهاست. تاب آوری تعاریف گوناگونی دارد و مدل جامع به منظور محاسبه کمّی آن وجود ندارد. ازاین رو یکی از اهداف این مقاله ارائه شاخصی کمّی برای تاب آوری است. روش: ابتدا با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و اخذ نظر خبرگان، ابعاد و شاخص های مؤثر در تاب آوری شهر ها در مقابل زلزله استخراج شد. سپس با استفاده از نظر خبرگان و روش مقایسه زوجی، وزن هر یک از ابعاد و شاخص ها معین گردید و در پایان شاخص تاب آوری معرفی شد. یافته ها: در این مقاله ضمن معرفی اجمالی تعاریف بلایا و تاب آوری، ابعاد و شاخص های به دست آمده از مطالعات پیشین و نظرات خبرگان معرفی گردید. این ابعاد و شاخص ها معرف عوامل تأثیرگذار بر تاب آوری شهری در برابر زلزله هستند. بر این اساس، بُعد کالبد که معرف ساختار شهر است، بیشترین سهم و پس از آن بُعد امنیت، مهم ترین عامل در تاب آوری شهر است. در رابطه با شاخص ها نیز شاخص «نسبت ارتفاع ساختمان به عرض معبر» بیشترین تأثیر را از نظر کارشناسان بر تاب آوری شهری در مقابل زلزله داشته است. به نسبت دیگر شاخص ها، تعداد طبقات ساختمانی تأثیر اندکی دارد، زیرا درصورت ساخت با استفاده از سازه مناسب، وجود فضای کافی در معبر و دسترسی مناسب به معابر، تعداد طبقات ساختمانی اهمیت چندانی در بروز آسیب پذیری ندارد. بحث و نتیجه گیری: شاخص معرفی شده برای شهرهای مختلف و همچنین استراتژی های مختلف مقاوم سازی و افزایش تاب آوری قابل محاسبه است و این امکان را فراهم می کنند تا استراتژی بهینه از نظر افزایش تاب آوری انتخاب شود. همچنین برنامه ریزان و تصمیم سازان این امکان را دارند تا اثر بخش های گوناگون را در تاب آوری شهر یا منطقه مورد مطالعه مشاهده کنند.
سنجش میزان آسیب پذیری اجتماعی و تاب آوری اجتماعی در برابر زلزله (نمونه موردی: منطقه شهرداری تهران)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
Journal of Rescue and Relief (امداد و نجات) دوره دهم بهار ۱۳۹۷ (۲۰۱۸ م) شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
۴۴-۲۱
مقدمه: امروزه با تغییر رویکردهای مدیریت بحران، جوامع به دنبال شرایطی هستند تا در صورت وقوع بحران، بازگشت سریع آنها به وضعیت قبل بحران فراهم آید. اگرچه نمی توان به طور کامل از وقوع مخاطرات جلوگیری کرد، اما می توان با تمهیداتی از آسیب های ناشی از آن کاست. شرایط متفاوت، سبب تفاوت در آسیب پذیری جوامع در برابر مخاطره می شود. از مهم ترین ویژگی هایی که میزان خسارات را تغییر می دهد، ویژگی اجتماعی ساکنان متأثر از مخاطره است. از این رو، برای برنامه ریزی صحیح و کاهش خسارت نخست باید محدوده ها و افراد آسیب پذیر شناسایی شوند. لذا هدف این پژوهش بررسی آسیب پذیری اجتماعی و تاب آوری اجتماعی در منطقه 2 شهر تهران است. روش: تحقیق ازنظر هدف کاربردی و از نظر روش، توصیفی-تحلیلی است و در دو بخش آسیب پذیری اجتماعی و تاب آوری اجتماعی بررسی شد. در بخش آسیب پذیری با استفاده از 15 شاخص و وزن دهی با تکنیک دیمتل و هم پوشانی با استفاده از تکنیک ویکور در ArcGIS محدوده های آسیب پذیر شناسایی شدند. در بخش تاب آوری با استفاده از پرسشنامه، دیدگاه 384 ساکن منطقه 2 در رابطه با شاخص های سرمایه اجتماعی جمع آوری شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل عاملی مرتبه دوم در نرم افزار لیزرل بهره گرفته شد. یافته ها: نتایج حاکی از آن است که پهنه با آسیب پذیری اجتماعی بسیار بالا، 151 هکتار و پهنه با آسیب پذیری بسیار کم، 314 هکتار از مساحت منطقه را شامل می شوند. نتایج بخش تاب آوری نشان داد که حمایت اجتماعی با ضریب یک بالاترین ضریب و بعد از آن شاخص همبستگی و انسجام اجتماعی با ضریب 95/0، شاخص احساس اثرگذاری و کارایی با ضریب 87/0، شاخص مشارکت با ضریب 84/0، شاخص اعتماد با ضریب 81/0 و آگاهی با ضریب 47/0 پایین ترین ضریب را به دست آورده اند. نتیجه گیری: از نتایج به دست آمده می توان در برنامه های کاهش خطر و تاب آوری بهره گرفت. مدیران و مسئولان شهری در منطقه 2 شهر تهران باید تدابیری اتخاذ کنند تا وضعیت گروه های آسیب پذیر را بهبود داده و با آگاهی بخشی و آموزش، ویژگی هایی مانند مشارکت، همکاری و مسئولیت پذیری را در میان شهروندان افزایش دهند و به طورکلی رویکرد توانمندسازی و تاب آوری در اولویت برنامه های کاهش خطر قرار دهند.
ارزیابی لرزه ای سازه های مسکونی با استفاده از دستورالعمل 2015 فما و بررسی تغییرات آن نسبت به دستورالعمل 2002 (مطالعه موردی: بلوار فردوس تهران)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
Journal of Rescue and Relief (امداد و نجات) دوره دهم تابستان ۱۳۹۷ (۲۰۱۸ م) شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
۲۸-۱۸
مقدمه: با توجه به اجتناب ناپذیر بودن وقوع بحران، باید با سیاستی جامع و برنامه ریزی شده و البته همگانی، مجموعه راهبردهای آمادگی مقابله با مخاطرات را در میان شهروندان نهادینه کرد. در چنین شرایطی هریک از شهروندان حتی اگر از توان، دانش و انگیزه کافی برای کمک به دیگران یا مشارکت در برنامه های گروه های دوام (داوطلب واکنش اضطراری) برخوردار نباشند، دست کم می توانند برای حفظ جان خود و اعضای خانواده پیش قدم شوند. از این رو، هدف این پژوهش بررسی تأثیر آموزش های همگانی جمعیت هلال احمر بر مدیریت بحران شهری در شهر زاهدان است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر اجرا توصیفی- پیمایشی با رویکرد همبستگی است. جامعه آماری شهروندان شهر زاهدان می باشند که برای تعیین حداقل حجم نمونه لازم با استفاده از جدول مورگان، 384 نفر به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه آموزش های همگانی پورکریمی (1394) و مدیریت بحران جهرمی (1380) است که روایی صوری و محتوایی آنها به تأیید صاحب نظران رسید و روایی سازه با تحلیل عاملی تأییدی و نرم افزار آموس تأیید شد. پایایی پرسشنامه ها نیز با آلفای کرونباخ برابر با 96/0 و 93/0 محاسبه شد. همچنین داده ها با استفاده از20-SPSS در دو سطح آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (آزمون کولموگروف -اسمیرنوف، همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه) تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: همبستگی بین متغیر مستقل و وابسته، 828/0 و ضریب تعیین 685/0به دست آمد که این مقدار نشان می دهد از دیدگاه شهروندان، 5/68 درصد قابلیت های مدیریت بحران شهری به آموزش های همگانی فعلی جمعیت هلال احمر مربوط است. مؤلفه های مکانیزم های انگیزشی با ضریب رگرسیون (471/0)، ضریب رگرسیون نیازسنجی (268/0) و اجرا با ضریب رگرسیون (0106/0) به ترتیب بیشترین تأثیر را بر مدیریت بحران شهری داشتند. بر اساس ضرایب رگرسیون محاسبه شده، آماره t و سطح معنی داری گزارش شده دو مؤلفه طراحی و ارزشیابی نقش مؤثری بر مدیریت بحران شهری نداشتند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که آموزش های همگانی جمعیت هلال احمر بر مدیریت بحران شهری تأثیر دارد.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر بهبود اختلال استرس پس از سانحه (مطالعه موردی: زلزله زدگان کرمانشاه آبان 1396)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
Journal of Rescue and Relief (امداد و نجات) دوره دهم تابستان ۱۳۹۷ (۲۰۱۸ م) شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
۱۰۰-۹۰
مقدمه: اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)[1] سندرمی است که پس از مشاهده یا شنیدن یک عامل استرس زا و آسیب زای شدید رخ می دهد و می تواند منجر به مرگ شود، اگرچه با روش های درمانی می توان روند بهبود آن را میسر ساخت. در این خصوص پژوهش حاضر با هدف اثربخشی درمان شناختی رفتاری (CBT)[2] بر اختلال استرس پس از سانحه در بین زلزله زدگان شهر سرپل ذهاب در استان کرمانشاه در سال 1396 بود. روش: از بین افراد یک نفر بر اساس نمونه در دسترس و به صورت تصادفی از مراجعان به کمپ امدادی روان شناسان مستقر در محل، انتخاب و پس از تأیید روان پزشکان و با مصاحبه های بالینی آزمایش شد. این پژوهش یک مطالعه موردی به صورت خط پایه چندگانه است که برای داده های به دست آمده از تحلیل نموداری و ترسیمی استفاده شد. یافته ها: یافته ها حاکی از آن بود که درمان شناختی رفتاری در کاهش اختلالات ناشی از استرس پس از حادثه تأثیر مثبت دارد و بهبودی بیمار به میزان 7/81 درصد به دست آمد که این اثرات در دوره پیگیری نیز تا حدود زیادی ماندگاری داشت. نتیجه گیری: طبق نتایج، درمان شناختی رفتاری در کاهش و بهبود علایم ناشی از اختلال استرس پس از حادثه مؤثر است. [1] posttraumatic stress disorder [2] cognitive behavioral therapy
تدوین و اولویت بندی راهبردهای پابرجا مبتنی بر سناریوهای باورپذیر افزایش تاب آوری کالبدی شهر تهران در برابر زلزله (نمونه موردی: منطقه 10)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۱
235 - 254
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر در نظر دارد تا با تکیه بر عوامل کلیدی مؤثر بر تاب آوری کالبدی در بافت های فرسوده شهری و با بهره گیری از رویکرد سناریونگاری، سناریوهای افزایش تاب آوری کالبدی منطقه 10 شهر تهران در برابر زلزله را موردبررسی قرار داده و بر اساس سناریوهای باورپذیر به تدوین و اولویت بندی راهبردهای پابرجا در راستای افزایش تاب آوری کالبدی محدوده موردمطالعه در افق 1404 بپردازد. روش این پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و به دنبال پاسخ به این سؤال است که راهبردهای پابرجا و مطلوبی که بتوانند تاب آوری کالبدی محدوده موردمطالعه در برابر زلزله را در افق 1404 تضمین کنند کدامند؟ بدین منظور برای تدوین چارچوب نظری، ابتدا با استفاده از روش اسنادی، ادبیات و مبانی نظری موضوع بیان شده و سپس با تکیه بر تکنیک پویش محیطی، داده های تجربی مستخرج گردیده است. جامعه آماری این تحقیق شامل 20 نفر از خبرگان و متخصصین شهری بوده و روش نمونه گیری، هدفمند است. در گام اول، پس از تعیین وضعیت های احتمالی عوامل کلیدی و وزن دهی به آن ها توسط خبرگان، داده های لازم وارد نرم افزار ScenarioWizardشدند و سناریوهای قوی، ضعیف و باورپذیر از این نرم افزار مستخرج گردیدند. در گام بعدی با تحلیل عوامل داخلی و خارجی مرتبط با تاب آوری کالبدی نمونه موردمطالعه، راهبردهای پژوهش در قالب روش SWOT و بر اساس سناریوهای باورپذیر ارائه شدند و درنهایت با استفاده از تکنیک ماتریس کمی برنامه ریزی استراتژیک (QSPM)، راهبردهای پابرجا به منظور افزایش تاب آوری کالبدی محدوده موردمطالعه، احصاء و اولویت بندی شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد چنانچه منطقه 10 شهر تهران قصد داشته باشد تا به سمت افزایش و ارتقای تاب آوری کالبدی در برابر آسیب های ناشی از مخاطرات طبیعی همچون زلزله قدم بردارد، تکیه بر راهبردهای پابرجای تدافعی اجتناب ناپذیر و الزامی است.
برآورد میزان جابه جایی سطح زمین در اثنای زمین لرزه تیرماه 1399 شمال غرب ایران، محدوده مورد مطالعه: شهر قطور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۱ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۲۲
207 - 219
حوزه های تخصصی:
زمین لرزه فاجعه طبیعی و کشنده است که موجب مرگ و زخمی شدن بسیاری از افراد و امواج تسونامی می شود. اگرچه یکی از رایج ترین پدیده های طبیعی است اما توسط بسیاری از مردم به عنوان ترسناک ترین و خطرناک ترین مخاطره در نظر گرفته می شود. در حال حاضر با پیشرفت سنجش ازدور، تداخل سنجی راداری به عنوان روشی کارآمد و نسبتاً دقیق در اندازه گیری جابه جایی سطح زمین است. بررسی موردی بر روی زلزله 5 تیرماه سال 1399 در شهر قطور از توابع شهرستان خوی صورت گرفته است. در این مطالعه از فن InSAR و PSI برای برآورد مقدار جابه جایی به وجود آمده از زلزله استفاده شد و تصاویر در عبورهای بالارو موردبررسی قرار گرفتند و با استفاده از نرم افزار [1] Sarproz پردازش شد. فن تداخل سنجی راداری [2] و روش های پیشرفته تر مانند PSI اجازه می دهند جابه جایی های عمودی سطح زمین در حد میلی متر تشخیص داده شود. در این راستا زوج تصاویر موجود با همبستگی خوب از داده های سنتینل-1 [3] مرتبط با منطقه انتخاب و به کارگرفته شده اند. هدف از این تحقیق برآورد میزان بالاآمدگی و فروافتادگی سطح زمین ناشی از زلزله است. پردازش روی تصاویر انتخابی مربوط به دوره های قبل و بعد از تاریخ زلزله انجام شد که خروجی های موردنظر به صورت اشکال و نمودار بوده است. نمودارها صحت کار و میزان جابه جایی تجمعی سالانه را نشان می دهند . نتایج تحقیق نشان داد که میزان جابه جایی سطح زمین بین 16- و 16+ بوده است. بیشترین فرورفتگی و بالاآمدگی به ترتیب مربوط به نواحی شمال شرقی (روستای گوگرد) و نواحی جنوبی منطقه (روستاهای کوتان آباد، میرعمر، گرناویک) است. در راستای بیشینه مقدار جابه جایی ها (با لا آمدگی و فروافتادگی) داده های به دست آمده از زلزله، نشان می دهد که گسل باشکالا به عنوان یک گسل چپ گرد موجب رخداد این زلزله بوده است .
ارزیابی آسیب پذیری کالبدی شهر بجنورد در مقابل زلزله با رویکرد توسعه پایدار شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
149 - 163
حوزه های تخصصی:
اثرات و آسیب پذیری ناشی از مخاطرات طبیعی در جهان در حال افزایش است و ابعاد این اثرات در زمینه های فیزیکی، توسعه اقتصادی اجتماعی، از دست دادن جان و مال، منابع و تخریب همه جانبه، شدید و گسترده است. تلاش برای کاهش آسیب پذیری نشان می دهد که باید راهبردی ارزشمند برای کاهش اثرات مخرب ناشی از بحران در دستور کار سیاست های اجتماعی روز قرار گیرد. با وقوع زلزله های مخرب در جامعه حوادثی ازاین دست اتفاق می افتد: فروریختن ساختمان ها، زخمی یا کشته شدن مردم، آسیب دیدن زیرساخت ها و متوقف شدن اقتصاد، بنابراین برنامه ریزی کاهش مخاطرات و بهسازی برای تاب آوری جوامع در مقابل مخاطرات بسیار ضروری است. ازاین رو این مقاله به بررسی کاهش آسیب پذیری و ساماندهی کالبدی – فضایی شهر بجنورد در مقابل زلزله از طریق برنامه ریزی کاربری زمین شهری با رویکرد توسعه پایدار شهری می پردازد. روس تحقیق در پژوهش حاضر توصیفی – تحلیلی بوده که در ابتدا با جمع آوری اطلاعات و داده های لازم اقدام به تشکیل بانک اطلاعاتی در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی گردید ، سپس با استخراج و ترکیب نقشه های جدید، تحلیل نهائی انجام شده است. برای مشخص کردن میزان آسیب پذیری شهر بجنورد، به شاخص مراکز خطرزا، دانه بندی قطعات، تراکم ساختمانی، تراکم جمعیتی، کیفیت ابنیه، دسترسی به مراکز امدادی و زمین و اراضی عمومی و باز انتخاب شده و قطعه های ساختمانی آسیب پذیر در مقابل زلزله مشخص شده است. با توجه به نقشه آسیب پذیری شهر نتایج نشان می دهد محدوده هایی که خیابان های آن عرض کافی داشته و ازنظر دسترسی به مراکز امدادی در وضعیت بهتری قرار داشته و تراکم جمعیتی و ساختمانی و .. در آن ها پایین است، ازنظر آسیب پذیری در وضعیت بهتری قرار دارند. به عبارت دیگر این محدوده ها با توجه به تقسیم بندی نقشه آسیب پذیری به 5 قسمت، آسیب پذیری نسبتاً پایین، پایین، متوسط، بالا و آسیب پذیری بسیار بالاگرفته اند.
تحلیل فضایی مولفه های تاب آوری کالبدی بافت مرکزی شهر رشت در برابر زلزله با استفاده از مدلFuzzy-AHP و GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زلزله از مهم ترین عوامل تهدید طبیعی ایران محسوب می گردد. مساحت زیادی از ایران در محدوده با خطر بالا و خطر بسیار بالای زلزله قرار دارد. شهر رشت نیز در محدوده خطر بالا و خطر بسیار بالا قرار گرفته است. با توجه به احتمال بالای وقوع زلزله در رشت، تراکم بالای فعالیت و جمعیت، تراکم بالای ابنیه فرسوده، زیرساخت ها و سایر شاخص های مهم مدنظر تحقیق؛ محدوده مرکزی شهر رشت در برابر زلزله احتمالی آسیب پذیر می باشد. هدف اصلی این تحقیق، بررسی تاب آوری کالبدی در برابر زلزله در بافت مرکزی شهر رشت می باشد. پرسش اصلی این است که وضعیت تاب آوری کالبدی بافت مرکزی شهر رشت در برابر زلزله چگونه می باشد؟ همچنین مهمترین نکات وابسته به پاسخ این پرسش بررسی می گردد. در این پژوهش با انتخاب چهار دسته شاخص تاب آوری کالبدی در برابر زلزله و استفاده از مدل ترکیبی منطق Fuzzy و AHP میزان اهمیت شاخص ها، معیارها و زیرمعیارها مشخص می گردد. در نهایت اطلاعات جمع آوری شده به صورت لایه های اطلاعاتی وزن گرفته در نرم افزار GIS نسخه 10.3 تبدیل به یک نقشه تحلیلی از وضعیت تاب آوری(ERM) محدوده مورد مطالعه می گردد. نتایج نشان می دهد با توجه به چهار دسته شاخص عمده تاب آوری کالبدی بافت مرکزی شهر رشت، وضعیت بازار رشت در مرز هشدار و وضعیت بحرانی در برابر زلزله احتمالی قرار دارد. همچنین 27 درصد از بافت مورد مطالعه در وضعیت کاملا آسیب پذیر و نسبتا آسیب پذیر قرار گرفته است.
بررسی تاب آوری شهر دورود در برابر زلزله با استفاده از روش گاما در سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از دغدغه های اصلی بشر مقابله با مخاطرات طبیعی است. یکی از مهم ترین این مخاطرات،زلزله بوده که همواره خطری جدی برای شهرها تلقی می شود. شهر دورود هم به مانند بسیاری از شهرهای ایران با توجه به قرارگیری بر روی چندین گسل فعال، ازجمله مناطق بسیار حساس بوده و در معرض خطرات ناشی از زلزله است؛ بنابراین با توجه به ماهیت غیرقابل پیش بینی زلزله باید تا حد امکان از خسارات جانی و مالی مرتبط با آن کاست و همچنین کاهش آسیب ناشی از زلزله، مدیریت بحران بعد از وقوع آن و تاب آور نمودن شهر در برابر زمین لرزه را در نظر گرفت. هدف اصلی برنامه ریزی برای مخاطره و کاهش خطر بحران، علاوه بر کاهش آسیب پذیری به نحوی بارز به سمت تمرکز روی ایجاد تاب آوری در جوامع گرایش پیداکرده است. در تحقیق حاضر با توجه به اهمیت تاب آوری شهری در برابر حوادث طبیعی مانند زلزله، لایه های اطلاعات فیزیکی شهر دورود موردبررسی قرارگرفته است. روش تحقیق و پژوهش، توصیفی – تحلیلی است. لایه های اطلاعاتی موجود شامل: ساختمان های اسکلت فلزی، بتن آرمه،ساختمان های ساخته شده از خشت و چوب،خشت و گل،آجر و چوب،تمام آجر،آجر و آهن،فاصله از گسل،فاصله از فضاهای باز،فاصله از خطوط دسترسی و تراکم جمعیت در بلوک های شهری شهر دورود بوده است. لایه های آماری با استفاده از روش فازی در سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)، تجزیه وتحلیل شده اند. نتایج حاصل در عملگر گاما نشان می دهد که بخش های جنوبی و جنوب شرقی شهر دورود ازلحاظ فیزیکی وضعیت مناسبی در تاب آوری در برابر زلزله ندارند. درمجموع نتایج پژوهش نشان می دهد که به غیراز قسمت هایی از ناحیه مرکزی، کل شهر وضعیت نرمالی ندارد.
ارزیابی تاب آوری بافت فرسوده شهر در برابر زلزله با استفاده از GIS (مطالعه موردی: منطقه 2 شهرداری بندرعباس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر بندرعباس با ریسک پذیری بالایی در مقابل زلزله مواجه است که شناسایی و مقاوم سازی بافت فرسوده را ضروری می نماید. استقرار نامناسب کاربری ها، شبکه ارتباطی ناکارآمد، بافت فشرده، تراکم های بالا، توزیع نامناسب فضاهای باز شهری و غیره نقش اساسی در افزایش آسیب های وارده در برابر زلزله دارند. این پژوهش به ارزیابی تاب آوری بافت فرسوده در مقابل زلزله با استفاده از روش های تصمیم گیری چندمعیاره در منطقه 2 شهر بندرعباس می پردازد. بافت فرسوده شامل محلات نایبند، خواجه عطا، چاهستانی ها و کمربندی است. در روش AHP ، بیشترین تاب آوری مساکن مربوط به نایبند شمالی با 6/68 درصد در طبقه تاب آوری زیاد ، نایبند جنوبی با 8/45 درصد و خواجه عطا با 41 درصد مساکن در رده های بعدی قرار دارند. در حالی که چاهستانی ها و کمربندی به ترتیب 6/4 درصد و 7/5 درصد محله از تاب آوری مناسبی برخوردارند . تحلیل آسیب پذیری نیز نشان می دهد که 2/28 درصد ساختمان های کمربندی و 7/10 درصد از چاهستانی ها ، آسیب پذیری بالایی دارند. در روش ANP ، معیارهای شیب و فاصله از گسل، به ترتیب با وزن 003/0 و 007/0 کمترین ارزش را دارند و معیارهای جنس مصالح و تعداد طبقات ساختمانی با وزن 119/0 و 072/0، مهم ترین شاخص ها هستند. در محیط GIS لایه ها هم پوشانی شده و نتایج نشان می دهد که 2/69 درصد از نایبند شمالی و 9/40 درصد خواجه عطا از تاب آوری بالایی برخوردارند. 8/32 درصد کاربری های کمربندی به شدت آسیب پذیر و 1/43 درصد آن نسبتاً آسیب پذیر است که رتبه اول آسیب پذیری و چاهستانی ها نیز رتبه دوم را دارد. مقایسه نتایج حاصل از دو روش تصمیم گیری، نشان دهنده عملکرد بهتر روش ANP می باشد.
پایش تاب آوری شهری به منظور کاهش اثرات حوادث طبیعی با تاکید بر زلزله (مطالعه موردی اسلامشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین الزامات، پرداختن به مسائل کالبدی بافت های مسکونی در شهرها، تبیین مفهوم تاب آوری و پیرو آن مقاوم سازی این بافت ها در مواجهه با حوادث و مخاطرات احتمالی است. در این میان، با توجه به مفهوم تاب آوری که بر میزان تخریب و زیانی که یک سیستم قادر است جذب و تحمل کند و همچنین میزان توانایی برای خود سازماندهی در شرایط مختلف و میزان توانایی سیستم در ایجاد و افزایش ظرفیت یادگیری و تقویت سازگاری با شرایط را مورد توجه قرار می دهد ، درصدد است تا محیط از تعادل خود خارج نشود. لذا در این پژوهش به دنبال بررسی وضعیت کالبدی، محیطی و نهادی شهر اسلامشهر نسبت به وضعیت تاب آوری و خطرات احتمالی زلزله می باشیم ، تا بتوان در ارتقاء تاب آوری شهر و کاهش خطرات احتمالی گام برداشت. پژوهش حاضر به لحاظ هدف،کاربردی و به لحاظ ماهیت توصیفی- تحلیلی می باشد، روش گردآوری داده ها، بصورت کتابخانه ای و مطالعه میدانی است. در راستای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون، و اسپیرمن و همچنین تحلیل عامل ها استفاده شده است نتایج تحقیق نشان می دهد که مقوله تاب آوری در شهر اسلامشهر با توجه به نقش نهادهای- مدیریتی و عوامل محیطی و کیفیت ابنیه در ارتباط مستقیم بوده و چگونگی عملکرد و وضعیت آنها در کاهش و شدت سوانح نقش اساسی دارد.
مسؤولیت مدنی در قبال حوادث طبیعی (بررسی تطبیقی مبانی، محدودیت ها و رویه قضایی با تأکید بر زلزله)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حوادث طبیعی سالانه جان هزاران نفر را در جهان می گیرد و به ویژه در کشورهای توسعه نیافته تهدیدی جدی برای زندگی ایمن به شمار می آید. با مطالعه در رویه قضایی برخی از کشورها می توان نوعی رویکرد «پیشگیرانه» در حقوق مسؤولیت مدنی را با هدف باز داشتن از تکرار حوادث مشابه در آینده مشاهده کرد. این مقاله، با تأکید بر مسؤولیت مدنی دولت در قبال حوادث طبیعی و ضرورت رویکرد سختگیرانه و پیشگیرانه در مقام تقنین، اجرا و قضاوت نسبت به حوادث طبیعی، به این واقعیت مهم توجه دارد که در کشورمان زیرساخت های قانونی، اجرایی و قضایی مناسب برای به حداقل رساندن زیان های جانی و مالی حوادث طبیعی فراهم نشده است.
تجارب زیسته نوجوانان با اختلال استرس پس از سانحه ناشی از زلزله سرپل ذهاب: یک مطالعه پدیدارشناختی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: زلزله یکی از فجایع طبیعی مهم است که علاوه بر تأثیرات مخرب مادی، پیامدهای نامطلوب روانشناختی را نیز برای قربانیان به ارمغان می آورد که یکی از مهم ترین آنان اختلال استرس پس از سانحه است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تجارب زیسته نوجوانان با اختلال استرس پس از سانحه ناشی از زلزله سرپل ذهاب انجام گرفت. روش: روش پژوهش حاضر کیفی و با راهبرد پدیدارشناسی توصیفی بود. جامعه آماری پژوهش نوجوانان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه ناشی از زلزله سرپل ذهاب در سال ۱۴۰۰ بود. نمونه پژوهش شامل ۱۵ نوجوان زلزله زده ۱۳-۱۹ سال مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه بود که به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته بود. اطلاعات بدست آمده نیز با شیوه تحلیل کلایزی انجام گرفت. یافته ها: نقل قول های مشارکت کنندگان با روش کلایزی ثبت، تحلیل و کدگذاری شد و در نهایت ۸۳ کد اولیه (واحد معنایی)، ۴ مضمون اصلی (تم) و ۲۵ مضمون فرعی (مقوله) بدست آمد. مضمون های اصلی شامل؛ از هم پاشیدگی ناگهانی زندگی، مشکلات روانشناختی، نابسامانی در کارکردهای ارتباطی (اجتماعی/خانوادگی) و چالش های مربوط به معنویت بود. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش بیانگر این بود که نوجوانان قربانی زلزله تا سال ها پس از آن اتفاق بحران ها و مشکلات مختلفی را در ابعاد مختلف زندگی از قبیل؛ سلامت روانشناختی، زندگی خانوادگی و اجتماعی و معنویت تجربه می کنند که نیازمند توجه و حمایت های حرفه ای و تخصصی است.
توصیف بسترهای زمینه ساز سبک های مقابله ای مؤثر کودکان مواجه شده با ترومای زلزله کرمانشاه سال 1396(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ تابستان(تیر) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۲
۶۷۶-۶۶۳
حوزه های تخصصی:
زمینه: تجربه تروما در دوران کودکی منجر به کاهش عملکردهای روانی-اجتماعی کودکان می شود که تا بزرگسالی نیز ادامه دار است. نحوه مقابله و واکنش های کودکان نقش مهمی در سازگاری با رویدادهای تروماتیک بازی می کند و می تواند منجر به آسیب های روان شناختی و یا رشد پس از رویداد شود. مطالعات پژوهشی پیشین، به صورت کمی و پراکنده، برخی از عوامل اثرگذار بر سبک های مقابله ای را نشان داده اند اما تاکنون پژوهش متمرکز و عمیق در این حیطه بخصوص بر روی کودکان ایرانی انجام نشده است. هدف: پژوهش حاضر به دنبال شناخت و توصیف بسترهای زمینه ای سبک های مقابله ای مؤثر کودکان مواجهه شده با زلزله کرمانشاه در سال 1396 بود. روش: این پژوهش از نوع کیفی و روش تحلیل محتوای عرفی بود. 23 دختر سنین 10 تا 12 سال با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب و مصاحبه نیمه ساختاریافته اجرا شد. داده ها با استفاده از روش 5 مرحله ای گرانهایم و لاندمن (2004) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج 4 مقوله اصلی و 14 مقوله فرعی به عنوان بسترهای زمینه ساز اتخاذ سبک های مقابله ای نشان داد که عبارت اند از: تأثیرپذیری (تجارب قبلی زندگی، الگوبرداری)، مهارت های فردی (مسئولیت پذیری در برابر دیگران «تعهد بیرونی» و در برابر خود «تعهد درونی»، مدیریت زمان، کنترل هیجانات، تحمل شکست و شفقت با اطرافیان)، روابط اعضای خانواده با کودک (صمیمیت با اعضای خانواده، حمایتگری اعضای خانواده و نحوه برخورد والدین) و مهارت های اجتماعی (اعتماد به همسالان، ارزش گذاری به روابط و میزان توانمندی در دوست یابی و حفظ آن). نتیجه گیری: یافته ها حاکی از تأثیر عوامل درون فردی و بین فردی در روند انتخاب روش های مختلف کودکان در مواجهه با ترومای زلزله است.
ارزیابی تاب آوری شهر شیروان در مواجه با زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین رابطه تاب آوری در برابر سوانح طبیعی در واقع نحوه تأثیرگذاری ظرفیت های اجتماعی، اقتصادی، نهادی و کالبدی در افزایش تاب آوری در جوامع است. بر این اساس هدف پژوهش حاضر، بررسی میزان تاب آوری شهر شیروان در مواجه با زلزله است. روش تحقیق این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر نوع داده ها، اسنادی و میدانی و از نظر نحوه اجرا به صورت پیمایشی است. در پژوهش حاضر، با در نظر گرفتن ساختارهای کالبدی، اجتماعی، نهادی و اقتصادی دخیل در برابر زلزله در قالب 26 شاخص و 4 بعد اصلی (کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و نهادی) به ارزیابی تاب آوری شهر شیروان در مقابل زلزله پرداخته شده است. در این راستا برای تعداد 30 نفر از کارشناسان شهرداری شهر شیروان و متخصصان مرتبط با موضوع، به روش نمونه گیری ساده و هدفمند پرسشنامه توزیع و تکمیل شد و با استفاده از نرم افزار Expert Choice و GIS و با بهره گیری از مدل های تصمیم گیری چندمعیاره ی وضعیت تاب آوری شهر شیروان مشخص شد. یافته های تحقیق نشان داد که میزان تاب آوری شهر شیروان بر اساس تلفیق شاخص های مورد سنجش در 4/65 درصد از شهر پایین و تنها در 2/19 درصد از شهر میزان تاب آوری بالا است. به عبارت دیگر، در 17 محله از 26 محله شهر شیروان میزان تاب آوری در مواجه با خطرات ناشی از زلزله پایین است و تنها در 5 محله شهر میزان تاب آوری بالا است. بنابراین نتایج نهایی تاب آوری شهر شیروان در 2/19 درصد از شهر بالا، در 4/15 درصد متوسط و در 4/65 درصد از شهر پایین است. در مجموع نتایج حاکی از آن است که تاب آوری شهر شیروان در وضعیت نامناسب و نامطلوبی قرار دارد و میزان تاب آوری در این شهر در مواجه با خطرات ناشی از زلزله پایین است.