مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
۱۴۰.
آذربایجان
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال سوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۲)
588 - 610
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به بررسی تاثیر مولفه های فرهنگی – اجتماعی در روابط اسرائیل با آذربایجان، قزاقستان و ترکمنستان بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران از سال 2011 تا 2020 پرداخته می شود. اسرائیل در سیاست خارجی خود با آگاهی از اینکه فرهنگ و مسائل اجتماعی به عنوان قدرت نرم مطرح هستند، سعی داشته است تا نقش مهمی را برای این مولفه قائل شود. در این بین، آسیای مرکزی و قفقاز و به خصوص کشورهایی مانند آذربایجان، قزاقستان و ترکمنستان کانون اصلی و اساسی سیاست خارجی اصلی را در بعد فرهنگی و اجتماعی شکل می دهد. با توجه به این امر، سوال اصلی مقاله این است مولفه های فرهنگی و اجتماعی در روابط اسرائیل با آذربایجان، قزاقستان و ترکمنستان از سال 2011 تا 2020 چه تاثیری بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران داشته است؟ در پاسخ این فرضیه مطرح شده است که مولفه های فرهنگی و اجتماعی در روابط اسرائیل با آذربایجان، ترکمنستان و قزاقستان به واسطه ی تلاش در جهت جدایی هنجاری - فرهنگی، زمینه ساز تهدید امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران می شود. نتایج تحقیق نشان می دهد اسرائیل از سال 2011 تا 2020 نقش مهمی را برای فرهنگ و مسائل اجتماعی قائل شده و اصلی ترین مولفه ی این کشور در جهت نفوذ فرهنگی و اجتماعی استفاده از یهودیان مقیم در کشورهای مذکور می باشد کهخ سعی دارد با استفاده از این ظرفیت، امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران را تهدید کند. نوع روش تحقیق در این مقاله توصیفی – تحلیلی و بر مبنای مطالعات کتابخانه ای است.
بررسی وضعیت بهداشتی مناطق زلزله زده آذربایجان در زلزله مرداد 91 از طریق تکنیک ارزیابی سریع(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
مقدمه: ایران جزء کشورهای بلاخیز دنیا محسوب می شود و از میان بلایای طبیعی، زلزله دارای بیشترین تکرار و مخرب ترین تأثیرات می باشد که این امر وجود یک طرح جامع مدیریت بحران برای هدایت اقدامات قبل، حین و پس از وقوع زلزله را ضروری می سازد. بر این اساس، مطالعه حاضر درصدد بررسی نقش تکنیک ارزیابی سریع در مدیریت زلزله مرداد ماه 91 آذربایجان است. روش: این مطالعه از نوع توصیفی- مقطعی است که داده های موردنیاز آن توسط 24 نفر از کارشناسان مرکز بهداشت استان آذربایجان گردآوری شده است. بلافاصله پس از وقوع حادثه، ستاد مدیریت بحران و کاهش خطر بلایای مرکز بهداشت استان بر اساس شرح وظایف و آمادگی های قبلی تشکیل جلسه داد و تیم های ارزیابی سریع سازماندهی و به مناطق آسیب دیده اعزام شدند. در ادامه، نتایج ارزیابی های سریع در حوزه ها وضعیت منطقه از نظر شرایط دموگرافیک و تلفات انسانی، بیماری های شایع، منابع موجود و شرایط بهداشت محیط، عوامل محدودکننده و همچنین فهرست نیازهای ضروری به صورت فراوانی (درصد) تعیین و در جداول ارائه گردید، سپس با استفاده از نظرات کارشناسان انواع و اولویت نیازها به صورت کیفی مشخص شد. یافته ها: مناطق زلزله زده اصلی شامل سه بخش اهر، هریس و ورزقان است که ارزیابی سریع در مورد تمامی آنها با دقت بالا صورت گرفته است. با نگاهی به وضعیت جمعیتی، اپیدمیولوژیک و نیز بهداشتی نواحی مورد بررسی درمی یابیم که هریس به سبب وخامت اوضاع بهداشتی، بالاتربودن جمعیت و شدت تلفات مالی و جانی، نیازمندترین حوزه به شمار می رفت و ضرورت امدادرسانی به آن بیش از سایر بخش ها احساس می شد، اهر نیز به عنوان بخشی با کمترین نیاز بهداشتی و حمایتی شناسایی شد. در ادامه، میزان و نوع امدادرسانی به هر یک از مناطق مذکور با توجه به نتایج ارزیابی سریع، برنامه ریزی و تأمین شد. نتیجه گیری: تکنیک ارزیابی سریع در صورت طراحی و اجرای مناسب نقش ارزنده ای در مدیریت صحیح اقدامات پس از وقوع زلزله و سایر حوادث و بلایا دارد که می تواند تصویری گویا از تبعات حادثه و نیازمندی های جامعه آسیب دیده ارائه کند. این تکنیک در زلزله آذربایجان به شیوه ای قابل قبول انجام شد که می تواند الگوی مناسبی برای سایر موارد مشابه باشد.
سهم آذربایجان در فرهنگ فارسی نویسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آذربایجانیان چون عموم ساحت های اندیشه و علم و اقتصاد و سیاست و فرهنگ ایران زمین، در عرصه فرهنگ نویسی برای زبان فارسی نیز، هم پیشگام و هم سخت کوش بوده اند. ثمره تلاش آنان در این حوزه، زمانه ای بسیار مدید از کهن ترین ادوار زبان فارسی دری با نمونه های کهنی همچون فرهنگ قطران (از قرن پنجم هجری قمری)، تا سال های اخیر و نمونه ای چون فرهنگ بزرگ سخن (چاپ 1381ش.) را شامل می شود. این سابقه و سنت، کارنامه ای است عتیق و پربار که در جستار حاضر گزارش موجزی از این تلاش سترگ و پیوسته تاریخی با مروری بر مشهورترین و شناخته ترین نمونه های فرهنگ فارسی نوشته شده به دست آذربایجانیان را با نگاهی نقادانه از نظر می گذرانیم.هم پیشگام و هم سخت کوش بوده اند. ثمره تلاش آنان در این حوزه، زمانه ای بسیار مدید از کهن ترین ادوار زبان فارسی دری با نمونه های کهنی همچون فرهنگ قطران (از قرن پنجم هجری قمری)، تا سال های اخیر و نمونه ای چون فرهنگ بزرگ سخن (چاپ 1381ش.) را شامل می شود. این سابقه و سنت، کارنامه ای است عتیق و پربار که در جستار حاضر گزارش موجزی از این تلاش سترگ و پیوسته تاریخی با مروری بر مشهورترین و شناخته ترین نمونه های فرهنگ فارسی نوشته شده به دست آذربایجانیان را با نگاهی نقادانه از نظر می گذرانیم.
گرایش به پان ترکیسم در مناطق آذری نشین ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
54 - 75
حوزه های تخصصی:
قومیت گرایی در آذربایجان خود را در دو برهه زمانی نشان داده است: اول در سال 1324 به شکل فرقه دموکرات آذربایجان که کشور را تا مرز تجزیه پیش برد، و دوم در فعالیت های حزب خلق مسلمان در اوایل انقلاب اسلامی. بررسی علل شکل گیری چنین رخ دادهایی، برای مدیریت صحیح آن ها و همچنین برای حفظ انسجام اجتماعی و وحدت ملی ضروری است. هدف این مقاله مطالعه عوامل موثر بر گرایش به پان ترکیسم در آذربایجان است. بدین منظور، با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، 400 نفر به عنوان نمونه از چهار استان آذزی نشین آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، اردبیل و زنجان برای مصاحبه انتخاب شدند. تحلیل رگرسیون داده ها نشان داد متغیرهای مطالب نامناسب مطبوعات، محرومیت نسبی، رسانه های خارجی، فعالیت نخبگان قومی، ممنوعیت تدریس زبان ترکی و برخورد با فعالان قومی با متغیر وابسته (پان ترکیسم) رابطه معنادار مستقیمی دارند. توجه صدا وسیما و مطبوعات به حساسیت های قومی و تولید نکردن برنامه و مطالب توهین آمیز، توجه به مسائل قومی مطرح در قانون اساسی و کاهش محرومیت نسبی می تواند به کاهش این نوع قومیت گرایی در کشور کمک کند.
تبیین عوامل تأثیرگذار بر ایجاد آتش بس در قره باغ (نوامبر 2020)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۱)
833 - 850
حوزه های تخصصی:
فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی پیامدهای بسیاری در سطوح منطقه ای و فرا منطقه ای به دنبال داشت. به طوری که در سطح منطقه ای با برآمدن 15 کشور مستقل بزرگ و کوچک قلمرو سابق شوروی در حوزه های اروپایی و آسیایی، از یک سو باعث شکل گیری سیستم های منطقه ای به ویژه در قلمرو آسیایی آن، یعنی قفقاز و آسیای میانه شد و از سوی دیگر خلأ قدرت ناشی از فروپاشی شوروی و فقدان یک قدرت مسلط منطقه ای، منطقه را وارد بحران های ژئوپلیتیکی کرد. در چنین شرایطی یکی از قدیمی ترین بحران های سرزمین های قفقاز جنوبی بین دو کشور ارمنستان و آذربایجان بر سر منطقه قره باغ پدید آمد. درگیری های پراکنده به جنگی تمام عیار میان این دو کشور تبدیل شد که بر اثر آن، علاوه بر قره باغ، هفت منطقه دیگر جمهوری آذربایجان در خارج از قره باغ نیز به تصرف ارمنستان درآمد و درمجموع بیست درصد از خاک جمهوری آذربایجان اشغال شد. از زمان شروع درگیری ها، مذاکرات چندباره ای برای حل مسالمت آمیز مناقشه قره باغ با ابتکار سازمان ملل و میانجی گری برخی از کشورهای منطقه به آتش بس میان این دو کشور منجر شد ولی بارها نقض گردید تا اینکه در تاریخ ۱۰ نوامبر، طرف های درگیر، توافق نامه آتش بس را پذیرفتند. سؤال اصلی مقاله این است که چه عواملی سبب شده که کشورهای آذربایجان و ارمنستان آتش بس را پذیرفته و بر اجرای آن توافق کنند؟ پژوهش حاضر به روش توصیفی – تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای انجام شده و هدف آن است که با بهره برداری از نظریه تصمیم گیری (مدل رضایت بخش)، عوامل تأثیرگذار بر توافق آتش بس در قره باغ را تبیین کند. نتایج پژوهش نشان می دهد که تغییر جغرافیای درگیری و تاکتیک نظامی، خطای محاسباتی ارمنستان، نبود توازن ژئوپلیتیکی و مداخله روسیه سبب شده تا در قره باغ آتش بس ایجاد شود.
روابط ابراهیم خلیل خان جوانشیر قراباغی با حکومت عثمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام و ایران سال ۳۲ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۴ (پیاپی ۱۴۴)
83 - 112
حوزه های تخصصی:
اشغال خانات قریم (کریمه) از سوی روس ها و نفوذ و پیشروی تدریجی آنان در مناطق حوزه نفوذ حکومت عثمانی در قفقاز، امنیت مرزهای شرقی آناطولی را به خطر انداخت و موقعیت حساس قفقاز را برای عثمانی ها نمایان کرد. در مقیاس محلی نیز رقابت شدیدی بین خان قراباغ با والی تفلیس جریان داشت و با تحت الحمایگی ارکلی خان گرجی به روس ها، موازنه قوا در قفقاز به نفع او و ضرر ابراهیم خلیل خان قراباغی (حک: 1176-1221ق/ 1762-1806م) تغییر یافت. تهدید، دشمن مشترک و پیوندهای فرهنگی-مذهبی، پایه اولیه روابط خان قراباغ با دولت عثمانی را گذاشت. نگارندگان این پژوهش درصدد پاسخ به این سؤال بوده اند که حاکم قراباغ و دولت عثمانی از برقراری روابط با یکدیگر چه اهدافی را دنبال می کردند؟ حفظ حکومت محلی قراباغ در مقابل سیاست الحاق گرایی ایران و روس و ایجاد توازن قوا در مقابل قدرت های محلی، از اهداف خان قراباغ بود. مقابله با نفوذ و توسعه طلبی روس ها در قفقاز و تأمین امنیت مرزهای آناتولی با کمک قوای حکام محلی با شعار اتحاد اسلام، از برنامه های اصلی عثمانی ها در نزدیکی به خان قراباغ بود. تبیین ماهیت ارتباط ابراهیم خلیل خان قراباغی با حکومت عثمانی و مشکلات فراروی این روابط، از مسائل این تحقیق است. یافته های تحقیق مؤید آن است که فقدان سیاست عمل گرای از سوی آن دو، روابط دو طرف را از سطح تبادل سفرا و نامه ارتقا نبخشید. نگارندگان این پژوهش با تکیه بر اسناد آرشیو چاپ عثمانی و منابع تاریخ عثمانی، با رویکرد توصیفی-تحلیلی به بررسی موضوع پرداخته اند.
هویت زنانه و قومیت در تاریخ موسیقی تبریز از 1285 تا 1400(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده ترک زبان های ساکن ایران و حوزه ی جغرافیاییِ آذربایجان، از دوران مشروطه تا عصر حاضر (1285- 1398)، تاریخی پر فراز و نشیب داشته اند. در این دوران، موقعیتِ هنر و فرهنگ – از جمله موسیقی و جریانات مربوط به آن، با جریانات جامعه در نوسان بوده است. در نگاه موازی به تاریخ اجتماعی و تاریخ موسیقی در این حوزه دو نکته ی بسیار مهم در رابطه با موسیقی و حضور زنان دیده می شود. نخست اینکه در دوران و شرایط مختلف، موسیقی در لایه های زیرین جامعه به حیات فرهنگی خود ادامه داده و در هر زمان که امکان حضور در عرصه های اجتماعی مهیا بوده دوباره به شکل عمومی ظهور کرده است. دوم اینکه در راستای ساختن هویتِ فردی و اجتماعی، زنان از این موسیقی به عنوان یکی از عناصر فرهنگی کمک گرفته اند تا بتوانند حضور اجتماعی خود را تثبیت کنند. در این پژوهش که بر پایه ی تاریخ نوشته های منتشر شده، اسناد گردآوری شده ، آرشیو شخصی نگارندگان و همچنین گفتگو با هنرمندان مطلعِ در مورد موسیقی آذربایجانی انجام شده، ابتدا به طور اجمالی تاریخ و وقایع موسیقایی در بازه ی زمانی ذکر شده را با توجه به موضوع حضور زنان بازخوانی می کنیم. پس از آن به موقعیت و فعالیت های زنان موسیقیدان در تاریخ آذربایجان به ویژه در تبریز می پردازیم. خواهیم دید یکی از راه های برساختِ شخصیت اجتماعی برای زنِ آذربایجانی، پرداختن به موسیقی بوده است و این موضوع را از منظر ساختاری و با تمرکز بر مفهوم هویت، مورد تحلیل قرار خواهیم داد. کلید واژه: ، هویت اجتماعی، هویت فرهنگی، هویت زنانه، آذربایجان، تبریز، زنان موسیقیدان
نقش پویایی فکری آذربایجان در تکوین ایده دولت ملی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره ۱۱ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳۹)
129 - 155
مقاله حاضر با عنوان « نقش پویایی فکری آذربایجان در تکوین ایده دولت ملی در ایران » به شیوه تحلیلی- توصیفی و رویکرد باری بوزان به دولت انجام گرفته است و هدف اصلی آن، تحلیلی محققانه از نقش و سهم اندیشه ورزان و مصلحان آذربایجان در تکوین و توسعه هویت ملی و ایده ی ناسیونالیسم در ایران می باشد. آذربایجان در طول تاریخ ایران از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده و این جایگاه در تاریخ معاصر برجسته تر شده است. این منطقه دروازه ورود ایده ها و افکار جدید جهان غرب به ایران و آسیا در سده های اخیر بوده است. از جمله این ایده ها می توان به مفهوم ناسیونالیسم اشاره نمود. این ایده نوعی سازه ای نظری برای انسجام و وحدت بخشی به ملت و تقویت بنیان های استقلال و تمامیت ارضی کشور محسوب می شود. اندیشه ورزان آذری، رواج ناسیونالیسم را برای حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور و ترویج ایده های مردم سالارانه و مشروطه خواهی ضروری می دانستند. بزرگانی چون آخوندزاده، مستشارالدوله، طالبوف و تقی زاده، چهار اندیشمند و مصلح بزرگ در این حوزه هستند که از نظر فکری به رواج مولفه های ناسیونالیسم نقش بی بدیلی را ایفا نموده اند آنان عناصری چون سرزمین، تاریخ و زبان و دین مشترک را عامل مهم و قوام بخش هویت ایرانی می دانند و علاوه بر اندیشه ورزان این منطقه مردم آذری نیز در طول تاریخ برای حفظ هویت ملی و تمامیت ارضی کشور چه جانفشانی ها که نکرده اند.
مطالعه مردم شناختی مقاومت مرزنشینان آذربایجان در سوم شهریور 1320 (به روایت آخرین بازماندگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های انسان شناسی ایران دوره ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۳
327 - 352
در طول تاریخ ایران روس ها چهار مرتبه متجاوزگرانه وارد خاک آذربایجان ایران شده اند که موضوع این پژوهش مرتبه چهارم ورود روس هاست. موضوع این تحقیق اختصاصاً روز سوم شهریور 1320 می باشد. در این پژوهش سعی شده روحیه سلحشوری مردم مرزنشین آذربایجان که در آن زمان تحت تأثیر شور و هیجانات وطن پرستی و ارزش های ملی و اسلامی قرار گرفته بود، مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد. این تحقیق میدانی با روش مشاهده مشارکتی و از طریق مصاحبه با آخرین بازماندگان از تاریخ اجتماعی مردم مرزنشین آن زمان آذربایجان انجام گرفته است که در آن از چارچوب نظری ژرز بلاندیه با مفهوم قدرت مقدس سیاسی، استفاده شده است. شناسایی این افراد خاص از بین مردم مرزنشین آذربایجان از بیله سوار مغان استان اردبیل گرفته تا مرز شهر جلفای استان آذربایجان شرقی و جمع آوری مصاحبه ها از سال1387 شروع و تا 1398 ادامه داشت. نتیجه این تحقیق مردم شناختی علاوه بر معرفی مختصر برخی از شهرها و روستاهای مرزنشین آذربایجان و نقش اجتماعی مردم آنها در روزهای مقاومت و همچنین معرفی و شناساندن 102 انسان جان باخته و ایثارگر در راه وطن و ارزش های ملی و اسلامی ایران، بلکه مطالعه و بازشناخت همچنین ثبت روحیه وطن پرستی و سلحشوری مرزنشینان آذربایجان در دفاع از تمامیت ارضی کشور ایران را نشان می باشد.
نگاهی ایرانی به فهم موانع و ناکامی در روابط تهران - باکو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره چهارم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴ (پیاپی ۱۴)
202 - 165
روابط آذربایجان با ج. ا. ایران تحت تأثیر وجهه آن به عنوان کشوری شیعی و تحت حاکمیت یک دولت سکولار فعال شکل گرفته است. در این میان، بیش از آنکه عوامل جغرافیا، مذهب و قومیت باعث تقویت روابط شده باشد، از آن ممانعت کرده است. این کشور در اغلب مواقع، نقش مخالف ایران را در منطقه ایفا می کند و به رغم جمعیت عمدتاً شیعه، حکومتی غربگرا دارد و شدیداً تلاش می کند تا به آن چیزی که ایران نیست، تبدیل شود. بررسیِ کلیِ روابط خارجی آذربایجان در ارتباط با ایران نشان می دهد که این روابط عموماً مبتنی بر حسن همجواری بوده و از نظر تجاری در سطحی نه چندان مطلوب قرار دارد؛ اما در کنار آن، به لحاظ سیاسی و همچنین از بعد امنیتی دارایِ چالش هایی بوده است. عوامل و دلایل متعددی در این ارتباط دخیل و موجبات واگرایی دو کشور را در قالب یک نظام معنایی منفی فراهم آورده است. اما در این مقاله، مشخصاً از «زاویه دید ایران» به این روند نگریسته می شود و در این راستا، مسائلی همچون قوم گرایی، برخی تحرکات ضدایرانیِ باکو، چالش های رژیم حقوقی و نظامی گری در قلمرو خزر، و همکاری های پر ابهام آذربایجان با اسرائیل و همچنین آمریکا از جمله عوامل مؤثر در این قضیه محسوب می شوند که ایران نیز نسبت به آنها حساسیت ویژه ای دارد. نظر به این مهم، مقاله حاضر، ضمن بررسیِ متغیرهای اثرگذار در ناکامی روابط دو کشور، به گونه ای توصیفی - تحلیلی به واکاوی و تبیین مجموعه عوامل مورد ادعا در این خصوص می پردازد
روابط استراتژیک اسراییل و آذربایجان: بنیادها و الزامات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره پنجم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳ (پیاپی ۱۷)
218 - 185
در سالهای اخیر روابط روابط اسراییل- آذربایجان در منطقه خاورمیانه و قفقاز در مرکز توجه سیاسی قرار گرفته است. ماهیت روابط میان آذربایجان و اسراییل باید فراتر از دشمنی ایدئولوژیک و سیاسی با ایران یا ارمنستان و در جهت درک توازن قوا و موضوع نیازهای متقابل اقتصادی و امنیت انرژی مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. اگر چه در ادبیات سیاسی موجود، به نقش فاکتورهای سیاسی و امنیتی پرداخته شده است، اما به صورت چشمگیری نقش فاکتورهای اقتصادی و تکنولوژیک و تاثیر آن در پیشبرد رابطه میان دو کشور مورد غفلت قرار گرفته است. هدف محقق در تحقیق حاضر آن است دریابد علاوه بر اهداف، منافع و الزامات سیاسی و امنیتی، عوامل اقتصادی و تکنولوژیک و نیازهای متقابل حیاتی دو کشور در این زمینه چه نقشی را در شکل دهی و تحکیم روابط در سطح کنونی ایفا کرده اند. به همین دلیل، در پژوهش حاضر توجه خاصی به نقش آذربایجان به عنوان یک تولید کننده عمده نوظهور انرژی و همچنین نیازهای حیاتی اسراییل در حوزه امنیت انرژی شده است. برای پاسخ به این سوال پژوهش ابتدا تاریخچه روابط دو کشور و اهداف، انگیزه ها و اولویتهای سیاست خارجی که باعث ترغیب باکو و تل آویو به ایجاد و گسترش رابطه به گردیده، واکاوی می شود و سپس نقش فاکتورهای اقتصادی، تکنولوژیک و نظامی در پیشبرد این رابطه به تفکیک مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. یافته های تحقیق نشان می دهد نیازهای متقابل حیاتی اقتصادی دو کشور در حوزه امنیت انرژی و نیز دسترسی به تکنولوژی پیشرفته نظامی و دانش مدرن برای دستیابی به توسعه پایدار تاثیرگذارترین فاکتورها در شکل دهی سطح کنونی رابطه میان آذربایجان و اسراییل بوده است.
جست وجو در معنا و مفهوم مشروطه در تلقی و اندیشه علمای آذربایجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مسئله های مهم عصر مشروطه که چالش های فکری زیادی برانگیخت و در سرنوشت نظام سیاسی جدید عصر مشروطیت ایران مؤثر افتاد، معنا و مفهوم «مشروطه» و در پی آن مناقشات فکری ناشی از اختلاف برداشت ها از این اصطلاح جدیدِ سیاسی بود. بحث درباره معنا و ماهیت مشروطه طیفی از علما، روشنفکران و دیگر طبقات را درگیر ساخت. در این میان، آذربایجان نه تنها نقش سیاسی مهمی در به ثمر رسیدن انقلاب مشروطیت ایفا کرد، بلکه بخش مهمی از مناقشات فکری نیز در میان علمای آذربایجان رخ داد. ظهور فکر مشروطه و مشروطه خواهی و روند تأسیس نظام سیاسی مبتنی بر مشروطه، دسته بندی هایی را در میان علمای آذربایجان موجب شد و به دنبال آن دریافت های متفاوتی از مشروطه و نسبت آن با آموزه های سیاسی دینی ارائه گردید. به نظر می رسد علمای آذربایجان براساس دغدغه های مذهبی، روند امور سیاسی و البته ملاحظات اجتماعی و اقتصادی، مواضع متضادی در پیش گرفتند. این مواضع علاوه بر اینکه گاه از اساس با چیستی و ماهیت مشروطه همخوانی نداشت، در حوزه نظر نیز دیدگاه های مهم و همچنین کنش های سیاسی تعیین کننده ای در میدان عمل سیاسی در پی آورد؛ چنان که گروه مشروعه خواه با احساس خطر در قبال تغییرات جدید، قائل به حرمت و ناسازگاری مشروطه با نظام اسلامی و تلاش برای تبدیل مجلس شورای ملی به مجلس شورای اسلامی شدند. در مقابل، علمای مشروطه خواه با علم به تباین بین نظم جدید و نظام اسلامی، آن را در مقایسه با نظام استبدادی مطلوب و روشی برای تحدید استبداد یافتند و آگاهانه با پیوند بین اصول شرعی و مشروطیت، مشروطه ایرانی را ارائه کردند. این پژوهش براساس رسائل سیاسی، روزنامه ها و منابع اصیل، به روش توصیفی-تبیینی این مسئله و موضوع مهم را بررسی کرده است.
مکاتبات محمدحسن خان، حاکم مسلمان شکی و شروان با حکومت عثمانی (1198- 1203 /1784- 1789م)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ اسلام سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۴
۱۲۴-۱۰۱
حوزه های تخصصی:
محمدحسن خان مقارن با رقابت دول عثمانی و روس در منطقه قفقاز بر شکی حکمرانی می کرد. در آن ایام عثمانی ها با هدف مقابله با نفوذ و سیطره روس ها در قفقاز، با خوانین محلی مانند حاکم شکی روابط سیاسی برقرار کردند. محمدحسن خان نیز به سبب ترس و نگرانی از سیاست تهاجمی گرجی ها علیه قلمرو حکام محلی مسلمان گنجه و ایروان به عثمانی متمایل شده بود. محمدحسن خان به صورت تبادل مکاتبات و تردد ایلچی با عثمانی ها در ارتباط بود. پرسش اصلی مقاله این است که نامه های محمدحسن خان شکی به حکومت عثمانی چه مسایلی را در برمی گرفت و چه اهدافی را دنبال می کرد؟ در این پژوهش با تکیه بر کتاب های چاپی از اسناد آرشیوی عثمانی و منابع تاریخ نگاری محلی شکی و قفقاز و با رویکرد توصیفی-تحلیلی مشخص شد که مقابله با سیاست توسعه طلبی حاکم گرجی با پشتوانه نظامی روس ها در خاک مسلمانان و تهاجم مداوم قوای آنان به ولایت گنجه در همسایگی شکی، از مسایل مهم مطرح شده در مکاتبات محمدحسن خان شکی با مقامات عثمانی بود. او برای رفع این مسئله، خواستار کمک های سیاسی-نظامی دولت عثمانی بود. به نظر می رسد که این نامه نگارها به سبب عدم اقدام عملی از دو طرف، دستاورد خاصی نداشته است.
پیامدهای فعالیت های میسیونرهای آمریکایی در جامعه آسوری آذربایجان (1250- 1344 ق./1834- 1925 م.)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
314 - 293
حوزه های تخصصی:
میسیونرهای آمریکایی در سال های1250-1344 ق./1834-1925 م. بیش از نیم قرن در ایران عصر قاجار حضور داشتند که طی این دوره فعالیت های گوناگونی در حوزه های مذهبی، آموزشی، فرهنگی و بهداشتی انجام دادند. با وجود اینکه مناطق مختلف به ویژه در غرب و شمال ایران، از جمله ایالات آذربایجان، کردستان، همدان، کرمانشاه و گیلان عرصه فعالیت ایشان بود؛ اما منطقه آذربایجان اولین و مهم ترین حوزه فعالیت میسیونرهای آمریکایی محسوب می شد. ایالت آذربایجان از دیرباز محل سکونت اقلیت های مختلف مسیحی همچون ارامنه، آسوریان و کلدانیان به شمار می رفت. مبلغان کاتولیک همچون کشیشان کرملیت از دوره صفویه در این منطقه فعالیت می کردند. میسیونرهای آمریکایی که بیشتر به دنبال احیای کلیسای نسطوری بودند، به ارائه خدمات آموزشی فرهنگی و بهداشتی در میان مسیحیان آذربایجان پرداختند. این مبلغان، از طریق حضور طولانی مدت و ارتباطات نزدیک، توانستند جامعه آسوری آذربایجان را تحت تأثیر خود قرار دهند. مقاله حاضر سعی دارد با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای، فعالیت های میسیونرهای آمریکایی در جامعه آسوری آذربایجان و نیز نتایج آن ها را مورد بررسی قرار دهد. یافته های پژوهش نشان می دهد جامعه آسوری آذربایجان در نتیجه اقدامات هیئت تبلیغی آمریکا دست خوش تحولاتی شد. آسوریان در حالی توانستند جایگاه اجتماعی خود را بازیابند که انسجام سنتی جامعه شان دچار ازهم گسیختگی گردید. افزون آنکه تغییرات مذکور رویارویی آسوریان با هم وطنان مسلمان ایشان را در پی آورد.
مقاومت در برابر سیاست رفع حجاب دولت رضاشاه؛ مطالعه موردی: عدم همراهی قشر متوسط جدید آذربایجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر مقاومت های شکل گرفته در برابر سیاست منع حجاب را در دوره رضاشاه بررسی و به صورت موردی نارضایتی و عدم همراهی قشر متوسط جدید شاغل در ایالت آذربایجان دوره رضاشاه پهلوی را مطالعه می کند. ضرورت مطالعات این چنینی، ناظر بر اهمیت طراحی نوع سیاست های دولت و نظام سیاسی در عرصه های فرهنگی جامعه و به ویژه مناطق قومی کشور و اتخاذ استراتژی های پیشبرد آنهاست. رویکرد این پژوهش، توصیفی- تحلیلی است و از شواهد برگرفته از مطالعه اسناد تاریخی بر جای مانده از آن دوره، برای تحلیل دلایل مقاومت یکی از عاملان اجتماعی مؤثر در فرایند منع حجاب استفاده شده است. هدف از این مطالعه، یافتن پاسخ این پرسش است که چه عواملی زمینه را برای همراهی نکردن کارکنان و مأموران دولتی آذربایجان در اجرای سیاست منع حجاب در این منطقه قومی فراهم کرد؟ نتایج به دست آمده نشانگر آن است که عوامل و مؤلفه های مختلفی به شکل گیری مقاومت مردم و اقشار مختلف منطقه آذربایجان ازجمله قشر متوسط جدید آن در برابر تغییر یاد شده انجامید که ازجمله آنها به تلقی تضاد آن طرح با فرهنگ جاری، فقدان باور نیاز به اجرای آن، کوتاهی در ایجاد همخوانی بین رفع حجاب زنان آذربایجان با هنجارها، ارزش ها و عناصر فرهنگ بومی و محلی مردم، بی اعتنایی کارگزاران دولتی به هنجارها و عناصر فرهنگ بومی و محلی مردم، بهره گیری از شیوه های تبلیغی و ترویجی مختلف برای اشاعه منع حجاب در بین اقشار مردم آذربایجان بدون فراهم کردن زیرساخت های فرهنگی-اجتماعی لازم، اصرار دولت برای پیشبرد سیاست منع حجاب با توسل به الزام و اجبار و...، اشاره می شود.
جایگاه احمدخان دنبلی خویی در سیاست اتحاد اسلام حکومت عثمانی در قفقاز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام و ایران سال ۳۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۷ (پیاپی ۱۴۷)
135 - 162
حوزه های تخصصی:
طرح اتحاد اسلام، سیاست حکومت عثمانی با همکاری حکام و امرای مسلمان منطقه آذربایجان و داغستان برای مهار نفوذ و توسعه طلبی روس ها در منطقه قفقاز بود. هدف این طرح، ایجاد هماهنگی و اتحاد میان خوانین منطقه به منظور تشکیل قوای مشترک تحت شعار اسلام علیه برنامه های استعماری روسیه بود. عثمانی ها با عنایت به نفوذ و اقتدار احمدخان دنبلی (حک:1200-1176ق/1786-1762م) حاکم خوی در منطقه آذربایجان، علی رغم شیعی مذهب بودن او، وی را عنصری مناسب برای اهداف طرح اتحاد اسلام تشخیص داده و به برقراری ارتباط با او روی آوردند. شناخت نقش و جایگاه احمدخان خویی در سیاست منطقه ای عثمانی و بررسی ابعاد همکاری آن دو از مسائل فراروی این پژوهش است. این پژوهش درصدد پاسخ به این سؤالات است: همکاری احمدخان خویی با عثمانی ها در طرح اتحاد اسلام در چه سطحی بود؟ حاکم خوی از همکاری با سیاست منطقه ای عثمانی چه اهدافی داشت؟ این پژوهش بر آن است تا باتکیه بر نسخ خطی فارسی، اسناد آرشیو چاپ عثمانی و منابع تاریخ نگاری عثمانی با رویکرد توصیفی-تحلیلی موضوع مدنظر را واکاوی کند. یافته های پژوهش مؤید آن است سطح همکاری آنان در مقابله با دشمنان اسلام با گذر از سطح تبادل سفرا و مکاتبات، وارد همکاری عملی مشترک اطلاعاتی و نظامی شد. ارتقای جایگاه از سطح حاکم محلی به سطح مدعیان حکومت و شناساندن خود به عنوان حکمران مستقل آذربایجان در فقدان حکومت مقتدر از اهداف حاکم خوی بود.
آل ساج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۴
167 - 190
حوزه های تخصصی:
آل ساج در تاریخ به بنی ساج، ساجیان و ساجیه شهرت دارند. ابوساج و فرزندانش محمد و یوسف، با توسل به تفوق نظامی و اقتدار سیاسیِ سپاه ساجیه، در سرکوب شورش های ضد خلافت، مقرّب خلافت شدند. تبیین و تحلیل شکل گیری آل ساج در آذربایجان و غرب ایران به عنوان یک حلقه مفقوده از مطالعات تاریخ ایران در قرون سوم و چهارم هجری، بیان مسأله پژوهش کنونی می باشد. یافته های تحقیق حاضر نشانگر آنست که خاندان ساجیان، بقای خود را، در اتکای به اقتدار نظامی خویش و آرامش بخشی آذربایجان می دیدند. سپاه ساجیه به عنوان نیروی آموزش دیده نظامی، توانست بیش از نیم قرن و حتی پس از اضمحلال حاکمیت آل ساج بر آذربایجان، موجودیت خویش را در مرکز خلافت تداوم بخشند. هدف پژوهش کنونی، بررسی مستند روند مناسبات مبهمِ تاریخی میان عباسیان و آل ساج، و روشن نمودن مواضع سیاسی و چهره سرداران ساجیه در تحولات غرب ایران است. ساجیان در طی این مدتِ حساس از تاریخ ایران و اسلام، مجادلات درازمدتی نیز با خلافت در عرصه سیاسی و نظامی در وقایع عدیده داشتند. قدرت یابی آل ساج در آذربایجان پس از انقراض سلسله وابستگانِ ساجیه در اسروشنه، توسط امیر اسماعیل سامانی و قطع امید از بازگشت به ماوراءالنهر، و شکست از طولونیان در شام و عراق صورت گرفت. روش تحقیق در پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی و متکی بر منابع کتابخانه ای با رویکردی نقادانه براساس آخرین یافته های پژوهشی است.
معرفی مدارس و رصدخانه های مشهورآذربایجان در قرن نهم هجری قمری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
با روی کار آمدن ایلخانان جامعه علمی و فرهنگی ایران از انفعال و ایستایی چند دهه حاکمیت مغول بیرون آمد. تساهل و مدارای مذهبی ایلخانان تأثیر ویژه ای بر رشد فرهنگ و آموزش در این عصر داشت. نظر به اهمیتی که مراکز علمی آذربایجان در عصر مورد نظر داشته-اند همچنین با توجه به اهتمام در امر تاسیس مدارس مقارن با قرن نهم ه.ق در منطقه آذربایجان و شمال غربی ایران و توسعه و ترقی علوم در این ناحیه پژوهش حاضر درصدد پاسخگویی به این سوال است که جایگاه وضعیت علمی مراکز علمی آذربایجان در قرن نهم هجری چگونه بوده و چه پیامدهای اجتماعی با تاکید بر مذهب داشته اند؟ روش تحقیق به صورت توصیفی – تحلیلی می باشد. نتایج حاکی از آن است که مدارس مهم ترین مراکز علمی قرن نهم بودند که هم ازنظر تعداد و هم میزان فعالیت های آموزشی بر سایر مراکز برتری داشتند. در این دوره مدارس بسیاری برای نشر و گسترش علم ساخته و یا بازسازی شدند. عمده ترین علومی که در این دوره در مدارس تدریس می شد علوم کلامی، ریاضی و فلسفه بود. از سوی دیگر به عنوان یک نتیجه قابل توجه، در فعالیت های علمی پس از حمله مغول، روح متعصب و خشک مذهبی که در عهد خلفا براساس جانبداری از مذاهب اهل سنت حاکم بود، در قرن نهم از میان رفت. البته نباید نقش رصدخانه ها و اهمیت آنان در کنار مدارس را نادیده گرفت، زیرا تأسیس رصدخانه ای همچون رصدخانه مراغه با جمعی از اندیشمندان آن زمان نقش بسیار پررنگی در رواج علم و دانش در این خطه داشته است.
تحلیل نوسنگی شدن شرق آذربایجان (استان اردبیل) بر مبنای شواهد باستان شناسی قوشاتپه شهریری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
دوره نوسنگی را می توان رویداد مهم و نقطه عطف در تاریخ و زندگی بشر دانست چراکه این دوره تحولی است از وابستگی انسان به طبیعت به کنترل و مدیریت او بر آن. روندهای منجر به این تحول بسیار پیچیده و در برگیرنده عوامل مهم اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و زیست محیطی است. مطالعات باستان شناختی نشان می دهد که با هموار شدن عوامل مذکور، چندین منطقه در خاورنزدیک نوسنگی شدن را تجربه کردند و آذربایجان، جزء نواحی حاشیه ای و نوسنگی این منطقه اشاعه و بازتاب کانون های نوسنگی بود. بدین ترتیب که در مرحله واپسین نوسنگی گروه های غیر بومی نخستین بار دشت های پیرامون دریاچه ارومیه را به عنوان مرکز ناحیه مورد استقرار قرار دادند و دگرباره همین مرکز در گذر زمان خود کانون اشاعه به حومه گردید. دلایل مهم این امر را می توان افزایش زیست گاه ها و به تناسب آن افزایش جمعیت دانست که خود محرکی برای کوچ گروه هایی از این جمعیت شد. اینان بیشتر ترکیبی از چراگردانان فصلی بودند که سایر نواحی دور از دریاچه را شناسایی کرده و در مناطق مستعد آن مستقر گردیدند. یکی از این نواحی دور از مرکز دشت مشکین شهر است که محوطه قوشاتپه شالوده و معرف نخستین استقرار آن است. در این مقاله، ضمن تشریح و تحلیل دوره نوسنگی در آذربایجان و به ویژه مناطق شرقی آن (استان اردبیل)، بر اساس داده های قوشاتپه این نتیجه حاصل گردید که اولاً این محوطه از نظر زمانی در واپسین سده هزاره ششم و اوایل هزاره پنجم ق.م توسط مردمان آشنا با فرهنگ نوسنگی دریاچه ارومیه شکل گرفت. ثانیاً از آن زمان تعامل و همگرایی پایدار و دایمی میان قوشاتپه و فرهنگ های دریاچه ارومیه حتی در دوره کلکولیتیک نیز تداوم یافت.
شمال غرب ایران در دوره هخامنشی در پرتو یافته های باستان شناختی قلعه قوناق قیران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲۱
71 - 91
حوزه های تخصصی:
منطقه شمال غرب ایران در هزاره اول پ.م نقش مهمی در انجام مراوادت، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی ایران با سرزمینهای پیرامونی ایفا می کرده است. با توجه به اهمیت بالای منطقه، ابهامات زیادی در شناخت ویژگی ها و تعاملات فرهنگی این منطقه به ویژه در دوران هخامنشی و اشکانی وجود دارد. معرفی و تحلیل باستان شناختی هر چه بیشتر یافته های فرهنگی گذشته و جدید می تواند سهم زیادی در روشن ساختن ابهامات فرهنگی منطقه داشته باشد. قلعه قوناق قیران از معدود محوطه های مربوط به دوره هخامنشی در استان اردبیل است. این قلعه بزرگترین استقرار دارای ظروف منقوش مثلثی مربوط به دوره هخامنشی در دشت اردبیل است که تا کنون بررسی و کاوش نشده است. بررسی باستان شناختی قلعه قوناق قیران به شیوه روشمند و با اجرای عملیات نقشه برداری نمونه برداری مستندسازی و تحلیل یافته ها انجام شد. هدف، مطالعه ۲۵٪ داده های فرهنگی داخل کارگاه های سطح قلعه بود. از آنجایی که هدف اصلی این پروژه شناخت ویژگی های ظروف منقوش مثلثی بود، پس از طبقه بندی سفال ها و گزینش نمونه های شاخص مطالعه و مقایسه تطبیقی آن ها با دیگر محوطه های هم زمان در داخل و خارج ایران انجام شد از این قلعه همچنین سفال های منقوش سبک اردبیل و سفالهای لعاب دار با لعاب سبز متعلق به دوره سلجوقی به دست آمد که نشانگر توالى استقرار در آن است. ویژگی های بارز معماری دفاعی قلعه قوناق قیران و شرایط محیطی و توپوگرافیک آن نشان از اهمیت و جایگاه سیاسی این محوطه دارد.