مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
حافظه کاری
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین مهارت های بنیادی 103 دانش آموز پایة چهارم دارای ناتوانی ریاضی بر اساس آزمون ایران کی مت (هومن و محمداسماعیل، 1381) و ناتوانی توأم ریاضی و خواندن بر اساس خرده آزمون خواندن کلمه ها در آزمون خواندن ( کرمی نوری و مرادی، 1387) بود. نمونه متشکل بود از سه گروه که از لحاظ بهرة هوش همگن شده بودند: کودکان واجد ناتوانی ریاضی و توانایی متوسط در خواندن (24 نفر)، ناتوانی توأم در خواندن و ریاضی (24 نفر) و پیشرفت متوسط در ریاضی و خواندن (26 نفر). مهارت های بنیادی شامل پردازش آوایی، پردازش زمانی شنیداری و حافظة کوتاه مدت آوایی و حافظة کاری آوایی بودند. نتایج تحلیل واریانس تک متغیری و آزمون های تعقیبی (توکی) نشان دادند که کودکان دارای ناتوانی ریاضی نسبت به کودکان واجد پیشرفت متوسط در خواندن و ریاضی در پردازش زمانی شنیداری عملکرد ضعیف تری دارند. نتایج در کل نشان دادند که نارسایی در پردازش آوایی، پردازش زمانی شنیداری و حافظة کوتاه مدت آوایی در شکل گیری ناتوانی توأم خواندن و ریاضی نسبت به ناتوانی ریاضی، نقش بیشتری دارد.
تأثیر آموزش حافظه کاری هیجانی برکنش های اجرایی نوجوانان مبتلا به اختلال تنیدگی پس ضربه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین میزان تأثیر آموزش حافظه کاری هیجانی در کنش های اجرایی نوجوانان مبتلا به اختلال تنیدگی پس ضربه ای بود. بدین منظور، در چهارچوب طرح تجربی تک آزمودنی خطوط پایه چندگانه با ورود پلکانی، 3 نوجوان (2 دختر و 1 پسر) از مراکز آموزش کودکان کار شهر کرج با استفاده از ابزارهای تشخیصی (مصاحبه بالینی ساختاریافته و مقیاس تأثیر رویداد) به صورت نمونه برداری دردسترس انتخاب شدند. افراد انتخاب شده به صورت تکی، طی 20 جلسه تحت آموزش حافظه کاری هیجانی قرار گرفتند و همه افراد در سه مرحله (قبل از آموزش، مراحل آموزش و دو ماه پیگیری) به وسیله پاره تست فراخنای ارقام وکسلر(مستقیم و معکوس) و آزمون برو/نرو ارزیابی شدند. به منظور تحلیل داده ها از شاخص های تغییر روند، شیب، بازبینی نمودارها و برای تعیین معناداری بالینی از شاخص کوهن، درصد بهبودی و اندازه اثر استفاده شد. نتایج نشان داد آموزش حافظه کاری هیجانی به افزایش توانایی شرکت کنندگان در توانایی حافظه کاری و بازداری از مرحله پیش از آموزش تا پیگیری منجر شده است. با توجه به نتایج پژوهش، می توان گفت آموزش حافظه کاری هیجانی، گزینه مناسبی برای افزایش توانایی کنش های اجرایی نوجوانان مبتلابه اختلال تنیدگی پس ضربه ای است.
اثربخشی تحریک الکتریکی مغز بر کارکردهای اجرایی و کاهش علائم افراد دچار اختلال افسردگی اساسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر تحریک الکتریکی مغز بر ارتقای کارکردهای اجرایی از جمله حافظه کاری، انعطاف پذیری شناختی و کنترل بازداری و کاهش علائم افسردگی بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه و جامعه آماری شامل 33 زن دچار افسردگی اساسی مراجعه کننده به مراکز مشاوره سرپایی منطقه 1 و 2 وابسته به آموزش و پرورش شهر ساری در سال 1397 بود. با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 20 نفر به عنوان نمونه انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. گروه آزمایش در 10 جلسه 20 دقیقه ای هفته ای دو بار تحت درمان تحریک الکتریکی قرار گرفتند. از نسخه نرم افزاری سه آزمون به نام کارت های ویسکانسین هیتن و همکاران 1993، ان-بک کریچنر 1958، برو-نرو هافمن 1984 و آزمون افسردگی بک دو 1996 داده ها جمع آوری و با بهره گیری از شاخص های توصیفی و آزمون تحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری مکرر داده ها تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که تحریک الکتریکی مغز علائم افسردگی (68/38 =F، 001/0 =P)، خطای ویسکانسین (82/9 =F، 006/0 =P) و زمان کل آن را (24/8 =F، 010/0 =P)، زمان ان-بک (09/28 =F، 001/0 =P) و زمان واکنش حالت برو را (32/4 =F، 05/0 =P) کاهش و دقت برو-نرو در حالت برو (66/11 =F، 003/0 =P) و دقت در حالت نرو را (53/15 =F، 001/0 =P) افزایش داده و این تغییرات در مرحله پیگیری پایدار مانده است؛ ولی در طبقات ویسکانسین (53/1 =F، 232/0 =P) تأثیری نداشته است. نتیجه گیری: از آنجا که تحریک الکتریکی مغز موجب بهبود زمینه های شناختی، علائم افسردگی، کارکردهای اجرایی می شود؛ بنابراین می توان از آن به عنوان یکی از مداخله های مؤثر در درمان اختلال افسردگی اساسی استفاده کرد.
تاثیر آموزش آگاهی واجی بر حافظه کاری در دانش آموزان با مشکلات خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف مطالعه اثربخشی مداخلات آموزش واج آگاهی بر بهبود حافظه کاری دانش آموزان با مشکلات خواندن انجام گرفت. روش کار: به این منظور 30 دانش آموز دختر پایه اول ابتدایی که بر اساس چک لیست نارساخوانی علایم مشکلات یادگیری را داشتند به روش هدفمند گزینش و به تصادف در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) جای گرفتند. افراد گروه آزمایش در 13 جلسه 80 دقیقه ای بر اساس برنامه تدوین شده آموزش های واج شناختی دریافت نمودند. نمرات پیش آزمون و پس آزمون شرکت کنندگان دو گروه با آزمون های آگاهی واجی سلیمانی _ دستجردی (1384) و حافظه ی کاری وکسلر جمع آوری شد. نتایج: داده های حاصل از اجرای آزمون ها با روش تحلیل کوواریانس، اثربخشی مداخلات واج شناختی بر حافظه کاری را تایید کردند (0/001 P< ) . نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی مداخلات واج شناختی در حافظه کاری و نقش هم زمان در بهبود خواندن می توان ادعا کرد پرداختن به آموزش های واج شنا ختی در طول سال اول تحصیل و یا حتی پیش از دبستان ضروری می نماید.
مقایسه اثربخشی توان بخشی شناختی- رایانه ای و تمرین های عملی عصب روان شناختی بر بهبود حافظه کاری و توجه پیوسته دانش آموزان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی توان بخشی شناختی مبتنی بر رایانه و تمرین های عملی عصب روان شناختی بر بهبود حافظه کاری و توجه پیوسته دانش آموزان نارساخوان بود. روش پژوهش حاضر آزمایشی و از نوع طرح پیش آزمون- پس آزمون چندگروهی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش آموزان ابتدایی مبتلا به اختلال یادگیری خاص از نوع نارساخوانی شهرهای آمل و محمودآباد در سال تحصیلی 98-1397 بودند که به مراکز اختلال یادگیری ارجاع داده شده بودند. تعداد 45 نفر به روش نمونه گیری در دسترس و با آزمون های تشخیصی هوش ریون و آزمون خواندن و نارساخوانی نما انتخاب شدند و به صورت گمارش تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه قرار گرفتند. گروههای آزمایشی به مدت 14 جلسه تحت مداخله قرار گرفتند. برای جمع آوری اطلاعات در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون از نسخه رایانه ای آزمون حافظه کاری ان- بک و آزمون عملکرد پیوسته استفاده شد. داده ها از طریق آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شد. نتایج نشان داد که توان بخشی شناختی رایانه ای بر روی میزان پاسخ های صحیح در توجه پیوسته و میزان پاسخ های صحیح و زمان واکنش در حافظه کاری اثربخشی بیشتری (05/0P < ) نسبت به روش تمرین های عملی دارد. این نتایج بیان می کنند که توان بخشی شناختی به کمک رایانه با جذابیت های بصری و صوتی و ایجاد فرصت های متناسب با سطح پیشرفت کودک، می تواند شرایط مناسب تری را برای بهبود نقایص کارکردهای عالی ذهن افراد مبتلا به اختلال یادگیری خواندن فراهم کند.
اثربخشی آموزش توانایی های شناختی برحافظه کاری کلامی و غیر کلامی دانش آموزان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش توانایی های شناختی مبتنی بر رویکرد کتل – هورن – کارول برحافظه کاری دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص انجام شد. روش پژوهش، نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود و جامعه آماری شامل دانش آموزان پسر پایه سوم ابتدایی با اختلال یادگیری خاص شهر تهران در سال تحصیلی 97 – 1396 است که توسط مراکز آموزش و توانبخشی مشکلات ویژه یادگیری سازمان آموزش و پرورش استثنایی به عنوان کودک نارساخوان تشخیص داده شده بودند، از بین آن ها 30 دانش آموز با روش نمونه گیری هدفمند در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه جایگزین شدند. ابزار مورد استفاده، نسخه نوین هوش آزمای تهران- استانفورد- بینه و روش تحلیل داده ها اندازه گیری مکرر ترکیبی بود. نتایج نشان داد که بین گروه های آزمایش و گواه بر روی متغیرهای مقیاس کلی حافظه کاری کلامی و غیرکلامی در گروه های آزمایشی و گواه دانش آموزان تفاوت معنادار وجود دارد و روش آموزشی مبتنی بر رویکرد کتل – هورن – کارول در تقویت حافظه کاری دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص با مشخصه نارساخوانی ، موثر بوده است. می توان نتیجه گرفت که آموزش های مبتنی بر این رویکرد سبب بالا رفتن توانایی های شناختی دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص با مشخصه نارساخوانی می شود و می توان از آن به عنوان یک روش مداخله ای مؤثر سود جست.
تمایز شناختی دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه و مشکل یادگیری: نقش حافظه کاری، سرعت پردازش و حل مسأله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش حافظه کاری، سرعت پردازش و حل مسأله در تمایز شناختی دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه و مشکل یادگیری انجام گرفت. روش کار: در این پژوهش علی _ مقایسه ای، از بین تمامی دانش آموزان 8 تا 12 سال مراجعه کننده به مراکز اختلال یادگیری و دانش آموزان دوره ابتدایی مدارس شهر تهران با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 200 نفر انتخاب و پس از همگن شدن در متغیرهای سن، جنسیت، پایه تحصیلی و هوش بهر در دو گروه 100 نفری گمارده شدند. داده های پژوهش با استفاده از ویراست دوم مقیاس ارزیابی اختلال یادگیری، ویراست چهارم هوش وکسلر کودکان، مقیاس درجه بندی رفتاری کارکردهای اجرایی و آزمون برج لندن گردآوری و از طریق روش آماری تحلیل واریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که عملکرد دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه در حافظه کاری، سرعت پردازش و حل مسأله به طور معناداری ضعیف تر از دانش آموزان با مشکل یادگیری است ( 001/0 > P ). از این رو بر اساس این سه متغیر می توان گروه دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه را از گروه دانش آموزان با مشکل یادگیری متمایز کرد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده از پژوهش حاضر توجه به کارکردهای اجرایی از جمله حافظه کاری، سرعت پردازش و حل مسأله می تواند در تشخیص به هنگام، آموزش و توان بخشی دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه و مشکل یادگیری نتایج امیدبخشی در پی داشته باشد.
مقایسه توجه پایدار، حافظه کاری و بازداری پاسخ در کودکان دارای اختلال سلوک و بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هشتم بهمن ۱۳۹۸ شماره ۱۱ (پیاپی ۴۴)
159-168
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی کارکرد های اجرایی کودکان دارای اختلال سلوک و مقایسه آنها با کودکان بهنجار در شهر مشهد انجام گرفت. طرح پژوهش حاضر از نوع علی- مقایسه ای و نمونه آماری شامل 50 آزمودنی بود که از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و در 2 گروه کودکان دارای اختلال سلوک (25 نفر) و بهنجار (25 نفر) گمارده شدند. جهت انتخاب افراد گروه نمونه، از مصاحبه بالینی ساختاریافته برای اختلالات DSM-5 ( SCID- 5 -CV ) و پرسشنامه علائم مرضی کودکان ( CSI- 4 ) استفاده شد. داده ها با آزمون N-BACK و آزمون جامع عملکرد پیوسته دیداری و شنیداری ( IVA + PLUS ) جمع آوری و با روش تحلیل واریانس چند متغیره (مانوا) تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد که در زمینه عملکرد حافظه کاری و توجه پایدار دیداری بین کودکان مبتلا به اختلال سلوک و بهنجار تفاوت معنادار وجود دارد؛ ولی از لحاظ متغیر بازداری پاسخ دیداری و بازداری پاسخ شنیداری تفاوت معناداری دیده نشد. بنابراین، عملکرد کودکان دارای اختلال سلوک در کارکردهای اجرایی ضعیف تر از افراد بهنجار است.
اثربخشی تحریک جریان مستقیم فراجمجمه ای و توانبخشی شناختی رایانشی حافظه کاری بر سرعت پردازش و علایم نارساخوانی در کودکان نارساخوان دوزبانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر تعیین تاثیر تحریک جریان مستقیم فراجمجمه ای ( tDCS ) و توانبخشی شناختی حافظه کاری و ترکیب این دو روش بر سرعت پردازش و علایم نارساخوانی در کودکان نارساخوان دوزبانه است. روش؛ نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل می باشد. جامعه پژوهش را کلیه کودکان دختر و پسر دوزبانه ۷ تا ۱۱ ساله شهرستان های تهران و کهریزک، تشکیل می دهند که از بین آنها به صورت در دسترس، با استفاده از آزمون هوش وکسلر و آزمون نارساخوانی نما، 40 دانش آموز مبتلا به نارساخوانی (بر اساس تشخیص مدرسه) انتخاب و به صورت تصادفی در 4 گروه: الف) تحت مداخله تحریک مغزی توسط tDCS ، ب) تحت توانبخشی رایانشی بوسیله بخش حافظه کاری نرم افزار ریهاکام، ج) تحت مداخله همزمان توانبخشی شناختی رایانشی و تحریک مغزی tDCS و د) گروه کنترل، قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از آزمون نارساخوانی نما و آزمون سرعت پردازش SDMT در پیش آزمون و پس آزمون بر روی هر 4 گروه استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره در نرم افزار SPSS 22 نشان داد که مداخله ها توانسته اند موجب تغییر معنی داری در سرعت پردازش و کاهش علایم نارساخوانی شوند. همچنین نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نشان داد که به ترتیب روش ترکیبی و پس از آن روش تحریک مغزی، بیشترین اثربخشی را داشته اند، اما روش توان بخشی رایانشی بتنهایی تأثیری بر این دو متغیر نداشته است.
هیجانات اجتماعی و شناخت: تأثیر هیجانات شرم و گناه بر حلقه واج شناختی و لوح دیداری فضایی حافظه کاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال پنجم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۱۸)
43 - 56
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ارتباط بین شناخت و هیجان همواره برای محققان جالب و مورد توجه بوده است. علیرغم اینکه هریک حوزه ای جداگانه محسوب می شوند؛ ولی با یکدیگر در تعامل اند. هدف پژوهش حاضر تاثیر هیجانات شرم و گناه بر حلقه واج شناختی و لوح دیداری _ فضایی حافظه کاری بود. روش: طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون _ پس آزمون بود. تعداد 60 دانشجو به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و برای گردآوری داده ها از آزمون وکسلر بزرگسالان (آزمون فراخنای ارقام) و بلوک های کرسی استفاده شد. یافته ها : نتایج مربوط به تحلیل کوواریانس نشان داد که هیجانات شرم و گناه به طور معناداری حلقه واج شناختی و لوح دیداری- فضایی حافظه کاری را تحت تأثیر قرار می دهد. نتیجه گیری: هیجانات شرم و گناه می تواند بر کارایی حافظه کاری اثر منفی بگذارد.
تعامل حافظه کاری و بازه زمانی در ادراک زمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال پنجم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۱۹)
99 - 114
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر تعاملی حافظه کاری و بازه زمانی بر ادراک زمان بود. روش: روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی بود. جامعه آماری این پژوهش، دانش آموزان، دانشجویان و کارکنان سازمان های شهر کرمان در سال 1397 بود که از میان آن ها 300 نفر به صورت در دسترس انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از تکلیف بازتولید زمان شهابی فر و موحدی نیا (2016) استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون های تی وابسته و تحلیل واریانس دوعاملی با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که هم اثر اصلی حافظه کاری و بازه زمانی و هم اثر تعاملی این دو بر ادراک زمان معنی دار است (01/0>p). به کارگیری حافظه کاری و افزایش بازه زمانی بر ادراک زمان به ترتیب به صورت کاهش و افزایش میزان خطای بازتولید زمان اثر دارند. نتیجه گیری: با افزایش طول بازه های زمانی و بار حافظه کاری، ادراک زمان به میزان قابل توجهی کاهش می یابد.
اثربخشی بازی های رایانه ای شناختی بر حافظه کاری کودکان مبتلا به اختلال اتیسم با عملکرد بالا
منبع:
فناوری آموزش و یادگیری سال سوم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱۱
113 - 124
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف تعیین اثربخشی بازی های رایانه ای شناختی بر حافظه کاری کودکان مبتلا به اختلال اتیسم با عملکرد بالا انجام شد. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کودکان مبتلا به اختلال اتیسم 9تا12 سال مراکز آموزشی، درمانی و توانبخشی شهر تهران در سال 1397 بود. از بین جامعه هدف12 کودک پسر مبتلا به اختلال اتیسم با عملکرد بالا با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس براساس پرسشنامه سنجش دامنه طیف اتیسم (1999) به عنوان حجم نمونه انتخاب و در دوگروه آزمایش (6نفر) و کنترل (6نفر) به شیوه تصادفی گمارش شدند. در ابتدا هردو گروه توسط آزمون حافظه کاری کورنولدی مورد ارزیابی قرار گرفتند. پس از آن گروه آزمایش مداخله بازی های رایانه ای شناختی در 12 جلسه 40 دقیقه ای در طول 4 هفته دریافت کردند. در پایان هر دو گروه مجددا مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های این پژوهش نشان داد که بازی های رایانه ای شناختی موجب بهبود حافطه کاری کودکان مبتلا به اختلال اتیسم با عملکرد بالا می شود. از این رو می توان از بازی های رایانه ای شناختی به عنوان یک روش مداخله ای موثر در بهبود حافظه کاری کودکان مبتلا به اختلال اتیسم با عملکرد بالا سود جست.
سوگیری توجه و حافظه کاری در افراد دارای نشانه های اختلال شخصیت مرزی با و بدون سابقه خودجرحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلال شخصیت مرزی یک اختلال مزمن روان شناختی با عدم تنظیم هیجانی، خودجرحی و روابط بین فردی ناکارآمد است که ممکن است بر اثر نقص در کارکردهای شناختی ایجاد شده باشد. پژوهش های زیادی، فرآیندهای عصب شناختی این اختلال را بررسی کرده اند، اما تاکنون هیچ پژوهشی سوگیری توجه، حافظه کاری و ارتباط آن با نشانه های اختلال شخصیت مرزی را مورد بررسی قرار نداده است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه سوگیری توجه و حافظه کاری در افراد دارای نشانه های اختلال شخصیت مرزی با و بدون سابقه خودجرحی انجام شد. روش کار: افراد دارای نشانه های اختلال شخصیت مرزی با سابقه خودجرحی (39 نفر)، افراد دارای نشانه های اختلال شخصیت مرزی بدون سابقه خودجرحی (47 نفر) و افراد سالم (46 نفر) به عنوان نمونه انتخاب و پرسشنامه های اضطراب و افسردگی بک، نشخوار خشم، حساسیت به طرد، تکلیف شناختی کاوش نقطه و حافظه کاری را کامل کردند. یافته ها: افراد دارای نشانه های اختلال شخصیت مرزی با و بدون سابقه خودجرحی سوگیری توجه بیشتری به خشم و درد نشان داده و در حذف چهره های خشم و درد، و ورود شادی به حافظه کاری آهسته تر از گروه سالم عمل می کنند. بین نشخوار خشم، حساسیت به طرد و نشانه های اختلال شخصیت مرزی با زمان واکنش به محرک های هیجانی خشم و درد نیز ارتباط مثبت و معناداری وجود داشت. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش شواهدی برای نقص توجه و حافظه کاری فراهم می کند و می تواند به بالینگران و پژوهشگران برای طراحی تمرین هایی جهت برطرف ساختن نقص توجه و حافظه کاری این افراد کمک کند.
تاثیر مواجه با محرک مبهم در ظرفیت حافظه کاری و سرعت واکنش در مبتلایان به اختلال استرس پس از سانحه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلال استرس پس از سانحه با مشکلات شناختی و هیجانی متعددی همراه است. نتایج مطالعات فراتحلیلی حاکی است که حافظه کاری و سرعت پردازش دو مولفه مجزا با اندازه اثر بالا در بررسی نواقص شناختی این اختلال می باشند. هدف پژوهش حاضر بررسی سرعت پردازش و ظرفیت حافظه کاری هیجانی در افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه بود که هر دو با استفاده از تکلیف ظرفیت حافظه کاری مورد بررسی قرار گرفته تا تصویر کامل تری از مشکلات شناختی این اختلال بدست دهد. روش کار: در این مطالعه 20 فرد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه ناشی از تصادف، 15 شرکت کننده درگیر در تصادفات جاده ای بدون علائم این اختلال و 15 نفر فردی که در طول عمر خود با تصادف شدید رانندگی مواجه نشده بودند به صورت در دسترس انتخاب و پس از انجام مصاحبه تشخیصی مورد ارزیابی حافظه و سرعت پردازش قرار گرفتند. در این مطالعه از مصاحبه ساختار یافته بر اساس DSM-5 ، مقیاس تجدید نظر شده تاثیر رویداد، پرسشنامه علائم روان پزشکی Hopkins برای ارزیابی نشانه های افسردگی و تکلیف ظرفیت حافظه کاری دیداری برای ارزیابی ظرفیت حافظه کاری و سرعت پردازش استفاده شد. یافته ها: آزمون تحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری های مکرر نشان داد که سرعت واکنش افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه در تمام موقعیت های تکلیف ظرفیت حافظه کاری به صورت معنادار آهسته تر از گروه Non-PTSD بود. علاوه بر این همبستگی منفی معنادار میان علائم مرتبط با بیش تحریک پذیری، اجتناب و سرعت واکنش پاسخ های صحیح در کوشش های دارای تصاویر تصادف مشاهده شد. همچنین همبستگی مثبت معنادار میان علائم مرتبط با افکار مزاحم و سرعت واکنش پاسخ های صحیح در کوشش های داری تصاویر مبهم (مغشوش) بدست آمد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج بدست آمده به نظر می رسد که مواجه با تصاویر مبهم (مغشوش) با افزایش افکار مزاحم منجر به کاهش کارآمدی شناختی در مبتلایان به اختلال استرس پس از سانحه می گردد که نیاز به بررسی بیشتر در مطالعات آینده دارد.
اثربخشی تحریک الکتریکی قشر پیشانی بر حافظه کاری و تصمیم گیری پرخطر در کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی و نقص توجه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۴
119 - 135
حوزههای تخصصی:
اختلال نقص توجه و بیش فعالی، اختلالی عصب-تحولی است. تصمیم گیری پرخطر و ضعف حافظه فعال از مؤلفه های این اختلال هستند که پیامدهای منفی آن ها شناخته شده است. هدف از مطالعه ارتقاء حافظه کاری و کاهش تصمیم گیری پرخطر توسط تحریک قشر پیشانی به وسیله دستگاه تحریک الکتریکی مغز در کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه و بیش فعالی بود. روش این مطالعه از نوع شبه آزمایشی و با طرح مطالعه پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود که شرکت کنندگان 24 کودک مبتلا به اختلال نقص توجه و بیش فعالی ۷ تا ۱۱ سال بودند. کودکان به طور تصادفی به دو گروه مداخله و کنترل تقسیم شدند. گروه مداخله در 10 جلسه یک روز در میان و هر جلسه بیست دقیقه مورد مداخله قرار گرفتند. ارزیابی ها یک روز پیش از شروع، یک روز پس از پایان مداخله و دو ماه پس از پایان مداخله انجام شد. برای ارزیابی تصمیم گیری پرخطر از آزمون خطرپذیری بادکنک و برای ارزیابی حافظه کاری از آزمون یک محرک پیشین استفاده شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از روش اندازه گیری مکرر استفاده شد.یافته های به دست آمده از تجزیه وتحلیل نمودارها نشان دادند که برنامه تحریک الکتریکی مغز باعث بهبود تصمیم گیری پرخطر و حافظه کاری در این کودکان شد. نتایج به دست آمده از پژوهش نشان دادند که در حافظه کاری (01/0>p) گروه درمان بعد از مداخله بهبود حاصل شد. به این صورت که در پیش آزمون تفاوت چندانی بین گروه کنترل و آزمایش در حافظه کاری دیده نشد امّا در پس آزمون نمرات گروه آزمایش به طور معناداری نسبت به گروه کنترل افزایش یافته بودند.
مقایسه اثربخشی دو روش آموزش مهارتهای تنظیم هیجانی و تمرینات حافظه کاری بر عملکرد خواندن دانش آموزان با اختلال خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی دو روش آموزش مهارتهای تنظیم هیجانی و تمرینات حافظه کاری بر عملکرد خواندن دانش آموزان با اختلال خواندن انجام شد. روش پژوهش حاضر از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری مورد مطالعه، شامل تمامی دانش آموزان دبستانی با اختلال خواندن بودند که در بهار 96 به مراکز مشاوره اداره آموزش و پرورش شهر تهران مراجعه کرده بودند. سپس این دانش آموزان در سه گروه 15 نفری (یک گروه کنترل و دو گروه آزمایش) به طور تصادفی جایگزین شدند و برنامه مداخله ای آموزش مهارتهای تنظیم هیجانی و تمرینات حافظه کاری بر روی گروه های آزمایش در طی 10 جلسه اجرا شد. نمونه گیری به روش تصادفی ساده و در دسترس انجام گرفت و جهت سنجش مشکلات خواندن نیز از مقیاس تجدید نظر شده هوشی وکسلر برای کودکان ویرایش سوم و آزمون خواندن و نارساخوانی (نما) استفاده شد. داده های بدست آمده با روش آماری تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که آموزش مهارتهای تنظیم هیجانی و تمرینات حافظه کاری هر دو در سطح (01/0 ˂ p )، در کاهش مشکلات خواندن دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خواندن موثر بوده اند. اما میزان اثربخشی روش تمرینات حافظه کاری در مقایسه با روش مهارتهای تنظیم هیجانی بیشتر بوده و این تفاوت از نظر آماری معنادار بوده است. هر دو شیوه آموزشی و مداخله ای در رفع مشکلات خواندن دانش آموزان دبستانی دارای اختلال یادگیری خواندن اثربخش و سودمند هستند.
حافظه کاری و بهره هوشی:آیا دانش آموزان دوزبانه عملکرد بهتری از همتایان یک زبانه دارند(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال ششم پاییز ۱۳۹۰ شماره ۲۸
99-120
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه و تعیین تفاوت حافظه کاری و هوش در دانشآموزان دختریک زبانه و دو زبانه انجام شد. روش: نمونهای متشکل از 366 دانشآموز دختر مقطع متوسطه با استفاده از روش نمونهگیری چندمرحله ای، انتخاب شدند. برای سنجش حافظه کاری از آزمون شاخص پردازش اطلاعات ))(IPIو برای سنجش بهره هوشی از ماتریسهای پیش رونده ریون استفاده شد. در این پژوهش با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، آزمون tگروههای مستقل، رابطه و تفاوت حافظه کاری و هوش در دانشآموزان یک زبانه و دو زبانه بدست آمد و نرمال بودن دادهها نیز با استفاده از آزمون کولموگراف اسپیرنوف مورد تایید قرار گرفت. یافتهها : نتایج بدست آمده نشان دادکه هر چند میانگین دانشآموزان دو زبانه در نمرات بهره هوشی بالاتر از نمونههای یک زبانهها بود، اما بین این دو گروه در نمرات بهره هوشی تفاوت معناداری مشاهده نشد. با این حال، تفاوت بین حافظه کاری در بین نمونههای یک زبانه و دو زبانه به نفع دوزبانهها معنادار بود. نتیجهگیری: هر چند دانشآموزان دو زبانه به دلیل تجربهها و ذخایر بیشتر و گستردهتر زبانی در حوزه ساختاری، آوایی و معنایی و انعطافپذیری زبانی، عملکرد بهتر و معناداری نسبت به همتایان یک زبانه در تکالیف حافظه کاری دارند؛ اما این برتری را در نمره بهره هوشی، به دلیل کم بودن وزن متغیر زبان در مقایسه با سایر متغیرهای تاثیرگذار و عوامل دیگری که بحث خواهند شد، نمیتوانند حفظ کنند.
بررسی رابطه حافظهکاری با عملکرد خواندن و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پسریک زبانه و دوزبانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال نهم پاییز ۱۳۸۹ شماره ۳۵
89 - 124
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه حافظه کاری با عملکرد خواندن و پیشرفت تحصیلی و ارائه یک مدل تبینی با برازش مناسب در دانش آموزان پسر یک زبانه و دو زبانه است. سیصد و هشتاد دانش آموز پایه پنجم دبستان (188دوزبانه فارس- ترک و 192یک زبانه فارس) با روش نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شدند. برای سنجش حافظه کاری از آزمون شاخص پردازش اطلاعات(IPI)، برای سنجش عملکرد خواندن از آزمون سنجش عملکرد خواندن و نارساخوانی (نما) و از میانگین نمره های نهایی دروس ریاضی، فارسی و علوم به عنوان شاخص سنجش پیشرفت تحصیلی استفاده شد. در این پژوهش، تأثیرات حافظه کاری بر عملکرد خواندن و پیشرفت تحصیلی، ضرایب مسیر و برازش مدل پیشنهادی برای دانش آموزان یک زبانه و دوزبانه بررسی شد. نتایج بیانگر آن بود که اثر مستقیم متغیر حافظه کاری بر متغیرهای درون زای پژوهش( عملکرد خواندن و پیشرفت تحصیلی) و همچنین اثر مستقیم عملکرد خواندن بر پیشرفت تحصیلی در هر دو گروه مثبت و معنادار است . با این حال، ضرایب مسیر در نمونه های دو زبانه بیشتر بود. همچنین برازش داده ها با مدل پیش بینی شده در هردو گروه مناسب بود. در گروه دو زبانه ها بیشترین ضریب مسیر بین حافظه کاری و پیشرفت تحصیلی و در گروه یک زبانه ها بین حافظه کاری و عملکرد خواندن برقرار بود .کمترین ضریب مسیر در هر دو گروه بین عملکرد خواندن و پیشرفت تحصیلی وجود داشت. تفاوت بین دو گروه در تمامی مؤلفه ها ،به جز شاخص های حذف آواها و خواندن کلمه های پربسامد (در متغیر عملکرد خواندن)، معنادار بود. بنابراین دانش آموزان دوزبانه در تمامی مؤلفه ها بر دانش آموزان یک زبانه برتری داشتند.
تأثیر روش شاو (Shaw) بر حافظه کاری دانش آموزان با عملکرد هوشی مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: پژوهش حاضر با هدف بررسی، تأثیر روش شاو (Shaw) بر حافظه کاری دانش آموزان با عملکرد هوشی مرزی پایه اول دبستان انجام شد. روش: طرح پژوهش از نوع تک آزمودنی، با طرح خط پایه چندگانه (MBD ) در یک الگوی زمانی پلکانی با مرحله پیگیری بود. به این منظور از بین دانش آموزان پایه اول دبستان شهر اصفهان در سال 96-95 تعداد 4 نفر به شیوه در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از مقیاس هوش کودکان وکسلر ویرایش چهارم (WISC-IV) و مصاحبه بالینی استفاده شد. دانش آموزان با عملکرد هوشی مرزی 16 جلسه (هفته ای یک جلسه به مدت40 دقیقه) تحت آموزش با روش شاو قرار گرفتند. داده های آماری با روش تحلیل دیداری بررسی شدند . یافته ها: نتایج درصد داده های ناهمپوش (PND) و درصد همپوشی داده ها (POD)، و تحلیل درون موقعیتی و بین موقعیتی نشان داد اثر روش شاو در بهبود حافظه کاری کودکان با عملکرد هوشی مرزی معنادار است. نتیجه گیری: روش شاو می تواند در کنار سایر روش ها برای بهبود حافظه کاری دانش آموزان با عملکرد هوشی مرزی مؤثر بوده و از آن در آموزش و توان بخشی چنین دانش آموزانی استفاده کرد.
مقایسه اثربخشی آموزش حافظه کاری هیجانی و آموزش حافظه کاری خنثی بر کارکردهای شناختی و علائم اضطراب امتحان دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی آموزش حافظه کاری هیجانی و آموزش حافظه کاری خنثی بر کارکردهای شناختی و علائم اضطراب امتحان دانشجویان بود . تعداد 60 دانشجو با اضطراب امتحان بالا با استفاده از پرسشنامه اضطراب امتحان اسپیلبرگر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. آزمودنی ها در سه گروه آموزش حافظه کاری هیجانی، آموزش حافظه کاری خنثی و گواه جای دهی شدند. آزمودنی های گروه های آزمایش به مدت 15 جلسه 45 دقیقه ای تحت آموزش حافظه کاری هیجانی و خنثی قرار گرفتند، درحالی که افراد گروه گواه، هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند . همه افراد قبل و پس از آموزش با استفاده از پرسشنامه اضطراب امتحان اسپیلبرگر، پاره تست فراخنای ارقام هوش وکسلر و آزمون عملکرد پیوسته مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که آزمودنی های گروه حافظه کاری هیجانی و حافظه کاری خنثی بهبود معناداری در علائم اضطراب، فراخنای ارقام مستقیم و معکوس، خطای حذف، خطای ارائه و زمان واکنش در مقایسه با گروه گواه داشتند. همچنین نتایج نشان داد که آزمودنی های گروه حافظه کاری هیجانی در مقایسه با گروه حافظه کاری خنثی، بهبود بالاتری در هیجان پذیری (مؤلفه هیجانی اضطراب امتحان) و خطای ارائه به دست آوردند. براساس نتایج پژوهش حاضر، استفاده از آموزش های کامپیوتری مبتنی بر حافظه کاری خصوصاً حافظه کاری هیجانی می تواند به عنوان یک مداخله مؤثر برای کاهش علائم اضطراب امتحان و بهبود حافظه کاری و توجه پایدار پیشنهاد شود .