مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
نظریه برخاسته از داده ها
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۸
103 - 126
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از اجرای این پژوهش، ارائه الگوی نقش اعتبارسنجی آموزش عالی در جهت بین المللی شدن بوده است.
روش پژوهش: روش پژوهش کیفی بوده و 20 خبره دانشگاهی به صورت هدفمند و زنجیره ای، انتخاب و از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته، کدها، مفاهیم و مقوله های الگوی اعتبارسنجی آموزش عالی با روش نظریه برخاسته از داده ها (گراندد تئوری) شناسایی شدند.
یافته ها: یافته ها نشان دهنده آن بود که بر اساس میزان تشابه مفهومی کدها، 101 کد استخراج و با توجه به وجه اشتراک آنها در قالب 62 خوشه مفهومی و 28 کد محوری دسته بندی شدند و درنهایت الگوی اعتبارسنجی آموزش عالی در جهت بین المللی شدن طراحی شد.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده از مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته با 20 صاحب نظر، الگویی مشتمل بر 3 شرط علی و 9 عامل مداخله گر ارائه شد. پدیده اصلی آن نیز تضمین کیفیت، هم هدف و هم وسیله کشف شد که تحت تأثیر 5 شرایط محیطی ناپایداری سیاسی، اقتصاد دولتی، سرمایه اجتماعی، اجتناب از عدم قطعیت و زمینه های فرهنگی فردگرا قرار داشت. به منظور نیل به پیامدهایی که در دو گروه ملی و فرا ملی حاصل می شدند اتخاذ راهبردهایی در سطح دانشگاه و همچنین دولت و سیاست گذاران ضروری به نظر رسید.
ارائه نظریه ای داده بنیاد برای تبیین فرآیند «شکل گیری نشاط و پویایی علمی در دانشگاه ها و مراکز علمی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نشاط و پویایی علمی حیاتی ترین عامل در رشد و تعالی مراکز علمی و دانشگاهی است و پژوهش حاضر به دنبال تبیین فرآیند شکل گیری آن در این مراکز است. داده ها مبتنی بر نمونه گیری نظری و مصاحبه نیمه ساختاریافته با 22 نفر از مطلعان کلیدی گردآوری شد. در چهاردهمین مصاحبه، اشباع نظری داده ها حاصل شد. به منظور رواسازی یافته ها، مصاحبه ها تا بیست و دومین نفر ادامه یافت. نتایج حاصل از این مطالعه به اساتید شرکت کننده در این پژوهش ارائه و نتایج مطالعه، تأیید شد. تحلیل داده ها در چارچوب نظریه برخاسته از داده ها به شکل گیری و بازنمایی «فرآیند نشاط و پویایی علمی» در مراکز علمی و دانشگاهی در قالب نظریه ای بنیادین با محوریت «خودتعالی جویی حکمت گرا» منتهی شد. این نظریه در نگاهی کلان تر با این گزاره تبیین می گردد که پدیده نشاط و پویایی علمی، برآیندی از فرآیند منظم و یکپارچه تأثیر و تأثر میان پدیده های «نشاط و پویایی عمومی» و «تعامل چندوجهی با محیط پیرامونی»، است. در این مطالعه این تعاملات چندسطحی و چندبعدی به تدوین «مدل چهار حلقه ای نشاط و پویایی علمی» منتهی شد.
ارائه مدل فرآیندی فرصت های کارآفرینانه در دیدگاه منبع محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیقات حوزه کارآفرینی نشان می دهد کسب و کارهای کارآفرینانه در راستای بهره برداری حداکثری از فرصت های کارآفرینانه نیازمند دسترسی به انواع منابع هستند، لذا ضرورت دستیابی به منابع متنوع موجب می گردد دغدغه اصلی این بنگاه ها معطوف به حصول منابع مختلف باشد. تحقیقات نشان داده است بهره گیری از آموزه های کاربردی «دیدگاه منبع محور» می تواند بنگاه های کارآفرین را در دستیابی به منابع مورد نیاز یاری رساند. هرچند به نظر می رسد «دیدگاه منبع محور» به مرز بلوغ خود رسیده و می توان آن را به عنوان یک نظریه تلقی نمود (نظریه منبع محور)، اما کنکاش های بیشتر نشان می دهد حوزه فرصت های کارآفرینانه تا حد زیادی در این دیدگاه مورد توجه واقع نشده است و پژوهش های اندکی در زمینه بهره برداری فرصت های کارآفرینانه در «دیدگاه منبع محور» انجام شده است. این پژوهش با استفاده از مرور سیستماتیک به روش فراترکیب و بهره گیری از روش تحقیق کیفی به شیوه «نظریه برخاسته از داده ها» به تحلیل نظام مند یافته های پژوهش های پیشین پرداخته است. برای انجام این پژوهش از میان 452 مقاله بررسی شده در پایگاه های معتبر خارجی در بازه سال های 1984 لغایت 2022، پس از سه مرحله غربالگری 46 مقاله برای انجام پژوهش مناسب تشخیص داده شدند. نوآوری این پژوهش ارائه یک مدل فرآیندی حاصل از تعامل مقوله های مختلف است که توانایی تبیین فرآیند بهره برداری از فرصت های کارآفرینانه در «دیدگاه منبع محور» را امکان پذیر نموده است.
شناسایی مؤلفه های مرجعیت علمی در آموزش عالی ایران با رویکرد داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی مؤلفه هایمرجعیت علمی در آموزش عالی ایران انجام شده است. روش: روش تحقیق به لحاظ هدف، کابردی و از نظر گردآوری داده ها، کیفی است که به طور خاص از راهبرد نظریه برخاسته از داده ها استفاده شده است. جامعه آماری شامل تمامی خبرگان و متخصصان حوزه منابع انسانی بود که با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی، تعداد 15 نفر انتخاب و مصاحبه های عمیق با آنها انجام و تا حد امکان موضوع اتکاپذیری پژوهش رعایت شد. یافته ها: نتایج نشان دهنده مناسب بودن مراحل پژوهش کیفی است. مطابق رویکرد سیستماتیک اشتروس و کوربین و پس از طی شدن مراحل کدگذاری باز، محوری و گزینشی، شش مؤلفه اصلی شامل عوامل انگیزاننده، عوامل اقتضایی، عوامل راهبردی، عوامل ساختاری، پیامدها و پدیده محوری، شناسایی و در مراحل نهایی، مؤلفه های شناسایی شده به همراه مشخصه های آنها در قالب مدل سیستماتیک اشتروس ارائه شد. نتیجه گیری: مرجعیت عملی به عنوان پدیده محوری شامل اخلاق گرایی، سلامت روحی و روانی، مهارت، نگرش، انگیزش درونی و خلاقیت فردی است و برای ایجاد آن بایستی عوامل علّی اثرگذار(عوامل انگیزاننده) بر مرجعیت علمی شامل نظام انگیزش و پاداش، شایسته سالاری و فضای آزاد اندیشی را مورد توجه قرار داد.
طراحی الگوی توسعه ای نگهداشت و گسترش فرصت های آموزش مجازی : گامی به سوی آموزش هیبریدی در دوره دبستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی و ارائه الگوی توسعه ای نگهداشت و گسترش فرصت های آموزش مجازی در جهت حرکت به سوی آموزش هیبریدی در دوره دبستان بود. این مطالعه با رویکرد کیفی به روش نظریه برخاسته از داده ها و با روش نمونه گیری هدفمند ازطریق به کارگیری معیار اشباع نظری داده ها، و با مشارکت مادران و کادر مدرسه و معلمان دانش آموزان دوره دوم دبستان شهر مشهد در سال1400 انجام شد. روش گردآوری داده ها در بخش معلمان با برگزاری گروه های متمرکز و مصاحبه های نیمه ساختاریافته و در بخش والدین با برگزاری گروه های متمرکز بوده است. جهت تامین اعتبار، از معیارهای چهارگانه اعتبارپذیری، تاییدپذیری، تکرارپذیری و اثبات پذیری و سه سویه سازی استفاده شد. در مراحل کدگذاری، 833 کد اولیه استخراج و این کدها در قالب 192 مفهوم و 26 خرده مقوله و20 مقوله اصلی در قالب ابعاد شش گانه مدل پارادایمی سازمان دهی شدند. در مدل به دست آمده شش عامل علّی شامل عوامل امکان پذیری، اقتصادی و سرمایه گذاری، نگرشی، فراگیرسازی، اعتدال جویی زیستی و روانی، اعتمادزایی و سه عامل مداخله گر شامل عوامل حرفه ای و مهارتی و سازمانی، عوامل انسانی- ارتباطی و عوامل خانوادگی، عوامل زمینه ای شامل عوامل زیرساختی و اقتصادی- اجتماعی شناسایی شدند و در راستای تحقق آموزش های هیبریدی و توسعه آن ها پنج راهبرد توسعه زیر ساختی و فناورانه، تربیت معلم هیبریدی، تبحرافزایی در طراحی مدیریت کلاس و آموزش های هیبریدی، ارتقای سواد فناورانه و رسانه ای والدین و دانش آموزان، غنی سازی آموزش هیبریدی با ارتباطات انسانی در مدل خروجی به دست آمد. در نتیجه براساس مدل ارائه شده در این پژوهش جهت حرکت به سوی آموزش هیبریدی در دوره دبستان باید ضمن در نظر گرفتن عوامل علّی و زمینه ای و کنترل عوامل مداخله گر، با به کارگیری راهبردهای توسعه آموزش هیبریدی و نگهداشت فرصت ها، زمینه ظهور پیامدهای اجرای این راهبردها ایجاد شود.
ارائه نظریه ای برای پرورش کودکان پژوهنده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۲۰ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳
99 - 129
حوزههای تخصصی:
پرورش روحیه پژوهندگی در کودکان به عنوان مهم ترین سرمایه های انسانی آینده هر جامعه ای، از هوشمندانه ترین راهبردها برای مواجهه با تحولات و دگرگونی های روزافزون به شمار می رود؛ لذا در مطالعه حاضر تلاش شد تا ابعاد و راهکارهای پرورش کودکان پژوهنده با رویکرد کیفی و روش نظریه برخاسته از داده ها از نوع تحلیل ابعاد مورد شناسایی و بازنمایی قرار گیرد. برای گردآوری داده ها از فن مصاحبه نیمه ساختارمند استفاده شد. مطلعان کلیدی، 20 نفر از متخصصان تعلیم وتربیت، مربیان و والدین، ساکن در دو شهر قم و تهران بودند که بر اساس دو روش ملاکی و گلوله برفی انتخاب شدند. تحلیل داده ها نیز به روش تحلیل طبیعی انجام شد. داده های گردآوری شده با 2650 کد اولیه، 45 زیرمقوله و10 مقوله در قالب ابعاد پنج گانه شامل؛ چشم انداز (واکنش والدین در برابر کُنش های پژوهشی کودکان)، زمینه (وضعیت اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و حاکمیتی)، شرایط (عوامل خانوادگی، محیطی و آموزشی)، فرایند (بسترسازی های والدین و بسترسازی های کلان) و پیامد (بالندگی و پژوهندگی کودکان و فرصت ها و چالش های ناشی از آن)، به صورت ماتریس تبیینی روش تحلیل ابعاد ارائه شد. نتایج نشان می دهد که تقویت روحیه پژوهندگی در کودکان، تابعی از روابط بین عوامل چندگانه و چندسطحی برآمده از کیفیت شرایط، زمینه، چشم انداز و فرایندهای تربیتی است که در آن پرورش می یابند.
طراحی الگوی ایجاد ظرفیت ها و بسترهای سیاسی در ورزش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش طراحی الگوی ایجاد ظرفیت ها و بسترهای سیاسی در ورزش با استفاده از نظریه داده بنیاد بود. روش تحقیق تحلیلی بوده که بدین منظور از روش شناسی کیفی استفاده شد. استراتژی تحقیق، استفاده از نظریه برخاسته از داده ها بود. مشارکت کنندگان در تحقیق 16 نفر شامل خبرگان مدیریت ورزشی، کارشناسان وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک بودند. رشته تحصیلی و داشتن تالیفات علمی مرتبط با حوزه سیاست و دیپلماسی ورزش، دارا بودن سمت های مدیریتی و تجارب اجرایی در عرصه ورزش از جمله شاخص های انتخاب لیست اولیه صاحب نظران بود و استراتژی نمونه گیری در بخش کیفی هدفمند و با حداکثر تنوع یا ناهمگونی بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل محتوای مصاحبه ها و کدگذاری استفاده شد. ابزار تحقیق مصاحبه باز بود و نتایج بر مبنای سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل شد. یافته ها نشان داد جریان سازی، کرسی های بین المللی، سیاست گذاری و برنامه ریزی معرف های عوامل علّی بودند. پدیده های محوری شامل جایگاه ورزش کشور در جهان،نقش سیاسی ورزش، توسعه اقتصادی ورزش، جامعه پذیری ورزش، توسعه روابط بین الملل بود. عوامل زمینه ای بستر سازی، آموزش و تربیت نیروی انسانی، مدیریت دانش بود. همچنین عوامل مداخله گر شامل رابطه سیاست خارجی با ورزش، رابطه سیاست داخلی با ورزش را تشکیل دادند. راهبردهای پژوهش شامل سرمایه گذاری در جهت ارتقاء قدرت نرم، تربیت نیروی انسانی، تدوین برنامه راهبردی، استفاده از تمام ظرفیت ها بود. در نهایت بهبود روابط بین المللی ورزش از طریق سیاست، ابزار قدرت و تاثیرگذاری ورزش پیامدهای حاصل از پژوهش حاضر را تشکیل دادند.
الگوی به کارگیری رویکرد بازاریابی اجتماعی در کمپین های بازاریابی فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی بسیج سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۱ شماره ۵۶
197 - 225
حوزههای تخصصی:
هدف کمپین های بازاریابی فرهنگی شناسایی و پاسخگویی به نیازهای فرهنگی جامعه است. با توجه به اینکه تاکنون مطالعه جامعی در خصوص سازوکار بازاریابی فرهنگی صورت نگرفته است، در پژوهش حاضر با استفاده از روش نظریه برخاسته از داده ها، مدل بازاریابی فرهنگی بر اساس رویکرد بازاریابی اجتماعی تدوین شود. بر اساس یافته های تحقیق، بازاریابی فرهنگی دارای دو بعد داخلی و بین المللی است. در بعد داخلی، هدف بازاریابی فرهنگی، غنی سازی فرهنگی و پاسخگویی به نیازهای فرهنگی مخاطبان داخل کشور، به ویژه جوانان، است. اما، هدف از بازاریابی فرهنگی بین المللی صدور ارزش ها و اصول فرهنگ اسلامی- ایرانی به سایر کشورها است. بر اساس نظرات خبرگان، استفاده از رویکرد بازاریابی اجتماعی ضریب موفقیت کمپین های بازاریابی فرهنگی را افزایش می دهد. برای این منظور، پیشنهاد می شود که در کمپین های بازاریابی فرهنگی، از یک سو، بر غنای فرهنگ اسلامی- ایرانی، و از سویی دیگر بر معضلات فرهنگ جامعه غربی، تأکید شود. جهت موفقیت کمپین های بازاریابی فرهنگی لازم است مشارکت عموم مردم جلب شود که این مهم از طریق پویش های فضای مجازی امکان پذیر است. در واقع، در کمپین های بازاریابی فرهنگی می بایست در کنار سازمان های دولتی، آحاد مردم و سازمان های مردم نهاد مشارکت داشته باشند. در خصوص کمپین های بازاریابی فرهنگی بین-المللی که هدف اصلی، اشاعه ارزش های فرهنگ اسلامی-ایرانی در بین سایر ملل می باشد، لازم است علاوه بر برنامه های فرهنگی مانند ترجمه آثار ادبی و هنری فارسی به زبان های زنده دنیا، با گسترش گردشگری فرهنگی، افراد سایر فرهنگ ها از نزدیک با فرهنگ جامعه آشنا شوند.
ارائه الگوی شکاف جنسیتی در شرکت ملی گاز ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شکاف جنسیتی از گفتمان های اساسی معاصر در سازمان ها می باشد. هدف پژوهش حاضر، شناسایی مولفه ها و ارائه الگوی شکاف جنسیتی در حوزه منابع انسانی است. هدف این پژوهش، کاربردی و از نظر روش، کیفی و بر اساس رویکرد، داده بنیاد است. مشارکت کنندگان، 55 نفر از زنان شرکت ملی گاز ایران بوده، که با توجه به اشباع نظری و با توجه به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شد. طبق یافته ها، ناکارآمدی مدیریتی، تبعیض در سازوکارهای حمایتی، عدم فرصت سازی برای زنان، بی عدالتی در برخورداری از امکانات، بی عدالتی در استخدام، بی عدالتی در ساختار سازمانی و بی عدالتی در ارتقا سازمانی به عنوان عوامل علی، مشکلات زندگی شخصی زنان، ناکارآمدی ساختار کلان و قوانین و مقررات تبعیض آمیز به عنوان عوامل زمینه ای، ضعف در فرهنگ جامعه و فرهنگ سازمانی به عنوان عوامل مداخله گر و اصلاح فرهنگ جامعه و فرهنگ سازمانی، اصلاح فرایندهای ارتقاء، بهره مندی برابر از امکانات، برابری سازمانی، فرصت سازی برای زنان، توسعه سازوکارهای حمایتی، مدیریت حرفه ای، توجه به زندگی شخصی زنان، برابری در استخدام، باز تدوین قوانین و مقررات و کارآمدی ساختار کلان به عنوان راهبردها و کاهش بازده سازمانی، کاهش تعهد سازمانی و کاهش بهره وری سازمانی به عنوان پیامدها مشخص گردید. طبق یافته ها، شکاف جنسیتی تحت اثر عوامل مختلفی هستند، ولی عوامل مذکور در تعامل با ادراک تبعیض آمیز در حمایت گری سازمانی از زنان شکل می گیرند.