مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
اشتراک دانش
حوزه های تخصصی:
مقدمه: فرهنگ سازمانی از اساسی ترین زمینه های تغییر و تحول در سازمان به شمار آمده و از جایگاه ویژه ای در مباحث مرتبط با مدیریت دانش و رفتار سازمانی برخوردار است. اشتراک دانش نیز به عنوان عنصری حیاتی و مهم برای سازمان ها جهت گسترش خدمات یکپارچه، اشتراک منابع، تلاش در جهت ارتقاء یادگیری سازمانی، خلاقیت و نوآوری مطرح شده است. از این رو، مطالعه حاضر تلاش می کند تا چگونگی وضعیت فرهنگ سازمانی و اشتراک دانش در بین اعضای هیئت علمی و کارکنان به عنوان مهمترین نیروی انسانی در دانشگاه را بررسی و موانع آن را مشخص سازد. روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و نوع تحقیق بر حسب فرآیند عملیات، پیمایشی تحلیلی است. جامعه مورد مطالعه این پژوهش را 63 نفر از اعضای هیئت علمی و کارکنان دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی دانشگاه فردوسی مشهد تشکیل داد. برای جمع آوری داده های مورد نیاز این پژوهش از دو پرسشنامه ساخت یافته فرهنگ سازمانی و موانع اشتراک دانش استفاده گردید. همچنین، از آمارهای مناسب توصیفی و تحلیلی برای گزارش نتایج استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که خرده فرهنگ های سازمانی در جامعه مورد مطالعه تفاوت معناداری باهم داشته و به ترتیب سه فرهنگ بروکراتیک، مشارکتی و انطباق پذیر در آن حاکم است. همچنین مؤلفه های فرهنگ بروکراتیک نسبت به سایر خرده فرهنگ ها از رتبه بالاتری برخوردار بوده و بین موانع اشتراک دانش در جامعه مورد بررسی تفاوت وجود داشت. افزون بر این، نتایج نشان داد که عوامل انسانی و راهبردهای رهبری مهمترین گروه ها ی موانع اشتراک دانش در جامعه پژوهش بودند. نتیجه : با در نظر گرفتن غلبه خرده فرهنگ بروکراتیک بر سایر خرده فرهنگ ها و با توجه به یافته ها ی پژوهش به نظر می رسد در صورت تمایل برای اشتراک دانش و راه اندازی زیرساختی مناسب اشتراک دانش در جامعه مورد مطالعه لازم است تا نگاهی ویژه به جایگاه عامل سوم یا همان حامیان اجرایی داشت.
ارائه مدل ارتباطی نوآوری رادیکال باشگاه های خصوصی لیگ برتر فوتبال ایران از طریق قابلیت اشتراک و تنوع دانش با بررسی نقش میانجی یادگیری سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر ارائه مدل ارتباطی نوآوری رادیکال باشگاه های خصوصی لیگ برتر فوتبال ایران از طریق قابلیت اشتراک و تنوع دانش با بررسی نقش میانجی یادگیری سازمانی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه عوامل اجرایی باشگاه های خصوصی لیگ برتر فوتبال کشور در فصل97- 98 بود. تعداد نمونه های این تحقیق با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و تمام شمار (جامعه برابر نمونه) تعیین شد و 242 نفر به عنوان نمونه مورد بررسی قرار گرفتند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه نوآوری رادیکال ترویلو و همکاران (2014)، پرسشنامه قابلیت تنوع و اشتراک دانش شادور و اسنل (2002) و پرسشنامه یادگیری سازمانی میس و سلس (2013) استفاده گردید. برای تحلیل داده های تحقیق از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار «اسمارت پی ال اس.3» استفاده شد. نتایج نشان داد که قابلیت های اشتراک دانش و تنوع دانش در باشگاه های فوتبال به طور مستقیم می تواند باعث ارتقای نوآوری رادیکال شود. ضمن اینکه یادگیری سازمانی نیز بر نوآوری رادیکال تاثیر مستقیم دارد. همچنین یادگیری سازمانی بر رابطه بین قابلیت های اشتراک و تنوع دانش با نوآوری رادیکال اثر میانجی دارد. در نتیجه باشگاه های فوتبال کشور باید به اشتراک و تنوع دانش توجه ویژه داشته باشند تا یادگیری و به دنبال آن نوآوری رادیکال در باشگاه توسعه یابد.
بررسی وضعیت اشتراک دانش و رابطه آن با رفتار کاری نوآورانه کارکنان (نمونه پژوهش: یک شرکت تولیدی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت راهبردی دانش سازمانی سال چهارم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۵
67 - 110
حوزه های تخصصی:
رفتار نوآورانه کارکنان در نقش دانشگران اصلی سازمان به ویژه در شرکت های تولیدی اساساً مشروط به رفتار اشتراک دانش آنان در محیط کار است. این مهم در سطح فردی وابسته به میزان تمایل و قصد هر یک از افراد به اشتراک دانش و نیز شیوه ها و عوامل مؤثر بر آن از منظر سازمانی است؛ لذا، در این پژوهش با تکیه بر داده های به دست آمده از یک شرکت تولیدی تأثیرگذار در تولید صنایع کشور، هدف اصلی بررسی وضعیت اشتراک دانش (روش ها و عوامل مؤثر) و رابطه آن با رفتار کاری نوآورانه کارکنان این شرکت می باشد. شناخت وضعیت اشتراک دانش، تعیین رابطه میان اشتراک دانش و رفتار کاری نوآورانه، شناسایی روش های اشتراک دانش و در نهایت شناسایی عوامل مؤثر بر اشتراک دانش از دیگر اهداف این پژوهش می باشد. برای دستیابی به این اهداف، از روش پژوهش مطالعه موردی از نوع تبیینی استفاده شد. در مرحله نخست، کلیه کارکنان رسمی یک شرکت تولیدی با حجم نمونه 219 نفر مورد پیمایش قرار گرفتند. گردآوری داده های کمی با استفاده از پرسشنامه و داده های کیفی نیز از مصاحبه نیمه ساخت یافته با 8 نفر به عنوان مطلعان کلیدی انجام شد. جهت سنجش روایی پرسشنامه های اشتراک دانش و رفتار کاری نوآورانه، از روایی سازه با روش تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. ضریب پایایی پرسشنامه ها نیز با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه شد. نتایج حاصل از تحلیل معادلات ساختاری حاکی از معناداری ضرایب مسیر نگرش نسبت به اشتراک دانش و هنجارهای ذهنی با قصد اشتراک دانش و همچنین قصد اشتراک دانش و رفتار اشتراک دانش با رفتار کاری نوآورانه بود. درحالی که بین کنترل رفتار ادراک شده و قصد اشتراک دانش رابطه معناداری مشاهده نشد. یافته های حاصل از تحلیل مصاحبه های صورت گرفته نیز پیرامون روش های اشتراک دانش و عوامل بازدارنده و سوق دهنده اشتراک دانش در بین کارکنان نشان داد آموزش های رسمی، آموزش های غیررسمی، انتشار و ثبت مقالات علمی، جلسات رسمی، پیشنهاد های کاری، مناسبات و تعاملات روزانه غیررسمی و مستندسازی تجربیات از مهم ترین روش های اشتراک دانش در بین کارکنان به شمار می روند و از دیدگاه مصاحبه شوندگان، انگیزه های بیرونی (مشوق های سازمانی و برابری در پاداش دهی)، انگیزه های درونی (علاقه شخصی و لذت کمک به دیگران) و ماهیت کار (هدف دار بودن و استقلال کاری) از مهم ترین عوامل سوق دهنده و عدم توجه به قابلیت های دانشی کارکنان، تبعیض بین کارکنان در سطوح مختلف، گرایش به احتکار دانش، نبود مهارت پرسشگری و شوق دانستن، مقاومت در برابر مستندسازی، عدم احساس امنیت شغلی، عدم خودآگاهی، کمبود زمان از مهم ترین عوامل بازدارنده اشتراک دانش به شمار می روند.
فراتحلیل پیشایندهای پنهان سازی دانش در سازمان ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره سوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۰)
103 - 118
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدفی فراتحلیل به پیشایندهای پنهان سازی دانش پرداخت. این پژوهش، از نظر هدف، توصیفی و از نوع استفاده کاربردی و از نظر نوع دادهها، پژوهشی کمی است. جامعه آماری این پژوهش شامل داخلی و خارجی مرتبط طی سالهای 2016 تا 2022 بود که 25 مورد با استفاده از روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند به عنوان نمونه وارد فرآیند تحلیل شدند. پژوهشهای منتخب با استفاده از نرم افزارهای MAXQDA 20 (برای یافتن عوامل موثر) و نرم افزار CMA2 (نرم افزار جامع فراتحلیل) مورد تحلیل قرار گرفتند. از بین پیشایندهای پنهانسازی دانش، تعداد 7 اندازه اثر زیاد (بیشتر از 5/0)، 2 اندازه اثر متوسط (بین 3/0 تا 5/0) است. به عبارت دیگر رهبری، ساختار سازمانی، مالکیت دانش، دانش فنی، دیدگاه اشتراک دانش، ویژگیهای روانشناختی کارکنان، مدیریت منابع انسانی دارای بیشترین اندازه اثر بودند. همچنین از بین پیشایندهای رابطه پنهان سازی دانش و محیط کار رقابتی، تعداد 5 اندازه اثر زیاد، 2 اندازه اثر متوسط بود که این عوامل شامل فناوری، ساختار سازمانی، عوامل خرد، عوامل کلان و عوامل فردی دارای بیشترین اثر بودند. همچنین از بین پیشایندهای رابطه پنهان سازی دانش و عدالت سازمانی، تعداد 6 اندازه اثر زیاد، 3 اندازه اثر متوسط بودند که این عوامل شامل عدالت رویهای، عدالت تعاملی، عدالت توزیعی، تعهد سازمانی، چالش ها و تنوع، سیستم های باز سازمانی دارای بیشترین اثر بودند. در پایان پیشنهاد میشود که مدیران سازمانها امکان برگزاری فعالیتهایی مانند گردهماییهای دوستانه و خارج از محیط کاری که به افزایش روابط دوستانه و کاهش عدم اعتماد بین فردی میانجامد، فراهم نمایند.
شناسایی و رتبه بندی عوامل انگیزشی موثر بر اشتراک دانش در یک سازمان صنعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نوآوری سال اول زمستان ۱۳۹۱ شماره ۲
107 - 135
حوزه های تخصصی:
در محیط رقابتی دنیای امروز، کسب مزیت رقابتی یکی از چالش های اساسی مدیران است. منابع انسانی به عنوان یکی از مهم ترین منابع جهت ایجاد مزیت رقابتی شناخته می شود و کارکنانی که از منبع دانش بهره لازم را برده باشند دارای ارزش بیشتری در سازمان هستند. اهمیت بیشتر سازمان به دانشکاران، موجب به کارگیری راهبرد حفظ دانش توسط آنها می شود. محققان دریافته اند که آنچه به ایجاد مزیت رقابتی منجر می شود، دانش کارکنان و به اشتراک گذاری آن با دیگران است. تلاش مدیران جهت اشتراک دانش کارکنان از یک سو و به کارگیری راهبرد حفظ دانش توسط کارکنان از سوی دیگر، باعث ایجاد دو رویکرد متفاوت بین منابع انسانی سازمان و مدیران در احتکار یا اشتراک دانش شده است. راه حل پیشنهادی این مقاله برای همسوسازی این دو رویکرد متفاوت، به کارگیری عواملی است که موجب شود منابع انسانی به صورت داوطلبانه دانش خود را در اختیار دیگران قرار دهند. در این تحقیق انگیزه ها به عنوان عواملی معرفی می گردند که باعث می شوند منابع انسانی از روی تمایل دانش خود را در اختیار دیگران قراردهند. پس از بررسی تحقیقات پیشین و نظریه های مختلف انگیزشی، با استفاده از پرسشنامه و به شیوه پیمایشی، عوامل انگیزشی موثر بر اشتراک دانش در یک سازمان پژوهشی-صنعتی در شهر تهران شناسایی شده و با استفاده از آزمون فریدمن رتبه بندی گردیدند. نتایج تحقیق نشان داد که برای اشتراک دانش، عوامل انگیزشی درونی نسبت به عوامل انگیزشی بیرونی از اولویت بالاتری نزد کارکنان برخوردار بوده و عوامل انگیزشی "ارتباط دوستانه و صمیمی" و "ترفیع شغلی" به ترتیب به عنوان مهم ترین عوامل انگیزشی درونی و بیرونی موثر بر اشتراک دانش شناخته شدند.
ارائه یک مدل مفهومی برای اثربخش نمودن واسط دانشی در فرآیند اشتراک دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نوآوری سال سوم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳ (پیاپی ۹)
101 - 120
حوزه های تخصصی:
مفهوم واسط دانشی، یک مفهوم سهل و ممتنع است. سهل است، زیرا واسط دانشی، وظیفه برقراری ارتباط میان شخص نیازمند دانش و شخص صاحب دانش را دارد. ممتنع است، زیرا انتقال دانش بدون نهادینه شدن دانش اثربخش نیست. هدف این پژوهش شناسایی ویژگی های واسط دانشی برای اثربخش نمودن فرآیند اشتراک دانش است. پژوهش حاضر از نظر روش شناسی، یک پژوهش کیفی با رویکرد داده بنیاد است. بر این اساس، وظایف واسط های دانشی و ویژگی های آنها در بستر یک سازمان دانش بنیان داخل کشور مورد بررسی قرار گرفت و ارتباط ساختاری میان ویژگی های فوق و وظایف واسط های دانشی برای اثربخش نمودن فرآیند اشتراک دانش تبیین شد. داده های پژوهش از طریق انجام مجموعه ای از مصاحبه های نیمه ساخت یافته با مدیران و خبرگان سازمان مورد مطالعه، جمع آوری گردید و با استفاده از شیوه کدگذاری باز، محوری و انتخابی تجزیه و تحلیل شدند. یافته های پژوهش، چهار ویژگی برون گرایی، جاذبه شخصیتی، برخورداری از جایگاه و اختیارات سازمانی و توانایی رهبری را برای واسط های دانشی آشکار ساخت. همچنین مدل مفهومی ارائه شده در این پژوهش نشان داد که واسط های دانشی، علاوه بر ایجاد ظرفیت ارتباطی، ظرفیت تغییر در سازمان را ارتقاء می بخشند و از این طریق منجر به اثربخش نمودن فرآیند اشتراک دانش می شوند.
نقش مشاهده گر در اشتراک دانش سازمانی بر اساس نظریه اتوپوئسیس و ارتباط علمی در سیبرنتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: ارتباطاتِ علمیِ سازمانی به عنوان بنیان سازمان های مدرن، تأثیر بسیاری بر پیشرفت سازمان ها داشته و در چرخه مدیریت دانش مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. با توجه به نقش ارتباطات و سیستم ارتباطی به عنوان مهم ترین مفروضه سیبرنتیک، این مقاله با رویکردی سیبرنتیکی، روند تکاملی دانش در انواع سیبرنتیک را با توجه به نقش مشاهده گر و با در نظر گرفتن نظریه اتوپوئسیس ماتورانا و وارلا و ارتباطات علمی لومان مورد بررسی قرار داده است و با مطرح کردن مبانی فلسفی چهارگانه سیبرنتیک سعی دارد اهمیت این رویکرد را در اشتراک دانش سازمانی آشکار سازد. روش شناسی: این مقاله از نوع مروری است که با استفاده از روش مرور روایتی و بررسی منابع نظری و جستجو در پایگاه های معتبر گوگل اسکالر، مگیران و ایرانداک تهیه شده است یافته ها: یافته ها بیانگر آن است که هر چهار رویکرد سیبرنتیکی در اشتراک دانش حائز اهمیت می باشند و اوج این اهمیت را می توان در نظریه ارتباطات علمی لومان و نقش متفاوت مشاهده گر در هر مرتبه از سیبرنتیک در راستای اشتراک دانش، بر طبق نظریه اتوپوئسیس نیز مشاهده کرد. نتیجه گیری : مدیریت دانش به دلیل دارا بودن ماهیتی بین رشته ای زیربنای دانش سازمانی است لذا ضروری است مطالعات اشتراک دانش از دیدگاه نظریه های اتوپوئسیس و ارتباط علمی لومان در سیبرنتیک مورد توجه قرار گیرد. اشتراک دانش مشاهده گران در سیستم های اجتماعی از جمله حوزه هایی است که سیبرنتیک مرتبه چهارم در آن به خوبی متبلور می گردد و برای توسعه علمی جوامع که در نهایت منجر به پیشرفت آنان می گردد، پشتوانه بسیار مناسبی است.
تأثیر تعارض کارکردی و اشتراک دانش بر قابلیت های بازاریابی: تحلیل نقش تعدیلگری ارتباطات و شدت تعارض(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه سازمان ها جهت درک و برآوردن نیازهای مشتریان و جلوگیری از گرایش آنان به رقبا، باید آمادگی واکنش به محیط روبه رشد رقابتی داشته باشند؛ به طوری که بتوانند نسبت به برآوردن نیازهای مشتریان و حفظ آنان هوشیاری نشان دهند. ازاین رو بسیاری از سازمان ها استراتژی های خود را در راستای بهبود قابلیت های بازاریابی قرار داده اند. هدف از این پژوهش بررسی تأثیر تعارض کارکردی و اشتراک دانش بر قابلیت های بازاریابی با تحلیل نقش تعدیلگری کیفیت ارتباطات و شدت تعارض در هتل پنج ستاره درویشی مشهد است. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ نحوه گردآوری داده ها، توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش، کارکنان هتل درویشی مشهد با تعداد 335 نفر است که با استفاده از جدول کرجسی مورگان 179 نفر به عنوان نمونه موردبررسی انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه توزیع شد و پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ و پایایی مرکب و روایی پرسشنامه از طریق روایی محتوا، همگرا و واگرا و نیز تحلیل عاملی تأییدی، تأیید شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از تکنیک مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزار اسمارت پی ال اس انجام شد. یافته ها حاکی از آن است که تعارض کارکردی بر اشتراک دانش و نیز اشتراک دانش بر قابلیت های نوآوری و پاسخگویی تأثیرگذار است؛ همچنین کیفیت ارتباطات تأثیر اشتراک دانش بر قابلیت نوآوری و قابلیت پاسخگویی را تعدیل می کند.
تأثیر امنیت شغلی بر بالندگی سازمانی با میانجی گری اشتراک دانش (مورد مطالعه: دانشگاه کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر امنیت شغلی بر بالندگی سازمانی با میانجی گری اشتراک دانش انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی–همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش تمامی اعضای هیئت علمی دانشگاه کردستان در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که 190 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی– طبقه ای از طریق پرسشنامه های امنیت شغلی ( Neysi, 2002 ) ، بالندگی سازمانی ( Spides, 2007 ) و اشتراک دانش ( Bohlool, 2013 ) مورد مطالعه قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری با کمک نرم افزارهای SPSS21 و Smart PLS استفاده شد. یافته ها نشان داد که امنیت شغلی بر بالندگی سازمانی اثر مثبت و معناداری دارد، امنیت شغلی بر اشتراک دانش اثر مثبت و معناداری دارد، اشتراک دانش بر بالندگی سازمانی اثر مثبت و معناداری دارد، امنیت شغلی بر بالندگی سازمانی با میانجی گری اشتراک دانش اثر مثبت و معناداری دارد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که وقتی اعضای هیئت علمی احساس امنیت شغلی مطلوبی داشته باشند به اشتراک دانش خود با دیگران می پردازند که پیامد آن بالندگی سازمانی مطلوب دانشگاه است.
بررسی تأثیر تمایل به تسهیم دانش کارکنان بر حوزه های استراتژیک مؤثر فدراسیون های ورزش های تیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال نهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۱
61 - 105
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش تمایل به تسهیم دانش کارکنان بر حوزه های استراتژیک مؤثر فدراسیون های ورزش های تیمی است. روش پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع پیمایشی بود که براساس هدف ، کاربردی است. جامعه آماری پژوهش شامل کارکنان فدراسیون هایِ ورزش هایِ تیمیِ کشور (N=350) می باشند که تعداد 183 نفر با استفاده از جدول مورگان و به روش نمونه گیری تصادفی، به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری این پژوهش با اقتباس از پرسشنامه های حوزه های استراتژیک سازمان مقیمی(1394) پرسشنامه تمایل به تسهیم دانش تیلور و تاد (1995) است که روایی صوری و محتوایی (CVR) این ابزارهای پژوهش مورد تأیید اساتید و خبرگان دانشگاهی قرار گرفت. ضریب پایایی هر دو پرسشنامه بالای 7/0 بوده که نشان از پایایی قابل قبول پرسشنامه های مورد استفاده دارد. تحلیل داده ها با استفاده از شاخص های آمار توصیفی همچون توزیع فراوانی و آمار استباطی و روش مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی (PLS) انجام شده است. نتایج نشان داد تمایل به تسهیم دانش کارکنان بر حوزه های استراتژیک فدراسیون های ورزش های تیمی تأثیرگذار است. تمایل به تسهیم دانش کارکنان بر فرهنگ با ضریب مسیر 289/0، بر زیرساخت با ضریب مسیر 370/0، بر توانمندی با ضریب مسیر 457/0، بر منابع با ضریب مسیر 459/0، بر اطلاعات با ضریب مسیر 710/0 تأثیر معناداری دارد. همچنین یافته ها حاکی از آن است مقدار GOF در این پژوهش، برابر با 0.257 است که نشان می دهد مدل پژوهش از برازش بالاتر از متوسط برخوردار است.
دیدگاه کتابداران نسبت به اشتراک گذاری دانش (مطالعه موردی: استان گلستان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
دانش شناسی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۶
1 - 12
هدف: این پژوهش باهدف تعیین دیدگاه کتابداران کتابخانه های عمومی استان گلستان نسبت به اشتراک دانش به انجام شده است. روش پژوهش: پژوهش حاضر به لحاظ روش توصیفی- پیمایشی و به لحاظ هدف کاربردی است. جامعه آماری پژوهش شامل 115 نفر از کتابداران کتابخانه های عمومی استان گلستان است که حجم نمونه طبق فرمول کوکران 88 نفر برآورد شده است. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه اشتراک دانش محمدی (1397) استفاده گردید. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss24 انجام شده است. یافته ها: یافته ها نشان داد که بالاترین میانگین مربوط به نمره کلی اشتراک دانش (02/84) و کم ترین مربوط به زیر مقیاس فنی (33/10) است. بالاتر بودن میانگین اشتراک دانش در کتابخانه به این معنی است که کتابداران کتابخانه های عمومی استان گلستان از اشتراک دانش مطلوبی برخوردار هستند و این نشان دهنده این است که اکثر کارکنان کتابخانه از اهمیت اشتراک دانش آگاه بودند و از ارزش اشتراک دانش قدردانی می کردند. هم چنین بین زیرمقیاس های فردی، فنی و زیرمقیاس سازمانی با نمره کلی اشتراک دانش رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: دیدگاه کتابداران استان گلستان نسبت به اشتراک گذاری دانش مطلوب است. با توجه به پایین بودن میانگین مقیاس فنی در بین کتابداران کتابخانه های عمومی استان گلستان، شایسته است مدیران کتابخانه های عمومی استان گلستان کیفیت ابزارها و تکنولوژی برای اشتراک دانش را بالاتر ببرند تا مقیاس فنی اشتراک دانش در سازمان نهادینه شود.
بررسی تأثیر عوامل شخصیتی بر انسجام تیمی کارکنان با توجه به نقش میانجی اشتراک دانش (مطالعه موردی: شرکت اسنوا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال نهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۲
101 - 138
امروزه در اثر تغییر و تحولات پیش بینی نشده محیطی و تکنولوژیکی توجه به صرفه جویی ها، افزایش نوآوری و انعطاف پذیری برای انواع کسب وکارها در کسب مزیت رقابتی پایدار امری ضروری است. در این میان آنچه به سازمان ها در افزایش توانایی ها و رویارویی با چالش ها یاری می رساند، ایجاد و پرورش تیم های مناسب و اثربخش از افراد است. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر عوامل شخصیتی بر انسجام تیمی کارکنان شرکت اسنوا با توجه به نقش میانجی اشتراک دانش است. پژوهش توصیفی از نوع همبستگی از طریق الگویابی معادلات ساختاری (SEM) است ازاین رو داده های بررسی شده از طریق پرسشنامه های استاندارد عوامل شخصیتی گلدبرگ (1992)، تسهیم دانش چانگ و همکاران (2015) و انسجام تیمی وستر و ویس (1991) در میان کارکنان شاغل در شرکت اسنوا در سال 1399 و به حجم نمونه 278 نفر گردآوری و در ارزیابی الگوی پیشنهادی از نرم افزارهای SPSS و AMOS استفاده شده است. نتایج نشان داد میان چهار مورد از عوامل شخصیتی (برونگرایی، توافق پذیری، وظیفه شناسی و گشودگی نسبت به تجربه) و اشتراک دانش با انسجام تیمی کارکنان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد؛ اما میان عامل شخصیتی (روان رنجوری) و انسجام تیمی کارکنان رابطه مثبت و معنادار وجود ندارد. مسیرهای غیرمستقیم عوامل شخصیتی نیز از طریق اشتراک دانش با انسجام تیمی در کارکنان معنادار است. لذا می توان گفت عوامل شخصیتی در کنار سایر عوامل ازجمله اشتراک دانش، نقش کلیدی در انسجام تیمی ایفا می کنند و لزوم توجه به این عوامل در برنامه های آموزشی برای تقویت انسجام تیمی مفید است.
بررسی میزان استفاده از ابزارهای شبکه های اجتماعی در به اشتراک گذاری دانش بین کتابداران دانشگاه اصفهان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
دانش شناسی سال ششم بهار ۱۳۹۲ شماره ۲۰
9 - 24
هدف: رسانه های اجتماعی و فناوری های مرتبط با آن از جمله شبکه های اجتماعی، فرصت های جدیدی برای کتابداران به وجود آورده است. در کتابخانه های دانشگاهی و دانشکده ای، ابزارهای شبکه های اجتماعی به عنوان یک نمونه جدید و قدرتمندی از ارتباطات به حساب می آیند که بستر مناسبی را جهت به اشتراک گذاری دانش و زمینه لازم را برای جلب توجه کارمندان و مراجعان کتابخانه فراهم می سازند. در همین راستا، پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان استفاده از ابزارهای شبکه های اجتماعی (سایت های شبکه های اجتماعی، ابزارهای وبلاگ، ابزارهای میکروبلاگینگ و ابزارهای ویکی) در به اشتراک گذاری دانش بین کتابداران دانشگاه اصفهان انجام گرفته است.
روش پژوهش:جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه کتابداران شاغل در دانشگاه اصفهان تشکیل داده که در مجموع مشتمل بر 70 نفر بوده است. با توجه به محدود بودن جامعه پژوهش ، نمونه گیری انجام نشد و نمونه برابر کل جامعه می باشد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه و برای تجزیه و تحلیل نتایج حاصله از نرم افزار آماری SPSS، در سطح آمار توصیفی استفاده شده است.
یافته ها: یافته های پژوهش بیانگر آن است که میانگین استفاده از ابزارهای شبکه های اجتماعی در روند به اشتراک گذاری دانش بین کتابداران دانش اصفهان، 79/1 درصد و میانگین استفاده از هریک از ابزارهای شبکه های اجتماعی (سایت شبکه های اجتماعی، ابزارهای وبلاگ، ابزارهای میکروبلاگینگ، و ابزارهای ویکی) در روند به اشتراک گذاری دانش بین کتابداران دانش اصفهان، به ترتیب 66 /1، 69/1 64/1 و 93/1 درصد برآورد شده است.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که میزان استفاده کتابداران دانشگاه اصفهان از ابزارهای شبکه های اجتماعی در روند به اشتراک گذاری دانش رو به پایین ارزیابی شده است. همچنین،از میان هر یک از ابزارهای شبکه های اجتماعی، ابزارهای ویکی بیشترین و ابزارهای میکروبلاگینگ کمترین میزان استفاده را در روند به اشتراک گذاری دانش بین کتابداران این دانشگاه به خود اختصاص داده اند.
بررسی نگرش کتابداران کتابخانه های عمومی استان مازندران به مدیریت دانش(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
دانش شناسی سال هفتم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲۵
103 - 116
هدف: هدف مطالعه حاضر، بررسی نگرش کتابداران کتابخانه های عمومی استان مازندران به مدیریت دانش است.
روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی است و در اجرای آن از روش تحقیق پیمایشی - تحلیلی استفاده شده است. کتابداران رسمی و پیمانی کتابخانه های عمومی استان مازنداران 110 (نفر) کل جامعه پژوهش را تشکیل می دهند. این تحقیق در سال 1389 با ابزار پرسش نامه نگرش به مدیریت دانش و اشتراک دانش سنجیده است.
یافته ها: نتایج نشان داد که بین نگرش به مدیریت دانش کتابداران کتابخانه های عمومی استان مازندران با اشتراک دانش رابطه وجود دارد. بین اعتماد کتابداران کتابخانه های عمومی استان مازندران و همکاری آنان در اشتراک دانش رابطه وجود دارد. بین گشاده رویی کتابداران کتابخانه های عمومی استان مازندران با همکاری آنان در اشتراک دانش رابطه وجود دارد. بین سیستم های پاداش در کتابخانه های عمومی استان مازندران و همکاری کتابداران در اشتراک دانش رابطه وجود دارد.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر بر اهمیت توجه به توسعه همکاری بیشتر بین کتابداران برای ارتقاء مدیریت دانش، همکاری و اشتراک دانش تأکید دارد.
بررسی عوامل مؤثر بر اشتراک دانش اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی کرمان بر اساس نظریه رفتار برنامه ریزی شده(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
دانش شناسی سال دهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳۹
1 - 11
هدف: اشتراک دانش یک امر حیاتی برای سازمان هاست که آن را به صورت فعالیت های ارسال و توزیع دانش از یک فرد، گروه و یا سازمان به فرد، گروه و یا سازمان دیگر تعریف کرده اند. لذا این پژوهش با هدف بررسی عوامل مؤثر بر اشتراک دانش اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی کرمان بر اساس نظریه رفتار برنامه ریزی شده انجام شده است. روش پژوهش: پژوهش حاضر پیمایشی از نوع تحلیلی است. جامعه آماری این مطالعه شامل 395 نفر از اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشگی کرمان است که با استفاده از ضریب همبستگی، حجم نمونه 120 نفر تعیین گردید. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه محقق ساخته و بر اساس نظریه رفتار برنامه ریزی شده است و با ضریب همبستگی 74 درصد پرسشنامه پایا است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی، توزیع فراوانی، درصد، واریانس، میانگین و انحراف معیار و در سطح آمار استنباطی از آزمون مدل خطی عمومی استفاده شده است و نرم افزار مورد استفاده 16spss می باشد. یافته ها: یافته های پژوهش بیانگر آن است میان نگرش و قصد اشتراک دانش اعضای هیأت علمی رابطه معنی داری وجود ندارد، اما رابطه میان هنجارهای ذهنی و کنترل رفتاری درک شده با قصد اشتراک دانش در اعضای هیات علمی مثبت و معنی دار است. همچنین میان اطلاعات دموگرافیک ( شامل سن، جنس، دانشکده محل فعالیت، مرتبه علمی، مدرک تحصیلی و سابقه هیات علمی) با نگرش و هنجارهای ذهنی رابطه معنی دار نمی باشد، اما میان اطلاعات دموگرافیک و کنترل رفتاری درک شده و قصد، فقط بر اساس مرتبه افراد شرکت کننده در پژوهش تفاوت معنی داری مشاهده شد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که نظریه رفتار برنامه ریزی شده در خصوص بیان و شناسایی عوامل موثر بر اشتراک دانش تاثیرگذار می باشد. علاوه بر سازه های این نظریه، برخی از متغیرهای زمینه ای مانند مرتبه علمی اعضای هیات علمی نیز می تواند بر قصد اشتراک دانش اثرگذار باشند. جهت ارتقاء رفتار اشتراک دانش اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی کرمان، لازم است متولیان آموزش و پرورش دانشگاه اقدامات اصلاحی بهبود نگرش اعضای هیات علمی را در دستور کار قرار دهند.
کاربرد نظریه های رفتار برنامه ریزی شده و تبادل اجتماعی در نگرش کارکنان کتابخانه های عمومی خوزستان بر رفتار اشتراک دانش از طریق قصد اشتراک دانش(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
دانش شناسی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۵
63 - 74
هدف: هدف پژوهش، تعیین کاربرد نظریه های رفتار برنامه ریزی شده و تبادل اجتماعی در نگرش کارکنان کتابخانه های عمومی خوزستان بر رفتار اشتراک دانش از طریق قصد رفتار اشتراک دانش بود. روش پژوهش: پژوهش از نوع توصیفی و به روش پیمایشی تحلیلی با رویکرد علّی انجام شد. جامعه ی پژوهش کلیه کارکنان کتابخانه های عمومی استان خوزستان شامل کتابداران و کارکنان ستادی به تعداد 340 نفر است که 181 نفر به روش تصادفی ساده به عنوان نمونه در پژوهش انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از توزیع پرسش نامه محقق ساخته طراحی شده براساس نظریه های آیزن (1991) و کانکانهالی (2005) پس از تأیید روایی و پایایی توزیع گردید. پایایی پرسش نامه ها ی پژوهش با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ نگرش نسبت به اشتراک دانش (80/0)، قصد اشتراک دانش (74/0)، رفتار اشتراک دانش (70/0)، رفتار برنامه ریزی شده (71/0) و تبادل اجتماعی (74/0) محاسبه و تایید شد. داده های حاصل پس از ورود در نرم افزار اس پی اس اس نسخه 23 و اسمارت پی ال.اس با استفاده از روش های آمار توصیفی و نیز آزمون استنباطی رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد نگرش نسبت به اشتراک دانش (284/0) بر قصد اشتراک دانش و (747/0) بر رفتار اشتراک دانش و قصد اشتراک دانش (164/0) بر رفتار اشتراک دانش تأثیر معنادار مثبت دارند. همچنین نقش میانجی قصد اشتراک دانش در تأثیر نگرش نسبت به اشتراک دانش بر رفتار اشتراک دانش مورد تأیید قرار گرفت. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش نظریه های رفتار برنامه ریزی شده و تبادل اجتماعی در نگرش کارکنان کتابخانه های عمومی خوزستان بر رفتار اشتراک دانش از طریق قصد اشتراک دانش کاربرد دارد.
ارائه الگوی پیشنهادی اشتراک دانش درون سازمانی میان اعضای هیأت علمی بر مبنای عوامل فردی، سازمانی و فنی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۶ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۵۴
۷۰-۵۶
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه اشتراک دانش، به منشأ دستیابی به مزیت رقابتی تبدیل شده است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تأیید عوامل مؤثر بر اشتراک دانش درون سازمانی و ارائه الگوی پیشنهادی اشتراک دانش میان اعضای هیأت علمی دانشگاه ها و مراکز پژوهشی در رشته پزشکی صورت گرفته است. روش کار: پژوهش حاضر روش پژوهش ترکیبی و کاربردی است که در سال 1391 انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل اعضای هیأت علمی شاغل در دانشگاه های علوم پزشکی و مراکز پژوهشی رشته پزشکی بود که از روش «نمونه گیری تصادفی طبقه ای» استفاده شد و حداقل حجم نمونه لازم برابر 423 نفر به دست آمد. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و از نرم افزار 15 SPSS و Amos Graphics و روش مدل سازی معادله ساختاری برای ارائه الگو استفاده شد. یافته ها: با توجه به نتایج آماری و تحلیل عاملی از بین سه عامل مورد بررسی، تنها تأثیر عامل سازمانی بر میزان اشتراک دانش درون سازمانی معنادار تشخیص داده شد و دو عامل فردی و فنی تأثیر معناداری را بر میزان اشتراک دانش نشان ندادند. نتیجه گیری: الگوی پیشنهادی ارائه شده در حوزه اشتراک دانش درون سازمانی بر اساس نتایج به دست آمده از بخش کمی و پیشنهادهایی که برای بهبود اشتراک دانش در سازمان های مختلف آموزشی و پژوهشی ارائه شد، الگویی برای پژوهش های آینده خواهد بود. دستاوردهای این پژوهش مبنای تجربی مناسبی برای برنامه ریزی و اجرای سازوکارهای اشتراک دانش را فراهم خواهد آورد.
بررسی عوامل سازمانی مؤثر بر اشتراک دانش از دیدگاه اعضای هیأت علمی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۷ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۵۶
۷۹-۶۵
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اشتراک گذاری مؤثر دانش میان اعضای هیأت علمی رشته پزشکی، یکی از پیش نیازهای مهم برای کسب شایستگی های علمی و پژوهشی است. این مقاله با هدف بررسی عوامل سازمانی مؤثر بر اشتراک دانش (شامل فرهنگ، ساختار، رهبری و راهبرد) میان اعضای هیأت علمی دانشگاه ها و مراکز پژوهشی علوم پزشکی ایران انجام شده است. روش کار: پژوهش حاضر به روش پژوهش ترکیبی و کاربردی در سال 1391 انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل اعضای هیأت علمی شاغل در دانشگاه های علوم پزشکی و مراکز پژوهشی رشته پزشکی (بالینی و بیومدیکال) بود که از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای استفاده شد و تعداد حجم نمونه 423 نفر می باشد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 15 و آزمون ضریب همبستگی Pearson انجام شد. یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که حدود 13 درصد اعضای هیأت علمی وضعیت فرهنگ سازمانی، و تنها شش درصد وضعیت ساختار سازمانی را مناسب ارزیابی نمودند. 16 درصد آنها حمایت مدیریت سازمان و حدود 12 درصد راهبردهای سازمان را در به اشتراک گذاری دانش، مناسب ارزیابی نمودند. عوامل سازمانی با اشتراک دانش درون سازمانی (000/0=P value) و برون سازمانی (000/0=P value) رابطه معناداری داشت. نتیجه گیری: با توجه به نقش و اهمیت عوامل سازمانی در سازمان های آموزشی و پژوهشی توصیه می شود در استقرار مدیریت دانش به شکل عام و اشتراک دانش به شکل خاص به ابعاد مختلف این عوامل در سازمان ها توجه همه جانبه ای صورت گیرد.
تبیین اثر شایستگی سازمانی بر عملکرد شغلی کارکنان با نقش واسطه تسهیم دانش (مورد مطالعه: شعب بانک سینا در تهران)
حوزه های تخصصی:
در حال حاضر، سازمان ها کلید موفقیت خود را سرمایه گذاری در منابع انسانی و استفاده از شایستگی های کارکنان به-عنوان یک راهبرد مهم می دانند چرا که شایستگی های کارکنان به دلیل ماهیت تقلیدناپذیرشان به عنوان پیشران اصلی عملکرد شرکت ها تلقی می شوند . لذا هدف این پژوهش، بررسی تاثیر اثر شایستگی سازمانی بر عملکرد شغلی کارکنان با نقس واسطه تسهیم دانش و عملکرد شغلی در شعب بانک سینا در تهران می باشد. این تحقیق از لحاظ هدف یک تحقیق کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها از نوع پیمایشی می باشد. جامعه آماری این تحقیق را کارکنان بانک سینا در تهران به تعداد 550 نفر تشکیل می دهند. در کل تعداد 225نفر از این کارکنان به روش نمونه گیری تصادفی ساده در این پژوهش شرکت کردند. برای اندازه گیری متغیرها از پرسشنامه استاندارد استفاده گردید. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی تجزیه و تحلیل شده است. برای آزمون فرضیه ها از مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج پژوهش، نشان داد که: شایستگی سازمانی بر تسهیم دانش کارکنان بانک سینا اثر گذار است. شایستگی سازمانی بر عملکرد شغلی کارکنان بانک سینا اثر گذار است و تسهیم دانش بر عملکرد شغلی کارکنان بانک سینا اثر گذار است و همچنین تسهیم دانش در روابط بین شایستگی سازمانی و عملکرد شغلی کارکنان بانک سینا نقش میانجی را ایفا می نماید.
طراحی و پیاده سازی مدل سنجش آمادگی سازمانی برای تبدیل شدن به سازمان دانش محور(مطالعه موردی در یک مرکز تحقیقاتی ایرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی سال ۱۸ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
65 - 76
حوزه های تخصصی:
امروزه سازمان های پیش رو دریافته اند که برای بقا در دنیای پرشتاب اطلاعاتی و تغیرات مستمر محیطی، حرکت به سمت دانش محور شدن از طریق پیده سازی مدیریت دانش در سازمان امری ضروری است. هدف از این تحقیق طراحی و پیاده سازی مدل سنجش آمادگی سازمانی برای تبدیل شدن به سازمان دانش محور می باشد. منظور از آمادگی در مدیریت دانش توانایی یک سازمان، بخش یا گروه کاری برای پذیرش، استفاده و سود بردن موفقیت آمیز از مدیریت دانش است. این تحقیق از نوع توصیفی پیمایشی بوده و مدلی برای سنجش میزان آمادگی سازمانی در مدیریت دانش ارائه می نماید. این مدل پس از تایید خبرگان و انجام اصلاحات لازم مشتمل بر 21 معیار فرعی و 5 معیار اصلی رهبری، کارکنان، فرهنگ، فرایند و فناوری گردید. پایایی مدل به دو روش آلفای کرنباخ و روش دو نیمه کردن مورد سنجش و تایید قرار گرفت. در روش دو نیمه کردن ضریب پایایی کل آزمون 0.931 و در روش آلفای کرونباخ 0.877 گردید. بر این اساس پرسش نامه ای مشتمل بر 53 پرسش طراحی و در جامعه آماری یک مرکز تحقیقاتی و پژوهشی توزیع گردید . پاسخ های دریافتی مورد آزمون علامت قرار گرفته و با کمک نمودار های توصیفی و نمودار رادار وضعیت مرکز در هر یک از معیارها مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که مرکز در معیارهای «سودمندی» و «تناسب در اهداف» وضعیت مطلوبی دارد و در سایر عوامل از وضعیت مناسبی برخوردار نمی باشد. در نهایت بر اساس نتایج حاصل شده پیشنهاداتی ارائه گردیده است.